مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
طرح واره
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
554 - 570
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس افراد مبتلا به ام اس از کیفیت زندگی و خودکارآمدی پایینی برخوردار هستند. بنابراین، مطالعه ای حاضر با هدف بررسی خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام اس انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (درمان طرحواره ای=گروه آزمایش اول درمان شناختی رفتاری و گروه آزمایش دوم و گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) بود. پس از تعیین و جای گزینی تصادفی گروه های آزمایش و گواه (2 گروه آزمایش و گروه گواه)، مداخلات درمانی (یعنی درمان طرح واره ای و درمان شناختی رفتاری) هر کدام به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 5/1 ساعته (90 دقیقه ای) بر روی گروه های آزمایش اعمال شد و یک هفته پس از اتمام جلسات درمان، از گروه-های آزمایش و گواه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که طرحواره درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر کیفیت زندگی (49/219 = F، 001/0 P =) و خودکارآمدی (929/21 = F، 001/0 P =) نمونه آماری پژوهش تأثیر معناداری داشت. همچنین، معناداری آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری تأثیرات هر دو درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به سیاست گذاران سلامت پیشنهاد می شود اقدامات و برنامه های درمانی شناختی-رفتاری جهت بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان مبتلا به ام اس صورت گیرد.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی وکیفیت زندگی معلمین
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: : رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی بود. روش: از گونه مطالعات کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل معلمین متاهل(زن و مرد) ناحیه 2 تهران بود که با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 120 نفر منتخب، پرسشنامه های استاندارد این تحقیق را تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، شامل پرسشنامه های طرحواره های یانگ(فرم کوتاه مدت)، سازگاری زناشویی اسنیپر(1976) و کیفیت زندگی بهداشت جهانی بود. یافته ها: بیانگر آن بود که طرح واره های ناسازگاراولیه معلمین(متاهل) با شاخص های سازگاری زناشویی آنان رابطه دارد، طرحواره های ناسازگاراولیه با مقیاس های کیفیت زندگی در معلمین رابطه دارد، طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان و مردان تفاوت معنادار دارند، کیفیت زندگی و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. سازگاری و مقیاس های آن در زنان و مردان تفاوت معنادار دارد. نتیجه گیری: طرح واره های ناسازگار اولیه، با سازگاری زناشویی و کیفیت زندگی آنها رابطه داشته و مقایسه نتایج حاصله با تحقیقات مشابه، همسویی برخی از این نتایج را نشان می دهد.
واکاوی طرح واره های تصویری در سوره مبارکه نمل با رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح واره های تصویری، یکی از راهکارهای شناخت معنا و مفاهیم انتزاعی در حوزه زبان شناختی است که بر پایه استعاره مفهومی بنا شده است؛ بنابراین، هر استعاره ای طرح تصویر گسترده ای را در خود گنجانده است. قرآن کریم مملو از مفاهیم انتزاعی است که بررسی آنها در فهم مقصودش تأثیر بسزایی دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با بررسی انواع طرح واره های تصویری در سوره نمل به منظور تبیین معانی پنهان و زیبایی های نهفته در آن انجام شده که با استناد از رویکرد زبان شناختی، به روش توصیفی تحلیلی، تصویر مفهوم های انتزاعی را در قالب عینی ارائه کرده است. دستاورد های پژوهش حاکی از آن است که سه نوع طرح واره حجمی، حرکتی و قدرتی در بافت داستانی این سوره به کار رفته است. تصویری از مفهوم های انتزاعی «وحی، سرعت، بی اعتنائی، ذلت» با طرح واره حرکتی ترسیم شده که با تجربه های انسان کاملاً سازگار است. مفاهیم انتزاعی دیگری ازجمله «ظلم، عذاب، رحمت، کردارناپسند، شک، دلتنگی و نیکی» با طرح واره حجمی نمود یافته اند. همچنین، مفاهیم «بت پرستی و ظلم» به مثابه سدّ و مانعی در مسیر حرکت به تصویر درآمده اند؛ این تصاویر با زندگی روزمره و تجربه های انسان همانندسازی شده اند؛ بنابراین، زمینه درک بهتر این مفاهیم پیچیده انتزاعی برای مخاطب فراهم شده است.
طراحی مدل توسعه سلامت دانش آموزان با ارتقای دلبستگی به مکان (بر اساس الگوهای ناخودآگاه جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۴۰-۲۰
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آموزش، توسعه سلامت دانش آموزان و ایجاد حس دلبستگی به فضای آموزشی در آنهاست که منتج به افزایش کیفیت آموزش و تربیت خواهد شد. معماری به عنوان ظرف رفتار آدمی تاثیر به سزایی در این امر دارد. بر اساس مطالعات سلامت روان و علوم روانشناسی محیط، دانش آموزان در برخورد با برخی فضاهای آموزشی سریعاً احساس نزدیکی عاطفی دارند؛ و در برخی دیگر احساس غربت می کنند.. در این نوشتار با تاکید بر ضرورت دلبستگی به مکان در طراحی مدارس، این پرسش مطرح است؛ که آیا بازشناسی طرح واره های فرهنگی در ناخودآگاه جمعی دانش آموزان و جهت دهی به طراحی معماری مدارس می توان سلامت روان دانش آموزان را افزایش داده و حس دلبستگی به مکان های آموزشی را ارتقا داد؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی و تحلیلی-توصیفی است که در ابتدا مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی در حوزه روانشناسی و شناخت ناخودآگاه و مراحل ادراک و شناخت توسط آن در ذهن انسان جمع آوری شده و سپس به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار با نگاهی بر مقوله ناخودآگاه در حوزه سلامت روان و معماری و تحلیل طرح واره های ناخودآگاه جمعی، بر بررسی مکانیزم تاثیر آن بر نحوه شناخت و معنایابی توسط دانش آموزان تاکید می کند که در صورتی که در مرحله معنایابی فضا از طرحواره های ناخودآگاه جمعی کمک گرفته شود می تواند مرحله شناخت منتج به ارتقاء دلبستگی به مکان به درستی اتفاق بیفتند.
تحلیل چند معنایی افعال مرکب با همکرد «دادن» در چارچوب معنی شناسی قالبی و صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی قالب های معنایی و طرح واره های ساختی افعال مرکب با همکرد «دادن» پرداخته شده تا چندمعنایی بین آن ها در چارچوب معنی شناسی قالبی (فیلمور، 1982) و صرف ساختی (بوی، 2010الف، 2010ب، 2018) مطالعه شود. داده های مورداستفاده شامل 382 فعل مرکب با همکرد «دادن» است که از منابعی همچون فرهنگ زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ ظرفیت نحوی افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) گرد آوری شده اند. در دسته بندی معنایی داده ها از معنای افعال در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) کمک گرفته شده است. طرح واره های ساختی هر دسته معنایی، الگوهایی برای ساخت افعال مرکب جدید را ارائه می دهند. ازطرفی، قالب های معنایی مواردی همچون ظرفیت نحوی، ساخت دستوری و نقش های دستوری را در جملاتی نشان می دهند. یافته ها نشان می دهد که با استفاده از مفاهیمی که در نظریه های معنی شناسی قالبی و صرف ساختی مطرح است، می توان بین طرح واره های ساختی و قالب های معنایی ارتباط برقرار کرد و چندمعنایی موجود بین افعال مرکب همراه با همکرد «دادن» را شناسایی و واکاوی کرد. این تحلیل به ساختار شبکه ای و پایگانی از طرح واره ها منجر می شود که حالت سلسله مراتبی دارد و تصویری گویا از چندمعنایی انتزاعی در سطح طرح واره ها را می نمایاند.
بازخوانی مفهوم ترکیب در ساخت واژۀ کردی سورانی: بررسی اسم های مرکب درون مرکز با رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از جستار حاضر واکاوی اسم های مرکب درون مرکز کردی سورانی در چارچوب صرف ساختی بوی (2010) و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی است. به عبارت دیگر، این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی و ترسیم کلان طرح واره، طرح واره های میانی و ریزطرح واره های حاکم، صورت بندی این ساخت ها و روابط معنایی میان سازه های مشارکت کننده در آن ها را بازنمایی کند. دراین خصوص، تعداد 1400 ترکیب اسمی از فرهنگ کردی -فارسیِ هه نبانه بورینه (شرفکندی، 1369) و فرهنگ فارسی - کردی دانشگاه کردستان (1392) به صورت تمام شمار استخراج و تحلیل و بررسی شد. ازاین بین، 559 ترکیب یعنی 39 درصد از کل داده ها، درون مرکز تشخیص داده شد. یافته ها نشان داد براساس مبانی نظری صرف ساختی، ترکیب های درون مرکز کردی سورانی از یک طرح واره اصلی، سه طرح واره میانی و پنج ریزطرح واره منشعب می گردند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دلیل عمده این تنوع طرح واره ای از جایگاه آزاد هسته در ترکیب های اسمی ناشی می شود. معنای کلی ساخت های موردنظر نیز علاوه بر طرح واره ها، تحت تأثیر عوامل دیگری همچون جایگاه هسته، طبقه واژگانی و توالی سازه های مشارکت کننده در ساخت است.
تجمیع هرمنوتیک تلفیقی در قاب تصویر با تکیه بر شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
209 - 232
حوزههای تخصصی:
هر شاخه از هرمنوتیک همچون برشی از واقعیت است. هرمنوتیک تلفیقی ما را با بخش بزرگ تری از واقعیت مواجه می کند. ازآنجاکه تصویر نسبت به متن حجم بیشتری از اطلاعات را در خود جای می دهد، در هرمنوتیک تلفیقی با استفاده از ظرفیت های تصویر، می توان عناصر مربوط به تحلیل مؤلف، متن و مخاطب را در فضایی تعاملی با هم ادغام کرد و در قالب یک تصویر به نمایش گذاشت. در مقاله حاضر، براساس رویکرد هرمنوتیک تلفیقی، که ابتدا به بررسی عناصر متن و احوال مؤلف می پردازد و سپس با استفاده از تحلیل های روان شناختی به دنبال مصداق خارجی عناصر متن در زندگی و احوال مؤلف است، شعر «بی دل» مهدی اخوان ثالث بررسی شد. در این بررسی مشخص شد که تصاویر عمق برپایه تصاویر اثباتی از طریق قابلیت تجسم (تجسم آزادی در کبوتر) به کار گرفته شده است. تصویر عمق به معنای استفاده از وجوه ثانویه کلمات و تصویر اثباتی به مفهوم تلاش مؤلف برای بیان نظر خود و همراه کردن مخاطب است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، «کبوتر»، «خون»، «برج»، و «گمشده»، به منزله تصویر مرکزی در کانون قرار دارد که با استفاده از توصیف و نیز با بهره گیری از نمادپردازی، تصاویر شعری با استخدام معنای ثانویه کلمات خلق شده اند. این تصاویر، با توجه به وزن مضارع مسدس اخرب مکفوف، لحنی تغزلی دارد. همچنین، این شعر به لحاظ کارکرد، سیاسی و اجتماعی است و همچون یک بیانیه انتقادی، ناامیدی جامعه واپس زده در اثر کودتا را به تصویر کشیده است. این شعر از تصویر سینمایی بهره می گیرد؛ چراکه دارای روایت داستانی و غنای تصویری به جهت بهره گیری از معنای ثانویه کلمات است. درواقع، شاعر با استفاده از نمادپردازی و معنای ثانویه کلمات، سعی دارد مخاطب را با نیت خود، که موضع گیری درباب یک واقعه تاریخی، سیاسی، و اجتماعی است، همراه کند.
بررسی اشعار دراگو اشتامبوک در مجموعه آینه تار با نگاهی به رویکرد شناختی
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شعرشناسی شناختی بطور کلی چگونگی بیان ذهنیات است و نیز بواسطه قابلیت بیان شعر به روش های مبدعانه و شخصی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. از این رو، این پژوهش به بررسی اشعار دراگو اشتامبوک، شاعر معاصر کروات می پردازد تا بررسی دیدگاه و فرآیندهای ذهنی شاعری از ملت و فرهنگی دیگر دریچه ای تازه و در عین حال تجربه ای همگانی را پیش روی خوانندگان و ادب دوستان بگشاید. در این جُستار، اشعار با دیدگاه شناختی مورد بررسی قرار می گیرند تا جهان شمول بودن نحوه ابراز افکار و احساسات بطور ملموس فهم شود. به همین جهت، برای مرتبط ساختن تجارب زیسته، ذهن و ادبیات، برخی مفاهیم رویکرد شناختی از جمله کارکرد استعاره ها و طرح واره ها ، وجه معلوم/مجهول افعال، کاربرد نقش و زمینه و نیز بدن مندی مفاهیم در این پژوهش بکار گرفته شده است. با کاربست این مفاهیم، به عمق نظرگاه شاعر نسبت به اتفاقات عصر خود پی خواهیم برد. تفسیر این مفاهیم به معانی از طریق نشانه های متنی و ژرف خوانی با روش تحلیلی-کیفی صورت می پذیرد.
پایش فراشناختی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۸
73 - 102
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اصلی مولانا در مثنوی شرایط حصول شناخت، محدودیت و موانع تحقق آن است. توجه او به مسئله شناخت و ابعاد چندگانه آن آرای او را به مرز تفکرات نوین در باب دانش فراشناختی نزدیک می کند. مسئله شناخت برای مولانا مسئله ای چنان جدی است که هر روایت و داستانی درگیر یکی از مسائل شناخت و پیچیدگی های آن است. مقاله حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نشان می دهد که دانش فراشناختی یعنی نظارت و پایش شناختی از اصول مهم مثنوی مولوی است. بسیاری از کارکردها و بنیان های فراشناختی در مثنوی قابل ردیابی است که در این مقاله دو بنیان فراشناختی «طرح واره» و «نظام انگیزش شخصی» و دو کارکرد «نظارت بر فرایند شناخت» و «آگاهی از موقعیت شناخت» بررسی شد و نشان خواهد داد مثنوی مولوی به دلیل دربرگرفتن نظارت، ارزیابی، پایش و آسیب شناسی شناخت، اثری دارای ارزش فراشناختی و شناخت شناختی است. این آگاهی نسبت به شرایط حصول شناخت، مولوی را به نقد شناخت های تقلیل گرایانه و تک ساختی می رساند.
تبیین الگوی ساختاری رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با رفتارهای خود آسیب رسان در دانش آموزان: نقش میانجی تحمل پریشانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تبیین الگوی ساختاری رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه با رفتارهای خود آسیب رسان در دانش آموزان: نقش میانجی تحمل پریشانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانش آموزان مدارس دوره ی دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم 370 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری SPSS (نسخه 25) و Amos (نسخه 25) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره بریدگی، خودگردانی، جهت مندی، محدودیت و گوش به زنگی بر رفتارهای خود آسیبی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با نقش میانجی تحمل پریشانی قابلیت پیش بینی رفتارهای خود آسیبی را دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که این مدل می تواند به عنوان یک الگوی کارآمد در مراکز مشاوره و روان درمانی جهت کاهش رفتارهای خود آسیبی مورداستفاده قرار گیرد.
ناکارآمدی های طرحواره در تعاملات زناشویی: یک پژوهش کیفی با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: طرحوارهها بر باورهای ارتباطی و الگوهای حل تعارضات زوجین تأثیرگذار هستند و از تقابل خلقوخو و محرکهای فرهنگی- اجتماعی و تربیتی شکل میگیرند. در نتیجه برای درک آنها نیاز به توجه به بافت فرهنگی و تجربه زیسته افراد است. با این حال، پژوهشهای محدودی به بررسی تأثیر این طرحوارهها در بستر فرهنگی ایران و چگونگی شکلگیری الگوهای تعاملی ناکارآمد پرداختهاند. هدف:هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحواره محور زوجین بر اساس بافت جامعه ایرانی و ارائه الگوی مفهومی بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی زوج درمانگران با رویکرد طرحواره محور شهر تهران بودندکه از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 زوج درمانگر جمعآوری شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. برای ارزشیابی اعتبار یافتههای مصاحبهها از روش تأمل مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیرشرکتکننده استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Maxqda نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از دو مقوله محوری و 14 مقوله اصلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل 2 مقوله محوری )ناامنی و نامتمایز یافتگی(، شرایط علی )سیستم خانواده، سبک فرزندپروری والدین، الگوگیری از والدین، سنتها وآموزههای ناکارآمد، توصیه به بیاعتمادی، تجربه طرد و تحقیرشدن(، شرایط زمینهای )فرهنگ(، شرایط میانجی )عوامل درون فردی، عوامل محیطی(، راهبردها )اجتناب، تسلیم، جبران افراطی( و پیامدها )تعامالت ناکارامد( سازمان یافت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برای درک بهتر و حل تعارضات روابط زناشویی توجه به بافت فرهنگی و تجارب زیسته افراد ضروری است. شناسایی و درک این الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحوارهمحور میتواند در طراحی برنامههای درمانی و مشاورهای مؤثرتر برای زوجین در جامعه ایرانی کمک کننده باشد
رابطه آسیب های دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی آسیب های دوران کودکی و شناخت اجتماعی با اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه در دانشجویان انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه درنظر گرفته شد و در نهایت 221 نفر وارد مطالعه شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه آسیب های دوران کودکی (2003)، پرسش نامه ذهن خوانی از طریق چشم بارون-کوهن (1997)، پرسش نامه اعتیاد به گوشی هوشمند (2013) و فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998) استفاده شد. یافته ها: به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. براساس نتایج آماره سوبل، اثر آسیب های دوران کودکی و شناخت اجتماعی به واسطه طرح واره های ناسازگار اولیه بر اعتیاد به گوشی های هوشمند در سطح (05/ 0p<) معنادار بود و ضریب تعیین متغیر اعتیاد به گوشی های هوشمند در الگوی اصلاح شده 46/0 است که نشان می دهد متغیرهای برون زا و واسطه ای می توانند 46 درصد از تغییرات اعتیاد به گوشی های هوشمند را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: براساس این یافته می توان بیان کرد، آسیب های دوران کودکی و شناخت اجتماعی می تواند نقش اثرگذاری در بروز اعتیاد به گوشی های هوشمند داشته باشد بنابراین با استفاده از راهبردهای پیشگیرانه می توان از بروز این نوع از اعتیاد جلوگیری کرد.