مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
روانشناسی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های سازه خرمندی از منظر روانشناسی و معارف اسلامی(آیات و روایات) بود. روش تحقیق پژوهش حاضر در چارچوب تحقیقات کیفی(توصیفی تحلیلی) قراردارد و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. با مرور و جستجو در منابع روانشناسی مرتبط با خرمندی و متون اسلامی(آیات و روایات) که در مورد خرد و خردمندی به بحث پرداخته بودند، اطلاعات گردآوری و مقایسه شدند. یافته ها نشان داد که خرمندی در متون اسلامی و روانشناسی از نظر کارکردی, عملی و ابزاری که همان سبک زندگی ایده آل و دستیابی به کمالات است شبیه و مشترک هستند؛ اما در زمینه هایی دیگر از قبیل ماهیت و تعریف، وجودشناختی، معرفت شناختی، ارزش شناختی و شیوه دستیابی تفاوت هایی عمده میان آنها مشاهده می شود. از این یافته ها این نتیجه را می توان دریافت که لازم است در کشور اسلامی مان سازه خرمندی با توجه به معارف اسلامی در تمام ابعاد زندگی، تحقیقات و مشاوره ها گسترش و مورد بهره گیری قرارگیرد.
کاربرد واقعیت مجازی برای درمان اختلالات اضطرابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت مجازی (VR) به طور فزاینده ای به عنوان یک ابزار درمانی در روانشناسی یا مراقبت های بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. در سال های اخیر، مداخلات واقعیت مجازی در اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و فوبیا نیز به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، هنوز یک نظر و بررسی جامع برای شناسایی مسیرهای آینده در جهت پیشبرد در این زمینه وجود ندارد. در این میان همراه با پیشرفت تکنولوژی شبکه از محیط های مجازی سه بعدی به عنوان "متاورس" معادل دیجیتالی جهان فیزیکی یاد می شود و قلمرو جدیدی از واقعیت روانی و تعامل ارائه خواهد داد. این پژوهش به توصیف کاربرد VR در اختلالات روانپزشکی با انجام یک مرور سیستماتیک، توصیف محدودیت های تحقیقات موجود، پیشنهاد راه هایی برای تحقیقات آینده برای رسیدگی به شکاف های موجود در ادبیات فعلی و ارائه توصیه های عملی برای ادغام VR با درمان های دیگر اختلالات روانپزشکی و در نهایت معرفی دنیای متاورس به عنوان پدیده ای نوظهور در درمان اختلالات روانی می پردازد. پایگاه های اطلاعاتی PubMed و google scholar، Science Direct برای دسترسی به مطالعات محیط مجازی سه بعدی یا متاورس و استفاده از واقعیت مجازی در اختلالات روانپزشکی (مانند اختلال استرس پس از سانحه، فوبیا، اختلالات اضطراب و افسردگی) جستجو شدند. این مطالعه شواهدی را ارائه می کند که از تأثیر مثبت درمان واقعیت مجازی و دنیای سه بعدی متاورس در اختلالات روانپزشکی حمایت می کند.
بررسی مسئله تنهایی انسان از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هرچند تنهایی خود یک بیماری مستقل تلقی نمیشود، اما منشأ بسیاری از امراض جسمی و روانی است. ما در این مقاله انواع تنهایی را معرفی نموده و به بررسی آثار جسمی و روحی آن خواهیم پرداخت. در بخش دوم، نظریه ملاصدرا درباب رابطه انسان و خدا را بیان میکنیم. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، انسان عین ربط و فقر به خداوند است و هیچگونه انفصال و جدایی برای او متصور نیست. در چنین فضایی، اساساً مسئله تنهایی منحل خواهد شد. بعبارت دیگر، احساس تنهایی بواسطه جهل به ساختار هستی است، پس با رفع این غفلت، میتوان احساس تنهایی و تبعات منفی آن را برطرف نمود. چنین رویکردی با روان درمانی شناختی قرابت دارد. بر اساس این نوع از روان درمانی، احساسات و عواطف ما، صرفاً حاصل مواجهه مستقیم ما با جهان بیرون از ذهن نیست، بلکه تفسیر و نگرش ما در شکلگیری احساسات و عواطفمان مهم است. روشن است که با تغییر تفسیرها و نگرشهای فردی، میتوان احساسات و افکار را تغییر داد. تغییر در جهانبینی انسان منجر به تغییر تحلیل او از شرایط زندگی و جایگاه وی در هستی میشود. انسانی که جهانبینی خود را بر اساس حکمت متعالیه تنظیم میکند، احساس جدایی از جهان هستی ندارد، بنابرین مسئله تنهایی برای او مطرح نیست.
شناسایی مشکلات روان شناختی فرزندپذیران و ارائه راهکار جهت سازگاری با آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
206 - 215
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.
تحلیل شیوه های تغییر رفتار در روایات امام علی ع در تطبیق با علم روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳شماره ۲۱
259 - 286
حوزههای تخصصی:
روایات امام علی (ع) حاوی دستورالعمل های متعددی در خصوص شیوه های تغییر رفتار است. از سوی دیگر، روانشناسی به مطالعه رفتار می پردازد و تغییر رفتار یکی از مهم ترین مباحث آن است. در روانشناسی معاصر، شیوه های مختلفی برای تغییر رفتار مطرح شده است. پرسش این پژوهش این است که چگونه می توان شیوه های تغییر رفتار در روایات امام علی (ع) را با علم روانشناسی مقایسه و تحلیل کرد؟ امام علی (ع) برای درمان ترس از روش غرقه سازی، برای کاهش استرس از مدیریت استرس و برای درمان افسردگی از شیوه دوری و اجتناب استفاده می کند. همچنین، برای فرو نشاندن غضب، کنترل خشم را توصیه می نماید. امام علی (ع) به خودبازنگری نیز اشاره دارد که بر اساس آن فرد با بررسی و محاسبه روزانه عیوب خود، در جهت بهبود رفتارهای ناهنجار اقدام می کند. یکی دیگر از روش های امام علی (ع)، الگودهی است که در آن پیامبر، اهل بیت و سایر افراد به عنوان الگوهای رفتاری معرفی می شوند. روش دیگر، تقویت افتراقی است که در آن رفتارهای مطلوب با تشویق تقویت می شوند و مشاهده این تشویق ها توسط افرادی که رفتارهای نامطلوب دارند، موجب کاهش این رفتارهای نامطلوب می گردد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده اند.
جُستاری مقایسه ای در جایگاه اراده و قصد در حقوق، فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی
منبع:
تعالی حقوق سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
211 - 244
حوزههای تخصصی:
بحث از اراده و قصد، یکی از مهم ترین مسائلی است که اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی به آن ورود داشته اند. اشاره به این مسأله، از این جهت مهم و قابل توجه است که امروزه، تئوری هایی که انسان را مقهور عوامل طبیعی می دانند و اعتقاد به جبر مطلق انسان دارند، کاملاً رنگ باخته و در عوض، انسان، یک عامل موثر در کنش ها و امور روزمره محسوب می شود. آثار مهمی بر تفکیک بین اعمال و رفتارهای ارادی و اعمال و رفتارهای غیر ارادی مترتب است که نمی توان از آن ها غافل شد. چنانچه معتقد به بی ارادگی مطلق انسان در رفتارهایش باشیم، طبعاً بحثی از مسئولیت انسان در برابر کنش هایش مطرح نخواهد بود لیکن اگر حد مشخصی از اختیار و اراده را برای انسان در ارتکاب رفتارهایش بپذیریم، آنگاه، نه تنها بر اثرگذاری انسان در رخدادهای پیرامونش را نیز صحه گذاشته ایم بلکه وی را می توان در برابر آنچه واقع ساخته، مسئول نیز دانست. بنابراین، نتیجه غیر قابل اجتناب اعتقاد به اراده و قصد انسان در رفتارهایش، پاسخگو بودن وی در برابر رفتارهاست. این مسأله، هرچند شاید بیشتر به قلمرو دانش حقوق مرتبط گردد، لیکن بحث از اراده و قصد انسان، محدود به این دانش بشری نیست بلکه در فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی نیز مطرح است. در نوشتار حاضر، مقوله اراده و قصد انسان از منظر حقوقی، فلسفی، روانشناسانه و جامعه شناسانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتیجه حاصل، این بوده است که هیچ یک از این دانش های بشری، به طور کامل، مقهوریت و بی ارادگی مطلق انسان را در وقوع رفتارها و کنش ها نپذیرفته اند و اساساً این امر، با معیارهای عقل سلیم نیز پذیرفته و همخوان نیست و بنابراین، در تمام این دانش ها، داشتن اراده در کنش ها و رفتارهای روزمره مورد پذیرش است
مطالعه تطبیقی «معنای زندگی» از دیدگاه امام سجاد علیه السلام و کارل یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله معنای زندگی با موضوعات متفاوتی هم چون پرسش های هستی شناختی مانند؛ هدف خلقت، هستی؛ و موضوعات روانشناختی هم چون اضطراب، افسردگی، پوچی مرتبط است. پاسخ به معنای زندگی هم از بُعد دینی و هم از بُعد روانشناسی همواره مورد توجه بوده و اکثر ادیان آسمانی و به ویژه دین اسلام حیاتِ حقیقی را از آنِ خداوند دانسته و معنای زندگی را «قرب الهی» معرفی کرده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی معنای زندگی از دیدگاه امام سجادعلیه السلام به عنوان امام معصوم علیه السلام و مقایسه نظریات ایشان با روانشناسی تحلیلی کارل یونگ با روش تطبیقی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی دینی و روانشناسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معنای زندگی در بیانات امام سجاد (ع) در سه محور اصلی خداشناسی، خود شناسی و حبّ ذات شکل می گیرد که این مؤلفه ها در مقایسه با الگوی روان شناختی یونگ همسو و با معنای زندگی که در تلفیق دین و روان است مطابقت دارد.
بررسی فرافکنی در قالب تمثیل در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرافکنی در رفتار، گفتار و احساسات افراد و بخصوص در ادبیات فارسی وجود دارد و آثار آن در ارتباطات انسان با افراد و با جهان بیرون مشهود است که در قرون اخیر به عنوان یکی از مباحث علم روانشناسی مطرح شده است. رد پای این مفهوم در آثار کلاسیک بخصوص منطق الطیر عطار نیشابوری در شرح ماجرای سی مرغ در جستجوی سیمرغ دیده می شود؛ پرندگانی تمثیلی و نمادین که به دنبال محبوب ازلی و ابدی رهسپار سفری پر مخاطره هستند؛ گروهی از پرندگان بر حسب بینش درونی خود از رفتن در این راه امتناع می کنند و مطلوب غیر حقیقی را بر می گزینند و پندار خود را به محبوب حقیقی فرافکنی می کنند و در نهایت گروهی اندک به محبوب می رسند. روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای هدف، توصیفی– تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که شکل فرافکنی با توجه به نمادین بودن شخصیت ها متفاوت است و از آنجایی که وحدت موضوع در کل اثر وجود دارد نوع فرافکنی ها نیز از یک موضوع یکسان تبعیت می کند که در قالب جهان بینی های مختلف شخصیت ها مطرح شده است. در نتیجه هر کدام از شخصیت ها به نوعی ویژگی ها، افکار و احساسات خود را به مطلوب فرافکنی کرده اند و به سرکوبی یا انکار توانایی های خود پرداخته اند.
تحلیل تطبیقی اصول بهبود کیفیت زندگی در ادعیه قرآن، صحیفه سجادیه و روانشناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷
193 - 216
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دارای ابعاد مختلف فیزیکی، روانی و اجتماعی است که گستره وسیعی از طیف زندگی فرد را در بر می گیرد. از منظر روان شناسان مثبت گرا، کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است. این رویکرد در پی برقراری شادمانی و رضایت از زندگی، از طریق ایجاد تغییرات مثبت در حوزه های مهم زندگی همچون سلامت، احترام به خویشتن، اهداف و ارزش ها، درآمد، کار، تفریح و... است. بر این پایه، روان شناسان مثبت گرا، اصولی را جهت بهبود کیفیت زندگی ارائه کرده اند. از رهگذر تأمل در ادعیه قرآن نیز مؤلفه هایی یافت می شود که با تعدادی از این اصول هم سو هستند. با عنایت به جدایی ناپذیر بودن قرآن و عترت، مؤلفه های مذکور از کلام معصومین (ع) نیز قابل بازیابی است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های مستخرج از ادعیه قرآن و صحیفه سجادیه که با اصول مذکور هم نوا هستند، با تکیه بر روش تطبیقی جزئی و تحلیل انسان شاسانه و بهره گیری از ابزار مدل سازی نموداری مبتنی بر تحلیل پیچیدگی پرداخته است. حاصل این پژوهش، ضمن پذیرش بسیاری از مشابهت ها، بر این امر صحه می گذارد که مفاهیم حوزه بهبود کیفیت زندگی در قرآن و ادعیه امام سجاد(ع) با ساحات وجودی انسان سازگارتر بوده و دارای نظمی ساختاری و طبیعی در مقابل نظم رفتاری و مصنوع اصول یاد شده است.