فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
75-89
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و ماهواره یکی از مظاهر فناوری ارتباطی نوین محسوب می شوند که در زندگی فردی و اجتماعی بشر جایگاه قدرتمندی دارند و آن را تحت تأثیر قرار می دهند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش استفاده از ماهواره و شبکه های اجتماعی در صمیمیت و رضایت زناشویی زنان صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان متأهل شهر قم در سال 1398 بود که از بین آنان تعداد 144 نفر به روش نمونه گیری دردسترس برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ- فرم کوتاه و پرسش نامه صمیمیت زناشویی باگاروزی استفاده شد. داده های پژوهش با روش آزمون فرضیه ها و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میزان استفاده از فضای مجازی بر متغیّر صمیمیت با 02/0=P و رضایت زناشویی با 000/0=P معنی دار بود؛ به این معنی که با هر یک واحد افزایش در میزان استفاده از فضای مجازی و ماهواره میزان صمیمیت کاهش پیدا می کرد. این روند در متغیّر رضایت زناشویی نیز صدق می کند؛ یعنی در استفاده از فضای مجازی و ماهواره رضایت زناشویی کاهش پیدا کرده بود. نتیجه گیری: می توان گفت که استفاده زیاد از شبکه های اجتماعی می تواند تأثیر منفی بر نهاد خانواده داشته باشد و تعارض ذاتی برای زوجین به وجود آورد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده بر اساس قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده [1](H.FBQ) براساس قرآن کریم انجام شد. مرزهای خانواده به روش اجتهاد دینی−روان شناختی از آیات قرآن کریم و روایات تفسیری ذیل آنها استخراج و ارائه گردید. الگوی نهایی شامل 5 مرز مرتبه اول، 15 مرز مرتبه دوم و 64 مرز مرتبه سوم است. براساس مرزهای استخراج شده، پرسشنامه طراحی شد. روایی محتوایی گویه ها را کارشناسان براساس CVI و CVR تایید کردند و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. پایایی کل پرسشنامه 975/0، مرز های عام 884/0، مرزهای زوجینی 92/0، مرزهای والدینی 925/0، مرزهای برادران−خواهران 789/0 و مرزهای بیرونی 761/0 بود. پرسشنامه در نمونه 600 نفری از خانواده های شهر قم اجرا شد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر تأیید روایی سازه برای پنج عامل (مرز) زیربنایی و 164 گویه برای سنجش آنها بود. نتایج مقایسه مرزها بین خانواده های معمولی و خانواده های در معرض طلاق، مؤید روایی سازه و قدرت تفکیک پرسشنامه بین خانواده های بهنجار و نابهنجار است. بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مرزهای خانواده نشان داد که پرسشنامه 164 گویه ای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است.
بررسی کیفی انگاره های ذهنی نادرست از خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی خداانگاره های نادرست انجام شده است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن، از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف و مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد، با حداکثر تنوع جمع آوری شده است. داده ها پس از 18 مصاحبه، به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده، به تحلیل داده ها، به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج گردید. این کدها، براساس شباهت ها دسته بندی و طبقه بندی شده و در قالب مقولات شکل گرفتند. براساس یافته های پژوهش، 108 مفهوم در کدگذاری اولیه و 68 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 62 مفهوم و 18 مقوله تقلیل یافت. برخی از این کدها، عبارتند از: فهم استعاره ای از خداوند و صفات او، داشتن حس طلبکارانه نسبت به خداوند، خشمگین شدن خدا در برابر اعتراض به ناملایمات زندگی و... .
بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به دلیل افزایش بلایای طبیعی و آثار آن بر افراد، تأکید بر نقش عوامل معنوی در مواجهه با آنها افزایش یافته است؛ ولی هنوز پژوهش ها به روشنی به تبیین این عوامل نپرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان سرپل ذهاب انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. بدین منظور 27 نفر از زلزله زدگان کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری در قالب مقوله های اصلی دسته بندی و از راه فنون کدگذاری اشتراوس و کوربین، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، باور به خدا و روز قیامت به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت از معرفت و توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت بود. اتحاد و انسجام به عنوان شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به عنوان شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای مورد استفاده زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و پیامدهای آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری؛ درنهایت پذیرش و نگاه به زندگی به عنوان وسیله نه هدف به عنوان پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی پس از بلایا ارائه کرد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
بررسی رابطه دلبستگی به خدا و تاب آوری با صبر در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
58-71
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های کنترل و بازداری رفتار در نظر گرفته می شود به گونه ای که به انسان این امکان را می دهد تا خودنظارتی و خود تنظیمی بر رفتار داشته باشد. همچنین صبر همواره یکی از متغیّرهای سلامت روان شناخته شده است و پژوهشگران نیز بر ارتباط بین سبک دلبستگی به خدا و تا ب آوری با مؤلفه های سلامت روان تأکید کرده اند. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دلبستگی به خدا و تاب آوری با صبر در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 196 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرهای زیبا با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، تاب آوری و واکنش در رخدادهای زندگی استفاده شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن به خدا و تاب آوری با صبر رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن به خدا با صبر رابطه منفی و معناداری وجود داشت. همچنین سبک دلبستگی به خدا و تاب آوری توانستند صبر را به طور معنا داری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، افرادی که تاب آورتر هستند و سبک دلبستگی ایمن به خدا دارند در مقابل مشکلات صبر بیشتری دارند و افرادی که تاب آوری کمتر و سبک دلبستگی ناایمن به خدا دارند صبر کمتری نیز دارند.
تأثیر آموزش راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
90-102
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بامعنابودن موجب شادی می شود و به اشخاص اجازه می دهد رویدادها را تفسیر کنند و درباره نحوه زندگی و خواسته های انسان در زندگی برای خویش ارزش هایی تدارک ببینند. ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را ارائه نموده است، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر شهر قم صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که به صورت مشاوره گروهی و در هشت جلسه برگزار شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دین پژوهان دختر شهر قم در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 و نمونه پژوهش 60 دین پژوه دختر با دامنه سنی 18 تا 25 در مقطع کارشناسی بود که به صورت داوطلبانه در مشاوره گروهی ثبت نام نمودند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه شادمانی آکسفورد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات شادمانی گروه آزمایش قبل از مداخله 40/31 + 51/94 و بعد از مشاوره گروهی 87/14 + 13/130 تغییر کرد. بنابراین میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر بود. درنتیجه راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان مؤثر بوده است (001/0P<). نتیجه گیری: ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را به بهترین شیوه تبیین نموده است پیشنهاد می شود در آموزش های مؤسسات آموزشی از مفاهیم این آیات برای ایجاد شادمانی در دانش آموزان، دانشجویان و دین پژوهان استفاده شود.
بررسی رابطه شخصیت ایثارگر با احساس خودارزشمندی با نقش واسطه ای هوش معنوی در بین دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودارزشمندی از مهم ترین احساسات انسان است که در جنبه های مختلف زندگی مانند مسائل انگیزشی، افسردگی و... تأثیر دارد. به نظر می رسد که بروز رفتارهای ایثارگرانه با نقش واسطه ای هوش معنوی بر این احساس تأثیر داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی با درنظر گرفتن نقش هوش معنوی است. جامعه این تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که تعداد 329 نفر به صورت در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از اعضای نمونه خواسته شد تا به پرسشنامه های شخصیت ایثارگر راشتون (1980)، هوش معنوی کینگ (2008) و خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) پاسخ دهند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و AMOS ویراست 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی ارتباط معنادار مستقیمی وجود ندارد، اما شخصیت ایثارگر از راه هوش معنوی با خودارزشمندی ارتباط دارد و هوش معنوی رابطه بین این دو متغیر را میانجی گری می کند.
اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور بررضایت زناشویی زنان و اثر غیرمستقیم بر رضایت زناشویی همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون آمارهای رسمی طلاق و آمارهای غیررسمی طلاق عاطفی و نارضایتی زوجین در دنیای امروز، جهان، نیاز به تحولی جدی در حوزه های نظری به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان آن رسیده تا با چشم اندازی متفاوت بهبود روابط زناشویی را پیگیری کرد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی مشاوره گروهی رشدمحور، بر بهبود رضایت زناشویی زن و اثر غیرمستقیم آن بر افزایش رضایت زناشویی همسران آنها بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح دوگروهی ناهمسان با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. بخشی از نمونه ها، شامل ۳۰ نفر زن متأهل و داوطلب در سنین ۳۰ تا ۴۰ سال بودند که گروه آزمایش در ۹۰ دقیقه مشاوره گروهی رشدمحور، به مدت ۱۲ جلسه شرکت کرده و پرسش نامه رضایت زناشویی را طی دو مرحله پیش آزمون پس آزمون، تکمیل کردند. بخش دیگر نمونه ها، همسران این زنان بودند که تنها پرسش نامه رضایت زناشویی را در همین دو مرحله پاسخ دادند. یافته ها حاکی از این است که مشاوره گروهی رشدمحور، بر رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی همسران آنها، با استفاده از تحلیل کوواریانس معنادار شد. همچنین، ارتباط بین رضایت زناشویی زنان و رضایت زناشویی مردان و از طریق آزمون همبستگی پیرسون معنادار شد. در نتیجه، به نظر می رسد بتوان با به کارگیری بسته مشاوره گروهی رشدمحور، که بر پایه تدبر بر سوره هایی از قرآن کریم و فطرت الهی تمام انسان ها ساخته شده، ضمن بهبود، زمینه افزایش رضایت زناشویی و استحکام خانواده را فراهم آورد.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.
تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
172-186
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه سلامت انسان ها بیش از پیش یکی از مهم ترین نگرانی های قرن 21 شناخته می شود. این در حالی است که توجه محققان به ابعاد مختلف سلامت انسان ها جلب شده است و تنها سلامت جسمانی مد نظر نیست. در این زمینه، نماز یکی از فرائضی به شمار می رود که می تواند نقش مهمی در سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و معنوی انسان ها داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تبیین کارایی پرتوهای نماز در ساختار سلامت انجام گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری است. بر اساس منابع کتابخانه ای آثار و پرتوهای نماز بر ابعاد سلامت بر مبنای اسناد موجود تفسیر و نتایج با یافته های مربوط به پژوهش های صورت گرفته، توصیف شد. داده های لازم از طریق اسناد بایگانی شده افزون بر قرآن و نهج البلاغه؛ کتاب های تخصصی دیگر، مقالات و منابع دست اول اسلامی، روایی و فقهی به دست آمد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر مبنای نتایج این تحقیق مشخص شد که نماز رابطه مستحکم و مثبتی با ابعاد چهارگانه سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی دارد که تحقیقات میدانی نیز این تأثیر را تأیید می کند و در موارد اندکی رابطه بین نماز و سلامت ضعیف گزارش شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، نماز در افزایش رضایتمندی و سلامت نقش مهمی ایفا می کند و می توان توجه به این مسئله مهم را با توسعه برنامه های تربیتی مناسب در نظام ساختاری و محتوایی کتب درسی و رشته های مختلف در سطح آموزش عالی بیش از پیش گسترش داد. همچنین با پدیدآوردن توان و ظرفیت مقابله با مشکلات و سختی ها، تقویت نظام ارزشی مطلوب، برنامه های فرهنگی و کارگاه های مناسب تا حد امکان از ابتلا به بیماری های مختلف جلوگیری کرد.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
چارچوب نظری ساختار وجودی انسان بر مبنای تحلیل محتوای قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
124-136
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: انسان شناسی یکی از دو مفروضه پنهان اساسی است که پایه تصور همه نظریه پردازان غربی و شرقی در ادیان مختلف از واقعیت و به دنبال آن ارائه نظریات علمی به ویژه در حوزه علوم انسانی است. تحولات انسان شناسی الهی (مسیحی و یهودی) و فلسفی (از پروتاگوراس تا نیچه) در غرب به تدریج به انسان شناسی تجربی با اساس ماتریالیستی و داروینیستی منتهی شده که محصول آن شناختی ناقص از انسان و کاربرد آن در شئون مختلف و آسیب های جبران ناپذیری در رشد و تعالی و سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی او بوده است. در آثار دانشمندان مسلمان گرچه تصویری متعالی از انسان ارائه شده، اما فاقد عینیت و یکپارچگی و دارای ضعف کاربردی است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به چارچوب نظری آفرینش یا «ساختار وجودی» انسان و تعالی و بالندگی او و استخراج اجزای این ساختار و روابط بین آنها در جهت عینی و کاربردی سازی با الگوبرداری از تمثیل آناتومی بُعد مادی (بدن) انسان بود. روش کار: این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی قرآن و با استعانت از تفاسیر و پژوهش های اسلامی دیگر انجام گرفته است. به این صورت که آیات مربوط به روش کتابخانه ای جمع آوری و سپس داده های به دست آمده به روش استقرایی تحلیل شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: چهار لایه اصلی صدر، شغاف، قلب و فؤاد در ساختار وجودی انسان استخراج شد که بر پایه فطرت واقع شده است و هر یک مشمول طبقاتی از حالت، قوت، نهایت و غایت است که درمجموع 62 جزء مرتبط را شکل دادند. نتیجه گیری: قلب و لایه ها و اجزای آن و نوع ارتباط بین آنها چارچوب یکپارچه ساختار وجودی انسان با تکیه بر مقوله های استخراجی از قرآن کریم معرفی شدند که می تواند راهنمای انسان سازی و جامعه سازی و تشخیص و درمان بیماری های غیرجسمی باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس عزت نفس دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش عزت نفس دینی بود. عزت نفس دینی به عنوان قضاوت و ارزیابی فرد از خود، به عنوان یک فرد دیندار تعریف می شود. گویه های مقیاس عزت نفس دینی براساس پیشینه پژوهش طراحی شدند. روایی صوری و محتوایی گویه ها، از طریق نظرخواهی از 30 تن از استادان متخصص مورد بررسی قرار گرفت. سپس مقیاس روی 414 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز اجرا شد و با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی، شش عامل تشکیل دهنده این مقیاس به شرح زیر مشخص شدند: ارزشمندی دین داری، تحربه معنوی جذب، ارزشمندی باورها، ارزشمندی اعمال، خشنودی خداوند و تأیید عمومی دین داران. روایی این مقیاس، با استفاده از بررسی همبستگی عوامل به دست آمده با کل مقیاس و همبستگی با سایر سنجه های مرتبط، مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ (96/0 برای کل مقیاس) مطلوب ارزیابی گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، این پرسش نامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و می تواند به عنوان ابزاری کاربردی برای ارزیابی عزت نفس دینی مورد استفاده قرار گیرد.
مؤلفه های ساختاری ثبات قدم براساس منابع اسلامی، تدوین یک مدل مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تدوین مدل مفهومی «ثبات قدم» براساس منابع اسلامی انجام شد. در این پژوهش، برای تحلیل مدل مفهومی ثبات قدم، از جملات توصیفی تبیینی منابع اسلامی، از روش تحلیل محتوا و برای تبیین ساختار مفهومی ثبات قدم، از روش معناشناسی زبانی استفاده شد. بدین منظور، به واسطه واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه معنایی ثبات قدم، جملات توصیفی تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جست وجو و انتخاب شدند. برای تعیین مؤلفه های مفهومی و عملیات مقوله بندی و مفهوم سازی، مضمون های اصلی متون انتخاب شدند. در بررسی روایی محتوای مؤلفه های استخراج شده، براساس نظرات 15 کارشناس، هر مؤلفه ای که حداقل مقدار CVR آن 49/0 به بالا بود و همچنین، مؤلفه ای که شاخص CVI آن برابر با 79/0 و بالاتر از آن بود، تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار مفهومی ثبات قدم براساس منابع اسلامی، بر هفت مؤلفه اصلی شامل هدف مداری الهی، عزم، یقین، پایبندی به ارزش ها، ایستادگی مداوم، جدیت در عمل و شکیبایی مبتنی است.
تحلیل روان شناختی آیات قرآن به مَثابه یکی از مؤلفه های مکتب ادبی (معاصر)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امین الخولی با تأثیرپذیری از محمدعبده و طه حسین «مکتب ادبی در تفسیر قرآن» را در مصر بنیاد نهاد. این مکتب بر مؤلفه هایی تکیه دارد که یکی از آنها «تفسیر روان شناختی» است که مُلهَم از ادبای متقدم چون جاحظ و مبتنی بر رابطه ای می باشد که میان تفسیر ادبی و روان شناسی وجود دارد. هدف این پژوهش عبارت از تعیینِ «گونه»، «کمیت» و «کیفیتِ» آن مؤلفه است. پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل محتوا به این نتیجه رسید که: 1. امروزه مؤلفه روان شناختیِ حاضر در تفسیر قرآن، بسیار گسترده تر از دیدگاه امین الخولی است؛ 2. دیدگاه ایشان ناظر به گونه استخدامیِ دوراندیشانه تفسیر علمی است؛ 3. تفسیر علمی (روان شناختی) در فضای علمیِ کنونی دارای هفت سطح است؛ 4. دیدگاه امین الخولی ناظر به سطح اول است و به فضای نزول، تجزیه و ترکیب آیات روان شناختی اشاره دارد و به بقیه سطوح اشاره ای نمی کند؛ 5. این سطح با توجه به شأن نزول، زمینه پیوند میان علم النفس و علم الاجتماع را در این مکتب هموار می سازد؛ 6. این نظریه با وجود اینکه محدود به سطح اول از سطوح هفت گانه است، ولی امتیازهای تربیتی و آسیب های روشی خود را دارد.
شاخص اخلاقی در حرفه پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
155-169
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اخلاق را با صفت راسخ در نفس یا با رفتارهای شایسته و ناشایست در برخورد با دیگران تعریف کرده اند. اخلاق حرفه ای شامل رفتار، عمل و ادب شخص در موقع انجام کار حرفه ای و رعایت حقوق مردم در کسب و کار است که بر رفتارهایی ازجمله شفاف سازی و پرهیز از اعمال ضد اخلاقی در برخورد با مردم تأکید دارد. پزشکی حرفه ای حساس و پرمشغله است که می تواند از مهم ترین حرفه هایی باشد که در اخلاق کاربردی به آن توجه می شود. در این مطالعه با هدف شناسایی دامنه های مهم در اخلاق حرفه ای، اصول مهم در رعایت اخلاق حرفه ای در پزشکی بررسی شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مروری است که درباره شاخص اخلاقی با کلیدواژه های پزشکی، اخلاق و حرفه و معادل انگلیسی آن در منابع ملی و بین المللی مطالعه شد و حدود 150 مطالعه مروری و تحقیقی در حیطه اخلاق حرفه ای پزشکی در بازه زمانی سال های 1385 تا 1398 (2000 تا 2018) با کلیدواژه های اخلاق حرفه ای، پزشکی، محل کار، اخلاق اسلامی، شاخص ها و رویکردها استخراج شد و بر اساس موضوعات مطرح در مطالعات مشابه، دسته بندی و پس از پالایه موضوعی، بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مسئولیت پذیری در مقابل بیماران، رعایت اخلاق حرفه ای در تحقیقات پزشکی و رعایت اصل رازداری، تعهد به عدالت اجتماعی، داشتن تخصص کافی، احترام به دیگران، مدیریت زمان، اخلاق پزشکی و ارتباط آن با مسائل مالی، قداست حرفه پزشکی و رویکرد فرهنگ اسلامی در اخلاق حرفه ای پزشکی از مهم ترین دامنه های مطرح در اخلاق حرفه پزشکی بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده و اهمیت حرفه پزشکی، توصیه های اخلاقی می تواند ضمن تأمین محیط آرام و بدون تنش برای کار، موجب افزایش بهره وری در درمان و تحقیقات پزشکی شود و مسیری مشخص را برای چهارچوب رفتاری افراد در حوزه بالینی مشخص کند.
تطبیق ملاک های نابهنجاری در قرآن کریم با کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعیین ملاک های نابهنجاری از مهم ترین موضوعات در دانش روان شناسی است و کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی به عنوان مهم ترین مبنای تشخیص اختلال های روانی، ملاک هایی را پیشنهاد داده است. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی ملاک های نابهنجاری در قرآن کریم و کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی با بهره گیری از روش تطبیقی بِرِدی بود. یافته های پژوهش نشان داد پنج ملاک برای اختلال های روانی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی شامل انحراف از انتظارات فرهنگی، اختلال رفتاری - روان شناختی - زیستی، انعطاف ناپذیری، عدم کنترل و اختلال قابل توجه بالینی وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش پنج ملاک را برای نابهنجاری در قرآن کریم شامل؛ افراط و تفریط، انسجام نیافتگی ، غیرمتعارف بودن، غیرعقلانی بودن و دوری از فطرت شناسایی کرد. تطبیق این ملاک ها نشان داد که ملاک انحراف از انتظارات فرهنگی با غیرمتعارف بودن و ملاک اختلال های رفتاری-روان شناختی-زیستی با انسجام نیافتگی هم پوشی دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد ملاک های عدم کنترل، انعطاف ناپذیری و اختلال قابل توجه بالینی می توانند در اثر عدم تعقل بروز کنند و ملاک دوری از فطرت، می تواند با تمام ملاک های نابهنجاری کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی در ارتباط باشد. همچنین یافته ها نشان داد به جز اختلال های مادرزاد و با منشأ زیستی، سایر اختلال ها می تواند در اثر فاصله گرفتن انسان از فطرت پدید آید.
نقش تعدیل کننده اشتغال در رابطه بین کظم غیظ و سلامت روان در زنان شاغل و خانه دار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
80-91
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مطالعات منابع انسانی پیشرفته مثبت گویای این مهم است که خشم و خصومت سلامت روان را تحت تأثیر قرار می دهد و آنچنان می تواند برای سلامت روان مضر و مخرب باشد که سیر تأثیرگذاری آن تا مرز اختلالات روانی پیش می رود. از سویی اسلام نیز براى کنترل صحیح خشم، صفت «کظم غیظ» را به کار برده و افراد را به فروخوردن و مدیریت آن دعوت نموده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف نقش تعدیل کننده اشتغال بر رابطه بین کظم غیظ و سلامت روان در زنان شاغل و خانه دار انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه زنان شاغل و خانه دار شهر تهران و کرج در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری دردسترس 384 خانواده بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه محقق ساخته کظم غیظ و پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ بود و برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین کظم غیظ و سلامت روان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (01/0>P) و شغل نیز اثر تعدیل کننده ای بر رابطه بین کظم غیظ و سلامت روان داشت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر اهمیت متغیّرهای اشتغال و کظم غیظ بر سلامت روان زنان شاغل و خانه دار است.
بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین بخش مهمی از فرهنگ و مهم ترین عامل مؤثر در رفتار و کنش افراد است. امروزه با پدیده جهانی شدن، رشد فناوری و عقلانیت، شیوه تفکر بشر نسبت به دنیا، دین و ارزش های مربوط به آنها متحول شده و عقلانیت زمینه را برای تفاوت دیدگاه های مختلف فراهم کرده است. حجاب از احکام ضروری دین است که در ادیان الهی دیگر ازجمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز با تفاوت هایی وجود دارد. در دنیای غرب و شرق حجاب چالش های زیادی ایجاد کرده است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 اجرا شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد است. در این مطالعه 360 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های نگرش به نوع پوشش دانشجویان، سنجش اعتقادات دینی و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که از 360 دانشجوی شرکت کننده در پژوهش، 313 نفر مجرد و 47 نفر متأهل بودند. علاوه براین، میانگین و انحراف معیار مشارکت دینی دانشجویان 72/0±49/3، پایبندی به اعتقادات 74/0±8۹/3، رعایت مسائل شرعی 86/0±16/4 و اعتقادات دینی کل 58/0±85/3 بوده است. همچنین بین رعایت مسائل شرعی و وضعیت پوشش دانشجویان با افزایش نیم سال های تحصیلی (05/0P<) و بین نگرش به نوع پوشش و سطح اعتقادات دینی دانشجویان دختر با نوع رشته تحصیلی آنان همبستگی معنی دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که دانشگاه علاوه بر ارتقای سطح علمی دانشجویان نقش خود را نیز به عنوان نهادی علمی، فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر اعتقادات و رفتار دینی مسئولان و استادان به خوبی ایفا کرده است.