فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافتِ پیش مفهو می از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانینِ از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است؛ پس آنتولوژیِ (هستی شناسی) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است؛ چرا که هنر و مواجهه با امر زیبا به طور کامل، به واسطه مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل نظری و عملی و قوه حکم را آشکار می کند.
عقل و خودآگاهی در فلسفه تاریخ هگل
حوزههای تخصصی:
فلسفه تاریخ یکی از شاخه های فلسفه است که به اندازه خود فلسفه قدمت ندارد . نگاه فلسفی به تاریخ از قرون وسطی شروع شده و در هگل به اوج خود رسیده است. در این مقاله نگاه هگل به تاریخ با توجه به مسایل عمده مطرح در فلسفه او ، بررسی می شود. دیالکتیک که به نطر هگل ، جریان جاری در هستی است ، حرکت روان را تبیین می کند و در توصیف فرایند این حرکت است که از هستی محض به شناسایی می رسد . هگل از عقلی سخن می گوید که درفرایند شدن خویش به روان مطلق تبدیل می شود و این نهایت تاریخ است جایی که عقل به خود می اندیشد و سوژه و ابژه یا فاعل و موضوع شناسایی یکی است . ا ز آن جا که بخش های مختلف فلسفه او از هم جدا نیستند، ناگزیر اشاره ای به منطق و پدیدارشناسی خواهیم داشت. مساله خودآگاهی و چگونگی حاکمیت عقل و پدیدار شدن روان در تاریخ و نتیجه ستیزه خواجه و برده در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت تا سرانجام ببینیم چگونه یگانه شدن اراده جزیی فردی با اراده و خواست کلی یعنی دولت، نهایت آزادی فرد را در پی خواهد داشت.
اندیشه: جان لاک و فلسفه تجربی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
پسامدرنیسم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی روش شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی روش شناسی در علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روشهای تحقیق(ابزارها و فنون) در علوم انسانی و علوم طبیعی
اخلاق در اسارت ژن ها؛ بررسی نظریات ریچارد داوکینز در مورد اخلاق مبتنی بر نظریه تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوکینز به عنوان زیست شناسی تکامل گرا درباره موضوعات مختلفی غیر از زیست شناسی اظهار نظر کرده که اخلاق ازجمله آنهاست. وی در آرای خاص خود در زمینه اخلاق از دانش هایی چون زیست شناسی اجتماعی، روان شناسی تکاملی و ژنتیک بهره می برد. مهم ترین وجه نظریه پردازی داوکینز نفی تمایز اخلاقی انسان از حیوانات است. دغدغه او برای پرداختن به موضوع اخلاق ناشی از انگیزه نفی کارکرد های اخلاقی دین است. افزون براین، از آنجا که نبودِ قدرت تبیین کنندگی نظریه تکامل درخصوص اخلاقی بودن انسان، به عنوان یکی از نقایص این نظریه مطرح شده، داوکینز می کوشد این اشکال را به گونه ای برطرف نماید. مقاله حاضر این تلاش داوکینز را گزارش و تحلیل می کند.
دو گونه مبناگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
تعریف رایج معرفت نزد فیلسوفان غربی، باور صادق موجه است. تحلیل هریک از عناصر سهگانه این تعریف، بخشی از مباحث معرفتشناسی معاصر را تشکیل میدهد. در این میان مبحث «توجیه» در کانون توجه معرفتشناسان قرار دارد و مبناگرایی و انسجامگرایی، دو گرایش عمده در این مبحث بهشمار میآیند. مبناگرایان معتقدند برخی از باورها - که آنها را باورهای پایه یا بنیانی مینامند - در توجیه خود بر سایر باورها مبتنی نیستند و سایر باورها بهواسطة نسبتی که با این باورها دارند، موجه میشوند. ویلیام آلستون، معرفتشناس و فیلسوف دین معاصر در زمرة مبناگرایان قرار دارد. وی در مقاله حاضر، دوگونه مبناگرایی را از یکدیگر متمایز میکند: مبناگرایی ساده و مبناگرایی مضاعف. براساس مبناگرایی ساده، باورهای پایه بههیچ وجه تردیدناپذیر، اصلاحناپذیر و خطاناپذیر نیستند. آلستون اینگونه مبناگرایی را تنها شکل قابل دفاع این نظریه میداند و در این مقاله به اثبات ادعای خویش میپردازد.
حسن و قبح عقلى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استدلال اخلاقی
تفکر نقادانه؛ تحلیل و نقد تعریف ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجشگرانه اندیشی (تفکر نقادانه)، عنوان شیوه ای از اندیشیدن، و نیز دانشی است که محصولِ دغدغه های دیوئی در زمینه فلسفه آموزش و پرورش است؛ دانشی که، به ادعای برخی در مسیر تبدیل شدن به یک «رشته» است. با این حال، دیدگاه های صاحبنظران درباره چیستی سنجشگرانه اندیشی متفاوت است. در این مقاله، با تحلیل و نقد دیدگاه های برخی از صاحبنظران شناخته شده ترِ سنجشگرانه اندیشی نشان داده ایم که آن ها عموماً این انگاشته را می پذیرند که سنجشگرانه اندیشی به عنوان یک دانش «عام» امکان پذیر است. در پایان، با قول به این که رویکرد کسانی که در تعریف سنجشگرانه اندیشی بر فرآیند تمرکز می کنند پذیرفتنی تر است و نیز اینکه تفاوت دیدگاه ها غالباً از جنس «تضاد» نیست، نتیجه گرفته ایم که دیدگاه ریچارد پل جامع ترین دیدگاه است. نتیجه ضمنی (اما شاید مهم تر) مقاله این است که سنجشگرانه اندیشی صرفاً مقوله ای آموزش شناختی نیست و بررسی چیستیِ آن نیازمند تحقیق فلسفی است.
پیوند صدق و توجیه در دیدگاه مبناگرایانه فومرتن
حوزههای تخصصی:
چکیده
ریچارد فومرتن در مقاله مبناگرایی کلاسیک(1) نظریه توجیه خود را با تکیه بر مفهوم آشنایی مستقیم طرح میکند. نظریه توجیه فومرتن پیوند نزدیکی با نظریه صدقِ او دارد. او در نظریه صدق از واقعگرایی و در نظریه توجیه از نوعی مبناگرایی درونگرایانه جانبداری میکند. در این نوشتار، نخست به بررسی پیوند نظریه توجیه فومرتن با مفهوم صدق و جایگاه نظریه توجیه او در نزاع برونگرایی - درونگرایی خواهیم پرداخت و سپس ترجمه مذکور را ارائه خواهیم کرد
ضرورت اخلاق در فناوری شبیه سازی انسان
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اخلاقی در زیست شناسی، فناوری شبیه سازی است. به باور برخی پدیده شبیه سازی که در آن با دست ورزیهای آزمایشگاهی یک نسخه مشابه از فرد زنده به دست میدهد، عملی نفرت انگیز است و برخی دیگر معتقدند که این پدیده آثار درمانی و منافع اجتماعی فراوانی داشته و به بقای حیات بیماران نیازمند کمک میکند.
ادیان مختلف خاصه پیروان دین اسلام با نوع خاصی از شبیه سازی (شبیه سازی انسانی) مخالفت داشته و دلایل خود را نیز با استناد به آیات قرآن و احادیث بیان نموده اند.
تحلیل فرآیند شبیه سازی، دلایل موافقان و مخالفان این پدیده و فواید حاصل از آن با نگاهی بهکرامت انسان و حفظ حقوق اخلاقی و انسانی در این مقاله بررسی میشود
فرهنگ و ایدئولوژی
حوزههای تخصصی:
پای استدلالیان چوبین بود: تأملی پیرامون عقل، استدلال و عقلانیت
حوزههای تخصصی:
نگاهی انتقادی به ابعاد معرفتی ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه ایده آلیسم در غرب معاصر حضور و نتایج گسترده ای داشته است، اما به نظر می رسد که مبانی و پیامدهای معرفتی این دیدگاه دستخوش ناسازگاری های درونی و کاستی های اساسی است. در این نوشتار، نخست پاره ای از مبانی معرفتی ایده آلیسم با نگاهی انتقادی ارزیابی خواهد شد، سپس از نظریه های انسجام، پراگماتیسم، و ساخت گرایی به عنوان سه پیامد معرفتی اصلی ایده آلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخی از مشکلات نهایی ایده آلیسم اشاره خواهد شد.
حقیقت, جَعْل, و معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسى تحلیلى اصل علیت
حوزههای تخصصی:
چکیده
نظریه وحدت شخصى وجود ـ به عنوان رأى اخیر ملاصدرا در ساحت وجودشناختى ـ بر بسیارى از مباحث فلسفه متعارف تأثیر بنیادین داشته است. این دیدگاه که طبق آن وجود حقیقى مختص به وجود حق تعالى است و ممکنات صرفاً ظهور، نمود، شأن و وصف آن به شمار مىروند، نافى یکى از مهمترین مبادى حکمت، یعنى اصل تحقّق کثرت به حساب مىآید. ملاصدرا که در دیدگاه تشکیک وجود، تحقّق کثرت در عین وحدت را پذیرفته بود، بر تفسیر بسیارى از اصول فلسفى از جمله اصل علیت توانمند بود. با تغییر نظریه وجودشناختى وى و پذیرش دیدگاه وحدت شخصى وجود، امکان تبیین اصل علیت معهود فلسفى وجود نداشت و ملاصدرا ناچار شد در تبیین رابطه وجود حق با ظهورات و نمودهاى آن به طرح نظریه تجلّى که مولود عرفان اسلامى است، بپردازد. طبق این نظریه، وجود حق به واسطه وجود منبسط که به نحو تفصیلى دربرگیرنده همه ممکنات است، در مجالى و مظاهر مختلفى نمایان شده است.
ملاصدرا با تغییر دیدگاه وجودشناختى، اصل علیت را به نظریه تجلّى بازگرداند. این نظریه را مىتوان رویکردى عرفانى به اصل علیت تلقى کرد.