مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
کنایه
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
192 - 212
حوزههای تخصصی:
در قلمرو شعر دفاع مقدس چند تن از شاعران بیشتر از دیگران نامبردار شده اند که از آن میان باید از حسین اسرافیلی شاعر تمام عیار شعر دفاع مقدس نام برد. وی یکی از پرکارترین شاعران ادبیات پایداری است، ولی پرکاربودن مانع توجه او به ساخت ادبی و هنری شعرش نشده است. لذا در مقاله حاضر تلاش شده است مهم ترین شگردهای ادبی اسرافیلی برای خلق تصاویر شعری در سه دفتر عبور از صاعقه، تولد در میدان و در سایه ذوالفقار (به عنوان مهمترین آثار او) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بررسی ها نشان از بهره گیری وی از شگردهای بیانی به ویژه استعاره، تشبیه و کنایه و نیز صنایع بدیعی همچون تمثیل و تلمیح دارد.در قلمرو شعر دفاع مقدس چند تن از شاعران بیشتر از دیگران نامبردار شده اند که از آن میان باید از حسین اسرافیلی شاعر تمام عیار شعر دفاع مقدس نام برد. وی یکی از پرکارترین شاعران ادبیات پایداری است، ولی پرکاربودن مانع توجه او به ساخت ادبی و هنری شعرش نشده است. لذا در مقاله حاضر تلاش شده است مهم ترین شگردهای ادبی اسرافیلی برای خلق تصاویر شعری در سه دفتر عبور از صاعقه، تولد در میدان و در سایه ذوالفقار (به عنوان مهمترین آثار او) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بررسی ها نشان از بهره گیری وی از شگردهای بیانی به ویژه استعاره، تشبیه و کنایه و نیز صنایع بدیعی همچون تمثیل و تلمیح دارد.
بررسی تأثیر بلاغت بر انتقال پیام در داستان بنی اسرائیل در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های اعجاز قرآن، جنبه فصاحت و بلاغت آن است. در همین حال داستان بنی اسرائیل یکی از داستان های مهم قرآنی و سرشار از نکات اخلاقی و تربیتی است که در بسیاری از سوره های قرآن مطرح شده است. سٶال این است که استفاده از فنون و صنایع بلاغی و به طور خاص در داستان بنی اسرائیل در قرآن، چه تأثیری بر انتقال پیام یا محتوا دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، تأثیر این فنون و صنایع را در برخی آیات مرتبط با داستان بنی اسرائیل در قرآن بررسی کرده است. با بررسی این آیات مشخص می شود که قرآن فنون و صنایع بلاغی را به صورتی اعجازآمیز به خدمت گرفته است تا پیام و محتوا را به مٶثرترین شکل ممکن به مخاطبان منتقل کند. استفاده از این فنون، زیبایی، لطافت و تأثیر پیام های قرآنی را چند برابر کرده است. از اسلوب به کاررفته در قرآن می توان دریافت که استفاده از فنون و صنایع ادبی به ویژه برای بیان امور اخلاقی، تأثیر سخن را بر مخاطبان بسیار افزایش می دهد و پذیرش پیام آن را برای آنان آسان می کند.
کاربرد انواع و اغراض کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
169 - 188
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان همدانی از نویسندگان زبردست عرب زبان در قرن چهارم هجری است که ابتکار فن مقامه نویسی را به نام خود ثبت کرده است. او در بخش هایی از مقامات خود با هنرمندی خاص، از اسلوب کنایه برای القای معانی بهره برده است. کنایه اسلوب بلاغی است که نویسنده با بیان مبهم، مقاصد خود را بیان می کند. به عبارت دیگر، کنایه از اسلوب های بیان است که به روش مجاز به انتقال معانی می پردازد. این نوع مجاز قرینه مانعه ندارد و می توان معنای حقیقی را -با آنکه مدنظر نیست- در کنار معنای مجازی اراده کرد. این پژوهش در پی آن است که با بررسی کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخی برای این سؤال بیابد که نویسنده هنر پرداختن به کنایه را با چه اغراضی به کار برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده انواع کنایات موردنظر علمای بلاغت را با اغراض مختلفی چون ترسیم امور معقول به محسوس، احترام، تفاؤل و تطیر، دلیل و برهان، ذم، فخر، استرحام، استهزاء، بزرگداشت، کراهت از ذکر نام، مدح، مبالغه و... به کار برده است.
کنایه های ابداعی در شعر علّامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 190
علّامه اقبال لاهوری از شاعران بزرگ فارسی گوی شبه قاره هند است که اهمیت و جایگاه وی در بین مردم ایران و شبه قاره هند، بر کسی پوشیده نیست. وی درجهت بیان افکار آزادی خواهانه و وحدت طلبانه خود، از زبان شعری فارسی بسیار مدد جسته است. از جمله نکاتی که در اشعار اقبال جلب توجه می کند، کاربرد کنایات جدید در زبان شاعرانه اوست؛ کنایاتی که پیش از آن کاربرد نداشته یا بسیار کم کاربرد بوده اند. با توجه به اهمیت شناخت هرچه بهتر ویژگی های زبان شاعرانه اقبال، در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا بدین سؤال اساسی پاسخ داده شود که با توجه به اهداف روشنگرانه اقبال لاهوری، در کنایات شعری او چه ابداعاتی مشاهده می شود؟ بدین منظور براساس بلاغت سنتی، انواع تازگی های کاربرد کنایه در اشعار اقبال، مشخص شد. نتیجه این بررسی نشان از آن دارد که کنایه ضمن اینکه از ابزارهای اصلی تصویرگری های شاعرانه علامه اقبال بوده، درجهت بیان اندیشه های متعالی و انسان ساز او دچار تحول شده، منجر به ابداع کنایاتی شده که خاص خود اقبال است. کنایاتی که ریشه در فرهنگ غنی اسلامی و آشنایی عمیق وی با فرهنگ و زبان و ادب فارسی دارند.
مفهوم عرفانی کنایه در ترجمه عربی عمر شبلی از دیوان حافظ براساس نظریّه آنتوان برمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ شیرازی از شاعران ایران زمین است که شهرتش را باید در سرودن غزلیات او جستجو کرد. وی به دلیل احاطه کم نظیر بر فنون بلاغی، غزلیات خود را به زیبایی و هنرمندانه، بدین آرایه ها مزیّن کرده است. شهرت حافظ، همه عالم، حتّی جهان عرب را درنوردیده است. ادیبان عرب از اوایل قرن بیستم به پژوهش پیرامون حافظ پرداختند و اوّلین گام در این زمینه را ابراهیم شواربی - مترجم و نویسنده مصری - برداشت. تاکنون بیش از سی ترجمه از دیوان وی به زبان عربی انجام پذیرفته است. ازجمله مشهورترین مترجمان عرب زبان اشعار حافظ، عمر شبلی، نویسنده و شاعر معاصر لبنانی که دیوان او را در چهار جلد به نظم عربی برگرداند. نوشتار پیش رو، بر آن است تا به شیوه تطبیقی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ترجمه عربی شبلی از کنایه های دیوان حافظ را براساس نظریّه آنتوان برمن، نقد و بررسی کند. برآیند پژوهش نشان می دهد که عمر شبلی با توجّه به اینکه نزدیک به بیست سال از عمر خود را در ایران سپری کرده، امّا به بسیاری از مفاهیم کنایی اشعار حافظ پی نبرده است؛ درنتیجه در انتقال مفاهیم عالی غزلیات حافظ به مخاطب عربی، چندان موفّق نبوده است.
بررسی شگردهای حافظ در چندمعنایی کردن متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۹
30 - 7
حوزههای تخصصی:
غالباً متون برجسته ادبی علاوه بر زیبایی و خیال انگیزی، اثرگذار هستند. یکی از عوامل اثرگذاری و بلاغت کلام در این متون، چندبُعدی بودن معنای متن و تأویل پذیری آن است. در غزلیات حافظ، ابیات بسیاری دیده می شود که چندوجهی هستند و ظرفیت تأویل پذیری به دو یا چند معنای متمایز را دارند. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی به این مسئله پرداخته می شود که حافظ با چه ابزارها، شگردها و تمهیداتی، سخنش را ذووجوه، چندمعنا و سرانجام، اثرگذار کرده است و آیا استفاده حافظ از این تمهیدات، آگاهانه و تعمدی بوده است! نتیجه بررسی ها نشان داد که برخی از شگردهای حافظ در ایجاد ظرفیت های معنایی و زایندگی متن، عبارتند از: استفاده از کلمات چندمعنایی، استفاده از کنایه ها در بسترهای تازه معنایی، شناور بودن معناهای مختلف در بافت کلّی کلام به سبب ساختارهای خاص نحوی، تعلیق معنا به دلیل دو یا چندوجهی بودن مرجع ضمیرها، امکان تبدیل ترکیب های اضافی و استفاده همزمان از ظرفیت های مختلف یاهای وحدت، نکره و مصدری. دیگر اینکه استفاده مکرر حافظ از این شگردها در ابیات متعدد، بیانگر تعمّد او در این کار و آگاهانه و هدفمند بودن حضور این تمهیدات در شعر وی است.
ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2020.2733.1770
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
ترجمان تصویری صور خیال ادبی در شش نگاره شاهنامه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
25 - 37
حوزههای تخصصی:
صور خیال در ادبیات، بالاخص در شاهنامه ی فردوسی، قابلیت های تصویری نگارگری را گسترش داده است. هدف اصلی از بررسی و تطبیق داستان های شاهنامه با عناصر تصویری نگاره های شاهنامه ی تهماسبی 944 ه . ق، معرفی صورت های خیال شامل تشبیه، استعاره و کنایه، به عنوان عواملی تأثیرگذار و پیش برنده در روند روایت تصویری بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است، و به منظور دست یابی به بخشی از داده ها، عناصر تصویری 6 نگاره – به عنوان نماینده ی نسخه - با صورت های خیال همان داستان در شاهنامه فردوسی و دیگر متون ادبی، مطابقت داده شده و چگونگی ترجمان تصویری متن داستان و آرایه های ادبی آن به شیوه ی تطبیق و تحلیل محتوا مطالعه شده است. سؤالات این تحقیق عبارت است از 1. آیا عناصر تصویری نگاره های مذکور با صور خیال در داستان مربوط و دیگر ابیات شاهنامه نسبتی دارند؟ 2.صور خیال شاهنامه، چگونه در نگاره ها به کار رفته و چه کارکردی در روایت تصویری دارند؟ نتایج تحقیق با توجه به سوال اول نشان می دهد بخشی از عناصر تصویری 6 نگاره چون اژدهای درون ابر، شاهین و سیمرغ، آب، گرفت و گیرها و سروها، با صور خیال در اشعار شاهنامه ی فردوسی نسبت دارند. با توجه به یافته ها، پاسخ سوال دوم چنین به دست آمد؛ برخی از عناصر تصویری در نگاره های تهماسبی با کارکرد نمادین، برگردان تصویری صور خیال شاهنامه ی فردوسی بوده و نقش تکمیلی برای روایت تصویری داستان داشته اند.
بررسی درک کنایه از دیدگاه فرضیه برجستگی تدریجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی فرضیه برجستگی تدریجی و تأثیر آن بر کنایه پرداخته است تا بررسی شود عامل مهم در دسترسی ذهن به معنای کنایه چیست. هدف از انجام این تحقیق، سنجش RT (زمان خواندن) و شناسایی و تبیین رابطه بین 3 متغیر نوع بافت (تحت اللفظی، تمثیلی) و میزان آشنا بودن عبارت (بسیار آشنا، آشنا و ناآشنا) و سرعت خواندن (آهسته، هم زمان و سریع) کنایه بوده است. برای هر کدام از نمونه های کنایه، یک بافت تأثیرگذار در معنای تحت اللفظی کنایه و یک بافت تأثیرگذار در معنای تمثیلی همان کنایه به وجود آمد. از نرم افزاری برای انجام آزمایش صفحه متحرک خودمهار استفاده شد که توانایی سنجش زمان خواندن عبارت ها را داشت. نتایج نشان داد، نمونه های کنایه، فرضیه برجستگی تدریجی را به طور کامل تأیید نکردند و نتایجی خلاف فرضیه برجستگی تدریجی حاصل شد به این صورت که بافت بیشتر بر معنای برجسته پیشی می گرفت و در درک تأثیر می گذاشت و این دو تأثیر موازی یکدیگر نداشتند. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که معنای برجسته هم در عبارت های تمثیلی بسیار آشنا و هم در عبارت های تمثیلی آشنا، معنای تمثیلی است و معنای برجسته در عبارت های تمثیلی ناآشنا معنای تحت اللفظی و معنای تمثیلی است. واژه های کلیدی: زبان تمثیلی، زبان شناسی شناختی، فرضیه برجستگی تدریجی، کنایه. Salience Hypothesis
بررسی انگیزه ها و ابزارهای زبانی محاکات تقبیحی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
111 - 130
حوزههای تخصصی:
آلن و بوریج در کتاب زبان به مثابه سپر و سلاح به دو کارکرد زبان شناختی-کاربردشناختیِ موجود در یک متن اشاره می کنند ؛ زبان حسن تعبیری به مثابه سپر و زبان قبح تعبیری به مثابه سلاح. میزان و نحوه حضور هریک از این دو در یک متن، از عوامل قاطع در تشخیص گونه متن، سبک و دلالت های ضمنی آن و نیز تشخیص اغراض ثانویه پنهان در متن است. از این منظر، می توان صور خیال را به لحاظ کارکرد، به دو گروه حسن تعبیری و قبح تعبیری تقسیم کرد: گروه اول برای «محاکات تحسینی» و گروه دوم، برای «محاکات تقبیحی» به کار می رود. نظر به اینکه قبح تعبیرات در مثنوی از عوامل سبک ساز بوده و در کمتر پژوهشی به شکل مستقل به آن پرداخته شده است، نوشتار حاضر با بررسی دلایل و دلالت های قبح تعبیرگونه در دفتر پنجم مثنوی ، به چهار ابزار زبانی اصلی در شکل گیری قبح تعبیرهای هنری (تقابل، تمثیل و استعاره، کنایه و مجاز) اشاره می کند تا نشان دهد قبح تعبیرهای متن عمدتاً در زمره حسن تعبیرهای قبح تعبیرگونه و چندبعدی است و در راستای قطب بندی ایدئولوژیک از نوع «خود» مثبت و «دیگریِ» منفی عمل می کند تا در نهایت، به تثبیت گفتمان تصوف بینجامد.
بررسی تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در زبان زندان با توجه به متغیرهای اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات، موقعیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه زبان زندان و واژه ها و اصطلاحات رایج در این زبان از نظر جامعه شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و جرم شناختی دارای اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر آن است که یکی از جنبه های مهم گونه زبانی زندان، یعنی جنبه معنایی را بررسی کند و مهم ترین تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در این گونه زبانی را با توجه به چهار متغیر اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات و موقعیت اجتماعی واکاوی کند. برای گردآوری داده های پژوهش از روش های مشاهده عینی و مصاحبه استفاده شده است. این داده ها شامل 615 اصطلاح رایج در زبان زندانیان مرد و 496 اصطلاح رایج در زبان زندانیان زن است (مجموع 1111 مورد). تعداد کل زندانیانی که مصاحبه شدند، 70 نفر بود. از این تعداد، 20 نفر آن ها زن و همگی از زندان شهر ری بودند. 50 نفر آن ها مرد و از چهار زندان رجایی شهر، قزل حصار، فشافویه و تهران بزرگ بودند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که چهار گونه تغییر معنایی رایج در زبان زندان شامل تغییر استعاری، تغییر مجازی، تغییر کنایی و تنزل معنایی بیشترین تأثیرپذیری را از دو متغیر اجتماعی تحصیلات و موقعیت اجتماعی دارند و کم تر تحت تأثیر جنسیت و سن هستند.
اسلوب کنایی عنصر بصری رنگ در قرآن کریم و اشعارحافظ
حوزههای تخصصی:
اگر چه رنگ ها در جنبه ی فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. چنان که هم در زبان خالق در متن شریف قرآن و هم در زبان مخلوقی چون لسان الغیب جایگاه معنایی ویژه ای یافته اند. چنان که گاه رنگها به صورت واقعگرا و اشارات مستقیم و گاه به صورتی کنایی، محملی برای انتقال معناهای قدسی گشته اند. حال سؤال این است که با توجه به تاثیراتی که شعر حافظ از قرآن برگرفته است، کارکردهای کنایی رنگ ها در قرآن کریم و اشعار حافظ، چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارند؟ در پاسخ به این سوال، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کارکرد های کنایی رنگ در این دو متن صورت گرفت، به نتایجی دست یافته است. به نحوی که مشخص گردید در قرآن تنها سه رنگ سفید، کبود و سیاه به صورت کنایی و به شکل کنایه از صفت به کار رفته اند. اما در شعر حافظ، نه تنها این سه رنگ، بلکه رنگهای زرد، قرمز و سبز نیز به صورت کنایی به کار رفته اند. همچنین رنگ کبود، به صورت کنایه از اسم و کنایه از فعل، و رنگ سیاه، به صورت کنایه از نسبت، کنایه از فعل، کنایه از اسم و کنایه از صفت به کار برده شده است. بدین ترتیب کارکرد رنگها در قرآن، بیشتر بر واقع گرایی استوار است. حال آنکه در شعر حافظ، کثرت و تنوعات کارکرد کنایی رنگ ها بیشتر است.
عناصر طبیعی و بصری در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
279 - 296
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ادبیّات عامه با اعتقادات و باورهای کهن جوامع بشری پیوندی دیرپا دارد؛ بنابراین، سرمایه عظیمی است که یادگار ذوق هنری و احوال و روحیات مردم روزگاران گذشته است و سندی استوار در اثبات هویت ملی و فرهنگی اقوام بشری به شمار می رود. یکی از عناصر فرهنگ و ادب عامه، باورها و عقاید عامیانه است که از گذشته های بسیار دور تاکنون در فرهنگ اغلب ملل وجود داشته و هر قومی متناسب با فرهنگ و باورها و اعتقادات خویش به بررسی آن می پردازد. از جمله شاعرانی که در شبه قاره هند به بررسی این باورها و عقاید عامیانه پرداخته، بیدل دهلوی است. دیوان غزلیات بیدل این قابلیت را دارد که مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد؛ بنابراین در این جستار که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ایی انجام گرفته، نگارندگان بر آن هستند که به بررسی قلمرو این عقاید و باورهای جذاب و ابعاد و مصادیق عناصر ادب عامّه در دیوان بیدل بپردازند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که بیدل دهلوی با توانایی و مهارت های علمی، مذهبی و اجتماعی خود، عناصر فولکلوریک و عقاید عامه را در قالب صور خیال در غزلیاتش به کار بسته و در عین حالی که ریشه و بافت این صور بلاغی را از زبان مردم و فرهنگ مردم گرفته است و به سروده های خود در قالب آفرینش های بلاغی و هنرنمایی های ادبی، رنگ و صبغه باورمند بخشیده است و تا حدّی که ادب عامه را مورد قبول محققان قرار می دهد تا بتوان از آن خاستگاه های فکری شاعر را بازشناخت. اهداف تحقیق: 1- بررسی عناصر طبیعی و بصری در غزلیات بیدل دهلوی. 2- بررسی عقاید و باورهای عامیانه در قالب صور خیال در غزلیات بیدل دهلوی. سؤالات تحقیق: 1- عتاصر طبیعی و بصری چگونه در غزلیات بیدل دهلوی انعکاس یافته است؟ 2- عقاید و باورهای عامیانه و ابعاد و مصادیق عناصر ادب عامه در دیوان بیدل دهلوی چگونه بیان شده است؟
نقد ترجمه عناصر فرهنگی کتاب «تَذَکَّرِی» با تکیه بر مثل ها و کنایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان ترجمه داستان، ضرب المثل ها و کنایه ها از عناصر فرهنگی مهم و کلیدی هستند که مفاهیم و پیام های متن اصلی را به خواننده انتقال می دهند.مشکل عمده مترجم در این مسیر، روش برخورد صحیح با این عناصر است. در این چالش، معادل ها یکی از عوامل مهمی هستند که کمک شایانی به مترجم می کنند. معادل خوب باید نه تنها معنا، بلکه روح، حس و تجربه نویسنده ادبی را به مخاطب منتقل کند. این پژوهش، در نظر دارد شیوه ترجمه یکی از آثار پرمخاطب ادبیات پایداری با نام «یادت باشد» را با به کارگیری الگوی نیومارک، به بوته نقد بنشاند. نیومارک در مدل خود، مؤلفه های فرهنگی را مدنظر قرار داده و آن ها را در پنج گروه (بوم شناسی، فرهنگ مادی، فرهنگ اجتماعی، نهادها، آداب و رسوم و مفاهیم و حرکات، اشارات و زبان بدن) تقسیم بندی کرده است. پژوهش حاضر با تمرکز بر گروه چهارم به بررسی کیفیت ترجمه مفاهیم، شامل کنایه ها و ضرب المثل ها پرداخته و آن ها را با تطبیق بر روش های ترجمه فرهنگی نیومارک، تحلیل می کند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، پس از بررسی نمونه های متعدد و تطبیق آن ها با راهکارهای نیومارک مشخص شد که مترجم با بهره گیری از شیوه معادل کارکردی در ترجمه مفاهیم کتاب موفق عمل کرده است. وی بیشتر از ترجمه معنایی، مدد جسته و گاه نیز معنای ضرب المثل یا کنایه به خوبی درک نشده و در نتیجه معادلی اشتباه در متن وارد شده است.
تطبیق منظر معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی
حوزههای تخصصی:
اگرچه رنگ ها در جنبه فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. اهمیت این موضوع چنان است که رنگ ها، هم در زبان مخلوق و هم در زبان خالق، با اشکال و مفاهیم مختلف مورداستفاده قرارگرفته اند. قرن ها تعامل تفسیر قرآنی و ایرانی از جهان ایجاب می کند که عناصر و المان های فرهنگی آن ها و تأثیر و تأثراتشان نسبت به یکدیگر موردبررسی قرار گیرد. سؤال این است که کارکردها و دلالت های معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی، چه تفاوت ها و شباهت هایی باهم دارند؟ همچنین آیا قرآن کریم تأثیراتی در گسترش معنای کنایی رنگ در ادبیات فارسی برجا نهاده است؟ در پاسخ به این سؤالات، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دائره المعارف «دهخدا»، «عمید» و «فرهنگ کنایات فارسی» همچنین جمع آوری تمامی آیاتی که در آن ها، رنگ ها به کاررفته اند و نیز منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به نتایجی دست یافت. قرآن کریم و کنایات فارسی، در توصیف وضعیت معنوی و جسمانی انسان، پدیده های طبیعی، توصیف رنگ پدیده های ایده آل بهشتی و رنگ مربوط به معجزه خاص، در کارکرد و دلالت های معنایی رنگ، اشتراکاتی دارند. تفاوت این است که رنگ ها در قرآن، برای توصیف فراواقعگرایانه پدیده های طبیعی در قیامت نیز به کاررفته و کنایات نیز علاوه بر کارکردهای مشترک، از رنگ ها، برای بیان آشکارگی و ظاهر بودن و همچنین برای توصیف یک مکان و یا شیء نیز بهره گرفته اند. نیز می توان تأثیرات قرآن کریم بر ادبیات کنایی فارسی را در دلالت های معنایی رنگ ها، در رنگ سفید (معجزه موسی) و رنگ سبز (لباس بهشتیان) و رنگ کبود برای چشم (سیه روزی و اندوه) مشاهده نمود. همچنین منظر معنایی رنگ ها در قرآن بیش از دلالت های کنایی و اکسپرسیو، بر واقع گرایی استوار است.
بررسى کنایات شاهنامه در بخش تاریخى
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار کنایه از دیدگاه زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی تعاریف کنایه در (عربی و فارسی)
حوزههای تخصصی:
کنایه در آینه شعر ظهیرالدّین فاریابى
حوزههای تخصصی:
بررسی محتوای کنایه های غزلیات منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از مهمترین و تأثیر گذارترین عنصرهای زیبایی سخن است که اکثر شاعران به آن توجه داشته و به تناسب سخن خود از آن بهره ی کافی برده اند .یکی از این شاعران حسین منزوی است او که خود، به خوبی زبان را می شناسد و با زبان نرم و لطیف شعرش دل و جان مخاطبش را تسخیر می کند، برای ارتباط بیشتر با خواننده ،کنایه را نیز به طرز ماهرانه ،به خدمت کلام می گیرد . در بررسی غزلیات منزوی،به این نکته پی می بریم که او سنت های بومی و کهن و آداب و رسوم و باورهای عامه را خوب می شناسد و با استفاده از آن ها و آمیختن این باورهای دیرینه ی کهن سرزمینمان ،با زبان امروزی توانسته کنایه های بسیار زیبایی خلق کند که نه تنها به پیچیدگی کلامش منجر نشده ؛بلکه زبان گیرا و دلنشین او را مردم پسندتر ساخته است . جان مایه ی کنایه های منزوی ،مسایل سیاسی و اجتماعی و عاطفی و در مواردی مربوط به زندگی روزمره است که برخی از فرهنگ گذشته وام گرفته شده و برخی دیگر مربوط به فرهنگ معاصر است . این مقاله می کوشد تا زاویه ی از زوایای کنایات منزوی را که با اندام های بدن پیوند دارد واکاوی نماید .