فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در هزاره جدید ، آموزش از مهم ترین ارکان توسعه پایدار و نظام آموزش از بنیادی ترین ارکان توسعه انسانی به شمار می رود و ظرفیت افزایی بنیاد پویایی و پیشران پیشرفت روزافزون این فرایند را تشکیل می دهد. به همین منظور ، آموزش های ضمن خدمت با تامین فرصت توانمندسازی و روزآمدسازی بستر توسعه حرفه ای فرهنگیان را فراهم می کند. بنابراین، مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر در اثر بخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان پرداخته است. مقاله از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است که شیوه اجرای آن به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق از همه فرهنگیان شهرستان کمیجان تشکیل گردید که در سال 1397 در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت داشتند. از مجموع جامعه آماری، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 826/. و روایی کارشناسی مقبول مورد مراجعه و نظرسنجی قرار گرفتند. در ادامه، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری و آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی ساده استفاده گردید. نتایج حاصل از ارتباط مثبت و معنی دار عوامل محتوا، مدرسین و سازماندهی با اثربخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان شهرستان کمیجان حکایت دارد. در این میان، شاخص سازماندهی از بیشترین ضریب تعیین برخوردار می باشد. شاخص کیفیت مدرسین و محتوای دوره ها نیز در رتبه های بعدی اثربخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان قرار دارند.
نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
418 - 400
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مدیریت استعداد در چابکی سازمانی مدارس با میانجی گری یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این پژوهش توصیفی- همبستگی با مشارکت 327 نفر از معلمان دوره اول متوسطه شهرکرمانشاه که از طریق نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب حجم انتخاب شده بودند، انجام شد. از پرسشنامه های مدیریت استعداد اوهلی (2007)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، و چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها، با آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج نشان داد متغیر مدیریت استعداد دارای اثر مستقیم مثبت (62/0)، اثر غیرمستقیم مثبت (147/0) و اثر کل مثبت و معنادار (767/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر یادگیری سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (22/0) و اثر کل مثبت و معنادار (22/0) بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. متغیر مدیریت استعداد با ضریب مسیر غیرمستقیم به واسطه یادگیری سازمانی (147/0) و مقدار تی (28/3) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت استعداد (767/0) دارای بیشترین اثر و متغیر یادگیری سازمانی (22/0) دارای کمترین اثر بر متغیر چابکی سازمانی می باشد. به عبارت دیگر، می توان گفت مدیریت استعداد با میانجی گری یادگیری سازمانی موجب افزایش چابکی سازمانی معلمان مدارس می شود.
ارائه مدل کاربردی مدیریت دانش با هدف بهسازی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی مناطق نفت خیزجنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل وتحلیل کاربرد مدیریت دانش در بهسازی کارکنان انجام شد. پژوهش از نوع کیفی و با روش آمیخته اکتشافی تحلیلی بود. جامعه آماری دو گروه استادان رشته نفت در دانشگاه آزاد دارای رشته نفت در خوزستان به تعداد 30 نفر عضوهیات علمی تمام وقت و مدعو و مدیران ارشد و میانی مناطق نفتخیز جنوب به تعداد 100 نفر بود. نمونه آماری مدیران با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و استادان با روش نمونهگیری تصادفی ساده به تعداد20 نفر از هر دوگروه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس تکنیک دلفی انتخاب شد.جمعآوری دادهها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه تشریحی محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان و بررسی نتایج پایلوت، تایید شد. فرضیههای پژوهش براساس مولفههای اصلی و عوامل زیرساخت مدیریت دانش، مقایسه شرکتهای مناطق نفتخیزجنوب با چند شرکت برند نفتی، چگونگی بازگشت مجدد دانش فنی کارکنان، ارزیابی مدل سه بعدی محقق ساخته مدیریت دانش تنظیم شد. با استفاده از تکنیک دلفی به شکل کتبی و سپس مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته در 3 راند جداگانه نظر افراد بررسی شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی دادهها،طبقهبندی، کدگذاری،بررسی، نمرهگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد چرخه دانش کارکنان در سطوح مختلف ضعیف و دانش فنی به شکل سنتی منتقل و اغلب همراه کارکنان بازنشسته از سیستم خارج می شود. مدیران درک کاملی از تاثیر و مزایای کاربرد مدیریت دانش در بهبود سازمانی و بهسازی کارکنان ندارند. در پایان هرم رهبری دانش و مدل سه بعدی مدیریت دانش که هر دو محققساخته بودند، پیشنهاد داده شد.
اصول و روش های مدیریت خشم در بوستان سعدی: دلالت هایی برای مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشم با عواقب مخرب همراه است و بدین دلیل مورد توجه روان شناسان، اندیشمندان اخلاق و تعلیم و تربیت است و هر یک از آنان به نحوی راهکارهای مدیریتی آن را مورد مطالعه قرارداده اند. سعدی از بزرگ ترین ادیبان جهان است که عنایت ویژه ای به مسائل اخلاقی، عاطفی و تربیتی داشته است و استخراج نکات نهفته آثار او رسالتی بالقوه است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی، استخراج اصول و روش های«مدیریت خشم» در بوستان سعدی و کاربرد آن برای مدیران آموزشی است.پژوهش حاضر با روش تحلیل مفهوم انجام گرفت است. حوزه پژوهش در این مطالعه بوستان سعدی است و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شد. فهرست کدگذاری مفاهیم به دست آمده از مدیریت خشم در دیدگاه سعدی نشان داد که 1-مدیریت خشم شامل چهار اصل نیک نگرانه، فروتنانه، جوانمردانه و آسان گیری است 2- روش های نیک نگرانه شامل: تعقل در عمل، رعایت آداب سخن، مصلحت اندیشی، عاقبت اندیشی، روش های فروتنانه شامل: تواضع داشتن و انتقاد پذیربودن، روش های جوانمردانه شامل: نکویی بابدان، ایثار وگذشت، داشتن انصاف، همدلی کردن، روش های آسان گیری شامل: تحمل و بردباری، نوع دوستی، بخشش، مدارا، صلح طلبی و نرم خویی است. خشم و مدیریت آن از منظر سعدی ضمن آموزش مفاهیم اخلاقی و عواطف عالیه بشری به کاربرده شده و مقوله های به دست آمده این پژوهش می تواند الگوی عمل مدیران آموزشی و برنامه ریزان درسی باشد.
آزمون علّی سبک زندگی ایرانی اسلامی بر سلامت جسمی و روانی دانش آموزان مدارس دخترانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
438 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آزمون مدل علی سبک زندگی ایرانی اسلامی بر سلامت جسمی و روانی دانش-آموزان دختر مدارس دولتی می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی بود. در بخش اول (کیفی) برای انجام مصاحبه میدانی، جامعه آماری پژوهش را صاحب نظران و خبرگان دینی و اساتید دانشگاهی(تربیت بدنی، معارف اسلامی و جامعه شناسی) و همچنین برخی از دانش آموزان دختر بودند که این افراد، به صورت هدفمند برای مصاحبه های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب گردید(15 مصاحبه با 13 نفر و تا حد اشباع نظری ادامه یافت). ودر بخش دوم (کمی) بعد از گردآوری اطلاعات حاصل از پژوهش کیفی، اقدام به ساخت پرسشنامه سبک زندگی ایرانی اسلامی نموده و این پرسشنامه(50 گویه و در قالب 9 مؤلفه) در بین دانش آموزان دختر مدارس دولتی شهر تهران ، توزیع گردید. از شاخص های کشیدگی و چولگی به منظور بررسی توزیع داده ها (طبیعی و یا غیر طبیعی بودن) استفاده و برای بررسی و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه-گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهای SPSS نسخه 24، Smart PLS نسخه 2.0 و نرم افزار Max QDA نسخه Pro استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که 25 کد مفهومی و 9 مقوله اصلی، از مؤلفه های سبک زندگی ایرانی اسلامی در دانش آموزان دختر مدارس دولتی می باشد و همچنین مشخص شد که سبک زندگی ایرانی اسلامی بر سلامت جسمی و روانی دانش آموزان دختر مدارس دولتی تأثیرگذار می باشد.
طراحی مدل مطلوب رهبری اصیل برای مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
27 - 1
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) و راهبرد پژوهش در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 13 نفر از استادان رشته مدیریت آموزشی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در قسمت کمی، تمام مدیران اداره آموزش و پرورش کشور به تعداد 716 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 132 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بود. پرسش نامه پژوهش شامل 11 مؤلفه و 45 گویه است که بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار smart pls 3 انتخاب شده است. یافته های بخش کیفی شامل11 مؤلفه، از جمله: الهام بخشی، انعطاف پذیری، برون گرایی، تعهد، جاذبه عمیق، روحیه مشارکت، شفافیت ارتباطی، همدلی، پردازش متوازن اطلاعات، چشم انداز اخلاقی و چشم انداز مشترک بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش مطلوب مدل رهبری اصیل است. با توجه به نتایج می توان گفت که توجه به 11 مؤلفه شناسایی شده در این پژوهش می تواند در تقویت و توسعه رهبری اصیل در بین مدیران مدارس اثرگذار باشد.
نقش رهبری اخلاقی مدیران مدارس در رفتار شهروند ی سازمانی معلمان با میانجی گری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
159 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی مدیران در رفتار شهروندی سازمانی معلمان به واسطه سرمایه اجتماعی معلمان بود.جامعه پژوهش کلیّه معلمان مدارس متوسطه دوم شهرستان کرمانشاه بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 341 نفر انتخاب شد. روش پژوهش همبستگی است و از پرسش نامه 30 سؤالی رفتار شهروندی سازمانی مدل ارگان (1988)، پرسش نامه سرمایه اجتماعی 27 سؤالی مدل ناهاپیت و گوشال (1998) و پرسش نامه رهبری اخلاقی 10 سؤالی مدل براون، تروینو و هریسون (2005) استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر تأییدی با استفاده از نرم افزار lisrel صورت گرفت. نتایج نشان دادند که رهبری اخلاقی مدیران دارای اثر مستقیم مثبت (45/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (254/0) و اثر کل مثبت (704/0) و معنادار بر متغیر رفتار شهروندی سازمانی معلمان در سطح 05/0 دارد. سرمایه اجتماعی معلمان دارای اثر مستقیم مثبت (41/0) و معنادار بر متغیر رفتار شهروندی سازمانی معلمان در سطح 05/0 است. رهبری اخلاقی مدیران با ضریب مسیر غیر مستقیم به واسطه سرمایه اجتماعی معلمان (254/0) و مقدار t (84/2) دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنادار بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان در سطح 05/0 است.
نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.
ارائه مدلی برای آموزش مشارکتی در طراحی معماری در دانشکده های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله زیاد میان آموزه های آکادمیک در دانشکده های معماری و کار حرفه ای در جامعه موجب شده تا فارغ التحصیلان دانشکده های معماری با روند اشتغال و حل معضلات معماری جامعه بیگانه باشند و این می تواند یکی از دلایل ناکارامدی آموزش طراحی معماری در ایران باشد. یکی از شاخصه های مهم که در دیدگاه های نوین تعلیم و تربیت در دنیا مطرح است آموزش مشارکتی و تعاملی است. در این شیوه یادگیرندگان با دغدغه منافع جمعی و حل مساله به صورت گروهی خو می گیرند بنابراین پس از فارغ التحصیلی توانایی بالاتری در شناسایی معضلات اجتماع و حل مسائل با همکاری و تعامل سایرین کسب می کنند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای آموزش طراحی معماری مشارکتی در خصوص کاستن از فاصله میان آموزش آکادمیک و حرفه صورت گرفته است. این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی است و انجام آن از طریق فرایندی گام به گام در راستای یافتن راه حل های مناسب برای مسائل پیش بینی نشده در مسیر پیمایش است که به طور استقرایی و با گرد آوری منظم و طبقه بندی شده داده های درجه اول صورت گرفته است . گرداوری داده ها از طریق مطالعه کتابخانه ای ، مشاهده ، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است . تحلیل داده ها از طریق طبقه بندی داده ها ، خلاصه سازی ، تهیه جدول ونمودار ، تغییر شکل داده های کیفی به عدد و رقم، یکپارچه سازی داده ها ، آزمون فرضیه ، شناسایی علیت و پاسخ به فرضیه صورت گرفته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که این مدل ضمن هم افزایی در آموزش می تواند موجب کارامدی آموزش طراحی در میان دانشجویان شود و فاصله میان آموزش آکادمیک و بازار کار را تا حد زیادی کاهش دهد.
مسؤولیت پذیری اجتماعی راهی برای اثربخشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
403 - 384
حوزههای تخصصی:
امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفۀ وجودی سازمانها است که در پژوهش حاضر بهصورت توصیفی و با تکیه بر روش همبستگی به بررسی رابطۀ بین مسؤولیتپذیری اجتماعی با اثربخشی مدارس پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل معلمان مدارس خاص (تیزهوشان، استعداد درخشان) شهرستان سنندج به تعداد 142 نفر بود. با توجه به محدودیتهای ناشی از دسترسی به کل جامعۀ آماری محققان به نمونهگیری از کل جامعه مبادرت ورزیدهاند. نمونۀ آماری با استفاده از جدول مورگان 231 نفر انتخابشده که بهصورت تصادفی ساده به ابزارهای پژوهش پاسخ دادهاند. ابزار گردآوری دادهها دو عدد پرسشنامۀ استاندارد بوده است. برای مسؤولیتپذیری اجتماعی از پرسشنامۀ کارول(1991) و جهت گردآوری دادههای اثربخشی نیز از پرسشنامۀ هوی و میسکل (2013) بهره گرفتهشد. روایی و پایایی این پرسشنامهها در تحقیقات قبلی تأیید شده بود که برای هر دو ضریب آلفای کرونباخ بین 8/0 تا 84/ بهدستآمده بود و در پژوهش حاضر نیز روایی بهوسیلۀ نظر پژوهشگران و پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مسؤولیتپذیری و پرسشنامه اثربخشی، 81/0 و 78/0 بهدستآمده است. برای تحلیل دادهها و همچنین گزارش وضعیت دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی، آزمونهای تی، فریدمن و معادلات ساختاری استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان داد که مسؤولیتپذیری اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری با اثربخشی مدارس دارد و در این راستا میتوان ادعا کرد هرچه معلمان و کادر اجرایی مدارس مسؤولیتپذیرتر باشند به همان میزان اثربخشی در مدارس به دست خواهد آمد. در رابطه با وضعیت ابعاد مسؤولیتپذیری نیز ارزش و اهمیت ابعاد در دیدگاه معلمان به ترتیب شامل ابعاد اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی است.
اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای ادراک دیداری– حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای دیداری- حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. گروه نمونه 30 نفر از دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری خاص ساکن شهر تهران بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. میزان خطاهای دیداری – حرکتی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. مداخله برنامه حرکت درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای و سه روز در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه حرکت درمانی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میزان خطاهای دیداری – حرکتی گروه آزمایش کاهش معناداری در سطح اطمینان (05/0p <) یافته است؛ بنابراین می توان گفت که حرکت درمانی می تواند میزان خطاهای دیداری – حرکتی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را کاهش دهد.
طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی مدیران آموزشی بر اساس آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
217 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیبی طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی مدیران آموزشی براساس آموزه های قرآن کریم بوده است. درمرحله کیفی پژوهش با مطالعه ی دقیق متن قرآن کریم و تفاسیر مربوط و استفاده از روش تحلیل مضمون، ابعاد، مؤلفه ها وشاخص های شایستگی مدیران آموزشی استخراج وسپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 نفرازخبرگان، الگوی اولیه با 4 بعد، 34مؤلفه و 167 شاخص تدوین گردید. درمرحله کمی، داده ها با استفاده ازپرسشنامه وتکمیل آن توسط تعداد 60 نفرازخبرگان جمع آوری و با روش حداقل مربعات جزیی(pLs) تحلیل والگوی تدوین شده اعتباریابی گردید. انتخاب نمونه درهردو مرحله هدفمند و به روش گلوله برفی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی مدیران آموزشی دارای 4بعد، 29مؤلفه و 131شاخص است: الف-بعد ارزشی با 5 مؤلفه ی: خدامحوری، حق مداری، عدالت خواهی و ظلم ستیزی، معادباوری و آخرت گرایی و ولایت مداری و 25 شاخص. ب-بعد نگرشی با 5 مؤلفه ی: نگرش به هستی، نگرش به انسان، نگرش به دنیا و آخرت، نگرش به مدیریت و نگرش به نظارت و 25 شاخص. ج-بعد منشی با 10 مؤلفه ی: اخلاص، اعتدال، امید، توکل، تقوا، ذکرخدا، شکرگزاری، وفای به عهد، شرح صدر و امانتداری و 34 شاخص. د-بعد دانشی با 9 مؤلفه ی: توانایی برنامه ریزی، توانایی سازماندهی، توانایی ایجاد انگیزش، توانایی رهبری، توانایی توانمندسازی، توانایی ارزیابی، توانایی ایجاد فرهنگ مطلوب سازمانی، توانایی تصمیم گیری و توانایی نظارت و کنترل و 47 شاخص.
مدیران مدارس: شایستگی، دانش، توانایی و مهارتها و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش در بخش دلفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 25 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از روش دلفی، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی (دانش عمومی مدیریت، دانش بروز در زمینه مدیریت آموزشی، دانش در زمینه آموزش و تدریس، دانش محیطی، شناخت قوانین اجرایی مرتبط و دانش فناوری اطلاعات)، حرفه ای (اخلاق حسنه، التزام به ارزش ها، صداقت و راستگویی، انعطاف پذیری، سعه صدر و مهربانی، مشتری مداری و مدیریت تعارض)، ویژگی های شخصیتی (الگو بودن، مسئولیت پذیری، تعهد، مشارکت پذیری، یادگیرندگی، کمالجویی، خود ارتقایی، خود مدیریتی و اعتماد به نفس) اجرایی (مدیریت اطلاعات، ریسک پذیری، مدیریت منابع، بازخورد به موقع، برنامه ریزی عملیاتی و مهارت تصمیم گیری) رهبری (انگیزه بخشی، توسعه افراد و تواناسازی، کار تیمی و تیم سازی، نفوذ گذاری و تاثیر، مدیریت استعداد، جانشین پروری و الهام بخشی) ارتباطات (مهارت های شنیدن، اخلاق و رفتار حسنه، توانایی ارتباط با کارکنان، فهم و درک دیدگاه های دیگران، توانایی برقراری ارتباط روشن و آشکار، توانایی ارتباط با مدیران مدارس و توانایی تعامل با والدین دانش آموزان) ادراکی (خلاقیت، نوآوری، تفکر منطقی و بصیرت).
ارتقای مدل مسوولیت اجتماعی برای آموزش در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسوولیت اجتماعی به عنوان یکی از عناصر مهم وجودی سازمان شناخته شده است. به طوری که امروزه مسوولیت اجتماعی، موضوع حساسیت برانگیز و رو به توجه در سال های اخیر بوده است. به نحوی که رعایت آن توسط سازمان ها، رضایت ذی نفعان را برای مشروعیت، ارتقا و بقای سازمان به همراه دارد. مقاله حاضر با هدف پیشنهاد ارتقای مدل مسوولیت اجتماعی در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده است. پژوهش برحسب هدف کاربردی توسعه ای و برحسب روش توصیفی و از شاخه اکتشافی است که از طریق تکنیک مضمون تم و دلفی انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه، مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بود که برای مصاحبه 31 نفر و برای پرسشنامه 16 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی، از نوع هدفمند انتخاب شدند. براساس یافته های پژوهش 6 بعد اساسی شامل بشردوستانه، اقتصادی، قانونی، اخلاق گرایی، عدالت اجتماعی و عدالت درمانی که بعد عدالت اجتماعی و عدالت درمانی برای اولین بار در ابعاد مسئولیت پذیری سازمانی اضافه و 33 شاخص است.
طراحی الگوی عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
219 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بازشناخت و معرفی تلقی، برداشت و شاخص های مورد نظر برای تبیین عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس غرب کشور است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و از روش گرانددتئوری به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز (16 مصاحبه با 14 نفر) ساختاریافته با صاحب نظران و استادان دانشگاهی(حوزه جامعه شناسی) همچنین برخی مددکاران اجتماعی است. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص، روایی ابزار پژوهش را مورد بررسی قرار دادند و آن را تأیید کردند. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسا رسی فرایند نتایج، به دست آمد. از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در نهایت 19 مقوله اصلی استخراج شد. از جمله متغیرهای استخراج شده در تبیین نتایج تحقیق، خانواده، عوامل اقتصادی، جنسیت، نداشتن اوقات فراغت، کمبود نیروی انسانی، کمبود امکانات، مسائل حمل و نقل و عوامل مدیریتی است. با توجه به اثرگذاری محرومیت اجتماعی در جامعه پذیری و هنجارپذیری دانش آموزان همچنین اهمیت پرورش دانش آموزان نوجوان در مدرسه نسبت به محیط های اجتماعی دیگر و سایر گروه های سنی، پیشنهاد می شود که مدیران آموزش و پرورش مناطق غرب کشور از راهبردهای به دست آمده در این پژوهش به منظور رفع محرومیت اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
واکاوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع پژوهش کیفی است که در جامعه آماری استادان دانشگاه، متخصصان وکارشناسان تکنولوژی آموزشی انجام پذیرفت. نمونه ها به روش هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. درنهایت 22 نفر مصاحبه شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. درکدگذاری باز، مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده سازی، با استفاده از روش تحلیل محتوا به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی و سپس براساس ارتباط مفهومی،مفاهیم و مقولات مشخص شدند. درکدگذاری محوری، رابطه ی موجود میان طبقه ها، مقوله ی تعیین محتوا بر اساس ویژگی های مرتبط با سایر مقولات، محوربودن در پژوهش، تکرار در داده ها و انتزاعی بودن به عنوان مقوله ی محوری پژوهش حاضر، انتخاب و مطالعه شدند. سپس سایر مفاهیم نیز در قالب شرایط علّی، مقوله ی محوری، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها، طبقه بندی و به صورت نظری در قالب مدل پارادایمی به هم مرتبط شدند. درکدگذاری انتخابی نظریه ها با توجه به مفهوم ها و کدهای شناسایی شده، گزینش نهایی گردیدند. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا (1985) شامل ﻣﻮﺛ ﻖ ﺑ ﻮدن، ﻣﺸ ﺮوﻋیﺖ، اﻋﺘﻤﺎدﭘ ﺬیﺮى، اﻧﺘﻘ ﺎلﭘ ﺬیﺮى واﺑﺴ ﺘﮕﻰ و اﺗکﺎﭘ ﺬیﺮى و ﺗﺎییﺪﭘ ﺬیﺮى استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری مفهومی 30 مفهوم انتخاب گردید و در نه مقوله محوری اجرائی، تصمیم گیری، رهبری، ادراکی، ارتباطی، کار تیمی، مدیریت افراد مشخص شدند و در نهایت در کدگذاری گزینشی در سه بعد شایستگی مدیریتی، شایستگی های گروهی و شایستگی های فردی به عنوان نظریه های پژوهش قرار گرفتند.
طراحی الگوی فرآیند تربیت رسانه ای در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
60 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مفهوم تربیت رسانه ای و به دست آوردن راهبردهایی عملیاتی جهت اتخاذ شیوه هایی جدید در مدیریت مدرسه بود. این پژوهش کیفی بوده که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران با سابقه آموزش و پرورش، اساتید دانشگاه در رشته های علوم تربیتی، ارتباطات و رسانه و متخصصان مجرب در حوزه سواد رسانه بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری در مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته به صورت رودرور و عمیق از تعداد 33 نفر به عنوان مشارکت کننده، داده ها جمع آوری گردید. پژوهشگر طی سه مرحله ی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، تربیت رسانه ای رابه عنوان پدیده محوری مورد مطالعه قرارداد و شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و پیامد ها و راهبردها را استخراج و دسته بندی نمود. جهت اطمینان از روایی و پایایی پژوهش، مصاحبه ها با بعضی ازافراد چندین بار تکرار و نتایج حاصل در چند مرحله به رؤیت چند تن از اساتید مجرب و مصاحبه شونده ها رسید و در این بین از گروه های کانونی شرکت کنندگان در پژوهش نیزچندین بار استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، با توجه به رشد روزافزون قدرت رسانه و ابزارهای تکنولوژیک در زندگی روزمره ی دانش آموزان و اثرات شگرف رسانه در سبک، نوع و چگونگی یادگیری آنان، لازم بود که تغییراتی در نحوه و مدل تربیتی و آموزشی مدارس ایجاد گردد که در این پژوهش راهبردهایی کاربردی برای تحقق این مهم ارایه گردید.
شناسایی شاخص های اثرگذار در طراحی سامانه موبایل موک برای آموزش مجازی کارکنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصهای اثزگذار طراحی سامانه موبایل موک جهت آموزش مجازی کارکنان بود. از پایگاه های علمی پروکوییست، گوگل اِسکالِر، ساینِس دایرکت، ِامرالد ، ِاسکوپوس و ِاسپرینگر تعداد 28 مقاله انتخاب شد و با روش مقایسه مستمر و تحلیل محتوای کیفی به منظور استخراج نظامند یافتههای متون پیشین تحلیل شدند. از درون متن مقالات و از طریق فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی 27 مفهوم و 4 مقوله اصلی(شاخص) استخراج شد. یافتهها نشان دادند که در طرّاحی موبایل موک باید به مقولههای تعامل سیّار، سیستم پشتیبانی آموزشی، پذیرش فنّاوری و سیستم پشتیبانی فنّی توجّه کرد. با توجه به یافتههای پژوهش ترکیب فرمت موک و یادگیری سیّار پتانسیل زیادی برای یادگیری غیررسمی و مادام العمر دارد و توصیه میشود که کارکنان با تعامل با یکدیگر و یا حتی مطرح شدن آنها به عنوان پژوهشگر و اطلاع آنها از مسائل و دانش روز در جهت تحقق شایستگی حرفهایشان از طریق فنّاوری موبایل موک گام موثری بردارند. شناخت شاخصهای مهم در طراحی فنّاوری نوین موبایل موک در افزایش شایستگی حرفهای و نوآوری سازمانی، از این جهت حائز اهمیت است که میتوان با هم افزایی متخصّصین در کنار یکدیگر به نفع ارتقای عملکردکارکنان و نوآوری سازمانی سود جُست.
تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر « تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور » است. این پژوهش با روش تحقیق آمیخته با رویکرد متوالی اکتشاقی انجام گرفته و متناسب با ماهیت پژوهش از ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده و از حیث معیار وسعت، پهنانگر ملاحظه گردیده است.جامعه آماری این پژوهش، 212 نفر از کارشناسان آموزشی شاغل در اداره آموزش و پرورش استان بوشهر و نمونه طبقه ای تحقیق، 52 نفرکارشناس خبره ی منتخب از میان این مجموعه بود. در بخش کمی، ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با روایی وپایایی معتبر ودر بخش کیفی، از روش مصاحبه نیمه باز استفاده گردیده است. تلفیق داده ها در هر دومرحله ی کمی و کیفی با استفاده از نرم افزارهای آماریspss و تکنیک تحلیل عاملی صورت گرفت و در نهایت یافته ها نشان داد که درصورت طراحی و اعتبار بخشی مناسب الگوی امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور،می توان به نقش بی بدیل اعانات و احسان داوطلبانه عمومی درپیشبرد نظام آموزش رسمی کشور به مراتب بیش از سایر مولفه ها در تقویت و کارآمدی نظام آموزشی پی برد.
امکان سنجی استقرار آموزش الکترونیکی در بانک سرمایه
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف امکان سنجی استقرار آموزش الکترونیکی در بانک سرمایه انجام شد. روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری در این پژوهش فراگیران، مدرسین، مسئولین و کارشناسان بخش های انفورماتیک و آموزش بودند. برای سنجش مؤلفه فرهنگی تعداد 16 نفر از مدرسین و 300 نفر از فراگیران، برای سنجش مولفه فنی تعداد 12 نفر از مسئولین و کارشناسان انفورماتیک و برای سنجش مولفه آموزشی تعداد 12 نفر از مسئولین و کارشناسان آموزش به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه سنجش آمادگی فرهنگی، پرسش نامه سنجش آمادگی فنی و پرسش نامه سنجش آمادگی آموزشی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه ای و آزمون خی دو انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد امکان استقرار نظام آموزش مجازی در بانک سرمایه از لحاظ زیرساخت های فرهنگی، فنی و آموزشی مورد تائید و خوب است (01/0>P). بنابراین، استقرار آموزش الکترونیکی در بانک سرمایه امکان پذیر است و برای پیشرفت آموزش الکترونیکی بانک باید به تربیت نیروی متخصص بیشتر، علاقه مند کردن پرسنل و ارتقاء امکانات سخت افزاری و نرم افزاری پرداخته شود.