فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف ما در این پژوهش واکاوی تجارب والدین و دانش آموزان ابتدایی از آموزش مجازی با رویکرد افت یا پیشرفت تحصیلی است. این تحقیق ،یک تحقیق روایی و از نوع تحقیقات کیفی است و منبع داده های این تحقیق مصاحبه هایی است که از والدین و دانش آموزان ابتدایی گرفته شده است . تعداد مصاحبه شوندگان تا اشباع نظری 14 نفر بوده است .در روش نمونه گیری نیز از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که دانش آموزان مقطع ابتدایی و والدین آن ها ، هر دو بر افت تحصیلی در آموزش مجازی اتفاق نظر دارند و از دید آن ها آموزش مجازی سختی هایی دارد و به خصوص والدین آن ها آموزش حضوری را بر آموزش مجازی ترجیح می دهند و معتقد هستند که فرزندانشان در کلاس حضوری بهتر درس را یاد می گیرند تا کلاس مجازی. اغلب آن ها مشکلات اینترنتی و هزینه های بالا و خسته کننده بودن آموزش مجازی را از معایب آن می دانند. البته دانش آموزان مزایایی همچون عدم نیاز به رفت و آمد روزانه و دسترسی به تدریس معلم در صورت نیاز را نیز ذکر کرده اند.
بررسی مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر برنامه درسی رسمی: مطالعه گرانده تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند مقاومت معلمان دوره ابتدایی در برابر اجرای برنامه درسی رسمی انجام پذیرفت. رویکرد پژوهش حاضر،کیفی بوده و از روش نظریه زمینه ای در این پژوهش استفاده گردید. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی استان آذربایجان شرقی بود. فرآیند نمونه گیری و انتخاب مشارکت کنندگان تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 18 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که "مقاومت منطقی" به عنوان پدیده محوری ، "عدم توانمندسازی معلمان، عدم مشارکت دانش آموز و کمبود امکانات آموزشی" به عنوان شرایط زمینه ای، "انحرافات برنامه درسی، شخصیت معلم، کاستی های کتابهای درسی و ناتوانی معلم" به عنوان شرایط علی، "اعتقادات معلم و شرایط فرهنگی" به عنوان شرایط مداخله گر، "پیامدهای مربوط به برنامه درسی و شکوفایی قابلیت های معلم" به عنوان پیامد و "راهکارهای آموزشی، توجه به نیازهای دانش آموزان و بهینه سازی برنامه درسی" به عنوان راهبردها شناسایی گردیدند.
تأثیر اجرای آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی بر خودکارآمدی و یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
روش آموزش معکوس از جمله روش های فعال در آموزش است. علیرغم اینکه امکان اجرای این روش به ویژه در کلاس های دوره ابتدایی و درس علوم تجربی از لحاظ موضوعی و امکانات آموزشی فراهم است، لکن استفاده از این روش در مدارس بسیار محدود است. هدف پژوهش بررسی تعیین تأثیر اجرای روش آموزش معکوس در کلاس درس علوم تجربی در مقایسه با روش سنتی در یادگیری درس و خودکارآمدی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران که در سال 99- 98 و حجم نمونه 90 نفر از دانش آموزان بود که به صورت تصادفی در دو گروه 45 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه خودکارآمدی جینک و مورگان (1999) و آزمون یادگیری درس علوم بود. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات آزمون یادگیری دانش آموزانی که روش آموزش معکوس را دریافت کرده اند به طور معنی دار بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی است که از روش سنتی استفاده کرده اند. روش آموزش معکوس بر خودکارآمدی دانش آموزان نیز مؤثر بود.
ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی مدارس استعدادهای درخشان ایران: پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
259 - 288
حوزههای تخصصی:
غنی سازی برنامه درسی با آموزش های کاربردی، هسته اصلی شکوفایی و هدایت استعدادهای درخشان است. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی غنی سازی برنامه درسی دانش آموزان استعدادهای درخشان ایران بود که با روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل کارشناسان حوزه برنامه درسی، مدیران، معلمان و دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان بودند که با روش هدفمند انتخاب و دیدگاه آنان با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با 15مصاحبه به اشباع رسید و بر مبنای رویکرد نظام مند کوربین و استراووس (2008) تحلیل شد. یافته ها شامل 135 کد باز، 18 کد محوری و 9 کد گزینشی بود. نتایج نشان داد در حوزه برنامه درسی استعدادهای درخشان، مولفه های غنی سازی برنامه درسی (پدیده محوری)؛ چشم اندازنوین در آموزش تیزهوشان؛ منابع و امکانات کاربردی (عوامل علی)؛ حمایت های اجتماعی، فرهنگی، محیطی، خانوادگی و بهسازی فرآیند آموزش و ارزیابی (عوامل زمینه ای)؛ ضعف در پیوستگی و همکاری خانه و مدرسه (عامل مداخله گر)؛ آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی؛ برنامه درسی چندبعدی (راهبردها) و موفقیت های فردی، اجتماعی، عاطفی، تحصیلی و شغلی دانش آموزان (پیامد)، از اهمیت ویژه برخوردار است و توجه به آنها مسیرآموزش را به سوی ارتقاءکیفیت و شکوفایی استعدادهای این دانش آموزان رهنمون می سازد.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش کیفی استفاده شد. با 12 نفر از اساتید و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و آموزش ابتدایی، اقتصاد و امور مالی دانشگاه های شهر تهران با مرتبه علمی دانشیاری و استادی در سال 1399 مصاحبه انجام شد. جهت تعیین اعتبار یافته ها از روش ممیز بیرونی استفاده شد. مدل پیشنهادی مشتمل بر پنج عامل شامل زمینه های برنامه درسی، اهداف، محتوا، روش و ویژگی یادگیرندگان طراحی شد و بنیاد نظری آن را «منطق تایلر» تشکیل می دهد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش سواد مالی برای دانش آموزان دوره ابتدایی بود که دارای 21 شاخص به عنوان اهداف، 26 شاخص برای محتوا، 19 شاخص برای روش تدریس و 8 شاخص برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می -شد. الگوی طراحی شده می تواند راهنمای فرایند برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی باشد.
واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان و ارایه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
139 - 176
حوزههای تخصصی:
مقاله با هدف «واکاوی جایگاه فناوری آموزشی در کتاب کار و فناوری پایه هفتم بر اساس نظریه براون از دیدگاه معلمان و متخصصان»، از نوع توصیفی، با تعداد نمونه 64معلم و 12متخصص برنامه درسی بود. ابزار بخش کمی، چک لیست با آلفای کرونباخ 0/87 و در بخش کیفی فرم مصاحبه در قالب 6 مؤلفه در زمینه های طراحی آموزشی، طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری، سبک نگارش، تنوع تجربیات یادگیری، ویژگی های کالبدی و اصول آموزش و یادگیری بود. داده ها از طریق فراوانی، درصد فراوانی و t تک متغیری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و مشخص شد معلمان بر این باورند که ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی تشخیصی، پاسخ به ارزشیابی پایانی و خلاصه فصل مربوط به طراحی آموزشی و پاسخگویی به پرسش ها مربوط به تنوع تجربیات یادگیری وجود ندارد، یا نامناسب است؛ ولی معلمان قادر به تولید، تکمیل و اصلاح یا تأمین آن هستند و کتاب نیاز به اصلاح جزیی دارد. متخصصان نیز نظرات تکمیلی خود را در این رابطه شرح دادند و الگوی ارزیابی کتاب با توجه به دیدگاه براون ارایه شد.
تبیین الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی درسی کلاسی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
206 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری تصمیم گیری اعضای هیأت علمی در برنامه ریزی در سطح کلاس درس است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه آماری در تحقیق کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند بودند که 21 نفر از اساتید از طریق نمونه گیری هدفمند و به شیوه ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده سی و دو مفهوم محوری و سیزده مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل فقدان جهت گیری علمی در تصمیم گیری های کلاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عوامل فراسازمانی، محیطی و انگیزش)، عوامل زمینه ای (مشتمل بر محورهای عوامل رفتاری، عوامل برنامه ای و پشتیبانی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (عوامل مدیریتی، ساختاری و رفتاری)، شرایط مداخله گر محدودکننده (چالش های سازمانی- محیطی و موانع اجرایی)، راهبردها (تصمیم گیری مبتنی بر ساختار پیشین، تصمیم گیری موقعیتی، تصمیم گیری مبتنی بر تفکر محافظه کارانه و تصمیم گیری تعاملی) و پیامد (کاهش اثربخشی و کارایی) سازمان یافت.
بررسی دشواری درک جملات معلوم و انواع جملات مجهول انگلیسی در بین فراگیران سطح متوسط زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
290 - 313
حوزههای تخصصی:
پژوهش های زیادی به بررسی درک جملات معلوم و مجهول توسط بزرگسالان سالم، کودکان در حال یادگیری زبان اول و افراد دارای مشکل تکلم پرداخته اند. موضوعی که احتمالاً به پژوهش های بیشتری نیاز دارد بررسی چالش های درک جملات معلوم و انواع مختلف جملات مجهول برای فراگیران زبان های خارجی است. این پژوهش به بررسی و مقایسه درک جملات معلوم و انواع جملات مجهول انگلیسی در بین فراگیران سطح متوسط انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران پرداخته است. به همین منظور 224 شرکت کننده با روش انتخاب نمونه غیرتصادفی در دسترس از بین دانشجویان مقطع کارشناسی انتخاب و خواسته شد تا جملات را روی صفحه رایانه خوانده و در بازه زمانی محدود به پرسش های چهارگزینه ای پاسخ دهند. پاسخ ها از نظر زمان سپری شده و درصد موفقیت مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که درک جملات معلوم به زمان کمتری نیاز دارد و میزان موفقیت بالاتری نسبت به جملات مجهول دارند. نتایج همچنین نشان داد که انواع مختلف جمله مجهول (افعال با قاعده، بی قاعده، افعال حرکتی، افعال حالتی، افعال دو مفعولی، جملات منفی، و سوالی) درجات متفاوتی از دشواری به فراگیران زبان انگلیسی تحمیل می کنند. جملات مجهول با افعال با قاعده کمترین دشواری را داشتند و به دنبال آن افعال بی قاعده و افعال حرکتی، سپس جملات سوالی و منفی، و جملات با افعال حالتی و در نهایت افعال دو مفعولی دارای بیشترین سطح دشواری بودند. نتایج این پژوهش می تواند برای مدرسان زبان های خارجی و مولفان کتب آموزشی جهت اولویت بخشی و در نظر گرفتن زمان بیشتر برای تدریس و تمرین جملات مجهول دشوارتر مفید باشد.
بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی الگوها و اهمیت تلفیق برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی انجام گرفت. این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این روش پس از مصاحبه با طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی و الهیات و همچنین معلمان دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری، داده ها به شیوه طرح سیستماتیک با بهره گیری از مراحل تحلیل داده از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام پذیرفت. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد با ترکیب دیدگاههای رشته ای و تمرکز روی یک مضمون، تلفیق واقعی منطبق با الگوی پیشرفت گرایان یعنی هم توجه به علائق و هم توجه به مسائل اجتماعی، در نظر گرفتن شایستگی ها از قبیل خلاقیت و قدرت تصمیم گیری، رسیدن به مهارت های سطح بالا همچون تفکر انتقادی، می توان برنامه درسی تعلیمات دینی با درس علوم تجربی را با توجه به این الگوها به شیوه صحیح طراحی نمود.
چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی-یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف چیستی مبانی فلسفی تدریس در راهبردهای یاددهی – یادگیری صورت گرفت تا جایگاه شناسایی این مبانی در حوزه نظر و عمل مشخص گردد. رویکرد پژوهش توصیفی -تحلیلی و از نوع کیفی و اسنادی بود. داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل متن و برگرفته از متون منابع مختلف،با استفاده ازتهیه فرم وفیش برداری جمع آوری شد.برای پاسخ به سوال پژوهش شش سوال معرفت شناسانه در راستای انواع الگوهای تدریس مطرح شد. نتایج نشان داد معرفت در الگوهای تدریس اطلاعات پردازی به صورت نسبی و ذهنی بوده ونوع معرفت در الگوهای تدریس این خانواده به صورت معرفت حسی، تجربی معرفت عقلانی و بخشی هم معرفت شهودی قابل دسته بندی می باشد. نتایج در بخش مکاتب فلسفی پشتیبان کننده این الگوها شامل مکاتب کلاسیک (ایدآلیسم و رئالیسم)، مکتب پراگماتیسم، طبیعت گرایی، اگزیستانسیالیسم و پست مدرنیستم (سازنده گرایی فردی و اجتماعی) بود.
مطالعه و ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت آپ های دانش آموزی در برنامه درسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپ های دانش آموزی برای برنامه درسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجام یافته است. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگه های یادداشت دست نویس و رایانه ای(بانرم افزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافته ها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگی های برنامه درسی،راهبردهای آموزشی،دانش آموز،معلم و چالش هاو فرصت ها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامه درسی مدرسه،فعالیت های آموزشی،فعالیت های عملیاتی،فعالیت های دانش آموز و فعالیت های معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیت های مربوط به استارت -آپ های دانش آموزی ازسال ها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به این که این نوع فعالیت ها در برنامه های درسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد می شود برنامه درسی استارت -آپ های دانش آموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
مقایسه میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی قبل و بعد از اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مقاله حاضر بررسی محتوای کتاب های آموزش زبان فارسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به ساحت های تربیتی در دو بازه قبل و بعد از سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بود. به این منظور، تغییرات محتوای کتب به شیوه تحلیل محتوا بررسی و مقایسه شد. پیکره زبانی مورد تحلیل در این پژوهش توصیفی و تحلیلی، کتاب های فارسی اول تا پنجم در دوره بلافاصله قبل از اجرای سند تحول و کتاب های فارسی اول تا ششم بلافاصله پس از اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال 1390 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوا با روایی تایید شده توسط متخصصان و ضریب توافق کدگذاری بالا بود. داده های حاصل از کد گذاری محتوای کتب، با استفاده از آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در دوره قبل از اجرای سند، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به بُعد اعتقادی-اخلاقی-عبادی و بُعد اقتصادی-حرفه ای است (18/0 ) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به بُعد زیستی-بدنی ( 14/0). پس از اجرای این سند نیز، بیشترین ضریب اهمیت در همین ابعاد بود. شاخص های کتب منطبق با این سند تغییر نکرده و میزان توجه به مؤلفه های تربیتی مورد نظر در سند تحول، در کتب فارسی پایه های متفاوت دوره ابتدایی به طور نامتوازن توزیع شده است.
سنتزپژوهی چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی در آموزش عالی با توجه به دنیاگیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از چارچوب ارائه شده توسط الو و کیگناس (2008) استفاده شد. قلمرو پژوهش و اصلی ترین منابع گردآوری داده ها، پژوهش های متعددی است که متناسب با ارتباط موضوعی و به روش پریسما تعداد 69 نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقه بندی اطلاعاتی انجام شد؛ که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی و ارایه ی راهبردهای مناسب برای این انتقال گردید. به طور کلی، چالش های انتقال به آموزش مجازی در چهار طبقه و 22 کد استخراج گردید و راهبردهای انتقال موفقیت آمیز از آموزش حضوری به آموزش مجازی نیز در هفت طبقه و 17 کد ارایه شدند.
بررسی میزان انطباق برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران مدارس متوسطه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
169 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله آگاهی از میزان انطباق عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران متوسطه شهر اهواز و تبیین دلایل انطباق یا عدم انطباق این عناصر نه گانه با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران بود. روش پژوهش آمیخته (طرح تبیینی) بود. براساس نتایج بخش کمی بین عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی-یادگیری و گروه های یادگیری برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران انطباق وجود داشت؛ اما بین عناصر زمان، مواد آموزشی، فضای آموزشی و روش های ارزشیابی انطباق لازم وجود نداشت. در بخش کیفی، به منظورتبیین نتایج بخش کمی، مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی تحلیل شده و دلایل انطباق یا عدم انطباق هر یک از عناصر نه گانه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران تبیین گردیده است.
تحلیل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت با تأکید بر آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
154 - 171
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی آموزش و ارتقای سلامت در بهبود و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. برای پی بردن به اهمیت مسائل بهداشتی در روند سلامت دانش آموزان، لازم است به محتوای کتب درسی توجه شده و یک برنامه آموزشی که بتواند همه نیازهای ضروری آموزش سلامت را در خود جای دهد، تدوین شود. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدف های آن، از روش تحلیل محتوا انتروپی شانون استفاده شد. در این راستا، محتوای همه کتاب های درسی دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت بررسی شد. واحد ثبت، جمله و تصویر بود. در فرایند کدگذاری، مؤلفه های مرتبط با استانداردهای آموزش محیط زیست مشتمل بر: 1- سلامت جسم 2- سلامت تغذیه 3- سلامت محیط (بهداشت آب، بهداشت هوا، بهداشت خاک) 4- سلامت محیط زیست 5- سلامت خانواده 6- حوادث ایمنی 7- تحرک بدنی 8- سلامت روانی 9- پیشگیری از رفتارهای پرخطر 10- کنترل و پیشگیری از بیماری ها 11- معلولیت 12- بهداشت عمومی و بهداشت مدرسه مورد بررسی قرار گرفت. قلمرو این پژوهش شامل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی، مصوب وزارت آموزش وپرورش بود. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که از بررسی کل کتاب های دوره پنجم مؤلفه مربوط به سلامت روانی با 419 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده، و کمترین مقدار مربوط به معلولیت با 5 فراوانی است. یافته های حاصل از فراوانی مؤلفه ها نشان داده است که مؤلفه های نظام سلامت از توزیع نرمال برخوردار نیستند به طوری که متأسفانه در حد خیلی کم به آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در این سند پرداخته شده است و به آموزش مؤلفه های سلامت در محتوای دوره پنجم ابتدایی توجه نشده است.
تأملی در مؤلفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال تبیین ملاک ها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافته های تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسه ای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفه ای اکر برای برنامه درسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامه درسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامه درسی، ملاک هایی برای مولفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنند گان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاک ها و نشانگرهای برنامه درسی ریاضی به تفکیک مؤلفه ها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامه درسی ریاضی، توجه به این ملاک ها و نشانگرها، یک ضرورت است.
مطالعه تأثیر مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر ویژگی های غیرشناختی (نگرش عاطفی) یادگیری دانش آموزان دبیرستان های دولتی، غیر دولتی ، نمونه دولتی و استعدادهای درخشان (سمپاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی و کشف تأثیرگذاری مؤلفه های برنامه درسی پنهان بر ویژگی های غیرشناختی (نگرش عاطفی) یادگیری دانش آموزان دبیرستان های دولتی، غیردولتی، نمونه دولتی و تیزهوشان (سمپاد ) و ارائه راهکارهایی در جهت طراحی بهتر محیط های آموزشی انجام گرفت. روش : روش پژوهش آمیخته یا ترکیبی است که در بخش کمی، از روش پیمایشی نوع مقطعی و در بخش کیفی از روش بررسی موردی ( پژوهش پدیدارشناختی از نوع تجربه زیست شده) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان کلیه دبیرستان های دوره دوم متوسطه پسرانه ناحیه یک شهر بندرعباس در سال تحصیلی99- 1398 است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هشت دبیرستان( سه دبیرستان دولتی، سه دبیرستان غیر دولتی، یک دبیرستان نمونه دولتی و یک دبیرستان تیزهوشان) انتخاب شدند.
Presenting an Identity Model Based on Content Analysis of Social Studies Book of Junior High School(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
112 - 120
حوزههای تخصصی:
Purpose : This study presented an identity model based on content analysis of Junior High School social studies textbooks. Method : It was an applied qualitative study examining social studies book of Junior High School and taking the idea of education experts in Tehran in 2019. According to the principle of theoretical saturation, 9 of them were selected by targeted sampling and snowball sampling methods. Review of documents and texts and semi-structured interviews were used, the validity of which was evaluated by the appropriate triangulation method and its reliability was calculated by Cohen's Kappa coefficient method to be 0.798. Open, axial and selective coding methods were used to analyze the data. Findings : The identity model based on the content analysis of social studies book of Junior High School had one category, 9 components and 45 indicators; The components included society and social relations (with 9 indicators), family and parents (with 7 indicators), mass media (with 4 indicators), age (with 2 indicators), school (with 3 indicators), educational system (with 8 indicators), career future (with 3 indicators), personality (with 3 indicators) and teachers (with 6 indicators). Finally, the identity model was designed according to the mentioned components. Conclusion : According to the identity model, educational professionals and planners can design content to improve students' identities and include them in social studies textbooks.
برنامه درسی پیش بینی نشده؛ به عنوان پیامد عصر کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش و شیوع ویروس کرونا بخش های مختلف جوامع گوناگون با چالش های جدی روبه رو شدند. نهاد آموزش از اساسی ترین کانون های دگرگون شده جهان در دوران اپیدمی ویروس کرونا به شمار می رود. این دگرگونی های حاصل از شیوع ویروس کرونا و تغییرات آن در برنامه های درسی رسمی و غیررسمی، پژوهشگران را بر آن داشت که بر اساس رسالت تخصصی و تحصیلی خود به ارائه مفهومی نو در حوزه مطالعات برنامه درسی مباردت ورزند و عنوان " برنامه درسی پیش بینی نشده" را برگزینند. برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد توسعه مفهومی بهره گرفته شده است. از معیارهای تجویزی زیگر و نظرات خبرگان نیز جهت اعتبارسنجی تحلیل های صورت گرفته استفاده شده است. در نهایت ضمن آنکه مفهوم برنامه درسی پیش بینی نشده تبیین و مورد واکاوی قرار گرفته، ابعاد، مصادیق و وجوه چالش برانگیز این نوع برنامه درسی نیز تشریح شده است.
لزوم افزایش مشارکت معلمان در تدوین محتوای کتاب های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی یک پروژه با عنوان «ارتقای دانش و مهارت معلمان ریاضی در طراحی و تدوین محتوای کتاب درسی» است. روش تحقیق، طراحی مبتنی بر پژوهش است که در آن گروه هایی از معلمان ریاضی در کنار تیمی از متخصصان برنامه ریزی درسی قرار گرفته و با همیاری اقدام به تولید محتوا برای یک درس ریاضی کرده اند. جامعه آماری این مطالعه، 284 نفر معلم ریاضی رسمی دوره اول متوسطه شهر اصفهان بود که از بین آن ها 21 معلم به روش هدفمند از نوع معیارمحور برای شرکت در کارگاه های آموزشی تدوین محتوا انتخاب شدند. محتوای تولید شده برای دانش آموز و راهنمای معلم توسط دو پرسش نامه محقق-ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی ابزارها توسط سه صاحب نظر تأیید شد و پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و 79/0 به دست آمد. برآیند یافته ها نشان می دهد محتوای تولید شده از نظر معلمان در سطح رضایت بخشی قرار گرفته است.