مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
هوش مصنوعی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
274 - 250
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین موضوعات مستحدثه هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی شاخه ای از علوم رایانه است که نوعی شبیه سازی هوش انسانی برای کامپیوتر است و هدف اصلی آن تولید ماشین های هوشمندی است که توانایی انجام وظایفی که نیازمند به هوش انسانی است را دارا باشد. هوش مصنوعی در بسیاری از عرصه ها از جمله فقه و استنباط ورود پیدا کرده و اثرگذار است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی واستفاده از منابع کتابخانه ای به تحلیل قابلیت های هوش مصنوعی در تسریع فرایند استنباط پرداخته و کاربردهای مختلف آن را بررسی می کند. در این تحقیق ابتدا به تحلیل تاثیرات هوش مصنوعی در گزارش پیامدها و تغییر مبانی اصولی و فقهی و سپس به بررسی نقش این فناوری در پیشگیری از خطاهای تطبیقی و ایجاد تعادل بین فن آوری و فقه پرداخته می شود. از دیگر موارد مطروحه می توان از جامع نگری و کیفی نگری در منابع فقهی، تصحیح درهم آمیختگی میان روش و محتوا و کشف بریدگی استدلالی در فرایند استنباط حکم شرعی نام برد. البته روش ها و تکنیک های مختلفی نیز برای دستیابی به این موارد معرفی می شود که می توان به سیستم های خبره، پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشین، شبکه های عصبی و یادگیری عمیق اشاره کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از هوش مصنوعی می تواند به تسریع و تسهیل فرایند استنباط و ارتقای دقت و سرعت در این مسیر منجر شود.
واکاوی عوامل مؤثر بر رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز معاصر صنایع فناوری محور، ادغام هوش مصنوعی در رصد فناوری برای تقویت نوآوری و حفظ رقابت ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه چارچوبی برای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی با تمرکز بر شرکت های فناوری محور است. این پژوهش با رویکرد کیفی به گردآوری داده ها از طریق روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو پرداخت. این روش با بررسی نظام مند 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش از بین 253 مقاله اولیه انجام شد. مقاله های نهایی براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. روایی پژوهش برطبق معیارها، برگزاری جلسات با اعضای تیم پژوهش، استفاده از کارشناس و ممیزی کل فرایند برای اجماع نظری تأیید شد و پایایی نیز از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی مشخص شد. چارچوب رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت های فناوری محوردر پنج بعد ترسیم شده است: ابزارهای رصد فناوری، چرخه عمر فناوری، محیط شرکت، رویکرد شرکت در مواجهه با محیط، و ظرفیت جذب شرکت. یافته ها بر نقش محوری ابزارهای رصد فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی تأکید می کنند، پویایی های ظریف چرخه عمر فناوری را روشن می کنند، جنبه های چندوجهی محیط شرکت را آشکار می سازند، رویکردهای استراتژیک در مواجهه با چشم انداز فناوری درحال تحول را ترسیم می کنند، و بر ضرورت ظرفیت جذب برای استفاده موثر از فناوری های هوش مصنوعی تأکید می کنند. این پژوهش با ارائه بینش های عملی و راهنمایی استراتژیک، شرکت های فناوری محور را با پایه ای قوی برای پیمایش در تقاطع پیچیده هوش مصنوعی و رصد فناوری مجهز می کند، درنتیجه رشد پایدار، افزایش مزیت رقابتی و نوآوری پایدار را تسریع می کند.
بررسی راهکاری نوین جهت بهبود مدیریت کیفیت در کسب و کارهای صنعتی
حوزههای تخصصی:
راهکارهای نوین تقریبا همه جنبه های زندگی بشر، از جمله فرهنگ کیفیت و مدیریت کیفیت را در کسب و کار تغییر می دهد. این مقاله برای اولین بار به بررسی ماهیت کسب و کارهای نوین صنعتی و تاثیر آن بر زندگی انسان ها می پردازد. سپس، مفاهیم جدیدی از کیفیت و مدیریت کیفیت مورد بررسی قرار می گیرد. در مقاله پیش رو ابتدا به تجزیه و تحلیل مدیریت کیفیت در مراحل برنامه ریزی، طراحی، تولید پرداخته و تعاملات داده محور برای ایجاد کیفیت و ارزش جدید را مورد بحث و بررسی قرار داده خواهد شد. سپس رویکردهایی متمایز را برای اجرای موارد مذکور در جهان واقعی معرفی می گردد. رویکردهای فوق از داده های کلان، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء بوده و دارای ارزش گذاری جدید هستند. در نهایت، لزوم ترکیب کیفیت با داده های کلان به منظور ایجاد آمادگی مناسب برای ورود به کسب و کارهای نوین صنعتی را استدلال می کنیم.
هوش مصنوعی درمقابل روش های هدایت انسانی در ارزیابی استخدام منابع انسانی: فراترکیب مزایا و معایب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
214 - 191
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین ها برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها همواره یک چالش اساسی بوده است. امروزه با افزایش دانش ما از پیچیدگی های عملکرد انسان ها، ارزیابی آن ها دشوارتر از گذشته شده است. در این میان با پیشرفت و فراگیرشدن هوش مصنوعی، ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی افزایش روزافزون دارد؛ اما مانند هر فرآیند نوظهوری، مزایا و معایب آن واضح نیست. تحقیقات مختلف، با نگاه های مختلف این موضوع را دنبال کرده اند؛ اما هدف این پژوهش فراترکیبی بر مزایا و معایب استفاده از هوش مصنوعی درمقایسه با دیگر روش های هدایت انسانی در ارزیابی برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها است. با روش فراترکیب به تحلیل نظام مند یافته های پژوهشی پیشین پرداخته شد. پرکاربردترین روش های ارزیابی به ترتیب قضاوت مدیریت، استخدام سنتی، فناوری های آنلاین، تصویر کارفرما و اطلاعات جمعیت شناختی شناسایی شد. مهمترین معایب این روش ها به ترتیب، عدم طراحی درست، نابرابری و تبعیض و مزایای آن کاهش حجم کار، فرصت های شغلی و جذب بهترین ها شناسایی شد. درمقابل، بکارگیری هوش مصنوعی در ارزیابی منابع انسانی دارای چالش های عدم پذیرش، تصمیم گیری فناوری محور و امنیت اطلاعات و مزایای بهبود تصمیم گیری، بهبود در فرایند استخدام و کاهش زمان و هزینه است.
مدل ها و روش های تشخیص دیپ فیک در هوش مصنوعی و تاثیر این پدیده بر فرهنگ اجتماعی از منظر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
259 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی پدیده دیپ فیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری های پیشرفته هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق در دهه اخیر می پردازد. هدف این تحقیق، تحلیل روش های مختلف مقابله با محتوای جعلی و بررسی اثرات اجتماعی و قانونی آن ها است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه به بررسی چهار دسته از روش های مقابله با دیپ فیک شامل روش های مبتنی بر یادگیری عمیق، یادگیری ماشین کلاسیک، روش های آماری و بلاک چین می پردازد. همچنین، عملکرد این روش ها در شناسایی دیپ فیک ها بر اساس مجموعه داده های مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج نشان می دهند که روش های مبتنی بر یادگیری عمیق در شناسایی دیپ فیک ها کارایی بیشتری دارند. همچنین، این تحقیق به تحلیل جنبه های مختلف دیپ فیک از منظر رسانه ها، جامعه، تولید و بازنمایی رسانه ها، مخاطبان، جنسیت، قانون و سیاست می پردازد و نشان می دهد که جامعه در مقابله با دیپ فیک ها آماده نیست.اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش با بررسی جامع و تطبیقی روش های مختلف شناسایی دیپ فیک، به ارزشمندی و اصالت خود در زمینه ارایه راهکارهای موثر و تحلیل ابعاد اجتماعی و قانونی این پدیده می افزاید. نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران و محققان در تدوین راهبردهای مناسب برای مقابله با دیپ فیک کمک کند.
واکاوی ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری: کاربست فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
763 - 793
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، پیشرفت سریع فناوری ها، نحوه به اشتراک گذاری اطلاعات را دستخوش تغییرات چشمگیری کرده است و حسابداری به عنوان یکی از سیستم های اطلاعاتی برجسته در جامعه، از این تغییرات مصون نبوده است. استفاده از فناوری های نوینی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، کلان داده و ابر، باعث بهبود کیفیت و افزایش سرعت دسترسی به اطلاعات شده است. بنابراین شناخت این فناوری ها و درک کارایی آن ها، ضرورت تعیین کننده ای برای رقابت در عصر اطلاعات و همچنین، عنصری حیاتی در موفقیت هر تجارتی به شمار می رود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ابعاد مؤثر این فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، جهت رفع چالش های موجود در این حرفه و افزایش توان رقابتی شرکت هاست.
روش: پژوهش حاضر از نظر نوع پژوهش، کیفی و بر مبنای هدف پژوهش، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، توصیفی از نوع پیمایشی است. با توجه به اهمیت فناوری های نوین در حرفه حسابداری و لزوم تحلیل سیستماتیک و نظام مند ابعاد مؤثر این فناوری ها بر حرفه حسابداری و همچنین ضرورت یکپارچه سازی یافته های پژوهش هایی که به این موضوع پرداخته اند، از روش کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده که مشتمل بر هفت مرحله است. از این رو، تعداد ۴۰ مقاله مرتبط با موضوع، در بازه زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲ خورشیدی برای منابع فارسی و ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ میلادی برای منابع انگلیسی بررسی شد. بعد از استخراج ابعاد مؤثر این فناوری های نوین از طریق روش فراترکیب، با استفاده از روش آنتروپی شانون و بر اساس رویکرد تحلیل محتوا، ضریب اثر هر یک از این ابعاد مشخص شد و در نهایت مقوله های دسته بندی شده، از طریق روش سوارا رتبه بندی شدند.
یافته ها: یافته های این بررسی حاکی از آن است که ابعاد مؤثر فناوری های نوین بر حرفه حسابداری، در ۶۴ مؤلفه و ۱۲ مقوله دسته بندی می شوند. پس از پردازش داده ها با استفاده از روش فراترکیب و آنتروپی شانون مشخص شد که در بین مؤلفه های شناسایی شده، مواردی همچون افزایش دقت و صحت، افزایش جامعیت و دقت گزارش دهی، کاهش دوباره کاری، تجزیه وتحلیل صحیح داده ها و کاهش زمان تجزیه وتحلیل داده ها، اهمیت بیشتر و اثرهای زیست محیطی شامل آلودگی هوا، کاهش مصرف انرژی، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای اهمیت کمتری دارند. بر اساس روش سوارا، در بین مقوله ها نیز مدیریت زمان و هزینه، بالاترین رتبه را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که فناوری های نوظهور تا حد شایان توجهی موجب افزایش کارایی و بهبود کیفیت فرایندهای حسابداری شده اند و حسابداران را از اپراتورهای واردکننده اطلاعات، به تحلیلگران آن ها تبدیل کرده اند و با ساده سازی فعالیت ها، موجب بهره وری بیشتر کارکنان شده اند. همچنین این فناوری ها با فراهم کردن داده های تغییرناپذیر، امن و مطمئن باعث کاهش تقلب، حساب سازی و بهبود کیفیت گزارشگری مالی شده اند که این امر بهبود نگرش مدیران و اخذ تصمیم های بهینه را به همراه دارد. این پژوهش می تواند چشم انداز جدیدی را در اختیار استفاده کنندگان از نتایج آن، از جمله حسابداران و مدیران مؤسسه هایی قرار دهد تا بتوانند با آگاهی بیشتری در جهت توسعه و بقای سازمان خود گام بردارند.
سناریوهای آینده توسعه هوش مصنوعی با روش اسکن رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
361 - 397
حوزههای تخصصی:
هدف: هوش مصنوعی در ماهیت زندگی انسان تغییرات گسترده ای ایجاد کرده است و تأثیرهای آن در حوزه های اشتغال، اقتصاد، ارتباطات، جنگ، حریم خصوصی، امنیت، اخلاق و مراقبت های بهداشتی چشمگیر است؛ با این حال نحوه تکامل و تأثیر آن در آینده، هنوز درهاله ای از ابهام قرار دارد. از سویی سناریوپردازی آینده فناوری های نوظهور، رویکردی متداول برای درک و تحلیل پیچیدگی و عدم قطعیت های شکل دهنده آینده و آمادگی بیشتر برای مواجهه با وضعیت های محتمل توسعه آن هاست. همچنین سناریونویسی بر اساس طیف گسترده ای از منابع مختلف، از جمله محتواهای رسانه ای و مکتوبات علمی تخیلی انجام می شود. سینما و فیلم های علمی تخیلی، در تصویرپردازی آینده فناوری های نوظهور و به خصوص آینده هوش مصنوعی سابقه ای طولانی دارند. در این راستا، هدف این مقاله، ارائه سناریوهای آینده توسعه هوش مصنوعی در جهان است.
روش: برای انجام این پژوهش، ابتدا با استفاده از مرور پیشینه و گزارش های مرتبط با آینده هوش مصنوعی، پیشران های شکل دهنده آینده هوش مصنوعی شناسایی شد؛ سپس با نظر خبرگان و متخصصان هوش مصنوعی و با استفاده از تحلیل فیلم های علمی تخیلی که در زمینه هوش مصنوعی بودند، پیشران های تعیین کننده، به عنوان عدم قطعیت های شکل دهنده آینده هوش مصنوعی انتخاب شدند؛ سپس از تقاطع عدم قطعیت ها ۹ سناریو حاصل شد که تعداد ۴ سناریو از منطقی قابل قبول برخوردار بوده است. شایان ذکر است که نمره IMDB فیلم های انتخابی بالاتر از ۶ بوده و برای تحلیل محتوای فیلم ها و شناسایی پیشران ها در فیلم ها، از ساختار و پروتکل تحلیل فیلم استفاده شد.
یافته ها: بر اساس مطالب بیان شده در بخش روش، شش پیشران شناسایی شد که عبارت اند از: پذیرش اجتماعی، دامنه پیشرفت هوش مصنوعی، تکینگی، هزینه فایده هوش مصنوعی، قانون مندی و تنظیمگری تشویق و حمایت دولت. از بین آن ها سه پیشران پذیرش اجتماعی، تکینگی و قانون مندی و تنظیمگری، به ترتیب با نمرات 40/4، 33/4 و 78/4 از سوی خبرگان، به عنوان عدم قطعیت های شکل دهنده آینده هوش مصنوعی انتخاب شدند. ترکیب وضعیت های مختلف این عدم قطعیت ها به استخراج چهار سناریو محتمل «سلطه هوش مصنوعی بر جهان»، «دشمن خودساخته»، «هوش مصنوعی در سلطه انسان» و «اتوپیا: هم افزایی انسان و هوش مصنوعی» انجامید. سناریو سلطه هوش مصنوعی بر جهان، روایتگر دیستوپیایی از زندگی آینده انسان هاست؛ یعنی جایی که هوش مصنوعی قدرت را به دست گرفته و انسان ها را به حاشیه شهرها رانده است؛ در مقابل، سناریو اتوپیا: هم افزایی انسان و هوش مصنوعی، روایتگر یک آرمان شهر است، جایی که انسان و هوش مصنوعی به زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر دست یافته اند. سایر سناریوها حد واسط میان این دو سناریو است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، «اتوپیا: هم افزایی انسان و هوش مصنوعی» خوش بینانه ترین و «سلطه هوش مصنوعی بر جهان» بدبینانه ترین سناریوهای توسعه هوش مصنوعی هستند. یافته های این مقاله نشان می دهد که مزیت های هوش مصنوعی و توسعه آن، برای دولت ها و انسان ها توجه پذیر است و بایستی برای تسریع تحقق آن ها سیاست گذاری متناسب صورت گیرد. همچنین، مخاطرات و چالش های محتمل هوش مصنوعی در آینده نیز، لزوم قانون گذاری و مقید کرد توسعه و کاربردهای این فناوری را گوشزد می کند.
بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
38 - 65
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری های نوین و به خصوص هوش مصنوعی ضرورت تغییر در روش های حسابرسی و استفاده از فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی در حسابرسی صورت های مالی اجتناب ناپذیر می باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت حسابرسی صورت های مالی است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت علّی و از حیث داده ها یک پژوهش کمّی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش کلیه حسابرسان موسسات خصوصی و سازمان های دولتی می باشند که تعداد 384 پرسشنامه به عنوان نمونه آماری پژوهش جمع آوری شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی تاثیر مثبت دارد. همچنین ویژگی های شخصی حسابرس در استفاده از سیستم های هوش مصنوعی بر راهبردهای کنترل های داخلی دارای تاثیر مثبت می باشد.
آینده پژوهی حسابرسی از منظر فناوری اطلاعات، تغییر ارتباط حسابرس و مشتری و تغییر مفهوم حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
66 - 91
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی آینده پژوهانه تغییرات در حرفه حسابرسی که انتظار می رود طی ده تا بیست سال آینده در ایران انجام شود می پردازد. این تغییرات شامل، تغییر مفهوم حسابرسی از دیدگاه مخاطبان حسابرسی و تغییر رابطه حسابرس و مشتریان، با توجه به پیشرفت سریع فناوری در ده تا بیست سال آینده می باشد. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و بر مبنای ابزار گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی و اکتشافی که به صورت پژوهش آمیخته (کمی-کیفی) انجام شده، می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه و متخصصان حرفه حسابرسی می باشد. نظرات مشارکت کنندگان از طریق پرسشنامه باز، مصاحبه و روش دلفی طی یک دوره زمانی در سال 1401 جمع آوری گردید.نتایج تحلیل دلفی در دو مرحله حاکی از پذیرش 29 پیشران در حوزه تغییر ارتباط حسابرس و مشتری و تغییر مفهوم حسابرسی با توجه به پیشرفت سریع فناوری طی سال های آینده می باشد.تفسیر نتایج نشان می دهد با پیشرفت فناوری در آینده اعتماد مشتریان به حسابرسی خودکار بیش از حسابرسی دستی خواهد بود و به دلیل کشف تقلب گسترده ترتوسط هوش مصنوعی رابطه حسابرس و مشتریان پرتنش تر خواهد شد، همچنین مشتریان حسابرسی با توجه به افزایش اتوماسیون (راحت تر و کم هزینه تر شدن کارها) قیمت های فعلی خدمات حسابرسی را مناسب نمی دانند. از این رو، علیرغم چالش هایی که فناوری های جدید ایجاد می کنند، برای حسابرسان نقش حمایتی خواهند داشت و انتظار نمی رود از دست دادن شغل برای حسابرسان به صورت گسترده رخ دهد.
انتقال تکنولوژی در عصر صنعت 5.0: مدل یکپارچه هوش مصنوعی و مولفه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
111 - 140
حوزههای تخصصی:
در عصر صنعت 5.0، انتقال موفق فناوری به یک ضرورت راهبردی برای سازمان ها تبدیل شده است. ادغام هوش مصنوعی پیشرفته با تخصص و خلاقیت انسانی، فرصت های جدیدی را برای نوآوری و خلق ارزش فراهم می آورد، اما همزمان چالش های جدیدی را نیز ایجاد می کند. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر هوش مصنوعی و مؤلفه های انسانی بر فرایند انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 انجام شده است. با استفاده از رویکرد ترکیبی شامل فراترکیب و تحلیل محتوای کیفی، 32 مقاله مرتبط، بررسی شد. روایی پژوهش با استفاده از روش سندلوسکی و بارسو (2007) تأیید شد و پایایی آن از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی (2018) مشخص شد. یافته های پژوهش به شناسایی 4 بُعد اصلی، 12 مؤلفه و 36 شاخص منجر شد که عبارت اند از: بهبود فرایندهای انتقال فناوری، ارتقای توانمندی های انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و مدیریت دانش و نوآوری. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود سازمان ها بر سرمایه گذاری در توسعه سیستم های هوش مصنوعی پیشرفته، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و ایجاد نظام های مدیریت دانش یکپارچه تمرکز کنند. این پژوهش چارچوبی برای درک و مدیریت انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 ارائه می دهد و بر اهمیت رویکرد یکپارچه و متوازن در ترکیب قابلیت های هوش مصنوعی و توانمندی های انسانی تأکید می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی در بازاریابی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
311 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر هوش مصنوعی، در بازاریابی رسانه های اجتماعی صنعت بانکداری با رویکرد فراترکیب انجام شده است.
روش: مرور جامع ۱۱۵ مقاله به شناسایی عملکرد کنشگران علمی، مانند مناسب ترین نویسندگان و مناسب ترین منابع کمک کرده است. علاوه براین تحلیل هم نویسندگی و هم رخدادی با استفاده از نرم افزار وس ویور، شبکه مفهومی و عقلانی را پیشنهاد کرده است. با به کارگیری روش فراترکیب برای بررسی ابعاد برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی، تعداد ۵۹ مقاله بررسی شد که در بین مقاله های بررسی شده، بیشترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل محصول / مصرف کننده (۳۸) و کمترین درصد مطالعات انجام شده مربوط به عامل قیمت هزینه (۱۴) است.
یافته ها: برای بررسی پیشایندها و پسایندهای استفاده از هوش مصنوعی در تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، ۳۴ مقاله بررسی شد که پیشایندها شامل عوامل تکنولوژیکی سازمانی محیطی، رفتاری و فردی بود و پسایندها عبارت بودند از: تجربه مشتری، مدیریت سفر مشتری، سودآوری، مزیت رقابتی، رضایت مشتری وفاداری مشتری مدیریت ارتباط با مشتری درگیری مشتری.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه فراترکیب انجام گرفته برای تدوین برنامه بازاریابی رسانه های اجتماعی، می توان از هوش مصنوعی مکانیکی برای استانداردسازی، از هوش مصنوعی فکری برای شخصی سازی و از هوش مصنوعی احساسی برای رابطه سازی استفاده کرد.
چالش های اخلاقی هوش مصنوعی در رسانه های نوین و راهکارهای مواجهه با آن
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
52 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه یکی از تأثیرپذیرترین صنایع نسبت به تغییرات تکنولوژی است.کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت رسانه دامنه گسترده ای را شامل می شود. از دیگر سو هوش مصنوعی می تواند پیامدهای منفی زیادی هم داشته باشد. در واقع هر چیزی که کاملاً خودکار باشد می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد. یکی از راه های حفاظت های سازمانی در برابر خطرات هوش مصنوعی و اولین و شاید حیاتی ترین گام برای جلوگیری از این نتایج، اخلاق هوش مصنوعی است. در نوشتار حاضر ابتدا چالش های اخلاقی در صنعت رسانه و سپس راهکارهای مواجهه با این چالش های اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است.روش شناسی پژوهش : مقاله حاضر با رویکردی مروری-تحلیلی و با ارائه شواهد و تجزیه وتحلیل موضوع انجام شده است. داده ها با روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع دانشگاهی و الکترونیکی جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر استدلال و استنتاج مدون انجام گرفته است.یافته ها: آنچه از مطالعه مروری حاضر حاصل شد گویای چالش های اخلاقی پیش روی صنعت رسانه در مواجهه با هوش مصنوعی است که عبارتند از: حفظ حریم خصوصی، نظارت و حفاظت از داده ها، سوگیری (فقدان اصل بی طرفی)، کمک به وقوع شورش ها و به خطر افتادن امنیت عمومی جوامع، حذف مشاغل رسانه ای، کاهش ارزش انسانی، انحصار قدرت اقتصادی و مناقشه بر سر مالکیت محصول رسانه ای و گسترش جعل عمیق و نشر اطلاعات نادرست.بحث و نتیجه گیری: تنها شناسایی چالش های اخلاقی کافی نیست، بلکه ضروری است برای آن ها راهکارهایی اندیشیده شود. تدوین قوانین قابل اجرا، حسابرسی اخلاقی و بهره گیری از سواد رسانه های دیجیتال به عنوان راهکارهای مواجهه با چالش های اخلاقی هوش مصنوعی در نظر گرفته شده است.
نسبت سنجی دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
45 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، بررسی و سنجش جایگاه دین و نسبت آن با هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین و بررسی پیوند مابینِ ظرفیت های بالقوه دین و فناوری هوش مصنوعی در بسترهای نوین رسانه ای است.روش شناسی پژوهش: رویکرد این مقاله پژوهشی است و با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است.یافته ها: امروزه پلتفرم های اینترنتی، الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی و منابع دینی مختلف مانند متون مقدس، موعظه ها، و مطالب عبادی را متناسب با ترجیحات و اعتقادات فردی فعال می کنند. مواردی مثل واقعیت مجازی (متاورس) برای ایجاد محیط های مذهبی افراد را قادر می سازد در زیارت های مجازی، مراسم مذهبی و عبادات عمومی شرکت کنند. این مسئله در عصر نوین دیجیتال، زمینه جدیدی را برای استفاده از علوم رسانه ای نوین در خدمت پیروان ادیان ایجاد کرده است.بحث و نتیجه گیری: رابطه جایگاه دین و هوش مصنوعی در بستر رسانه های نوین می تواند منجر به استفاده سالم و مفید برای پیروان و دغدغه مندان حوزه دین و رسانه باشد. همچنین از هوش مصنوعی تعریف شده در ابزارهای گوناگون رسانه ای می توان برای اعمال و مناسک گوناگون دینی بهره برد. باید از فرصت های نوین در دنیای امروز برای پر رنگ کردن جایگاه دین بهره برد و با چالش ها به صورت صحیح، تخصصی و علمی رو به رو شد.
آینده مدیریت رسانه ها در پرتوی اثرگذاری هوش مصنوعی و رسانه های نوین بر دین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
120 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با عنوان آینده مدیریت رسانه ها در پرتوی اثرگذاری هوش مصنوعی و رسانه های نوین بر دین نگاشته شده است. به این منظور، عنوان مقاله از تازگی برخوردار است. با توجه به پیشرفت های چشمگیر در حوزه هوش مصنوعی و فناوری های نوین رسانه ای، نقش و تأثیر این دو عامل بر دین و مدیریت رسانه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با پرداختن به موارد ذکرشده، به دست آوردن نتایجی کارآمد و مفید برای افراد و سازمان های مدیریت رسانه ای را هدف قرار داده است.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی و با استفاده از سناریونویسی آینده پژوهی انجام شده است که به تأثیر هوش مصنوعی و رسانه های نوین بر دین و آینده مدیریت رسانه ها می پردازد. بیان چالش های آن نیز به مدیران رسانه ها کمک می کند بهترین استراتژی ها را برای استفاده از هوش مصنوعی و رسانه های نوین در مدیریت رسانه ها پیدا کنند و بتوانند به توسعه دانش در این حوزه کمک کنند.یافته ها: بر اساس یافته ها، به نظر می رسد با رشد سریع و روزافزون تکنولوژی در آینده ای نزدیک، شاهد بهره گیری و تأثیرپذیری رسانه ها از یکدیگر نیز خواهیم بود. به عبارت دیگر شاهد تأثیر و استفاده از فرآیند این فناوری (هوش مصنوعی) در اکثر منابع اطلاعاتی و اطلاع رسانی انواع مختلف هرگونه (انتقال) پیام (دینی و غیردینی) به مخاطب و مخاطبان هدف از طریق کانال های متفاوت رسانه ای خواهیم بود.بحث و نتیجه گیری: سعی شده در این مقاله با بررسی و اشاره به کاربردها یا کارکردهای هوش مصنوعی در صنعت های مختلف رسانه ای و همچنین شناخت برخی از وظیفه های مدیران رسانه ای آینده، راهنمایی برای مدیران آینده باشیم و در ادامه پیشنهاداتی نیز به دیگر محققین ارائه دهیم.
نگاهی بر مدیریت استراتژیک بازاریابی جهانی شرکت ها با یکدیگر با تمرکز بر هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 162
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ویژه نامه ی بازاریابی جهانی در مبادلات بنگاه با بنگاه (B2B) را معرفی می کند. هدف این مطالعه پیشبرد دانش در مورد موضوعی است که می تواند منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه مهم و در حال ظهورِ بازاریابی صنعتی شود. دوازده مقاله انتخاب شده برای این ویژه نامه، تحقیقات با کیفیت معاصر را به همراه دارند که چالش ها و پیشرفت های اخیر را بررسی می کنند. این مقالات به طور خاص دیدگاه های منحصر به فردی ارائه می کنند که درک ما از این حوزه را بهبود می دهند، مفاهیم مدیریتی جالبی ارائه می کنند و فرصت های جالبی را برای محققان آینده ایجاد می کنند. این مقالات منعکس کننده فعالیت های فعلی در بازاریابی جهانی برای مبادلات بنگاه با بنگاه هستند. درحالیکه بیشتر مقالات در این ویژه نامه بر توسعه و به کارگیری منابع و قابلیت های منحصر به فرد تمرکز دارند تا رقابت پذیری بین المللی را ارتقا داده و به موفقیت عملکرد کمک کنند، درمورد روابط بین الملل و/یا بازاریابی رابطه مند در مبادلات B2B، تاثیر کشور مبدا و انتقال دانش بین شرکای بین المللی در شرکت های تابعه، بینشی ارائه می شود. این مقاله با خلاصه ای از راه های مهم برای تحقیقات بیشتر به پایان می رسد.
مدل سازی نوآوری سازمانی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری عمیق: راهکاری برای مزیت رقابتی پایدار
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مدل های نوآوری سازمانی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) و یادگیری عمیق (Deep Learning) می پردازد و نقش آن ها را در ایجاد مزیت رقابتی پایدار در سازمان ها بررسی می کند. در دنیای امروز که با تغییرات سریع و عدم قطعیت های فراوان روبه رو هستیم، استفاده از فناوری های پیشرفته ای مانند هوش مصنوعی و یادگیری عمیق می تواند به سازمان ها کمک کند تا نوآوری های مؤثری ایجاد کرده و در برابر چالش های محیطی مقاوم باشند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و کدهای فرعی مرتبط با کاربرد این فناوری ها در نوآوری سازمانی را شناسایی کرده و آن ها را در قالب پنج طبقه اصلی دسته بندی کرده است. نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی و یادگیری عمیق می توانند به طور مؤثری به سازمان ها در تحلیل داده ها، پیش بینی روندهای آینده و بهبود تصمیم گیری های استراتژیک کمک کنند. همچنین، چالش ها و موانع پیاده سازی این فناوری ها نیز شناسایی شده است. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهبود استفاده از این فناوری ها در راستای نوآوری سازمانی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار ارائه شده است.
ارائه مدل تصمیم گیری استراتژیک مبتنی بر تحلیل احساسات در رسانه های اجتماعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
7 - 22
حوزههای تخصصی:
تحلیل احساسات در رسانه های اجتماعی به عنوان یک ابزار مؤثر در تصمیم گیری استراتژیک، به مدیران این امکان را می دهد که نظرات و واکنش های کاربران را نسبت به برندها، محصولات و خدمات شناسایی کرده و استراتژی های بهتری برای رقابت و جذب مشتریان تدوین کنند. این تحقیق به بررسی استفاده از تحلیل احساسات در رسانه های اجتماعی به منظور طراحی مدل تصمیم گیری استراتژیک پرداخته است. در این مطالعه، داده های کیفی از منابع مختلف، شامل مصاحبه با خبرگان و تحلیل محتوای رسانه های اجتماعی جمع آوری شده و تحلیل مضمون به منظور استخراج مضامین اصلی و فرعی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهند که تحلیل احساسات می تواند در ایجاد استراتژی های بازاریابی، مدیریت بحران، تحلیل رقبا، و بهبود خدمات مشتریان تأثیرات قابل توجهی داشته باشد. همچنین، استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تحلیل احساسات، دقت و سرعت فرآیند تصمیم گیری را بهبود می بخشد. این تحقیق به ویژه بر اهمیت استفاده از داده های اجتماعی برای تصمیم گیری های استراتژیک در سازمان ها و برندها تأکید دارد.
طراحی مدل پیش بینی رفتار مشتریان با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی و شبکه های عصبی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و طراحی یک مدل پیش بینی برای تحلیل رفتار مشتریان با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی و شبکه های عصبی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق، شبیه سازی و پیش بینی رفتارهای خرید مشتریان در بازارهای پویا و متغیر با کمک مدل های یادگیری ماشین است. در این راستا، ابتدا مبانی نظری مرتبط با پیش بینی رفتار مصرف کنندگان، کاربردهای هوش مصنوعی در تحلیل داده ها و الگوریتم های شبکه عصبی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس مدل های مختلف پیش بینی معرفی شده و کاربرد آنها در تحلیل داده های مشتریان و تصمیم گیری های تجاری تشریح می شود. همچنین، چالش ها و فرصت های استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی در پیش بینی رفتار مشتریان در صنایع مختلف بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از شبکه های عصبی و الگوریتم های یادگیری ماشین می تواند بهبود قابل توجهی در پیش بینی دقیق رفتار مشتریان و بهینه سازی استراتژی های بازاریابی و فروش ایجاد کند. در نهایت، نتایج حاصل از مدل سازی و پیش بینی رفتار مشتریان برای سازمان ها و کسب وکارها می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در تصمیم گیری های استراتژیک و مدیریت منابع استفاده شود.
مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال: استفاده از هوش مصنوعی در تصمیم گیری استراتژیک
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مدل توسعه رهبری هوشمند در عصر دیجیتال با استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک پرداخته است. با توجه به تحولات سریع در دنیای دیجیتال و ضرورت استفاده از فناوری های نوین در رهبری و مدیریت سازمان ها، این تحقیق به شناسایی چالش ها و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند تصمیم گیری استراتژیک می پردازد. در این راستا، با تحلیل کدهای رفتاری و کاربردی مختلف، مضامین اصلی استخراج شده به شبیه سازی فرآیندهای تصمیم گیری و بهینه سازی استراتژی ها پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که استفاده از هوش مصنوعی می تواند به رهبری هوشمند در سازمان ها کمک کرده و فرآیندهای تصمیم گیری را بهبود بخشد. همچنین، با بومی سازی و تطبیق این مدل ها با شرایط خاص سازمان ها و صنایع مختلف، می توان به بهبود استراتژی ها و عملکرد سازمان ها در دنیای دیجیتال دست یافت. این مدل ها می توانند به مدیران کمک کنند تا تصمیمات استراتژیک بهتری اتخاذ کرده و در نتیجه، پیشرفت و موفقیت سازمان های خود را تضمین نمایند.
مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی می پردازد. با گسترش روزافزون فناوری های هوش مصنوعی، تصمیم گیری های استراتژیک در سازمان ها با چالش های جدیدی مواجه شده اند که در آن ها، مفاهیم اخلاقی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. این تحقیق با استفاده از روش های ترکیبی کیفی و کمی، سعی در تحلیل و شبیه سازی سناریوهای استراتژیک با بهره گیری از هوش مصنوعی و تحلیل های اخلاقی دارد. نتایج نشان می دهند که هوش مصنوعی می تواند به مدیران در پیش بینی دقیق تر سناریوها و اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک کند، اما استفاده از این تکنولوژی ها در پی خود مسائل اخلاقی متعددی نیز دارد که باید به طور مؤثری مدیریت شوند. همچنین، ترکیب هوش مصنوعی با اصول اخلاقی می تواند موجب بهبود فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک و کاهش خطرات احتمالی گردد. پیشنهادات تحقیق شامل ضرورت توجه به مباحث اخلاقی در توسعه هوش مصنوعی و آموزش مدیران برای استفاده از این فناوری در چارچوب های اخلاقی است.