فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
37 - 54
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی از امهات متون ادبی و تاریخی ماست. برای تصحیح این کتاب زنده یاد فیاض عمر گذاشته و زحمت فراوان کشیده است. در سال 1388 آقایان یاحقی و سیدی تصحیح تازه ای از این کتاب منتشر کردند. مهم ترین حسن این تصحیح، مقدمه مفصل، تعلیقات، توضیحات و فهرست هایی است که می تواند یاریگر خواننده و پژوهشگر باشد؛ اما متأسفانه مصححان آ ن قدر متن را دست کاری های ناموجه کرده اند که باید گفت این حسن در قبال به بیراهه کشاندن متنِ کتابی با چنان عظمت، چندان نمی ارزد. گمان می رفت پس از گذشتن بیش از یک دهه از چاپ کتاب و انتشار مقالات بسیار درباره آن، در ویراست جدید بخش مهمی از اشکالات برطرف شده باشد، اما ویرایش جدید کتاب در سال 1401 که عنوان «با تجدید نظر و افزوده ها و اصلاحات کامل» را بر روی جلد داشت، این انتظارات را نقش بر آب کرد؛ زیرا در ویراست جدید تنها تعداد اندکی از اشکالات فراوان کتاب اصلاح شده بود. ازآنجاکه پرداختن به تمامی ایرادات این تصحیح در یک مقاله نمی گنجد، در مقاله حاضر به پاره ای از این اشکالات ذیل چند عنوانِ «فاصله گیری از بافت هنجارمند معنایی»، «بی توجهی به سبک تاریخ بیهقی »، «نادیده انگاشتن بسامد شواهد»، «تغییرات بی توجیه»، «خوانش ناموجه متن» و «بی توجهی به جایگاه ذوق ادبی در تصحیح متون» می پردازیم.
بررسی و تحلیل خسرو و شیرین نظامی با تکیه بر تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
تعارض از جمله مسائلی است که در روابط اجتماعی رخ می نماید و هنگامی آشکار می شود که هدف فرد یا گروهی با هدف فرد یا گروهی دیگر در تقابل قرار گیرد. این عنصر در جریان یافتن داستان خسرو و شیرین بسیار مؤثر بوده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و برای بررسی تعارض و انواع آن در داستان خسرو و شیرین نوشته شده است. باوجودِ طولانی بودن تعارض میان خسرو و شیرین، این تعارض نتایج مثبتی داشته است؛ امّا تعارض های دیگر داستان با نتایج منفی پایان یافته است. انواع تعارضات داستان عبارت اند از: 1- تعارض هدف: تعارض خسرو و فرهاد، بهرام و خسرو، و شیرویه و خسرو. 2- تعارض احساسی عاطفی: تعارض شیرین و مریم، شیرین و شکر، و اهل دربار و شیرین. رهیافت هایی که شخصیت های داستان برای حل تعارض در پیش گرفته اند، عبارت اند از: 1- رهیافت تسلیم شدن: رهیافت خسرو دربرابرِ. 2- رهیافت اجتناب: شیرین و مریم. 3- رهیافت برد باخت (رقابت): رهیافت خسرو دربرابرِ فرهاد و شیرویه دربرابرِ. 4- رهیافت برد برد: رهیافت خسرو و شیرین. 5- رهیافت نرمش: روش خسرو در رسیدن به شیرین.
نگاهی نو به احوال و آثار امام بخش صهبایی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
31-51
حوزههای تخصصی:
نقد آثار برجسته در تمام اعصار آفرینش های ادبی حضور داشته است. در قرن دوازدهم هجری امام بخش صهبایی یکی از سخنوران و نویسندگانِ نامی فارسیِ شبه قاره در قرنِ دوازدهم هجری و هیجدهم میلادی به شمار می رود که در زمینه های نقد ادبی، شرح نویسی، دستورنویسی و شاعری سرآمد روزگار خود بود، اما بر خلاف ارزش های فراوانی که دیدگاه ها و آثار صهبایی دارد، تا کنون آن طور که باید به زندگی و آثار او پرداخته نشده است. معرفی امام بخش صهبایی، آثار و نقش تأثیرگذار شاگردان او در ترویج زبان فارسی در شبه قاره مهم ترین رهاورد این پژوهش است.علاوه بر این از رهگذر این پژوهش نقش صهبایی در قلمرو شرح نویسی و عرصه های دیگری چون نقد ادبی و مباحث زبان شناختی مشخص می شود. در این پژوهش برآنیم با رویکرد تحلیلی و توصیفی، زندگی و نتایج کوشش های جان فرسای صهبایی را هم به لحاظ تربیت شاگردان برجسته و هم به یادگار گذاشتن آثار گران سنگ، از طریق استناد و مراجعه به منابع مؤثق، اعم از فارسی و اردو مورد بررسی قرار دهیم.
تیپ شناسی شخصیت های دو رمان یوتوپیا (خالد التوفیق) و دختر رعیت (محمود اعتمادزاده) براساس الگوی انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید در شخصیت شناسی، الگوی انیاگرام است که اولین بار توسط یک ارمنستانی یونانی تبار به نام ایوانویچ گورجیف (1877-1949م) مطرح شد. به نظر گورجیف، شخصیت ها به نُه تیپ (اصلاح طلب، یاری رسان، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، وفادار، خوشگذران، رهبر و صلح جو) تقسیم می شوند که هر یک دارای ابعاد اجتماعی، فکری و احساسی خاص خود است. علاوه براین، هر شخصیتی مرکب از سه جنبه سالم، متوسط و ناسالم است. احمد خالد التوفیق نویسنده مصری و محمود اعتمادزاده نویسنده ایرانی در دو رمان یوتوپیا (آرمان شهر) و دختر رعیت ، با هنرمندی تمام، اوضاع آشفته جوامع خود و تاثیر آن بر شخصیت ها را به تصویر کشیده اند. براین اساس، پژوهش حاضر به تطبیق شخصیت های این دو اثر، براساس نظریه انیاگرام پرداخته است. طبق نتایج پژوهش، در رمان یوتوپیا ، تیپ هفت (خوشگذران) و در رمان دختر رعیت ، تیپ دو (یاری رسان) و تیپ هشت (رهبر) بیشترین بسامد را دارند؛ اما اغلب شخصیت های دو رمان در لایه های متوسط و ناسالم شخصیتی قرار دارند. آشفتگی اوضاع جامعه و عدم تعادل و حمایت اجتماعی، بی عدالتی ها و فقدان قانون و پایمال شدن حقوق انسانی از جمله عللی است که بر سلامت روان افراد تأثیر گذاشته و موجب آشفتگی روانی و اختلال در شخصیت افراد و بروز ناهنجاری در رفتار آنان گردیده است.
تصویرشناسی هندویان در رمان أحزان السندباد طالب عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
137 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی یکی از علوم روزآمد و تأثیرگذاری است که دارای رویکردهای مختلفی است؛ یکی از این رویکردها، تصویرشناسی است که به بررسی چهره خودی یا دیگری در ادبیات می پردازد. طالب عمران، یکی از نویسندگان سوری است که در کشور هند تحصیل کرده است. حاصل مدت تحصیل وی در این کشور، رمان أحزان السندباد است که با دیدی عمیق و دقیق به توصیف جنبه های مختلف زندگی مردم هندوستان می پردازد. پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی به تصویرشناسیِ هندویان در این رمان بپردازد. نتایج اولیه این پژوهش بیانگر آن است که جنبه های مختلف دینی و مذهبی، فرهنگی و اعتقادی، سیاسی و اقتصادی در کنار جنبه اجتماعی و توصیف خوراک مردم هندوستان، از مهم ترین موضوعات مطرح شده در رمان است. همچنین جنبه اجتماعی بارزترین وجه ذکر شده در رمان است که بیشتر پیرامون مسأله فقر و وضعیت زنان می چرخد. توصیف دقیق خوراکی های مردم هند یکی دیگر از مواردی است که با دقت خاصی صورت گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که نویسنده، دیدگاهی خنثی و در برخی موارد، مثبت نسبت به مردم هند داشته و در مجموع، تصویر مثبت و مناسبی از آنان به نمایش گذاشته است.
طنز سیاه و بررسی آن در مجله طنز و کاریکاتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
۹۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
مجله «طنز و کاریکاتور» از نشریات طنز ایران است که از سال 1369 تاکنون به ارائه طنز اجتماعی و فرهنگی به شیوه نوشتاری و تصویری پرداخته است. هدف این مقاله، معرفی طنز سیاه و بررسی آن در ماهنامه طنز و کاریکاتور با مطالعه و تحلیل 298 شماره نشریافته این مجله است. اهمیت دادن به طنزهای چندوجهی و درونگرایانه و واقعیت جهان خشن معاصر، باعث ایجاد تعادل در نسبت طنز سیاه و طنزهای شاد و معمول مطبوعاتی در این مجله شده است. صفحه «ایستگاه مرگ» با نگاهی طنزآمیز به واقعیت ترسناک مرگ، اغلب آثار سوررئالیستی و جدی در کنار کاریکلماتورهای نوین، یادبودها، آثار ضد جنگ و ضد تروریسم و بخشی از کاریکاتورهای طنز چهاربُعدی و اجتماعی نمونه های برجسته طنز سیاه در ماهنامه طنز و کاریکاتور است. بیشترین میزان طنز سیاه در بخش طنز نوشتاری، متعلق به جملات قصار و کاریکلماتور و در بخش طنز تصویری به ترتیب از آنِ کارتونهای بدون شرح و کاریکاتور چهره است. 36 صفحه یعنی 12 درصد روی جلدها و 61 صفحه از پشت جلد و بخش داخلی جلدها نیز به طنز سیاه اختصاص دارد.
Representation of Duty as an Object of Manipulation in The Bone Clocks and The Buried Giant(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Deontological ethics emphasizes the connection between duty and the morality of human conduct; nevertheless, Mitchell and Ishiguro touch on a different form of duty, which disagrees with the deontological theory and demonstrates that it is in one’s interest. Mitchell in The Bone Clocks suggests that one’s only duty in life is “to survive,” regardless of what may happen to others, but Ishiguro contends in The Buried Giant that failing to fulfill a duty that creates a hardship for others will result in downfall. Despite the differences, they both agree that performing one’s duty is affected by manipulation and deceit. The present article peruses the concept of duty in David Mitchell’s The Bone Clocks and Kazuo Ishiguro’s The Buried Giant and Pierre Bourdieu’s Theory of Practice provides the framework of the study. Bourdieu believes that accomplishing duty seeks a social strategy to maximize one’s profit; therefore, it can easily become manipulative. The research eventually concludes that fulfilling duty in these novels is an object of manipulation which is esteemed in self-centeredness. Moreover, it delves into the definition of habitus to elucidate that it is facing a transition that is entangled with manipulation.
دیالکتیک سنّت و مدرنیته در ادبیات سیاسی ایران؛ بررسی تطبیقی دو داستان «فارسی شکر است» و «رجل سیاسی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
52 - 82
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم مهم ادبیات سیاسی ایران جدال و دیالکتیک سنّت و مدرنیته است. درواقع می توان اذعان داشت دو عامل اصلی استبداد و عقب ماندگی جامعه سیاسی حاصل جدال سنّت و مدرنیته بوده است. در این رابطه، بسیاری از نویسندگان ادبیات فارسی، به ویژه از عصر مشروطه به بعد، در آثار نظم و نثر خود با بهره گیری از شیوه هایی همچون طنز، اوضاع سیاسی اسفناک ایران را ترسیم کرده اند. یکی از نویسندگان مشهوری که در آثار خود همواره با بیانی مبتنی بر طنز، اوضاع سیاسی ایران را به نقد کشیده است، محمّدعلی جمالزاده اصفهانی بوده است. وی در آثار ادبی خود، بارها آشفتگی سیاسی- فرهنگی جامعه ایران اعمّ از حاکمین و طبقات مختلف مردم را ترسیم کرده است. در این مقاله، نویسندگان در تلاشند تا با استفاده از روش تطبیقی دو اثر جمالزاده با عناوین «رجل سیاسی» و «فارسی شکر است» را با بهره گیری از طنز سیاسی بررسی نمایند و به این سوال اصلی پاسخ دهند: «جمالزاده جدال سنّت و مدرنیته را در دو داستان رجل سیاسی و فارسی شکر است چگونه و در قالب چه مفاهیمی دسته بندی نموده است؟» فرضیه مقاله تأکیدی است بر این موضوع که این دو اثر جمالزاده عمدتاً با محوریت طنز و گفتمان انتقادی و با هدف اصلاح اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه خود صورت پذیرفته است. یافته های مقاله نشان داد جمالزاده در داستان «فارسی شکر است» چهار مفهوم کلان نهادینگی استبداد و فساد؛ سیاست زدگی جامعه ایران، شکاف عمیق طبقاتی و دیالکتیک فرهنگ وارداتی و هویت سنّتی را نشان می دهد. اما در داستان رجل سیاسی، جمالزاده به بررسی جامعه ایران در زمان و شرایط خاصی می پردازد و به افتادن سرنوشت مردم به دست کسانی اشاره دارد که اصلاً تخصصی ندارند. در این راستا، سیاست به مثابه ثروت و رفاه، فقدان مریتوکراسی، لمپنیسم سیاسی، عدم فهم مسائل سیاسی و فقدان تخصص، ناپایداری توده ها در قالب «جو زدگی سیاسی، تشجییع سیاسی و قهرمان سازی نادرست و لابی گری سیاسی مهم ترین مواردی است که جمالزاده بدان اشاره نموده است.
پیوندهای طیفی سماع و وجد در ادب تعلیمی صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف اسلامی، جریانی نظام مند است که از عناصر به هم پیوسته متعددی تشکیل می شود. عناصری که از سویی با خود و از سوی دیگر با نظام عرفانی ارتباط دارند. یکی از مؤلفه های پر اهمیت و بحث برانگیز این جریان، سماع است. سماع موسیقی تعلیمی صوفیان و ابزاری مؤثر برای تصفیه دل و دگرگونی حال و رقت قلب به شمار می آید که خود را در قالب وجد نشان می دهد. وجد زمینه ساز درک اشراقی هستی است. توجه صوفیان به سماع سبب می شود که طیفی از مفاهیم عرفانی که با احوال رقصنده و واجد از یک جنس است، در گرد آن به چرخش درآید. اصطلاحات و مفاهیمی چون تواجد، وجد، وجود، وقت، سکر، بسط، شطح و طامات و نظایر آن-ها زاده سماع اند. در این پژوهش کتابخانه ای با روش کیفی و تحلیلی به بخشی از این طیف گسترده نگریسته شده است. هدف نویسندگان بازنمود بخشی از تأثیر سماع بر نظام تصوف است. نتایج حاصل نشان می دهد که سماع به رغم مناقشات لفظی و بعضاً منازعات خشونت بار مخالفان صوفیه، در میان اهل تصوف ادامه داشته و از اسباب مهم دگرگونی سالک و آماده کردن او برای محقّق ساختن جهان بینی اشراقی بوده است.
هستی شناسی واجد شیرازی با تأکید بر سه مفهوم مرگ اندیشی، تقدیرگرایی و پوچ گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
141 - 170
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی، اصطلاحی است که برای شناخت وجود از آن استفاده می کنند. این مفهوم که یکی از مباحث مهم فلسفی است، به شعر نیز راه یافته است؛ چراکه شعر همواره بستری مناسب و مستعد برای فهم آسان تر مسائل فلسفی بوده است. شعر والاترین هنری است که می تواند بیانگر نوع نگاه و جهان بینی شاعران نسبت به زندگی و مسائل مطرح شده در آن باشد؛ به همین دلیل برای کشف افق هستی شناسانه هر شاعر باید به شعر او رجوع کرد. در این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال اساسی هستیم که مفاهیمی مانند «مرگ اندیشی»، «تقدیرگرایی» و «پوچ گرایی» در آسمان اندیشه و هستی شناسی واجد شیرازی، شاعر قرن چهارده خورشیدی چه بازتابی دارند. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین ادعا کرد که واجد، شاعری مرگ اندیش است و مرگ اندیشی را به مخاطبان خود توصیه می کند. او نگاه متناقضی نسبت به مرگ دارد و مرگ را از دو وجهِ خوشایند و ناخوشایند آن مورد توجه قرار داده است. همچنین بر اساس یافته های حاضر، واجد شاعری تقدیرگراست که با وجود اشاره های اندکی که به قدرت اختیار و اراده بشر داشته است، چیرگی و تسلط تفکر جبرگرا در کل اشعارش نمایان است. به دلیل اندیشه های توحیدی و دین گرایانه، واجد نمی تواند به صورت کامل در زمره پوچ گرایان قرار بگیرد؛ اما وجود عواملی چون ناشناختگی راز هستی و شک و تردیدهای فلسفی و دینی، او را به اندیشه های پوچ گرایانه نزدیک کرده است.
پادشاهِ آرمانی از منظرِ نثرِ عقد العلی للموقف الاعلی (بر مبنای ویژگی های شهریارِ آرمانیِ وُلفگانگ کناوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
105 - 136
حوزههای تخصصی:
عقدالعلی للموقف الاعلی، نخستین اثرِ تاریخ نویسی و وقایع نگاریِ کرمان همزمان با فروپاشیِ حکومت سلجوقیان بر کرمان است که افضل الدین ابوحامد احمد بن حامد کرمانی، نگارندهء این اثر ارزشمند کوشیده است در این کتاب، گامی فراتر از تاریخ نگاریِ صرف نهاده و با رویکردی مبتنی بر پند و اندرز و نثری آکنده از حکمت، اخلاق و تهذیب؛ فضایل یک پادشاهِ آرمانی را برای حاکمِ وقتِ کرمان یعنی ملک دینار، تشریح نماید. اگرچه تاکنون راجع به ویژگی های سبکی نثرِ این کتاب، پژوهش هایی انجام شده است اما نوشتارِ حاضر با بهره گیری از روش مطالعات تاریخی و بر اساسِ تقسیم بندی های وُلفگانگ کناوت از ویژگی ها و صفاتِ شهریارِ آرمانی، به وجهی دیگر از نثر مزبور یعنی جنبهء اندرزنامه ای آن پرداخته است. در همین راستا پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت از این است که از منظرِ نثرِ عقدالعلی للموقف الاعلی یک پادشاه چگونه می تواند به پادشاهی آرمانی مبدّل گردد و چرا صاحبِ کتاب مزبور اقدام به نگارش اثری با این مضمون کرده است؟ یافته های پژوهش نشانگر آن است که افضل الدین ابوحامد کرمانی با توجه به آشنایی اش با بسیاری از متون ادبی، تاریخی و اندرزنامه ای و تسلطش بر سنت های ایرانی و ارزش های اسلامی، ویژگی ها و فضائل یک پادشاه آرمانی را در عقدالعلی للموقف الاعلی به تصویر کشانیده و بر آن است تا بدین ترتیب با هدایت ملک دینار، حاکمِ وقتِ کرمان؛ ثبات، امنیت و رونقِ از دست رفتهء کرمان با بازگرداند.
بررسی جایگاه تلوین و تمکین در سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
165 - 200
حوزههای تخصصی:
تلوین و تمکین به عنوان یکی از اصطلاحات مهم دوگانی در عرفان و تصوف دارای ویژگی های خاصی است که آن را از مفاهیم منفرد در این حوزه متمایز می سازد. در مراحل ابتدایی سیر استکمالی سالک به سمت حق تعالی، تلوین به منزله مقدمه و محرکی در جهت پیشرفت و حرکت روحی سالک به مراتب بالاتر و دستیابی به مرتبه تمکین است به دیگر سخن، صوفی تا زمانی که در دگرگونی میان کشف و حجاب به سر می برد، در مقام تلوین قرار دارد اما همین که صفات بشریت و حجاب های نفسانی در او زایل شود به تمکین می رسد و به حقیقت متصل می گردد. اغلب عرفا در کتب خود از تلوین و تمکین به عنوان یک مقام و مرتبه مهم یادکرده اند و به تبیین زوایا و ابعاد گوناگون آن پرداخته اند.این مقاله با استناد به منابع کتابخانه ای و به کار گیری روش توصیفی-تحلیلی درتحلیل محتوا و با استفاده از الگویی ساختارمند جایگاه تلوین و تمکین را در سلوک عرفانی بررسی کرده است. یافته ها نشان می دهد سالک مبتدی و متوسط به دلیل وجود شرایطی از قبیل تعاقب احوال، ضعف خود و عدم تسلط بر صفات نفسانی هرلحظه دستخوش دگرگونی و دارای نشانه هایی است که مانعی در سیر صعودی او است تا زمانی که با کاربست مقدمات و انجام اعمالی و نیز با کشش الهی به تدریج به مرتبه نهایی ثبات و تمکین یعنی مقصود و قرارگاه منتهیان نائل می گردد.
فرانمود هنری در شعر مکتب آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
126 - 148
حوزههای تخصصی:
فرانمایی احساس یکی از مبادی مهم و اساسی ایجاد ارزش های زیباشناسانه در متون ادبی و هنری است. هنر فرانمودی، موقعیت خلق وضعیت جدید، اعتراض و نوسازی قواعد را برای هنرمند فراهم می آورد. فرانمود، یک روش هنری برای توصیف آثاری است که در آن هنرمند به منظور تعبیر، تفسیر و هیجانی تر کردن نمود عواطف و یا حالات درونی، دست به کژنمایی واقعیت، ارزش ها و هنجارها می زند. مساله اصلی تحقیق حاضر، تبیین جایگاه مهم فرانمایی احساس، مضامین و شگردهای ایجاد آن، در تبیین هیجانات، اعتراضات، عواطف و تجربیات درونی و اثرگذاری حسی بر مخاطب در شعر مکتب آذربایجانی بوده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق، آثار شاعران سرآمد این مکتب (خاقانی، نظامی، فلکی شروانی، مجیرالدین بیلقانی و مهستی گنجوی) بوده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که: در مکتب آذربایجانی مؤلفه های اصلی نظریه فرانمایی احساس، یعنی هنر انسانی، اعتراض و میل به تغییر و اصلاح و فراروی از معیارهای منطقی و سنتی ادبی برای به تصویر درآوردن تفکر و زیست انسان بسیار پررنگ است. فرانمایی احساس در گونه های غنایی این شعر (مدح، هجو، مفاخره، شکواییه، حسب حال، مرثیه، تغزل و ...) در مضامین مربوط به «خود»، «دیگری» و «شرایط زیست» بسیار پربسامد است و از شگردهای بسیار و به گونه شاخص: اغراق، نماد و انواع استعاره، تضاد و پارادوکس، تکرار و تنسیق الصفات (صفت+تشبیه+تلمیح+اسطوره) و روش های تعلیلی برای فرانمود آن در آثار این مکتب، استفاده شده است.
تحلیل رزم ابزار های حماسی فارسی براساس نظریه بیان شفاهی (مطالعه موردی: هفت لشکر (طومار جامع نقالان)، طومار نقالی شاهنامه، شاهنامه، شهریارنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 46
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم ابزارها تمرکز کرده و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار هفت لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم ابزارهای حماسی را به دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور / شهر ، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه سرا/نقالان، این رزم ابزارهای ویژه را در شکل و ساخت «گزاره های قالبی»، در این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم ابزارها تمرکز کرده و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار هفت لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم ابزارهای حماسی را به دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور / شهر ، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه سرا/نقالان، این رزم ابزارهای ویژه را در شکل و ساخت «گزاره های قالبی»، در گنجینه ذهن خویش داشته و در مرحله سرایش حماسه، به طور طبیعی و ناخودآگاه وارد آن کرده اند. مهم ترین دستاورد این پژوهش در کنار معرفی رزم ابزارها به عنوان یک «گزاره قالبی حماسی»، این است که اختلاف در بسامد و تنوع رزم ابزار ها میان متون منظوم حماسی و طومار های نقالی و نیز کاربرد رزم ابزارها در متون پیش و هم زمان با شاهنامه مانند یادگار زریران، اشعار رودکی، فرخی سیستانی و ... نشان دهنده آن است که اولاً «گزاره های قالبی رزم ابزار حماسی» میراثی از سنت شفاهی حماسه فارسی است و شاعران حماسه سرا / نقالان حتی فردوسی در ابداع آن ها هیچ نقشی ندارند. دیگر آنکه طومار های نقالی صرفاً از متون حماسی منظوم متأثر نبوده ، بلکه روایت های شفاهی نیز در شکل گیری آن نقش داشته است.
کاربرد زلف به عنوان سرپوش شراب در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 156
حوزههای تخصصی:
گاهی در متون ادبی، «زلف» با عناصر میخانه نظیر شراب و ساقی همراه شده یا با آن ها ترکیب خاص ساخته است. مثل اینکه «زلف ساقی»، «ساقی زلف انداز» یا به صورتِ استعاری «نافه» به جای زلف به کار رفته است، اما تناسبی با مفهوم رایج زلف به عنوان عضو بدن انسان یا زلف معشوق ندارد، ولی محققان، زلف را فقط به عنوان زلف انسان و معشوق تصور کرده اند. شارحان دیوان حافظ به سبب اینکه زلف را فقط مربوط به معشوق می پنداشته اند در ابیاتی که در کنار زلف از باده یاد شده به تعابیر دور رفته اند و شاید یکی از علت هایی که موجب تصور عدم انسجام در غزلیات حافظ شده، همین عدم توجه به معنای اصلی و کاربردی واژه هایی نظیر زلف در عصر حافظ است. فرض اصلی ما در این موارد آن است که «زلف» به معنای درپوش و وسیله بستن به کار رفته است. واژه «زلفین» و «زرفین» در متون کهن به معنی حلقه در به کار رفته است. «ین» در اینجا نسبت است به زلف یعنی زلفی. در زبان دری امروز افغانستان همچنان «زلفی» و «زلفک» به معنی زنجیر و وسیله بستن در و دروازه کاربرد دارد. کاربرد زلفی و زلفک در فارسی افغانستان بیانگر آن است که واژه زلف در فارسی قدیم، معادل واژه عربی «فدام» برای سرپوش شراب به کار می رفته است. واژه های دیگر نظیر گیسو و موی نیز به سبب اشتراک معنا با زلف، به همان مفهوم و کاربرد تا حدّی رواج یافته است. براساس این مفهوم از زلف، به بازنگری در مواردی از شعر حافظ پرداخته ایم که پیش تر، محققان به عنوان زلف معشوق تلقی کرده اند. همچنین براساس آن به عدم انسجام در غزلیات حافظ معتقد شده اند و از کاربرد مفاهیم طنزآمیز در غزل حافظ غفلت کرده اند.
کاربست عناصر انسجام متن بر اساس نظریه هالیدی و حسن در غزلی از حافظ و ترجمه روسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 261
حوزههای تخصصی:
برخی از نظریه های زبان شناسی در دهه های اخیر برای تحلیل متن و به منظور نشان دادن انسجام آثار ادبی مورد استفاده قرار می گیرند که نظریه انسجام متنی هالیدی و حسن (1976) نیز یکی از آن هاست. بر اساس این نظریه، یکی از ویژگی های اصلی متن، «انسجام» است. میزان این انسجام با بررسی کاربست عناصر انسجامی در سه رده واژگانی، دستوری و پیوندی سنجیده می شود. در مقاله حاضر به بررسی و استخراج عناصر انسجام متن درغزل «ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر» حافظ و ترجمه آن به قلم کنستانتین لیپسکاروف، به منظور مقایسه علمی میزان انسجام غزل اصلی و متن ترجمه آن پرداختیم. با این تحلیل علمی مشخص گردید که درصد انسجام دستوری واژگانی در غزل حافظ از ترجمه آن بیشتر است ولیکن میزان انسجام پیوندی در اصل غزل و ترجمه با یکدیگر برابرند. در نهایت با نتایج به دست آمده می توان گفت انسجام ترجمه روسی این غزل در مقایسه با اصل آن قابل قبول است و به تعبیر دیگر، متن ترجمه این اثر نیز متن منسجمی به شمار می آید.
تأملی درباره ی جریان ادبی "پاپ"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
263 - 287
حوزههای تخصصی:
ادبیات آلمانی زبان دهه های شصت و هفتاد سده بیستم شاهد حضور نسل جوانی بود که از الگوهای ثابت هویتی دوری می جست و با زبانی ملهم از عناصر و ضرباهنگ موسیقی های باب روز، تجربه های فردی و اجتماعی-اش را بازتاب می داد. نویسندگان این جریان ادبی که به زودی عنوان "پاپ" بر آن اطلاق گردید، نورافکن خود را بر گستره هایی تاباندند که نشانه ها و الگوهای رسانه ای و تصویرهای آگهی های تبلیغاتی با تاروپود زندگی آدمی عجین شده و کالاوارگی مناسبات جوامع مدرن صنعتی در آن ها ریشه دوانده بود. ادبیات پاپ در نخستین مراحل پیدایش اقبال چندانی در جامعه ادبی آلمان نیافت، اما موج دوم این جریان در نیمه دوم دهه نود میلادی با توانی تازه و با اتکای بیشتر به رسانه های نوین عصر دیجیتال به میدان آمد و با استقبال گسترده مخاطبان روبرو شد. مقاله حاضر نخست خاستگاه فرهنگی و رویکردهای ادبی شاخصی را در کانون توجه قرار می دهد که در شکل گیری ادبیات پاپ آلمانی زبان سهیم بوده اند، و سپس هم سویی ها و تفاوت هایش را با جریان های موازی آن دوران واکاوی می کند. در ادامه سه نویسنده سرشناس پاپ به اختصار معرفی می شوند که آثارشان نمونه ها و تعبیرهای متنوعی از این حرکت نوخاسته ادبی را به نمایش می گذارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، بازتاب حس و سبک زندگیِ نسل جوان، تمرکز ویژه بر بازنمایی زمانِ حال، سطحی گرایی عامدانه، تمایل به آکسیونیسم و نیز ارائه متن ادبی به مثابه رویدادی رسانه ای از جمله مهم ترین مؤلفه های جریان پاپ به شمار می روند.
بنیادهای سیاسی و اجتماعی بیانیه های ادبی عصر قاجار (مطالعه موردی بیانیه میرزا آقاخان کرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
1 - 14
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری مدرنیته در غرب، اندیشمندان و روشنفکران ایرانی در پی کشف اسباب ترقی ملل متمدن غربی و پیاده سازی آن در داخل کشور برآمدند. میرزا آقاخان کرمانی جزو اولین گروه از روشنفکران ایرانی دوره پیشامشروطه است که در مواجهه با پدیده مدرنیسم، عَلَم نوجویی و تجددخواهی برافراشت و جهت گام نهادن در دنیای مدرن خواستار تقلید و الگوگیری از تمدن غرب شد. نوخواهی آقاخان مانند بسیاری از ادیبان روشنفکر دیگر به عرصه سیاست و اجتماع محدود نماند؛ او نظریاتی نیز برای تجدد در ادبیات و فنون نگارش ارائه داد و خواستار تحول در شیوه نگارش سنتی شد. این پژوهش با نگاهی به اندیشه های سیاسی و اجتماعی آقاخان به بررسی تأثیر آن بر دیدگاه های نوین ادبی وی پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که آقاخان نوگرایی ادبی خود را بر مبنای سنت ستیزی طرح ریزی کرده و تحت تأثیر تفکرات ناسیونالیستی و لیبرالیستی خواستار باستان گرایی در زبان و خط فارسی، عربی زدایی از زبان فارسی، ساده نویسی، روشن نویسی و خروج از قید و بندهای سنتی در نوشتار شده است.
تحلیل روانکاوانه رمان عاشق مارگریت دوراس: روایت ملال آلود تکوین سوبژکتیویته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
151 - 169
حوزههای تخصصی:
عاشق رمان بیمثال مارگریت دوراس به ما اجازه میدهد وارد دنیای اتوبیوگرافیک او شویم. آنچه در طول داستان بسامد چشمگیری دارد مواجه راوی با مادر و واکنش اش نسبت به مادرانگیست. توصیفات و واکنش هایی که همگی حاکی از نفرتی درونی نسبت به مادر هستند. نفرتی که نه راوی و نه خواننده هیچکدام علت اصلی آن را نمی دانند. برای کشف این علت به سراغ ژولیا کریستوا، فیلسوف، روانکاو و منتقد ادبی می رویم. از منظر او کودک در ابتدا با مادر خود در فضایی نشانه ای به نام «کورا» در هم تنیده شده اند، فضای یگانگی محض با مادر. تن مادر به مثابه این فضا، اصل و منشا وجودی کودک در ضمیر ناخودآگاه اوست. سپس کودک برای آنکه بتواند به یک سوژه و تن مستقل دست یابد باید که مرزهایی را بین خود و اولین دیگری یا همان مادرش ترسیم کند و برای نیل به این هدف ناگزیر و ناخودآگاه به آلوده انگاری می پردازد. فرآیندی ملال آور که لازمه تحقق سوبژکتیویته است. با تحلیل رمان عاشق درمی یابیم که بروز عواطفی مانند انزجار و نفرت و حالاتی روانی همچون ملال و افسردگی نتیجه مکانیسم آلوده انگاری در ضمیر ناخودآگاه راوی است. این اثر داستانی پر از تلاطم های عاطفی، حسی و ادراکی است. روایت تولد یک هویت است، هویتی تازه برای هنرمندی که با خلق یک شاهکار ادبی این فرایند را بازآفرینی و درد و رنج و عواطف منفی ناشی از آن را تطهیر می کند و نیز تجربه تطهیر بخش به ظهور رسیدن یک هویت از دل کورای نشانه ای است در سطح نمادین نزد خواننده رمان.
نقدی بر کتاب در لفظ دری
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
110 - 129
حوزههای تخصصی:
دیوان ناصرخسرو یکی از دیوان هایی است که بخش هایی از آن تحت عناوین مختلف شرح و منتشر شده است. یکی از این آثار کتابی است تحت عنوان «دُر لفظ دری» که در آن دکتر کاظم دزفولیان قصایدی را شرح کرده است.این کتاب در 200 صفحه نوشته شده است و انتشارات طلایه آن را منتشر کرده است.در این مقاله به بررسی و نقد این کتاب می پردازیم و نکاتی را پیرامون بخش هایی از آن بیان خواهیم کرد.در این مقاله به برخی از اشکالات و ناراستی های کتاب اشاره شده است.با بررسی های دقیق در این مقاله خواهیم دید که نویسنده به بسیاری از جنبه های شعر ناصرخسرو توجه نکرده است و در مواردی نیز برخی ابیات را درست شرح نکرده است؛ لذا این شرح یکی از شرح های ناقصی است که تقریبا گرهی از دشواری های شعر ناصرخسرو را نگشوده است و ضروذی است نویسنده در چاپ های بعدی نسبت به اصلاح موارد ذکر شده و همچنین افزودن جوانب شرح نشده اقدام نماید.