ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
۶۸۱.

واقع گرایی و ناواقع گرایی دینی: بررسی و نقد آرای دان کیوپیت، پُل بدام و دی. زی. فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی دینی نسبیت گرایی کیوپیت ناواقع گرایی دینی بدام فیلیپس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۶۳۹
این مقاله، پس از بیانِ مختصر چند نکته مقدماتی در خصوص ماهیت و نوع صورت بندی مسئله واقع گرایی/ناواقع گرایی، ابتدا به شرح و مقایسه دو نوع از انواع ناواقع گرایی دینی یعنی دیدگاه های دان کیوپیت و دی. زی. فیلیپس می پردازد. مستمسک کیوپیت برای ناواقع گرایی نوعی خوانش از آرای فلاسفه مدرن (خصوصاً نیچه) و عزیمتگاه فیلیپس به سمت ناواقع گرایی فلسفه زبان متأخر ویتگنشتاین بوده است. بر اساس این مبادی، ناواقع گرایی این دو در پیوند با نفی متافیزیکی اندیشی و نوعی از نسبیت گرایی قرار گرفته و به هنگام مواجهه با حوزه دین سبب رد سویه های نظری دین و اصالت بخشی به جنبه های عملی و پراتیک آن شده است. پاسخ پُل بدام به عنوان یک واقع گرا متوجه همین نکته اخیر بوده و کوشیده است نشان دهد که انجام دادن اعمال و مناسک دینی در غیاب جنبه های مفهومی و نظری ممکن نیست، و واقع گرایی در مورد متعلَّق عبادات عنصری اساسی است. در انتهای مقاله، تلاش شده تا ضمن نقد این انواع از ناواقع گرایی بحران های آن برجسته شود. همچنین نحیف بودنِ واقع گرایی بدام مسئله دیگری است که بدان اشاره شده است.
۶۸۲.

خودانگیختگی در فلسفه نقّادی کانت و فلسفه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزادی لایب نیتس کانت خودانگیختگی خودانگیختگی نسبی خودانگیختگی مطلق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۵۱۱ تعداد دانلود : ۸۶۳
خودانگیختگی، مفهوم اصلی در مبحث آزادی در نظام فلسفی کانت و لایب نیتس است. لایب نیتس این مفهوم را شرط ضروری آزادی و اختیار می داند و عموماً آن را در جایگاه نفی و ردّ هر نوع ضرورتی تعریف می کند. طبق نظر لایب نیتس هر جوهری صرفاً علّت حالات خودش است؛ بنابراین هر تغییری که در آن رخ دهد به گونه ای خودانگیخته حادث می شود. مفسّران فلسفه لایب نیتس، دو نوع خودانگیختگی را در فلسفه او مشخّص کرده اند: خودانگیختگی مونادی و خودانگیختگی عامل. کانت از سنّت لایب نیتسی این دیدگاه را پذیرفت که خودانگیختگی نه تنها اصل درونی عمل است، بلکه ذهن را جوهر اندیشنده می شناساند، اما با معرّفی دو نوع خودانگیختگی مطلق و نسبی، این مفهوم را تبیین می کند. فاهمه وقتی به متعلّق تجربه ای که باید در مقولات آورده شود، ارجاع می کند به صورت نسبی خودانگیخته است. عقل در قانون گذاری، پیروی و ترویج قانون اخلاقی مطلقاً خودانگیخته است، اما همین عقل وقتی در تأثیر اصول ناهمگون و تجربی طبیعت حسّی باشد، به شکل نسبی خودانگیخته است. قوّه حکم نیز وقتی بتواند تنها به متعلّق تجربه واقعی ارجاع شود، به صورت نسبی خودانگیخته است.
۶۸۳.

سقراط: اصلاح گرِ اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق معرفت سقراط اصلاح گری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو سقراط (470-399ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۵
سقراط در جست وجوی معرفتی است که ما را از فضیلت های اخلاقی آگاهی بخشد و در عمل نیز بدان فضیلت ها آراسته سازد. او با مبتنی ساختنِ اخلاق بر معرفت، فلسفه و راه زندگیِ خود را یگانه می سازد و به سنجه ای برای ارزیابیِ راه ورسمِ رایج در اخلاق و دین و سیاست و سخنوری دست می یابد تا به یاری آن کاستی های اخلاقی را در حوزه های مذکور بازشناسد. کژی ها و کاستی هایِ شایعی که او بر آنها خرده می گیرد و در بازاندیشی و اصلاحِ آنها می کوشد، عبارت اند از ترجیحِ ستم کردن بر ستم کشیدن؛ مقابله به مثل و انتقام جویی؛ ستیزه جویی و نیرنگ بازی در میان ایزدان؛ فریب کاری و سنگ دلیِ ایزدان درحق آدمیان؛ دادوستدِ ایزدان با آدمیان (بدین معنی که ایزدان در ازاءِ دریافتِ پیشکش از آدمیان، نیازهای آنان را برآورند)؛ روا شمردنِ بهره کشیِ زبردستان از فرودستان؛ و سرانجام، سخنوریِ اقناعی یا جلوه فروشانه و فریبنده.
۶۸۴.

بررسی انتقادی تقریر دیویس از استدلال برون گرایانه پاتنم علیه شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیویس پاتنم شکاکیت نسبت به جهان خارج برون گرایی معنایی فرضیه ی شکاکانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۶۹۷
شکاکیت نسبت به جهان خارج رویکردی است که حصول معرفت را نسبت به گزاره هایی که در مورد جهان خارج هستند ناممکن می داند. برخی از انحاء این رویکرد مبتنی بر استدلالی است که بر اساس فرضیه شکاکانه صورت بندی شده است. از جمله روش هایی که بر اساس آن با چنین شکاکیتی مقابله شده است، استدلالی است که پاتنم بر مبنای قبول رویکرد برون گرایی معنایی طرح کرده است. در مقاله حاضر به تقریر دیویس از این استدلال پرداخته و به روش تحلیل منطقی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده ایم. در انتها نشان داده شده است که قبول رویکرد برون گرایی معنایی دیدگاه شکاکیت نسبت به جهان خارج را که مبتنی بر دسته ای خاص از فرضیات شکاکانه هستند رد می کند. بر مبنای موارد دیگرِ فرضیات شکاکانه نیز نمی توان امکان حصول معرفت را نسبت به تمامی گزاره هایی که در مورد جهان خارج هستند، منتفی دانست.
۶۸۵.

سرچشمه های معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان هستی نظریه معرفت شناسی آنارشیستی فایرابند اصل کثرت و پایداری و جامعه آزاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، نظریه آنارشیستی فایرابند درباره معرفت به اجمال معرفی می شود. در این بخش توضیح داده می شود که چرا او مخالف پوزیتیویزم منطقی و فلسفة علمِ پوپر، لاکاتوش و حتی کوهن است و معتقد است که علم از سایر سنت های شناختی برتر نیست. فایرابند تأکید می کند تنها اصل ابدی که می توانیم از فعالیت واقعی علم استخراج کنیم این است: ""هر چیزی امکان پذیر است"". در بخش نخست، تمهیداتی فراهم می شود تا معنای این جمله کلیدی در بخش سوم مقاله روشن شود. بخش نخست مقاله را باید نُمایی از اندیشه آنارشیستی فایرابند بدانیم. در بخش دوم که ایده اصلی مقاله در آن طرح شده است، توضیح داده می شود که نظریه آنارشیستی فایرابند از نوع نگاه او به «هستی»، «انسان» و «نظریه» برمی خیزد. سه مقوله ای که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند: انسان نظریه را می سازد تا به واسطه آن هستی را بفهمد. قسمت دوم مقاله که پس پردة نظریة آنارشیستی فایرابند را شرح می دهد، نشانگر این است که سرچشمه های فلسفه او چندان هم آنارشیستی نیست. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از مهم ترین پیامدهای اندیشه فایرابند می پردازیم: از جمله «اصل کثرت و پایداری»، «جامعه آزاد» و «تفاوت متفکر احترام برانگیز و دون».
۶۸۶.

هستی شناسی موسیقی و اثر ادبی از دیدگاه رومن اینگاردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی موسیقی هستی شناسی اثر ادبی رومن اینگاردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۸ تعداد دانلود : ۸۵۹
رومن اینگاردن بنیان گذار هستی شناسی هنر است. او با رویکردی پدیدارشناختی و تحت تأثیر آموزه های فلسفی هوسرل کوشید نشان دهد که اثر هنری و ابژه زیباشناختی دو موجودیت متفاوتند. اثر هنری شی ای مانند سایر اشیای واقعی است، درحالی که ابژه زیباشناختی ماهیتی قصدی دارد و با کنش های آگاهی و در ذهن مخاطب قوام می یابد. آثار موسیقی کلاسیک هستی شناسی یگانه ای دارند. از یک سو اثر موسیقایی همان پارتیتوری است که آهنگساز آن را تصنیف کرده است و از سوی دیگر، این اثر در هر بار اجرا هستی متفاوتی پیدا می کند. هستی اثر ادبی نیز لایه لایه است و اثر به درجات مختلف در هر یک از این لایه ها متحقق می شود. به اعتقاد اینگاردن هر اثر هنری فضاهای نامتعین و نامشخصی دارد که مخاطب طی تجربه زیباشناختی آن ها را تکمیل می کند. مخاطب با پُر کردن این فضاها به اثر هنری یک هستی انضمامی می بخشد. بنابراین، درک اثر هنری مستلزم مشارکت فعّال مخاطب است و اثر در رویکردی بیناسوبژکتیو تقویم می شود.
۶۸۷.

کلیساى ارتدوکس قبطى و قرائت اولیه از مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبانیت قبطى مسیحیان مصر کلیساى قبطى مونوفیزیست

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
تعداد بازدید : ۸۴۲ تعداد دانلود : ۷۴۴
مسیحیان مصر از دیرباز در این کشور حضور داشته و در مقاطع مختلف تاریخى نقش آفرینى نموده اند. کلیساى ارتدوکس مصر که امروز به کلیساى ارتدوکس قبطى مشهور است، بعد از شوراى جهانى کالسدون از بقیه کلیساهاى شرقى و غربى کناره گیرى کرد و مستقلاً به حیات خود ادامه داد. در این مقاله با روش توصیفى تحلیلى، با اشاره به بزنگاه هاى مهم تاریخى این کلیسا، به مهم ترین ویژگى هاى اعتقادى و عملى آن اشاره شده است. نگارنده معتقد است کلیساى قبطى امتداد اختلافات خاص مسیح شناسى در دوره آباء مسیحى است که به طور مشخص میان دو کلیساى اسکندریه و انطاکیه در جریان بود. ازاین رو، مهم ترین ویژگى این کلیسا مسیح شناسى تک ذات انگارانه آن است که متأثر از الهیات یونانى مآب مدرسه اسکندریه است. از سوى دیگر، پیوند این کلیسا با رهبانیت، سبب تداوم آن در طول تاریخ و عبور از تنگناهاى مختلف شده است. همچنین این کلیسا در دهه هاى اخیر کوشیده است اختلافات اعتقادى خود با کلیساى کاتولیک رم را به حداقل برساند.
۶۸۸.

سرچشمه های یونانی رومی محتواو ساختار شاخص ترین آموزه های مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تثلیث الوهیت فدا تجسد گناه نخستین یونانی رومی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۹۵۶
آیین مسیحیت پس از هفتاد میلادی، توانست لباس یهودیت را از تن خارج کند. اندیشة استقلال و جدایی از یهودیت، این آیین را وادار به بکارگیری تمدن، فکر و فرهنگ یونانی رومی کرد. پولس و بیشتر از وی، دفاعیه نویسان و پدران کلیسا به جهت شکل گیری و تبیین آموزه های مسیحی، محتوا یا ساختار مهم ترین شاخصه های اعتقادی را از اندیشه های یونانی رومی عصر خود وام گرفتند. این جستار، با تحلیل اسنادی به تبیین منشأ یونانی رومی تثلیث، تجسد، فدیه و گناه نخستین، که از شاخص ترین آموزه های مسیحی به شمار می روند، پرداخته است. حاصل یافته ها نشان می دهد که مسیحیت هم محتوا و هم ساختار «الوهیت(تثلیث)» و «تجسّد» را در مقوله های یونانی تفسیر کرد. مسیحیت دارای محتوای «فدیه» و «گناه نخستین» بود، اما فرم و ساختار آنها را از فرهنگ یونانی رومی تأثیر پذیرفت.
۶۸۹.

برهان نظم بر مبنای اصل تنظیم دقیق کیهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان نظم برهان غایت شناختی اصل آنتروپیک ادلة اثبات خدا تنظیم دقیق کیهانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۹۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۱۴
برهان نظم یکی از براهین اثبات خداوند است. در یکی از جدیدترین تفاسیر این برهان, از اصل تنظیم دقیق کیهانی (Fine Tuning of the Universe) استفاده شده است. در این تفسیر از برهان نظم, به جای نظم زیستی که در تفسیرهای سنتیِ برهان نظم به عنوان مصداق نظم معرفی می شد، ثوابت بنیادین کیهانی مورد توجه قرار می گیرند و بر تنظیم دقیق آنها که موجب ایجاد حیات شده است، تأکید می شود و در نتیجه برخی اشکالاتی که عده ای به جهت نظریه تکامل به نظم زیستی وارد دانسته اند، از ریشه پاسخ گفته می شود. این مقاله ضمن تبیین برهان نظم بر مبنای تنظیم دقیق کیهانی، به اهم انتقادات وارده به این برهان که بر مبنای نظراتی چون تصادف، ضرورت فیزیکی، اصل آنتروپیک و فرضیه جهان های متعدد صورت گرفته است، پاسخ می دهد و سرانجام اثبات می کند که برهان نظم بر مبنای اصل تنظیم دقیق کیهانی، برهانی قوی و مستحکم برای اثبات خداوند است.
۶۹۰.

رابطه دیالکتیکی شرایط و مؤلفه های عینیّت در فلسفه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی عینیت آگاهی استعلائی شرایط امکان عینیت مؤلفه های عینیت رابطه دوسویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
در این مقاله می کوشیم با نشان دادن شرایط عینیت و مؤلفه های بنیادی آن در پدیدارشناسی هوسرل رابطه دوسویه و دیالکتیکی آن ها را آشکار کنیم. آگاهی استعلائی و ساختار قصدی آن اصلی ترین شرط امکان عینیت را تشکیل می دهد. ادراک، بدن و زمان شرایط اساسی دیگری از امکان عینیّت لحاظ شده اند. براساس این شرایط امکان می توان مؤلفه های بنیادی عینیت را مطرح نمود. این مؤلفه ها عبارتند از این همانی، تعالی، قانونمندی یا نظم و اشتراک بین الاذهانی. این پژوهش نشان می دهد که عینیّت خود شرایط و مؤلفه ها منوط به یکدیگر بوده و نوعی رابطه دوسویه میان آن ها برقرار است. بررسی عینیّت شناخت در فلسفه هوسرل بدون درنظرگرفتن این رابطه دوسویه عزل نظر از اهمیت دیدگاه هوسرل در خصوص شناخت و عینیّت آن است.
۶۹۱.

«الهیات تخریب» نگاهی بر خاستگاه و ماهیت تفکرات دینی هایدگر متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر تخریب الهیات سنـتی اصیل بودن الهیات تخریب سنت اولیه مسیحی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۵۹۶
وضعیت نابسامان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اروپا (و به ویژه آلمان) در آغاز سده بیستم، هایدگر جوان را به سمت و سوی این پرسش فراخواند که: « نقش و مسئولیت یک متفکر در جامعه چیست؟» او در این زمینه نقش مهمی را برای تعالیم، عقاید و علایق دینی شخصی خود قائل بود، چرا که احساس می کرد با ایجاد تعامل میان دین و فلسفه، می توان میراث فکری و فرهنگی واحدی را برای کل مردم اروپا به وجودآورد و از این طریق مسئولیت خود را به عنوان یک متفکر در برابر آن وضعیت ناگوار ایفا کرد. راهکار او برای این منظور طرح «الهیات تخریب» بود. الهیات تخریب این امکان را فراهم می کرد تا او گذشته (سنت اولیه مسیحی) را هم به عنوان معیار انتقاد حال (سنت متزلزل فلسفی و دینی غرب) و هم امکانی برای زندگی آینده (اصیل بودن) تبدیل کند. بنابراین، در تحقیق حاضر نشان می دهیم که راهکار هایدگر برای ایجاد میراث فکری و فرهنگی واحدی که در نهایت به شکل گیری الهیات تخریب منجر می شود، از یک طرف موجب همدلی یا دیالوگ او با سنت اولیه مسیحی و برخی شخصیت های بزرگ آن (از قبیل پولس، اگوستین، اکهارت، لوتر، شلایرماخر و کیرکگارد) می شود و از طرف دیگر زمینه را برای انتقاد جدی از الهیات و فلسفه سنتی (یا آنچه هایدگر آن را ماهیت انتو تئو لوژیکی غرب می نامد) مهیا می کند.
۶۹۲.

بررسی و نقد مفهوم دعا از نظر دی. زد. فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دعا وابستگی دی فیلیپس زد سخن گفتن با خدا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۵۴۳
یکی از مواضعی که رویکرد غیرشناختی فیلیپس آشکار می شود، دعا است. از نظر وی، دعا سخن گفتن با خدایی خارجی نیست؛ بلکه دعا به معنای آگاه شدن از وضع خود است. اصل دیگر دعا، مفهوم وابستگی است؛ بدین معنا که دین دار، همه شئون وجود خود اعم از خیر و شر را مدیون خدا دانسته، او را می ستاید و توقع ندارد که خدا در وضع امر او دخالت کند، وگرنه دعای وی خرافی می شود. این تفسیر از دو جهت قابل بررسی است: یکی اشکالات مربوط به خداشناسی وی و دیگری کاستی های تفسیر وی از دعا. برخی از مهم ترین محورهای دسته دوم عبارتند از: 1. طبق این تفسیر، بیشتر دین داران خرافاتی هستند؛ 2. این تفسیر، تبیین گر رویکردهای پس از عصر روشنگری است و جامعیت تاریخی ندارد؛ 3. باید بین اعمال دین داران و نگرش های متافیزیکی آنها تمایز قائل شد. دین داران رفتارهایی از خود بروز می دهند که مغایر با دیدگاه های متافیزیکی آنهاست و البته چنین مغایرتی، هیچ اشکالی ندارد؛ بنابراین بروز عدم انسجام گزاره ای در دین، امری معمول است و نمی توان دخالت الهی را صرفاً بدین جهت مردود شمرد.
۶۹۳.

نقد و بررسی رویکرد معرفت شناسانه آلستون درباب تجربه ی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه ی دینی آلستون آزمون پذیری آسان باوری توجیه در بادی نظر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۸۵۵ تعداد دانلود : ۵۷۰
با مخدوش شناخته شدن براهین اثبات وجود خداوند در عصر روشنگری، برخی از الهی دانان مسیحی بر آن شدند تا برهانی از طریق تجربه ی دینی بر وجود خداوند اقامه کنند. ویلیام. پی. آلستون طرحی درباب اعتبار معرفت شناختی تجربه ی دینی پیشنهاد کرد که می توان دو رکن اساسی آن را چنین بیان کرد: اصل توجیه در بادی نظر و مشابهت ادراکات حسی و ادراکات عرفانی در کاستی ها و قوت ها. هدف این نوشتار بررسی و نقد این رویکرد، ازطریق مطالعه ی مقالات و کتب آلستون و نیز مقالاتی است که درباره ی اندیشه های وی نوشته شده است. ادعای اصلی نگارنده این است که هرچند باور به محتوای تجربیات دینی برای صاحبان این تجارب توجیه پذیر است، به سختی می توان توجیهی بین الأذهانی برای این قبیل باورها تصور کرد. در پایان خواهم گفت رویکرد معرفت شناسانه به تجربه ی دینی تاکنون رویکرد موفقی نبوده است.
۶۹۴.

نقد جماعت گرایی بر لیبرالیسم و ارزیابیِ آن از منظرِ ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فلسفی روشنگری احساس گرایی جماعت گرایی لیبرالیسم وظیفه گرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
مکتب جماعت گرایی یکی از منتقدان اصلی نظریه اخلاقی   سیاسیِ لیبرالیسم به شمار می آید. طبق نظر بنیان گذاران این مکتب، لیبرالیسم تصویری از هویتِ انسان را پیش فرض می گیرد که حق پیوندهای جمعی در آن ادا نمی شود. لیبرالیسم با تأکیدِ نادرست بر اولویتِ عدالت از منظری فردگرایانه، تکالیفِ دگرخواهانه و تعهداتِ جمعیِ به ارث رسیده از سنت و تاریخ را، که نقشی قوام بخش در هویتِ فرد ایفا می کنند، نادیده می گیرد و به غلبه شخصیت هایی میان مایه، خودخواه، و بیگانه با ارزش های جمعی دامن می زند. در این مقاله می کوشم این انتقادها را به اختصار شرح دهم و سپس از منظرِ یکی از مدافعانِ لیبرالیسم، یعنی ریچارد رورتی، آن ها را پاسخ دهم. رورتی این سخنِ جماعت گرایان را می پذیرد که اجتماع نقشی قوام بخش در شکل گیریِ هویتِ فرد ایفا می کند، اما نقدهای آنان را بر قطبِ پراگماتیستیِ لیبرالیسمِ معاصر وارد نمی داند و می کوشد نشان دهد لیبرالیسمِ سیاسی سده بیستم، که بهترین صورت بندیِ خود را در آثارِ جان دیویی و جان رالز پیدا می کند، به دلیلِ سازگاری با تاریخ گرایی و قوم مداری، برخلافِ لیبرالیسمِ فلسفیِ فیلسوفانِ روشنگری، از انتقادهای جماعت گرایان مصون است.
۶۹۵.

فلسفه مجازات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون مجازات دیالکتیک جرم و مجرم اصلاح گرایی کین خواهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۸ تعداد دانلود : ۹۵۸
مفهوم مجازات یکی از مفاهیم مورد توجه فلسفه افلاطون است که در دیالکتیک با مفهوم عرفی مجازات به دست می آید. افلاطون با رد مبنای کین خواهی رایج در مورد مجازات در زمان خود، فلسفه مجازات را اصلاح مجرم می داند. به تعبیر او مجرم پیش از آنکه خطاکار باشد، فردی جاهل به خیر و شر و بیماری دچار عدم تعادل در قوای نفسانی خود است که توان مهار خشم و شهوت خود را توسط عقل خود ندارد. از همین رو مجازات می بایست مجرم را متوجه خیر و شر حقیقی کند و چون دارویی تلخ توان مهار خشم و شهوت را به او ارزانی دارد. برای این منظور از لحاظ منطقی دو حالت وجود دارد؛ یا اینکه قدرت جزء عالی بیشتر گردد یا اینکه قدرت جزء دانی کمتر گردد. بنابراین مجازات افلاطونی به دو شیوه می تواند عمل کند: اول آنکه با آموزش بر قدرت عقل بیفزاید و دیگری آن که از قدرت امیال دانی کم کند. حالت اول گستره وسیع آموزش را در بر می گیرد و حالت دوم گستره وسیع کم توانی را. در نهایت افلاطون با مقوله بندی و شخصیت شناسی مجرمین شیوه و غایت اصلاحی مجازات را تعیین می کند. از نظر او مجرمان در پنج طبقه سوفیست، فرد جاه طلب و جنگجو یا تیموکرات، فرد مال دوست و حریص یا آریستوکرات، فرد بی بند و بار یا دموکرات و در نهایت فرد مستبد طبقه بندی می شوند که هر یک مجازات مخصوص خود را می طلبند.
۶۹۶.

دیالکتیک روشنگری و اسارت انسان

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه عقلانیت ابزاری دیالکتیک منفی دیالکتیک روشنگری اسارت انسان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۴۴۷ تعداد دانلود : ۱۸۰۰
عقلانیت خودبنیاد که اساس عصر روشنگری را پایه نهاد، عقلانیّتی ریاضی وار و ابزاری بود. از این رو، کاملاً در خدمت جنبه های مادی و طبیعی انسان قرار گرفت و از ابعاد الوهی او به بهانة نفی اسطوره های حاکم بر سوژة انسانی احتراز جست. این عقلانیت ابزاری و کمیّت محور، که نخست در فلسفة دکارت و نظریة ثنویت گرایانة او (سوژه ابژه) خودنمایی کرد و سپس در فلسفه کانت به اوج والایی خود رسید، عقل آدمی را دارای ساختاری نظام مند می پنداشت که به شناخت منطقی ابژه ها قادر بود، ولی در فرجام عصر روشنگری بواسطة ریاضی وار نگریستن و اندیشیدن، سوژه و ابژه هر دو در چنبرة کمیّت و ابزاروارگی گرفتار شدند و حتی سوژه ای که باید اعمال نظر و عمل می کرد، خود ناخواسته و ناخودآگاه به ابژة عملِ سوژه های گفتمان حاکم (لیبرال سرمایه داری) بدل شد و حتی آزادی و اختیار خویش را نیز کاملاً از کف نهاد. منتقدان مدرنیته، به ویژه متفکران مکتب فرانکفورت، اغلب از این زاویة دید، عقلانیتِ تکنیک محور روشنگری را به نقد کشیده اند. در این مقاله، با تکیه بر آرای دو تن از برجستگان این مکتب انتقادی، یعنی آدورنو و هورکهایمر، اسارت انسان را در نتیجةِ اعمال عقلانیت ابزاری عصر روشنگری به تصویر کشیده ایم.
۶۹۷.

سیر تطوّر الگوهای تمایز علوم در اندیشه متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم شناسی قراردادگرایی تلفیق گرایی موضوع محوری غرض محوری سنخیت محوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۸۱۰
کهن ترین الگوی تمایز علوم از آنِ ارسطوست (موضوع محور)، که توسط حکمای مسلمان ترویج شد. اما ناکارآمدی آن روز به روز برای عالمان مسلمان، خصوصاً اصولیان و در رتبه بعد متکلمان، منطقیون و ... آشکار شد؛ تا آنجا که محقق خراسانی الگوی غایت محور و محقق اصفهانی و امام خمینی (ره) الگوی سنخیت محور را مطرح کردند. اما هر یک از این الگوهای انحصارگرا نقاط ضعفی را داشتند و این سبب شد که الگوهای تلفیقی مطرح شوند و آنها نیز با آشکار شدن نقاط ضعفشان، جای خود را به رویکرد قراردادگرا دادند. به عقیده قراردادگرایان علم بودن یک علم نه به وحدت در موضوع است، نه روش و نه غایت (هر یک به تنهایی)، بلکه علم عبارت است از مجموعه ای از مسائل متشتته، که جامع آنها گاه ممکن است به دلیل سنخیت در ذات باشد (مثل موضوع، محمول، حیثیت) و گاه نیز ممکن است به دلیل امری عرضی باشد (مثل غایت). از اینرو مبنای تمایز علوم با توجه به غرض تدوین متفاوت خواهد بود و حتی تمامی جهاتی که در نزد عقلا معتبرند، نیز در این وحدت و تمایز دخیلند و ممکن است لحاظ شوند، مثل مدت زمان فراگیری علم، امور زیبایی شناسی، نیازهای جامعه، مرجحات تاریخی و ... .
۶۹۸.

نقد و بررسی نسبی گرایی اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهودگرایی علامه طباطبایی فطرت نسبی گرایی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۵۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۹۴
علامه طباطبایی در المیزان، روایتی از نسبی گرایی اخلاقی را مطرح کرده، به نقد و بررسی آن می پردازد؛ نسبی نگری ای که به هیچ اصل اخلاقی جهان شمولی باور ندارد و اخلاق را تابع اهداف و شرایط متغیر اجتماعی و فرهنگی می داند. پرسش پایة این جستار این است: علامه طباطبایی چگونه و بر پایة چه پایگاه فکری ای نسبی نگری اخلاقی را نقد می کند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که علامه سه نوع مغالطه را در ادعای نسبی گرایان تشخیص می دهد که عبارت اند از: 1. مغالطة خلط میان اصل اخلاقی و امور ناظر به واقع؛ 2. مغالطة خلط میان اطلاق مفهومی (=کلیت) و اطلاق وجودی (= دوام)؛ 3. مغالطة خلط میان امر عینی و فرضی. همچنین، به نظر می رسد: پایگاه فکری علامه طباطبایی در نقد نسبی گرایان اخلاقی، شهودگرایی اخلاقیِ مُستنَد به فطرت است؛ شهودگرایی ای که از سوی عقل و نقل، تأیید و تفسیر و تبیین شده است و نقل و عقل در حل تعارض میان شهودات متعارض به ما کمک می کنند.
۶۹۹.

تحول وجودی معرفت شناختی نفس بر اساس عقل فعال ملا صدرا و مقایسه آن با مفهوم مطلق هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا روح هگل مطلق خودآگاهی عقل فعال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۷۶۰
صرفنظر ازوجود نفسی ، ملاصدرا با معرفی وجود أنفسی یا وجود رابطی عقل فعال در اشراق الثالث شاهد سوم از مشهد سوم کتاب الشواهد الربوبیه چشم انداز نوینی در نظرگاه صیرورت نفس پدید آورد .او نشان می دهد که گرچه وجود فی نفسه عقل فعال عین وجود آن برای نفس است و لذا شأنی از شئون آن است اما غایت و کمال نفس نیز به شمار می آید .ازاین لحاظ او تلاش می کند تأثیر و انفعال نفس از وجود أنفسی عقل فعال و سرانجام اتصال و بلکه اتحاد نفس با آن را توجیه کند . براین اساس عقل فعال هم فاعل وجود نفس است هم غایت آن .هگل نیز بر اساس مفهوم مطلق نشان می دهد که «مطلق» ماهیت یکسانی با سوژه دارد، لذا این طبیعت «سوژه» است و غایت سوژه تبدیل شدن به مطلق و مطلق شدن است . گویی مطلق نیز شأنی از شئون سوژه است. « نفس» ، در نتیجه به صورت معقول خود خوداندیش یعنی« روح» و خودآگاهی محض تبدیل می شود و به تعبیر دقیق تر با آن اتحاد می یابد . به این سان در این تحول ، سبب و غایت ، هویت واحدی دارند : مطلق، خودش را از رهگذر اندیشیدن به خود ( خودآگاهی ) می آفریند تا در فرآیندی زمانمند ، روح گردد . هدف مقاله حاضر آن است که پس از تحلیل و تطبیق این دو نظرگاه نشان دهد که به رغم تفاوتها ، این دو با استفاده از مفهوم خودآگاهی ، دگرگونی شناختی نفس را تبیین می کند.
۷۰۰.

الاهیات سیاسی و امر استثناء (کارل اشمیت و مسأله ی حاکمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاکمیت لیبرال دموکراسی تصمیم الاهیات سیاسی کارل اشمیت امر استثناء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
کارل اشمیت با رسالة دوران سازش، «الاهیاتِ سیاسی: چهار گفتار در باب مفهوم حاکمیت»، بانیِ تحولی عمده در نظریه دولت و مفهومِ حاکمیت در عصرِ جدید شد. او در این رساله با طرحِ مفهومِ حاکمیت، معتقد است که مشخصة اصلی حاکمیت و حاکم، «تصمیم» و آن چیزی که قوام بخش و برپادارندة حاکم است، «امرِ استثناء» است. از این رو، الاهیاتِ سیاسیِ اشمیت، دفاعیه ای است از اصلِ دولتِ مطلقه و ردیه ای است بر نظریة دولتِ لیبرال دموکراسی. از نظرِ اشمیت، لیبرالیسم سرآغازِ به حاشیه رفتنِ مفهومِ حاکمیت به مثابة موجودیتی تماماً و منحصراً سیاسی است. لیبرالیسم با منتقل کردنِ قدرتِ تصمیم گیریِ حاکم در برپایی و اعلامِ وضعِ استثنایی به نهادهایی گفتگو محور (هم چون پارلمان)، عملاً دولت را بی خاصیت و از ریخت انداخته بود. مقاله پیش رو با تمرکز بر مفهومِ حاکمیت نزد فیلسوفانی هم چون ژان بُدن و کلسن، به تبارشناسی و واکاویِ تفسیری-تاریخیِ این مفهوم در الاهیات سیاسیِ اشمیت پرداخته و سعی کرده است تا از خلال مفهوم حاکمیت، پیوندهایش با مفاهیمی چون تصمیم، استثناء و عرفی شدگی مفاهیم نظریة مدرن دولت را نشان دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان