فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
رساله موسوم به «آلکیبیادس بزرگ» ازجمله متونی محسوب می شود که به رغم آنکه پژوهشگران تردیدهایی جدی در انتساب آن به شخص افلاطون ابراز داشته اند، از جایگاهی ویژه در میان آثاری برخوردار است که ذیل مکتب فلسفی و ادبی افلاطونی قرار می گیرند. این رساله شامل مکالمه ای میان سقراط و معاشر جوان او آلکیبیادس است و ضمن گفت وگو، در چند مورد از شاهنشاهی هخامنشی و مسائل مربوط به آن سخن می رود. در پژوهش حاضر منحصراً به یکی از این موارد، یعنی اشاره سقراط در سطور نخست رساله به کوروش دوم و خشایارشای یکم به عنوان تنها افراد میرا و فناپذیر شایسته احترام در نظر آلکیبیادس جوان و جاه طلب توجه شده است. درحقیقت پژوهش حاضر بر آن است از طریق مطالعه انتقادی و تطبیقی محتوای «آلکیبیادس بزرگ»، انگاره ها و تصورات ویژه ای را بررسی کند که وجود آن در فضای ذهنی نویسنده رساله، موجب ذکر نام کوروش و خشایارشا به عنوان تنها افراد ارجمند در نگاه شخصیتی همچون آلکیبیادس شده است و به یاری چنین خوانشی، یک انگاره پنهان در اندیشه یونانیان سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد در باب این دو فرمانروای هخامنشی را بازخوانی کند.
مختصری از جغرافیای تاریخی آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
110-119
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی علمی است، که به شناخت شهرها و قصبات یک مملکت، یا یک منطقه و استان می پردازد، که روز و روزگاری در تحت تابعیت، یا حاکمیت اداری یک استان یا مملکتی بوده و بعد طی گذشت روزگار و مرور زمان از مرکز قبلی خویش جدا و خود دارای حاکمیت یا مرکزیت جدید گردیده اند. بدین ترتیب کتاب هایی نیز با عناوین جغرافیای تاریخی مثلاً: ایران یا خراسان و اصفهان و ... به رشته تحریر درآمده اند.در مبحث جغرافیای تاریخی آذربایجان نیز علاوه بر سرزمین های تحت عنوان اصلی «استان های آذربایجان شرقی و غربی و جمهوری آذربایجان» بحث از استان ها و شهرهایی می شود، که امروزه در تحت تابعیت اداری آذربایجان نیستند، ولی قبلاً از مضافات (اضافه شده های) آذربایجان محسوب می شدند. در این مقاله کوشش گردیده به شیوه ای مختصر و مفید به شهرهایی که روزگاری در تحت تابعیت آذربایجان بوده اند؛ پرداخته شود، تا معلوم گردد آذربایجان نیز مثل خراسان به سرزمین های وسیعی اطلاق می شد، که در پروسه تاریخی خود به کمتر از نصف حدود قبلی و واقعی خود تقلیل یافته است.
مستندسازی دیجیتال و استفاده مجدد از داده ها در فعالیت های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پشت سر گذاردن باستان شناسی محاسباتی و گسترش باستان شناسی دیجیتال و بهره گیری از انواع ابزارها و فناوری های نوین دیجیتالی در بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، میزان داده های دیجیتال در باستان شناسی تنوع و گسترش یافت. لذا نگهداری و حفظ این داده های دیجیتال در کنار داده های آنالوگ، تفسیر و یافتن ارتباط مابین این اطلاعات یکی از دغدغه های اصلی باستان-شناسان گردید. ضمن آنکه امکان استفاده مجدد از این داده ها و اطلاعات ثبت شده، یکی دیگر از فاکتورهای مهم و اصلی در مستندسازی و بایگانی این داده ها بود. با تنظیم منشور لندن و اصول سویل و ارائه تعاریف لازم و تعریف فراداده و پاراداده ها در کنار داده های اصلی و الزام به ثبت آن در حوزه میراث فرهنگی دیجیتال، امروزه، بایگانی و مستندسازی دیجیتال داده ها روشمندتر و اصولی تر گردیده است؛ اما همچنان که کانسا (مدیر پروژه اوپن کانتکست) هم اشاره داشته است، کماکان می توان فقر و کمبود دانش و سواد دیجیتال در میان اعضای هیئت ها در فعالیت های باستان شناسی را مشاهده نمود؛ که خود مانعی بر سر راه ثبت و استخراج صحیح داده ها است. در این پژوهش با مرور و بررسی نظام مند تجارب مطالعاتی و عملیاتی صورت گرفته در کشورهای پیشگام در حوزه استفاده از فناوری های دیجیتال و استانداردهای اجرایی در حوزه ثبت و ضبط داده های دیجیتال جهت استفاده مجدد از آنها، ضمن ارائه نکاتی که باید در بایگانی و ثبت این داده ها در نظر داشت -تنها محدود به زمان ثبت نیست- بر روند آماده سازی بستر مناسب، نگهداری و پشتیبانی آن و نکاتی که باید رعایت نمود تا داده ها قابلیت استفاده مجدد برای دیگر متخصصین را دارا باشند، پرداخته شده است. ضمن آنکه به بررسی عواملی پرداخته شده که می تواند موجب از بین رفتن داده های دیجیتال، مخدوش شدن آنها و یا عدم استفاده مجدد شان گردد؛ میزان دخیل بودن فناوری های دیجیتال در این امر نیز بررسی شده است. در نتیجه گیری پژوهش، اینکه چه میزان عدم سواد دیجیتال و عدم استفاده صحیح از این داده ها می تواند یک عامل بازدارنده بر سر راه استفاده مجدد از آنها باشد مورد نقد و بررسی قرار گرفته؛ و در نهایت به چگونگی مدیریت و کنترل این عوامل و ارائه راهکارهای مناسب، پرداخته شده است.
تحلیل دلایل جنگ های پیروز ساسانی با هپتالیان(484میلادی-459میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
82 - 96
حوزههای تخصصی:
مرزهای شرقی ایران از دیرباز مورد هجوم اقوام همسایه قرار داشته است. اقوام آریایی از همین مرزها وارد فلات ایران شدند. بنابر برخی روایات، کوروش هخامنشی، جان خود را برای حفاظت از این مرزها از دست داده است. تداوم مسئله فوق در زمان ساسانیان چالش هایی را برای این حکومت به همراه داشت. هر اندازه که مرزهای غربی ایرانشهر ساسانی برای ایشان مهم و پرخطر بود، مرزهای شرقی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. از نشانه های تأیید این موضوع، وجود دیوارها و قلعه های متعدد در این مناطق برای جلوگیری از یورش این اقوام مهاجم به داخل قلمرو است. یکی از اقوامی که به مرزهای شرقی ایران یورش می آوردند، هپتالیان بودند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دلایل وقوع جنگ با هپتالیان در دوران زمامداری پیروز است. پژوهش حاضر با روش و رویکرد توصیفی- تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای سعی در یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش دارد که چه دلایلی در حمله پیروز علیه هپتالیان تاثیرگذار بوده است؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد دلایل زیادی برای حمله پیروز علیه هپتالیان وجود داشته است، اما دلیل اقتصادی را می توان از مهمترین دلایل در وقوع این جنگ ها به شمار آورد.
Effective Factors behind Formation and Collapse of Civilizations in Sistan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
15 - 27
حوزههای تخصصی:
The Sistan region has played a prominent role in establishing and expanding civilization in the eastern region of Iran in different historical periods. The region’s favorable environmental conditions, including abundant water, fertile soil, and diverse flora and fauna, attracted various ethnic groups to settle and achieve significant advancements by constructing numerous cities and settlements. Over its documented existence, Sistan with a rich collection of historic buildings and archeological sites has experienced three periods of extensive settlement and three periods of non-settlement, commonly referred to as gap periods. Multiple factors have contributed to the development of Sistan socially and settlement wise. This article aims to identify the influential factors in the cycle of formation and collapse of civilizations in Sistan by examining geographical, historical, and archaeological factors. Among these, water availability, political considerations, and other natural and human-related aspects stand out as the main contributors to this cyclic pattern.
Review Paper: Bioarchaeology; Archaeological study via the biological perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
67 - 73
حوزههای تخصصی:
Biological samples such as bones, tooth, and hair obtained from archaeological excavations are mainly used for dating measurements. However, these findings provide valuable information about the diet, lifestyle or migration, and genetic interaction of communities, and disease because the biochemical content of biological tissues such as bones, teeth, and hair changes under the influence of the lifestyle of the past population. Therefore, it seems that human remains' biochemical, microscopic, and histological studies could be advantageous for clarifying the dark events of the past societies. Bioarchaeology, as an interdisciplinary science, assesses the historical-cultural relationships in ancient samples and human remains like hair, bone, or tooth by biological tools and techniques. In this science, the biological data of specimens are combined with archeological information to obtain a more accurate sociology of past civilizations. The purpose of the present review article is to familiarize archeology researchers with the usual methods in bioarchaeological studies.
به کارگیری چارچوب مفهومی «نظم دسترسی محدود» برای تفسیر تحولات در دولت ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر تحولات دولت ساسانیان به عنوان دولتی که بسیاری از رویه هایش مبنایی برای دولت های بعدی ایرانی بوده است، می تواند به تعمیق شناخت تاریخ ایران کمک کند. تفاسیر متنوع و گاه ناسازگاری برای تحولات مهم، ظهور این دولت، اقدامات شاهان بزرگ، جنبش مزدکیان و سقوط آن ارائه شده است. فرض این مقاله این است که استفاده از یک چارچوب نظری برای همه حوادث، تفسیر جامع تر و یکپارچه تری را فراهم می کند. چون واضعان چارچوب مفهومی «دولت طبیعی» آن را چارچوبی برای تفسیر تاریخ مکتوب بشر دانسته اند، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا چارچوب مفهومی دولت طبیعی، قادر به ارائه تفسیری رضایت بخش از تحولات دولت ساسانی است؟ بنابراین روش پژوهش تحلیلی-توصیفی و کتابخانه ای است. در چارچوب مفهومی دولت طبیعی، دولت ائتلافی از نخبگانی است که کنترلشان را بر فعالیت های سیاسی، نظامی، اقتصادی، دینی و اداری جامعه طوری اعمال می کنند که بیشترین رانت برایشان فراهم شود؛ بنابراین تحولات در دولت همان تغییرات در اعضای ائتلاف یا اهمیت آنها در اثر تغییر در منابع رانت، قدرت اعضا و شرایط محیطی است. در این مقاله قابلیت رضایت بخش این چارچوب برای تفسیر تحولات و حوادث مهم در دولت ساسانی، با توجه به نقش اعضای ائتلاف در تولید رانت و اعمال خشونت، در یک دوره بندی پنج گانه و توضیح ویژگی های هر دوره نشان داده می شود.
وضعیت ملک و املاک در دوره رضا شاه(1320 – 1304 خورشیدی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که سیاست استعمار دولت انگلیسدر خاورمیانه حفظ منافع کمپانی هند شرقی بود و ایران بالطبع دروازه هندوستان شناخته می شد، این دولت را برآن داشت تا حکومت قاجاریه را که در ضعف به سر می بُرد تغییر داده و حکومت مرکزی قدرت مندی ایجاد نماید که شخص رضا شاه محصول آن بود. از جمله اقدامات رضا شاه در طول سلطنت، تصرف املاک مرغوب خوانین و مردم بوده که در نوشته حاضر با پژوهش توصیفی و تحلیلی به شناسایی انگیزه های رضا شاه در تصرف املاک به وسیله قدرت حاکمه، بکارگیری سیاست های متفاوت برای تصاحب این املاک در کل ایران و بخصوص در شمال و سواحل خزر می پردازد. حال پرسش اساسی آن است که تصرف املاک از سوی رضا شاه چه اثراتی در انحطاط یا توسعه طبقات اجتماعی ایران آن روزگار چه تاثیری داشته و از حیث نظری و روش شناختی با استفاده از اسناد تاریخی که منجر به شکاف طبقاتی عمیق(بین فقرا و ثروتمندان) در سطح کشور شده و همچنین ظلم و ستم و اعمال خشونت نسبت به مردم عادی برای به کارگیری در تولید و برداشت محصولات املاک که منجر به بدبینی و ضدیت بر علیه حکومت پهلوی شد،چه نتایجی داشته است. در نتیجه با این دیدگاه، رضا شاه به نوعی گسترش فئودالیسم و ثروت اندوزی را در بخش محدودی از طبقات مسلط و مرفه و شکاف عمیق در طبقات جامعه به وجود آورد.
مطالعه باستان شناسی غرب کرمانشاه و کردستان عراق بر اساس داده های سنجش ازدور با نگاه کاربردی دورسنجی در علم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه مبحث دورسنجی درواقع علمی است که درباره محدوده و یا یک پدیده اطلاعات جامع و کاملی درباره شی یا پدیده مورد نظر بدون تماس فیزیکی با آن به ما می دهد. درواقع علم سنجش از دور شامل مشاهده زمین از بالا به پایین (Earth observation systems) می شود. دورسنجی در کنار دیگر علوم به صورت یک ابزار کمک کننده و به عنوان یک دانش قوی با دیدگاهی میان رشته ای به دیگر علوم ازجمله باستان شناسی کمک می کند. زاگرس مرکزی خصوصاً منطقه کرمانشاه و کردستان عراق به دلیل پتانسیل های محیطی از دیرباز خصوصاً در زمان ساسانیان برای زندگی و تشکیل استقرار انتخاب شده است . در این مناطق بر اساس مطالعات سنجش از دور و استفاده از آن، مطالعه کاربری اراضی و تشخیص ارزش های خاکی و پوشش گیاهی، در راستای بررسی توسعه کشاورزی در دوران ساسانی و یافتن بقایای مادی ای که این ادعا را ثابت کند، انجام شده است . در زاگرس مرکزی از زمان ساسانیان بقایای باستانی بسیاری مربوط به تأسیسات کشاورزی اعم از سیستم های آب رسانی برجای مانده است؛ که با ماهواره کرونا در لندسکیپ گذشته منطقه قابل تشخیص است . این نوشتار در تلاش است با نگاهی نو به کاربرد انواع سنجنده های راداری و حرارتی در باستان شناسی، زاگرس مرکزی (غرب کرمانشاه) و زاگرس شمالی (کردستان عراق) را برای شناخت باستان شناسانه محیط زیست و پوشش گیاهی مورد مطالعه قرار دهد و با استفاده از سنجش از دور و شناخت کاربری اراضی ، چنین نتیجه گیری کند که در منطقه مذکور با توجه به تحلیل های جغرافیایی در دوران ساسانی کشاورزی، هم به صورت دیم انجام می شده و هم به صورت آبی . درواقع این دو روش در یک منطقه مکمل یکدیگر بوده اند. روش مطالعه این مقاله بر اساس سنجش از دور و تحلیل های مبتنی بر آن در جغرافیای کردستان عراق و کرمانشاه انجام گرفته است .
جایگاه سیاسی، دینی و اقتصادی خاندان مهرنرسه در دولت ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، در آغاز سده سوم میلادی از استان پارس، زادگاه هخامنشیان، برخاستند و حکومتی را بنا نهادند که در آن روحانیون زردشتی و خاندان های نژاده جایگاه ویژه ای داشتند. در تاریخ ساسانیان به ویژه هنگامی که پادشاه ضعیف بود،روحانیون زردشتی و بزرگان و اشراف نفوذ و قدرت بیشتری در دستگاه دولت به دست می آوردند و البته گهگاه با همدیگر ستیزه هایی نیز داشتند. برای شناخت تاریخ ساسانیان، ناگزیر باید جایگاه این گروهها و روابط آن ها با خاندان ساسانی مورد توجه قرار گیرد، چنانکه حتی سقوط ساسانیان را نیز می بایست از این زاویه نگریست. یکی از خاندان ها یا خانواده های نژاده ای که اعضاء برجسته آن در برهه ای از تاریخ ساسانیان، نفوذ سیاسی و حتی اقتصادی و دینی بسیار زیادی یافتند، خانواده مهرنرسه وزیر بزرگ دوره چند تن از پادشاهان ساسانی بود. در این پژوهش،تلاش خواهد شد تا جایگاه یکی از خانواده های نژاده دوره ساسانیان،یعنی خانواده مهرنرسه را در تاریخ تحولات سیاسی، دینی و اقتصادی روزگار فرمانروایی یزگرد یکم، بهرام پنجم و یزگرد دوم مورد مطالعه قرار گیرد تا چشم انداز روشن تری از تاریخ ساسانیان در این دوره زمانی به دست آوریم.
نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
39 - 58
حوزههای تخصصی:
زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمین های کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، به طوری که از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمین هایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، می دانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهان شاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوش های باستان شناسی چگونه می توان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبه ها و ارزیابی داده های جغرافیایی درون آن ها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنی اسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان می دهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامه های توسعه طلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است.
بررسی و شناسایی باستان شناختی شهرستان درمیان، خراسان جنوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
127 - 145
حوزههای تخصصی:
شرق ایران به ویژه خراسان جنوبی یکی از مناطقی است که تحقیقات باستان شناسی محدودی در آن انجام شده است و با وجود داشتن آثار تاریخی فراوان، سیمای باستان شناسی آن ناشناخته باقی مانده است. شهرستان درمیان یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است که نسبت به سایر شهرستان های استان کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. این شهرستان در شرق استان قرار گرفته و هم مرز با کشور افغانستان است. با توجه به بررسی باستان شناسی که در سال ۱۳۹۴ و در سطح شهرستان صورت گرفت، تعداد ۲۱۳ اثر تاریخی در آن شناسایی شد. این آثار شامل محوطه های تاریخی، مسجد، قلعه، برج، حمام، آرامگاه، آسیاب ، آسباد، حوض انبار، قبرستان، غار های تاریخی و سنگ نگاره است که قدمت آن ها به دوره های پیش از تاریخ (هزاره سوم پ.م) تا دوران اسلامی متأخر (پهلوی) باز می گردد. بیشترین تعداد این محوطه ها مربوط به دوران اسلامی بوده و کهن ترین آنها، محوطه شاه ولی، مربوط به هزاره سوم پ.م است. نظر به این که بسیاری از آثار تاریخی این شهرستان برای نخستین بار شناسایی شده بودند، ضرورت داشت که در پژوهشی مستقل به بررسی و تحلیل آن ها پرداخته شود. بدین سبب، هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل آثار تاریخی شناسایی شده شهرستان درمیان است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده که داده های آن از طریق بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آثار تاریخی این شهرستان، نسبت به برخی از مناطق هم جوار از قدمت کمتری برخوردار است، اما عموماً با حوزه های فرهنگی شمال شرقی و جنوب شرقی ایران ارتباطات نزدیکی داشته است. علاوه بر این، چنین مشخص شد که شهرستان درمیان در دو بازه زمانی دوره اشکانی و سده های میانی اسلامی از اهمیت و رونق زیادی در منطقه برخوردار بوده است.
تبیین و تحلیل سیر ارتباط علمی دانشمندان اصفهان و بصره در سه قرن اول هجری با تاکید بر علم حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
93 - 117
حوزههای تخصصی:
احادیث پایه و اساس علوم نقلی بوده و محدثان در ازمنه گذشته تاریخ اسلام برای دستیابی به این دانش به شهرهای مهم در تمدن اسلامی مسافرت کردند. بصره از مراکز مهم علوم اسلامی در این زمینه شهرت بسیاری داشت و از سویی نیز اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم حدیثی با بصره ارتباط علمی داشت. این پژوهش بر آن است که انگیزه سفر محدثان اصفهانی به بصره را همراه با نتایج این ارتباط مورد ارزیابی قرار دهد. این پژوهش که با روش کتابخانه ای و بررسی داده ها در منابع رجالی به چگونگی ارتباط محدثان اصفهان و بصره پرداخته است به سوالاتی نظیر این موارد روبرو است که: چه عواملی در جذب محدثان اصفهان به بصره موثر بوده است؟ و از سویی، این مسافرت های علمی محدثان اصفهانی به بصره چه تاثیری بر جریان حدیثی اصفهان داشته است؟ : در پاسخ به این سئوالات فرض تحقیق بر این قرار می گیرد که عوامل مهمی چون تشابه فضای فکری و علمی اصفهان و بصره در قرون اولیه، در دفاع از تفکر اهل سنت، موقعیت جغرافیایی و علمی، ویژگی خاص بصره همچون حضور صحابیان متعدد، حافظان حدیث، حضور راویان فراوان و معتبر در صحاح سته اهل سنت، انگیزه مهمی برای محدثان اصفهان در بهره گیری از دانش بصره بود و در مرتبه دوم نیز بررسی منابع رجالی نشان می دهد که به دلیل ارتباط محدثان اصفهان با مشایخ مشهور بصره جریان حدیثی بصره با ویژگی تاکید بر جرح و تعدیل راویان، در علم حدیث اصفهان تاثیرگذار شد و اسناد راویان اصفهان نشان می دهد که تاثیر استادان بصری در منابع رجال و سلسله اسناد محدثان اصفهان تا قرون بعد نیز دیده می شود.
طرح حفاظت و مرمت کتیبه اورارتویی سقین ،دل ورزقان آذربایجان شرقی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نحوه حفاظت مرمت و استحکام بخشی اثر و پیشنهادهای قابل اجرا برای بهبود شرایط نگهداری و پایدارسازی کتیبه و به تبع آن محوطه تاریخی سقین دل است. کتیبه سقین دل یکی از آثار مهم سنگنوشته های دوران اورارتویی در شمال غرب ایران است که قدمت آن به ۲۷۵۰ سال قبل باز میگردد این کتیبه در سال ۱۳۳۰ ه.ش در جوار روستای سقین دل و در ذیل یک مجموعه محوطه باستانی کشف شده است. کتیبه های سنگی دسته ای از آثار هستند که عموما در محیط باز قرار دارند و مستعد تخریب و فرسودگی هستند. پیش از این در رابطه با این کتیبه مطالعات ساختار شناسی آسیب شناسی و شناخت وضعیت موجود انجام نشده بود. نتایج حاکی از اولویت بخشی به مبحث پایدارسازی و تثبیت اضطراری برای جلوگیری از سقوط کتیبه انجام اقدامات عملی برای تداوم حفاظت از آن و در نهایت انجام حفاظت پیشگیرانه است. با توجه به این که کتیبه در فاصله حدود ۲ کیلومتری روستای سقین دل است مواردی از قبیل (۱) ایجاد مشارکت مردمی در امر حفاظت (۲) بهبود شرایط گردشگری منطقه و کاهش حفاریهای غیر مجاز به سبب افزایش تعداد بازدید کنندگان (۳) ساخت جاده از روستا تا نزدیکی محوطه (۴ محوطه سازی و تعیین مسیر حرکت تا رسیدن به پای کتیبه (۵ اجرای راه پله سنگی طبیعی (۶) طراحی و ساخت تابلوهای راهنما و اطلاعات اثر (۷) احیاء پوشش گیاهی دره هم جوار کتیبه مهمترین پیشنهادهای اجرایی هستند.
تحلیل روابط بینامتنیِ «اعلام انتصاب امام علی(ع) به وصایت و پیامدهایِ آن» در بیت هایی از غدیریه ناصر خسرو و خطبه غدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
51 - 72
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت به تحلیل روابط صوری و معنایی متون مختلف می پردازد. همواره متن ها در یک ارتباط شبک ه ای با یکدیگر خلق می شدند. متن های نوین بر پایه متن های پیشین شکل گرفته و متن های گذشته خود را در آیینه متن های پسین بازمی تابانند. نظر به اهمیت واقعه غدیر، شعرای بسیاری در پی متجلی ساختن مضامین فکری، عقیدتی و تاریخیِ این واقعه بوده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این سوال پاسخ می دهد که روابط بینامتنیِ اعلام انتصاب امام علی(ع) به وصایت و پیامدهایِ آن در غدیریه ناصر خسرو و خطبه غدیر چگونه است؟ نتایج نشان داده است که ناصر خسرو در غدیریه های خود چشم داشت ویژه ای به خطبه غدیر داشته ؛ از جمله در بیت هایی ضمن گزارشِ توجه ویژه خود به جایگاه امام علی(ع) نزد پیامبر(ص) و انعکاس اعتقاد خود به امام علی(ع) و واقعه غدیر نشان می دهد که از سوی گروهی از مخاطبان واکنشی نسبت به اعلام وصایت امام(ع) صورت می گیرد که کاملا نقطه مقابل توصیه هایِ پیامبر(ص) است و در جریان گزارش این واکنش بیشترین اشتراک واژگانی و مفهومی میان واژگان و اصافِ شعر خود و خطبه غدیر را در « احاطه شدگی» و « سقوط و هبوط» برقرار می کند؛ به گونه ای که این بیت ها روابط «پیرامتنی» و «متنی» گوناگونی را میان متن حاضر و غائب منعکس می کند.
بینش و نگرش روحانیون مورخ در تاریخ نگاری معاصر ایرانی (بعد از انقلاب اسلامی 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روحانیت تشیع به عنوان یکی مهم ترین جریانهای سیاسی و فکری در ساختار سیاسی و فرهنگی کشور ایران به شکل مشخص از دوران صفویه مطرح گردید. در دوره بعد از انقلاب اسلامی 1357ش، روحانیون در قالب یک جریان تاثیرگذار در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور یافتند. علاوه بر این در حوزهای تئوریک، از جمله در عرصه تاریخ نگاری نیز به عنوان یک طیف فعال در شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی مطرح گردیدند، مبنا و اساس فکری این جریان، برداشتی از تعالیم اسلام، مذهب تشیع و حکومت اسلامی شکل گرفته بود. هدف این پژوهش بررسی بینش و نگرش روحانیون شیعه در شکل گیری و تداوم جریان تاریخ نگاری اسلامی بعد از انقلاب اسلامی است، بویژه اینکه برخی از روحانیون بعد از پیروزی انقلاب به عنوان نگارندگان و محققان در عرصه تاریخ حضور یافتند و اقدام به تدوین و نگارش کتب تاریخی نمودند. فرضیه این پژوهش این است که متاثر از انقلاب اسلامی، طیفی جدیدی از مورخان روحانی با پشتوانه حاکمیت جمهوری اسلامی در قالب تاریخ نگاری رسمی، دست به تدوین و تولید منابع تاریخ نگارانه زدند. روش و رویکرد این پژوهش به شکل توصیفی– تحلیلی با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. همچنین یافته ها این پژوهش نشان می دهد به نسبت حجم گسترده ای منابع تاریخ نگاری بعد از انقلاب در داخل کشور، تولید و نگارش آثار تاریخی از جانب روحانیون، گستره ی قابل قبولی را به خود اختصاص می دهد و خود منجر به توسعه و بعضا شکل گیری جریان تاریخ نگاری اسلامی در این دوران شده است.
رویکرد روزنامه خلق نسبت به وضعیت اصناف (1332- 1330)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصناف از گروه های اقتصادی مهم پس از تجار بودند که با حضور گسترده در انقلاب مشروطه از نقش سنتی خود فاصله گرفتند. در دوره پهلوی اول با سیاست های دولت محدود شدند. پس از اشغال ایران و تشکیل حزب توده که خود را هوادار طبقات زحمتکش از جمله پیشه وران معرفی کرد، برای توجه نشان دادن به اقشار ضعیف جامعه و جلب آنها به کمونیست شوروی به انتشار روزنامه های مختلفی از جمله شهباز، بسوی آینده، مصلحت، بانگ مردم، پایگاه آزادی، شجاعت و خلق پرداخت. روزنامه خلق با صاحب امتیازی مصطفی لنکرانی ارگان جمعیت آزادی ایران بود که در راستای تبیین شرایط اقتصادی و مشکلات اصناف راه اندازی شده بود. پژوهش پیش رو با شیوه توصیفی – تحلیلی سعی دارد نشان دهد که وضعیت اصناف در روزنامه خلق، چگونه بازتاب یافته است؟. نتیجه پژوهش نشان می دهد که حجم قابل ملاحظه ای از مقالات مرتبط با این موضوع بیانگر سیاست اقتصادی غلط دولت در ورود اجناس فاسد و بنجل به کشور و تعطیلی کارگاه های داخلی ورشکستگی و فقر اصناف است که در اثر نبودن یک نقشه صحیح اقتصادی و هماهنگ نبودن دستگاه های اقتصادی و تولیدی دولت مشکلاتی از جمله گرانی مواد اولیه تولیدی، واردات بی رویه، اجحاف مالیاتی، ستم مأمورین شهرداری و شهربانی را برای اصناف به وجود آورد. همچنین راهکارهایی مبتنی بر تشویق صادرات کالا براساس تجارت پایاپای با اتحاد جماهیر شوروی در مقابل اصل چهار ترومن و توجه به زندگی روستاییان برای بالا بردن قدرت خرید آنها در راستای سیاست های کمونیستی شوروی ارائه داده است.
واکاوی وضعیت تجار و تجارت کرانه های خلیج فارس در آستانه انقلاب مشروطه با تکیه بر روزنامه مظفری بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام خلیج فارس از دیرباز همیشه با تجارت گره خورده و به عنوان یکی از آبراهه های مهم نقش حیاتی در تبادل کالا بین شرق و غرب ایفا نموده که در منابع دوران گذشته به آن اشاره شده است. در آستانه ی انقلاب مشروطه و با گسترش روزنامه ها، منابع مکتوب جدیدی به این حوزه پرداختند. روزنامه ی مظفری که یکی از مهم ترین روزنامه های جنوب ایران بود، تعدادی از مقالات خود را به این حوزه اختصاص داد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که رویکرد این روزنامه به مقوله ی تجار و تجارت چه بود و می کوشد به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که از دید روزنامه مظفری تجارت ایران در خلیج فارس در این دوره رو به افول نهاد که یکی از عوامل اصلی آن دخالت ها و امتیازات بریتانیا بود که در عمل تجارت آزاد در منطقه را محدود کرد و جایی برای رقابت باقی نگذاشت. این روزنامه تجارت را تنها مبادله ی کالا نمی دانست، بلکه آن را فرآیند پیچیده ای تصور می کرد که تبادل کالا بخشی از آن بود. آنچه در این میان مغفول مانده روند تولید کالا است که بخشی جدانشدنی از آن تلقی می گردد. بخشی که به باور روزنامه در امر تجارت خارجی ایران چندان به آن بها داده نشده است.
اخلاق اجتماعی در جامعۀ بی ثبات از نگاه عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
25 - 52
حوزههای تخصصی:
اخلاق از اساسی ترین الزامات زندگی اجتماعی است و رعایت آن همواره از دغدغه های بزرگان جوامع بوده است. اینکه تا چه اندازه می توان انتظار داشت افراد یک جامعه، کنشگران اصول اخلاقی آن باشند به بافت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه بستگی دارد؛ زیرا اخلاقیات در بستر تاریخی سرزمینی شکل گرفته و سترگ شده اند و از تمام این دگرگونی ها در درون خود تأثیر پذیرفته اند. چه بسا یک امر اخلاقی در ادوار بعدی اخلاقی شمرده نشود یا آنچه در جامعه ای اخلاقی شمرده می شود، در جامعه ای دیگر غیراخلاقی انگاشته شود. بنابراین، نمی توان از کنشگران اخلاق در جامعه انتظار داشت در هر شرایطی تن به انجام اصول اخلاقی دهند یا هر کنشی را اخلاقی شمارند. در این پژوهش، با رویکرد توصیفی-تحلیلی کوشیده شده به این سؤال پاسخ داده شود از دیدگاه عبید زاکانی در جامعه فاقد ثبات سیاسی و اقتصادی، اخلاقیات تا چه اندازه دستخوش تغییر و دگرگونی شده اند و چه گروه های اجتماعی بیشترین نقش را در این دگرگونی ها داشته اند؟ فرضیه این مقاله آن است که اخلاق از آشفته بودن اوضاع سیاسی و اقتصادی چندان متأثر می شود که می تواند اصالت مفاهیم خود را از دست بدهد و در گرداب رویدادها چندان فرو افتد که از خویش بیگانه شده و حتی آنچه پیش تر غیراخلاقی بوده، اخلاقی انگاشته شود. در چنین جامعه ای، لذت طلبی، کوته نگری، فرد محوری و منفعت طلبی بدون توجه به اخلاق جمعی رشد می کند. عبید شاعرِ دل نگرانِ الزاماتِ اخلاقی و فراتر از آن متفکری اجتماعی است که نسبت به محیط پیرامون خود بی تفاوت نبود. او نقش و جایگاه برجسته ای به بزرگان و نخبگان طبقات مختلف جامعه در واژگونی مفاهیم اخلاقی می دهد که با پشت پا زدن بر سنن اخلاقی پیشین، اخلاقی نو می آفرینند و منافع قدرت و ثروت خود را تأمین می کنند و توده مردم را نیز متأثر از خویش می سازند و جامعه ای را شکل می دهند که بیگانه با تاریخ و فرهنگ خود شده است.
عوامل موثر بر تحول بافت جمعیتی جامعه عرب خوزستان (سال1188 تا1306ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، شکل خاصی از ترکیب قومیتی جمعیت و به تبع آن نحوه حکمرانی محلی در خوزستان پدید آمد که بخشی از آن نتیجه ورود قبایل جدید همانند بنی کعب بود. در سال 1306 ق. با فرمان آزادسازی کشتیرانی در رود کارون، اقتصاد این خطه مورد توجه بین المللی قرار گرفت. با رشد اجتماعی و اقتصادی خوزستان در این دوره، بافت و ساختار جمعیتی نیز تحول گسترده ای پیدا کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیامدهای روند رشد اقتصادی بر ساختار جمعیتی – قومیتیِ جامعه عرب خوزستان است. این مقاله با استفاده از رویکرد آماری و با روش تبیین عقلانی به بررسی تحول ساختار قومی خوزستان در دوره قاجار خواهد پرداخت. یافته های مقاله نشان می دهد که در اواخر عصر قاجار جمعیت اکثر شهرهای خوزستان افزایش یافت؛ همچنین بافت و ساختار قومی برخی از شهرهای خوزستان به دلیل رونق تجارت و مهاجرت متحول شد.