فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
پیش بینی احساس غربت دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی میزان احساس غربت در دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری بود. به این منظور 170 دانشجوی سال اولی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، مقیاس امیدواری حوزه های خاص سیمپسون (1999) و احساس غربت آرچر و همکاران (1998) روی آنان اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیر پیش بین دلبستگی ایمن به طور معنادار و منفی در کاهش احساس غربت نقش داشت (0001/0p<)؛ فرای آن، امیدواری نیز توانست به طور معنادار و منفی احساس غربت را پیش بینی کند (002/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر جنسیت با کنترل متغیرهای امیدواری و سبک های دلبستگی بر روی احساس غربت معنادار بود؛ به طوری که دانشجویان دختر میزان احساس غربت بیشتری را نسبت به دانشجویان پسر تجربه می کردند (004/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، امیدواری و جنسیت (مرد) از عوامل مؤثر در کاهش احساس غربت در دانشجویان جدید الورود هستند.
بررسی ماهیت و شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان می باشد. نمونه این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری در دسترس از 4 مدرسه انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه قلدری النا بوکلیرو و مارسلو داربو (1991)، 132 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که حدود 80% دانش آموزان معتقد به وجود قلدری، 40.9% دانش آموزان به عنوان شاهد قلدری، 33.3 % قربانی قلدری و 9.8% به عنوان قلدر و 16% آنان ترکیبی از این حالات را تجربه می کنند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که 57% موارد قلدری از نوع قلدری کلامی، 40% از نوع فیزیکی و 2.56% از نوع اجتماعی/رابطه ای اتفاق می افتد. واکنش حدود 57% دانش آموزان به قلدری، تقویت کننده آن و تنها کمتر از 29% دانش آموزان واکنش های مبتنی بر عدم حمایت و تشویق قلدری نشان داده اند. همچنین نتایج نشان داد که به هنگام وقوع قلدری اقدامات مسئولین مدرسه در 70% موارد موجب تقویت و در 28.8% موارد موجب کاهش قلدری در مدارس می شود. با توجه به آسیب های جسمی و روان شناختی و زمینه سازی قلدری برای آسیب روانی-اجتماعی در دانش آموزان و با توجه به اهمیت مدرسه هم به لحاظ وقوع و هم به لحاظ کنترل و پیشگیری قلدری می توان با اجرای سیاست های مشخص، ارایه آموزشهای مناسب و اجرایی و برنامه های پیشگیری و مداخله مناسب در مدارس کشور از وقوع و ایجاد پیامدهای آسیب زا جلوگیری کرد.
روابط مطلوب آدمی در آموزه های تربیتی معصومان(علیهم السّلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مناسبات انسانی در نظام تربیتی اسلام بسیار برجسته است. هدف این پژوهش بررسی آموزه های تربیتی معصومان(ع) در زمینة روابط مطلوب و سعادتمندانة آدمی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده های پژوهش، متون حدیثی مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع گردآوری و با شیوة کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دامنة روابط مطلوب آدمی در آموزه های معصومان(ع) شامل ارتباط انسان با خدا، خویشتن، انسان های دیگر، و جهان هستی می باشد.
اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرورش یک کودک با ناتوانی در خانواده نه تنها والدین، بلکه سایر فرزندان خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. درواقع به دلیل این که رابطه خواهران و برادران نسبت به روابط دیگر پایدارتر و طولانی تر است؛ قوت و رشد این رابطه می تواند رشد، رفتار، شخصیت، نگرش و هویت یابی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. این گروه از خواهران و برادران ازیک طرف به دلیل مشکلاتی مانند احساس های متضاد، متعارض، حقارت، ظلم و تبعیض که والدین به دلیل داشتن فرزند دارای ناتوانی با آن مواجه اند، تحت فشار هستند و از طرف دیگر، ناتوانی خواهر یا برادر با ناتوانی، بر رابطه خواهر و برادران تاثیر گذاشته و آن ها را در مخاطره اختلال های گوناگون قرار می دهد.
نتیجه گیری: در این مقاله نخست در مورد رابطه خواهران و برادران به ویژه زمانی که یک کودک با ناتوانی در خانواده وجود دارد، بحث، سپس اثرات مثبت و منفی داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی ارایه شده است، سرانجام اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی بر اساس جنسیت بیان و در پایان نتیجه گیری شده است.
مقایسه واکنش عاطفی بین خانواده کودکان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از مدرسه رفتن در دانش آموزان دختر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان در مدرسه ممکن است با شرایط آزاردهنده متعددی روبه رو شوند که باعث ایجاد ترس و اضطراب در آن ها می گردد و این مسئله تمایل آنها را به حضور در مدرسه کاهش می دهد، تحقیق حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از م درسه رفتن دان ش آموزان دختر انجام گردی د. در این پژوهش چهار دانش آموز دارای رفتار امتناع از مدرسه بر اساس مقیاس تجدیدنظرشده امتناع از مدرسه (فرم دانش آموز SRAR-C) و مصاحبه ساختار یافته انتخاب شدند. با استفاده از طرح تک آزمودنیABA ، طی 8 جلسه آموزش اصلاح رفتارشناختی قرار گرفتند و طی دو هفته پس از مداخله نیز همچنان مورد مشاهده قرار گرفته و با داده های خط پایه براساس تحلیل بصری (سطح، روند و تغییرپذیری)، درصد داده های غیرهمپوش با استفاد از شاخص PAND و ضریب اثر مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اصلاح رفتار شناختی، رفتار امتناع از مدرسه را به طور معنی دار کاهش داد. می توان نتیجه گرفت که به کارگیری اصلاح رفتارشناختی در کاهش رفتار امتناع از مدرسه مؤثر است.
نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مرکز قانونی شهر شیراز بود. تعداد 283 زن خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز به شیوه دردسترس برگزیده شدند و به سه پرسشنامه سبک های دلبستگی، سنجش خشونت علیه زنان، سنجش خشونت در خانواده اصلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای در الگویژوهش از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت در خانواده اصلی هم دارای اثر مستقیم بر خشونت در خانواده فعلی و هم دارای اثر غیرمستقیم بر آن با واسطه گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است. سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی واسطه انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی است.
تجربه های زندگی و عوامل مورد استفاده مادران دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تجربه های زیستی و عواملی که مادران ایرانی دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران به کار می گیرند را مورد بررسی قرار داده است. برای رسیدن به این هدف، روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها مورد استفاده قرار گرفت. 20 نفر از مادران دارای فرزند کم توان ذهنی که برای تکمیل پرونده فرزند خود به سازمان آموزش پرورش رجوع کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سئوال های نیمه ساختار یافته در مورد بخشش دیگران و عواملی که آن ها در این مورد استفاده کرده اند تا رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق کد های باز و مشخص شدن گزاره های اصلی و فرعی، نشان داد که در ایران مادران این گروه از کودکان به ترتیب از منابع معنوی، منابع درونی و منابع و علایق اجتماعی برای بخشیدن دیگران استفاده می کنند. این یافته ها نشان می دهد که غنی بودن محتوا و متون مربوط به بخشایش گری در فرهنگ ایرانی – اسلامی به مادران دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران کمک کرده است.
هم سنجی خودتنظیمی در گونه های ناهمسان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین تفاوت خودتنظیمی دانش آموزان دبیرستانی در گونه های ناهمسان خانواده بر پایه مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186 دختر، 122 پسر) دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آن ها تأییدشده، استفاده گردید. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. برآیندها نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه های سالم و غیرسالم دارای تفاوت معنی دار است. درحالی که تفاوت در خودتنظیمی برآمده از تفاوت گونه سالم با غیرسالم و از نوع مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. با توجه به برآیندها می توان گفت که در گونه های ناهمسان خانواده به کارگیری خودتنظیمی در میان دانش آموزان تفاوت وجود دارد و به روانشناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان موردتوجه قرار دهند.
بررسی نقش میانجی زورگویی و قربانی بودن در رابطه بین پیوند با مدرسه و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه علّیِ بین پیوند با مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری زورگویی کردن و قربانی بودن در دانش آموزان پسر و دخترِ مقطع راهنمایی شهر شیراز بود. بدین منظور، تعداد 564 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی شهر شیراز به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای پژوهشی، شامل: مقیاس زورگویی ایلینویز و مقیاس برداشتِ دانش آموز از پیوند با مدرسه را تکمیل کردند. نتایج به دست آمده با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که در کل نمونه، همه ضرایب مسیرهای بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. در این مدل، تأثیر پیوند با مدرسه (به عنوان متغیر برونزا) بر عملکرد تحصیلی(متغیر درونزا)، مثبت و معنی دار(ضریب استاندارد 53/0؛ 100/0 >P)؛ تأثیر پیوند با مدرسه بر زورگویی و نیز تأثیر پیوند با مدرسه بر قربانی بودن، منفی و معنی دار بود (به ترتیب: ضریب استاندارد 49/0 - ، 001/0 >P و ضریب استاندارد 39/0 - ، 001/0 > P). تأثیر متغیرهای میانجی (زورگویی کردن و قربانی بودن) بر عملکرد تحصیلی نیز منفی و معنی دار بود (به ترتیب: ضریب استاندارد 31/0-،
001/0 > P و ضریب استاندارد 11/0- ، 001/0 >P). شاخص های برازندگی نشان داد که در کل نمونه، مدل، با داده ها برازش قابل قبولی دارد. فرضیه های غیرمستقیم با استفاده از روش بوت استراپ ماکرو بررسی شدند که همه فرضیه های غیرمستقیم، تأیید شدند. در مجموع، یافته ها نشان می دهند که پیوند با مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی و نیز بر کل فرایند زورگویی اثر دارند.
رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی و رضایت زناشویی در بین زوجین در شهر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی زوجین و رضایت زناشویی آنها در شهرمغان بود. روش: در این پژوهش 125 زوج (که یکی از همسران به عنوان معلم در مدارس شهر مغان اشتغال داشتند) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (MFQ30) و زمینه یاب ارزشی شوارتز (SVS) پاسخ دادند. اطلاعات به وسیله روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و رگرسیون گام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین اخلاق و ارزش های شخصی (به جز خوشی/ لذت گرایی) وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که در ابعاد اخلاقی (انصاف و مراقبت/ آسیب)، بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین مردان و زنان در رضایت زناشویی مشاهده شد. تمام ابعاد اخلاقی رابطه مثبتی با تمام ارزش های شخصی به جز ارزش های خوشی/ لذت گرایی داشتند. زنان و مردان در ریخت های ارزشی همنوایی، جهان شمول نگری و امنیت تفاوت معناداری نشان دادند. نتیجه گیری: در بافت سنتی مذهبی در منطقه مغان ایران برای طبقه متوسط زوجین معلم، به نظر می رسدکه زنان و مردان در اولویت اخلاقی و ارزش های خود متفاوت هستند.این مقاله در مورد روابط بین این متغیرهای در مردان و زنان و نقش این متغیرها در رضایت زناشویی آنها با توجه به این زمینه فرهنگی خاص بحث می کند.
آزمودن مدل طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی در کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. روش: 300 نفر از میان کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوه های رفتاری فارمن و وهنر، پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS/16 انجام گرفت. مسیرهای غیرمستقیم به وسیله آزمون بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیر طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد با سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی به صورت مثبت معنادار بود و ضرایب مسیر سبک دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی معنادار بودند. بین طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. ضرایب غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی معنادار بودند نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی می توانند میانجی رابطه طرحواره ناسازگار بریدگی و طرد و رضایت زناشویی باشند#,
نقش واسطه ای مقایسه اجتماعی در رابطه با حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و همسالان با مادی گرایی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثرگذارترین متغیرها بر مادی گرایی و همچنین تبیین رابطه بین آن ها بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه پژوهش های همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران را در بر می گرفت که از بین آنان تعداد 300 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل مقیاس ارزش گذاری مادی (MVS)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (PSSS) و ابزار سنجش مقایسه اجتماعی بود. یافته ها: مدل به دست آمده برازش مناسبی با داده ها داشت. حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان با میانجی گری مقایسه اجتماعی تأثیر غیرمستقیم و مثبتی بر مادی گرایی داشتند و تأثیر مستقیم و مثبت مقایسه اجتماعی بر مادی گرایی معنادار بود. همچنین بیشترین تأثیر کل متعلق به حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان بود. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش با یافته های پژوهش های مشابه قبلی مطابقت داشته و از روابط مفروض در مدل حمایت می کنند.
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
پیش بینی رضایت زناشویی فرزندان بر اساس سبک های فرزند پروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک های فرزند پرروی مقتدرانه و سهل گیرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه مثبت معنادار و سبک فرزند پروری آمرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه منفی معنادار دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سطوح رضایت زناشویی فرزندان احتمالاً تحت تاثیر سبک های فرزند پرروی والدین آنها قرار می گیرد.