فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۱۶۶-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی به عنوان بُعدی از برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیازمند راهبردی روشن برای دستیابی به اهداف است. سؤال اصلی اینجاست که برنامه های شش گانه تا چه اندازه بر ریل راهبردهای توسعه اقتصادی مشی کرده اند و راهبرد غالب آنها چه بوده است؟ یافته های مقاله که با روش مطالعه اسنادی و با بررسی برنامه ها از زاویه راهبردهای توسعه اقتصادی به دست آمده نشان می دهد که فقدان راهبردی معین برای توسعه اقتصادی و سایه افکنی سیاست های تعدیلی و لیبرالی بر سر اغلب برنامه ها، دو آسیب راهبردیِ جدی این برنامه هاست. فقدان نگاه راهبردمحور و فاصله گرفتن برنامه ها از خط مشی اسلامی موجب شد تا قطار توسعه اقتصادی بر ریل واحدی سیر نکند و در عمل، سیاست های تعدیلی برنامه ها را از مسیر توسعه توأم با عدالت و رفاه منحرف کند. راه برون رفت از این وضعیت، تربیت انسانِ مناسب پیشرفت اسلامی، احیای ابزارهای عدالت توزیعی اسلامی (دولت و مردم) و تقویت نهاد مالکیت است.
شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء همبستگی ملی با رویکرد تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
7 - 34
حوزههای تخصصی:
تأکید بیش ازحد بر مسئله قومیت باعث می شود تا واقعیت مهم تری یعنی ملت و ملیت فراموش شده و به مرور زمان قوم، گروه قومی و قومیت به مظهر وفاداری و تعلق خاطر تبدیل شود. ازاین رو لازم است تا ضمن توجه به مسئله قومیت و مشکلات اقوام، بر پدیده مهم تر ملیت و همبستگی ملی تأکید شود چرا که ملیت چتر بزرگ تری است که همه اقوام را دربرمی گیرد. این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. در این تحقیق تأثیر پنج عامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی – مذهبی و فرهنگی بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و بررسی واقع گردیده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، توصیفی تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ساکنین شهرهای استان سیستان و بلوچستان می باشد که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه محاسبه و انتخاب شده اند. مقدار آلفای کرونباخ برای سوالات پرسشنامه برابر با 945/0 محاسبه گردید که نشان دهنده پایایی بالای آن می باشد. به منظور بررسی فرضیات مطرح شده از آزمون تی تک نمونه ای و دو نمونه ای استفاده گردیده است. در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن به رتبه بندی عوامل پرداخته ایم. نتایج تحقیق حاکی از این است که هر پنج عامل مطرح و فرض شده بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان تأثیرگذارند و هیچ تفاوت معناداری در نظرات پاسخ دهندگان از حیث جنسیت، قومیت و مذهب ایشان وجود ندارد.
سرمایه اجتماعی و توسعه اجتماعی در دولتهای متکی بر اقتصاد رانتی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
91 - 114
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی که با مفاهیمی چون اعتماد و همکاری بین اعضای جامعه از آن یاد می شود، چه رابطه ای با توسعه اجتماعی در دولت های رانتی دارد. در دولتهای متکی بر اقتصاد رانتی که حصول درآمدها در آنها غالبا از طریق رانت یا فرصت انحصاری حاصل از تسلط بر منابع درآمدی حاصل از استخراج، تولید و فروش مواد یا محصولات پدید آمده است، زمینه برای استقلال مالی دولتها از جامعه و ظهور نوعی اقتصاد دولتی و شبه دولتی فراهم می گردد. در چنین شراطی زمینه اعتماد متقابل و همکاری سالم، شفاف و رقابتی در جامعه تضعیف می گردد و دولتها نیز به دلیل احساس بی نیازی از پاسخگویی در قبال جامعه به تضعیف و تخریب هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی می پردازند. پیامد این وضعیت، عقب ماندگی در توسعه اجتماعی یا شکل گیری توسعه اجتماعی نامتوازن است که در قالب آن با وجود حصول به برخی شاخصهای کمی توسعه اجتماعی، شاخصهای کیفی عمیقا رشد نیافته و بحران زده باقی می مانند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی روند تخریب سرمایه اجتماعی در دولتهای مبتنی بر اقتصاد رانتی و ارتباط آن باتوسعه نیافتگی اجتماعی یا شکل گیری توسعه اجتماعی نامتوازن را بررسی خواهد کرد.
هویت سازی زنان در دفاع مقدس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
199 - 210
حوزههای تخصصی:
هویت هر آدمی متفاوت و خاص، همانند اثر انگشت اوست. همانطور که انسان ها، هویت های متفاوت جامعه را شکل می دهند. هویت های انسان ها هم در کنار هم فرهنگ ساز می شود. وقتی یک جامعه فرهنگ غنی دارد یعنی هویت افراد آن جامعه از ثبات و ارزش والایی برخوردارند و بنیاد این هویت و فرهنگ از خانواده و ریشه ی آن از مادر(یک زن) نشات می گیرد که باعث پردازش شخصیت و هویت سالم و غنای فرهنگی می گردد. جمع هویت افراد، هویت اجتماع را شکل می دهد و فرهنگ هویت ساز بر انسان ها تأثیر می گذارد. شخصیت ها، نشانگر واقعیت های جامعه ای هستند که در آن زندگی می کنیم و«جنسیت» به عنوان یکی از عناصر اصلی سازنده شخصیت است. آفرینندگی، ویژگی فطری زن است لذا هویت سازی زنان در تمامی عرصه ها نمودار است از این روی در این مقاله به هویت سازی زنان در دفاع مقدس توجه شده است.
دولت و زبان استعاره ای در سیاست (با تأکید بر سخنرانی تنفیذ رئیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
42 - 23
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یکی از منابع مهم در شکل گیری تجارب و نظام های معنایی هیچ گاه «خنثی» نیست و معنا همان قدر که از «متن» ناشی می شود، از بافت یا زمینه های اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیر می پذیرد. این واحدهای زبانی در کنار بافت موقعیتی رابطه ای را بین متن و ایدئولوژی برقرار می کند که با «استعاره» به جامعه القا می شود. پرسش اصلی این است که زبان دولت سیزدهم از چه قالب استعاره ای در فضای ذهنی سیاست استفاده می کند؟ فرضیه بر آن استوار است که دلالت های فرا زبانی و شیوه های درونی واحدهای گفتاری دولت از دو مفهوم آگونیست اخلاقی و آنتاگونیست سیاسی تشکیل شده است. یافته ها نشان می دهد شکل گیری این حوزه های معنایی با استفاده از استعاره های مفهومی بین دو حوزه «مبدأ برخورد» و حوزه «مقصد دولت» و طرح واره انتزاعی نیرو – پویایی، الگوهای برخورد، مانع، ظرف، اجبار، نیروی مخالف و حلقه، مقوله بندی و مفهوم سازی شده است. ازاین رو یک هستی اِعمال کننده نیرو مورد توجه کانونی قرار می گیرد. در این میان، هستی زورمند، آنتاگونیست است که تمایل ذاتی آن به سوی عمل است؛ در مقابل آگونیست به سوی بی عملی و تأثیرپذیری حرکت می کند. در سخنرانی تنفیذ رئیسی دشمنی دشمنان (آنتاگونیست) و پایان دادن به بی عملی (آگونیست اخلاقی)، مسیری است که با نوعی حکمرانی نوین در امر سیاست همراه است. در این قالب ذهنی، طرحواره های تصویری «داخل - خارج»، «جزء - کل» و «حلقه» با کلید استعاری «برخورد» زبان استعاری دولت سیزدهم را تشکیل می دهد. این پژوهش به روش «پراگلجاز» و با استفاده از چارچوب نظری استعاره های مفهومی، زبان استعاری دولت را بررسی می کند.
لغو تصویب معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای توسط روسیه و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
273 - 255
حوزههای تخصصی:
در 3 نوامبر 2023 دولت روسیه طی نامه ای به دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که تصویب خود نسبت به معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای را لغو می کند. روسیه این معاهده را در سال 1996 امضا و در سال 2000 تصویب کرده بود. اقدام روسیه با اعتراض برخی کشورها و سازمان های بین المللی مواجه و تضعیف کننده نظام منع گسترش و خلع سلاح هسته ای تلقی شد. میزان مشروعیت اقدام روسیه در چارچوب موازین و مقررات بین المللی و آثار و پیامدهای مختلف این اقدام پرسشی است که این مقاله به بررسی و ارزیابی آن پرداخته است. روش پژوهش مورد استفاده ترکیبی از دو تکنیک تحلیل حقوقی و روند پژوهی است. با این رویکرد در تجزیه و تحلیل میزان مشروعیت اقدام روسیه، روش کار عبارت از استنباط حکم از طریق استناد به مقررات، عرف و رویه های ذیربط بوده و شیوه تجزیه و تحلیل در بخش ارزیابی پیامدهای اقدام مورد بحث، دائر بر بهره مندی از تکنیک روندپژوهی است. یافته های کار حاکی از آن است که از منظر حقوقی منعی برای لغو تصویب معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای به وسیله روسیه وجود نداشته است. با این وجود، اقدام روسیه ضمن اینکه موجب تغییر وضعیت حقوقی این کشور در ارتباط با معاهده می شود، این اقدام می تواند تبعات منفی بر چشم انداز آتی رژیم عدم اشاعه و خلع سلاح هسته ای و امنیت بین المللی در پی داشته باشد.
جنگ های شبکه ای و بازدارندگی: مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰ (پیاپی ۸۰)
175 - 212
حوزههای تخصصی:
تحول جنگ ها و شکل گیری گونه ای جدید از آن با عنوان جنگ های شبکه ای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغه ای اساسی در میان کشورها شده است، اما ادبیات روابط بین الملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه نداده است. پرسش این است که بازدارندگی در برابر جنگ های شبکه ای چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیه مقاله این که بازدارندگی شبکه ای با تمرکز بر معادله قدرت متمرکز تهدید، با عنوان بازدارندگی شبکه ای تمرکزگرا، ابزاری کارآمد در برابر جنگ های شبکه ای محسوب می شود. برای بررسی این فرضیه از روش ابداکشن در قالب نظریه پیچیدگی آشوب بهره گرفته می شود. در این پژوهش، رفتار سیستم بین الملل در قالب سیستم های انطباقی پیچیده باز گفت می شود و با توجه به تغییر شکل نظم به نظم شاخه ای و دگرگونی های ایجاد شده به تبع آن، بازدارندگی شبکه ای تمرکزگرا به عنوان نمونه ای نوآورانه از موج ششم بازدارندگی مدل سازی می شود و کارآمدی آن در وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در شبکه منطقه ای غرب آسیا مورد بررسی قرار می گیرد.
طراحی الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی در سیاست خارجی جمهوری بر اساس عملیات وعده صادق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرطراحی الگوی بازدارندگی امنیتی درسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس عملیات وعده صادق می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش گردآوری داده ها، اکتشافی وبه لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته است. روش گردآوری داده ها وتحلیل دربخش کیفی از نوع مصاحبه و جهت تحلیل از روش تماتیک و در بخش کمی پرسشنامه و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحب نظران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، ژئوپلیتیک و تعدادی از نخبگان نظامی می باشند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی ازنظرات 16 خبره(10 استاد دانشگاه و 6 نظامی) و در بخش کمی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران از 225 نفر از کارشناسان مرتبط استفاده گردید.نتایج نشان داد الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی ایران دارای چهار بعد اصلی شاخص های ورودی، فرآیندها، خروجی و پیامدهای سیستم است. شاخص های ورودی (حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و جنگ غزه) دارای ابعاد حقوقی و نظامی- سیاسی؛ فرآیندها (انجام عملیات وعده صادق) شامل پاسخ حداقلی ایران و پدافند حداکثری رژیم صهیونیستی، دشواری شرایط برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و افزایش شکاف میان رژیم صهیونیستی و آمریکا؛ شاخص های خروجی سیستم (افزایش بازدارندگی ایران) شامل بازطراحی نظام بازدارندگی در منطقه از سوی جبهه مقاومت، بازطراحی الگوی حکمرانی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، بعد قدرت نرم، بعد اقتصادی و تغییر دکترین هسته ای ایران و نهایتاً باخورد یا پیامد شامل تلاش برای باثبات سازی سیستم امنیت منطقه خاورمیانه می باشد.
ایالات متحده و تیرگی رابطه ایران و مصر (1357-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
46 - 64
حوزههای تخصصی:
همگرایی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا از مؤلفه های داخلی و بین المللی متأثر است. روابط دو کشور مهم ایران و مصر در این منطقه در 4 دهه اخیر متأثر از این عوامل در وضعیت واگرایی قرار گرفته است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که ایالات متحده به عنوان نیروی سوم و مداخله گر فرامنطقه ای چگونه در تیرگی روابط دو کشور ایفای نقش می کند. به نظر می رسد ایالات متحده به عنوان بازیگری جهانی از طرق مستقیم و غیرمستقیم بر تصمیم سازی های سیاسی مصر موثر بوده و تداوم تیرگی رابطه دو کشور را موجب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایالات متحده باهدف کنترل گسترش انقلاب اسلامی در جهان عرب (به علت ماهیت ضداستکباری انقلاب اسلامی و دشمنی آشکار با اسرائیل یا همان قدرت نرم ایران) تلاش کرد تا از با تهدید مصر و قطع کمک های اقتصادی و ایجاد فشار بر مصر برای پیوستن به ائتلاف ناتوی عربی و یا ترساندن از برنامه هسته ای ایران و دامن زدن به ایران هراسی و از طریق کنش گفتاری در راستای ایجاد امنیت برای اسراییل، رابطه میان دو کشور در وضعیت واگرایی باقی مانده و به تبع آن نظم منطقه ای درونزا تحقق نیابد.
خصوصیات روان شناختی نتانیاهو و تأثیر آن بر رویکرد اسرائیل در جنگ غزه (2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
169 - 189
حوزههای تخصصی:
جنگ غزه که متعاقب عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023 به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی را دچار غافل گیری نمود، بار دیگر موجب نمایان شدن افعال تهاجمی، فرصت طلبانه و غیرستیزانه رژیم صهیونیستی در برابر دیدگان جهانیان شد. در این مقاله به دنبال تبیین و تشریح رویکردهای اسرائیل در این جنگ، از طریق بررسی تأثیر خصوصیات شخصیتی نتانیاهو بر سیاست خارجی اسرائیل می باشیم. برهمین اساس، پرسش اصلی این است که: اولاً خصوصیات روان شناختی نتانیاهو شامل چه مواردی است؟ و دوماً تأثیر این ویژگی های روان شناختی بر رویکرد اسرائیل در جنگ غزه چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش نیز به این شرح است که خصوصیات روان شناختی نتانیاهو، خصوصاً مواردی مانند پیچیدگی مفهومی و انسجام شناختی موجب رفتار تهاجمی و گسترش گر اسرائیل در این جنگ شده و جلوه های آن را می توان در رد پیشنهاهای آتش بس، کشتار و بمباران بی وقفه نوار غزه، عدم توجه به فشارهای داخلی مانند مطالبات خانواده های گروگان ها و همچنین بی توجهی به فشارهای بین المللی حتی از سوی آمریکا؛ مشاهده نمود. در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- تبیینی می باشد، به صورت تلفیقی از برخی نظریه های روان شناسی شخصیت و روان شناسی شناختی، بهره خواهیم بُرد.
جایگاه انرژی گاز در شکل دهی به الگوهای رقابت و همکاری ایران در عرصه بین المللی (2010- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۹)
55 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه مصرف فزاینده انرژی توسط اقتصادهای نوظهور، ایران با دارا بودن منابع گازی بزرگ و کسب رتبه دوم جهانی، فرصت خوبی برای افزایش تولید، صادرات و درآمدهای ناشی از صادرات گاز دارد. بدین ترتیب ایران در زمینه گاز با برخی از کشورها رابطه رقابت و همکاری پیدا می کند. این ظرفیت ها سبب می شود تا چنین پرسشی مطرح شود که سهم صادرات گاز ایران در بازارهای بین المللی در سال های 2010-2020 از منظر الگوی رقابت و همکاری در عرصه بین المللی چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ فرضیه پژوهش بدین صورت است که ایران به دلیل حجم پایین صادرات گاز نتوانسته است در رقابت با کشورهای روسیه، قطر برای به بازارهای بزرگ انرژی هند و چین ورود کند و از صادرات گاز به عنوان یک اهرم مؤثری در سیاست خارجی خود بهره ببرد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به بررسی جایگاه انرژی گاز در سیاست خارجی ایران می پردازد.
بنیان های ژئوپلیتیکی رقابت ایالات متحده آمریکا و چین در آسیا-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
53 - 81
حوزههای تخصصی:
رشد سریع اقتصادی چین در پرتو به کارگیری یک استراتژی کارآمد ملی باعث شده است که چین به طور متوسط هر هشت سال یک بار تولید ناخالص داخلی خود را دوبرابر کند. چین به بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده تبدیل شده است. بزرگترین منبع واردات و سومین بازار صادراتی ایالات متحده است. ظهور چین در دو دهه گذشته، چشم انداز سیاست جهانی را بازسازی کرده است. تنش فزاینده بین ایالات متحده و چین با توجه به این واقعیت که ایالات متحده و چین هم از نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر ایدئولوژیک با یکدیگر در حال هستند، یادآور رقابتهای آمریکا با شوروی سابق در دوران موسوم به جنگ سرد است. نظر به اهمیت آسیا – پاسیفیک در کلان روندهای ژئوپلیتیکی این مقاله در صدد است باروش توصییفی و تحلیلی و استفاده از منابع در دسترس، بنیان های ژئوپلیتیکی رقابت ایالات متحده آمریکا و چین در آسیا-پاسیفیک بپردازد. یافته ها نشان می دهد ایالات متحده و متحدان خود در جبهه ژئواستراتژیک بحری سعی در ایجاد محدودیت و چالش برای چین به عنوان یک قدرت بری تاثیرگذار بر فرآیندهای منطقه ای و جهانی هستند. چین که خود را در محاصره متحدان آمریکا می بیند سعی دارد با بکارگیری استراتژیهای ژئوپلیتیکی متفاوت زنجیره متحدان آمریکا در اطراف خود را گسسته و با ورود به مناطق مختلف جهان، آمریکا و متحدان غربی آن را به چالش بکشد.
وضعیت مقاومت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در پرتو قوانین و اسناد بالادستی و چالش های وضعیت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 200
حوزههای تخصصی:
در چهار دهه گذشته، کنشگری مقاومت جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا که از آن به «مقاومت منطقه ای» یاد می شود فارغ از دستاوردهای مهمی که به همراه داشته با خلأهایی نیز همراه بوده است. ارزیابی این فرایند و تبیین بایسته های مقاومت منطقه ای ج. ا. ایران به مثابه قلب تپنده محور مقاومت برای کنشگری آینده مهم بوده و مسئله پژوهش حاضر را تشکیل می دهد؛ ازاین رو در این مقاله تلاش شده است ضمن مطالعه و تحلیل برخی از مهم ترین قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ایران، قانون اساسی، سند چشم انداز و بیانیه گام دوم انقلاب، رویکردهای موجود در قوانین و اسناد بالادستی و عملکرد کلی کشور در ترسیم و تبیین وضعیت مطلوب مقاومت منطقه ای ج. ا. ایران و روش نیل به آن مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد. انجام این پژوهش از این حیث که موجب بازخوانی سیاست های کلی نظام و بایسته های ج.ا.ایران در قبال محور مقاومت جهت نیل به وضعیت مطلوب می گردد از اهمیت نظری و کاربردی برخوردار است. تحقیق پیشِ رو اکتشافی است. این تحقیق از حیث نوع، توسعه ای و کاربردی است. برای گردآوری داده ها، از تکنیک اسنادی - کتابخانه ای استفاده شده و برای تحلیل داده ها نیز از روش کیفی و از رویکرد توصیفی و تحلیلی بهره برده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که ج. ا. ایران در چهار دهه گذشته بیشتر از رویکرد ژئوپلیتیکِ محدود و غیرسینرژیک در مقاومت منطقه ای خود استفاده کرده است. اگرچه این رویکرد موفقیت های مهمی را به دنبال داشته اما با چالش هایی نیز روبه رو بوده است، این در حالی است که طرف غربی با کاربست یک جنگ ترکیبی سینرژیک و چندجانبه در صدد برآمده است از ترکیب دو رویکرد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک در استراتژی ضد محور مقاومت علاوه بر پیگیری موفقیت هایی در سطوح نیمه سخت به طراحی یک مدل توسعه و کنش ترکیبی بپردازد. در این بین، داشتن یک تصویر هماهنگ از آینده ایران و مقاومت بر قوانین و اسناد بالادستی اولویت دارد، در این راستا کاربست راهبردهای تنیده از ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک برای طراحی بازدارندگی ترکیبی، ضرورت جایابی نوین ایران در زنجیره ارزش بین الملل در دوران پسا نفت شیل و توجه به استراتژی آمریکا برای مهار چین و تأثیر این مؤلفه ها بر وضعیت مقاومت منطقه ای ایران از اهمیت برخوردار است.
تحول در دیپلماسی اقتصادی برزیل و الزامات آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برزیل به عنوان کشوری که در دهه 1980 جزو بزرگترین بدهکاران دنیا محسوب می شد، از اواسط دهه 1990 با اصلاحات اقتصادی توانست مسیر پیشرفت و توسعه را با سرعتی کم نظیر بپیماید؛ اما دیپلماسی اقتصادی برزل در طی کمتر از یک دهه گذشته از سیاست های بسته عبور کرده و خواهان ادغام در نظم اقتصادی جهانی است. لذا پرسش مقاله حاضر این است که چگونه دیپلماسی اقتصادی برزیل از حمایتگرایی گذار و به سمت ادغام در اقتصاد جهانی حرکت کرده و ارتباط آن با ایران چیست. با به کار گیری نظریه وابستگی متقابل پیچیده در تحلیل دیپلماسی اقتصادی برزیل ، مشخص شد که این کشور ضمن کنار گذشتن سنت حمایتگرایی و گرایش به ادغام در ژئواکونومی جهانی، به تنوع سازی در شرکای خود در قالب توافقنامه های تجاری، کاهش اتکای صرف به مرکوسور، تقویت ورود سرمایه خارجی و حضور سرمایه گذارن برزیلی در خارج از مرزها، اتخاذ سیاست چندجانبه گرایی در قالب نهادهای بین المللی، کاهش نرخ تعرفه و موانع غیر تعرفه ای پرداخته است؛ لزوم انعقاد پیمان های تجارت ترجیحی و خصوصا آزاد میان ایران و برزیل، ایجاد ظرفیت صادراتی با توجه به مکمل بودن اقتصاد دو کشور و نیز عبور از چالش هایی از قبیل نرخ تعرفه و همکاری در جهت چندجانبه گرایی در قالب نهادهایی چون بریکس، مواردی هستند که به عنوان مسیر جهش و تقویت حوزه سیاستگذاری خارجی ایران در قبال برزیل را نشان می دهند.
چگونگی شکل گیری روایت انقلاب اسلامی ایران از منظر تئوری ساخت روایت با تأکید بر نقش رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
154 - 133
حوزههای تخصصی:
جایگاه رسانه و روایت در قالب بندی حافظه تاریخی و هویت جمعی در نظریه های تبیین کننده انقلاب اسلامی ایران کمتر موردتوجه بوده است. ازهمین رهگذر، پژوهش حاضر به بررسی روند شکل گیری روایت پیرامون انقلاب اسلامی پرداخت و از ملاحظه نظری ساخت روایت برای روشن کردن پویایی های موجود استفاده کرد. سؤال پژوهش این بود که نقش رسانه های رسمی، رسانه های غیررسمی، نخبگان سیاسی، رویدادها و زمینه های اجتماعی-سیاسی در ساخت و انتشار روایت انقلاب اسلامی چه بوده است. با روش شناسی توصیفی-تحلیلی، یعنی با توصیف بستر تاریخی انقلاب اسلامی و با تحلیل مؤلفه های روایی و دلالت های آن ها نتایج نشان داد که باوجود مجهز بودن پهلوی دوم به طیف وسیعی از رسانه های رسمی (رادیو، تلویزیون، روزنامه و کتب) برای تبلیغات و تثبیت روایت پهلوی، به دلیل ضعف و تناقض ایدئولوژیکی، با روایت شکست روبه رو شد و رسانه های غیررسمی (نوارکاست، اعلامیه، مساجد و منابر) و نخبگان سیاسی با رهبری امام خمینی (ره) با ایدئولوژی برآمده از بافت فرهنگی و دینی جامعه ایران، بر برداشت ها و نگرش های عمومی و ساخت روایت، در طول و بعد از انقلاب اسلامی تأثیر گذاشتند. به عبارتی تأثیر متقابل رسانه های غیررسمی و روایت های تاریخی در شکل دادن به رویدادهای انقلابی مهم بوده و نشان می دهد که روایت در انقلاب اسلامی نقش مهمی در شکل گیری و ترویج گفتمان انقلابی و هویت بخشی به آن داشته است.
خوانش تمدنی انسان اقتصادی از منظر سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه و بررسی انسان اقتصادی از منظر غرب و انسان اقتصادی اسلامی (و عرفانی) تمدن ساز با استفاده از حدیقه سنایی است. اقتصاد کلاسیک، انسان را حداکثرکننده منفعت شخصی تعریف می کند و ویژگی اصلی انسان را نفع طلبی می داند؛ درحالی که مبانی ارائه شده توسط سنایی برای الگوی انسان اقتصادی، مبتنی بر بیشینه سازی بهره مندی مادی و معنوی و آخرتی بوده و حرص و زیاده خواهی را مانعی برای تعالی انسان معرفی می کند. درواقع انسان اقتصادی ازنظر سنایی مبتنی بر ارزش ها و هنجارها بوده و تنها در این صورت می تواند تمدن اسلامی را شکل دهد. او علاقه انسان به حرص و طمع را مانع توزیع مطلوب مال و ثروت می داند. سنایی اعتقاد دارد که به دست آوردن مال و ثروت باید حد و حدود داشته باشد و برای ثروت اندوزی و مازاد بر نیازهای ضروری دنیا نباشد. پژوهش حاضر مترصد آن است که با بررسی و تحلیل به این سؤال که تفاوت انسان اقتصادی از منظر غرب با انسان اقتصادی اسلامی- عرفانی تمدن ساز حدیقه چیست پاسخ دهد؟
ایده تمدنی نهضت امام خمینی ره ، انقلابی در برابر سوژه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرب در دوران جدید خود و از حوالی قرن هفدهم، با تحولات اجتماعی، سیاسی و فلسفی عظیم و با عبور از خوانش مقدس از هستی و با تأکید بر محوریت انسانِ منقطع از وحی و اصالت دادن به فاعلِ شناسا، هر نوع تفسیر متافیزیکی از عالم را با چالش هایی جدی مواجه کرد. در کنار آن، جنبش اصلاح دینی از حدود قرن شانزدهم و ورود علم تجربی به زندگی بشر و جایگزینی آن با وحی و عقل، امر قدسی را بیشتر به محاق برد. این سیر، انسانِ جدیدی محقق کرد که در اینجا سوژه مدرن نامیده می شود. این هویت جدید، به تدریج به عالم اسلام نیز وارد شد و پرسش هایی بی سابقه ایجاد کرد. در نقطه مقابل و پیش از ظهور سوژه مدرن، انحطاطی تاریخی دامن عالمِ اسلامی را گرفته و پاسخ به این پرسش های تمدنی را دوچندان دشوار نموده بود. در این میان ایده تمدنی امام خمینی – در ادامه جنبش های اصلاحی اسلامی و در قالب نهضت اسلامی مردم ایران ظهور کرد. این نوشتار در تلاش است به این سوال پاسخ دهد که آیا این ایده می تواند ضمن تبیینِ امکان بازگشت اندیشه توحیدی به زندگی بشر، حیات او را در همین عصر و بدون نیاز به ارتجاع، آن هم در بستری اجتماعی، معنادار کرده، امکان تاریخی جدیدی برای تحقق تمدنی متفاوت از تمدن غرب ایجاد کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که پاسخ مثبت است و پشتوانه فکری نهضت امام خمینی بر اساس مولفه های مشخصی، انسانِ متفاوتی از سوژه مدرن تبیین کرده و امکان تمدن سازی اسلامی را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر بنیادی و تحلیلی است که با شیوه عقلی و نقلی و روش کتابخانه ای به تحلیل محتوا پرداخته است.
بازآرایی متغیرهای موثر بر روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا از منظر نظریه زمینه ای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
257 - 279
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و ایالات متحده آمریکا از منظرهای مختلف و توسط پژوهشگران متعدد مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است و روایت های متعددی در خصوص علل و زمینه های منازعه دیرپای دو کشور ذکر شده است. شناخت بافتار (زمینه و زمانه) روابط دو کشور بدون دستیابی به منظومه عوامل موثر بر این حوزه به آسانی مقدور نیست. از سوی دیگر متغیرهای متعددی در حوزه های متکثر بر این بخش اثرگذار هستند که بازنمایی جامع و مانع آین حوزه را با مشکل مواجه می کند. بازآرایی متغیرهای موثر بر روابط ایران و آمریکا، محل پرسش اصلی این پژوهش است. برای انجام این پژوهش رویکرد کلاسیک نظریه زمینه ای انتخاب گردید و پس از مصاحبه با خبرگان این حوزه و دستیابی به اشباع نظری در پژوهش، نتایج حاصل شده در قالب وقایع، مفاهیم و مقوله های اصلی بازآرایی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، مقوله های تضاد ساختاری جمهوری اسلامی، تجدیدنظرطلبی جمهوری اسلامی در ساختار نظام بین الملل، پیمان ابراهیم و وزن گذشته تاریخی روابط دو کشور مهمترین حوزه ها هستند که به نوعی می توان در ذیل مقوله تضاد ایدئولوژیک ایران و آمریکا قرار داد.
رهیافتی بر الگوی عملیاتی راهبرد مقاومت در انگاره «جمهوری اسلامی دولت مقاومت» در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۶۴-۳۵
حوزههای تخصصی:
به منظور ضرورت عملیاتی سازی اندیشه مقاومت به عنوان عنصر راهبردی جمهوری اسلامی پرسشی بدین صورت طرح می گردد: الگوی عملیاتی راهبرد مقاومت در جمهوری اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای چیست؟ این پژوهش به روش کیفی به صورت تحلیل مضمون به دنبال پاسخ بدین پرسش بنیادین است. یافته مبیین آن است؛ تمرکز بر مسائل اصلی، تبیین مزایای مقاومت، اصالت تکلیف، حفظ اتحاد، بصیرت و استحکام ساخت درونی در اندیشه آیت الله العظمی خامنه ای کانونی ترین مولفه هایی می باشند که منجر به عملیاتی شدن راهبرد مقاومت در جمهوری اسلامی می شوند. هر یک از این مولفه ها به سبب برخورداری از خصوصیاتی ویژه یا مشترک از قبیل علت ضرروی، مقوم یا محافظ ارتباط معناداری با همدیگر در جهت تحقق راهبرد مقاومت پیدا می کنند. بدین جهت در منظومه فکری آیت الله العظمی خامنه ای الگوی ویژه ای برای عملیاتی سازی راهبرد مقاومت شکل می گیرد.
تحلیل گفتمان فوکویی؛ امکان و امتناعی برای تبیین اندیشه ها
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 55
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو بنا به چندوجهی بودن خاستگاه فکری و اثرپذیری اش از افراد و مکاتب مختلف، نظام فکری منحصر به فردی را پایه ریزی کرده است که به دلیل فراهم نبودن فرصت یا فقدان ارائه نظام مند آنها، امروزه تبدیل به جعبه ابزاری شده است که هر محققی با الهام از آن چهارچوب هایی خاصی را تدارک می بینید. مساله این مقاله فهم امکان یا امتناع استنباط و ستخراج چهارچوبی از آرای فوکو برای فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی) در قالب تحلیل گفتمان فوکویی است که مقاله با اتکا به روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه می رسد که بهره گیری از این قالب امکان فهم و تبیین آرا و اندیشه ها را دارد اما اولاً از تبیین آرای اندیشمندانی که فراساختاری و پسامدرنی باز می ماند و دوم این که این چهارچوب نظری اندیشیدن در نظام دانایی فراساختاری، فراهرمنوتیکی و پسامدرنی را الزام می کند. بنابراین، تحلیل گفتمان فوکویی همانند هر رهیافت فکری دیگر غلی رغم فراهم سازی امکان فهم و تبیین آرای اندیشمندان (سیاسی)، از فهم و تبیین اندیشمندان خارج از مبانی فراساختاری و پسامدرنی امتناع می کند.