فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
109 - 136
حوزههای تخصصی:
رواج مصرف مدرن به عنوان یک پدیده خُرد در شبکه روابط اجتماعی سال های اخیر در ایران پدیده ای است که به عنوان یک متغیر محیطی، جامعه و سیاست در ایران را در برگرفته است. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که «ماکروفیزیک یا کلان قدرت سیاسی در ایران در اثر رواج مصرف مدرن دچار چه قبض و بسط هایی شده است؟» فرض بر آن است که این پدیده (رواج مصرف مدرن) ماهیت و ساخت قدرت و سیاست در ایران را دچار تغییر کرده است. با تلفیق جامعه شناسی مدرنیته پتر واگنر و جامعه مصرفی ژان بودریار به عنوان چارچوب نظری و الهام از روش نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو این یافته ها به دست آمده که رواج مصرف مدرن در سبک زندگی و کردارهای روزمره جامعه ایران، ضمن کالایی کردن روابط اجتماعی و سیاست، در تقویت سویه های رفاهی دولت در ایران تأثیرگذار بوده و بنابراین، هم امکان اقتدارگرایی را تضعیف کرده و هم مشروعیت نظام سیاسی را وابسته به مصرف کرده است. بر همین اساس، این پدیده ضمن تثبیت جایگاه ایران در موقعیت حاشیه ای نظام تقسیم کار جهانی، تسهیل چهل تکه شدن هویت، توسعه احساس محرومیت نسبی و پیدایش سویه های نوین در جنبش های اجتماعی را می تواند در پی داشته باشد.
هویت سازی زنان در دفاع مقدس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
199 - 210
حوزههای تخصصی:
هویت هر آدمی متفاوت و خاص، همانند اثر انگشت اوست. همانطور که انسان ها، هویت های متفاوت جامعه را شکل می دهند. هویت های انسان ها هم در کنار هم فرهنگ ساز می شود. وقتی یک جامعه فرهنگ غنی دارد یعنی هویت افراد آن جامعه از ثبات و ارزش والایی برخوردارند و بنیاد این هویت و فرهنگ از خانواده و ریشه ی آن از مادر(یک زن) نشات می گیرد که باعث پردازش شخصیت و هویت سالم و غنای فرهنگی می گردد. جمع هویت افراد، هویت اجتماع را شکل می دهد و فرهنگ هویت ساز بر انسان ها تأثیر می گذارد. شخصیت ها، نشانگر واقعیت های جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنیم و«جنسیت» به عنوان یکی از عناصر اصلی سازنده شخصیت است. آفرینندگی، ویژگی فطری زن است لذا هویت سازی زنان در تمامی عرصه ها نمودار است از این روی در این مقاله به هویت سازی زنان در دفاع مقدس توجه شده است.
ضرورت شناسی مطالعات تمدنی در اندیشه امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقف تاریخی انقلاب اسلامی در آستانه ی خیز تمدنی قرارگرفته و جهت نیل به تمدن نوین اسلامی باید سرمایه های نرم آن مانند اندیشه امامت ظرفیت سنجی شود و با نگرش تمدنی مورد مطالعه قرار گیرد تا در مصاف رقیبان، امتیازات اندیشه اسلامی با خوانش شیعی بر سایر اندیشه ها مشخص گردد. ضرورت شناسی چنین مطالعاتی از یک سو، مقدمه ی ورود به مطالعات تمدنی در حوزه امامت است. از دیگر سو، تبیین ضرورت این مطالعات، زمینه ساز ترسیم و کشف چشم اندازهای توسعه آن در قلمرو فکر و اندیشه بوده، دست یابی به پیشرفت همه جانبه که لازمه ی رسیدن به تمدنی تراز است نیز جز با تعمیق و توسعه علوم انسانی که از رهگذر این مباحث محقق می شود میسور نخواهد بود. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به دلایل تفصیلی ضرورت مطالعات تمدنی در اندیشه امامت، به شیوه ی کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی به این مهم پرداخته و روشن ساخته است تولید ادبیات نظری برای تمدن سازی، استحصال حداکثری میراث، معلوم شدن امتیازات اندیشه اسلامی بر سایر اندیشه ها، کشف ظرفیت کلی موجود و ایجاد هماهنگی بین آنها، شناسایی خلأها و سوق دادن پژوهش ها به سمت آن ها، استنطاق حداکثری از ظرفیت های دین اسلام، امتداد قلمرو شئون امام به ساحت های اجتماعی، قابلیت اجرایی شدن احکام اجتماعی اسلام، همسویی و هم افزایی تحقیقات معرفتی در مقیاسی کلان، رهایی از آسیب کلی گویی و سوق دادن به مسئله محوری و کاربردی سازی ازجمله دلایل ضرورت مطالعات تمدنی در اندیشه امامت است.
اثبات صلاحیت ماهوی دیوان بین المللی دادگستری در پرونده نقض معاهده مودت ۱۹۵۵(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از خروج ایالات متحده از برجام و بازگشت تحریم های ایالات متحده علیه ایران و لغو قرارداد های نفتی، تجاری و اقتصادی که همگی نتیجه برجام بودند، ایران تصمیم به شکایت از ایالات متحده در دیوان بین المللی دادگستری براساس عهدنامه مودت، روابط تجاری و حقوق کنسولی ۱۹۵۵ گرفت. با صدور رای دستور موقت و رای صلاحیتی ایران یک قدم به احقاق حقوق خود نزدیک تر گشت. اما سوال اصلی که این مقاله در صدد پاسخ به آن است، اینست که آیا دیوان در مرحله ماهوی نیز دارای صلاحیت می باشد و آیا رای نهایی به نفع ایران صادر خواهد گشت. فرضیه این مقاله، بر این اساس است که دیوان دارای صلاحیت ماهوی است و با صدور رای نهایی به نفع ایران که غیر قابل اعتراض است، ایالات متحده مستلزم بازگرداندن وضع به حال سابق و جبران خسارت از ایران می باشد. روش تحقیق در این مقاله، روش فرا تحلیلی می باشد.
بررسی تطبیقی سیاست حقوق بشری ایران و عربستان با تأکید بر نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
205 - 222
حوزههای تخصصی:
حوزه مطالعاتی حقوق بشر بر مجموعه ای از مفاهیم مبتنی است که تحولات مفهومی و نظری گوناگونی را تجربه کرده است. دراین پژوهش تلاش بر آن است که ضمن بررسی حقوق بشر از نگاه سازه انگاری ، به نوع نگاه و وضعیت دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی نسبت به مباحث حقوق بشری پرداخته شود و این پرسش اصلی را مطرح می سازد که سیاست حقوق بشری با توجه به تئوری سازه انگاری چه تفاوت هایی در حاکمیت ایران و عربستان ایجاد می کند؟ در پاسخ به سؤال مذکور پژوهشگر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بیان نقاط اشتراک و افتراق بین دو کشور ایران و عربستان سعودی پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نوع اقدامات دو کشور در قبال مسائل حقوق بشری نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران دیدگاهی بسیار منعطف تر نسبت به عربستان سعودی در قبال مسائل حقوق بشری داشته و این به دلیل نوع حکومت و نوع جامعه مدنی در این کشورها است.
نسبت سیره شهید سلیمانی (ره) با تحقق تمدن نوین اسلامی (خوانش فقهی- سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی درگرو بازگشت به آموزه های اصیل اسلام است. قرآن کریم و اهل بیت و نیز امامین انقلاب اسلامی همواره پرچمدار تحقق تمدن اسلامی بوده اند؛ خوانش فقهی – سیاسی از سیره تمدن ساز شهید سلیمانی بیانگر آن است که سیره او، همواره مبتنی بر آموزه های فقهی و سیاسی اصیل کتاب و سنت و اندیشه های امامین انقلاب اسلامی بود. هدف این پژوهش ارائه قرائت فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش آن است که خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی چگونه است؟ روش پژوهش، روش تحلیل مضمون از نوع تحلیل شبکه مضامین است. با توجه به خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی، مضامین سازمان دهنده متخذ از این سیره در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی عبارت اند از: ضرورت اخوت و برادری، ضرورت وحدت و انسجام امّت اسلامی، لزوم ارتباط امّت با ولایت، وجوب دفاع از ارزش ها و مقدسات با نگاه تمدنی، ضرورت امنیت آفرینی و حمایت از مسلمانان و مظلومان به مثابه رکن رسالت تمدّنی. همچنین، شهید سلیمانی براساس مضامین قرآنی و روایی مستخرج و نیز قواعد فقه سیاسی چون قاعده «مصلحت»، قاعده «حفظ نظام»، قاعده «تولّی و تبرّی»، قاعده «وجوب تعظیم شعائر الهی و حرمت اهانت به آن ها» و نیز، قاعده «حرمت جان، مال و عِرض مسلمانان » و قاعده «نفی سبیل» در مسیر تحکیم و تقویت نظریه تمدن نوین اسلامی حرکت کرد و زمینه را برای تشکیل تمدن نوین اسلامی فراهم ساخت.
Investigating the Impact of the Islamic Revolution of Iran on "Land Policy" in Rural Areas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Land and "Land Policy" have always been important social issues that are related to and dependent on the policies and governance models of different countries. In contemporary Iranian history, the issue of land has always been an unresolved matter and a focus of the government's attention. The significance and sensitivity of this issue led policymakers to immediately address it after the Islamic Revolution, and the specific legal, social, and political concerns in this area prompted the formulation and implementation of a new policy for land distribution in rural areas of the country. Given the importance of this topic, the central theme of this research is the transformations that occurred in the field of rural land ownership in Iran under the influence of the Islamic Revolution, with the main goal of examining the impact that the phenomenon of the Iranian Islamic Revolution had on land policy in Iran. Therefore, the main question of this article is ‘What was the land policy of the Islamic Republic of Iran in rural areas and on what principles, foundations, and implementation methods was it based?’ In response to this question, using a comparative method, we have addressed the land policy of the Islamic Republic of Iran in rural areas and ultimately examined this policy by presenting a model.
ماهیّت اجتماعی-فرهنگی یک خانوادۀ الیگارش ایرانی: رشیدیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر تحرّکات یکی از خانواده های متنفّذ دوره پهلوی دوّم یعنی رشیدیان ها، به ویژگی های آنان از منظر اجتماعی- فرهنگی می پردازد، چنان که درصدد پاسخ به این پرسش می باشد که، مولّفه های تشکیل دهنده شخصیت اجتماعی-فرهنگی رشیدیان ها چه بود؟ ما از طریق روش پژوهش کتابخانه ای بر مبنای گردآوری داده ها از منابع و اسناد تاریخی، و شیوه پژوهش تحلیلی در چارچوب نظریه جامعه شناسی با تاکید بر خصایص قشر بورژوازی کمپرادور، ماهیّت رشیدیان ها را از بُعد اجتماعی-فرهنگی واکاوی می کنند. یافته ها دالِّ بر این است که یکی از ممیّزه های شخصیتی رشیدیان ها بعنوان بخشی از سرمایه داران وابسته ایرانی، گرایش افراطی به غرب بویژه انگلستان در حوزه فرهنگ و تمدّن بود، چنان که حتّی در سبک رفتاری و زندگی نیز متاثّر از الگوهای غربی بودند. علاوه بر این، نوکیسگی و عشرت طلبی نیز از خصایص آنان بشمار می رفت که با شاخصه هایی همچون امکانات و تفریحات لاکچری قابل مشاهده بود. همچنین باید از منفعت طلبی و بی توجّهی آنان به منافع عمومی نام برد، تا آنجا که در مواقع مقتضی، حتّی مصالح ملّی را قربانی منافع شخصی می کردند. آخرین خصیصه برجسته نیز لمپن مآبی بود که نه تنها در سطح فکری و رفتاری رشیدیان ها مشاهده می شد، بلکه از تعامل نزدیک آنها با اقشار حاشیه ای، گروه-های تبهکار و اراذل واوباش قابل استنباط بود.
مناسبات نفتی انگلیسی ها با سران حکومت گر بختیاری (1322-1354ق / 1935- 1905م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مظفرالدین شاه قاجار در سال 1319ق/ 1901م. امتیاز نفت را به «ویلیام ناکس دارسی» تبعه کشور بریتانیا به مدت شصت سال و به صورت انحصاری واگذار کرد. امتیازنامه مزبور در 18 ماده تنظیم و به استناد ماده هشتم آن، عملیات حفاری در جنوب غرب کرمانشاه امروزی (نفت شهر) در حاشیه مرز با عثمانی آغاز شد. پس از دو سال کاوش، روشن شد که میادین یادشده نفت کافی و تجاری نداشتند. با توصیه کارشناسان و داده های علمی، ادامه حفاری به خوزستان و مناطقی که تحت نظر ایل بختیاری بودند، منتقل شد. کارگزاران سیاسی انگلیسی با آگاهی از شرایط منطقه، ضعف و ناتوانی دولت مرکزی ایران برای تأمین عملیات اکتشاف و استخراج، دانستند که باید با خان های بختیاری وارد مذاکره شوند. در سال 1323ق/ 1905م. پس از چند دوره مذاکره، سرانجام قراردادی در شش ماده تنظیم و مورد موافقت انگلیسی ها و بختیاری ها قرار گرفت. در سال 1326ق/ 1908م. با کشف نفت تجاری و تغییر شرایط بین المللی، روابط انگلیسی ها با خوانین بختیاری دستخوش تغییر و دچار چالش شد. در پی آن و با روی کار آمدن رضاشاه، سرانجام در سال 1930م. به امتیازات بختیاری ها خاتمه داده شد. این پژوهش با روش پژوهش کیفی و با اخذ رویکردی توصیفی-تحلیلی به ارزیابی موضوع فوق می پردازد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست دولتمردان انگلیسی با خوانین حکومتگر بختیاری در حوزه عملیات نفت چگونه بوده است؟ جهت پاسخ گویی به پرسش فوق، این فرضیه اتخاذ شد که کارگزاران سیاسی بریتانیا با آگاهی از اوضاع بین المللی و منطقه ای پس از کسب امتیاز نفت، برای ایجاد امنیت جهت اکتشاف و استخراج، با خوانین بختیاری ارتباط برقرار کردند و پس از تغییر شرایط و روی کار آمدن رضاشاه، از پشتیبانی بختیاری ها رویگردان شده و ضمن حمایت از رضاشاه، به امتیازهای سابق بختیاری ها خاتمه دادند.
اثرات دوگانۀ تحریم های اقتصادی غرب بر نظم بین المللی لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره پس از جنگ سرد، دولت های لیبرال غربی با توجه به تجاربی که از جنگ های پرهزینه دوره جنگ سرد کسب کردند، تدریجاً گرایش بیشتری به استفاده از سلاح تحریم اقتصادی علیه دولت های مخالف یافتند. این روند به انحاء مختلف نظم و سیستم بین المللی را تحت تأثیر قرار داد. با وجود انگیزه های مختلفی که درباره تحریم ها اعلام شده، اغلب آنها در راستای تحقق یک هدف کلان تحت عنوان «حفاظت از نظم بین المللی لیبرال» وضع شده اند. تأثیر مثبت تحریم ها در حفظ صلح و امنیت بین الملل و به تبع آن توسعه نظم لیبرال را نمی توان انکار کرد. اما در عین حال، پیامدهایی نیز رخ داده اند که از پیچیدگی آثار تحریم ها حکایت دارند. سؤال مقاله این است که گسترش تحریم های اقتصادی غرب در دوره پس از جنگ سرد، چه اثراتی بر نظم بین المللی لیبرال به جا گذاشته اند. پاسخ اولیه این است که تأثیر گسترش تحریم های اقتصادی بر نظم بین المللی لیبرال دوگانه بوده است. آنها تاکنون به تقویت نظم لیبرال کمک کرده اند، اما در عین حال تبعاتی به جا می گذارند که احتمالاً در بلندمدت به زیان نظم مذکور تمام شود. این مقاله به لحاظ روشی، رویکرد ترکیبی دارد و برای تبیین فرضیه از داده های مختلف کمی و کیفی استفاده خواهد شد.
تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در احزاب و سمن ها (مورد مطالعه دهه های 1370-1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش ها در جهت تبیین مفهوم «عدالت جنسیتی» به عنوان جایگزینِ برابری جنسیتی در کشورمان ستودنی است اگر آغازی برای رفع تبعیض ها باشد. مشارکت گسترده ی زنان در احزاب و سازمان های مردم نهاد نقش موثری در توسعه سیاسی و اجتماعی و سیستم توزیع قدرت ایفا داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی کشور می شوند. در پژوهش پیش رو موضوع عدالت جنسیتی و مشکلات زنان کنشگر در دو دهه 1370 و1380 و میزان مشارکت و نحوه عاملیت آنها در احزاب و سازمان های مردم نهاد بیان شده است و به این پرسش اساسی پاسخ داده شد که آیا احزاب و سازمان های مردم نهاد در دامن ساختار خود دچار تبعیض های جنسیتی هستند؟ برای یافتن پاسخ، از روش کیفی و توصیفی سود برده شد. نتایج مطالعات اسنادی، کدگذاری و مقوله بندی داده های مصاحبه ها از طریق نرم افزار MAXQDA و بهره گیری از روش تحلیل محتوا و تئوری داده بنیاد (گراندد تئوری) نشان داد که هر چند سازمانهای مردم نهاد تا حدود بسیار زیادی برای حضور و ایفای نقش مشارکت جویانه زنان از وضعیت بهتری برخوردار بوده اند اما کماکان وجود عدالت جنسیتی در درون نهادهای مدنی کشور به خصوص احزاب سیاسی با حد مطلوب فاصله های فراوان دارد .
دلایل ساختاری و ژئوپلیتیک حضور مستشاری ایران در بحران سوریه به منظور مبارزه با تروریسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین دلایل ساختاری و ژئوپلیتیک حضور مستشاری ایران در بحران سوریه بود. جمهوری اسلامی ایران، بر اساس موقعیت خطیر سوریه در اتصال دادن حلقه های پراکنده محور مقاومت شامل ایران، حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و همچنین، تلقی حیاط خلوت راهبردی از این کشور در مجاورت مرزهای رژیم اسرائیل، به عنوان دشمن راهبردی خود، به بحران سوریه وارد شد. این امر، یعنی ورود مستشاری به بحران سوریه را نه تنها می توان در زمره سازه هویتی ایران در منطقه دانست که از کشورها و گروه ها، تلقی دوست یا دشمن دارد، بلکه به لحاظ ساختاری، بقای دولت اسد در سوریه، موازنه قوا را در منطقه به نفع ایران و متحدان فرا منطقه ای آن روسیه و تا حدودی چین و به ضرر قدرت های منطقه ای ترکیه، عربستان و رژیم اسرائیل و متحدان فرا منطقه ای غربی آن ها یعنی آمریکا و اروپا، نگاه می دارد. بدینسان، مؤلفه دیگر سیاست خارجی ایران، یعنی استکبارستیزی نیز در ساختار موازنه قدرت در خاورمیانه، تداوم می یابد. بنابراین، اگرچه سوریه از مشکلات فراوان و جدی در حوزه های سیاسی و اجتماعی، رنج برده و می برد، اما ناآرامی های این کشور، حداقل در دید ایران، از جنس خیزش مردمی بهار عربی یا بیداری اسلامی مدنظر ایران نیست، بلکه پیچیدگی و تشدید بحران در این کشور، تابعی از رقابت های راهبردی و ژئوپلیتیکی منطقه ای و همچنین متأثر از معادلات بین المللی است. و البته که ژئوپلیتیک این کشور نیز در وقوع جنگ داخلی در آن اثر داشته است.
دولت و هنجار حوزه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
53 - 84
حوزههای تخصصی:
هنجار حقوقی هنجاری است که دولت ناگزیر است که آن را وضع و در مورد شهروندان اعمال کند. از این میان، هنجارهایی مربوط به حوزه عمومی هستند و در مقابل هنجارهای حوزه خصوصی قرار دارند. حوزه مطالعه این مقاله «هنجار حوزه عمومی» است که توسط دولت ایجاد و در حوزه مذکور اعمال می شود و ضمانت اجرای آن نیز متعلق به آن حوزه است. پرسش های مهم که مقاله در تلاش برای پاسخ به آن ها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی است، عبارت است از اینکه آیا هنجار حوزه عمومی با سایر هنجارهای حقوقی تفاوت دارد؟ و این هنجار چه ویژگی هایی دارد که آن را از سایر هنجارهای حقوقی متمایز می سازد؟ نقش دولت در این میان چیست؟ هنجار حقوقی در نظم حقوقی و در سطح کلان در نظام حقوقی تعریف می شود و این نظم حقوقی است که بدان اعتبار می بخشد این «اعتبار» است که به هنجار حقوقی معنا می بخشد. اعتبار هنجار حقوقی لازم است اما کافی نیست بدین معنا که باید مؤثر و کارآمد باشد و باید میان این تأثیر (سطح خرد) و کارآمدی (سطح کلان نظام حقوقی) تفاوت قائل شد. در عین حال، هنجارهای حوزه عمومی از جهات گوناگون مانند ماهیت، شکل، اعمال و ضمانت اجرا با هنجارهای حوزه خصوصی تفاوت می یابد. دولت در دو جنبه ی آفرینش هنجارهای حقوقی و اعمال ضمانت اجراهای مربوط به آن ها جایگاهی انحصاری دارد. مراجع قضایی در احراز نقض هنجارها و تائید ضمانت اجراها و تعیین و میزان آن ها، چه در حوز ه خصوصی و چه در حوزه عمومی، اهمیتی بسزا می یابند.
مشروطه ژاپن در قرن نوزدهم؛ روح سنت در پیکره دولت نوآیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
137 - 170
حوزههای تخصصی:
رویارویی شرق با رخدادهای نوین و مفاهیم نوآیین، یکی از مباحث مهم و شایان تأمل در دوران معاصر، به ویژه از اوایل قرن نوزدهم میلادی بوده است. چنان تقابلی را ممالک مختلفی تجربه کردند و ژاپن یکی از نمونه های قابل توجهی است که در پژوهش های ایرانی، با توجه به تشابهات تاریخی دو مملکت در آن عهد، خوانش رویدادهای سیاسی ژاپن، به ویژه قانون اساسی و مشروطه آن مملکت اهمیت دارد. در این پژوهش، به سیر تاریخی گذار ژاپن از دوران قدیم و زمام داری مستأصل و متزلزل به عصر جدید و سعی برای برقراری حکمرانی سیاسی نوین (دولت مشروطه) می پردازیم. گذاری که با اندیشه ورزی درباره چگونگی رویارویی با تجدد، ضمن آگاهی از اهمیت و وجاهت سنت های تاریخی جامعه همراه بود. پرسش اصلی و شایان تأمل این است که «مشروطه ژاپن چگونه می خواست میان سنت تاریخی خود و تجدد نوظهور وفاق ایجاد کند و آیا گسست ژاپن از دوران قدیم (سنت) اتفاق افتاد؟». فرض حاکم بر پژوهش چنین است که «در مشروطه ژاپن، روح سنت (تاریخی- سیاسی)، به ویژه جایگاه آسمانی و مقتدرانه امپراتور در پیکره دولت نوآیین حفظ شد و گرچه به لحاظ ترقی اقتصادی و استقرار دولتی مقتدر و تجددطلب، ژاپن توانست از دوران قدیم خود بگسلد، اما از حیث سیاسی یا مشروطیت حکمرانی، قانون اساسی محافظه کار و مصلحت اندیش ژاپن پیوند با سنت را حفظ کرد». پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با نگرشی تاریخی البته با مبنا قرار دادن مفاهیم و نظریات سیاسی، پرسش و فرض مطرح شده را وارسی می کند.
تأمّلی بر روش شناسی آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
253 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون بسیاری از متون معتبر آینده پژوهی به ضرورت استفاده از روش های متنوع در تحقیقات آینده-پژوهی اشاره کرده اند، اما اغلب شیوه ی کاربستِ آن را به ابتکارِ محقّق واگذار کرده اند و بدین لحاظ شاهد نوعی درهم ریختگی در این حوزه است. لذا این پژوهش با هدف کاربست راهبرد روش تحقیق ترکیبی یا زاویه بندی در چارچوب مطالعات آینده پژوهانه ارایه شده است. روش: این پژوهش از دید هدف نظری و رویکرد آن، تطبیقی، تحلیلی و بدیهه گرایی است، همچنین از دید گردآوری داده ها از نوع تحلیلی- اکتشافی استیافته ها: در این نوشتار روش های رایج در آینده پژوهی با نیم نگاهی به کاربردهایِ متصور برای آنها در حوزه های نظامی، مرور شد و از رهگذر لزوم تکثّرگرایی در میان رشته ها و به کمک راهبرد تحقیقات زاویه بندی، سامانی برای روشهای متکثّرِ کمّی و کیفیِ مستعمل در آینده پژوهی ارایه شد و سعی شد، این سامان به دوگانه ی روش های تجریدی (وحیانی) و تجربی تعمیم یابد.نتیجه گیری: در این مقاله نشان داده شد که بهره گیری از رویکرد زاویه بندی، به افزایش صحت و کیفیت پژوهش هایِ آینده پژوهی می انجامد. همچنین با الهام گیری از مثلث بندی، ارتکاظاتی برای آمیختن عقل و نقل در هندسه ی معرفت دینی انجام شد که پیشتر سابقه ای از آن در دسترس محققین نبوده است.
کاربست الگوی ساخت یابی در تبیین دلایل و چرایی ناکامی فعالیت احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی ( 1392-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
34 - 11
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی و تحلیل دلایل ناکامی فعالیت احزاب سیاسی در ایران (سال های 1392-1368) با تکیه بر فرهنگ سیاسی نخبگان و تعامل ساختار/کارگزار نگاشته شد. در الگوی حکمرانی دموکراتیک، احزاب سیاسی با پذیرش انتخابات عمومی تولد یافتند و از آن ها به عنوان فرزندان دموکراسی، بسترساز چرخش مسالمت آمیز قدرت و گردش نخبگان، مشارکت سیاسی نظام مند شهروندان و... یادشده است؛ لذا در توسعه سیاسی دولت ها نقش مؤثر دارند. تأکید ساختار حکمرانی و قانون اساسی بر مشارکت و رقابت سیاسی قانونی و عدم تثبیت و نهادینه نشدن فعالیت حزبی، چالش چندبعدی است که می تواند قواعد بازی های سیاسی و به تبع آن ثبات سیاسی، امنیت ملی و ماهیت حکمرانی را با چالش جدی مواجه سازد؛ ازاین رو ضروری است این مسئله ی پیچیده و تودرتو مورد بازبینی و بازخوانی انتقادی قرارگیرد که چرا کارکرد احزاب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، طی سال های 1368 1392 با ناکامی مواجه شدند؟یافته های پژوهشی با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای اسنادی و بهره گیری از چارچوب نظری ساخت یابی گیدنز حاکی از این بود که در ناکامی و شکست سازوکارهای حزبی در جمهوری اسلامی ایران، محورهای مختلفی نقش دارند. فرهنگ سیاسی نخبگانی اما مؤلفه ای مؤثرتر بوده است. نخبگان سیاسی در ایران بدون آگاهی از کارویژه های حزبی ، بافت و ساخت خاص جامعه ، متأثر از شرایط مقطعی و در دست گرفتن قدرت سیاسی، سازمان های حزبی تأسیس کردند؛ بنابراین احزاب سیاسی نه تنها کارویژه های اصلی خود را در ساختار سیاسی اجتماعی جامعه از دست دادند بلکه به بی اعتمادی نهادی در سطح رقابت های سیاسی منتهی شده اند.
Requirements and Obstacles of the Seminary in the Face of the Discourse of the Islamic Revolution of Iran in the Last Century, Emphasizing the Usuli and Akhbari Ideologies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Revolution of Iran was a significant event that occurred in a dark world during the so-called age of enlightenment following the Renaissance. The revolution introduced a new discourse in an era of tyranny, atheism, and the opiate effects of religion against two major discourses: Liberalism and communism. The core of this discourse is shaped by the pure Islam of Muhammad (PBUH), and all the elements of this discourse stem from that foundation. On the other hand, the source of this discourse is the seminary, which, under the leadership of Imam Khomeini (RA), triumphed and established a luminous era against the prevailing humanistic and secular systems in the world. In this context, the seminary has played a fundamental role in the formation and realization of this discourse, to the extent that one could argue that the victory of the Usulis over the Akhbarism marked the beginning of this discourse's emergence. However, the question that this article addresses is the requirements and obstacles faced by the seminary in relation to the discourse of the Islamic Revolution. The author's hypothesis is that the expansion of Usuli thought and rationalism in the seminary represents the best condition, while the reproduction of Akhbarism and textualism could be the most significant obstacle in confronting this discourse. This research employs discourse analysis to substantiate the hypothesis
قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران با عنوان «محور مقاومت» در نظام قدرت غرب آسیا
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 148
حوزههای تخصصی:
ایران از مهم ترین و تأثیرگذارترین بازیگران در معادلات قدرت در منطقه غرب آسیاست. با توجه به اهمیت منطقه غرب آسیا بازیگران مهم در سطح منطقه ای و بین المللی در تلاش برای افزایش نفوذ در منطقه هستند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مهم ترین بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تأثیرگذار در نظام قدرت غرب آسیاست. به این منظور از چهارچوب نظری قدرت های منطقه ای استفاده شده است. به طورکلی در سطح ساختار، وضعیت «ساختار نظام قدرت بین الملل» و «ساختار نظام قدرت منطقه» و در سطح کارگزار، وزن ژئوپلیتیکی و اهداف راهبردی هریک از بازیگران فرامنطقه ای (ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین) و بازیگران منطقه ای (عربستان و ترکیه)، بر جایگاه ایران در منطقه غرب آسیا تأثیرگذار هستند. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با وجود رقبای مهم منطقه ای و فرامنطقه ای، در حال حاضر ایران جایگاه ژئوپلیتیکی مهم و تعیین کننده ای در گره های شبکه ای غرب آسیا از جمله کشورهای عراق، سوریه و لبنان دارد. ایران از جمله تأثیرگذارترین بازیگران در عراق است، نماینده آن حزب الله نیروی مؤثری در لبنان است. همچنین تلاش ایران برای حفظ حکومت بشار اسد در سوریه در راستای حفظ محور مقاومت و نابودی داعش موفقیت آمیز بوده است.
تحولات تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: از آرمان گرایی تا واقع گرایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
118 - 164
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی پویایی تحولات تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب اسلامی، در پنج دوره زمانی که با تمرکز بر انتقال از آرمان گرایی به واقع گرایی تقسیم بندی شده و به آن می پردازد. سوال اصلی تحقیق این است چگونه و به چه عواملی می توان تحولات در تصمیم گیری در سیاست خارجی ایران از آرمان گرایی در دوران انقلاب اسلامی به سمت واقع گرایی در دوره های بعدی تفسیر نمود؟ به نظر می رسد که تحولات در تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آرمان گرایی به واقع گرایی به عنوان نتیجه تعامل پویا میان عوامل داخلی و خارجی، تحولات در شرایط بین المللی و ارتباط مستقیم با اقتصاد و توسعه ی داخلی نسبت داده می شود. به تعبیر دیگر از یک سو به عوامل داخلی ایدئولوژیک و اجتماعی و از سوی دیگر به تأثیرات شرایط بین المللی و مبحث توسعه و اقتصاد پیوند دارد؛ لذا نتایج نشان از آن دارندکه این تحولات نه تنها ناشی از تغییرات در ایدئولوژی و فرآیندهای داخلی بلکه به عنوان پاسخ به چالش ها و فرصت های جدیدی که در دوران مختلف بروز کرده اند، شکل گرفته اند. تحقیق با استفاده رویکرد نظری سه سطح تصمیم گیری آلیسون که می تواند ترکیبی از نظریات آرمان گرایی، واقع گرایی را پوشش دهد به تحلیل و تبیین فرآیندهای پیچیده تحولات تصمیم گیری درسیاست خارجی ایران می پردازد؛ رویکرد توصیفی – تحلیلی و مطالعه موردی است؛ وازمنابع معتبر تاریخی، سیاسی و اقتصادی به منظور حمایت از تحلیل ها و استدلال ها استفاده خواهد شد؛ و هدف نهایی تحقیق ارزیابی این تحولات با تأکید بر تأثیرات آن بر فرآیند سیاست های خارجی ایران خواهد بود.
تحول در مواضع سیاسی و اجتماعی جنبش آزادیبخش مردم ایران/جاما ( 1342-1357): از سوسیالیسم خداپرستانه تا انقلاب و حکومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در این تحقیق، تلاش شده است تا بازتولید کشمکش های گفتمانی و سیاسی در جامعه معاصر ایران و ضرورت بازاندیشی در میراث فکری آنها مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه این کشمکش ها بخشی جدایی ناپذیر از فرآیندهای اجتماعی و تاریخی بوده اند، واکاوی و تحلیل مواضع سیاسی-اجتماعی گروه ها و جریان های تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جنبش آزادی بخش مردم ایران (جاما) یکی از این جریان های تأثیرگذار است که در برهه ای حساس از تاریخ کشور، در قالب یک گفتمان خاص به ارائه دیدگاه ها و راهکارهایی برای تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پرداخته است. از این رو، بیان مواضع جاما نه تنها پاسخی به نیازهای جامعه پژوهشی برای درک عمیق تر این جنبش است، بلکه ابزاری برای بازشناسی و تحلیل تحولات تاریخی و فکری در ایران معاصر نیز به شمار می آید. مسئله اصلی این تحقیق، تحلیل مواضع سیاسی-اجتماعی جاما و بررسی تحولاتی است که این مواضع در جریان تحولات تاریخی و گفتمانی تجربه کرده اند. هدف این پژوهش، شناسایی و واکاوی ریشه ها، ویژگی ها و تأثیرات گفتمان جاما در تاریخ معاصر ایران است. همچنین، تحقیق حاضر قصد دارد به تبیین نحوه تطور این مواضع از یک گفتمان سوسیالیستی-توحیدی به گفتمانی اسلامی در دوره منتهی به انقلاب اسلامی بپردازد.روش و رهیافت: در تحقیق پیش رو، برای جمع آوری و گردآوری داده ها و سنجش صحت و سقم آنها از روش تحقیق تاریخی استفاده و در بخش تحلیل و تفسیر متون نیز به هرمنوتیک زمینه مند و قصدگرای اسکینر تاسی شده است. با تأسی به رهیافت اسکینری که تفسیر متن و فهم معنای آن را از طریق مطالعه متون و شناخت زمینه اجتماعی و سیاسی با تکیه بر «شیوه عمل بیانی» یا «کنش گفتاری» ممکن می داند، کوشش شده تا مواضع این جنبش و تحول از سر گذرانده شده بیان شود. در رویکرد زمینه باور و هرمنوتیک قصدگرای اسکینر معانی اصطلاحات و مفاهیم و گزاره های هر دوره تاریخی منوط و محدود به آن دوره هستند و برای نیل بدین مقصود باید جریان ها و گرایش های فکری، مباحث و استدلال های رایج و پرسش ها و پاسخ های مطرح در آن دوره را مورد تحقیق قرار داد. ازاین رو به حوادث و وقایع زندگی و زمینه فکر و عمل گردانندگان تشکیلات جنبش به مثابه سوژه های تاریخی توجه شده است.یافته ها: جاما بر اساس تحلیل دورانی خود، جامعه ایران را در آستانه گذار به یک تحول اجتماعی ارزیابی و در راستای تحقق آن، برنامه ای را مبتنی بر یک ایدئولوژی تبلیغ می کرد. این ایدئولوژی مورد نظر، سوسیالیسم بر پایه خداپرستی ای بود که ضمن توجه به سوسیالیسم اخلاقی و انسانی بر هویت دینی در شکل توحیدی تأکید داشت. همچنین جاما در عرصه سیاسی به دنبال براندازی نظام سلطنتی و استقرار حکومت عدل و کار در قالب نظامی دموکراتیک و در عرصه های اجتماعی و اقتصادی به دنبال تحول و تحققی سوسیالیستی با محوریت تامین حقوق و آزادی های اساسی مردم بود. استراتژی گذار در برنامه مذکور نیز، بر این پایه استوار بود که به دلیل عدم شایستگی نظام کهنه در جوابگویی به خواست های مردم و ناتوانی طبقات اجتماعی در تصاحب قدرت از مسیر کلاسیک، باید یک گروه سیاسی و انقلابی با تکیه بر مشی قهرآمیز و مسلحانه از طریق مبارزه فراگیر و دامنه دار قدرت سیاسی و حکومتی را از طبقه حاکم سلب، جانشین آن شده و تحول و دگرگونی در کلیه شئون اجتماعی را محقق سازد. جامایی ها در شروع دوره دوم فعالیت های خود در چند سال منتهی به انقلاب اسلامی سال 57، مواضع سیاسی اجتماعی گفته شده را در گفتمانی اسلامی و در قالب انقلاب و حکومت اسلامی تعریف و دنبال کردند.نتیجه گیری: ویژگی های فضای زبانی-گفتمانی و فکری-اجتماعی و زمینه سیاسی-تاریخی حاکم از جمله ناکامی دولت ملی و سقوطش بوسیله کودتا، تشدید تنش های سیاسی، صف آرایی موافقان و مخالفان نظام شاهنشاهی، نزاع های گفتمانی سنتی و مدرن، عدم توفیق رویه های سیاسی، سرکوب اعتراضات و به خصوص وقوع رخداد 15 خرداد 42، توسل به طرح ترور توسط گروه های مبارز، ایجاد سازمان هایی با تفکرات رادیکال، گسترش اندیشه مبارزه قهرآمیز، رشد و گسترش جنبش روحانیت در تعیین مواضع سیاسی اجتماعی جاما و تحول در آن مواضع تاثیرگذار بود.