فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در موزه های هنر اسلامی، گروهی از منسوجاتِ ابریشمیِ کتیبه دار دوره صفوی یافت می شود که به طور عموم دربردارنده نام امام حسین(ع) هستند. این آثار، تاکنون به صورت گروهی بررسی نشده اند و باوجود ابعاد بسیار متفاوت و کاربردهای گوناگونی که برای آنها می توان تصور کرد، کم وبیش، تمام آنها قبرپوش معرفی شده اند. در این مقاله، هجده قطعه بررسی می شوند که دَه نمونه از آنها تاریخ دار هستند و در میان سال های 952 تا 1153ق بافته شده اند. این پژوهش یا تمرکز بر نمونه های سده دوازدهم، در پی پرسش هایی مانند شناسایی تغییرات محتوایی کتیبه ها در گذر زمان و ارتباط آن با تاریخ دوره صفوی، و نیز تعیین کاربرد و محل بافت این آثار است.بررسی ها نشان داده که بافت این پارچه ها با توسعه عزاداری های محرم، ساخت حسینیه ها و ایجاد موقوفات برای آیین های محرم در دوره سلطان حسین (1105-1135ق) مقارن است. تا قبل از حدود سال 1120ق دلالت های شیعی در منسوجات، به طور معمول در قالب صلوات کبیره و تأکید بر علی(ع) است، اما پس از آن نام حسین(ع) در آنها مرکزیت یافته است. با توجه به اسناد مکتوب، تصاویر نگارگری و نیز محتوای کتیبه ها، کاربرد بیشتر آنها عَلم، به ویژه عَلم عزا بوده است. بر اساس تحلیل متون کتیبه ها، می توان گفت که این پارچه ها به طور عموم از هنرمندان کاشانی است و به طبع باید محل بافت بیشتر آنها کاشان باشد.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
تحلیل اعلامیه های رضاخان از درگیری های داخلی تا تغییر سلطنت (1299- 1304خ.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
25 - 52
حوزههای تخصصی:
در سال های واپسین و بحرانی حکومت قاجار، فقدان دولت مرکزی قدرتمند، موجب آن شد تا رضاخان سلسله مراتب قدرت را در مقام های ریاست دیویزیون قزاق، وزارت جنگ و سرداری سپه، رئیس الوزرائی و سپس در دست گرفتن حکومت موقت را طی کرده و منجر به انقراض سلسله قاجار شود. طی این دوران رضاخان اعلامیه های زیادی که حاوی مضامین مختلف درباره وضعیت نظامی، اجتماعی و سیاسی کشور بود، صادر نمود. بررسی و تحلیل این اعلامیه ها موجب می شود تا دلایل، عوامل و چگونگی به قدرت رسیدن وی، روند تغییر سلطنت و تغییرات مهم حکومتی، نظامی و سیاسی ای ران در اوایل سده چهاردهم خ. مورد ب ررسی قرارگیرد. ساختار نظامی کشور، وضعیت امنیت و سامان دادن به آن، اولویت دادن به استقلال وطن، وطن گرایی، ایجاد نظم، رفاه و امنیت مردم ایران و اولویت های اجتماعی و سیاسی از جمله موارد مهم و قابل توجه در اعلامیه های رضاخان پیش از رسیدن وی به مقام سلطنت است. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود: اعلامیه های رضاخان حاوی چه نکاتی درباره اوضاع ایران در اواخر قاجار بوده و تأکید وی بر کدام مؤلفه های سیاسی و اجتماعی است؟ یافته های پژوهش از این بیانیه ها، در فاصله زمانی دست یابی وی به ریاست دیویزیون قزاق تا رسیدن به مقام سلطنت، علاوه بر آشکارکردن سیر تفکر و فعالیت های رضاخان، تغییر رویکرد وی، از منظر فکری و سیاسی، از جایگاه سرباز به یک حاکم نظامی را نیز به خوبی نمایان می سازند. نگارندگان تلاش دارند تا با استفاده از روش تحلیل محتوا و با استناد به داده های کتابخانه ای و آرشیوی، به پژوهش موضوع مورد نظر بپردازند.
Classification, Typology, and Relative Chronology of Personal Ornaments from the Ancient Cemetery of Liār-Sang-Bon, Amlash, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۳, Issue ۵, July ۲۰۲۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
The Liār-Sang-Bon cemetery is located in Amlash City in Gilan province. During the field research, more than 100 pit graves, catacombs, and jar burials were identified at the cemetery. Some of these graves contained various types of ornaments. The questions which are raised in the current research are as follows: Considering the comparison of the ornaments of the Liār-Sang-Bon cemetery with similar sites, what time frame can be suggested for these data? Based on the discovered decorations, what exchanges did this area have with the surrounding areas? What is the relationship between the use of jewellery and the gender of the deceased in the tombs of Liār-Sang-Bon? It is suggested that the typology and classification of cultural finds obtained from this site and their comparison with other Iranian cultural sites, especially from the first century BC to the fourth century AD, can help us in dating the graves.
An investigation of Sassanian stamps in the National Museum of Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
43 - 53
حوزههای تخصصی:
Among the archaeological documents, seals and seal impressions are of special importance because the symbols and designs therein represent much of a country's customs, practices, customs, and beliefs, as well as aspects of its history. It shows rituals, religion, philosophy, and art as well as administrative and social management over the centuries. This motif has its roots in the ancient civilization of Iran and is sometimes influenced by the neighboring nations. These portable data have caused the spread of culture and art to other lands for the sake of use in business exchanges, administrative letters, and political relations. The introduction of seals and the study of inscriptions carved and motifs on them can help us to know some of the unknown aspects of ancient Iranian culture and civilization and introduce us to the intellectual world of this period. The main goal of this article is related to the documentation of stamp seals of the Museum of Ancient Iran and the interpretation of the symbols engraved on them.
تأثیر ثبات یا ضعف حکومت صفوی بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
15 - 33
حوزههای تخصصی:
این مقاله نگاهی به وضعیت راه ها و نظام راهداری از آغاز تا پایان عصر صفوی دارد. در پاسخ به این سؤال که ثبات یا ضعف حکومت مرکزی چه تأثیری بر امنیت راه ها و عملکرد نظام راهداری در این دوره داشته است، این فرضیه مطرح می شود که چون در این دوره، به ویژه از زمان شاه عباس اول صفوی، سیاست تسهیل امور تجاری در رأس برنامه های حکومت قرار داشت، توجه به ساخت و تعمیر راه های بازرگانی و کاروان رو و تأمین امنیت آن بیش از پیش در اولویت بوده است.این پژوهش با روش تاریخی و رویکرد تبیینی_تحلیلی و با بهره گیری از متون تاریخی و برخی سفرنامه های این دوره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأمین امنیت راه ها دغدغه اصلی حکومت مرکزی برای رونق تجاری و توسعه اقتصادی ایران بوده است. از این رو، افرادی به عنوان راهدار در طول مسیرها و شاهبندر در ورودی بنادر منصوب می شدند که عملکردشان همواره متأثر از ثبات یا ضعف حکومت مرکزی بوده است و علاوه بر تأمین امنیت و محافظت از مسافران و تجار، عوارضی را از آن ها دریافت می کردند و به مثابه واسطه میان حکومت و مسافران بودند.
موقعیت جریان های اجتماعی در تحولات منجر به زوال قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشروطه تا کودتای 1299ه .ش، در هر رویداد تاریخ ساز، سوای عوامل بیرونی و شاخصه های مؤثر فرعی، پنج گروه اجتماعی اصلی در صحنه سیاست ایران دست درکار بوده اند. شاهزادگان، اشراف و هواداران س لطنت؛ روشنفکران و آزادی خواهان؛ چ پ گرایان؛ رهبران ایلی و سران چادرنشینان؛ و روحانیت. این پنج گروه با ویژگی ها و نیروهای متفاوت، گاهی با اهداف و منافع متضاد و در پاره ای موارد همسو، همواره در رقابت و کشمکش زیستند و توانستند موجودیت خود را تا پایان حیات دودمان قاجار در پاییز 1304 حفظ نمایند. پژوهشِ حاضر می کوشد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که جریان های عمده باشنده در سیاست ایران به هنگام برکناری قاجارها با چه کیفیتی، در چه وضعیتی قرار داشتند و کدام توانستند بیش از دیگران اثرگذار باشند. بر شالوده موضوع مورد اشاره و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی یعنی کالبدشکافی منسجم مدارک موجود در سیر تاریخی رخدادها، این نتیجه حاصل می شود که روحانیت پیش از همه به دورنمای تغییرات اساسی پی بُرد و با تقویت اعتبارش که بر اثر بازشکوفایی حوزه علمیه قم و مهاجرت مراجع از عتبات به ایران فراهم شده بود، توانست در روند انتقال قدرت، روابطی منظم و متوازن با سردارسپه برقرار سازد؛ اما سایر جریان ها که از واقعیاتِ روز و ماهیت رقیب سرسختشان کمتر آگاهی داشتند؛ یا به کلی حیثیت شان را از دست داده بودند، یا ناگزیر به اراده رضاخان تن دردادند و یا با آغاز روند تحولات، به تدریج در برابر شرایط جدید غافل گیر گردیده و به گوشه ای رانده شدند.
اصطلاحات و عناصر دیوانی در شعر حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی آداب و دامنه فعالیت های دیوانسالاری ایرانی، نقش آفرینی و اثرگذاری آن در زمینه سازی تولید آثار هنری و ادبی، در کنار تعامل شاعران و هنرمندان با دربار سلاطین و تشکیلات دیوانی، دامنه بسیاری از اصطلاحات و عناصر دیوانی را به حوزه ادبیات نیز کشانیده است. دیوان حافظ مصداق بارزی از این مدعاست. میزان و چگونگی ظهور و بروز اصطلاحات و عناصر دیوانی، نیز شناخت و هدف وی از استعمال این دسته از عناصر و مفاهیم در برخی از اشعارش موضوع شایسته درنگی است که به آن چندان توجه نشده است. از این رو این جستار با روشی توصیفی – تحلیلی، اصطلاحات و عناصر دیوانی در شعر حافظ را در کانون توجه خود قرار داده است. یافته ها نشان می دهند که حافظ در دیوانش به اصطلاحات و عناصر دیوان های وزارت، انشاء، استیفا، قضاوت، برید و عرض، نظیر: آصف،خواجه،طغرا، رقم، برات، خراج، اوقاف، محتسب، قاضی، یرغو، پروانه و حسبی الله توجه نشان داده و در عین استعمال اصطلاح لغوی و دیوانی آن؛ غالباً با استعانت از خیال انگیزی و صنایع ادبی، قرائت ها و معانی بدیع و سحرانگیزی از این مفاهیم و عناصر، خلق نموده است. آشنایی فراوان حافظ از اصطلاحات و عناصر دیوانی، تحرک و شکوفایی دیوان سالاری محلی فارس در این دوران، در کنار حشر و نشر حافظ با دیوانیان و دربار سلاطین، نیز بهره مندی وی از عطایا و مستمری دیوانی در زمینه سازی و توجه او به وارد نمودن این اصطلاحات و عناصر در اشعارش، تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
Zoroaster as the Epic Hero to Prove His Legitimacy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
51 - 56
حوزههای تخصصی:
Epic heroes are noble individual of prodigious martial strength but they too mostly pass through several trials to prove their legitimate position. These endeavors include battles with evils while the heroes rarely overcome mental evils. The trials are challenging for heroes’ power to defeat the evil. The seven trials of Rostam and Isfandiyār as well as the twelve trials of Heracles fall in this category. Twelve thousand years of the Zoroastrian world includes an eternal battle between good and evil and the good will win this battle at last in the Armageddon. Zoroaster is the highest level of Ahura Mazda’s forces against Angra Mainyu. He too passed the seven trials in his childhood and adulthood which is not though the pure history but mixed with the myths and epics. Therefore, he acts as a hero to prove his legitimacy and triumph over dēws, Karaps and evil thoughts was his utmost aim and established Zoroastrianism through converting Goštāsp and his court. All of the trials he passed proved his legitimacy for being the prophet.
میراث مدیریت شهری تهران در گذار به مدرنیته ؛ مطالعه موردی: انتخابات و مشارکت جمعی (1285-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر در طول تاریخ به صورت سنتی و بر مبنای تجربه ایرانی اداره می شد. از اواسط دوره قاجاریه براساس رویکردهای اروپایی روند اداره شهر تغییر کرد. رویدادهایی نظیر بازگشت دانش آموختگان ایرانی موسسه های اروپایی، تاسیس مدرسه دارالفنون، توسعه مفاهیم سیاسی و سفرهای ناصرالدین شاه به سرزمین های غربی، مقدمات دگرگونی شهر را رقم زد. از سوی دیگر، انقلاب مشروطیت زمینه حضور و دخالت بخشی از مردم در حکمرانی را به وجود آورد. یکی از عرصه های کنشگری بعد از انقلاب، شرکت در انتخابات و نمایندگی شهر بود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها شکل گرفت که میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات انجمن بلدیه/انجمن شهرداری از ابتدای مشروطیت تا پایان پهلوی اول چقدر بود؟ موانع و محدودیت های مشارکت شهروندان در این دوره چه بودند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت بسیار اندک بود؛ تاجایی که از جمعیت 200 تا 600 هزار نفری تهران در بازه سالیان 1286 تا 1320، تنها تعداد بسیار اندکی در انتخابات شرکت کردند که در برخی اسناد از 20 تا 30 رای در انجمن بلدیه تهران دوره قاجاریه و 3 هزار رای در دوره پهلوی حکایت دارد که با تعداد جمعیت شهر اختلاف فاحشی دارد. دلایل مشارکت پائین به صورت کلی با ناآگاهی مردم نسبت به تحولات ساختاری جدید و محدودیت های قانونی مرتبط است. این مقاله برآن است تا با بررسی قوانین بلدیه با تکیه بر سرشماری های موجود، به ویژه سرشماری سال 1311، موانع تحقق مشارکت جمعی در انتخابات را به بوته نقد و بررسی بسپارد.
تحولات اجتماعی و فرهنگی در تطبیق با تغییرات لباس زنان قاجاری و اروپایی سال های 1900- 1925م. /1279- 1304ه .ش. (مطالعۀ موردی پوشش زنان تهران و لندن)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۴۰۲-۳۷۷
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ جهانی اول در اروپا و انقلاب مشروطه در ایران، در دوران اوج مدرنیته و تلاش زنان در تحول جایگاه اجتماعی شان، ویژگی های متفاوتی در نوع پوشش زنان به وجود آورد. در این راستا تطبیق پوشاک زنان قاجار با زنان در اروپا کمتر موردتوجه بوده که در این پژوهش تطبیق با پوشاک زنان بریتانیایی و مشخصاً لندن انجام پذیرفته است. این پژوهش در تلاش برای پاسخ گویی به این پرسش است که، تحولات اجتماعی زنان تهران و لندن در بازه زمانی موردنظر تا چه اندازه در سبک پوشش آن ها مؤثر واقع شده و معنای نزدیک تری به زن مدرن را به وجود آورده است؟ فرضیه تفاوت در ماهیت تحولات اجتماعی دو کشور و سابقه قدیمی تر تغییرات مدرنیته در بریتانیا را نشان می دهد که در ایران بیشتر به صورت مظاهری از مدرنیزاسیون به وقوع پیوست. پژوهش حاضر از نوع کیفی و شیوه توصیفی با رویکرد مطالعات تطبیقی هنر است. یافته ها نشان می دهند که تحولات پوشاک زنان با نقش اجتماعی موردانتظار از زن معاصر در ایران مطابقت ندارد. تحولات پوشاک زنان در بریتانیا درپیِ تلاش برای کسب آزادی های مدنی بیشتر، به راحت تر، آزادتر و متنوع تر شدن لباس ها انجامید؛ اما در ایران تغییرات لباس زنان تقلیدی بود و تناسبی با تحولات اجتماعی نداشت؛ به گونه ای که بیشترین تغییرات در لباس اندرونی زنان حاصل شد که تحت تأثیر عواملی چون واردات بی رویه منسوجات متنوع و گاه ارزان قیمت، ورود چرخ خیاطی و... به نمونه های غربی مانند: پیراهن، بلوز دامن، کت ودامن و... تبدیل گردید و لباس بیرونی زنان قاجار هم چنان چادر، چاقچور و روبنده، منطبق با عرف جامعه بود؛ به عبارتی زنان اروپایی لباس خود را در سازگاری با فعالیت های اجتماعی تغییر دادند، ولی زنان قاجار نتوانستند در تقابل با عرف جامعه به تغییر لباس اجتماعی خود دست پیدا کنند.
بازشناسی حیاط فرعی در رباط و کاروانسراهای فلات مرکزی ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
257 - 283
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های میان راهی در دوره های تاریخی از هخامنشیان تا دوره قاجاریه با اهداف مختلفی ازجمله نظامی، سیاسی، تجاری و اقامتی ساخته می شد. در مناطق مرکزی ایران محل اقامت ساکنین این ابنیه، گرداگرد حیاط شکل می گرفت و حیاط مرکزی به عنوان عنصر محوری در این ابنیه ایفای نقش می کرد. برخی از اقامتگاه های میان راهی علاوه بر دارا بودن حیاط مرکزی، در پیرامون خود حیاط های دیگری نیز داشته که در ارتباط با حیاط اصلی فعالیت می کردند. با توجه به اهمیت حیاط های جانبی در تأمین نیاز ساکنان اقامتگاه ها ضرورت دارد این فضاها در رباط ها و کاروانسراها مورد بررسی قرار گیرد. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی نقش و عملکرد عناصر پیرامون حیاط های فرعی در رباط ها و کاروانسرا ها است. پژوهش حاضر این پرسش را مطرح می کند که، چه عواملی موجب شکل گیری حیاط های چندگانه در این ابنیه شده است؟ و دلیل شباهت یا تفاوت حیاط فرعی در رباط ها و کاروانسراها چیست؟ این مطالعه از طریق بررسی منابع کتابخانه ای هم چون کتب، مقالات و اسناد انجام گرفته که با استفاده از مبانی نظری به الگویابی فضاها در رباط و کاروانسراها با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی خواهد پرداخت. یافته ها نشان می دهند در شکل گیری این بناها چهار عامل اقلیمی، خلوت و محرمیت (اقامتی) و خدماتی نقش مهمی در ایجاد حیاط های فرعی را داشته که ذیل هرکدام از این گونه ها ریزفضاهایی را شامل خواهد شد. رباط ها و کاروانسرا ازمنظر ماهیت تشکیل متفاوت هستند و در گذر زمان این دو بنا به لحاظ کارکردی به یک دیگر نزدیک شده اند. مقایسه کارکردی حیاط های فرعی نمایانگر فضاها و کارکردهای مشابه بوده که به لحاظ ساختاری و چیدمان فضایی با یک دیگر متفاوت هستند. نتایج بیان می دارند که رباط ها معمولاً در ساخت خود از هیچ گونه طرح از پیش تعیین شده ای پیروی نکرده و برحسب نیاز در دوره های مختلف حیاط هایی به صورت متوالی در کنار هم شکل می گرفته اند، اما کاروانسراها دارای یک طرح از پیش تعیین شده بوده که فضاهای آن برحسب طرح آماده شده و در جای خود قرار می گرفتند.
اردوی اتحاد اسلامیِ حسینْ رئوف بیگ و اشغال کرمانشاه در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
6 - 25
حوزههای تخصصی:
بخشی از قضیه اشغال ایران درطول جنگ جهانی اول، در کرمانشاه روی داد؛ جایی که با آغاز جنگ جهانی اول محل نزاع آلمان، عثمانی، روسیه و بریتانیا شده بود. درست زمانی که بریتانیا موقعیتِ دو ولایت بصره و بغدادِ عثمانی را به خطر انداخت، دولت عثمانی هم با لغو مأموریت گروه اعزامی به افغانستان و تشکیل اردوی اتحاد اسلامی به فکر افتاد که کرمانشاه را با راهبرد جهاد تصرف کند.هدف: مداقه درباره پیامدهای اشغال کرمانشاه به دست قوای اردوی اتحاد اسلامیِ حسینْ رئوف بیگ در جنگ جهانی اول و علل ناکامی آن.روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر اسناد و منابع کتاب خانه ای انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: انورپاشا، وزیر جنگ عثمانی، و حسینْ رئوف بیگ، فرمانده اردوی اتحاد اسلامی، برخلاف نظر سفیر عثمانی در تهران، و هم چنین دولت آلمان -متحد عثمانی در جنگ جهانی- کرمانشاه را اشغال کردند که ازجمله پیامدهای مهم آن ظهور اختلاف در جبهه عثمانی و ضربه به راهبرد جهاد این آخرین امپراتوری اسلامی بود. سرانجام، به دلیل همین پیامدها، و مخالفت دولت ایران و مقاومت گسترده ایلات کرمانشاه به رهبری ایل سنجابی، اشغال کرمانشاه که از 26جمادی الاول1333ق/11آوریل1915م شروع شده بود در 14ذی القعده1333/23سپتامبر1915م پایان یافت.
تحلیل تبعید مخالفان سیاست های سه گانۀ نظام اجباری، اتحاد البسه، و کشف حجاب، در دورۀ پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
6 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت ویژگی های تبعید مخالفان سیاست های سه گانه نظام اجباری، اتحاد البسه، و کشف حجاب، در دوره پهلوی اول شامل انتخاب محل تبعیدگاه، مدت تبعید، و شناخت گروه های اجتماعی تبعیدیان.روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تنظیم شده است.یافته ها و نتیجه گیری: در دوره پهلوی اول برای انتخاب تبعیدگاه معیارهای تفاوت اقلیم، مذهب و عقاید، و شغل تبعیدی مدنظر بوده است؛ ولی درباره تبعیدیان مخالف نظام اجباری، اتحاد البسه و کشف حجاب این معیارها رعایت نشده است. تبعید مخالفان سیاست های سه گانه جنبه تنبیهی و تنبّهی داشت. مدت زمان آن کوتاه بود و با اظهار ندامت تبعیدی، تبعید به پایان می رسید. روزنامه نگاران، فعالان کمونیست، ملّاکان و ایلات و عشایر، اتحاد البسه و کشف حجاب را پذیرفتند. در این دوره اتحاد البسه و کشف حجاب مسئله عشایر نبود تا با آن مقابله کنند؛ ولی مسئله مردم محلی بود و بدین سبب است که بیشترین تبعیدی از شهرهای استان خراسان و نیز شهرهای قم، یزد و کرمان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که واکنش مخالفان سیاست های نوسازی درقبال تبعید، رویه یکسانی را نشان نمی دهد. برخی از گروه های مردمی با نوشتن ندامت نامه به تبعید خود خاتمه دادند؛ ولی در بین روحانیون تبعیدی که در جریان واکنش به اتحاد البسه در تهران «حبس در تبعید» شده بودند نشانه ای از ندامت دیده نمی شود. تحلیل محتوای تبعیدنوشته های این افراد که در قالب شعر، نثر و یادگاری بر دیوارهای زندان قصر باقی مانده است از قیاس زندان آن ها با زندان امام موسی بن جعفر حکایت دارد و نشانه ای از تأسف از عملکرد در این تبعیدنوشته ها دیده نمی شود. درنهایت می توان به این جمع بندی رسید که حکومت با استفاده از ابزار تبعید توانست که این سیاست های سه گانه را به پیش ببرد و ازاین جهت ابزار تبعید برای اجرای این سیاست ها برخلاف تبعید ایلات و عشایر کارآمد بود.
گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
The Army and Militarism in the Samanid Era(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
37 - 49
حوزههای تخصصی:
Following Arab invasions into Iran and their territorial expansion within the Sasanian realm, Iranian discontent with Arab rulers grew, particularly during the Umayyad and Abbasid periods. These grievances sparked uprisings and revolts, eroding Arab control over the eastern reaches of the Islamic Empire and gradually enabling local governments in the east to assert autonomy. Amidst conflicts on its western borders and engagements with the Byzantine Empire, the Abbasid Caliphate grew uneasy as local governments like the Tahirids, Saffarids, and Samanids declared independence, albeit with nominal allegiance to Baghdad. Among these emerging powers, the Samanids of Transoxiana, centered in Bukhara, rose to prominence. Originally prominent commanders within the Abbasid army, the Samanid rulers, with the backing of their people and forces, navigated toward independence. Initially part of the Abbasid army hierarchy and beneficiaries of military training under the Abbasid regime, the Samanid emirs seized the opportunity created by the weakened Caliphate and conflicting interests with Baghdad, establishing a semi-independent government in the east. In this historical context, military forces and militarism held significant importance for all the established systems in the eastern regions, including the Samanids. The military played a pivotal role in shaping and sustaining Iranian local governments like the Samanids.
نقد شبهات ابن تیمیه درباره نبردهای تحمیلی و دفاعی امام علی(ع) براساس سیره نظامی آن حضرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
137 - 166
حوزههای تخصصی:
ابن تیمیه نقدهای تندی علیه نوع زمامداری حضرت علی(ع) و نبردهای تحمیلی و دفاعی ایشان دارد. به اعتقاد وی در زمان امام علی(ع) مسلمین در سختی بوده و علیه یکدیگر شمشیر کشیدند. جنگ های زمان حضرت علی(ع) در جهت قدرت طلبی و رسیدن به مال و جان مسلمین صورت گرفته و هیچ نتیجه ای جز کشتن مسلمین نداشته است. آغازگر این جنگ ها حضرت علی(ع) بوده و خود از این جنگ ها ابراز ندامت کرده است. برشمردن و تبیین انتقادات ابن تیمیه در این زمینه و همچنین پاسخ گویی از طریق مطالعه سیره اخلاقی حضرت(ع) در این جنگ های تحمیلی و دفاعی، با روش تحلیلی توصیفی و با تکیه بر منابع فریقین، هدف این پژوهش است. اصول اخلاقی امام علی(ع) در جنگ هایشان مانند صلح طلبی، اجرای حکم الهی و هدایت گری و هم چنین عدم توافق برخی از صحابه بزرگ پیامبر(ص) و گروهی از علماء اهل تسنن با نظرات ابن تیمیه در این زمینه، بر رد انتقادات وی دلالت دارند.
میرزا فتحعلی آخوندزاده و مفهوم قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
۱۲۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
قانون از مهم ترین مفاهیم مشروطیت ایران و مورد توجه تمام متفکرین و روشنفکران آن عصر از جمله آخوندزاده بود. دیدگاه آخوندزاده در مورد قانون شامل چند بخش است: 1.اهمیت قانون و ضرورت وجود آن در ایران. 2.اهمیت انجام برخی امور مقدماتیِ لازمه قانون، که بدون آن نمی توان امید داشت تدوین قانون به نتیجه ای برسد. او در اقدامی مهم در خصوص نسبت بین قانون و شریعت جانب قانون را گرفت و از این حیث از همعصران خود متمایز شد. آخوندزاده بر این باور بود که قانون و شریعت دو مبنای نظری متفاوت دارند و نمی توان آن دو را از هم قیاس گرفت، شریعت را مبنای تدوین قانون قرار داد یا هر دو را یکی دانست. او در نقد مهمی بر کتاب یوسف خان مستشارالدوله مواضع خود را درباره این دو مفهوم مشخص کرد. در این مقاله کوشش شده است نگاه آخوندزاده به قانون و نسبت آن با شریعت با تکیه بر آثار وی مورد بررسی قرار گیرد.
کاربست شایعه در کنش سیاسی مخالفان حکومت پهلوی (1356 و 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
17 - 33
حوزههای تخصصی:
شایعه به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر در عملیات روانی در زمان انقلاب ها و ناآرامی ها استفاده می شود. در انقلاب اسلامی ایران، انقلابیون از شایعات برای اهداف خود استفاده کردند. این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و تحلیلی، مستند به اسناد مرکز بررسی اسناد تاریخی به صورت سندخوانی و سند پژوهی نحوه استفاده از شایعات در مبارزات انقلابی علیه دستگاه امنیتی حاکمیت پهلوی را بررسی می کند. پرسش پژوهش این است که شیوه بهره گیری و استفاده از شایعه در بستر مبارزات انقلابی علیه دستگاه امنیتی و حاکمیت پهلوی چگونه بود؟ یافته ها نشان می دهد که انقلابیون در استفاده از شایعات برای ایجاد هراس در نیروهای امنیتی و برانگیختن جامعه موفق تر بودند. انقلابیون با ایجاد باور «ایران بدون شاه» در جامعه و ایجاد هراس در نیروهای نظامی و انتظامی، از شایعات بهره بردند. آن ها با استفاده از فن هایی مانند عددسازی تعداد معترضین، شایعات را ایجاد کردند که در نهایت موجب فروپاشی پهلوی و پیروزی انقلاب شد.