ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
۶۴۱.

شگردهای دستوری و بلاغی فرهاد میرزا در منشآت در شش نامه حکومتی، سیاسی و شخصی

کلیدواژه‌ها: عناصر زبانی عناصر بلاغی ایدئولوژی منشآت فرهادمیرزا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۳
مطالعه ساحت زبان با هدف فهم و کشف مفاهیم اجتماعی از  مباحث قابل توجه است. بر اساس این رویکرد نظام مند و منسجمِ برآمده از زبان شناسی انتقادی و تحلیل گفتمان انتقادی، می توان در پی این بود که چگونه مفاهیم اجتماعی مانند ایدئولوژی، گفتمان های غالب، نظام های قدرت و مانند این ها از طریق زبان بیان می شوند در مراحل بعدی اساس شکل گیری آثار ادبی می گردند، و هم چنین به روش های گوناگون بر جهان خارج و جهان ذهنی مخاطبان تأثیر می گذارند. در این روش تحلیل زبانی و بلاغی نخست لایه های مختلف تشکیل دهنده متن استخراج می شوند، سپس با تحلیل انتقادی عناصر هر لایه می توان به ایدئولوژی مؤلف که اساس تشکیل دهنده متن است پی برد. فرهادمیرزا از برجسته ترین نویسندگان دوره قاجار و عهد ناصری است. منشآت او که به تقلید از منشآت قائم مقام و بر سیاق ترسل و منشآت نویسی دوره قاجار تحریر شده، از موفق ترین نمونه های نثر دوره ناصری برجسته ترین اثر نثر اوست. در این پژوهش با روش کیفی و کمّی عناصر زبانی و بلاغی شش نامه شخصی، سیاسی و حکومتی تحلیل شد. از نتایج این پژوهش این است که در نامه های با بافت سیاسی و خطاب به بزرگان از جملات مرکب، صناعات ادبی ای مانند تشبیه بلیغ، کنایه های غیرایما و معانی ثانویه استفاده شده، درحالی که در نامه های شخصی میزان صناعات ادبی اندک است، جملات غالباً ساده و بدون معنای ضمنی اند. درواقع در تمامی نامه های بررسی شده کاربرد پربسامد وجه اخباری، جملات معلوم و اسنادی بیانگر قاطعیت بالای متن و قدرت بالای نویسنده است.
۶۴۲.

بررسی دونوازی باربد و نکیسا در راست با تأکید بر متن خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی خسرو و شیرین باربد نکیسا راست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۴۰
دستگاه راست، دشوار ترین دستگاه موسیقی ایرانی است که نظامی، شیوه اجرا و پیچیدگی هایش را که بدون دانش موسیقی، ناممکن است، روایت کرده است. جستار حاضر، مهارت نظامی در موسیقی، تحلیل و بررسی چیدمان گوشه های دستگاه راست، دونوازی باربد و نکیسا در آن گوشه ها، به سبک روایی، بازنموده است. روش پژوهش در این مقاله حاضر، کتابخانه ای است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، منظومه خسرو و شیرین نظامی با مقدمه شبلی نعمانی و اهتمام م. درویش، چاپ انتشارات جاودان (1370) و ابیات مندرج در مقاله، از منظومه خسرو انتخاب شده است. منظومه خسرو و شیرین از بهترین منظومههای داستانی ادبیات فارسی است که راوی بُعد عاشقانه زندگی خسرو پرویز با معشوقه های متفاوت است که با وصال شیرین ارمنی به پایان رسید. در خسرو و شیرین، شاهد بزم های متعددیم که موسیقی را موسیقیدانان معروف و گمنام ارائه میدهند. بهترینشان، دونوازی باربد و نکیسا پیش از وصال خسرو و شیرین است. به نظر میرسد نواختن آنها، حامل تبادل پیام خسرو و شیرین، کاهنده تنش روانی خسرو و شیرین، نشانگر هنر نظامی در موسیقی، بوده است. نظامی در بزم خسرو در منظومه خسرو و شیرین، گوشههای دستگاه راست را به طرز درست و با دونوازی باربد و نکیسا و بر اساس معیارهای کهن موسیقی ایرانی و جزئیات گردش در دستگاه راست (ماهور، شور، بیات و همایون) با همه پیچیدگی ها، اوج و فرودها و گوشه های متنوعش روایت می کند.
۶۴۳.

واکاوی نیازهای روانی بشر در شعر فروغ فرخزاد با تکیه بر الگوی اریک فروم

کلیدواژه‌ها: نقد روان کاوانه فروغ فرخزاد اریک فروم نیازهای روانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۴۵
اریک فروم، روان کاو انسان گرا، با تأکید بر تأثیر جامعه در شکل گیری نیازهای روانی بشر، پنج نوع نیاز اساسی را برای جامعه انسانی، تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با بهره گیری از الگوی فروم و به شیوه تحلیلی توصیفی نیازهای روانی بشر را در اشعار فروغ فرخزاد بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر پنج نیاز روانی مطرح در نظریه فروم، در اشعار فروغ فرخزاد، دارای مصادیق مشخصی هستند: نیاز به پیوستگی در قالب عشق و پیوند با طبیعت نمود یافته است؛ نیاز به خلاقیت، با گرایش فروغ نسبت به شعر و شاعری، ارتباط دارد؛ هویت ایرانی، جهت گیری نسبت به مسئله دین و توجه به ریشه های دوران کودکی از دیگر نمودهای توجه فروغ فرخزاد به نیازهای روانی انسان در اشعار خویش است. همچنین مطابق با بررسی های فرومی، نمونه هایی از منش گیرنده، بهره کش، مرده گرا و بارور در اشعار فروغ مشاهده می شود که حاکی از تأثیر جامعه بر ایجاد کنش های روانیِ متن است. نتیجه آنکه بخش ناخودآگاه شعر فروغ فرخزاد، دربرگیرنده مجموعه مشخصی از نیازهای انسانی است که در صورت تأمین و تحقق، می تواند زمینه سعادت نوع بشر را فراهم آورد. 
۶۴۴.

Sir William Jones and the Shahnameh(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Sir William Jones Shahnameh Firdawsi Orientalism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۲
The second half of the eighteenth century was a period of transition in European aesthetics. It was also a time of increasing contact between Europe and Asia. The rise of Oriental literary scholarship was a natural outgrowth of the public interest in things Oriental. While the earlier part of the century had sought to reaffirm the basic tenets of the Enlightenment with the help of its indirect knowledge of the Oriental literatures, the later generations became increasingly fascinated with the new possibilities of the literary heritage of the East. The Shahnameh first attracted the attention of the eighteenth-century Orientalists such as Sir William Jones as the supreme example of Oriental epic poetry. The present essay proposes to study Jones's conception of Persian literature and his remarks on the poetry of Firdawsi, as well as his fragmentary translations of the Shahnameh .
۶۴۵.

The Saint of Faithfulness: Attār’s Odyssean Pious Woman(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Attār Ilāhi Namah mysticism Pious Woman Persian literature

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۳
This article offers a detailed study of a story by one of the giants of Persian literature, Farid al-din Attār. It particularly focuses on the character of Attār’s “The Pious Woman”, who emerges as a symbol of faithfulness and discusses her significance as a character of mystical proportion and grandeur that also appears as personification of virtue in a world dominated by acquisitive and lascivious men. In many aspects, the Pious Woman reminds one of Penelope in Homer’s The Odyssey who is also celebrated for her faithfulness to her husband and for her patience and feminine virtues.
۶۴۶.

پیوند پادشاهی زاب طهماسب و اسطوره آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرش کمانگیر زاب (زَو) شاهنامه روشنایی آب فزایی مرزنمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
در شماری از متون ایرانی میانه می خوانیم که زاب، افرسیاب را «سپوخت» و آب و مرز را بازآورد و همین تیر انداختن به افراسیاب و سپوختن او (نه تیر انداختن به سمتی از زمین) در برخی متون ایرانی نو به آرش منسوب می شود. آیا این احتمال وجود دارد که داستان آرش و داستان پادشاهی زاب، دو اجرا از یک اسطوره باشند که با انتقال انتساب در سلسله طولی علل و اسباب، گاه به آرش و گاه به زاب منسوب شده باشد؟ شاهنامه پژوهان دلایلی چند برای توجیه غیاب داستان آرش در شاهنامه فردوسی اندیشیده اند که در دو گروه قابل دسته بندی است: داستان آرش در متن اساس فردوسی نبوده است و دیگر، داستان آرش در متن اساس فردوسی بوده است و او در سرایش شاهنامه حذفش کرده است. آنچه در این مقاله بحث می شود این پرسش و پیشنهاد است که آیا ممکن است داستان آرش کمانگیر با چهره گرداندن و مطابق فرآیند «گشت اسطوره» در لایه زیرین و در قالب روایتی دیگر در شاهنامه حضور یافته و نقل شده باشد؟ پاسخ بدین پرسش، موقوف به این است که نشان دهیم اسطوره زاب و اسطوره آرش، بیانگر یک مضمون هستند و دیگر آنکه تبدیل و تبادل میان زاب و آرش در دیگر متون هم دارای نمونه باشد. به تعبیر دیگر، چنان که در نقد اسطوره شناختی و نیز در روایت شناسی مرسوم است به جای جست وجوی نام آرش، پی رنگ اسطوره وی در بخشی از شاهنامه که باید جایگاه زمانی حضورش باشد، کاویده شود. با این تغییر نگاه می توان این نظریه را مطرح ساخت که با تغییر انتساب خویش کاری از قهرمان به پادشاه در سلسله طولی علل و اسباب، پی رنگِ اسطوره آرش کمانگیر که تلفیقی از سه خویش کاری آب فزایی، مرزنمایی و روشنایی است از آرش به زاب منتقل شده است. به تعبیر دیگر، پادشاهی زاب طهماسب و داستان آرش، هر دو، روایت یک اسطوره کهن تر هند و اروپایی اند که به موجب آن، ایزد روشنایی، باران می بارد و مرز می پاید. این انتقال و «گشتِ اسطوره» میان آرش و زاب به صورت آشکار در شماری از منابع ایرانی میانه و ایرانی نو رخ داده است و دارای پیشینه و مشابه است.  
۶۴۷.

بازنمایی بیماری و معلولیت در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب بیماری معلولیت شر گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
شاخه ای از مطالعات معلولیت، بیش از آنکه ناظر به وجه زیستی بدن، بیماری و معلولیت باشد، با نحوه بازنمایی معلولیت، سیاست های مراقبتی و نظارتی بدن، قرائت سمپتوماتیک (درک و تفسیر و ارزیابی) و الگوهای پزشکی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی آن ها سروکار دارد. در گفتمان توانمند سالارانه، معلولیت اغلب با کلیشه های منفی نشان دار می شود. بخش عمده ای از ضرب المثل ها، کنایه ها، فولکلور و داستان ها دربردارنده طرحواره ها و استعاره های منفی در باب معلولیت هستند. در نظم های گفتمانی توانمند سالارانه، معلولیت، تحت تأثیر الگوهای اخلاقی و دینی (کیفر، گناه)، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می گیرد و با مفهوم هایی چون داغِ ننگ، اقلیت سازی، طَرد و آلوده انگاری، شرّ و زشتی و گناه همراه می شود. در حکایت های هزارویک شب، هویت معلولان به طور عام با مفهوم هایی چون شرارت، ترس، ننگ، ترحم، تحقیر، تمسخر و شوم انگاری، لمس تابو و دچاربودن به طلسم و جادو پیوند یافته است. در این اثر پیوسته با بدن های نشان دار و گروتسک مواجه می شویم. در اکثر قصه ها، شخصیت های مثبت و قهرمانان، از زیبایی و سلامت جسمی برخوردارند و درمقابل، شخصیت های منفی و ضدقهرمان ها و عفریت ها و اجنّه با نقص های ظاهری توصیف می شوند. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان است، گرچه به اقتضای متن و مسئله از نظریه های معطوف به بدن، بیماری و معلولیت هم بهره گرفته شده است.
۶۴۸.

ادب بلاغی و ادب روایی؛ نقش حوزه های دوگانه زیبایی در معیارشناسی نثر ادبی فارسی

کلیدواژه‌ها: نثر فارسی بلاغت روایت معانی نحو قصه ادبیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۸
نثر ادبی فارسی جریانی مستقل از حوزه شعر فارسی است که علاوه بر رسالت هنری و اجتماعی روشن، نظام زیبایی شناختی مستقلی نیز داشته؛ و در ادبیات کلاسیک ایران عموماً تحتِ شعاع اقتدار هنری و فرهنگی شعر قرار گرفته؛ و در بلاغت گذشته ظرافت ها و موازین زیبایی شناسانه آن کمتر بررسی شده است. این کم توجهی تا حدی بوده که حتی تعریفی روشن و مورد قبول عموم جامعه ادبی از نثر ادبی فارسی و آثار منثور ادبی در دست نیست. این شیوه بیان از سویی مهم ترین حامل اندیشه و عامل اصلی انتقال مفاهیم دینی، فلسفی، سیاسی، تاریخی و جز این ها بوده است و از سوی دیگر، رسالت مهم روایت گری و قصه گویی را بیش از شعر بر عهده داشته و دارد. بنابراین تعریف چارچوب ها و شناخت توانایی های خاص آن در ایجاد ادبیّت و در نتیجه تأثیرگذاری بر مخاطب، اهمیت فراوانی دارد. به نظر می رسد "معانی نحو" به عنوان کامل ترین ابزار بلاغی در کنار کاربرد متعادل هنرسازه های بیانی و بدیعی و نیز شناخت بوطیقای روایت که مستقل از بلاغت مرسوم است، می تواند رمزگشای کشف زیبایی متون کهن ادبیات فارسی باشد؛ متونی که هنوز وجه ممیز ادبیّت آن ها در مقابل شعر و زیبایی داستان معاصر شناخته نشده است. فرض ما این است که از رهگذر ترکیب «ادب بلاغی و ادب روایی» می توان به معیاری قابل اعتنا برای سنجش ادبیّت نثر کهن رسید. در این پژوهش بنیادی کوشیده ایم به روش کتابخانه ای با تحلیل سه نمونه از متون نثر فارسی با استفاده از ابزار بلاغت و روایت، به سنجه قابل اتکایی برای تشخیص متن منثور ادبی از متن منثور غیرادبی دست یابیم. بر اساس یافته ها، نثر سیرالملوک از هر دو منظر بلاغت و روایت ادبی است؛ تاریخ سیستان (هم در بخش نخست و هم در بخش پایانی) روایتی ادبی دارد اما بلاغت غلبه چندانی ندارد و نمی توان آن را ادبی بلاغی نامید. نثر زبان و تفکر نیز نه از منظر بلاغت و نه از منظر روایت ادبی شمرده نمی شود.
۶۴۹.

عناصر انسجام ساز متنی در منطق الطیر، بر اساس آرای هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هلیدی و حسن عطار منطق الطیر انسجام دستوری انسجام واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۶
نظریه انسجام مایکل هلیدی و رقیه حسن، یکی از روش های علمی، کارآمد و متقن درجهت شناسایی میزان متنیّت، انسجام و یکپارچگی هر متنی است. انسجام، بررسی روابط موجود در سازه های نحوی و اجزای تشکیل دهنده یک متن است. ازاین رو، با روش توصیفی تحلیلی درصدد هستیم تا مسئله عناصر انسجام ساز متنی و روابط معنایی میان بندها را بر اساس رویکرد هلیدی و حسن در منطق الطیر عطار مورد بررسی قرار دهیم. از میان بندهای مختلف، به بررسی 3000 بند در منطق الطیر پرداخته ایم. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در انسجام دستوری، حذف بیشترین بسامد و جای گزینی، کمترین بسامد را در منطق الطیر داشته است. فراوانی ﻣؤلفه حذف، یکی از ویژگی های بلاغی عطار، درجهت جلوگیری از یک نواخت بودن متن، تلاش ذهن برای یافتن عنصر محذوف وتقویت موسیقی به شمار رفته است. در انسجام واژگانی بازآیی، تکرار بیشترین بسامد و شمول معنایی، کمترین بسامد را در این منظومه دارا هستند. عطار با استفاده فراوان از ﻣؤلفه تکرار درصدد تأکید و برجسته سازی اغراض ثانویه کلام خویش بوده است. در انسجام واژگانی-باهم آیی، باهم آیی متداعی، بیشترین بسامد را در این منظومه داراست. در انسجام پیوندی، ادات ربط افزایشی، بسامد بیشتری نسبت به دیگر ﻣؤلفه های انسجام پیوندی دارد که این ﻣؤلفه، علاوه بر آنکه حلقه اتّصال میان بندهاست، گفتمان های مختلف را در متن به وجود آورده است؛ بنابراین هر سه انسجام دستوری، واژگانی و پیوندی نقش بسزایی در ایجاد متنیّت، انسجام و یکپارچگی در منطق الطیر دارند.
۶۵۰.

مؤلفه های خُلقی ایرانیان در شش قرن نخست هجری در آیینه حکایت های تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ فرهنگی و اجتماعی ژانر تعلیمی مؤلفه های خُلقی مخزن الاسرار حدیقه الحقیقه سیاست نامه قابوس نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
متن ها در خلأ پدید نمی آیند؛ متون واقع گرا  - به ویژه در ژانر تعلیمی- خواه ناخواه چکیده و افشره فرهنگ زمانه را در خود دارند. در این پژوهش در نظر است با بررسی حکایت های چهار متن از مهم ترین متون تعلیمیِ پنج- شش قرن نخست هجری ( مخزن الاسرار نظامی گنجوی و حدیقه الحقیقه سنایی در شعر، و سیاست نامه خواجه نظام الملک و قابوس نامه عنصرالمعالی در نثر) برجسته ترین مؤلفه های خُلقی و فرهنگی ایرانیان، جمع آوری و صورت بندی گردد. سبب انتخاب حکایت های متون تعلیمی این بوده است که این متون، اساساً برای هنجارگذاری و مبتنی بر بایدها و نبایدها تولید می شوند و مروّج فرهنگ اخلاقی مورد تاییدِ جامعه و نهی کننده ناهنجاری های فرهنگیِ موجود هستند. نتایج این پژوهش که به لحاظ تاریخ سیاسی، دوره دیلمیان، آل بویه و غزنویان را دربر می گیرد، نشان می دهد که در غیاب تواریخ اجتماعی و فرهنگی، حکایت های متون تعلیمی، آیینه ای حقیقت نما و قابل اعتماد در انعکاس مسائل زیستی، فرهنگی و خُلقی مردمان است. در بُعد فردی «واقع بینی» پربسامدترین خُلق مورد تأیید و تشویق است. در بُعد جمعی، «پرسشگری و حق طلبی» و در بخش خلقیات حکومتی، تشویق به «تدبیر و هوشمندی حاکمان» بیشترین بسامد را دارد و آیینه ای از شیوه حکومتداری رایج مبتنی بر بی خردی و تعصب آن دوران است.
۶۵۱.

رمزگشایی از کارکردهای بنیادین در اسطوره گیل گمش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گیل گمش اسطوره رمزگشایی کارکرد بنیادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
از نخستین روزهای زندگی بشر تا اکنون، یکی از سوالات اساسی انسان، مرگ و زندگی بعد از آن بوده است و آیا زندگی با مردن به اتمام می رسد یا پس از آن به گونه ای دیگر و در جهانی دیگر ادامه می یابد. البته انسان ها از گذشته به این امر واقف بوده اند که بعد از اتمام زندگی نمی تواند به دنیای کنونی برگردد. به ناچار این ناتوانی را با مدد تخیّل جبران کرده و با سفرهای تخیلی و روحانی خویش، کنجکاوی اش را فرونشانده است. این گونه سفرها، گاه در عالم خواب رخ داده اند و گاه در خیال و گاهی هم به وسیله مواد مخدّر و خلسه آور این مسافرت روحانی و مکاشفه آمیز صورت پذیرفته است. در ادبیات بیشتر ملل و فرهنگ های مختلف، نمونه هایی از این گونه سفرنامه های تخیلی موجود است. به عنوان مثال: سفر گیل گمش برای دیدار با انکیدو، سفر اولیس با اموات برای دیدن روح مادرش، سفر ارداویراف به بهشت و برزخ و دوزخ، سفر دانته به دوزخ و برزخ و بهشت نمونه های از این موارد است. روش پژوهش تحلیلی- توصیفی است. اهداف پژوهش عبارتند از: انتقاد از اوضاع جامعه، اصلاح و تزکیه افراد، کمک به گسترش یک دین و عقیده خاص، به عینیّت درآوردن ذهنیّات، طرح و بیان نظریات فلسفی و عرفانی.
۶۵۲.

بررسی وجوه رمانتیک در مخزن الاسرار نظامی با توجه به صورخیال

کلیدواژه‌ها: نظامی مخزن الاسرار رمانتیسم تشبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
بنابر اعتقاد رمانتیسم ها جنبه هایی از هستی انسان، به ویژه جنبه هایی از زندگی درونی وجود دارد که کاملاً نادیده انگاشته شده است. به همین خاطر، سخنوران مکتب رمانتیسم در پی آفریدن آثار ادبی به یاری احساسات درونی درآمدند . از نظر شاعر رمانتیک، وظیفه شعر تنها تأثیرگذاری در مخاطب است، نه رساندن پیام، توضیح و آرایش اندیشه. باتوجه به درون گرایی و تصویری بودن آثار نظامی، به ویژه مخزن الاسرار، وی را می توان شاعر سبک عراقی با مظاهر رمانتیک به حساب آورد. هدف و مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی وجوه و مختصات برجسته مکتب رمانتیسم در مخزن الاسرار نظامی است، تا نشان دهیم کدام وجوه مکتب رومانتیسم در مخزن الاسرار جلوه بیشتری دارد و زمینه بروز این وجوه چیست؟ در این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی، مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای، به تجزیه و تحلیل مخزن الاسرار، براساس وجوه و ابعاد رمانتیک پرداخته شد، ضمن بیان زمینه های اندیشه رمانتیکی از قبیل؛ طبیعتگرایی، عشق، کشف و شهود و... به بررسی این خصایص با تأکید بر صورخیال همچون تشبیه و استعاره و... در مخزن الاسرار پرداخته شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که برخی وجوه رمانتیسم از جمله طبیعت گرایی، عشق، آزادی و... در این اثر نمود دارد. در واقع نظامی با استفاده از عناصر طبیعت و خیال توانسته تصویرهای زنده ای را خلق کند. همچنین نظامی برای محو مرزهای میان انسان و طبیعت، اندیشه و شیء و محو مرز زبان و جهان واقعی به مانند رمانتیسم ها از استعاره با ظرفیت بالا استفاده کرده است. از این رو بسامد استعاره مکنیه، تشبیه و تشخیص در مخزن الاسرار بالا است. این نشان می دهد که مخزن الاسرار به مانند مکتب رمانتیسم تصویرگرا و درون نگر است.
۶۵۳.

تحلیل «گستاخی با حق تعالی» در داستان عمید خراسان به روایت عطار و مولوی با تکیه بر «نظریه نفی و اثبات»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گستاخی با حق تعالی داستان عمید خراسان نظریه نفی و اثبات عطار مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۰
این پژوهش به تحلیل مفهوم «گستاخی با حق تعالی» در داستان عمید خراسان به روایت عطار و مولوی می پردازد. بنیان نظری پژوهش براساس نظریه عرفانی «نفی و اثبات» است. این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی تدوین یافته، برآ نست تا به استناد شواهد موجود در آثار عطار و مولوی و با تکیه بر نظریه «نفی و اثبات»، به تحلیل تناقض موجود از مفهوم گستاخی با خدا در داستان عمید خراسان به روایت منطق الطیر و مثنوی پرداخته، تفسیر درستی جهت شناخت دیدگاه این دو عارف ارائه دهد.اگرچه مقایسه مفهوم گستاخی در روایت منطق الطیر با مثنوی از داستان یادشده، گویای آن است که دو روایت، از گفتمان واحدی پیروی نمی کنند، چنان که روایت عطار دلالت بر نیکوداشت گستاخی با خداوند و روایت مولوی تأکید بر نکوهش او دارد؛ اما با بررسی گستاخی در کلّیت آثار هر دو عارف می توان دریافت که دیدگاه هم سویی دارند. یعنی حال گستاخی با خدا در نگرش عطار و مولوی در دو ساحت انعکاس دارد: نخست در ساحت عبودیت که نکوهیده و درخور نفی است. دوم در ساحت عشق که نیکو و درخور اثبات است؛ ازاین رو تفاوت روایت عطار با مولوی از داستانی واحد، نشانه اختلاف دیدگاه شان نیست، بلکه نشانه اهتمام شان به پرداختن وجهی از وجوه متفاوت گستاخی است.
۶۵۴.

مقایسه ی تطبیقی منظومه ی داستانی لیلی و مجنون نظامی و روایت های عربی در ادبیات عرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظومه های عاشقانه نظامی گنجوی لیلی و مجنون مقایسه ی تطبیقی روایت عربی داستان لیلی و مجنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۳۵
زندگی و سرگذشت عاشقان ، همیشه دست مایه ی راویان و نقادان بوده و به این جهت ، داستان های عاشقانه در ادبیات ملل گوناگون فضایی گسترده را پوشش داده است . داستان لیلی و مجنون از کهن ترین و معروف ترین داستان های عربی به شمار می آیدکه تاثیر زیادی بر گسترش داستان های عاشقانه در ادبیات فارسی داشته است. در پایان قرن ششم نظم داستان های عاشقانه به وسیله ی نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود رسید.وی چند داستان معروف زمان خود را به نظم درآورد و هنرنمایی های این شاعر تا بدانجاست که اکثر سرایندگان منظومه های عاشقانه ، دانسته یا ندانسته ،تحت تاثیر سبک و شیوه ی داستان پردازی او قرار گرفته اند.یکی از منظومه های درخشان او لیلی و مجنون است که منشأ آن را در ادبیات عرب باید جستجو کرد. این داستان بارها به زبان های مختلف مورد تقلید شاعران قرار گرفته است.در این مقاله ، نگارنده کوشیده تا پس از زمینه سازی های مقدماتی ، ریشه های تاریخی- اجتماعی و زمان و مکان و تاریخ رواج این داستان را در ادب عربی و فارسی به اختصار مورد کندوکاو قرار دهد و سپس با نقل مختصر روایات عربی و نیز روایت نظامی گنجوی از این داستان ، به مقایسه و نقد و تحلیل تطبیقی آنها بپردازد.
۶۵۵.

تحلیل تطبیقی دیدگاه متنبّی، فردوسی و ناصر خسرو درباره حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی تصوف دیدگاه های ادبی فلسفه اسلامی معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۴۶
در طول تاریخ بشریت، حکمت به عنوان موضوعی جذاب برای تفکر و بررسی علمی عمل کرده است. محققان و فیلسوفان از فرهنگ های گوناگون دیدگاه های متمایزی را در مورد این مفهوم پایدار ارائه کرده اند. این پژوهش به دنبال تحلیل و کنار هم قرار دادن دیدگاه متنبّی، فردوسی و ناصرخسرو در باب حکمت است. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل تطبیقی، از منابع اولیه و ثانویه استفاده می کند تا باورهای فلسفی این شخصیت های برجسته را روشن کند. یافته ها نشان می دهد که متنبّی بر تأثیر دگرگون کننده حکمت که از طریق درون نگری و جست وجوی حقیقت به دست می آید، تأکید می کند. در مقابل، فردوسی بر اهمیت یادگیری تجربی و استخراج آموزه های اخلاقی از رویدادهای تاریخی تأکید می کند و حکمت را با رفتار اخلاقی و رفاه اجتماعی مرتبط می کند. از سوی دیگر، ناصرخسرو حکمت را فرآیندی مداوم از رشد و روشنگری شخصی می داند. این مطالعه با ارائه یک بررسی جامع از این دیدگاه ها و زمینه سازی بینش های آن ها در محیط های فرهنگی و فلسفی مربوطه، به تحقیقات موجود عمق می بخشد و راهنمایی های ارزشمندی را برای افراد و جوامعی که برای درک عمیق تری از هستی تلاش می کنند، ارائه می کند.
۶۵۶.

بررسی شکل گیری زبان زنانه در آثار فریبا وفی از منظر نظریۀ طرح واره های تصویری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فریبا وفی استعاره طرح واره های تصویری زبان شناسی شناختی زبان زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۳
هدف مقاله حاضر، تبیین پایه های شناخت فریبا وفی و نحوه شکل گیری زبان زنانه اش، بر اساس نظریه طرح واره های تصویری است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است که نشان دهد، از منظر زبان شناسی شناختی، استعاره صرفاً ابزاری زبانی در راستای تزئین کلام نیست؛ بلکه، ابزاری شناختی است که بی تردید با جنسیت نویسنده نیز در ارتباط است. این مقاله به روش تحلیلی–توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است و چارچوب نظری آن، وامدار نظریه طرح واره های تصویری جانسون است. در این مقاله، پس از تأملی بر سمت و سوی زبان شناسی شناختی، بر روی استعاره درنگ کرده ایم و سپس با معرفی نظریه طرح واره های تصویری و شاخه های آن، به گزارش طرح واره های تصویری آثار فریبا وفی پرداخته ایم. در پایان، این مقاله، به این نتیجه می رسد که طرح واره های تصویری وفی، نشانگر نظام شناختی او به عنوان یک زن هستند و تقویت کننده شالوده تجربیات او برای دستیابی به زبانی خاص به حساب می آیند. به مدد کشف طرح واره های تصویری به کارگرفته شده در آثار وفی، می توان دریافت که طرح واره های تصویری آثار این نویسنده، از وحدت نگرش وکنش های پایدار او به عنوان یک زن با محیط فرهنگی و فیزیکی اش سرچشمه می گیرند و این همه در نهایت منجر به شکل گیری زبانی خاص برای او می شود.
۶۵۷.

مطالعه تطبیقی شعر فروغ فرخزاد و نادیا انجمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نادیا انجمن فروغ فرخزاد شعر معاصر فارسی افغانستان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۳
پژوهش پیش رو، کوششی است در چارچوب مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی در راستای معرفی نادیا انجمن و نشاندادن رابطه تاریخی شعر او با شعر فروغ و نشاندادن تأثیرپذیری وی از شعر فرخزاد. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی، مضمونهای فمینیستی شعر فروغ فرخزاد و نادیا انجمن و تلاش آنها را در به تصویر کشیدن هویت زنانه در شعرشان  واکاوی کرده است. یافته های پژوهش حاکی است که زن و مسائل مربوط به آن موضوع محوری در شعر این دو شاعر است و مضمونهای مختلفی هم چون ستیز با مردسالاری، ، نابرابری حقوق زنان و ظلم به آنها، حسرتهای زنانه و...مورد توجه آنان بوده است. این مضمونهای مشترک و توجه به ادبیات فیمینستی در شعر شاعر افغان از تأثیرپذیری او از شعر و اندیشه فروغ فرخزاد نشان دارد. این شاعر با پیروی از فروغ تلاش کرده است تا صدای زنان افغان در دوران کنونی باشد. صدق عاطفه یکی از مهمترین اشتراکات شعری دو شاعر است که بی تکلف، دردهای زنان را فریاد زدند. تفاوت این دو شاعر علاوه بر بعد زبانی و تصویرسازی، که فروغ را بسیار متمایز کرده، بیان صریح فرخزاد در سخن گفتن از مسائل زنانه و هنجارشکنی اوست و در مقابل محیط اجتماعی بسته افغانستان باعث شده است، زبان شعری نادیا انجمن همچنان از صراحت و هنجارشکنی به دور باشد.
۶۵۸.

چرایی تصویرکردن نقش حیوانات بر ساز دف براساسِ شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی دیوان خاقانی شکارگاه دف نقش حیوانات چرایی نگارگری بر دف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
بروز نقش های گوناگون با مضامین متعدد از دیرباز تاکنون در هنرهای تجسمی امری آشکار بوده است. این جلوه هنری به منطقه ای خاص وابسته نبوده است و به فراخور اقلیم و فرهنگ متفاوت می نمود؛ ازاین رو، شیوه ها و بسترهای این صنعت گری فراوان است. سازهای موسیقی آراسته به نگاره های گوناگون در موسیقی شهری و نواحی ایران آلات خنیاگری را در زمره لوازم این هنرورزی ها قرار می دهد. در سده ششم هجری و در منطقه ارس کنار، که از پیشتر تحت حکمرانی سلسله شروان شاهان قرار داشت، خاقانی شروانی، که شاعری موسیقی شناس بود، از نقشی خاص بر ساز دف سخن می گوید که آن چنبره جانوران اهلی و وحشی در موقعیت شکار است. نگارندگان در این مقاله با رویکرد مطالعات تطبیقی میان موسیقی و ادبیات و کاربست روش تاریخی و تحلیلی درپیِ دستیابی به چرایی تصویرکردن نقش حیوانات بر ساز دف بوده اند. درپیِ این مقاله، دریافته شد که دلایل گوناگونی در این امر دخیل اند و دلیلی قطعی و یکتا برای کاربرد این شیوه نمی توان دانست؛ اما مسبوق به سابقه بودن چنین کاری نزد شمن های منطقه سیبری و قفقاز، که سازهای کوبه ای خود را در سفر خلسه آمیز شمن به نقوشی می آراستند و همچنین توجه خاقانی شروانی به اینکه دفِ مصور به اشکال جانوری شکارگاه پره شروان شاهان را تداعی می کند، از مجموع دلایلی که انگاشتنی است، روشن و گویاتر است.
۶۵۹.

تحلیل آموزه های تربیتی در داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه درمجموعه آثار آذریزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه ی تربیتی تربیت کلیه و دمنه مرزبان نامه مهدی آذریزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
تحلیل آموزه های تربیتی در داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه  در مجموعه آثار آذریزدی   چکیده باتوجه به وسعت کاربرد داستان های برگرفته از کلیله و دمنه و مرزبان نامه در قصه گویی برای کودکان و نوجوانان در ایران، هدف پژوهش حاضر تحلیل آموزه های تربیتی این داستان ها در پرمخاطب ترین بازنویسی فارسی آن اثر مهدی آذریزدی بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس ماهیت، آمیخته ی بهم تنیده بود و تحلیل محتوای کیفی و کمی به صورت موازی همگرا برای مجموع  46 قصه از کلیله و دمنه و مرزبان نامه در مجموعه ی  هشت جلدی قصه های خوب برای بچه های خوب انجام گرفت. تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی قیاسی بوده و مؤلفه ها و زیرمؤلفه های تربیت با مرور ادبیات پژوهش، شناسایی و پس از تأیید 61 مؤلفه از سوی خبرگان، فهرست وارسی برای انطباق محتوا با ساحت های یادشده به کار گرفته شد. روش شناخت مضامین براساس شناخت کلمات و عبارات مترادف یا تکراری، اصطلاحات، عبارات و واژه های کلیدی بود و به مضامین نهان و آشکار متن توجه شد. کدگذاری پس از مطالعه ی مکرر متن صورت پذیرفت و محتوا براساس وجوه مشترک با هر یک از مقولات اولیه و ثانویه تحلیل گردید. یافته ها نشانگر شناسایی 390 آموزه ی تربیتی در مؤلفه های هفت گانه ی تربیت در این داستان ها بود و آزمون «خی دو»، وجود تفاوت بین میزان توجه به آموزه های تربیتی در داستان ها را تأیید کرد. رشد و تقویت عقلانیت و خردورزی، تربیت اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و اقتصادی به ترتیب در مرکز توجه آموزه های تربیتی در محتوا بوده و برای تربیت در این ابعاد پیشنهاد می گردد؛ ولی به دلیل فقدان یا کمبود محتواهایی پیرامون تربیت جنسی و پس از آن تربیت سیاسی، این داستان ها برای تربیت کودکان در این دو بعد توصیه نمی شود.    
۶۶۰.

L’engagement esthétique chez Abdellatif Laâbi : Poétique subversive et responsabilité de l'intellectuel(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Engagement esthétique littérature Poésie subversion

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
Poète avant-gardiste et co-fondateur de la revue Souffles en mars 1966, Abdellatif Laâbi n’en finit pas de ressembler à son œuvre. Certes, l’auteur ne peut échapper à sa création ni la création à sa vie, cependant les épreuves traversées ont aiguisé sa plume et forgé son verbe. Derrière le « je peux ce que j'écris » qui structure l’œuvre, on sent la présence d’un « je peux ce que je lis » de la part du lecteur. C’est dire que cette voix singulière et féconde qui se joue des modes esthétiques et transgresse les genres invite le lecteur à explorer ses territoires nourris de doutes profonds et d’interrogations brûlantes. Cet article se propose d’analyser la manière dont l’engagement poétique de Laâbi évolue vers une forme d’engagement esthétique plus large, qui engage le lecteur dans un processus de coopération textuelle. En ce sens, l’analyse du concept de "mondes possibles", tel qu’il a été théorisé par Umberto Eco, permet de cerner cette ouverture et ce mouvement perpétuel caractéristique de l’œuvre laâbienne où le texte se conçoit comme un espace en perpétuelle recomposition, reflétant ainsi les potentialités multiples d’une résistance poétique à toute forme d’atteinte à la dignité humaine.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان