فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برطرف ساختن مشکلات ارتباطی بین فرزندان و والد سرپرست در خانواده های تک والدینی یکی از اهداف اصلی برنامه های توانمند سازی خانوادگی و روان شناختی این دسته از خانواده ها است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست بود.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان دختر 14 تا 18 ساله در خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تحت پوشش یکی از مؤسسات خیریه شهر ری بود. از بین 34 نوجوان داوطلب شرکت در تحقیق بر مبنای مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند و مصاحبه بالینی، در نهایت 18 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (9 نفر در گروه آزمایشی و 9 نفر در گروه گواه). جایگزین شدند روی گروه آزمایش بر اساس برنامه بهبود بخشی ارتباط 8 جلسه گروهی اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان، مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و ضریب تأثیر کوهن نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط اثر معنی داری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی داشت. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط به طور اختصاصی تر باعث افزایش عاطفه مثبت و میزان ارتباط درگروه آزمایش شد و این تأثیر معنادار بود اما تأثیری بر مؤلفه های همانندسازی با مادر وعدم آزردگی/ سردرگمی نقش نداشت.
نتیجه گیری: نتایج، اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط را بر بهبود رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تأیید کرد.
رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه تعامل والد-فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان 20 تا30 ساله دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 92- 1391 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 200 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه مقیاس آمادگی اعتیاد؛ مقیاس رابطه والد- فرزندی و مقیاس بررسی نگرش و گرایش به ارتباط قبل از ازدواج استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر و دانشجویان پسر با رابطه با پدر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آمیزش و ارتباط بود. بین اعتیادپذیری دانشجویان دختر با رابطه با مادر و خرده مقیاس های عاطفه مثبت، آزردگی و سردرگمی و ارتباط نیز همبستگی منفی و معنادار دیده شد، همچنین بین اعتیادپذیری دانشجویان پسر و خرده مقیاس ارتباط با مادر همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بین گرایش به جنس مخالف در دانشجویان پسر با رابطه با پدر، عاطفه مثبت و آمیزش همبستگی منفی و معنادار دیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رابطه با پدر و رابطه با مادر می تواند هم اعتیادپذیری دانشجویان دختر و هم اعتیادپذیری دانشجویان پسر را پیش بینی کند. نتیجه گیری: چنانچه والدین نتوانند تعامل مناسب و سازنده ای را با نوجوان یا جوان خود برقرار کنند، فرزند دچار محرومیت عاطفی و هیجانی شده و ممکن است این فقر هیجانی و کمبود عاطفی وی را به سمت اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف سوق دهد.
مطالعه رابطه نظام های ارزشی و تعهد سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین اهمال کاری تحصیلی بر اساس ابعاد سازشیافته و سازش نایافته کمال گرایی و جایگاه مهارگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار اهمال کاری- به تعویق انداختن مسؤولیت هایی که افراد موظف به انجام آنها هستند- دارای ابعاد متفاوتی است که یکی از آنها، تأخیر در انجام فعالیتهای مربوط به امور تحصیلی است. اهمالکاری به طور حتم مانع از بروز توانمندیهای دانشجویان در فرایند یادگیری و شکوفایی استعدادهای آنها میشود؛ لذا به منظور مقابله با چنین رفتاری، تعیین علل و همبستههای آن لازم و ضروری است. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتباط اهمالکاری تحصیلی با کمالگرایی (سازشیافته/ سازشنایافته) و جایگاه مهارگذاری و نیز میزان پیشبینی پذیری آن بر اساس متغیرهای مذکور است. بدینمنظور، نمونه ای مشتمل بر 310 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه کاشان (179 دختر و 131 پسر) به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، انتخاب شدند . به منظور جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامههای اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم - مقیاس دانشجو ( PASS )، کمالگرایی هیل و همکاران و جایگاه مهارگذاری راتر استفاده شد. همچنین، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نمره کل کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین، بین بعد سازشیافته کمال گرایی و اهمالکاری تحصیلی رابطه منفی معنادار و بین بعد سازشنایافته کمالگرایی و اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین جایگاه مهارگذاری با اهمالکاری تحصیلی نیز رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که اهمالکاری تحصیلی توسط دو بعد کمالگرایی سازشنایافته و سازشیافته و جایگاه مهارگذاری قابل پیشبینی است .
بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی: مطالعه ی موردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشدمهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 که تعداد آن ها 12347 نفر (ناحیه یک6224 و ناحیه دو6124) می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 385 نفر(ناحیه یک 196 و ناحیه دو189) به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی استاندارد توصیف جو سازمانی هالپین و کرافت و پرسشنامه ی محقق ساخته ی سنجش مهارت های اجتماعی است که برای تعیین روایی پرسشنامه مهارت های اجتماعی از روایی محتوایی و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه جو سازمانی و مهارت اجتماعی به ترتیب معادل 774/0 و 752/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی شامل نمودار، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و آزمونهای آمار استنباطی t همبسته، تحلیل واریانس طرح های تکراری ، رگرسیون چند گانه و چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که جو غالب مدارس از نظر دانش آموزان، جو باز است و بین میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و بالاترین میانگین متعلق به مهارت، ابراز وجود (38/20) و پایین ترین میانگین متعلق به مسئولیت پذیری (50/16) می باشد و جو اجتماعی باز به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده ی مثبت ومعنادار مهارت، ابراز وجود(99/0)، مهارت حل مسأله(39/0)، همکاری(33/0)، هم دلی(28/0) و مسئولیت پذیری(21/0) می باشد. اما جو بسته قادر به پیش بینی معنادار ابعاد مهارت اجتماعی دانش آموزان نیست.
ارتقاء تعامل والدین و فرزندان با استفاده از آموزش روش های نوین فرزند پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده اولین و مهم ترین نظام ارتباطی برای کودکان به شمار می رود و استفاده از شیوه های مناسب حل مسئله در این محیط می تواند تاثیر قابل توجهی بر رشد روانی و اجتماعی کودکان داشته باشد. این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله به والدین بر شیوه های تربیتی و تعاملی آنها با فرزندان شان انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. گروه نمونه شامل 28 نفر از مادران دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مدارس غیر انتفاعی شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. مادران در کارگاه های آموزش تربیت فرزندان با روش حل مسئله شرکت کردند که هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. قبل از شروع و بعد از اتمام هر کارگاه، والدین پرسش نامه روش های تربیتی والدین و سیاهه رابطه والد- کودک را تکمیل کردند. یافته های حاصل از تحلیل اندازه گیری های مکرر نشان داد شرکت در کارگاه آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله به افزایش میانگین روش تعامل بر اساس حل مساله و کاهش میانگین روش تنبیه و توبیخ در پرسش نامه روش های تربیتی والدین منجر شده است. داده های حاصل از سیاهه رابطه والد- کودک نیز نشانگر افزایش میانگین ایجاد محدودیت می باشد. آموزش مهارت حل مسئله به والدین می تواند باعث افزایش به کارگیری سبک تربیتی مبتنی بر حل مسئله و کنترل کودکان به وسیله والدین از راه ایجاد قانونمندی در خانواده شود.
بررسی اثرآموزش هوش هیجانی بر مهارتهای ارتباطی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تبین تاثیر آموزش هوش هیجانی برمهارتهای ارتباطی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از نوع تجربی دو گروهی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود.جامعه آماری پژوهش دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد در نیمسال اول سال تحصیلی 1389- 1390 بودند. ازبین جامعه آماری تحقیق، با ملاحظه ریزش احتمالی افراد شرکت کننده در طرح تعداد 180 نفردختر و 220 نفر پسر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. سپس با استفاده از روش تصادفی طبقه ای،حجم نمونه تحقیق به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.از همه افراد نمونه تحقیق پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه سنجش مهارتهای ارتباطی کویین دام بعمل آمد. سپس دانشجویان گروه آزمایش نمونه آماری در معرض متغیر مستقل(دوره آموزشی هوش هیجانی) قرار گرفتند. اما دانشجویان گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان دوره آموزشی تمام دانشجویان گروه کنترل و آزمایش مجدداً در معرض سنجش مهارتهای ارتباطی با استفاده از پرسشنامه کویین دام قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش هوش هیجانی موجب عملکرد بهتر دانشجویان در برقراری ارتباط با اطرافیان می گردد.
قلدری سنتی و سایبری در نوجوانان دختر مدارس راهنمایی: نقش کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلدری یک نوع خشونت سطح پائین به شمار می آید که اخیراً مورد توجه پژوهشگران و روان شناسان حیطه ی تربیتی قرار گرفته است و به دو صورت نمود می یابد: قلدری سایبری و سنتی. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع قلدری و رابطه ی آن با کیفیت ارتباط
معلم- دانش آموز در بین نوجوانان دختر مقطع راهنمایی مدارس دولتی شهر تبریز و نیز، مقایسه ی این متغیرها در پایه های مختلف تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای تحقق اهداف این پژوهش توصیفی- رابطه ای، 397 دانش آموز دختر مدارس راهنمایی شهر تبریز (90-1391) با شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به مقیاس قلدری (BS، پاتچین و هیندوجا، 2011) و پرسشنامه ی ارتباط معلم– دانش آموز (IT-SR، مورری و زوواک، 2011) پاسخ گفتند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، میزان بروز رفتار قلدری در یک ماه اخیر را 2/64 % بدست آورد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین قلدری و اشکال سنتی و سایبری آن با کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز رابطه ی منفی نشان داد (01/0>P). بر حسب نتیجه ی آزمون رگرسیون چندگانه، عوامل بیگانگی و ارتباط با معلم 19 % تغییرات قلدری را پیش بینی نمودند و عامل بیگانگی (32/0-=ß) متغیر پیش بین بهتری بود. همچنین، مبتنی بر نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، قلدری در میان دانش آموزان پایه دوم و سوم نسبت به پایه اول شایع تر بوده و کیفیت ارتباط آنان با معلمان خویش نیز، منفی تر بود. با در نظر گرفتن نتایج تحقیق، توجه مضاعف بر کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز برای کاهش رفتار قلدری و ناسازگاری های دانش آموزان دختر پیشنهاد می گردد.
رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو در سال تحصیلی91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دورة متوسطة شهر ماکو انجام گرفت. جامعة آماری شامل کل دانش آموزان متوسطة شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد سیصدوچهل وشش نفر به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامة باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامة تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطة معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کنندة یکی از مؤلفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مؤلفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کنندة مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مؤلفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تأثیرگذاری باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و مؤثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی برداشت.
بررسی رابطه بین همنوایی گروهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های کم دامنه شخصیتی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین همنوایی گروهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آنان انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی87-86 بودند. به همین منظور180 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شدند. در این پژوهش از مقیاس همنوایی گروهی ال-72، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت، مقیاس سرسختی روان شناختی و پرسشنامه جایگاه مهار راتر استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به روش همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده گویای آن است که از بین ویژگی های شخصیتی، عزت نفس53/0-، سرسختی روان شناختی48/0- ، جایگاه مهار درونی 35/0- و جایگاه مهار بیرونی 19/0 با همنوایی گروهی همبستگی معناداری داشته اند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان دادکه ضریب همبستگی چندگانه 533/0 وضریب تعیین284/0 بوده است ( 001/0 P= ). بنابراین، در مجموع 4/28درصد واریانس مربوط به همنوایی گروهی به وسیله متغیر های شخصیتی (عزت نفس، سرسختی روان شناختی و جایگاه مهار) تبیین می شود.
نقش ابعاد رضایت زناشویی در پیش بینی اختلال رفتار مقابله ای و اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل محیطی و اجتماعی مؤثر در ترک تحصیل (بازماندگان از تحصیل) دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 90-89
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل محیطی و اجتماعی مؤثر در ترک تحصیل دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان میاندوآب انجام شد. جامعه آماری این تحقیق دو گروه دختران ترک تحصیل نکرده و ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی 90 - 89 در سه پایه متوسطه شهرستان میاندوآب هستند که تعداد دختران ترک تحصیل نکرده 4085 نفر و تعداد دختران ترک تحصیل کرده 604 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انجام پذیرفت و از هر دو گروه به تعداد 234 نفر ترک تحصیل و به همین تعداد نیز دانش آموزعادی (مشغول به تحصیل) که مجموعاًً 468 نفر بود به عنوان نمونه تصادفاً گزینش گردید. روش تحقیق حاضر علی- مقایسه ای بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است برای تعیین میزان تاثیر میزان متغیرها در فرضیه ها دو گروه از دختران (مشغول به تحصیل و بازماندگان از تحصیل) مقایسه گردیدند و اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمونt) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محیطی، خانوادگی، اقتصادی، عوامل مربوط به مدرسه ی ترک تحصیل، گروه همسالان بین دانش آموزان عادی و بازمانده از تحصیل متفاوت است و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است یعنی عوامل ذکر شده بیشترین نقش را در ترک تحصیل دختران داشته است و همچنین اختلاف میانگین ترک تحصیل دانش آموزان براساس محیط زندگی (محیط روستایی وشهری) برابر 28/1 است که نشانگر ترک تحصیل بیشتر دانش آموزان درمحیط روستایی به محیط شهری می باشد ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. یعنی محیط زندگی نقش عمده ای در ترک تحصیل دانش آموزان دختر نداشته است.
نقش پیش بینی کننده سبک های فرزندپروری و حرمت خود در شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس حرمت خود و سبک های فرزندپروری در دانشجویان بود. بدین منظور 350 نفراز دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیرى خوشه اى تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های حرمت خود روزنبرگ، شیوه های فرزند پروری بورای (فرم مادر) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تعیین و تحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات شادکامی، روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری قاطع با حرمت خود و شادکامی رابطه معنادار دارد. بین سبک مستبدانه و شادکامی رابطه منفی معنادار یافت شد. همچنین بین دختران و پسران در نمره شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. آشکار شد که حرمت خود و سبک فرزند پروری مقتدرانه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین شادکامی دارند. در مجموع نتایج حاکی از آن است که حرمت خود و نوع سبک فرزندپروری که والدین به کار می برند در شادکامی نقش اساسی و مهمی دارد.
تأثیر آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر روش فرزندپروری و رفتارهای خشمگینانه والدین
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که خشم در برخی از موارد نتیجه ناتوانی افراد در اتخاذ راه حل مناسب برای مشکلات روزمره خانوادگی است، آموزش مهارت های حل مسئله و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می تواند از بروز رفتارهای پرخاشگرانه والدین پیشگیری کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر تغییر روش تربیتی والدین و کاهش خشم آنها نسبت به فرزندان است. در این مطالعه والدین 29 کودک به صورت داوطلبانه در کارگاه های آموزش والدین شرکت کردند. در این کارگاه ها والدین در زمینه استفاده از روش حل مسئله و تغییر روش تربیتی خود در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز کودکان و واکنش مناسب نسبت به آنها آموزش دیدند. کارگاه ها به مدت 9 جلسه دو ساعته و یک روز در هفته برگزار می شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه ارزیابی روش تربیتی والدین و پرسشنامه ارزیابی میزان خشم والدین بوده است. نتایج نشان داد که آموزش روش حل مسئله به والدین در بهبود سبک تربیتی و کاهش رفتارهای خشم آلود آنها نسبت به فرزندان موثر بوده است.
بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان با واسطه-گری ارضای نیازهای روان شناختی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان است. در این مطالعه 437 دانشجوی کارشناسی (275 دختر و 162 پسر) که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه شیراز انتخاب شده بودند، شرکت داده شدند. شرکت کنندگـان ابـزار تجدید نظـر شده الگـوهـای ارتباطات خانواده، ابزار الگوهای ارتباطات استادان، نسخه عمومی مقیاس ارضای نیازهای پایه و ابزار گرایش های تفکر انتقادی کالیفرنیا را تکمیل کردند. حاصل آزمون ساختار هفت عاملی ابزار گرایش های تفکر انتقـادی کالیفـرنیا که توسـط فاسیونه و همکارانش مطرح شده، ساختار عاملی جدیدی با چهار گرایش بود. نتایج تحلیل مسیر و شاخص های برازش نکویی مدل از اثر واسطه ای ارضای نیازهای روان شناختی پایه حمایت کرد. الگویی که بدان شکل ارضای نیازهای روان شناختی پایه در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطات خانوادگی ـ دانشگاهی و گرایش های تفکر انتقادی دانشجویان اثر واسطه ای دارد، در مورد هر یک از گرایش ها متفاوت بود. در این مطالعه، این الگوها و دلالت های آن ها مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی رابطه رفتارهای متفاوت ارتباطی - نظارتی والدین در وضعیت های مختلف تحصیلی و اجتماعی فرزندان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، به عنوان بخشی از یک پژوهش ملی، بررسی تاثیر رفتار ارتباطی و نظارتی والدین بر وضعیت تحصیلی- اجتماعی دانشجویان می باشد. تعداد 2636 نفر متشکل از 1318 دانشجو از میان دانشجویان مجرد دوره های کارشناسی دانشگاه های شهید بهشتی، تبریز، اصفهان، شهرکرد و گیلان (دانشگاه های جامع دولتی تحت پوشش وزارت علـوم، تحقیقـات و فنـاوری در گـروه های آمـوزشی پنج گـانـه) و 1318 نفـر والـد پـاسخگـو (والد یا یکی از افرادی که به عنوان مراقب اصلی با دانشجو زندگی می کند)، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. معیار انتخاب، پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی با محیط دانشگاه بوده که در این چارچوب از میان دانشجویان 421 دانشجوی مشروط و 411 نفر معادل مشروط، 237 دانشجوی کمیته انضباطی، 245 نفر معادل کمیته انضباطی، انتخاب شدند. سپس هر دو عضو خانواده های شرکت کننده در طرح (دانشجو و والد پاسخگو) به طور جداگانه مقیاس سنجش کیفیت ارتباط با خانواده و میزان نظارت والدین را تکمیل کردند.
مقایسه نتایج گزارش شده در این پژوهش نشان داد که تفاوت میانگین نمرات متغیرهای مقیاس های چندگانه (ارتباط از دید فرزند و والد، گرمی ارتباط از دید فرزند و والد، نظارت از دید فرزند و والد و لزوم نظارت از دید فرزند و والد) در بین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط، کمیته انضباطی و گروه های معادل آن ها به گونه ای است که میانگین نمرات ارتباط و گرمی ارتباط و هم چنین نظارت، در دانشجویان و والدین دانشجویان متعلق به گروه های مشروط و کمیته انضباطی نسبت به گروه های معادل آن ها پایین تر و تفاوت میانگین نمرات معنادار است. کیفیت ارتباط والدین با فرزندان، میزان محبت و کنترل والدین، از مؤلفه های مهم در افزایش سلامت روان دانشجویان است. ارتباط مناسب والدین و فرزندان، همدردی در مورد مشکلات، تبادل نظر در مورد مسائل تحصیلی و اجتماعی و کنترل و نظارت بر وضعیت آن-ها منجر به ایجاد احساس خودکارآمدی در دانشجویان و انگیزه بیشتر برای کسب موفقیت های بعدی در تحصیل می-گردد.