مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نظام شهری
حوزههای تخصصی:
اولین مرحله در برنامه ریزی منطقه ای تحلیل نظام سلسله مراتب شهری و روند تحولات آن درسطح مناطق و نواحی یک کشور است. در دنیای واقعی هیچ شهر و منطقه ای بی نیاز از ارتباط و تعامل با شهرها و مناطق دیگر نیست. در پرتو این ارتباط متقابل است که نظام شهری متوازن شکل می گیرد. این مقاله با هدف، دستیابی به ویژگی های شبکه شهری استان ایلام و چگونگی روند تحولات آن طی سالهای 1345 تا 1385 پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های نخست شهری، ضریب آنتروپی، ضریب جینی، تمرکز هرفیندال، عدم تمرکز هندرسون و قانون رتبه- اندازه انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پدیده ی نخست شهری، گسست در ساختار سلسله مراتبی، کم جمعیتی اکثر شهرها، عدم تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت شهری از ویژگی های شبکه شهری استان است. در سال های اخیر اگرچه از میزان نخست شهری کاسته شده و از رقم 77 درصد در سال 45 به 48 درصد در سال 85 رسیده، اما شبکه شهری همچنان به لحاظ توزیع فضایی جمعیت ناموزون و نامتعادل است. این امر موجب عدم بهره برداری بهینه از منابع سرزمینی شده است.
تحلیل تطبیقی الگوی توزیع جمعیّت در نظام شهری مناطق 10گانه ی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی نظام شهری کشورها و مناطق ارتباط تنگاتنگی با توسعه ی منطقه ای و تعادل سرزمینی دارد. لذا برای تبیین وضع موجود و ارائه ی سیاست های مناسب، تحلیل چگونگی نظام شهری ملّی و منطقه ای کشورها ضروری است. از این رو، با توجه به عدم مطالعه ی نظام مند و تطبیقی از وضعیت نظام شهری کشور، هدف این پژوهش، تحلیل وضعیت نظام شهری مناطق 10گانه ی کشور از نظر شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل شهری می باشد. در این راستا، پس از بررسی مبانی نظری، متغیّرهای ارزیابی مشخص گردید و فرضیه ی تحقیق نیز مبنی بر فاصله ی نظام شهری بیش از نیمی از مناطق 10گانه ی کشور با میزان مطلوب شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل شهری در سال های 1385 و 1390 ارائه شد. سپس، در چارچوب روش توصیفی- تحلیلی، داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای گردآوری شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص های نخست شهر، دو شهر، کینزبرگ، مهتا، موماو و الوصابی، موسوی، هرفیندال، هندرسون، آنتروپی، قاعده ی رتبه- اندازه و ضریب پاره-تو انجام شد.
نتایج ضمن تأیید فرضیه ی تحقیق نشان داد که مناطق البرز جنوبی، خراسان و فارس بالاترین، و مناطق ساحلی شمالی و زاگرس کمترین میزان نخست شهری و تمرکز را در سال های 1385 و 1390 دارند، از نظر تعادل توزیع نیز همه ی مناطق از عدم تعادل رنج می برند. نتیجه اینکه بازبینی و تداوم بلندمدت و ابتکارانه ی سیاست های توسعه ی منطقه ای ضروری است.
فرایند تبدیل نقاط روستایی به شهر در مقیاس ملی و پیدایش پدیدة «خام شهرها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سلسله مراتب شهری و مطالعة شهرهای دارای سطوح مختلف جمعیتی در سرشماری های رسمی کشور، ما را با پدیده ای جدید مواجه می سازد. این پدیده، تبدیل و ارتقای روستاهای کوچک به شهر به رغم داشتن جمعیتی کمتر از آستانة تعریف شده برای شهرشدن است. این سکونتگاه ها که امروزه بیش از یک سوم از شهرهای کشور را تشکیل می دهند، کمترین امکانات، خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری را در خود جای داده اند. مقالة حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آمارهای سرشماری های رسمی عمومی کشور و بهره گرفتن از نرم افزار ArcGIS برای نشان دادن توزیع فضایی این شهرها، در مقیاس ملی و منطقه ای انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که تبدیل روستاهای کوچک به شهر، در همة دوره ها در نظام شهری ایران وجود داشته است، اما بیشترین تعداد آن را در آخرین سرشماری کشور می توان مشاهده کرد، که از 1139 شهر کشور در آن سال، 370 نقطة شهری جمعیتی کمتر از 5000 نفر داشته اند. از دلایل انتخاب چنین سیاست و راهبردی از طرف وزارت کشور، می تواند وجود رابطة کاملاً مستقیم و معنی دار بین متغیرهای فاصله از پایتخت، فاصله از شهرهای مرکز استان و سال شکل گیری استان با تعداد این گونه شهرها باشد. بدین معنی که هرچه از تهران و از مراکز استان ها بیشتر فاصله بگیریم بر تعداد روستاهای کوچک تبدیل شده به شهر افزوده می گردد. از آنجا که تعداد این گونه شهرها در استان های تازه شکل گرفته مانند خراسان جنوبی بیشتر از استان های دیگر کشور است، می توان استنباط کرد که راهبرد تبدیل نقاط روستایی به شهر، راهبردی اداری-مدیریتی و سیاسی برای تقویت تمرکززدایی و توسعة منطقه ای در نواحی دوردست و مناطق محروم و همچنین سیاستی برای پرکردن شکاف سلسله مراتب شهری در استان ها، شهرستان ها و بخش های تازه شکل گرفته است.
پویایی فضایی - زمانی نظام شهری ایران (1390-1335)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پویایی فضایی - زمانی نظام شهری ایران در دوره زمانی 90-1335 بررسی می شود. نمونه تحت مطالعه شهرهای دارای جمعیت بالاتر از 100 هزار نفر در سال 1390 است. شاخص تحرک رتبه برای سنجش تغییر رتبه شهرها در سلسله مراتب شهری ایران استفاده شد. از تکنیک های پیشرفته تحلیل فضایی شامل شاخص و نمودار پراکندگی موران برای بررسی الگوها و تفاوت های منطقه ای و تغییر رتبه شهرها در سلسله مراتب شهری ایران استفاده شد. نتایج مطالعه، تغییرات شدید فضایی - زمانی و شکل گیری وضعیت مرکز - پیرامون را در نظام شهری درحال تغییر ایران نشان می دهد. به طور کلی، در دوره 55 ساله 90-1335 شاهد شکل گیری وضعیت مرکز– پیرامون در سلسله مراتب شهری ایران بوده ایم که در آن کلان شهر تهران و شهرهای پیرامون آن خوشه ای از شهرهای با مثبت را شکل داده اند. درحالی که دیگر شهرهای کشور همواره و به تناوب دارای ارزش شاخص تحرک رتبه منفی و به عبارت ساده تر، نزول در سلسله مراتب شهری ایران بوده اند. علاوه بر این، نتایج به دست آمده نشان می دهد که جابه جایی فضایی- زمانی برتری شهری در ایران به شدت در ارتباط با فاکتورهای سیاسی و اقتصادی است.
ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری استان لرستان با استفاده از مدل های ضریب کشش پذیری، TOPSIS و L.Q(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ نواحی متروپلیتن در کشورهای در حال توسعه به شدت در حال رشد هستند. این نواحی تمامی امکانات، خدمات و سرمایه های کشور را در خود بلعیده، ولی با این وجود با انواع مشکلات و معضلات شهری دست و پنجه نرم می کنند. از طرف دیگر سایر نقاط در این کشورها اعم از شهرهای میانی، کوچک و نقاط روستایی از توسعه عقب مانده اند و دچار رکود و توقف پیشرفت خود شده اند. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای– کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی– تحلیلی) به ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری استان لرستان پرداخته است. همچنین با استفاده از مدل های ضریب کشش پذیری، تاپسیس، ضریب مکانی و نرم افزار EXCEL و GIS داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داده است طی دوره 1355-1390 بیشترین و کمترین ضریب کشش پذیری را در بین کل شهر های استان لرستان به ترتیب شهرهای الیگودرز و دورود با ضریب 3/2 و 026/- دارا بوده اند، همچنین نتایج مدل L.Q نشان داده است شهرهای نام برده فعالیت پایه آنها فقط بخش صنعت می باشد. در نهایت رتبه بندی مدل TOPSIS نشان داده شهر بروجرد از لحاظ ایده آل منفی کمترین فاصله (217/0) را با ایده آل مورد نظر داشته است.
پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان (۹۰-۱۳۳۵)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی نظام شهری، موقعیت و جایگاه شهرهای یک منطقه در ارتباط با سایر شهرهای آن منطقه را مشخص می سازد. این پژوهش، با هدف دستیایی به شناخت تفاوت ها و پیوندها، به بررسی پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان طی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی - کتابخانه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توزیع نقطه ای، نزدیکترین همسایگی، پراکندگی موران و مدل کریستالر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان به سوی تمرکز و خوشه ای شدن گرایش دارد. از جمله عوامل مؤثّر بر پیدایش چنین ساختار فضایی در نظام شهری استان ناشی از بسط روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنّتی در روستا در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، نامناسب بودن نظام بانکی، خروج شدید سرمایه از کشور، کاهش تولیدات اقتصادی، نارسایی در تعاملات بین المللی به دنبال تحریم اقتصادی و انتقال سرمایه های راکد به بخش خدمات، جنگ تحمیلی، تنش های سیاسی کشور افغانستان، اختلاف سطح درآمدها بین شهر و روستا و همچنین اختلاف زیاد سطح زندگی بین جوامع روستایی و شهری، مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرها می باشد. اجرای سیاست تمرکز زدایی مداوم، تقویت شهرهای سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت، تقویت شهرهای کوچک با نگاه مدیریت فضای روستایی، ایجاد شهر یا شهرهای جدید در ناحیه مرکزی- جنوبی استان، تقویت سیستم حمل و نقل برون شهری به منظور گسترش ارتباط میان نقاط شهری استان و توجه به آمایش نظام فضایی شهری کشور می تواند به حل مشکل تمرکز و الگوی خوشه ای در نظام شهری استان کرمان کمک نماید.
نقش اقتصاد محلی در جریان مازاد و بازساخت نظام شبکه منطقه ای مورد: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساخت و عملکرد نظام های شهری جریانی مداوم و پیوسته در فضا است. این تغییرات که بر سازمان دادن تولید و بازتولید اجتمایی برای پاسخ به منافع نیروهای مسلط استوار است،در طول زمان الگوهای متفاوت ساختاری و کارکردی می آفریند. در این مقاله کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های اسنادی رابطه اقتصاد محلی، جریان مازاد و بازساخت نظام شهری در فضای ناحیه ای کرمان تحلیل شود. در آغاز و طی زمان طولانی تا اصلاحات ارضی، تملک مازاد به وسیله مالکان مبنای اشکال مختلف کنترل اجتماعی بر سازمان فضایی ناحیه بوده که سلطه ی شهر بزرگ ناحیه (کرمان)، شکل غالب بازتاب فضایی آن در شبکه شهری بوده است. پس از اصلاحات ارضی با شکل گیری دولت رانتی، اثربخشی مازاد ملی نفت در شکل گیری فضای ناحیه مؤثر بوده است. از دهه هفتاد دگرگونی های شهری به وسیله تولید ساختارهای جدید شرایط جذب، جریان و انباشت نابرابر مازاد در شبکه شهری را فراهم آورده و بدین سان به اشکال جدید ناموزونی در فضای ناحیه ای دامن زده است. بر این اساس، استراتژی واقعی برای یکپارچگی ناحیه ای و بازساخت شبکه شهری و منطقه ای بر مبنای کاهش روابط سلطه جویانه مادرشهر ناحیه و دسترسی به فرصت های برابر رشد برای اعضاء شبکه می بایست بر مدلی استوار باشد که از طریق آن، تولید اشتغال متکی بر ظرفیت های درونی برای رشد اقتصادهای محلی در طیف پایین شبکه از یک سو و رشد برونگرای گره بزرگ شهری (کرمان) در ادغام با چند گره قدیمی در حال توسعه (رفسنجان، سیرجان، جیرفت، بم و زرند) از سوی دیگر فراهم آید. واضح است، کارآیی این مدل بدون بازنگری و بازاندیشی در مناسبات ساختاری، مضامین و قوانین جاری در جریان سلطه جویانه مازاد ملی، مسئله پیچیده و دشواری خواهد بود.
تحلیل نقش و جایگاه شهرهای کوچک در توازن و توسعه منطقه ای (مورد مطالعه: غرب کلان منطقه زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه استقرار جمعیت و فعالیت در فضا که در ادبیات توسعه با عنوان آمایش سرزمین از آن یاد می شود، عامل اصلی توازن و توسعه در مقیاس ملی و منطقه ای است. این مقاله با هدف ارزیابی سیاست شهرهای کوچک در توسعه منطقه ای، جایگاه شهرهای کوچک غرب کلان منطقه زاگرس را در توزیع جمعیت و تولید اشتغال مطالعه کرده است. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده های اسنادی است که در نرم افزارهایGIS وEXCEL ، تحلیل کیفی شده اند. نتایج نشان دادند توزیع ظرفیت های جمعیتی و فرصت های اشتغال بین طبقات شهری، نامتعادل و در جهت خلاف توازن منطقه ای در جریان است. معدود شهرهای بزرگ و میانی (9 درصد شهرها)، 68 درصد جمعیت و شبکه شهرهای کوچک و روستا- شهرها که 91 درصد نقاط شهری را تشکیل می دهند، تنها 32 درصد جمعیت شهرنشین را در خود اسکان داده اند. ساختار فضایی اشتغال شهری نیز با عدم تعادل مواجه است؛ در نتیجه، نظام شهرنشینی منطقه، با حداکثر تمرکز جمعیت و فعالیت، زیرساخت ها و انواع ظرفیت های اشتغال با تسلط بخش خدمات و صنعت در شهرهای بزرگ و میانی و در مقابل، حداکثر پراکندگی در بخش اعظم منطقه و شهرهای کوچک آن روبه رو است. اگرچه سیاست های توسعه منطقه ای، بر رویکرد شهرهای کوچک تأکید دارد، اما تحولات شهرنشینی منطقه برخلاف سیاست های فوق، موجب تمرکزگرایی و سلطه سطوح بالای نظام شهری می شود و به نقش شهرهای کوچک در کاهش نابرابری و ایجاد توسعه و توازن منطقه ای، کمتر توجه شده است.
تحلیلی بر عوامل و اثرات تبدیل روستا به شهر بر نظام شهری استان گیلان (1335-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر تبدیل روستا به شهر به عنوان یکی از ابعاد اساسی موثر بر شهرنشینی در ایران قابل مشاهده است و عوامل، فرایندها، الگوها و ملاک های دخیل بر این امر و پیامدهای حاصل از آن بر تغییر شهرها و نظام شهری، توجهات زیادی را در میان پژوهشگران به خود جلب نموده است. گرچه روند تبدیل نقاط روستایی به شهر در تمام کشور با درجات متفاوتی از شدت و سرعت رخ داده است، با این حال این امر در برخی از نقاط کشور دارای اهمیت بیشتری برای مطالعه است که یکی از این مناطق استان گیلان می باشد. وجود اراضی مستعد کشاورزی، فشردگی سکونتگاه های شهری و روستایی در کنار یکدیگر، تراکم بالای جمعیت در پهنه سرزمین، در کنار نرخ بالای افزایش شمار شهرها طی چند دهه گذشته در منطقه مورد نظر، از جمله ویژگی هایی هستند که ضرورت این امر را روشن می سازند. هدف این مقاله تبیین و دسته بندی عوامل موثر بر تبدیل روستا به شهر در استان گیلان و تاثیرات آن بر تغییرات نظام شهری استان طی چند دهه اخیر است. از بعد ماهیت تحقیق، این پژوهش را می توان از جمله پژوهش های استقرایی-قیاسی دانست. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، روش توصیفی-ارزیابی و روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای است. مطالعه نظام شهری استان گیلان نشان می دهد از آنجایی که در چند دهه اخیر، تعداد زیادی از شهرهای استان را شهرهای کمتر از 5000 نفر تشکیل داده اند، پیدایش شهرهای کم جمعیت در استان اساسا تحت تأثیر سیاستها و تصمیمات دولتی بوده است. نرخ شدید تبدیل روستا به شهر در چند دهه اخیر، خصوصا پس از انقلاب اسلامی در برابر رشد سریع شهر رشت به عنوان کلانشهر منطقه ای، سبب شده تا این دسته از شهرها نتوانند در سلسله مراتب نظام شهری جایگاه شایسته ای برای خود فراهم کنند. بنابراین، تبدیل روستا به شهر به تعدیل نظام شهری منجر نشده و نیاز به تغییر در الگوهای برنامه ریزی فضایی استان وجود دارد.
تحلیل و بررسی الگوی سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
77 - 88
حوزههای تخصصی:
شبکه شهری را می توان به مفهوم فضایی، نحوه استقرار و توزیع شهرهای مختلف از لحاظ اندازه جمعیت و به مفهوم اقتصادی آن نظام مبادله و داد و ستد بین شهرها بر اساس عملکردهای پایه ای آنها دانست، که هم حاصل و هم علت بسیاری از مسائل و پدیده های شهرنشینی معاصر است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی شبکه شهری استان مازندران می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی، مدل رتبه – اندازه و نوع تعدیل یافته آن، استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل و بررسی سلسله مراتب شهری استان مازندران، بیانگر حاکمیت عدم تعادل در نظام شهری و تمرکز جمعیّت در چهار شهر بزرگ استان است. از طرفی دیگر بررسی سلسله مراتب شهری استان نشان داد، خط رتبه – اندازه واقعی شهرهای استان هیچگاه بر الگوی تئوریک "رتبه- اندازه" منطبق نشده است. همچنین بر اساس مدل ضریب آنتروپی می توان نتیجه گرفت که توزیع فضایی تعداد شهرها در طبقات شهری استان در سه دوره 90- 1355 کمتر از 1 بوده و نشان از عدم تعادل در شبکه شهری استان مازندران دارد. به طور کلی نتایج، نشان دهنده وجود عدم تعادل در نظام سلسله مراتبی شهرهای استان می باشد.
انتظام فضایی شهرها و برنامه ریزی راهبردی استقرار جمعیت در سواحل جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
39 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت پراکنش و نظام استقرار فضایی جمعیت نقش موثری در توسعه پایدار مناطق، تأمین نیازها، بهبود خدمات، ایمنی و امنیت ملی دارد. این مقاله به کیفیت انتظام فضایی شهرها و چگونگی پراکنش جمعیت در مراکز شهری استان های ساحلی جنوب ایران پرداخته است. نخست شهری و قطبی شدن جمعیت، مهم ترین ویژگی استقرار جمعیت در مناطق یادشده است. به استثنای استان بوشهر، در سایر استان ها ناموزونی جمعیتی شهرهای استان مشهود است. چنین وضعیتی، ضرورت برنامه ریزی و حرکت به سوی تعادل جمعیت و بازتوزیع آن از طریق توجه به مناطق مستعد بارگذاری جمعیت مانند کرانه های دریای عمان، غرب هرمزگان و شرق استان بوشهر را روشن تر می کند.
تحلیلی فضایی بر سلسله مراتب شهری با تکیه بر شکل گیری سیستم پلکانی نظام شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
473 - 490
حوزههای تخصصی:
سیستم پلکانی در شهرها موضوعی جدید است که در آن، شهرها به گروه هایی با شکاف جمعیتی تقسیم می شوند و نظمی درونی را در سلسله مراتب شهری نشان می دهند. آنچه تاکنون بررسی نشده است چگونگی قرارگیری شهرهای هم گروه در بستر جغرافیایی است؛ از این رو در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با استفاده از سرشماری سال 1395 در سطح استان های ایران به بررسی این مقوله و ویژگی های مناطق مختلف پرداخته شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از مدل های میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شد. در پایان از آزمون اسپیرمن برای کشف روابط میان متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS برای انجام آزمون های آماری و از GIS برای تهیه نقشه های مورد نیاز استفاده شد. پژوهش حاضر به دنبال توصیف وضعیت شهرها از نظر سلسله مراتب نیست، بلکه هدف اصلی آن بررسی سیستم پلکانی در سطوح ملی و منطقه ای و کنکاش در موضوعات وابسته به آن است. نتایج نشان می دهد در ایران نظام پلکانی در هر دو سطح ملی و منطقه ای وجود دارد که البته در این میان تفاوت هایی در ویژگی ها، به ویژه در تعداد گروه های شهری دیده می شود. از سوی دیگر شهرهای هم گروه در این سیستم جز در برخی موارد استثنایی که توزیع خوشه ای دارند، با توزیع پراکنده همراه هستند. از سوی دیگر، میان تعداد نقاط شهری و جمعیت شهری با تعداد گروه ها ارتباط معناداری وجود ندارد و برای شکل گیری گروه های مختلف شهری در نظام پلکانی شهرها، باید به دنبال عوامل تأثیرگذار دیگری بود.
تحلیل اقتصادی- سیاسیِ نظام شبکه شهری استان کرمانشاه (1335 تا 1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال بررسی نظام شهری در استان کرمانشاه و دلایل شکل گیری آن است.[1] روش پژوهش «توصیفی تحلیلی» و فن گردآوری داده، بررسی اسناد (طرح جامع، مشاور شهر، سرشماری نفوس و مسکن، گزارشات سازمآنها و ادارات و سالنامه های آماری) است. یافته ها نشان می دهند: از سال 1335 تاکنون، پراکنش جمعیت نقاط شهری در آستانه های جمعیتی متوازن نبوده است. شهرهای متوسط بزرگ و شهرهای بزرگ میانی وجود ندارد. در تمام سرشماری های پدیده نخست شهری در استان وجود داشته است و هم اکنون جمعیت شهر اول (کرمانشاه) 45/10 برابر شهر دوم (اسلام آباد) است. پراکنش خدمات در نقاط شهری با پراکنش جمعیت دارای همبستگی 99/0 درصد است. این بدان معناست که خدمات بر اساس جمعیت توزیع می شود و برنامه ای برای برون رفت از عدم تعادل نظام شهری وجود ندارد. دلایل سیاسی و اقتصادی عدم تعادل نظام شهری عبارتند از: نخست، اصلاحات ارضی که شیوه تولید روستایی را با مشکل مواجه ساخت و توانایی نگهداشت جمعیت خود را از دست داد و مهاجرت روستا به شهر شکل گرفت. دوم، برنامه های توسعه از طریق توجه ویژه به برخی نقاط شهری مانند کلان شهر کرمانشاه جاذبه آنها را فزونی بخشیدند و با جذب جمعیت تعادل نظام شهری را برهم زد. سوم، جنگ تحمیلی سبب مهاجرت گسترده جمعیت مرزنشین کرمانشاه به کلانشهر کرمانشاه شد. [1]. این جستار، تحلیلی مستخرج از داده های پژوهشی است به کارفرمایی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کرمانشاه و دانشگاه رازی، که در سال 1396 به سرانجام رسیده است.
نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی به توسعه پایدار منطقه ای و تحولات نظام شهری (مطالعه موردی: استان البرز از سال 1365تا1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مهم که در نیم قرن اخیر برای مقابله با بی تعادلی منطقه ای ناشی از رشد فزاینده شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته، شهر های کوچک هستند که به دلیل برخورداری از برخی امکانات و خدمات، به عنوان یکی از مراکز مهم در تعادل یابی توسعه منطقه ای کانون توجه قرار می گیرند. روش پژوهش حاضر توصیفی- ارزیابی و هدف آن بررسی وضعیت تحولات نظام شهری شهر های کوچک استان البرز در جهت تعادل بخشی به توسعه پایدار منطقه ای است. برای دستیابی به جایگاه شهرهای کوچک در نظام شهری در یک دوره زمانی 30ساله (13۶۵تا13۹۵) از مدل های رتبه اندازه، آنتروپی و ترازنامه استفاده شده، سپس نقش آن ها در تعادل یابی توسعه منطقه ای ارزیابی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد ضریب آنتروپی بدون احتساب شهرهای کوچک نیز به عدم تعادل ادامه خواهد داد. در مدل لگاریتمی رتبه اندازه نیز با احتساب شهر های کوچک، شیب خط برابر 94/1- و بدون احتساب شهر های کوچک، به 21/1- کاهش یافته که حاکی از نقش انکارناپذیر شهر های کوچک در نظام شهری است. نتایج مدل ترازنامه نیز نشان می دهد تغییرات مؤلفه ها عمدتاً درون طبقه ای و ناشی از رشد شهر هاست و فقط در سال 1385، با توجه به تبدیل روستاها به شهر شاهد تغییرات ناشی از شهرهای جدید بوده ایم.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران بعد از اصلاحات اراضی و طرح های توسعه ای و سیاست های اتخاذ شده تحولات چشمگیری در نظام های شهری به وجود آمد که منجر به شکاف و فاصله فزاینده بین شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است. وجود چنین شکافی موجب مسائل و مشکلات در سطح مناطق و شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات نظام شهری مناطق جنگ زده غرب کشور به بررسی تحولات نظام شهری استان کرمانشاه پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 55 تا 95 از مرکز آمار برای داده های کمی و بهره گیری از نظرات خبرگان برای داده های کیفی پژوهش بوده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و روش سوارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه و اسلام آباد غرب به عنوان شهر اول و دوم در سلسله مراتب شهرهای استان در طی این سال های مورد بررسی بوده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب در سال های جنگ تحمیلی در رده های آخر قرار می گیرند. اما بعد از جنگ دوباره تقریبا به حال اولیه خود بر می گیرند. به طور کلی ساختار و و نظام شهری استان کرمانشاه همانند سایر استان های کشور و کشورهای در حال توسعه کاملا نامتعادل می باشد و با شرایط نخست شهری مواجه است. نتایج حاصل از روش سوارا نیز نشان داد که عامل اداری – سیاسی و جنگ تحمیلی از مهمترین عوامل موثر بر تحولات نظام شهری استان کرمانشاه در چند دهه اخیر بوده اند.
تحلیل تطبیقی پدیده نخست شهری در سطوح استانی و ناحیه ای (مطالعه موردی: استان فارس و ناحیه لارستان)
حوزههای تخصصی:
تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت، عمدتاً در بزرگترین شهرهای کشورهای در حال توسعه، تعادل فضایی در شبکه شهری این کشورها را با مشکل مواجه کرده و زمینه بروز پدیده نخست شهری را فراهم نموده است. پدیده نخست شهری از یک طرف زمینه جذب بخش زیادی از امکانات و خدمات را در شهرهای بزرگ فراهم نموده و از طرف دیگر این شهرهای بزرگ را با مشکلات فراوان دست به گریبان کرده است. تحلیل نخست شهری در ایران و بیشتر کشورهای دنیا اغلب منحصر به شهرهای بزرگ بوده است و فرآیندهای تحلیل از بالا، سرنوشت برنامه ریزی از بالا (متمرکز) را در پی دارد. در این پژوهش سعی شده است که پدیده نخست شهری، به طور تطبیقی علاوه بر سطوح بالا، در سطوح پایین نیز مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی می باشد و اطلاعات مورد نیاز پژوهش از مراکز آماری معتبر مانند استانداری فارس و مرکز آمار ایران گردآوری شده است. از مهمترین نتایج این تحقیق می توان به گسیختگی بسیار شدید در سطح شهرهای استان اشاره نمود؛ به طوری که شهر شیراز در سال 1395 با دارا بودن 1565572 نفر جمعیت به عنوان شهر مسلط و نخست در سطح استان فارس و شهر مرودشت به عنوان شهر دوم با جمعیت 148858 نفر در جایگاه دوم قرار داشته است. در سطح ناحیه ای نیز به دلیل شرایط طبیعی، اقتصادی و جغرافیایی که در ناحیه لارستان مشاهده می شود، شبکه شهری از نظم بهتری برخوردار می باشد؛ به طوری که شهر لار به عنوان شهر اول با جمعیتی حدود 62045 نفر و شهر گراش با جمعیت 34469 نفر در جایگاه دوم قرار داشته است.
تبیین انضباط اجتماعی شهر با رویکرد مدیریت شهری(مطالعه موردی:ناحیه 2 منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام شهری در راستای رسیدن به اهداف توسعه ای و پیشرفت خود نیازمند انضباط اجتماعی است که بدون آن جوامع دچار اخلال شده و مشکلات گسترده ای ایجاد خواهد شد. عوامل گوناگونی در ایجاد انضباط اجتماعی مؤثر هستند و امروزه کلان شهرهای ایران را با مشکلاتی مواجه ساخته اند. همواره مناطق تجاری و خدماتی شهرها بیش از سایر مناطق با مشکلات انضباط اجتماعی مواجه هستند که این مسئله در کاهش سطح رفاه شهروندان آن محدوده تأثیرگذار می باشد. ناحیه (۲) منطقه (۱۲) تهران یکی از نواحی است که به دلیل دارا بودن موقعیت مرکزی و داشتن مراکز خدماتی-تجاری و گردشگری با پدیده های اخلال نظم مواجه است و این مسائل در کاهش انضباط اجتماعی آن مؤثر بوده اند. ازاین رو پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی (عملی) به تبیین انضباط اجتماعی شهر با رویکرد مدیریت شهری و ارزیابی آماره های توصیفی چالش های مدیریت شهری و ابعاد انضباط اجتماعی با استفاده از آزمون میانگین و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS در ناحیه (۲) منطقه (۱۲) پرداخته است. نتایج نشان داد که چالش زیرساختی مهم ترین چالش های مدیریت شهری و نظم انسجامی و اعمال خشونت مهم ترین ابعاد انضباط اجتماعی را در ناحیه (۲) منطقه (۱۲) تشکیل می دهند. همچنین میان برخی از مؤلفه های مدیریت شهری و ابعاد مدیریت شهری رابطه وجود دارد که شدت روابط در اکثر متغیرها نسبتاً ضعیف است.
رویکرد نو ظهور روستا – شهرها و نقش آنها درسازمان یابی و تعادل نظام فضایی سکونتگاهها (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مهمی که در نیم قرن اخیر برای مقابله با عدم تعادل منطقه ای ناشی از رشد فزاینده ی شهرهای بزرگ مورد توجه قرار گرفته است، تقویت شهرهای کوچک و میانی و روستا شهرها در نظام شبکه شهری است. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی و تحلیل اثرات کارکردی شکل گیری روستا - شهرها و نقش آن در توسعه و تعادل نظام شبکه ی شهری در استان ایلام در طی نیم قرن اخیر (دوره 1355 تا 1395) است. پژوهش حاضر براساس ماهیت و روش انجام تحقیق جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تجزیه و تحلیل کمی با تکیه بر مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و منطقه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سهم فرآیند تبدیل روستا به شهر در افزایش خالص جمعیت شهری استان ایلام؛ رقمی کمتر از20 درصد میزان افزایش کل بوده است. با وجود این روستاهای تبدیل شده به شهر توانسته اند در جذب و نگهداشت جمعیت موفق عمل نموده و در کل تاثیر مثبتی در بسامان سازی فضایی جمعیت و تعدیل نظام سکونتگاهی منطقه داشته باشند.
آینده پژوهی امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران: شاخص شناسی برای تبیین، سنجش و اولویت بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶
109 - 141
حوزههای تخصصی:
هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و شکوفایی استعدادهای یک جامعه مهمتر از عنصر امنیت و تامین آرامش در جامعه نیست. توسعه اجتماعی و خلاقیت بدون امنیت مکان ناممکن خواهد بود. بررسی مفهوم و تبیین شاخص های امنیت اجتماعی به عنوان یک ابزار مفید برای سیاست های عمومی و تصمیم گیری در امور شهری بوده و یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. تبیین و توصیف امنیت اجتماعی نظام شهری در آینده می تواند از بروز انواع ناهنجاری های اجتماعی بکاهد. این پژوهش با واکاوی و تدوین ابعاد تبیین کننده امنیت اجتماعی نظام شهری ایران از منظر آینده پژوهی برای پاسخ به این سوال که کدام تعریف و نظام شاخص سازی برای تبیین امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران مناسب است، از روش توصیفی– تحلیلی، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل شبکه ای استفاده می کند. ابزار تحقیق نیز بدین شرح می باشد که، ابتدا منابع کتابخانه ای و پایگاه های مجلات تخصصی مرتبط با حوزه امنیت و طرح های پژوهشی انجام شده توسط سازمان های مرتبط مورد جستجو و مطالعه قرار گرفته، سپس با تحلیل مطالعات انجام شده و تدقیق و تبیین آنها شاخص های اصلی عمومی احصاء گردید. بر اساس یافته های تحقیق، ابعاد اصلی برای سنجش امنیت اجتماعی در نظام شهری ایران شامل بُعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، امنیت جانی و ناموسی، دینی و اسلامی، زیست محیطی و محیطی (کالبدی - فضایی) می باشد که بر اساس مؤلفه ها و شاخص های کاربردی در سکونت گاه های شهری احصاء گردیدند. در نهایت بر اساس تلفیق تحلیل عاملی و تحلیل شبکه ای اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص ها در نظام شهری آینده به دست آمد.
گونه شناسی الگوی فضایی و پیشنهاد سناریوهای ممکن برای توسعه آتی نظام شهری در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
359 - 384
حوزههای تخصصی:
توزیع جمعیت، کارکردهای اقتصادی، جایگاه، و نقش شهرها در نظام شهری در تعامل با سایر شهرها در طول زمان دستخوش تحولات گوناگون می شود و تکامل می یابد. این تحولات در سازمانِ نظام شهری ایستا نیست و موضوعی وابسته به زمینه است. استان البرز تحولات بسیار سریعی را در نظام شهری پشت سر گذاشته است که موجب بروز عدم تعادل شدید در نظام شهریِ استان، تمرکز فزاینده جمعیتی و کارکردی در کلان شهر کرج نسبت به سایر شهرها، و به حاشیه رانده شدن سایر شهرها در نظام شهری شده است. گونه شناسی نظام شهری در استان البرز با هدف توصیف الگوی فضایی سازمان یافتن شهرها و تدوین سناریوهای ممکن برای الگوی فضایی آتی نظام شهری موضوع مقاله حاضر است. این هدف از طریق تحلیل الگوی فضایی ریخت شناسی و کارکردی شهرها و زمینه های مؤثر بر شکل گیری و تکوین نظام شهری و همچنین بررسی آینده های ممکن و قابل تصور برای نظام شهری تعقیب شده است. این پژوهش ماهیتی توصیفی دارد و متکی بر روش های کمّی و تحلیل های فضایی با تأکید بر دو رویکرد ریخت شناسانه و کارکردی است. بر اساس مطالعه انجام شده، کریدور شرقی غربی اصلی استان مهم ترین عامل مؤثر در استقرار شهرها در نظام شهریِ استان است. نظام شهری استان در آینده می تواند با سه الگوی فضایی توسعه یابد. این الگوها شامل الگوی توسعه کریدوری، توسعه چندمرکزی، و توسعه تک مرکزی هستند. به نظر می رسد در نظام شهری استان البرز، به رغم تمرکز فضایی جمعیت و اغلب کارکردهای استان در کلان شهر کرج، توانمندی هاییبرای تحقق الگوی متوزان تر توسعه وجود دارد. گرایش به الگوی توسعه کریدوری پیرا مون محور شرقی غربی، که مبتنی بر ساختار طبیعی و زیرساختی و اقتصادی منطقه است، یکی از این گرایش هاست که می تواند ضمن ایجاد توازن جمعیتی و کارکردی در نظام شهری استان شهرهای آن را به سوی احراز نقش های اقتصادی متنوع هدایت کند.