فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۷۰۹ مورد.
بررسی سیاست رسول خدا در قبال غیرمسلمانان
حوزههای تخصصی:
پس از تشکیل حکومت توسط رسول الله مسائل جدیدی مطرح شد که ازجمله آنها نحوه مواجهه و برخورد حکومت اسلامی با غیرمسلمانان بود. در این زمینه سه دیدگاه وجود دارد که اولی بر اصالت جنگ و دومی بر اصالت صلح و آخرین دیدگاه هم جنگ و هم صلح را در شرایطی می پذیرد. طبق این دیدگاه، هم جنگ طلبی افراطی و هم صلح به معنای سازش و استسلام محکوم است و تنها صلحی پذیرفته شده است که با رعایت حقوق متقابل طرفین و شرافتمندانه باشد. این دیدگاه جنگ را برای رفع موانعی مانند فتنه و ظلم تجویز می کند. سیره نبوی هم به خوبی نشانگر آن است که جنگ های آن حضرت جنبه دفاعی داشته و همچنین پیمان های متعدد پیامبر با غیرمسلمانان (مانند یهودیان مدینه، یهود فدک، حدیبیه) و پیشنهاد صلح به مشرکان در غزوه بدر توسط آن حضرت مؤید این دیدگاه است.
تاریخ از منظر قرآن و فلاسفه (مقایسه مبانی و روش تبیین تاریخی پدیده های انسانی از منظر قرآن و مکاتب فلسفی)
حوزههای تخصصی:
اینکه درباره تبیین های تاریخی چه نظریاتی مطرح شده و چه مزایا یا نواقصی دارند و تاریخ از منظر قرآن چگونه است؟ سؤالاتی است که در این تحقیق به آنها پرداخته می شود. درباره تبیین های تاریخی که ذیل بحث فلسفه نظری تاریخ مطرح است، نُه نظریه بیشترین طرف دار را داشته است. از منظر قرآن، موتور حرکت تاریخ، خواست و اراده انسان هاست. درواقع نبردی میان انسانِ به کمال رسیده و آزادی معنوی به دست آورده و انسانِ منحط و درجا زده و حیوان صفت. به این وسیله انسان با تکیه بر ویژگی هایش هم تمدن می آفریند و هم آغازگر جنگ ها و نبردها می شود.
تضاد و تنازع ناشی از غریزه استخدام که از ماجرای هابیل و قابیل آغاز شده همچنان هست و خواهد بود تا زمانی که قدرت فکری انسان قادر به درک انقلابی جهانی برای رسیدن به امت واحده نهایی شود و به تمام تضادها و درگیری های بیرونی خاتمه داده خواهد شد. به عقیده اسلام، اندیشه و عمل در یکدیگر تأثیر متقابل دارند و پایه های اصیل انسانی در تفکرات شخص و فطرت درونی اوست. ازاین رو جنبه های معنوی انسان ها بر جنبه های مادی آنها مقدم است.
روش شناسی و جایگاه امام شافعی در علوم حدیث در مذاهب اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده : در این پژوهش، روش شناسی امام شافعی در حدیث بر اساس منابع کتابخانه ای واکاوی خواهد شد. ره یافت جدید معرفتی و روشی شافعی در علوم حدیث، برآیند شرایط زمانی و مکانی بود. او با ارائه ی خوانشی جدید از اجتهاد مبتنی بر نقل صحیح و عقل سلیم و در پیش گرفتن روشی متفاوت از معاصرانش در حدیث متأثر از بوم های مختلف و عُرف آن ها، دو رویکرد فقهی رایج اهل حدیث و اهل رأی را جمع کرد.
شافعی در دامان مکتب حدیث پرورش یافت و اصول حدیث را آموخت. از دیدگاه شافعی، حدیث از اهمیّتی هم سطح قرآن برخوردار بود و این اعتبار، اطاعت و پیروی از آن را الزامی می نمود. وی دایره ی کاربست حدیث را در فقه توسعه داد و همان طور که ابوحنیفه با به کارگیری رأی در اجتهاد، مردم را به فهم عقلانی رهنمون بود، شافعی هم با اعتباربخشی به حدیث بر میزان قرآن، اهل حدیث را از دایره ی تنگ و بسته ی فهم ظاهری از حدیث و عمل به آن رهانید.
مبانی روایی اندیشه های امام شافعی به میزان وسعت منابع روایی آن، استوار و مستحکم بود؛ از لحاظ منابع، اندیشه ی او در حدّ یک بوم و شهر متوقّف نماند و شافعی در اخذ روایات افرادی غیر از اهالی مدینه، نه تنها هیچ محدودیّتی قائل نشد، بلکه چه در عراق و چه در مصر، در تلاش بود تا روایات را از راه های مختلف وارد شده بشنود. وی با در پیش گرفتن راه میانه و اعتدال، توانست تا حدّ مطلوب از افراط اهل حدیث و تفریط اهل رأی در به کارگیری حدیث برای استنباط فقهی بکاهد.
دگرگونی نظام قشربندی اجتماعی در ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.
تأثیر تعاملات نهاد خلافت و سلطنت در واگرایی دو فرقه اشاعره و حنابله در بغداد عصر سلجوقی
حوزههای تخصصی:
هم گرایی و واگرایی فرقه های اسلامی در بغداد عصر سلجوقی، زمینه مناسبی را برای تولید فکر و گاه بحران و تنش فراهم می نمود. در این بین دو فرقه اشاعره و حنابله نسبت به سایر فِرق و مذاهب اهل سنت، در مسائل فکری و اعتقادی، از اشتراکات بیشتری برخوردار بودند؛ ولیکن نباید از منازعات این دوفرقه در عهد سلجوقی غافل ماند. این منازعات که متأثر از گرایش های کلامی نظیر گرایش حنابله به «تجسیم» و گرایش اشاعره به «تصوف» و «اعتزال» بوده، با رقابت دو نهاد قدرت، یعنی خلافت و سلطنت بین سال های 467 تا 512 ق شدت بیشتری یافت؛ زیرا سلاطین سلجوقی با حمایت از اشاعره و خلافت عباسی با عنایت و توجه خود به حنابله، منازعات این دو فرقه را به صحنه جنگ و خون ریزی کشاندند. در این پژوهش سعی برآن است تا در خلال بررسی تعامل و تقابل نهاد خلافت و سلطنت در عصر سلجوقی، تأثیر هم گرایی و واگرایی این دو نهاد قدرت، بر هم گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله مشخص گردد.
تأثیر موقعیت شبه جزیره عربستان بر گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی از آغاز تا فرجام
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مکان در وقوع حوادث تاریخی این پرسش مطرح است که مناسب ترین نقطه زمین در سال 610 میلادی برای ظهور آخرین و کامل ترین دین توحیدی کجا می توانست باشد؟ نوشته حاضر در پی پاسخ به پرسش فوق، به بررسی تأثیر برخی از ویژگی های شبه جزیره عربستان همچون موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیکی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی در شکل گیری، تقویت و گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی می پردازد که در طول تاریخ کم و بیش استمرار داشته است. در دوران معاصر نیز این ویژگی ها، توانایی های تأثیرگذاری شبه جزیره مذکور خاصه کشور عربستان سعودی را افزایش داده است. توانایی هایی که اگر در اختیار وحدت و همگرایی و منافع جهان اسلام قرار گیرد، نقش سازنده ای می تواند ایفا نماید و در غیر این صورت قدرتی است در اختیار تفکر افراطی و تکفیری و تروریستی، جهت لکه دار نمودن چهره اسلام، کشتار مسلمانان و واگرایی و تفرقه در جهان اسلام، تسهیل سلطه بیگانگان و مصائبی که امروزه شاهد هستیم.
رویکرد عاطفی به واقعه ی کربلا در متون فارسی پیش از قرن نهم (مطالعه ی موردی: آثار حسن شیعی سبزواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان نگارش روضة الشهداء در907ق، تا حدود سده ی اخیر، رویکرد غالب در روایت شفاهی و کتبی واقعه ی کربلا در میان فارسی زبانان، رویکردی عاطفی و هماهنگ با ذائقه ی عمومی بوده است، اما بررسی برخی آثار فارسی به جا مانده از پیش از قرن دهم، از قدمت بیش تر این قرائت در میان فارسی زبانان، خبر می دهد.
حسن بن حسین شیعی سبزواری(زنده در 757ه)، از جمله مهم ترین نمایندگان قرائت مورد نظر از واقعه ی کربلاست که آثار خود را حدود دو قرن پیش از روضة الشهداء، به رشته ی تحریر در آورده است.
در مقاله ی حاضر، رویکرد سبزواری به واقعه ی کربلا در سه اثر به جا مانده ی او (راحة الارواح، مصابیح القلوب و بهجة المباهج) به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که غلبه ی رویکرد عاطفی در انعکاس واقعه ی کربلا در متون فارسی، نه تنها از قدمتی بیش از قرن نهم برخورداربوده، که قرائت مذکور در میان شیعیان خراسانی قرن هشتم (از مهم ترین مراکز شیعیان فارسی زبان در ادوار کهن)، از چنان پذیرشی بر خوردار بوده است که حتی حکومت شیعه مذهب سربداران نیز، آن را به عنوان قرائتی مقبول از واقعه ی کربلا تلقی می کرده است.
بنیان گذاران و مبلّغان سبّ و لعن با نام و نشان در اسلام
حوزههای تخصصی:
امروزه در بخش هایی از جامعه مسلمانان سخنانی در قالب سبّ و شتم و یا لعنِ با نام و نشان و حتی تکفیر دیگران شنیده می شود. به نظر می رسد در گذشته های دور نیز این رفتار پیشینه داشته است و در سده های پیشین نیز داعیه داران حکومت و تفکرات مذهبی چنین رفتارهایی داشته اند. از نخستین حرکت های هدفمند در راستای تخریب رقیب، شیوه بنی امیه در ترویج سبّ و لعن آل ابی طالب× بوده است. گروه های دیگر نیز هریک با توجه به گرایش های خود واکنش هایی در برابر حرکت بنی أمیه نشان دادند. کیسانیه یکی از همین گروه هاست که با پیکان حملات زبانی، دو خلیفه اول و دوم را نشانه رفت. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد دو گروه بنی امیه به عنوان نظام حاکم و کیسانیه به عنوان یک جریان، به گسترش سبّ و شتم و لعنِ با نام و نشان دامن زده اند. بنی عباس نیز که میراث خوار کیسانیه بوده اند تا پیش از به قدرت رسیدن، در ترویج آن کوشیده اند.
اخلاق و آداب
حوزههای تخصصی:
بررسی برخی رفتارهای حاکم بر جزیرة العرب پیش از اسلام
حوزههای تخصصی:
جاهلیت اصطلاحی است که در دوران اسلامی، برای شناسایی عصر پیش از اسلام ابداع گردیده است. درباره ی واژه ی جاهلیت تفسیرهای مختلفی وجود دارد و آن را از منظرها و رویکردهای متفاوتی، می توان مورد بحث و بررسی قرار داد. جاهلیت مربوط به زمان و مکان خاصی نیست اما از آن جایی که جاهلیت اصطلاحی قرآنی و دینی است و اشاره به نوعی از ویژگی های اخلاقی و اعتقادی در تاریخ پیش از اسلام عربستان دارد؛ برخی از مورخین و پژوهشگران این واژه را برای اشاره به جامعه ی عربستان پیش از اسلام به کار می برند. جاهلیت به معنای نادانی و بی دانشی نیست؛ بلکه به این معناست که مردم پیش از اسلام از مکارم اخلاقی، بهره ا ی کامل نداشتند و زندگی آن ها در بت پرستی، جنگ های قبیله ای، تکبر و تفاخر، خرافه گویی و... خلاصه شده بود. با توجه به اهمّیتِ شناختِ اخلاق و آداب جاهلیِ مردم جزیرة العرب قبل از اسلام، جهت درک و تبیین نهضت پیامبر اکرم (ص) در ایجاد تغییر و تحول در ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه، نگارنده در این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی برخی رفتارهای جاهلی حاکم بر جزیرة العرب پیش از اسلام بپردازد.
نظم و انضباط در سیره پیامبر اعظم 9 ونقش آن در موفّقیّت ایشان در دعوت جهانى خویش
حوزههای تخصصی:
سیاست راهبردى نظم و انضباط در همه ابعاد شخصیّت و نیز حیات رسالى پیامبر اعظم را مى توان از جمله عوامل و مولّفه هاى اثرگذار بر روند حاکمیّت و نیز سیره تبلیغى آن حضرت قلمداد کرد؛ به گونه اى که آن حضرت در تمامى شئون زندگى خویش فردى منضبط، هماهنگ و جدّى و با نظم بوده اند.
ابعاد مختلف این نظم و انضباط در سیره و حیات فردى، حیات رسالى و تبلیغى، به ویژه در دوران تشکیل حکومت اسلامى در مدینه و نیز در مدیریت سیاسى و نظامى پیامبر اعظم 9 از جمله مواردى است که نگارنده به بررسى و تبیین و تحلیل آنها مى پردازد.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزههای تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.