مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
بازیابی اطلاعات
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه میزان توجه سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» و «مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری» به گسترش پذیری جستجو و بازیابی مدارک (مقالات) به صورت پیوسته نویسی و جدانویسی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و از نظر طرح پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری شامل مجموعه مدارک موجود در سه پایگاه اطلاعات علمی فارسی بود (29142 مدرک) که با استفاده از فرمول کوکران، 432 مدرک از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب (نسبتی) انتخاب شد. ابزار پژوهش یک سیاهه وارسیِ محقق ساخته بود. سیاهه وارسی شامل ده قاعده از مجموعه قاعده های پیوسته نویسی و جدانویسی کتاب «دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی» به همراه مصداق های «واژگان یا کلیدواژه های انتخابی» از هر قاعده بود که امکان رخداد جدانویسی و پیوسته نویسی آنها در هنگام نگارش وجود داشت. یافته ها: نتایج نشان داد میان پایگاه های اطلاعات علمی فارسی از نظر قابلیت بازیابی مدارک با هر یک از شکل های نگارشی اعم از پیوسته نویسی و جدانویسی تفاوت وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان داد، تنها 3/5% از مدارک انتخابی در هنگام جستجو در پایگاه های اطلاعاتی مورد مطالعه با همه شکل های نگارشی قابل بازیابی بود. در مقابل، 7/94% مدارک انتخابی فقط با همان حالت ثبت شده در پایگاه بازیابی شد. همچنین، مقایسه شکل نگارشی مصداق ها در عنوان، چکیده و کلمات کلیدیِ نسخه پی.دی.اف مدارک با اطلاعات نمایه شده از همان مدارک در پایگاه های اطلاعات علمی فارسی نشان داد، شکل نگارشی بخش قابل توجهی از مصداق های مدارک از حالت نگارشی نزدیک نویسی به جدانویسی یا پیوسته نویسی تغییر یافته است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پایگاه های مورد مطالعه چالش های پیوسته نویسی و جدانویسی به طور جامع و به منظور بهبود جامعیت نتایج جستجو مورد توجه قرار نگرفته است، این وضعیت نامطلوب می تواند به ازدست دادن مدارکی بینجامد که با دیگر شکل های نگارشی در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره شده اند.
تأثیر خودکارآمدی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان بعد از بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : خودکارآمدی و باورهای فرد بر هیجان های افراد تأثیر می گذارد و عامل مهمی در شکل گیری آنهاست، اما باید دید تأثیر آن بر هیجان های دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات چگونه است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بر هیجان های آنان پس از بازیابی اطلاعات است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی و از نوع کاربردی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. پایایی ابزار نیز بر اساس آلفای کرونباخ سنجیده شد و بین 76/0 تا 88/0 به دست آمد. جامعه آماری، دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های علوم انسانی شاغل به تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه بودند. پرسش نامه در بین نمونه (306نفر) توزیع و 278 (8/90%) پرسش نامه قابل استفاده دریافت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین خودکارآمدی بالاتر از حدّ متوسط است. دانشجویان پس از بازیابی اطلاعات، عمدتاً هیجان های مثبت شامل شادی، آرامش و غرور را تجربه کرده اند. مؤلفه های «خودکارآمدی» توانستند 26% متغیر هیجان ها پس از بازیابی اطلاعات را در دانشجویان تبیین کنند. مؤلفه «وضعیت فیزیولوژیکی» بیشترین سهم را در این بین بر عهده داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد دانشجویان خود را در طول بازیابی اطلاعات توانمند دیده اند، از بازیابی اطلاعات لذت برده و احساسات مثبتی را تجربه کرده اند، اما در مقایسه با دیگران خود را توانمندتر از آنان ندیده اند. داشتن احساسات خوشایند در هنگام بازیابی اطلاعات بیشترین تأثیر را بر هیجان های کاربران پس از بازیابی اطلاعات داشته است اما اگرچه مؤلفه های خودکارآمدی بر هیجان های دانشجویان بعد از بازیابی اطلاعات اثرگذارند، بخشی کوچکی از این متغیر را تبیین کردند.
مقایسه بین وضع موجود و مطلوب کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین وضع موجود و مطلوب به کارگیری فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی ایران انجام شد . روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نرم افزار کتابخانه دیجیتالی سیمرغ، پیام مشرق، پارس آذرخش، پیام حنان، رسا، تبیان، سامان و پاسارگاد بود. ابزارگردآوری داده ها سیاهه وارسی است که در زمینه کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی بر اساس نظر متخصصان و با روش دلفی در سه بخش معماری فناوری معنایی، ابزارهای فناوری معنایی، فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات مورد استفاده قرارگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری واریانس محور، مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM)، آزمون های کلموگروف اسمیرنوف و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: بین وضع موجود شرکت های نرم افزاری کتابخانه های دیجیتالی ایران از نظر ساختار معماری فناوری معنایی، ابزارهای معنایی و فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات با وضع مطلوب به دست آمده در پژوهش اختلاف معنی داری وجود دارد. میانگین رتبه ها برابر با 5/14، 63/11و 5/29 است که بسیار بزرگ تر و بهتر از وضع موجود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت فناوری های معنایی، کتابخانه های دیجیتالی ایران، از نظر کاربرد این فناوری ها در بازیابی اطلاعات، وضعیت مطلوبی ندارند و نیازمند لایه هایی فراتر از طراحی اولیه خود هستند و همچنین مستلزم بازنگری جدی و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب از سوی طراحان نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی هستند.
نقدی بر کتاب پردازش زبان طبیعی و بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «پردازش زبان طبیعی و بازیابی اطلاعات» کتابی است گردآورده و ترجمه شده که نویسنده مشخّصی ندارد و ترجمه جعفر مهراد و مریم ناصری است. اگر بپذیریم که بازیابی، قلب رشته علم اطّلاعات و دانش شناسی است آن گاه می توانیم بگوییم که اگر این بازیابی با زبان طبیعی انجام شود، نتیجه برای او بسیار سودمندتر خواهد بود. پس کتابی که پیرامون «پردازش زبان طبیعی و بازیابی اطّلاعات» باشد می تواند برای رشته و حرفه از ارزش بالایی برخوردار باشد. افزون بر این، در گرایش «بازیابی اطلاعات و دانش» دوره دکترای علم اطّلاعات و دانش شناسی، از سال 1391 درسی تخصّصی الزامی با عنوان «پردازش زبان طبیعی» ارائه شده که با توجّه به کمبود (و شاید هم نبود) منابعی برای این درس، وجود کتابی با محتوای پردازش زبان طبیعی می تواند فی نفسه سودمند باشد. امّا در کتاب، ایرادهایی وجود دارد که در تحلیل و ارزیابی محتوایی اثر با تفصیل بیشتری پیرامون آن ها بحث خواهد شد. درباره رعایت اصول علمی ارجاع دهی در درون متن و کتاب نامه ها که در پایان هر فصل آمده اند نیز در تحلیل و ارزیابی محتوایی اثر مطالبی ارائه خواهند شد. رابطه میان اصطلاحات ترجمه شده در متن، واژه نامه و نمایه نیز در کتاب مورد نقد، با استفاده از جدول هایی بررسی خواهد شد.
پژوهش های حیطه ربط در ایران: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ربط از جمله مفاهیمی است که به تأیید بسیاری از محققان نقشی اساسی و مهم در بازیابی اطلاعات دارد. این نقش در ایران نیز طی سا لهای گذشته مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متنوعی پیرامون آن به عمل آمدهاست. با وجود این، دید روشنی در مورد مطالعات ربط در ایران وجودندارد. پژوهش حاضر با هدف مرور نظا ممند پژوه شهای حیطه ربط درایران صورت گرفته است. ب همنظور دستیابی به منابع، پس از تعیین پرسش و معیارهای ورود و خروج منابع، پایگا ههای اطلاعاتی هدف با استفاده از کلیدواژ ههای مرتبط با این حوزه جس توجو شد و پس از آن، 108 منبع شناسایی و وارد مطالعه گردید. برای استخراج داد هها، ابتدا فرم استخراج ب هصورت دستی طراحی شد و داد ههای » اکسل « داد هها در نرم افزار استخرا جشده با استفاده از این نر مافزار آنالیز و نمودارهای مربوطه رسم شد. بررسی منابع حوزه ربط در ایران نشا ن داد که م یتوان مطالعات در این حوزه را در 6 گروه شامل مانعیت، جامعیت، جامعیت و مانعیت، بازخورد ربط، قضاوت ربط، و منابع مروری دسته بندی کرد. این پژوهش نشان داد که اغلب مطالعات حوزه ربط ب هصورت عینی انجام گرفته و محققان این حوزه از بین انواع نظا مهای بازیابی اطلاعات بیشتر به پژوهش در موتورهای جس توجو پرداخت هاند. همچنین، نتایج بررس یها حاکی از آن است که جدیدترین مطالعات در زمینه ربط به حوزه قضاوت ربط تعلق دارد و بازخورد ربط حیطه ای است که متخصصان علم اطلاعات و دان ششناسی در آن کم کار بود هاند. در ارتباط با روش تحقیقِ پژوه شهای حوزه ربط باید گفت که بیشتر آ نها کمّی بوده است؛ در صورتی که روش کیفی، ب هویژه در ربط ذهنی و کاربرمدار که دیدگاه و نظر انسان در مرکز توجه قرار دارد، می تواند بسیار کارآمد باشد.
بازنمایی گرایی: بنیان های فلسفی زبان در سازماندهی و بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دست دادن فهم عمیق بازنمایی گرایی در سازماندهی و بازیابی اطلاعات که به عنوان اصل و پارادایمی پذیرفته شده در این رشته علمی است، از راه تحلیلِ بنیان های فلسفه ذهن و فلسفه زبان. بر این اساس خاستگاه و اندیشه های مرتبط با بازنمایی گرایی در علم اطلاعات و بازیابی اطلاعات توضیح داده شده است. روش: روشِ این مطالعه، استنتاج منطقی است. رویکرد در این روش نظری و استدلالی است. بر این اساس، ویژگی و ماهیت آن نظرپردازانه بودن است. یافته ها: بازنمایی گرایی یا رئالیسم غیرمستقیم ریشه در دکارت گرایی قرن هفدهم، تجربه گراییِ قرن هجدهم لاک و هیوم و در ایدئالیسم کانت دارد. زبان در این دوران که به فلسفه اولیه مدرن شهرت دارد، وجود مادی ندارد و کاملاً در خدمت به نظم درآوردن تصورات قرار می گیرد. تأکید بازنمایی گرایی در فلسفه ذهن بر این است که ایده ها و تصورات بر زبان برتری دارند و زبان تنها بازنمایی کننده افکار است. در فلسفه زبان نیز بازنمایی گرایی یعنی زبان مانند آینه، بازنمای مفاهیم است و معنی نیز مطابق این رویکردِ بازنمایی گرا به زبان، ثابت است. نتیجه گیری: بنیان های فلسفی بازنمایی گرایی مستلزم واکاوی دیدگاه های معرفت شناختی نسبت به مسأله شناخت و ارتباط آن با واقعیت است. بازنمایی، به عنوان یک پارادایم و اصلی اساسی در حوزه سازماندهی دانش و بازیابی اطلاعات مطرح است. به منظور فهم بازنمایی گرایی در این حوزه و پیوند آن با زبان و معنی باید به این نظریه و ریشه های آن در فلسفه ذهن توجه کرد تا بتوان با بهبود و یا تغییر رویکرد بازنمایی گرا به زبان برای بهبود نظام های سازماندهی و بازیابی گام برداشت چرا که اساساً وظیفه اصلی هر نظام سازماندهی و بازیابی، بازنمایی دقیق و شفاف از اطلاعات و دانش است. نتیجه این مطالعه نشان داد که داده های ارائه شده درباره نظریه بازنمایی گرایی مبین و مؤید نگاهِ حاشیه ای و نه در مرکز به زبان در دوران غلبه ی این نظریه در فلسفه بوده است. امید است تا دستاوردهای بازنمایی گرایی در فلسفه ذهن و زبان، آورده ی مناسب برای علم اطلاعات و به ویژه نظام های سازماندهی و بازیابی اطلاعات به نفع بازیابی بهتر و دقیق تر داشته باشد تا متخصصان سازماندهی و بازیابی از این دستاورد برای بهبود نظام های معنایی بهره ببرند لذا می توان با بهبود و یا تغییر رویکرد بازنمایی گرایانه به زبان در علم اطلاعات، نسبت به بهبود کلی نظام های معنایی سازماندهی و بازیابی گام برداشت.
ربط در شبکه های اجتماعی علمی: موردِ شبکه علمی ریسرچ گیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تبادلات علمی و دسترسی راحت به اطلاعات موردنیاز لازمه رشد و پویایی علمی جامعه است. شبکه های اجتماعی علمی به عنوان بستری برای تبادلات علمی می توانند نقش بسیار در رشد و توسعه جامعه داشته باشند. با گسترش کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره شاهد شکل گیری نسل جدید ابزارهای اینترنتی هستیم که امکانات بی شمار برای ارتباط دوسویه فراهم آورده است. شبکه های اجتماعی علمی نیز محیطی برای معرفی و ارتقای فعالیت های علمی هستند و هرگاه بتوانند اطلاعات مرتبط فراهم کنند، با استقبال بیشتر متخصصان روبه رو خواهند شد. گردهم آمدن متخصصان بیشتر در این شبکه ها به معنای پویایی علمی بیشتر است. مطالعه حاضر به توصیف تجربه متخصصان علم اطلاعات در مورد ربط اطلاعات در شبکه علمی ریسرچ گیت پرداخته است. روش: انتخاب روش کیفی با طرح پدیدارنگاری تفسیری در این پژوهش از آن رو است که ما به تجارب افراد از یک پدیده پرداخته ایم و می کوشیم توصیفی عمیق از یک پدیده معین نزد گروهی خاص از افراد داشته باشیم. یکی از زمینه های مناسب برای انجام پژوهش های با پارادایم تفسیری از نوع روش پدیدارنگاری، پژوهش های بازیابی اطلاعات است که در علم اطلاعات و دانش شناسی اهمیت زیاد دارد. پژوهش حاضر در پی شناخت و توصیف تجربه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی از عضویت در شبکه ی اجتماعی علمی ریسرچ گیت است. مشارکت کنندگان را 22 متخصص علم اطلاعات دارای مدرک دکتری و اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های پیام نور کشور تشکیل داده اند که در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت عضو هستند . مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 551 کد اولیه و چهار مقوله شامل ربط مدرک، ربط جانشین مدرک، ربط درخواست ها و پرسش ها و نبود بازخورد ربط شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر ضمن تأکید بر اهمیت ربط اطلاعات نشان می دهد که شبکه ریسرچ گیت نقش مهمی در رفع نیازهای اطلاعاتی کاربران دارد و همچنین این شبکه سامانه اطلاعاتی نمی باشد، اما رفع نیازهای علمی و ارتقای علم را از اهداف مهم خود می داند.
هستان نگاری تحکیم خانواده مبتنی بر منابع دانش در حوزه مطالعات زنان در ایران (FamilyOnto)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
453 - 472
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی هستان نگاری «تحکیم خانواده، با استخراج مفاهیم و روابط بین آنها از منابع دانش حوزه مطالعات زنان (گرایش علوم اجتماعی) در ایران انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از روش تحلیل حوزه (رویکرد آشولد و گرونینگر) و هم چنین از روش دلفی برای تأیید مفاهیم و تأیید نهایی هستان نگاری استفاده شد. از جامعه آماری، شامل 792 کتاب و 2144 مقاله علمی پژوهشی، تعداد 9295 مفهوم عینی و ضمنی استخراج شد و پس از دسته بندی، استانداردسازی و سپس نظرسنجی مفاهیم طی پالایش دلفی، نخستین مدل مفهومی حوزه «تحکیم خانواده» شکل گرفت. این مدل شامل یک هسته مفهومی، 3 مفهوم، 9 مقوله، 24 زیرمقوله و 66 زیرمفهوم بود. درخت هستان نگاری با ایجاد روابط بر مبنای وزن کلمات کلیدی، با یک هسته مفهومی، دو رده اصلی، 110 رده فرعی و 199 زیررده ایجاد شد و در مجموع با 212 رابطه سلسله مراتبی و ویژگی شیء، روابط معنایی بین مفاهیم برقرار شد. این مصنوع در نرم افزار 5.5 protégé اجرا شد و با افزونه های OntoGraf، OWLViz و VOWL قابل نمایش شد. هستان نگاری FamilyOnto به عنوان یک سند راهبردی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های آینده مدل سازی مفهومی حوزه مطالعات زنان تأثیرگذار است، هم چنین، به عنوان ابزاری برای ذخیره و بازیابی معنایی مؤثر کاربران و در تعاملات پژوهشی متخصصان حوزه، مفید است.
ارزیابی کارآمدی موتورهای کاوش فارسی: پارسی جو، یوز، ریسمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی کارآمدی موتورهای کاوش فارسی پارسی جو، یوز و ریسمون انجام گرفت.روش: این پژوهش از نوع کاربردی ارزیابانه بود. جامعه این پژوهش از سه بخش موتورهای کاوش فارسی، وظایف کاری شبیه سازی شده (سرعنوان موضوعی) و مشارکت کنندگان (دانشجویان) تشکیل شده است. در این پژوهش سه موتور کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون برای ارزیابی انتخاب شدند. همچنین تعداد 32 سرعنوان موضوعی از فهرست سرعنوان موضوعی فارسی انتخاب و سپس بر اساس آن ها، وظایف کاری شبیه سازی شده تدوین گردید و از 192 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد خواسته شد تا نیاز اطلاعاتی حاصل از وظایف کاری شبیه سازی شده را در موتورهای کاوش مربوط جستجو، سپس نشانی اینترنتی مرتبط را کپی و در فرم جستجو ثبت نمایند. در نهایت هرچه یک نشانی اینترنتی به دفعات بیشتری از سوی دانشجویان به عنوان وبگاه مرتبط تشخیص داده می شد، نمره ربط بیشتری به آن اختصاص می یافت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سه موتور کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون در معیار دقت و سود تجمعی نرمال شده تفاوت معنی داری با هم داشتند، اما در معیار بازیافت تفاوت معنی داری بین سه موتور کاوش مشاهده نشد. یافته های کلی پژوهش نیز نشان داد که کارآمدی موتورهای کاوش مورد بررسی تفاوت معنی داری باهم داشتند.نتیجه گیری: هرکدام از موتورهای کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون سیاست ها و قابلیت ها و راهبرد خاص خود را دارند. از این رو به کاربران پیشنهاد می شود که جستجوهای خود را در دو موتور کاوش پارسی جو و یوز انجام دهند، همچنین لزوم بازنگری در تجهیزات سخت افزاری، الگوریتم بازیابی، رابط کاربری و شیوه نمایش اطلاعات در موتورهای کاوش پارسی جو، یوز و ریسمون احساس می شود.
تحلیلی بر رویکرد پراگماتیستی از مفهوم ربط در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مقاله قصد آن است تا فلسفه پراگماتیستی به اختصار معرفی و رویکردی پراگماتیستی از مفهوم ربط در بازیابی اطلاعات توصیف و تحلیل شود. روش شناسی: این یک مقاله تحلیل مفهومی است که از نظریه فعالیت و مرور متون استفاده شده است تا آنچه در عمل اتفاق می افتد تا فرد نیازمند به اطلاعات، بتواند نیاز اطلاعاتی خود را رفع نماید، تشریح شود. نظریه فعالیت یک نظریه جامع است که با استفاده از آن رویکرد پراگماتیستی از مفهوم ربط تبیین می شود. یافته ها: رویکرد نظام گرایی از مکتب فلسفی پوزیتویستی و رویکرد کاربرگرایی از مکتب فلسفی هرمنوتیکی برخاسته است. از دیدگاه ساراسویک (2007)، یورلند (2010) و هوانگ و سوئرگل (2013) پژوهش هایی در ارزیابی بازیابی اطلاعات (ربط) موفق خواهند بود که از هر دو رویکرد نظام گرایی و کاربرگرایی بهره برده باشند. به بیان دیگر، پژوهش هایی که در آن ها به مفهوم ربط از تمامی جنبه ها توجه شود. پراگماتیست ها استدلال کردند که دوگانگی کاذب بین دو رویکرد کمی و کیفی وجود دارد و می توان دو رویکرد کمی و کیفی را با هم ترکیب کرد که این ترکیب با تأکید بر عمل صورت می گیرد. مطابق مکتب پراگماتیستی مدرکی که مورد استفاده (برای مثال در نوشتن مقاله، منظور استناد است) قرار می گیرد، مدرک مرتبط است. از یک سو، می توان مدرک الف را به وظیفه یک مرتبط دانست، اگر مدرک الف بتواند فرد را برای رسیدن به هدف خود یاری کند و نیاز اطلاعاتی او را پاسخ دهد. از سویی دیگر، آن مدرک از لحاظ ویژگی های ظاهری و باطنی مطابق خواست فرد نیازمند به اطلاعات، مورد پذیرش فرهنگ جامعه مورد نظر و قابل دسترس برای فرد نیازمند به اطلاعات باشد. به بیانی دیگر، مدرکی که در عمل نیاز اطلاعاتی را برطرف می کند، مدرک مرتبط است. نتیجه : ربط مفهومی پیچیده است و عوامل مختلفی بر برونداد نهایی ربط تأثیر می گذارند. از این رو با وجود پژوهش های متعدد در مفهوم ربط، بازهم نیاز به پژوهش های بیش تری در این موضوع احساس می شود. درنهایت می توان گفت که تأمل درباره فلسفه علم برای درک مفهوم ربط، الزامی است براساس اینکه آیا هدف علم توصیف آنچه در عمل اتفاق می افتد و برای ما به آسانی قابل مشاهده است، می باشد یا علم باید آنچه را که به آسانی قابل مشاهده نیست، توضیح داده و آن ها را تعیین نماید.
هیجان ها و نظریه های هیجان در بازیابی اطلاعات: شناخت نقش ها و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هیجان ها همان طور که هر فعالیت و رفتار انسانی در زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار می دهند، در فرایند بازیابی اطلاعات نیز تأثیر و اهمیت ویژه ای دارند؛ مسئله ای که در حوزه بازیابی اطلاعات توجه اندکی به آن صورت گرفته است. از این رو، نوشتار حاضر درصدد است تا نقش و کاربرد هیجان و نظریه های هیجان را در بازیابی اطلاعات تشریح نماید. روش شناسی: مطالعه حاضر با رویکرد کتابخانه ه ای نوشته شده است. اطلاعات لازم با استفاده از بررسی و مطالعه منابع اطلاعاتی چاپی و الکترونیکی موجود در کتابخانه ها، اینترنت و پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی گردآوری شد. یافته ها: هیجان ها جزء جدایی ناپذیر تمام فعالیت های انسانی از جمله فعالیت های بازیابی اطلاعات شامل رفتار های اطلاعاتی، جستجوی اطلاعات و نظایر آن و تعامل انسان با رایانه هستند. هیجان ها در بازیابی انواع منابع متنی، صوتی و تصویری نقش ویژه ای دارند. هیجان های مثبت، رفتار موفقیت آمیز را تسهیل کرده و هیجان های منفی، مانع عملکرد مناسب فرد می شوند. نتیجه : شناخت هیجان ها در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات و بهره گیری از نظریه های هیجان به منظور شناخت علل ایجاد هیجان ها، عوامل اثرگذار بر آن ها و نظایر آن، گامی مهم در کنترل هیجان ها و افزایش ایجاد هیجان های مثبت در فرایند بازیابی اطلاعات موفقیت آمیز خواهد بود. همچنین طراحان نظام های اطلاعاتی و کتابداران را در ارائه خدمات مطلوب تر و کارپسندتر به کاربران یاری خواهد کرد.
وضعیت تولیدات علمی حوزه بازیابی اطلاعات در پایگاه استنادی وب علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رشد، کاهش یا ثبات تولیدات علمی حوزه بازیابی اطلاعات در پایگاه استنادی وب علوم در بازه زمانی 2010 تا 2017 می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با استفاده از شاخص های علم سنجی به ارزیابی تولیدات علمی حوزه بازیابی اطلاعات پرداخته است. جامعه آماری شامل کلیه رکوردهای مربوط به پایگاه استنادی وب علوم است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مولر اچ. با 36 رکورد برترین نویسنده حوزه بازیابی اطلاعات و ایالات متحده آمریکا با 1984 رکورد، کشور برتر شناخته شد. موسسه ملی تحقیقات علمی دلا با تولید 235 رکورد برترین موسسه و نشریه یادداشت برداری در علوم کامپیوتر با 915 رکورد برترین نشریه این حوزه شناخته شدند. علوم کامپیوتر با 8241 رکورد، برترین زمینه موضوعی معرفی گردید. مقاله ای با عنوان نمودار فاکتورسازی ماتریس غیر منفی منظم برای نمایش داده ها با دریافت بیشترین استناد (شامل 585 استناد) به عنوان برترین مقاله حوزه بازیابی اطلاعات شناخته شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رشد تولیدات علمی در حوزه بازیابی اطلاعات سیر ثابتی را طی نمی کند و در طی سال های 2011- 2012 و سال 2017 با کاهش و در طی سال های 2013 تا 2016 با رشد در این حوزه همراه است.
واکاوی عناصر پیرامتنی تأثیرگذار در بهبود بازیابی داستان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، شناسایی عناصر پیرامتنی تأثیرگذار بر بازیابی داستان از دیدگاه خوانندگان به منظور بهبود دسترسی به منابع داستانی است. منظور از پیرامتن ها، عناصری هستند که جزء بدنه اصلی متن یک داستان نیستند؛ اما به نوعی با آن در ارتباط بوده و می توانند بر خواننده و قضاوت های وی در خصوص داستان تأثیر بگذارند. روش شناسی : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع ترکیبی است و با راهبرد متوالی اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری در هر دو مرحله از پژوهش، خوانندگان ادبیات داستانی بودند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله اول، مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی بود و داده های گردآوری شده با روش تحلیل مضمون کدگذاری و تحلیل شد. به منظور گردآوری داده ها در مرحله دوم پژوهش، از یک پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت استفاده شد و داده های گردآوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها : بر اساس تحلیل مضمون مصاحبه های انجام گرفته در مرحله اول پژوهش، 12 عنصر پیرامتنی در قالب 4 مضمون اصلی اطلاعات کتابشناختی، اطلاعات مربوط به نویسنده، مرور و نقد و مشخصات ظاهری شناسایی شد. در ادامه، نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری معنی داری تأثیر مرورها و نقدهای نوشته شده درباره اثر، اطلاعات کتابشناختی و اطلاعات مربوط به وی ژگی های ظاهری اثر در بهبود بازیابی داستان را تأیید کرد. نتایج : توجه به عناصر پیرامتنی می توانند در درک، ارزیابی، تصمیم گیری و انتخاب داستان تأثیر داشته و به جستجوگران در یافتن کتاب های داستانی مرتبط کمک کند. بنابراین پیشنهاد می شود از عناصر شناسایی شده در این پژوهش که تأثیر آن ها در بهبود بازیابی داستان تأیید شده است، به عنوان بخشی از توصیف محتوای داستان در فهرست های کتابخانه استفاده شود.
مدل سازی رفتار اطلاعاتی کاربران پایگاه های اطلاعاتی با روش شبکه عصبی با تأکید بر تعاملات پیشین آنها با نتایج جست وجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طراحی موتورهای جست وجو بررسی پایگاه داده مورد مطالعه و ایجاد ارتباط با آن دارای اهمیت است. در پژوهش حاضر با بررسی تعاملات کاربران پایگاه های اطلاعاتی با سیستم در حین جست وجو، به مدل سازی رفتار اطلاع یابی آن ها پرداخته می شود. این پژوهش یک مطالعه کاربردی است که با استفاده از شبکه عصبی اجرا شده است. داده ها از طریق مشاهده رفتار کاربران در استفاده از پایگاه داده «ایرانداک» و مطالعه لاگ کاربران گردآوری شده است. الگوی اغلب جست وجوهای انجام شده در بیشتر موارد به صورت «کلی به جزیی» و «اختصاصی» است. شرکت کنندگان جست وجوی خود را با اطلاعات کلی در مورد موضوع، مانند معرفی و بررسی حقایق، شروع نموده و سپس، هر یک بر روی جنبه های خاصی از موضوع تمرکز کردند. در بعضی موارد، کاربران در حین جست وجو ایده های جدیدی به دست آوردند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین استنتاج کرد که بر اساس مدل استخراجی، عواملی چون پیشینه کلی فرد در مورد موضوع، دانش موضوعی، محدوده زمان و ابزارهای در اختیار، پاسخ مورد نظر در جست وجو را تحت تأثیر قرار می دهد. موتورهای جست وجوی کنونی تنها بخشی از مدارک مرتبط با موضوع را در یک مجموعه داده بازیابی می کند. برای دسترسی به مطالب بیشتر و مناسب تر در حجم عظیم داده ها لازم است مدل های بهتری مورد بررسی قرار گیرد. روش شبکه عصبی پیشنهادی در این مطالعه امکان بهبود بازیابی اطلاعات را در مدت زمان کم فراهم می آورد. همچنین، با این روش می توان این امکان را به وجود آورد که مدل جست وجو هر مرتبه با جست وجوی کاربران به روزرسانی شده و نتایج کامل تر و دقیق تری به دست آید.
مروری بر پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش: رویکرد کمّی، کیفی و ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش به یکی از مهم ترین پژوهش ها در حوزه علوم اطلاعات تبدیل شده است. با وجود این پژوهشی که به مرور پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش بپردازد، مشاهده نشد. از این رو، هدف از این پژوهش آن است تا تحلیلی از پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش با استفاده از روش های پژوهش کمی، کیفی و ترکیبی ارائه شود. روش شناسی: این پژوهش مطالعه ای مروری است که برای مرور مقالات مرتبط، واژه های «ارزیابی موتورهای کاوش»، «ارزیابی موتورهای جستجو» «ارزیابی نظام بازیابی اطلاعات»، «ارزیابی ربط»، «موتور کاوش»، «موتور جستجو» در پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران و سید جستجو شد. همچنین واژه های «evaluation search engine»، «evaluation information retrival»، «method and information retrieval»، «research and search engine» و «relevance» در گوگل اسکالر جستجو شد و سپس مقالات بازیابی شده مطالعه گردیدند. در نهایت، پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش عمومی منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی از سال 1377(1998) تاکنون با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی بررسی شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پژوهش های بررسی شده، ارزیابی موتورهای کاوش با یکی از رویکردهای کمی، کیفی و ترکیبی انجام شده است. از حوزه های پژوهشی رویکرد کمی می توان از موضوع هایی چون پوشش و همپوشانی، کیفیت چکیده سازی و نمایه سازی، الگوریتم بازیابی، نظام توصیه گر، رابط کاربری و کیفیت رتبه بندی مدارک در موتورهای کاوش نام برد. در رویکرد کیفی نیز دو نوع پژوهش قوم نگاری و نظریه زمینه ای مشاهده شد که در پژوهش های قوم نگاری به توصیف رفتار اطلاع یابی کاربران پرداخته شده است. در نوع دیگر از رویکرد کیفی یعنی نظریه زمینه ای دو حوزه پژوهشی پایبند به اصول کیفی و نیمه پایبند به اصول کیفی قابل تشخیص است. از این رو یورلند (2010)، پژوهشگرانی را نقد کرده است که پژوهش های خود را متعلق به رویکرد کاربرگرایی و کیفی می دانند ولی از کلیه اصول خود پیروی نکرده اند. نتیجه : همان گونه که در حوزه روش پژوهش، ابتدا روش کمی و سپس روش کیفی مطرح شده است و در نهایت روش ترکیبی برای استفاده از نقاط قوت هر دو روش ارائه شده است. به نظر می رسد که این روند تغییر در روش های پژوهشی از کمی به کیفی و سپس از کیفی به ترکیبی بر ارزیابی بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش نیز تأثیرگذار بوده است؛ زیرا در پژوهش های بازیابی اطلاعات نیز ابتدا رویکرد نظام گرا در ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات مطرح شده است و سپس برخی از پژوهشگران این رویکرد را به نقد کشیده اند که در نتیجه رویکرد کاربرگرایی در توجه به کاربران ارائه شده است و در سال های اخیر نیز پژوهشگرانی چون ساراسویک (2007) و ثورنلی (2012) توجه به هر دو رویکرد را ضروری دانسته و به رویکرد دوگان محوری در پژوهش های ارزیابی بازیابی اطلاعات اشاره کرده اند.
واکاوی اثربخشی برچسب گذاری معنایی در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی از نظر میزان دقت در بازیابی متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تبیین کاربرد روش برچسب گذاری پیکره متنی در رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی از نظر میزان دقت در بازیابی متون علمی حاوی این گونه هم نویسه ها. روش: این پژوهش از حیث هدف کاربردی است که به روش تجربی انجام شد و در رفع ابهام معنایی، روشی با نظارت محسوب می شود. جامعه پژوهش را 442 مقاله علمی در قالب دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه دارای 221 متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی دارای همان 221 مقاله اما این بار برچسب گذاری شده، بود که در نظام بازیابی اطلاعات برای سنجش کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها : سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (0001/0 = P، 909/5- = Z) نشان می دهد که میزان دقت نتایج بازیابی هم نویسه های تخصصی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات نسبت به قبل از آن تفاوت معنی داری دارد. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان می دهد میزان دقت نتایج بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنی داری افزایش یافته و به حد بیشینه آن یعنی 1 رسیده است. نتیجه گیری: اگر طراحان سیستم های بازیابی بر بهینه سازی فرمول های بازیابی متمرکز شوند و نظام های بازیابی را برای جستجوی اسناد مرتبط توانمند سازند، پژوهشگران با هر ویژگی فیزیولوژیکی، تجربی و دانشی قادرند به اسناد مرتبط با نیاز اطلاعاتی خود با صرف زمانی اندک دسترسی یابند. در این پژوهش، ارزش پیکره متنی به عنوان گنجینه غنی دانش محور، در ایجاد تمایز نقش معنایی هم نویسه های تخصصی، آشکار شد.
چالش های بازیابی نام های پژوهشگران در مخازن اطلاعاتی: مطالعه موردی (سامانه اطلاعات علمی دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین شناسه هایی که کاربران هر نظام اطلاعاتی در جستجوهای خود از آن بهره می برند، شناسه نام پدیدآور است. بنابراین طراحان و مدیران هر نظام اطلاعاتی همواره در پی آن هستند تا کیفیت بازیابی محتوا را بر اساس جستجوی نام پدیدآورنده بهبود بخشند. محتوای مخازن اطلاعاتی و کیفیت ارائه خدمات در آن ها متأثر از کیفیت و چگونگی ذخیره و بازیابی نام های اشخاص است. هدف مقاله حاضر، بررسی مشکلات و چالش های جستجوی نام اشخاص در مخازن سازمانی دانشگاهی از جنبه کاربردی آن است. روش: به منظور بررسی چالش های عملی جستجوی نام پژوهشگران در مخزن سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد، از روش ارزیابانه و مشاهده استفاده گردید. در این روش، از اندازه گیری عملکرد که نوع اختصاصی تری از پژوهش ارزیابانه است، استفاده شده است. بر این اساس، در این پژوهش تلاش شده است تا عملکرد موتور جستجوی سامانه مخزن دانشگاه فردوسی مشهد از جهت جستجوی نام اشخاص دارای ابهام مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها: با وجود حجم نسبتاً کم اطلاعات در این مخزن در مقایسه با مخازن سازمانی خیلی بزرگ، بررسی جستجو بر اساس نام پدیدآور در این مخزن سازمانی نشان داد مسائل و چالش های مربوط به جستجوی نام در این مخزن نیز وجود دارد. درصد بالایی از نام های خانوادگی مشابه نشان داد که کاربران مجبورند در بسیاری از جستجوها علاوه بر نام خانوادگی از نام کوچک افراد نیز آگاه باشند. حدود 40 درصد از اسامی چندبخشی یا مرکب بودند که به دلایل مختلف باعث ایجاد بازیافت نامربوط یا کم مربوط می گردند. نتیجه گیری: مستندسازی اسامی پژوهشگران در سطح ملی و بین المللی از جمله مهمترین و اثرگذارترین راهکارهای برون رفت از چالش جستجوی نام ها است. ضروری است تا از پژوهشگران خواسته شود اطلاعات خود را با دقت در سامان ه ای جامع وارد نمایند و کتابداران نیز به صورت دستی نام آن ها را کنترل و مستند نمایند. به این ترتیب نظام ملی کنترل مستند نام های پژوهشگران ایرانی به زبان فارسی و انگلیسی پدید می آید که می تواند استفاده های فراوانی داشته و مشکلات جستجو بر اساس نام را تا حدود زیادی مرتفع سازد.
ارائه روشی نوین برای استخراج خودکار چهریزه ها در جستجوهای چهریزه ای (مورد مطالعه: حوزه زنان و زایمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ابداع و معرفی الگوریتمی نو برای استخراج چهریزه هاست که امکان شناسایی تجربی چهریزه ها را با کمک پشتوانه انتشاراتی فراهم می کند. الگوریتم پیشنهادی بر مبنای دو ایده شکل گرفته است: ایده اول اینکه چهریزه در بافت بروز پیدا می کند. بنابراین، برای تشخیص چهریزه در یک بدنه متنی بایستی بافت یا بستر آن مورد بررسی قرار گیرد و ایده دوم این است که چهریزه نقطه تمرکز در یک درخت واژگانی است که نه بسیار عام و نه بسیار خاص است. در حوزه پزشکی، دامنه زنان و زایمان به عنوان بستر آزمون انتخاب گردید. سه پیکره متنی از درون پشتوانه انتشاراتی انتخاب شد. پیکره بستر، از چکیده و عنوان مجموعه مقالات موجود در ۲۰ مجله برتر حوزه انتخاب شد که در برگیرنده ۱۶۷۰۷۱ سند بود. پیکره دوم، پیکره منشأ بود که ۲۰۰۰ مقاله به صورت تصادفی از پیکره بستر انتخاب شد. پیکره سوم، پیکره واژگانی است که با استفاده از یک سرویس تحت وب و معیار رتبه بندی واژگان LIDF-value استخراج گردید. خروجی حاصل دربرگیرنده ۵۱۴ واژه بود. واژگان تکراری حذف شدند و سرانجام، ۴۸۰ واژه مهم شناسایی شد. سپس، واژگان در پیکره بستر با کمک مجموعه راهنما یعنی «مش» بسط داده شد و پس از آن، بر اساس دو شرط انتقال مبتنی بر تکرار یعنی بیشتر بودن اسناد مرتبط با واژه در بستر نسبت به منشأ و انتقال مبتنی بر رتبه یعنی رشد رتبه موجود واژه در پیکره بستر نسبت به منشأ که نشان دهنده عام شدن واژه است، چهریزه های کاندید استخراج شدند. سرانجام، با استفاده از سه قاعده اخص بودن، جایگزنی و اعم بودن، چهریزه های شناسایی شده اصلاح و نام گذاری شدند. در نهایت، ۲۶ چهریزه به عنوان چهریزه های حوزه زنان و زایمان شناسایی شدند. با مقایسه الگوریتم پیشنهادی با دیگر الگوریتم ها مشخص شد که ایجاد سه افراز (افراز منشأ و بدنه متنی و افراز برای شناسایی واژگان مهم) و مقایسه رفتار واژه در آن ها و سپس، ایجاد درخت بر اساس چهریزه های کاندید، یعنی ترکیب رویکرد آماری و هرس درخت می تواند نتایج مناسب تری نسبت به رویکرد صرفاً آماری یا هرس درخت داشته است. همچنین، مقایسه چهریزه های خروجی از الگوریتم و چهریزه های سنتی در این زمینه نشان داد که چهریزه های خروجی الگوریتم، خرد تر و برای مرور در ابزارهای بازیابی اطلاعات مفید تر هستند. همچنین، در این پژوهش مشخص شد که چهریزه های دامنه تخصصی از چهریزه های عمومی در حوزه پزشکی متفاوت است و مستقل از آن ها قابل شناسایی و تعریف است، اما نمی توان نتایج را به تمامی دامنه های پزشکی تعمیم داد و نیاز است که پژوهش هایی در دیگر حوزه ها صورت گیرد.
ماهیت و فرایند نظام های نوین سازماندهی دانش (هستی شناسی، وب معنایی و فوکسونومی در بازیابی اطلاعات)
هدف: روند رشد و توسعه ی فناوری و کاربردهای آن در ابزارهای سازماندهی دانش و بازیابی اطلاعات امروزه جایگزین روشهای سنتی سازماندهی شده است. ابزارهای سنتی سازماندهی دانش از قبیل طرح های ردهبندی، سرعنوانهای موضوعی و اصطلاحنامه ها هستند که عمدتا برای محیط چاپی طراحی شده اند، با توجه به تغییرات گسترده فناوری این ابزارها به شکل الکترونیکی تحول یافته اند و تلاش میشود تا با محیطهای جدید همخوان گردند. در این مقاله با بررسی تحلیلی و مرور تحول دیدگاههای مطرح و تأثیرگذار درحوزه سازماندهی دانش تلاش شده تا بر ضرورت به کارگیری ابزارهای نوین سازماندهی دانش تأکید و نظام های سازماندهی دانش از قبیل وب معنایی، هستی شناسی و نظام ساده سازماندهی دانش و نقش آنها در فرایند سازماندهی، ذخیره و بازیابی را بررسی کند. روش شناسی: در این مطالعه با توجه به ماهیت مقاله از روش مروری استفاده شده است. یافته ها: ارائه دانش در محیط وب، باعث تغییر در ابزارهای سازماندهی دانش شده و ابزارهای سازماندهی دانش در محیط جدید، در حال توسعه است. نتیجه گیری:. فناوری و قابلیت آن در انسجام دانش در یک حوزه موضوعی و تسهیل فرایند بازیابی، باعث شده است تا ابزارها و بسترهای جدیدی ایجاد شود.آنچه به منزله یک اصل بدیهی در برابر ما قرار دارد، این است که امکانات بالقوه و شگرفی در محیط اطلاعات الکترونیکی وجود دارد که باید با رویکردهای کنجکاوانه و پژوهشگرانه، به شناسایی و به کارگیری آنها پرداخت. به نظر می رسد نسلهای جدیدی از نظامهای سازماندهی دانش در راه است. عوامل گسترده دیگری نیز در فرایند سازماندهی دانش دخیل است که به مطالعه و بررسی همه جانبه نیازمند است. در نهایت، توصیه میشود بازنگری در ساختار ابزارهای سنتی سازماندهی دانش از قبیل اصطلاحنامه ها و استانداردهای نمایه سازی، در اولویت قرار گیرد.
کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی ایران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نرم افزار کتابخانه دیجیتالی سیمرغ، پیام مشرق، پارس آذرخش، پیام حنان، رسا، تبیان، سامان و پاسارگاد بود. ابزارگردآوری داده ها سیاهه وارسی است که در زمینه کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی بر اساس نظر متخصصان و با روش دلفی در سه بخش معماری فناوری معنایی، ابزارهای فناوری معنایی، فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات و سطوح پیاده سازی آن ها مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS 25، آنالیز واریانس و انحراف معیار استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که کتابخانه های دیجیتالی از نظر کاربرد فناوری معنایی در معماری فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات وضعیت مطلوبی ندارند و نیازمند لایه هایی فراتر از طراحی اولیه خود هستند. همچنین در خصوص ابزارهای معنایی و استفاده از مؤلفه های فناوریی معنایی و سطوح پیاده سازی آن ها نیز عملکرد مناسبی نداشته و با توجه به اهمیت این بخش در بازیابی اطلاعات، نیاز به بازنگری جدی از سوی طراحان نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی دارند.