فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی پایه دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی و جامعه پژوهش، کلیه کتاب های درسی پایه دوم ابتدایی و راهنماهای معلم هر کتاب بود. رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمون محور (مفهوم محور و مهارت محور) انتخاب شد. مفاهیم و مهارت ها از کتاب های درسی و اهداف هر درس از راهنماهای تدریس معلم استخراج شد و همزمان کدگذاری صورت گرفت. کدهایی که دارای زمینه مشترک بوده اند در یک مقوله قرار گرفتند و مضامین تلفیقی برنامه درسی را تشکیل دادند که 16 مضمون (تم) تلفیقی شکل گرفت. مضامین به دست آمده عبارتند از: آب، ، نیکوکاری، دعا، نظم، نماز، زمان، مهارت آراستگی، همکاری و مشارکت،... سپس نمونه طرح درس تلفیقی تدوین شد. یافته ها نشان داد مطالب و محتواهای درسی موضوعات مجزا کافی نیست و نیز به دلیل عدم وجود رابطه معنی دار بین محتوای دروس با زندگی و موقعیت های خارج از محیط آموزشی نیاز به برنامه درسی تلفیقی را محسوس تر می نماید. معلم ها با رویکرد تلفیقی در برنامه درسی آشنا نیستند و نیاز به راهنمای عمل برای اجرای رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمون محور احساس می شود که برای کاربرد در کلاس درس ایده بگیرند. رویکرد تلفیق برنامه درسی مضمون مدار می تواند چتر تلفیق را بین همه کتاب های درسی بگستراند. تمامی مفاهیم و مهارت های تلفیقی پایه دوم ابتدایی استخراج و راهنمای عملی برای برنامه درسی پایه دوم ابتدایی تدوین شد. پیشنهاد می شود که اجرای برنامه درسی تلفیقی پایه دوم ابتدایی طبق راهنمای تدوین شده در این پژوهش در دستور کار قرار بگیرد.
اثربخشی آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر پایه هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
45 - 57
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکرخلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر پایه هشتم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه هشتم شهر کرج در سال تحصیلی 1402- 1401بوده است. که از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده گردید و تعداد30 نفر از دانش آموزان یکی از مدارس که به صورت تصادفی انتخاب شده بود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد خودکارآمدی بندورا(2000)، سنجش خلاقیت تورنس و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1987) بوده است. برنامه مداخله با اجرای آموزش مجازی درس ریاضی برای گروه آزمایش طی هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت ننمود. داده های به دست آمده در سطح آمار توصیفی محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد که نمرات متغیرهای خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان در گروه آزمایش با گروه کنترل از نظر آماری در سطح (05/0>P) تفاوت معناداری داشته است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مجازی درس ریاضی بر خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است و آموزش مجازی درس ریاضی بر زیرمقیاس های خودکارآمدی، تفکر خلاق و مسئولیت پذیری دانش آموزان اثر معناداری داشته است. بنابراین لازم است که استفاده از فناوری اطلاعات با طراحی نرم افزارهای مختلف برای آموزش درس ریاضی در مقاطع مختلف تحصیلی مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد.
بررسی شکاف های آموزشی: تحلیل تطبیقی برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در فرآیند کارورزی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش به بررسی شکاف های آموزشی در زمینه برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در فرآیند کارورزی می پردازد. هدف اصلی این مطالعه تحلیل تطبیقی این سه نوع برنامه درسی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن ها در ایجاد یادگیری مؤثر و کاربردی برای دانشجویان است. روش ها: با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی(کیفی(پدیدارشناسی و تحلیل تماتیک) و کمی (بر اساس نظر سنجی) ) ، اطلاعات مربوط به تجربیات دانشجویان و مربیان(استادان راهنما و معلمان راهنما) در کارورزی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها: نتایج این تحقیق در بخش کیفی سه مضمون اساسی با مقوله هایی حاوی: شکاف های آموزشی(عدم تطابق محتوای درسی، چالش های واقعی) ، نیازهای آموزشی(کمبود مهارت های نرم، نیاز به یادگیری عملی، نیاز به مهارت های مدیریتی، کمبود نوآوری در تدریس) و محیط کارورزی( نیاز به حمایت مربیان، عدم تعامل مربیان، نیاز به اعتماد به نفس) به عنوان مبنایی برای تحلیل کیفی داده ها و شناسایی الگوهای موجود در پاسخ ها بودند، استخراج شد. و در بخش کمی نشان داد که شکاف های معناداری میان آنچه که در برنامه های درسی قصد شده و آنچه که در عمل اجرا می شود وجود دارد. در تحلیل کیفی، شرکت کنندگان به عدم تطابق بین اهداف آموزشی و محتوای درسی اشاره کردند. این نتایج تأییدکننده یافته های کمی است و نشان می دهد که از نظر دانشجومعلمان نیز شکاف های آموزشی وجود دارد. نتیجه گیری: همچنین، نتایج به تفکیک هر یک از برنامه های درسی و تأثیر آن ها بر یادگیری و توانمندی های عملی دانشجویان ارائه شد.این مطالعه می تواند به اصلاح و بهبود برنامه های درسی در حوزه کارورزی کمک کند و زمینه ساز طراحی برنامه های آموزشی مؤثرتر گردد.
تدوین الگوی توسعه ی حرفه ای معلمان چندپایه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی مناسب برای توسعه ی حرفه ای معلمان چندپایه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد .مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش کارشناسان و معلمان چند پایه بودند که 20 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جمع آوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. کیفیت یا اعتبار پژوهش با روش های درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم، بررسی توسط اعضا و زاویه بندی روش شناختی رعایت گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از کد گذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد. طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها ۳۷۱ کد باز و 25 کد محوری و 6 کد انتخابی حاصل و در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل شرایط علی (فعالیت ها و برنامه های توسعه حرفه ای معلمان چندپایه و کمبود منابع مالی)، پدیده محوری «توسعه حرفه ای معلمان چندپایه» (شایستگی آموزشی، شایستگی های روان شناختی، شایستگی مدیریتی، شایستگی اخلاقی و شایستگی اجتماعی)، راهبردها (سیاست گذاری و تدوین قوانین حمایتی از معلمان چندپایه، برنامه های توانمندسازی و دانش افزایی معلمان چندپایه، تدوین محتوای آموزشی مناسب و در دسترس، افزایش بودجه و ارائه خدمات رفاهی و پشتیبانی سخت افزاری و نرم افزاری از مدارس چندپایه)، شرایط زمینه ای (بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی، بعد تاریخی و بعد سیاسی)، شرایط محیطی مداخله گر(ضعف بنیه علمی معلمان، عدم برخورداری از حمایت سازمانی لازم، محرومیت روستا، مشکلات ناشی ازدورافتادگی مناطق محروم و عوامل ساختاری) و پیامدها (پیامدهای توسعه حرفه ای برمعلمان، پیامدهای توسعه حرفه ای معلمان بر دانش آموزان و پیامدهای توسعه حرفه ای معلمان بر جامعه) جای گرفتند. یکپارچه سازی کد ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها حول محور توسعه حرفه ای معلمان چندپایه در فعالیت های حرفه ای، شکل دهنده مدل پارادایمی است که توسعه حرفه ای معلمان چندپایه را منعکس می کند. نتایج نشان داد توسعه حرفه ای معلمان چندپایه فرایندی پیچیده و چند وجهی بوده و نیازمند سیاست گذاری های کلان، جامع نگر و تخصصی است. اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزی های صحیح می تواند چشم انداز روشن و امید بخشی را در جهت نیل به هدف مطلوب توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم در پی داشته باشد.
سناریوهای بدیل برنامه درسی دوره ابتدایی در افق 1415: رویکردی آینده نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان مملوء از پیچیدگی و عدم قطعیت آینده، کاوش درباره آینده های بدیل تعلیم و تربیت و برنامه های درسی در راستای تحقق مأموریت نظام های آموزشی ضرورت می یابد. از این رو، هدف مقاله حاضر، آینده نگاری برنامه درسی دوره ابتدایی در افق 1415 بود که با استفاده از رویکرد آینده نگاری و ابزار سناریونگاری انجام شد. در نهایت، چهار سناریوی بدیل برنامه درسی ابتدایی تدوین گردید. سناریوی اول با عنوان «اتوبوس جادویی مدرسه» بیانگر «برنامه درسی به منزله نقشه راه شخصی» است. سناریوی دوم با عنوان «در جستجوی خوشبختی» موقعیت «احیای برنامه درسی» را توصیف می کند. سناریوی سوم با عنوان «عصر یخبندان» بیانگر «فروپاشی برنامه درسی» است و سناریوی چهارم با عنوان «انجمن شاعران مرده» موقعیت «برزخ برنامه درسی» را روایت می کند. نتایج نشان داد نوآوری بیش از آنکه وابسته به ساختارها باشد، از عاملیت ها ناشی می شود و مستلزم تحول دیدگاه ها درباره اهداف تعلیم و تربیت در عصر دیجیتال و نیز افزایش اختیارات و توانمندسازی مدارس است.
موانع عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی از دید جامعه آماری، کلیه آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 صورت گرفت.روش ها: روش پژوهش، توصیفی بوده که در خلال آن از روش پیمایشی، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران بود، که تعداد آن ها بالغ بر150 نفر بود. نمونه لازم از جدول کرجسی و مورگان با اطمینان 95 درصد، 108 نفر با روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و طی برنامه spss تحلیل داده ها انجام شده است. از آزمون های شاخص های تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی آزمون»، استفاده شده است. روایی ابزار از دید متخصصان و پایایی آن نیز حسب آلفای کرونباخ با ضریب 933/0 تامین شده است.یافته ها: در این پژوهش طبق مبانی نظری موانع در محورهای معلم، برنامه درسی و مدرسه مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها حاکی از وجود تفاوت معنادار در رتبه بندی موانع سه گانه عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش دوره دوم ابتدایی از دید آموزگاران برگزیده شهرستان های استان تهران می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل تاثیرگذار در عدم تحقق اهداف برنامه درسی فارسی و نگارش، به ترتیب شامل؛ مدرسه، آموزگار، برنامه درسی، با میانگین های رتبه ای 49/2، 96/1 و 56/1 بوده است. موانع ناشی از مدرسه، مهم ترین مانع در عدم تحقق اهداف برنامه درسی مذکور شناسایی گردیده است.
طراحی الگوی مطلوب سیاست گذاری برنامه ریزی درسی برای نظام آموزش و پرورش ایران (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
230 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی سیاست گذاری برنامه درسی برای نظام آموزش و پرورش ایران است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع داده کیفی و از لحظ روش، تحلیل محتوا با رویکرد کیفی عرفی است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 11 نفر از متخصصان سیاست گذاری برنامه درسی در سالتحصیلی 1399-1398جمع آوری گردید.جامعه آماری متشکل از متخصصان دانشگاهی، دارای تجربه سیاست گذاری بود. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری گلوله برفی بود.ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بر اساس تکنیک 5w1h بود. روایی محتوایی مصاحبه با استفاده از نظر5 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت تایید گردید. داده ها طی فرایند کدگذاری، نام گذاری،مقوله بندی و تحلیل گردید. جهت تحلیل اولیه داده های کیفی از نرم افزار 2018 Maxqdaاستفاده شد.اعتبار یافته ها با استفاده از روش ارزیابی لینکلن و گوبا تایید-گردید. با بررسی یافته ها، الگوی سیاست گذاری برنامه درسی برای نظام آموزش و پرورش ایران در سه بعد رسمی ، فنی و محتاطانه و در سه سطح supra، macro و micro طراحی شد.نتایج نشان داد سیاست گذاری برنامه درسی در نظام آموزش و پرورش ایران دارای 4 مولفه سیاست-گذاری در خصوص اهداف برنامه درسی، فرصتهای یاددهی و یادگیری،محتوای سیاست ها و ارزشیابی سیاست ها است.با توجه به یافته ها برای اصلاح سیاست های برنامه های درسی ایجاد چرخه فعال با هدف پایش و بهسازی چرخه نیاز است. این یافته ها می تواند با تبیین فرایندسیاست-گذاری برنامه درسی در نظام آموزش و پرورش ایران جهت تحقق سیاست بوم شناختی برنامه درسی در ایران مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی موانع پیش روی معلمین تربیت بدنی و ورزش در بکارگیری روش درس پژوهی در کلاس های مجازی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: درس پژوهی یکی از ارکان توسعه حرفه ای معلمان در آموزش و پرورش مدرن است و به عنوان یکی از مؤثرترین و مهم ترین روشها برای ارتقای سطح علمی و عملی معلمان و دانش آموزان شناخته می شود. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی موانع پیش روی معلمین تربیت بدنی و ورزش در بکارگیری درس پژوهی در مدارس استان سمنان بود. روش ها : پژوهش حاضر به لحاظ روش کمی و از نوع پیمایشی، به لحاظ هدف، کاربردی و تحلیل داده های آن با مُدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمین تربیت بدنی و ورزش آموزش و پرورش در استان سمنان تشکیل داد(253 N=). نمونه گیری تحقیق به صورت کل شمار انجام گرفت. در تحقیق حاضر پرسشنامه درس پژوهی هاکیو و همکاران (2018) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون هایی مثل کلموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای و برای ساخت الگوی معادلات ساختاری متغیرهای تحقیق از نرم افزار پی ال اس استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد موانع موجود در درس پژوهی معلمان تربیت بدنی و ورزش شامل ساختار سازمانی متمرکز، فرهنگ سازمانی ضعیف، سبک رهبری دستوری، کمیت و کیفیت پایین فناوری اطلاعات، فرایندهای داخلی، میزان اطلاعات و دانش ضعیف معلمان، عدم تعهد و نوع شخصیت معلمان می باشد. نتیجه گیری: تدوین سیاست یکپارچه و مدیریت هماهنگ در حوزه درس پژوهی مدارس باعث خواهد شد تا فضای مناسب تری برای استفاده از فرصت های موجود فراهم شود. برای رفع موانع سازمان دهی فرصت های یادگیری، درس پژوهی می تواند به ویژه در برنامه های پرورش حرفه ای معلمان جهت فراهم سازی امکان فعال بودن، خلاقیت، گفتگو، یادگیری و پژوهش مشارکتی مفید و موثر باشد.
اثربخشی تکنیک های رفتاری مثبت بر کاهش میزان خشونت گرایی معلمان ابتدایی شهرستان نطنز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بین استفاده از تکنیک های رفتاری مثبت با کاهش میزان خشونت گرایی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان نطنز بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده. جامعه آماری 200 نفر از معلمان مرد و زن شهرستان نطنز و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان برابر با 132 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ و همچنین جهت تعیین روایی پس از انجام مصاحبه های با افراد صاحب نظر، اصلاحات لازم به عمل آمده و آلفای پرسشنامه مذکور بالای 78% به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون لوین و سپس در جهت رتبه بندی این عوامل از آزمون فریدمن به وسیله نرم افزار spss18 استفاده شد و درنهایت نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که روش ارتباطی مثبت معلمان بر کم شدن زورگویی معلمان ابتدایی زن و مرد شهرستان نطنز تأثیر گذاشته که دراین بین مؤلفه مسئولیت و آزادی بیشترین تأثیر را بر کم شدن زورگویی معلمان ابتدایی زن و مرد داشته است.
تبیین و بررسی دیدگاه تربیتی استاد شکوهی در باب تربیت انسان فرهیخته
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف:هدف پژوهش حاضر، تبیین و بررسی دیدگاه تربیتی استاد شکوهی در باب تربیت انسان فرهیخته است. روش ها در این پژوهش از برای پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از روش تحلیلی و استنتاجی استفاده شده است. در این پژوهش به تعدادی از آثار استاد شکوهی نظیر؛ «مبانی و اصول آموزش و پرورش» ،« تعلیم و تربیت و مراحل آن» ،« اندیشه هایی درباره آموزش و پرورش»، «تعلیم وتربیت ترجمه» و« مربیان بزرگ» که با مباحث انسان شناسی و تعلیم وتربیت مرتبط بوده و در این آثارکمال انسانی را به تصویرکشیده، مراجعه شده است. یافته ها: از نظر شکوهی تربیت انسان فرهیخته مستلزم مبانی تعلیم و تربیت(علمی و فلسفی) است.انسان فرهیخته استاد شکوهی در چارچوب یا زمینه ای که درآن نظام فکری و فلسفی وی شکل گرفت، معنا می یابد. از نظر استاد شکوهی مراحل تربیت انسان فرهیخته به ترتیب از مرحله پرستاری شروع سپس به مرحله تأدیب و آنگاه نوبت به تعلیم فرا می رسد. او برای هریک از این مراحل ویژگی ها و مختصات خاصی را در نظر می گیرد که در تربیت انسان فرهیخته باید مورد توجه قرارگیرد. نتیجه گیری: هدف غائی تربیت از دیدگاه شکوهی این است که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و در این راستا هدف آموزش و پرورش، تربیت انسان فرهیخته ای مؤمن،متقی، مسئول در رابطه با خالق، مفید و متعهد در رابطه با جامعه و متفکر وخلاق و مولد در رابطه با عالم طبیعت است.
اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی بر مطلوبیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: یکی از مسایلی که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است، بحث بهزیستی و سرزندگی در محیط تحصیلی است. زیرا صاحبنظران معتقدند روابط در محیط آموزشی به طوری که دانش آموزان احساس سرزندگی با ارزش کنند، نقش بسیار حیاتی در ارتقای رفتارهای اجتماعی مطلوب و موفقیت آنان دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش سرزندگی تحصیلی بر مطلوبیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان متوسطه انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان اهر در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از این جامعه، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند که آزمودنی های گروه آزمایش، تحت آموزش سرزندگی تحصیلی، به مدت 12 جلسه قرار گرفته و در مقابل گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مطلوبیت اجتماعی کراون و مارلو(1998) و سازگاری اجتماعی سینها و سینگ(2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته: میانگین نمرات مطلوبیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی در پس آزمون در گروه آزمایش به ترتیب 05/15 (27/1) و 15/23 (62/2) به دست آمد. نتایج نشان داد؛ آموزش سرزندگی تحصیلی بر مطلوبیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش مطلوبیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی در آن ها می شو .(P≤0/01)
ارائه الگوی جامع برنامه درسی آنلاین و شناسایی مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
29 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه الگوی جامع برنامه درسی آنلاین و شناسایی مؤلفه های آن می باشد. از روش سنتزپژوهی برای شناسایی عناصر و شاخص های برنامه درسی آنلاین استفاده گردید. سنتز پژوهی از روش های مهم تحقیق کیفی و شکل خاصی از پژوهش مروری است و جامعه هدف این پژوهش شامل مقالات در حوزه برنامه درسی، یادگیری و متون مرتبط با آموزش- یادگیری الکترونیکی است. حجم نمونه برای ادبیات مرتبط تا حدی است که پژوهشگر دریابد بر اساس معیارهای ورودی و خروجی به پاسخ سوالات پژوهش دست یابد و بتواند یک جمع بندی مناسب از مرور در ادبیات به صورت سنتز شده ای در قالب جدید ارائه دهد. مطالعات منتخب برای سنتز پایانی شامل 71 پژوهش بود. عناصر بدست آمده برای طراحی برنامه درسی آنلاین شامل 13 عنصر اهداف، یادگیرنده، معلم، محتوا، پشتیبان، گروه بندی، حضور، فناوری، زمان، محیط یادگیری، تعامل، مواد و منابع و ارزشیابی بوده که ویژگی ها و قواعد مربوط به هر یک از این عناصر در روند مطالعات سنتزپژوهی شناسایی شده اند.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعه آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به دست آمد. یافته ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست ها و کاربرگ ها و یادداشت برداری بود و تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نظام مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی فرهنگ های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
مرور سیستماتیک اثربخشی تدریس سنتی در مقایسه با تدریس آنلاین
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف :هدف از پژوهش حاضر بررسی مرور سیستماتیک اثربخشی تدریس سنتی در مقایسه با تدریس آنلاین می باشد. انتخاب روش تدریس یکی از مراحل مهم طراحی آموزشی است. معمولاً علم بعد از انتخاب محتوا و قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند؛ چون خط مشی معلم و روش تدریس او چگونگی فعالیت شاگردان را برای رسیدن به هدف های آموزشی مشخص می سازد. روش ها :روش تحقیق حاضر مرور سیستماتیک می باشد. جامعه ی آماری شامل مقالات دارای مرتبه ی علمی – پژوهشی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی در بازده زمانی 1389 تا 1401 (2010-2022 میلادی) به دو زبان فارسی یا انگلیسی منتشر شده اند ، است. بدین منظور مطالعاتی که در مجلات پژوهشی و دانشگاهی معتبر چاپ شده بود و متن کامل دردسترس بود، مورد بررسی قرار گرفت. سپس اطلاعات بررسی های اولیه شامل بررسی حجم نمونه، روش نمونه گیری، آنالیز آماری و نتایج اصلی مطالعه، انجام شد. یافته ها : در این مطالعه، نتایج چندین پژوهش مختلف با هم مقایسه شده اند تا به نتیجه گیری مناسبی درباره اینکه آیا تدریس آنلاین یا تدریس سنتی بهتر است، برسیم. بعد از بررسی مقالات براساس معیارهای ورود و براساس کیفیت آن ها، تعداد 16 مقاله در زمینه تاثیر آموزش های آنلاین و سنتی به دست آمد. تمامی این مقالات به زبان انگلیسی بود. از این 16 مقاله، 9 مطالعه به صورت پرسشنامه ای، 6 مطالعه به صورت مروری، 1 مطالعه به صورت بررسی داده ها منتشر شده بود. . نتیجه گیری: نتاج مطالعه نشان داد نصف مطالعات نشان می دهد روش تدریس آنلاین بهتر از روش تدریس سنتی است، 25 درصد مطالعات نشان داد روش سنتی بهتر است و 25 درصد تفاوتی قائل نشده اند. همچنین نتایج این مقالات نشان دادند که هر دو روش تدریس نسبت به یکدیگر مزایا و معایبی دارند و هر کدام برای موارد خاص خود اثربخشی دارند. برای مثال، تدریس آنلاین می تواند برای دانشجویانی که در مناطق دورافتاده یا در شهرهای پرجمعیت زندگی می کنند، مفید باشد. همچنین، تدریس آنلاین می تواند به صرفه تر و کارآمدتر بودن نیروی انسانی نیز کمک کند. از سوی دیگر، تدریس سنتی می تواند برای دانشجویانی که به ارتباط با همکلاسی ها و استاد خود اهمیت می دهند، مناسب باشد. در نهایت، برای انتخاب یکی از این روش ها، شرایط و وضعیت موجود باید در نظر گرفته شود.
روایات به عنوان ابزاری برای خود پژوهی دانشجو معلمان در دوره های کارورزی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف مطالعه حاضر تبیین ضرورت به کارگیری روایات در دوره های کارورزی دانشجو معلمان است. برای این کار، مهم ترین مفاهیم کاربردی یعنی تامل، خودپژوهی، روایت مورد بررسی قرار گرفت. روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در این پژوهش داده ها به شیوه اسنادی گرداوری شده است. یافته ها: بر این اساس، تامل عمیق به عنوان تاملی توصیف می شود که نشان می دهد چگونه دانشجویان تجارب خود را حس می کنند و آیا این حس، از شیوه کار آنها، اطلاعاتی می دهد و اینکه به عنوان یک معلم ، چه ویژگی هایی دارند. از طرفی از آنجا که هدف خودپژوهی بهبود شیوه های معلمی برای معلمان تازه کار و باتجربه در فرایند یادگیری است، لذا خود پژوهی در برنامه های تربیت معلم، به معنای فهم بهتر فرایند آموزش معلمان است و دارای ابعاد شخصی و اجتماعی است. هچنین روایات یکی از مناسب ترین روش برای کسب تجارب زندگی به شمار می رود. در واقع روایات، آینه ای از جنس تجربه هستند که ویژگی ها و توانایی های ما را به خودمان منعکس می کنند. نتیجه گیری: آنچه که مطالعه حاضر بر آن تاکید داشت این بود که روایات برای دانشجو معلمان در برنامه های تربیت معلم به ویژه در دوره های کارورزی به عنوان ابزاری برای تامل عمیق هستند تا فرد از طریق آن بتواند «خود» را مورد کاوش قرار دهد و مهارت های لازم را برای حرفه معلمی در ابعاد مختلف به دست آورد.
ارزیابی کتاب های درسی دوره ابتدایی بر اساس مولفه های سبک زندگی ایرانی - اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
144 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کتب درسی ابتدایی براساس مولفه های الگوی سبک زندگی ایرانی- اسلامی بود. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی موردی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کتاب های درسی دوره شش ساله آموزش ابتدایی، در سال تحصیلی 99-98 است. نمونه آماری پژوهش شامل 26 جلد کتاب درسی در پنج عنوان که تناسب بیشتری با هدف و موضوع پژوهش داشتند، به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جهت تحلیل اطلاعات کیفی در روش تحلیل محتوای کیفی از روش کینگ و هاروکس با استفاده از نرم افزار MAXQDA-2018 استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل سوال اول و دوم پژوهش نشان داد که بر اساس الگوی سبک زندگی ایرانی- اسلامی در مولفه ی ، نگرش و گرایش ها، در 6 پایه تحصیلی در کتاب فارسی بخوانیم و کتاب هدیه آسمانی بیشترین فراوانی مربوطه به خرده مولفه ی شعائر و مناسک دینی است، اما در کتاب فارسی بنویسیم و کتاب مطالعات اجتماعی بیشترین فراوانی مربوطه به خرده مولفه ی نشان های فرهنگی است. و در مولفه ی روابط انسانی، در 6 پایه تحصیلی در کتاب فارسی بخوانیم، کتاب فارسی بنویسیم و کتاب هدیه آسمانی بیشترین فراوانی مربوطه به خرده مولفه ی حرمت و احترام است، اما در کتاب تعلیمات اجتماعی بیشترین فراوانی مربوطه به خرده مولفه ی جمع گرایی و فردگرایی است
رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام پذیرفت. روش انجام این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 2 ارومیه بود که بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند در این پژوهش از پرسش نامه خودکارآمدی گیبسون و دمبو، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه ه وش ه یجانی بار-ان استفاده گردید. داده های تحقیق پس از گردآوری با استفاده از نرم افزارهای Spss26 تحلیل گردید که حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان بود.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان ابتدایی انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان هریس در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از این جامعه، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و در 2 گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازش یافتگی سینها و سینگ(2011)، احساس تعلق به مدرسه بری و همکاران(2004) و خودپنداره تحصیلی یی سن چن(2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته: میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه در پس آزمون در گروه آزمایش به ترتیب 05/33 ± 24/4 و 05/54 ± 54/4 به دست آمد. نتایج نشان داد؛ آموزش مهارت های اجتماعی بر احساس خودپنداره تحصیلی و تعلق به مدرسه دانش آموزان مقطع ابتدایی تأثیر دارد(P≤0/01) و باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه می شود. نتیجه گیری: براین اساس اکتساب و به کارگیری مهارت های اجتماعی مبنایی است که ارتباط های بین فردی بر پایه آن ساخته می شود. دانش آموزانی که مهارت های اجتماعی را به طور واقعی تمرین می کنند و به شایستگی به کار می گیرند، به طور حتم قادرند در ورود به گروه همسالان و دوست یابی موفق باشند و تعاملی مثبت و متقابل با دیگران برقرار کنند که چنین امری باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در آنان می گردد.
آیا خدا اینجا حضور دارد؟ پرسش از الهیات در حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی این پرسش انجام شد: آیا پرسش از خدا در حوزه مطالعات برنامه درسی موضوعیت دارد؟ بدین منظور، مطالعه ای نظرورزانه در پیش گرفته شد و به منظور اتقان بحث، استدلال ها همراه با استنادات معتبر و متعدد در دو محور انجام شد. در ابتدا، پرسش مذکور خارج از حوزه مطالعات برنامه درسی و در محور بعدی، ناظر به حوزه مطالعات برنامه درسی موردمطالعه قرار گرفت. مطالعات خارج از حوزه، برخلاف ادعای رایج علوم مدرن، بیانگر وجود پیش فرض های متافیزیکی- الهیاتی در سراسر عصر مدرن، فلسفه و علوم آن است و در حوزه مطالعات برنامه درسی، آثار مختلف مستند شده در بحث، مؤید موضوعیت و جایگاه مهم این پرسش الهیاتی در تعیین مواضع صاحب نظران برنامه درسی درگذشته، حال و آینده رشته هستند. این مسئله در کنار لزوم توجه به سنت اسلامی از منظر الهیاتی، عرصه وسیعی را پیش روی ما می گشاید که پرداختن به این عرصه به مطالعات آتی واگذار می شود.
زیرساختارهای کسر و جایگاه آن در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای فهم همه جانبه ی کسر باید به تمامی زیرساختارهای آن توجه داشت. یکپارچگی و تلفیق این زیرساختارها، به درک عمیق و مفهومی کسر منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وجود این زیرساختارها و میزان استفاده آن ها در کتاب های درسی ریاضی دوره ابتدایی است. این مطالعه، به روش تحلیل محتوا و با استفاده از چارچوب نظری زیرساختارهای کییرن شامل پنج مقوله «جزء-کل»، «اندازه گیری»، «نسبت»، «خارج قسمت» و «عملگر»، انجام شد. تمامی فعالیت ها و تکالیف متن درس، شامل بخش های «فعالیت ها»، «کار در کلاس» و «تمرین ها» در فصل های مرتبط با کسر در کتاب های درسی ریاضی پایه های دوم تا ششم دوره ابتدایی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد که بیشترین مورد استفاده از زیرساختارهای کسر به ترتیب: جزء-کل(49%) ، اندازه گیری(22%)، نسبت(16%)، عملگر(11%) و خارج قسمت (%1) است، بنابراین توجه بسیار اندکی به زیر ساختار خارج قسمت در کتاب های ریاضی ابتدایی شده است. همچنین از ظرفیت برخی از زیرساختارها به طور کامل استفاده نشده است.