فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی های فراوانی در دانش پزشکی، رابطه تغذیه و بیماری را نشان داده است. الگوها (عادت ها) غذایی ناسالم، ریشه بنیادی پیدایش بیماری های مزمن است و آسیب های فراوانی به سلامتی افراد می رساند. هم چنین بررسی های دانش مندان علوم اجتماعی نشان می دهد که عادت های غذایی افراد رابطه ای پدید با عوامل روانی - اجتماعی و فرهنگی دارد. این پژوهش، برای یافتن رابطه برخی از عوامل روانی - اجتماعی و فرهنگی (جنسیت، فرهنگ، پایگاه اجتماعی - اقتصادی، دانش بهداشتی، و باورهای درباره سلامتی)، با الگوهای عادت های غذایی در دختران و پسران دانش جوی دانشگاه مازندران و دانشگاه پنجاب هند انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که عادت های غذایی با متغیرهای جنسیت، فرهنگ (ملیت)، پایگاه اجتماعی - اقتصادی خانواده، میزان توجه به سلامتی، باورهای درباره سلامتی، و دانش بهداشتی رابطه دارد. روی هم رفته، دختران بیش از پسران و دانش جویان هندی بیش از دانش جویان ایرانی عادت های غذایی سالم و سودمند دارند که آن ها را در برابر بیماری های مزمن غیر عفونی مقاوم می سازد.
بازتعریف «خود» و ساخت هویت در میان زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش برای مدیریت و کاهش طلاق، امروزه این پدیده در جامعة ایرانی روندی افزایشی به خود گرفته است؛ به طوری که، شاخص ها نشان می دهند روز به روز بر تعداد خانواده های طلاق در ایران افزوده می شود. در این میان «زندگی پس از طلاق» ـ که تا چندی پیش چندان مورد توجه نبود ـ به مسئله ای جدی برای جامعه شناسان خانواده بدل شده است. از سویی، بر اساس نتایج تحقیقات، طلاق پیامدهای بیشتری را برای زنان به همراه می آورد. یکی از این پیامدها چالش های هویتی پس از طلاق است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و تکنیک مصاحبة عمیق نیمه ساختار یافته با هجده زن مطلقه به دنبال فهم چالش های هویتی زنان پس از طلاق و نحوة بازتعریف «خود» و ساخت «هویت» جدید در میان آنان است. «خود» مفهومی کلیدی در تئوریزه کردن ماهیت شخص است و به او توانایی تجسم بخشیدن به هویت خویش را می دهد. بر این اساس، نتایج این تحقیق نشان می دهد که با رخداد طلاق تغییرات متعددی در فهم و تصور کنش گران از «خود» درونی و بیرونی شان پدید می آید که لزوم بازتعریف و خلق هویتی جدید پس از طلاق را برای آن ها آشکار می کند. همچنین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشتر ابعادی که زنان در آن مبادرت به بازتعریف «خود» می کنند شامل نقش های جدید، سبک زندگی جدید، ارتباطات جدید، و امنیت هستی شناختی و روانی است؛ ابعادی که هر یک با رخداد طلاق دست خوش تغییر و چالش می شود و ارتباط تنگاتنگی با ساختار هویتی زنان دارد. از سویی، متغیرهای زمینه ای و مداخله گری چون سن فعلی، سن در هنگام طلاق، طبقة اجتماعی، وضعیت اشتغال، مدت دورة ازدواج، فرزندداشتن یا نداشتن، و عادت وارة سنتی یا مدرنِ کنش گران در نحوة مواجهة آنان با تغییرات هویتی پس از طلاق و چگونگی بازتعریف «خود» اثرگذار است.
مدیریت تعارض های زناشویی با رویکرد حل مسئله از منظر مشاوره ی خانواده و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیامدهای ویران گر اختلافات زناشویی از جمله تأثیرات روانی و جسمانی در زوجین، گوشه گیری و ضعف کفایت اجتماعی، مشکل در پیشرفت تحصیلی فرزندان و تأثیرات منفی در تعالی جامعه لزوم بررسی راه کارهای مدیریت صحیح تعارض های زناشویی آشکار می شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی و با تأکید بر روش شهید صدر مبنی بر اینکه در تفسیر موضوع های قرآنی بایستی از نتایج علوم انسانی بهره برد تا پس از عرضه ی آن بر قرآن و دریافتن دیدگاه قرآن درباره ی آنها پاسخ گویی به سؤال ها و رفع شبهه های روز میسر شود، ابتدا مبحث تعارضات زناشویی را در دانش مشاوره ی خانواده بررسی و سپس دیدگاه اسلام را در این باره مطرح و اشتراکات و اختلافات دو حوزه را در این موضوع بیان می کند. بنا بر یافته های پژوهش مشاوره خانواده در مدیریت تعارضات زناشویی به عزت نفس انسانی اهتمام می ورزد و اسلام علاوه بر آن از کرامت انسان، ایمان به خدا و ایجاد آرامش و برقراری رحمت و مودت بین افراد هم سخن می گوید. مدیریت تعارض های زناشویی در اسلام بر پایه ی توحیدمحوری و در مشاوره ی خانواده بر اساس انسان محوری است.
رابطه بین تجربه خشونت در دوران کودکی و خشونت علیه زنان در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی باخشونت علیه زنان بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری تمام زنان متأهل شهر کوهدشت به تعداد 22819نفر بودند که از میان آن ها با توجه به فرمول کوکران تعداد194نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شد. سپس داده ها با نرم افزارSPSS21 تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد از بین ابعاد خشونت، میزان خشونت روانی با میانگین 28/29 بیش ترین و خشونت جنسی با میانگین22/13 کم ترین میزان خشونت را به خود اختصاص دادند و تجربه خشونت در دوران کودکی مرد با میانگین 45/31، همبستگی مثبت و رابطه معناداری با خشونت علیه زنان دارد. همچنین متغیرهای وضعیت اشتغال و درآمد رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان نداشتند. در نتیجه اینکه هرچه فرد در دوران کودکی شاهد خشونت والدین نسبت به همدیگر یا نسبت به خود باشد او نیز در آینده دست به خشونت نسبت به همسر و فرزندان خود می زند. لذا توصیه می شود ، از طریق آموزش های قبل از ازدواج و رسانه های جمعی به والدین آموزش داده شود تا از رفتار خشونت آمیز در حضور کودکان اجتناب کنند.
بررسی رابطه هوش عاطفی و سلامت عمومی در مدیران زن شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز با توجه به دوگانگی نقش زنان در جامعه و عوامل تهدید کننده سلامت روان آن ها، بررسی عوامل اساسی اثر گذار در اینامر، برای کمک به برنامه ریزی در جهت پیش گیری و بهبوداختلالات روانی، ضروری به نظر می رسد. یکی از مهم ترین این عوامل، توجه به ابعاد مختلف هوش عاطفی و پیوند آن با اختلالات روانی است. باراوناز هوش عاطفی به عنوان عاملی مهم در شکوفایی توانایی های افراد برای دست یابی به موفقیت در زندگی یاد می کند و آن را با سلامت عاطفی، و در مجموع، سلامت روانی مرتبط می داند.پژوهش پیش رو بر آن است که با شیوه یی علی مقایسه یی، به بررسی پیوند بین ابعاد مختلف هوش عاطفی و سلامت عمومی در زنان بپردازد. جامعه آماری پژوهش را همه زنان کارمند شهر اصفهان، و حجم نمونه را 30 نفر از آن ها، که به طور تصادفی انتخاب شدند، تشکیل می دهند. ابزار اندازه گیری نیز «پرسش نامه سلامت عمومی» و «آزمون هوش عاطفی» است.نتایج پژوهش نشان داد که بین بعضی از عوامل هوش عاطفی (مهارت های بین فردی، روابط بین فردی به همراه آگاهی از عاطفه دیگران، و انعطاف پذیری) و وجود نشانه های جسمی و روانی (اضطراب، افسردگی، و اختلال جسمی و روانی به طور کلی) رابطه یی معکوس وجود دارد و زنانی که هوش عاطفی بالاتری دارند، بهتر با اختلالات جسمی و روانی کنار می آیند.
بررسی عوامل موثر بر خطرپذیری و درک خطر در زنان شالی کار شهرستان رشت در سال کشت 84(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند تولید در بخش کشاورزی و وابسته گی شدید این بخش به طبیعت و شرایط آب و هوایی و اثرپذیری آن از آفت ها و بیماری های نباتی، آن را متفاوت از دیگر زمینه های تولید و تجارت، و پر خطر و هم راه با خطر برای کشاورزان ساخته است. این، در حالی است که گروه بزرگی از کشاورزان ما، که سه کالای بنیادی و راهبردی کشاورزی (گندم، برنج، و جو) کشت می کنند، خرده پا هستند و از این رو، در برابر نشیب و فرازهای بازارهای داخلی و رقابت های خارجی آسیب پذیر اند. بخش کشاورزی برای رسیدن به اهداف توسعه باید بتواند از ظرفیت های نیروی انسانی خود - که نیمی از آن زنان اند - بهره کافی ببرد. در این میان، زنان روستایی، به ویژه آنان که سرپرست خانوار اند، بیش از دیگران در معرض خطر و از دیدگاه اقتصادی نیز معمولا شکننده تر اند. با نگرش به این که زنان، به ویژه در نوار شمالی ایران، بخشی عمده از کار کشاورزی را بر دوش دارند، نمی توان نقش و جایگاه آنان را در این بخش نادیده انگاشت.
در این پژوهش، عوامل موثر بر خطرپذیری و درک خطر در زنان شالی کار شهرستان رشت، در سال کشت 83-84 بررسی شده است. برای این کار، 182 نفر از زنان شالی کار، از 5 بخش این شهرستان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گزیده شدند و با آنان گفت و گو شد. یافته ها نشان داد که بیش تر زنان شالی کار در برابر خطر بی تفاوت بودند. هم چنین سن، پیشینه شالی کاری، و شمار اعضای خانوار، رابطه ای منفی و معنادار، و میزان سواد، سطح زیر کشت برنج، مقدار زمین ملکی شالی کار، و درآمد سالیانه از فروش برنج، رابطه ای مثبت و معنادار با خطرپذیری دارد. بررسی های مقایسه ای نیز تفاوتی معنادار در خطرپذیری شالی کاران با مالکیت های گوناگونی نشان داد.
بررسی صمیمیت زناشویی در دوران میانسالی، نقش ویژگیهای شخصیتی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی صمیمیت زناشویی در دوران میانسالی براساس ویژگیهای شخصیتی بود؛ بدین منظور 153 زوج از بین معلمان و افراد عادی که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، پرسشنامه صمیمیت زناشویی MIQ و نسخه کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (FFM) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تحلیل شد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، با وظیفه شناسی و توافق پذیری مرد و وظیفه شناسی، توافق پذیری و برونگرایی زن، می توان ابعاد صمیمیت زناشویی مردان در دوران میانسالی را پیش بینی کرد. برای تبیین ابعاد صمیمیت زناشویی زنان میانسال لازم است به توافق پذیری، گشودگی نسبت به تجربه و روان نژندی زن و وظیفه شناسی مرد، توجه نمود. هم چنین نقش شباهت شخصیتی زوجین در ابعاد صمیمیت زناشویی زنان و مردان میانسال معنادار بود. بر اساس نتایج این پژوهش نیمرخ شخصیتی هر یک از زوجین در تجربه صمیمیت زناشویی در میانسالی تأثیرگذار است. هم چنین نقش شباهتها و تفاوتهای شخصیتی در صمیمیت زناشویی زوجین مورد بحث و تبیین قرار گرفته است
تأثیر ابعاد متفاوت استقلال زنان بر رفتار باروری آنها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت زنان از منظر مجلات بهداشت و سلامت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه استفاده از شبکه اجتماعی فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مطالعه تأثیر استفاده از فیس بوک بر تصور بدن جوانان بود. و به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه آنلاین محقق ساخته در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92- 91 اجرا شد. با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه حجم نمونه برابر با 344 نفر بود. نتایج نشان داد که بین مدت زمان عضویت در فیس بوک، میزان استفاده از فیس بوک، میزان مشارکت و فعال بودن کاربران در فیس بوک و واقعی تلقی کردن محتوای فیس بوک با تصور بدن در میان دانشجویان دختر و پسر رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. همچنین فیس بوک توانسته است تصور کاربران نسبت به بدن را تغییر دهد. این شبکه مجازی با تأثیرات شگرف خود باعث شده که نگاه جوانان نسبت به بدن خود، میزان رضایت از وضعیت بدنی خویش، اهمیتی که به آن می دهند و نیز وقت و سرمایه ای که صرف آن می کنند، به طور معناداری متفاوت شود.
عوامل موثر بر گرایش دختران به مانکنیسم (مطالعه موردی: تاثیر عروسک باربی در میان سایر عوامل گرایش به مانکنیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش دختران به سمت داشتن اندامی مانکن، دستکاری در ویژگی هایِ ظاهری و ساخت بدن اجتماعی از پیامدهای جامعه مصرفی است؛ که یکی از دلایل آن، الگوپذیری دختران از عروسک های دوران کودکی می باشد. از آنجایی که دختران جوان نسبت به اندام خود حساسیت بیشتری دارند و معمولا درکودکی از عروسک باربی الگوبرداری کرده اند؛ تحت تاثیر فرهنگ باربی یعنی مانکنیسم قرار می گیرند.لذا هدف اصلی انجام این پژوهش بررسی تاثیر عروسک باربی بر گرایش دختران به مانکنیسم در میان سایر عواملِ فردی، خانوادگی،اجتماعی و رسانه ایی می باشد. که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در حجم نمونه335 نفر انجام شد روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه صنعت فرهنگ، بازاندیشی و کاشت است. بطورکلی یافته ها نشان می دهد: عروسک های دوران کودکی، بخصوص باربی که چهره و اندام دختری جوان دارد و صنایع زیادی جهت تبلیغ آن بکار گرفته شده، الگویی را به کودک ارائه می دهند که در دوران نوجوانی و جوانی با آن به همسان سازی می پردازد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیتأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز انجام گرفته است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و جامعه آماری مورد بررسی آن را زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه)، دلزدگی زناشویی پاینز و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند.گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، مورد آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان تفاوتی معنادار وجود دارد. مقدار دلزدگی زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به گونه ای معنادار به ترتیب کاهش و افزایش یافت. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز موثر بود.
بررسی باورهای برنامه ریزان درسی درباره تفاوت های دختران و پسران در زمینه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سازواره های نظام آموزش و پرورش برنامه ریزی درسی، و دست آورد آن کتاب های درسی است. هدف از این پژوهش آگاهی از باورهای فراهم آوران کتاب های درسی درباره تفاوت های دختران و پسران در زمینه شناختی است. روش این پژوهش کیفی و جامعه آماری آن مدیران، کارشناسان، و اعضای کار گروه های کارشناسی در همه دفترهای فراهم آوری کتاب های درسی، و صاحب نظران آشنا به فرآیند برنامه ریزی درسی و پژوهش های جنسیتی است. از این میان، 55 نفر از مدیران، کارشناسان، و اعضای کار گروه های کارشناسی، و 22 نفر صاحب نظران آشنا به برنامه ریزی درسی و پژوهش های جنسیتی، به شیوه هدف مند گزیده شدند. داده های مورد نیاز از این گروه، با پرسمان نیمه ساختاری، پرسش نامه پاسخ باز، و یاداشت های میدانی گردآوری، و به روش استقرایی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها نشان داد که فراهم آوران کتاب های درسی به تفاوت جنسیتی ذاتی در زمینه شناختی اعتقاد نداشتند و یادآور شدند که هر گونه تفاوت دختران و پسران در زمینه شناختی فرهنگی است و ریشه در چشم داشت های متفاوت جامعه، خانواده، گروه هم سالان، و روش های پرورشی والدین دارد.
عمل جراحی زیبایی بینی در تجربیات زنان رضایت مند از عمل با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش دست یابی به تجربه افراد تحت عمل جراحی بینی به قصد شناخت عمیق این پدیده بود. این مطالعه به شیوه کیفی، به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدف مند و به وسیله مصاحبه گر با 10 نفر از زنان تحت جراحی انجام شد. مصاحبه ها ثبت و سپس یاداشت و به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحیل شد. یافته های حاصل از تجربه های افرادی که عمل جراحی را انجام داده بودند در 6 مضمون اصلی «عوامل انگیزه بخش»، «فعالیت های قبل از عمل»، «نگرانی های قبل از عمل»، «خلق منفی بلافصل بعد از عمل»، «افزایش کیفیّت زندگی» و «دلواپسی های پس از جراحی» و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. یافته های مطالعه می تواند تصویری روشن از تجربه افراد تحت عمل جراحی بینی ارائه دهد و در این زمینه مفاهیمی را برای کسانی که قصد جراحی زیبایی بینی دارند و همچنین کادر درمانی این افراد برای استفاده و ارائه خدمات مناسب آشکار کند.
بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر عزت نفس، افسردگی و احساس تنهایی زنان مطلقه ی افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا در فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله میزان مشارکت دانشجویان دختر در فعالیت های ورزشی و عوامل مؤثر بر آن بررسی شد. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران دانشجو دانشگاه بوعلی سینا همدان (5096 نفر) بوده اند که از این تعداد 385 نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، بین آن ها پرسشنامه توزیع شد.در چارچوب نظری از نظریاتی همچون نظریه فیش باین-آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه سرمایه فرهنگی، نظریات فمنیستی، نظریه چافتز،کلیشه های جنسیّتی سندرا بم و دیدگاه نظری چو بهره گرفته شد. نتایج نشان داد بین متغیر های حمایت اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سودمندی ادراک شده، تمایل فردی و موانع اجتماعی مشارکت با میزان مشارکت ورزشی رابطه معناداری دیده می شود، اما بین متغیرهای رشته تحصیلی، قومیت و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با میزان مشارکت ورزشی رابطه معناداری مشاهده نمی شود. همچنین بین باورهای قالبی و مشارکت ورزشی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری بود . برای دستیابی به این هدف، شاخص های توانمندساز ی روان شناختی زنان روستایی و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شدند . جامعه آماری پژوهش شامل 111124 زن روستایی شهرستان ساری بود . نمونه گیری تصادفی طبقه ای در این مطالعه ب کاربرده شد و 270 زن روستایی انتخاب شدند . روششناسی پژوهش، ترکیبی از رو ش های کمی و توصیفی- استنباطی بود . مقدار 86/ 46 سال بوده است و 3 / 0 بدست آمد . میانگین سن زنان مورد مطالعه 33 / آلفای کرونباخ 85 درصد از زنان روستایی شهرستان ساری بی ش تر از 11 سال سابقه کار کشاورزی داشتند . میانگین تعداد اعضای خانواده 4 نفر بود. هم چنین ، 62 درصد واریانس توانمندسازی رو ان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری به وسیله شش عامل میزان ارتباطات، میزان گرفتن وام از منابع گوناگون،
میزان مفید بودن روش ها و رهیافت ها، موانع، راهکارها و تحصیلات تبیین شد . بیش ترین اثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری را میزان گرفتن وام از منابع گوناگون با 0 داشت . بیشترین وام را زنان روستایی اززنان دیگرگرفته بودند . مفیدترین روش / ضریب مسیر 423 در ارائه خدمات ترویجی -آموزشی به زنان روستایی شهرستان ساری، روش های گروهی مانند برگزاری کارگاههای آموزشی فرآوری محصولات کشاورزی بود . مهم ترین مانع توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری عدم اعتماد زنان به یکدیگرو مه م ترین راهکار دادن وام واعتبارات به زنان روستایی بود.
نقش واسطه ای همدلی همسران در ارتباط بین الگوهای فراغت با خرسندی و ثبات ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین جایگاه همدلی همسران به عنوان متغیر واسطه ای در ارتباط بین فعالیتهای فراغتی با شادی و ثبات ازدواج بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود؛ بدین منظور270 نفر از متأهلان شهرستان کرمانشاه مشروط به گذشت چهار سال از زندگی مشترک آنها به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. مقیاس راهبردهای حفظ رابطه (RMSM)، شادکامی زناشویی (MHM)، نیمرخ فراغت خانواده (FLAP) و ثبات ازدواج ابزار استفاده شده در این پژوهش بودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که الگوهای تعادلی و هسته ای فراغت با همدلی همسران و همدلی با ثبات ازدواج و رضایتمندی زناشویی رابطه دارد. هم چنین همدلی همسران نقش واسطه ای در ارتباط الگوهای فراغت خانواده با رضایتمندی و ثبات زناشویی ایفا می کند. می توان چنین استنباط کرد که فعالیتهای فراغتی توسط اعضای خانواده طبق ساختار خاص خود، محرک اصلی برانگیزنده حس همدلی طرفین و تبیین کننده کیفیت روابط همسران و نهایتاً ثبات و تداوم ازدواج است.