مطالب مرتبط با کلیدواژه

روح معنا


۲۱.

تحلیل تطبیقی- انطباقی نظریه روح معنا از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح معنا فیض کاشانی علامه طباطبایی حقیقت و مجاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۸
رویکردهای گوناگون علما در واژگان متشابه قرآن موجب ارائه چهار نظریه اصلی «اهل ظاهر»، «اشتراک لفظی»، «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» شده است. نظریه روح معنا، به معنای وضع الفاظ بر ارواح معانی، عاری از خصوصیات مصادیق و در معنای آنهاست که می توان معانی را در مصادیق معقول نیز حقیقی دانست. مطابق این نظریه الفاظ متشابه قرآنی نیز امکان استعمال در مصادیق مجرد و معقول به نحو حقیقی و نه مجازی را دارند. این نظریه نخستین بار توسط غزالی مطرح شد و پس از او در آثار بزرگان عصر معاصر فرهنگ اسلامی همچون ملاصدرا، فیض کاشانی و علامه طباطبایی ادامه یافت. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که نظریه روح معنا از منظر فیض کاشانی و علامه طباطبایی از حیث نحوه بیان، ادله اعتبار و کیفیت انطباق چگونه مطرح شده است. بررسی توصیفی- تحلیلی نظریه روح معنا از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی نشان می دهد این دو عالم بزرگ عالم اسلام در اصل پذیرش این نظریه و ارکان آن، با هم اشتراک نظر دارند؛ لکن از حیث نحوه بیان و تقریر نظریه، ادله اعتبار و به جهت مبانی تفسیری اختصاصی خویش، نسبتاً متفاوت از یکدیگر عمل کرده و منجر به گوناگونی کیفیت انطباق در تحلیل آیات قرآنی نیز شده اند.
۲۲.

نظریه روح معنا از نگاه دانشوران یکصد سال اخیر در حوزه علمیه قم (با تأکید بر دیدگاه های امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لغت شناسی روح معنا وضع الفاظ امام خمینی علامه طباطبایی آیت الله جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۵
بر اساس نظریه وضع الفاظ بر ارواح معانی یا به اختصار، نظریه «روح معنا»، الفاظ بر روح معنای مشترک بین مصادیق گوناگون وضع شده اند و خصوصیات مصادیق در وضع الفاظ دخالتی ندارد. طبق این دیدگاه، مراد از الفاظ متشابهی چون عرش، کرسی، لوح، قلم و... در کتاب و سنت، نه معنای ظاهری آن هاست و نه معنای مجازی آن ها، بلکه معنای آن ها چنان گسترده است که شامل مصادیق غیرمادی هم می شود. نظریه روح معنا در اصل برای توجیه الفاظ متشابه قرآن مطرح شده است؛ ولی می توان آن را به طور کلی آن را در دسته نظریه های کلان در لغت شناسی طبقه بندی نمود. این دیدگاه را برای نخستین بار غزالی مطرح کرد و پس از او بسیاری از بزرگان اندیشه اسلامی آن را پذیرفته اند. این نظریه در سده اخیر و در حوزه علمیه قم مجال طرح مجددی یافته است و به این منظور، به طور ویژه دیدگاه سه عالم برجسته در حوزه علمیه قم یعنی امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی درباره این نظریه، از منظرها و با رویکردهای گوناگون شایسته بررسی است. در این مقاله تقریر هر یک از این سه بزرگوار از این نظریه و شباهت ها و تفاوت های تقریر آنان و امتیاز و برجستگی دیدگاه آنان در طرح این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است.
۲۳.

معنا شناسی واژه «نور» در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ»

کلیدواژه‌ها: آیه نور روح معنا معنای اعتباری واژه نور معنای حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۹
واژه «نور» در قرآن یکی از الفاظی است که معنای کلیدی آن راه گشای حل برخی نکات عمیق قرآنی است، در آیه 35 سوره نور این واژه 5 بار استعمال شده که در فراز «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، به «الله» اسناد داده شده و همین امر زمینه ساز بیان دیدگاه های مختلف تفسیری شده از آنجایی که مفهوم شناسی این واژه در فراز مذکور، روشنگر دیدگاه های کلامی- توحیدی است پرداختن به آن اهمیت دارد، از این رو این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری و با پردازش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی بود که «معنای واژه نور در آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» چیست؟» یافته های پژوهش این شد که: از سه معنای حسی، اعتباری و روحانی واژه «نور»، در آیه مذکور معنای حسی آن با توجه به اعتقاد به عدم جسمانیت خداوند مراد نیست، از این رو مفسران معنای اعتباری یا روح معنا را برای آن قائل شده اند، در حالت اول از قواعد ادبی «مضاف محذوف»، «تشبیه بلیغ» و «مجاز» بهره برده و در حالت دوم با پذیرش قاعده روح معانی الفاظ، طبق دو تقریر «استعمال حقیقی برای معقولات و استعمال مجازی برای محسوسات» یا «استعمال حقیقی برای معقول و محسوس به نحو مشکک»، مراد از اطلاق نور برای خداوند رحمت دائمی خداوند یا همان هدایت تکوینی و تشریعی الهی برای همه کائنات دانسته اند.