مطالب مرتبط با کلیدواژه

دانش آموزان.


۱.

رابطه هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوش معنوی سبک های فرزندپروری تاب آوری سازگاری اجتماعی دانش آموزان.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۵ تعداد دانلود : ۵۷۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری در پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دوره ی سوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 181 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه ی هوش معنوی کینگ، پرسشنامه سازگاری اجتماعی لامبرت و همکاران، پرسشنامه تاب آوری کارنر و دیویدسون و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامرید برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی، سبک فرزندپروری مقتدرانه و تاب آوری با سازگاری اجتماعی همبستگی مثبت و بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه و سبک فرزندپروری استبدادی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان همبستگی منفی معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری قابلیت پیش بینی 40 درصد قابلیت پیش بینی سازگاری اجتماعی دانش آموزان را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی، سبک های فرزندپروری و تاب آوری از متغیرهای مرتبط با سازگاری اجتماعی دانش آموزان می باشد که نیازمند توجه و برنامه ریزی است.
۲.

بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مهارت های زندگی دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی مهارتهای زندگی دانش آموزان.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۶۳۵
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بریادگیری مولفه های مهارتهای زندگی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر شهر تبریز بود که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 60 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. اعضای هر دو گروه در هر دومرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه مهارتهای زندگی را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل کوواریانس بررسی شدند. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات اعضای گروه آزمایش در مولفه های همدلی، بین فردی، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، حل مساله، خودآگاهی، تصمیم گیری و ارتباط موثر، بیشتر از گروه گنترل می باشد اما در مدیریت هیجانات و مقابله با استرس گروه کنترل نمرات بیشتری نسبت به گروه آزمایش بدست آورده است. درنتیجه آموزش تفکر انتقادی اثربخش بوده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان دادکه با آموزش تفکر انتقادی می توان برنامه هایی برای افزایش و بهبود مولفه های مهارتهای زندگی تدارک دید.