ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
۷۲۱.

از ناصری تا اهواز؛ بازخوانی تجربه تجدد در یک شهر ایرانی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهواز ناصری تجدد عصر قاجار شهرسازی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
هرچند بیش از صد سال از ظهور پدیده «تجدد» یا مدرنیته در شهرسازی ایرانی می گذرد، پژوهش درباره نسبت تجدد و شهرسازی در ایران معاصر، قدمتی حدوداً سی ساله دارد. این پژوهش ها حوزه مطالعاتی «تاریخ معماری و شهرسازی معاصر ایران» را رقم زده است که البته نقایصی نیز دارد. «تهران محوری» بیش از حد پژوهش ها و «کم شمردن تحولات عصر قاجار» ازجمله نقایص این حوزه است که به نادیده یا دست کم شمردن بخشی از میراث معماری و شهرسازی معاصر ایران انجامیده. یکی از راه های مقابله با این نقایص پرداختن به جریان تجدد شهری در نقاط دور از مرکز یا به اصطلاح «مناطق پیرامونی» در ایران معاصر است. در این راستا مقاله حاضر به شهر اهواز، به عنوان یکی میراث های کمترشناخته شهرسازی معاصر ایران می پردازد. هرچند اهواز از شهرهای قدیم ایران است، پس از ویرانی شهر کهن در قرون چهارم-پنجم هجری، تولد و توسعه دوباره این شهر در عصر قاجار رخ داد. در این زمان و با احیای کشتیرانی بر کارون، قاجاریان به اندیشه تأسیس بندری در حوالی اهواز کهن افتادند که هسته باززایی اهواز نوین شد. مقاله حاضر به بررسی تجربه این باززایی و نسبت آن با پدیده تجدد می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر تفسیری-تاریخی و مهم ترین منابع آن مجموعه ای اسناد متنی و نقشه های ترسیمی از سال های آغازین تأسیس شهر است که سعی گردیده با استفاده از آن ها روایتی دست اول از فرایند پیدایش و توسعه اولیه اهواز نوین به دست داده شود. روایت حاضر نشان می دهد اهواز را به واقع باید یکی از نمادهای تجدد شهری در ایران معاصر دانست. همچنین این بررسی نشان می دهد تجدد شهری در اهواز بیش از آنکه با نشانه های نوعی تجدد تقلیدی یا برون نگر که اغلب از ویژگی های تجدد شهری در عصر قاجار و شهرسازی معاصر ایران شمرده می شود همسویی داشته باشد، با معیارهای تجدد خودجوش یا درون زا نزدیکی نشان می دهد.
۷۲۲.

Comparative Comparison of Common Animal Motifs in the Sheikh Safi Al-Din Complex (Safavid Period) and the Shrine of Imam Reza (AS) (Qajar Period): An intertextual Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Sheikh Safi al-Din Ardabili complex Safavid period intertextuality Shrine of Imam Reza (AS) Qajar Period

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۹۰
Decorative motifs have evolved significantly in the architecture of the Islamic era in terms of form, s tructure, aes thetic, and doctrinal principles and represent the beliefs of the people in that era. In this s tudy, an attempt has been made to provide a new possibility for a deeper analysis of common animal motifs in the Islamic periods of Safavid and Qajar with an intertextuality approach (with the help of logical reasoning and the Delphi method) to perceive decorative motifs. Therefore, the intertextuality relations between the motifs of the two his torical tombs of the Sheikh Safi al-Din Ardabili complex (Safavid period) and the holy shrine Imam Reza (AS) (Qajar period) were analyzed. According to the findings, the animal motifs identified with intertextual relations included peacock (11 cases), cow (2 cases), pheasant (16 cases), duck (1 case), and dragon (16 cases). In all the motifs of the buildings, the pretext type was of the exclusive type, and the hypertext type was of the transformation type. In addition, in peacock, pheasant, and dragon motifs, the larges t number of additional subs titution, subs titution, and subs titutional -ellipsis types were observed, respectively. It seems that in selected buildings of the Safavid and Qajar periods, the change in the colors of animal motifs is more evident than in other dimensions of intertextuality. This change has had an impact on the spiritual and mys tical content of the motifs, and somehow, in addition to the mys tical and spiritual content, attention to material aspects (increase in wealth and abundance of blessings) has been considered in the use of various colors.
۷۲۳.

تعالی در معماری ایرانی با تأملی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری ایرانی حکمت متعالیه اصالت وجود تشکیک وجود حرکت جوهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۶۹
بیان مسئله: به نظر می رسد یکی از اصلی ترین معضلات معماری امروز ایران عدم توانایی در بیان مفاهیم و ارزش های معنوی معماری ایرانی است. مراد از معماری ایرانی، معماری متکی و برآمده از حکمت ایرانی اسلامی است که در این تحقیق، مصداق بی بدیل آن یعنی حکمت متعالیه موردنظر است. از آن جایی که مطالعات اخیر در حوزه حکمت معماری ایرانی صرفاً بدون شناخت مبانی عمیق و مفاهیم معنوی مستتر در آن بوده است، تاکنون کالبد و فرم های معماری ایرانی بیش تر مورد توجه قرار گرفته است که برای حفظ ارزش های معماری ایرانی ناکافی است. در این میان ارتباط نظر و عمل از روزن نگاه به مبانی صدرایی برای یافتن و شناخت این مفاهیم، مسئله این پژوهش است. یعنی تأثیر اندیشه های صدرایی چطور می تواند در خلق اثر متعالی نقش داشته باشد؟ هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین اسباب تعالی بخشی معماری ایرانی با تکیه بر آراء و اصول نظری حکمت متعالیه است. در این میان ارتباط بن مایه های فکری از حوزه حکمت متعالیه به هنر و به طور اخص، اثر معماری که یاری گر شناخت حقیقت هنر ایرانی است مورد مداقه قرار خواهد گرفت.روش پژوهش: نوشتارحاضر از نوع پژوهش های بنیادی-نظری است. به اختصار می توان گفت راهبرد انجام این پژوهش استدلال منطقی است. داده های آن، عمدتاً از طریق مشاهده و مطالعات آرشیوی (اسنادی و کتابخانه ای) به دست آمده است. راه کارهای مناسب و متناسب با موضوع از طریق تحلیل اطلاعات، جمع آوری و تدوین شده است. این پژوهش ازنظر ساختارگرایی با محوریت تأثیر تفکر فلسفی در معماری انجام شده است. تحلیل اطلاعات نیز براساس روش تحلیل کیفی، انجام می شود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج یافته ها می توان بیان کرد که حلقه گم شده در معماری معاصر ارتباط میان هنر و حوزه مبانی حکمت ایرانی است که بتواند ما را به درک مفهوم حقیقت برساند. حقیقت گم شده ای که در معماری امروز منجر به عدم دستیابی به تعاریف دقیق از معیارهای هویتی شده است و در پی آن بحران التقاط در معماری امروز را در پی داشته که بن مایه ایرانی ندارد یا برساختی از ایرانی گری است. لذا رویکرد پژوهش حاضر نسبت به پژوهش های پیشین، بهره گیری از سه اصل؛ اصالت وجود، اصل تشکیک وجود و حرکت جوهری در معماری ایرانی و کشف اتحاد میان مبانی حکمت متعالیه و معماری ایرانی است، نتایج حاصل از پژوهش حاضر برمبنای نظرات ملاصدرا حاکی از آن است که معماری دربردارنده دو بٌعد وجود و ماهیت است. بٌعد ماهیت پاسخ گوی نیازهای مادی و بٌعد وجود آن، حقیقتی است که در خود آثار معماری نهفته شده است. با توجه به اصل اصالت وجود ملاصدرا می توان اذعان داشت که در معماری اصالت با بٌعد وجودی خواهد بود و اصل حرکت جوهری، تعالی را از ماده تا معنا براساس مبانی معنوی در قالب رموز سوق می دهد که این تعالی قابل تشکیک خواهد بود. لذا می توان با استفاده از مبانی فکری ملاصدرا به اصولی برای رسیدن به تعالی، در معماری معاصر ایرانی دست یافت.
۷۲۴.

کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین مولفه های ارتقاء سرزندگی و پویایی در عرصه های پساصنعت (نمونه موردی: کارخانه پارس الکتریک شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Post-industrial landscape Vitality Structural Equations Rasht عرصه پساصنعت سرزندگی معادلات ساختاری رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۷
بیان مساله: با توسعه شهرنشینی و ضرورت توجه به ابعاد زیست محیطی، مناطق صنعتی درون شهری رها و تخریب شده اند. کارخانه پارس الکتریک شهر رشت ، در طی نزدیک به دو دهه تعطیلی فعالیت به مکانی برای تجمع زباله و معتادان تبدیل شده و مخاطراتی را برای محدوده ایجاد کرده است . هدف: مقاله بررسی مولفه های سرزندگی جهت احیا عرصه پساصنعت این مجموعه است. روش:  در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش های اسنادی _ کتابخانه ای ، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گرد آوری اطلاعات اقدام شده است . مولفه های سرزندگی مبتنی بر ادبیات نظری استخراج و در قالب پرسشنامه میان 312 نفر به صورت تصادفی توزیع و نتایج حاصل مورد تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در Smart PLS قرار گرفت . یافته ها : ایمنی و امنیت با ضریب مسیر 878/0 نشان دهنده تاثیر قوی و مستقیم این عامل بر افزایش سرزندگی کارخانه پارس الکتریک رشت است. عوامل حس مکان ، خوانایی ، آسایش اقلیمی ، عدالت اجتماعی و غنای حسی به ترتیب 55 ، 48 ، 44 ، 42 و 36 درصد از تغییرات افزایش پویایی و سرزندگی منظر پساصنعت پارس الکتریک را بیان می کنند.  نتیجه گیری: تعریف عرصه ها، نظارت و کنترل،  نورپردازی مناسب، استقرار فعالیت های 24 ساعته، ایجاد فضاهای تعاملی از جمله اقدامات پیشنهادی با الویت بالا جهت تقویت دو عامل ایمنی و امنیت و حس مکان در راستای ارتقاء سرزندگی سایت مذکور است.
۷۲۵.

جایگاه پله در پیوند با زندگی ساکنین خانه های تاریخی دزفول بر اساس مدل مکان کانتر (خانه های دوره های قاجار و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های تاریخی دزفول فضای ارتباطی پله مدل مکان کانتر پله در خانه های دزفول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
پله در خانه های ایرانی همچون خانه های تاریخی دزفول می تواند علاوه بر جنبه ارتباطی آن، تجربه زیستی متفاوتی را برای ساکنین آن رقم زند و در جایگاه مکان ارزیابی گردد. این پژوهش که قصد دارد با استفاده از مدل کانتر جایگاه پله را در خانه های تاریخی دزفول ارزیابی نماید، با رویکردی کیفی و با اتکا به روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه ها، برداشت های پلانی و مشاهدات میدانی، حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. 26 نمونه از خانه هایی که معیارهای انتخاب پژوهش را داشته اند، شناسایی و مستندات لازم برای تحلیل یکایک آنها گردآوری شد. اصلی ترین معیارهای انتخاب نمونه ها، رواج در دوره زمانی خود و دسترسی به آنها بوده است. یافته ها حاکی از این است، نقش پله در سه دسته «فعالیت»، «کالبد» و «معنا» در برگیرنده مقولاتی است که بیش از یک فضای ارتباطی در خانه های تاریخی دزفول به ایفای نقش می پردازد. «اجتماع پذیری»، «سلسله مراتب فضایی»، «نماد و نشانه»، «هویت پذیری»، «خاطره انگیزی»، «تداوم و پیوستگی فضایی»، «مرزبندی» و «غنای بصری» از جمله نقش های پله در خانه های تاریخی دزفول هستند. بطور کلی پله در خانه های دزفول، با انطباق فعالیت های انسانی با کالبد معماری از طریق همگرایی سه مؤلفه مذکور سیستمی یکپارچه را پیکربندی نموده است.
۷۲۶.

ارزیابی شاخص های یکپارچگی میراث شهری با استفاده از فرایند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی میراث شهری ANP DEMATEL DANP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
مفهوم «یکپارچگی» در فهرست میراث جهانی یونسکو به عنوان یکی از شرایط ثبت مکان های فرهنگی برگزیده شده است. در شهرهای تاریخی زنده، که پویا هستند و در معرض تغییر قرار دارند، استفاده از چنین مفاهیم انتخابی، بسیار پیچیده است و نامشخص بودن ابعاد مرتبط با آن، ضرورت چنین پژوهش هایی را فراهم می کند. به عبارت دیگر، ابعاد و عوامل یکپارچگی می تواند به عنوان یکی از مهم ترین ابزارها در برنامه ریزی و سیاست گذاری های میراث شهری استفاده شود. گستردگی و تنوعِ شاخص های یکپارچگی ایجاب می کند تا این شاخص ها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که به طور مشخص هریک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن معیارها، زیرمعیارها و شاخص های یکپارچگی میراث شهری و با هدف شناخت و ارزیابی آن ها انجام شده است، برای رسیدن به این هدف ابتدا با مطالعات نظری، دسته بندی عوامل مرتبط با یکپارچگی میراث شهری انجام پذیرفته، سپس از مدل تحلیل شبکه(ANP) با پیش فرض روابط درونی میان زیرمعیار های تحقیق و برای انعکاس ارتباطات متقابل میان زیرمعیارها، از روش DEMATEL استفاده شده است. پژوهش از نوع اکتشافی بوده که به لحاظ روش، تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بر این اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، این نتیجه به دست می آید که «حفظ شواهد و نمونه های معتبر یک یا چند دوره خاص»، «ارتباط وضعیت فعلی با عملکرد گذشته»، «ارتباط وضعیت فعلی با طرح اصیل اولیه»، «استفاده اقتصادی از عملکرد و کاربرد دارایی های میراث»، «در نظر گرفتن نیازها و مشارکت جامعه محلی در حفظ منطقه» بیشترین وزن و درنتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخص های یکپارچگی میراث شهری داشته است.
۷۲۷.

تأثیرات شیوه زندگی زنان قوم لر بر تعریف عرصه های خصوصی و جمعی در خانه های تاریخی-قاجاری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیوه زندگی زنان عرصه های فضایی زندگی خصوصی زندگی جمعی خانه های تاریخی خرم آباد دوره قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
خانه ها بیان فیزیکی «شیوه زندگی» هستند. خانواده، جایگاه زن و روابط اجتماعی از مهم ترین جنبه های اجتماعی تأثیرگذار بر الگوی خانه ها هستند. در این میان «شیوه زندگی زنان» از اهمیت خاصی برخوردار بوده، به طوری که محرمیت در معماری و عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی را در ارتباط با زنان تعریف کرده اند. جوامع بسته به ارزش ها، ویژگی های فرهنگی و اجتماعی خود، عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی را تعریف می کنند. این پژوهش به ارتباط میان شیوه زندگی زنان شهر خرم آباد با چگونگی تعریف عرصه های خصوصی و جمعی در خانه های تاریخی-قاجاری خرم آباد می پردازد. روش این تحقیق از نوع کیفی است و با روش مردم نگاری تاریخی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های اسنادی و مطالعات میدانی و مصاحبه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شیوه زندگی زنان قوم لر بر چگونگی تعریف عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی تأثیرگذار بوده است، به طوری که پررنگ بودن عرصه های زندگی جمعی را در معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر خرم آباد می توان مشاهده نمود؛ چنان که برخی از عرصه های زندگی خصوصی کم رنگ تر شده و دارای ویژگی های عرصه های زندگی نیمه خصوصی بوده اند و برخی عرصه های زندگی نیمه خصوصی خانه ها به عرصه های زندگی جمعی تغییر کارکرد داده بودند. به عبارتی، زنان با به اشتراک گذاشتن برخی فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی خانه خود با همسایگان، نوعی عرصه های بزرگ تر زندگی خصوصی، نیمه خصوصی و عرصه زندگی جمعی ایجاد کرده اند. عرصه های زندگی خصوصی زنانه در مواردی نه تنها خلوتی زنانه بلکه فضایی برای برقراری روابط خانوادگی و اجتماعی نیز بودند.
۷۲۸.

بازشناسی و مفهوم یابی تجلی فرهنگ قناعت در جامعه و معماری روستایی گیلان (نمونه مورد پژوهش: خانه شکیلی میرسیار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی قناعت شاخص های معماری قانعانه خانه روستایی گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۲۲۶
در بینش قرآنی، «قناعت» فضیلت اخلاقی ارزشمندی است که موجب توانگری و خودبسندگی می گردد؛ ازاین رو، دستاورد مطالعاتی- مفهومی مقاله، تبیین چگونگی تجلی فرهنگ قناعت در الگوهای رفتاری و معماری گیلان می باشد. بر این مبنا، سؤالات تحقیق بدین صورت می باشد: مؤلفه های اساسی سبک زندگی قانعانه در استان گیلان از چه ویژگی هایی برخوردار است و تجلیات آن در عرصه های مختلف زندگی به چه صورت می باشد؟ و چگونه فرهنگ قناعت در معماری بومی گیلان متجلی می گردد؟ براساس مرور پیشینه ی مطالعات در حوزه ی قناعت پژوهی در معماری، در فرآیند پژوهش، تمرکز ما حرکت از کلیات به منظور رسیدن به جزئیات «فرهنگ قناعت در گیلان» می باشد؛ بدین معنی که ما از «فرهنگ و تجزیه آن به عناصر سازنده ی فرهنگ (مانند زبان، سبک-زندگی، موسیقی، شعر و غیره)» شروع به شناخت کردیم، در بخش دوم به «ابعاد فرهنگ قناعت» در معماری روستایی گیلان پرداختیم و در بخش پایانی، برای رسیدن به مصداق های اثرگذاری این فرهنگ در فضای ساخته شده ی معماری، به تحلیل خانه ی شکیلی میرسیار براساس «شاخص های قناعت در معماری» پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ قناعت در ساحت معماری روستایی گیلان در بُعد اجتماعی به صورت «برابری اجتماعی بین زن و مرد (برگرفته از فرهنگ کار جمعی روستایی)» و در بُعد اقتصادی به صورت «کارگاه شناخت شناسی هَستی ساخت خانه از طریق مشارکت همه اعضاء خانواده» که جلوه گاه مشترکی از «بودن» و «حضور» نهاد خانواده در بطن معماری روستایی گیلان می باشد. در بُعد علمی- فنی در قالب «رازآموزی از طبیعت و ساختارهای آن» و در بُعد هنری به شکل «استفاده از نماد و نشانه های هویت قومی- مذهبی در کالبد بنا» متجلی می شود.
۷۲۹.

مدارس شهر یزد در روزگار آل کاکویه و اتابکان: بازشناسی معماری و فهم ماهیت مدارس بر پایه گزارش های تاریخی و شواهد محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه تحلیل معماری آل کاکویه اتابکان یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
با تشکیل فرمانروایی کاکوییان در منطقه یزد، شهر یزد که پیش از آن به «کثه» معروف بود، رونق یافت و حیات تازه ای را آغاز کرد که بر نحوه توسعه و سرنوشت آینده شهر مؤثر بود. در زمان کاکوییان، آبادانیِ شهر و روستاهای تابعِ آن از سر گرفته شد. «مدرسه» یکی از گونه بناهای شاخصی است که مورخانِ تواریخ یزد به برپایی آن ها در این دوره اشاره کرده اند. اتابکان دنباله کار کاکوییان را گرفتند و علاوه بر ایجاد بناها و توسعه زیرساخت های شهری، مدارسی هم ساختند. کاکوییان و اتابکان چند مدرسه و کجا و با چه هدفی و با چه ویژگی های کالبدی و کارکردی ای ساختند؟ این ها پرسش های پژوهش اند. هدف از پژوهش، پیگیری چیستی و کارکرد این مدارس و ویژگی های معماری است. روش پژوهش «تاریخی تحلیلی» است و داده ها با استناد به گزارش های تاریخی و شواهد معماری و شهری فراهم آمده است. براساس جست وجوهای انجام شده، نُه مدرسه در سده های پنجم تا هشتم هجری در یزد برپا شدند که بانی آن ها اُمرایِ کاکویی و اتابک یا نزدیکانشان بودند. برخی از این مدرسه ها در داخل حصار (محله شهرستان) و برخی بیرون حصار یا متصل به دروازه ها بنا شدند. کارکرد اصلی این مدارس بیشتر آرامگاهی است و از وجه آموزشی این بناها آگاهی روشنی در دست نیست. این گونه بناها آن قدر اهمیت داشتند که با گنبد شاخص و سردر بلند، گاه با دو منار، ساخته می شدند و در منظره شهری چشمگیر بودند. بیشتر مدارس یاد شده از بین رفته اند و درباره وجود آثاری از آن ها، مانند مدرسه سلطان قطب الدین، می توان حدس هایی زد. مدارس این دوره را می توان نیای مدارس سده هایِ بعدی، به ویژه مدارسِ مظفریان و تیموریان، به حساب آورد.
۷۳۰.

تبیین تغییرات فضای عمومی در پارادایم فناوری مبتنی بر ابعاد طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای عمومی فناوری اطلاعات و ارتباطات سامانه مفهومی کارمونا تحلیل محتوای کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
اهداف: فضاهای شهری در عصر فناوری در پی اضافه شدن کاربر متصل در تمامی ابعاد در حال تغییر هستند و غفلت از شناخت این تحولات ما را از محتوای حال حاضر فضای شهری دور ساخته و امکان برنامه ریزی کارآمد را از شهرسازان سلب می نماید. از این رو هدف از پژوهش، تبیین تغییرات ایجاد شده در فضاهای عمومی مبتنی بر ابعاد فضای شهری کارمونا تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. روش ها: پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریات حوزه فضای عمومی در یک سیر تاریخی و با رویکردی تفسیری و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی در بستر نرم افزار تحلیلی اطلس به تبیین تغییرات فضای عمومی در عصر فناوری منطبق بر ابعاد 6 گانه فضای شهری کارمونا می پردازد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تاثیر پارادایم فناوری در تمام ابعاد فضای شهری به یک میزان نبوده است. از جمله مهم ترین آن ها می توان به انتقال تعاملات اجتماعی از فضای مکان به فضای جریان، منعطف شدن فضای عملکردی، شکل گیری سیستم ادراکی مستقل و کمرنگ شدن مفهوم دسترسی فیزیکی اشاره داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در نتیجه تاثیر فناوری در عرصه های شهری، اگرچه تمامی ابعاد فضاهای شهری به نحوی دستخوش تغییرات گشته اند، اما بیشترین تغییرات در حوزه های عملکردی و اجتماعی صورت گرفته است. بر اساس این تغییرات، باز تعریفی از فضاهای عمومی در انطباق با ویژگی های عصر فناوری تبیین و ارائه گردیده است.
۷۳۱.

بازشناسی الگوی معماری کارخانه های چای در شمال ایران، مورد پژوهی: کارخانه های چای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری صنعتی میراث معماری صنعتی ارزش های میراث معماری کارخانه چای میراث مشترک معماری ایران و آلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۶
اهداف: هدف اصلی پژوهش معرفی کارخانه های چای و بازشناسی الگوی معماری آن ها می باشد که نمونه انحصاری معماری صنعتی شمال ایران محسوب می شوند. از این رو پژوهش با در نظر گرفتن شش مولفه و تجزیه و تحلیل چهار نمونه منتخب کارخانه ها، به تفکیک الگوی معماری هر یک می پردازد. روش ها: این پژوهش مبتنی بر روش کمی- کیفی و با اتکا بر راهبردهای توصیفی - تحلیلی و مطالعه ویژگی های معماری کارخانه های چای ساخته شده درشمال ایران، در بازه زمانی پهلوی، صورت گرفته است. مطالعات تاریخی، با رجوع به اسناد و مدارک تاریخی با ارجاع به آرشیو سازمان چای کشور و پژوهشکده چای ایران انجام شده است. سپس، از طریق مشاهدات میدانی و رجوع به منابع کتابخانه ای موجود، به بازشناسی ویژگی های معماری کارخانه های مورد بحث پرداخته شده است. یافته ها: تحلیل معماری کارخانه های چای بر اساس شش مولفه (پلان ، حجم، سازه سقف و نوع پوشش، مصالح، نما ، بازشو و تزئینات) نشان می دهد: در چهار نمونه کارخانه چای، دو نمونه پهلوی اول هستندکه توسط معماران اروپایی ساخته شده و در دو نمونه دیگر مربوط به دوره پهلوی دوم، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی در کالبد بناها مشهود است. نتیجه گیری: الگوی غالب کارخانه های چای در ایران، پلان محوری با پیش آمدگی در مرکز، بام شیبدار، بازشوهای ردیفی و نمایی ساده است. که نخستین بار توسط معماران آلمانی در ایران اجرا شد. در نمونه های پهلوی دوم با حضور معماران سنتی و استفاده از مصالحی همچون آجر، از خشکی نما کاسته شد. در برخی نمونه ها نیز بام مسطح و پیش آمدگی در گوشه پلان مشاهده می شود.
۷۳۲.

تحلیل ارتباط پراکنده رویی شهری و آسیب پذیری اجتماعی (موردپژوهی: نواحی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکنده رویی شهری آسیب پذیری اجتماعی تحلیل عاملی تحلیل رگرسیونی قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۱
یکی از ابعاد مهم مخاطرات طبیعی، آسیب پذیری اجتماعی است. همچنین افزایش جمعیت شهرها باعث ظهور اثرات مختلفی همچون پراکنده رویی شهری شده است. در پژوهش حاضر پس از مرور متون نظری، شاخص های منتخب برای سنجش پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی انتخاب و با کمک آمار سرشماری و GIS، داده های شهر قزوین استخراج گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی (نرم افزار SPSS)، این شاخص ها برای پراکنده رویی در 4 عامل «تراکم»، «پیکربندی»، «کاربری» و «دسترسی» (تبیین 22/70 درصدی) و برای آسیب پذیری اجتماعی در 1 عامل (تبیین 9/66 درصدی) قرار گرفتند. تحلیل همبستگی رابطه معنادار میان عامل تراکم (801/0) و پدیده پراکنده رویی (440/0) با آسیب پذیری اجتماعی را نشان داد. رابطه آسیب پذیری با تراکم/پراکنده رویی، مثبت/منفی است، بدین معنا که با افزایش تراکم/کاهش پراکنده رویی، آسیب پذیری اجتماعی افزایش می یابد. در پایان نقشه های پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی و نقشه پتانسیل توسعه نواحی شهر قزوین بر اساس رابطه میان این دو پدیده ارائه شده است.
۷۳۳.

برنامه ریزی منطقه ای بیوفیلیک در مشکین دشت کرج با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار خدمات فرهنگی اکوسیستم فناوری های سبز بوم آورد برنامه ریزی منطقه ای هماهنگ با محیط زیست توسعه زیست سازگار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
اهداف: هدف از این مقاله تبیین برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و اجرای نمونه ای آن در مشکین دشت کرج است. هدف اصلی معرفی «طبیعت» و «محیط زیست» گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است؛ نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل متحد را با درک عمیق از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» محقق می سازد. روش ها: روش تحقیق تلفیقی از روش های توصیفی و تحلیلی است و با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیفِ هندسه پنهان آن ها مبادرت می ورزد. یافته ها: ظرفیت اکوسیستم گردشگری طبیعی عامل اساسی در توسعه بیوفیلیک به حساب می آید: 1- شاخص « میزان طبیعی بودن» یا پتانسیل گردشگری (RPI)، 2- دوری و نزدیکی و دسترسی (RA)، و 3- محاسبه طیف «فرصت گردشگری» نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری؛ برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه دارد: 1- جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، 2- به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، 3- تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و 4- آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ.
۷۳۴.

آینده پژوهی بافت تاریخی شهر یزد مبتنی بر پیشران های پایداری میراث جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی میراث جهانی یزد گردشگری پایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۰۳
پایداری مفهومی پیچیده است و در مناطق شهری کاربرد فراوانی دارد. در نگاه پایداری شهرهای میراث جهانی همچون یزد جایگاه ویژه ای دارند. مطالعات پایداری شهرهای میراثی همچون شهر یزد با توجه به وجود عناصر میراث تاریخی_فرهنگی در آنها نسبت  به سایر شهرها متفاوت تر است. بر این اساس با توجه به این که شهر یزد حاوی میراثی گرانبهاست که از نسلی به نسل امروز به ارث رسیده است، براساس نگاه پایداری این ضرورت وجود دارد، نسل حاضر نیز در حفظ و انتقال آن به نسل آتی کوشا باشد و همچنین تغییرات روزافزون بافت میراث جهانی شهر یزد این ضرورت را ایجاد می کند تا از آینده های پیش روی این بافت ارزشمند آگاه شده و بر اساس این شناخت، بر تحولات آتی محدوده مورد مطالعه فائق آمد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های اثرگذار بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد و همچنین ترسیم سناریوهای آینده این میراث جهانی زنده با تاکید بر توسعه پایدار، صورت پذیرفته است. در این پژوهش ابتدا با مطالعه اسناد مربوط، 24 متغیر به عنوان عوامل مؤثر بر روند توسعه پایدار بافت میراث جهانی شهر یزد شناسایی شدند. سپس با هدف شناسایی پیشران های محدوده مورد مطالعه، میزان اثرگذاری و اثرپذیری این عوامل بر روی ابعاد توسعه پایدار (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) به کمک تکنیک تاپسیس فازی و نظرخواهی از متخصصین صاحب نظر این حوزه، بر اساس طیف لیکرت (طیف 7تایی) و در دو پرسشنامه مجزا، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش جمعیت، مشارکت ساکنین، مهاجرت، رقابت پذری، خدمات گردشگری، حفاظت از بافت میراث جهانی (کالبدی_عملکردی) و اشتغال بیشترین نقش را در وضعیت آتی بافت میراث جهانی شهر یزد ایفا می کنند. در تحلیل وضعیت سناریوهای بافت میراث جهانی شهر یزد ، شرایط حاضر میراث تاریخی شهر یزد با سناریوی ایده آل فاصله دارد و بیشتر به سوی سناریوی بحرانی تمایل دارد و برای حفظ پایداری راه پر فراز و نشیبی پیش روی خود می بیند. اگر صحنه برنامه ریزی را در قالب طیفی از شرایط بحرانی تا مطلوبیت کامل فرض کنیم و ش رایط بحران ی را دوری کامل از اهداف آرمانی و مطلوبیت را نزدیکی کامل با اهداف آرمانی بدانیم، باید گفت بافت تاریخی در حال حاضر مسیر درستی را طی نمی کند و از شرایط خوبی برخوردار نیست.
۷۳۵.

ارتقای منظر در زیر ساخت های سبز شهری با رویکرد برندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: urban green infrastructure urban branding ecological landscape design sustainable landscape design زیرساخت سبز شهری برندسازی شهری طراحی منظر اکولوژیک طراحی منظر پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۱
بیان مساله: مشکلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد، تعارض احتمالی بین اهداف اقتصادی در برندسازی شهری و سلامت دراز مدت اکوسیستم شهری است. به طور خاص، نگرانی وجود دارد که تمرکز تنها بر جنبه های اقتصادی در طراحی شهری ممکن است سلامت اکوسیستم شهری را به خطر انداخته و منجر به آسیب های جدی در طولانی مدت شود. هدف: هدف اصلی این تحقیق توسعه یک برند شهری است که اولویت های پایداری را برجسته می کند و سلامت اکوسیستم درون شهری را تقویت می کند. هدف این است که راهکارهایی برای حفظ و تقویت تعاملات اجتماعی و زیست محیطی از طریق طراحی منظر در زیرساخت های سبز شهری ارائه شود. روش:  این تحقیق از رویکرد علمی-کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی استفاده می کند. جمع آوری داده ها به صورت اصلی از کتابخانه انجام می شود، با تمرکز بر جمع آوری اطلاعات درباره زیرساخت های سبز شهری، به ویژه مسیرها و فضاها، و نقش آن ها در تقویت پایداری و تعاملات اجتماعی و زیست محیطی. یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، تحقیق اجزای کلیدی و اصول زیرساخت های سبز شهری را شناسایی می کند. دو اجزای اصلی مسیرها و فضاها هستند که ساختار زیرساخت سبز را شکل می دهند. علاوه بر این ساختار اصلی، اصولی مانند چند کارکردی، ارتباط، هماهنگی، طراحی مبتنی بر فرآیند و برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان اصول اساسی برای توسعه برندسازی پایدار شهری از طریق طراحی منظر معرفی می کند.
۷۳۶.

بررسی خوانش دلبستگی مکانی بر مبنای عناصر هویتی معماری مسکونی (مطالعه موردی: معماری مسکونی دوره پهلوی دوم بین شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی مکانی هویت مکانی وابستگی مکانی معماری پهلوی دوم معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
دوره پهلوی دوم سرآغاز فراگیر شدن جنبش مدرن و تغییر شکل در سبک های معماری و ارائه الگوهای نوین در آن بوده است. این امر سبب شده است که بناهای معماری شاخص و برجسته ای خصوصا در معماری مسکونی طراحی و اجرا شوند که پس از گذشت چند دهه از اجرای آن ها، هنوز دارای جذابیت های کالبدی، معنایی و عملکردی باشند. در همین راستا، این پژوهش در پی بررسی خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از این بناها با در نظر گرفتن عوامل دلبستگی مکانی و بر مبنای عناصر هویتی توسط شهروندان با استفاده از روش پیمایش پرسشنامه ای و مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. خوانش ادراکات شهروندان تهرانی از سه مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و اسکان نشان دادند که که مرحله اول خوانش این بناها، ویژگی های عملکردی آنان است که این امر موجب اثرگذاری بر عامل وابستگی مکانی در تصورات ذهنی افراد شده و در درجات بعدی به شکل گیری هویت و دلبستگی مکانی منجر شده است.
۷۳۷.

مطالعه تطبیقی قلمروهای رفتاری مدارس تاریخی و معاصر اصفهان با استفاده از نظریه نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره بندی فضایی چیدمان فضا مدارس تاریخی مدارس معاصر معماری ریاضی نظریه معاصرسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل پیکره بندی و سازمان دهی فضایی در پلان مدارس تاریخی معماری اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با مدارس جدید در شاخص های همپیوندی، عمق (نفوذ فضایی)، ارتباط و دسترسی است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی است که در آن روش تحقیق شبیه سازی با کمک نرم افزار دپس مپ به کار گرفته شده است. به همین منظور مدارس چهارباغ، صدر بازار و صدر خواجو به عنوان بناهای تاریخی آموزشی با چینش و یکپارچگی زیاد و پیکره بندی یکسان و مدارس سعدی و ستاره صبح با سازمان دهی خطی به عنوان بناهای معاصر آموزشی انتخاب گردیده است. یافته ها: در مدارس چهارباغ، صدر خواجو و صدر بازار، بیشترین نفوذ فضایی را دارند. عامل تفاوت در این مدارس نزدیک به یک می باشد که نشان از یکپارچگی فضایی زیاد و پیکره بندی یکسان دارد.همچنین می توان به ارتباط فضای باز و آموزشی اشاره کرد. حیاط، بیشترین دسترسی را دارد و قلب ارتباطی پیکره بندی است. بعد از آن ایوان ها و حجره ها از کمترین میزان دسترسی برخوردارند. در مدارس معاصر همپیوندی کمتر از مدارس سنتی است.بیشترین نفوذ فضایی در این مدارس؛ در ترکیب فضاهای ورودی، راهرو و کلاس دیده می شود. نتیجه گیری: تحلیل سیر تاریخی مدارس از گذشته تا حال نشان دهنده تغییر عامل تفاوت و فاصله گرفتن از عدد یک می باشد که بیانگر تغییر در سازمان دهی، کاهش یکپارچگی فضایی و پیکره بندی غیریکسان می شود.
۷۳۸.

شناسایی پیشران های کلیدی توسعه شهر هوشمند با استفاده از ترکیب روش های فراترکیب و ایداس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند روش فراترکیب روش ایداس پیشران های کلیدی توسعه شهر هوشمند آینده نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۶۳
مدیریت شهری در دهه حاضر با پیچیدگی های بسیار زیادی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مسایل قانون گذاری و تکنولوژیک همراه است. شهر هوشمند به عنوان یک چارچوب نوین مدیریت شهری می تواند بسیاری از چالش ها و مشکلات مدیریت شهری را کاهش دهد. در فرایند توسعه شهر هوشمند، روابط درهم تنیده بین عناصر اثرگذار بقدری زیاد می گردد که نوعی از سیستم های دینامیکی پیشرفته برای ارزیابی و سنجش تغییرات این عوامل و اثرات تبعی بالقوه آن ها لازم خواهد بود. برای تحقق توسعه شهر هوشمند، لازم است تا از ابزارهای آینده نگرانه جهت ایجاد و خلق آینده های موجه و مطلوب با مشارکت تمامی ذینفعان کلیدی استفاده نمود. این پژوهش، با رویکرد آینده نگاری راهبردی به شناسایی و اولویت بندی پیشران های مدیریت شهر هوشمند با استفاده از روش های فراترکیب و ایداس پرداخته است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها و اطلاعات از ترکیبی از روش های مختلف استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش فراترکیب با استفاده از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش های صورت گرفته، شاخص های کلیدی مدیریت شهر هوشمند شناسایی شده اند. بر این اساس با استفاده از روش فراترکیب تمامی اطلاعات و داده های بدست آمده از پژوهش های پیشین در خزانه جمع آوری شده و پس از تحلیل، جدول فراوانی عوامل اثرگذار بر مدیریت شهرهوشمند شناسایی شده است و در ادامه خروجی های روش فراترکیب برای رتبه بندی و شناسایی پیشران های کلیدی در اختیار روش ایداس قرار می گیرد. در نتایج پژوهش حاضر، با استفاده از یک فرایند ترکیبی گام به گام نه پیشران اساسی برای توسعه شهر هوشمند استخراج شده است. EDAS
۷۳۹.

ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی از منظر دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک حسی پدیدارشناسی فضاهای سکونتی مرلو پونتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۵
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفه های ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظاره گر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان می باشیم. با توجه به آنکه نگرش های پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسانه مرلو پونتی و نظریات برگرفته از آن بهره گرفته است و بر آن است تا به ارائه راهبردهایی به جهت ارتقا کیفی ادراکات حسی ساکنین فضاهای سکونتی بپردازد. این پژوهش از منظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن 50 نفر از متخصصان حوزه معماری می باشد. برای تعیین اعتبار یابی پرسشنامه از نرم افزار Smartpls2 استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که مواد و مصالح بوم آورد و آشنا با انسان جهت ایجاد حس خاطره انگیزی با مقدار آماره تی 3.47، انعطاف پذیری و سیالیت فضا با مقدار آماره تی 3.44 و بهره گیری از نماد و نشانه ها با مقدار آماره تی 3.12 بیشترین تأثیر را بر ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی ایفا می کنند که به تفصیل بیان می گردد.
۷۴۰.

Developing Semantic Model of Privacy in Architecture based on Logical Reasoning Method(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Social behavior Privacy Personal space Personalized Space Territory built environment culture

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۱
To s tudy human social behavior concerning the environment, the concepts of privacy, personal space, and territory have been s tudied by interdisciplinary experts. Examining how behavior is formed in the environment is very important in improving the environment's design with the culture of uses. Since experts in the field of architecture and urban planning need to provide real and objective solutions, they often do not have the opportunity to conduct practical research on the concepts of privacy. Identifying the formation of privacy of users can be desirable in the design of new housing. By linking the main concept and how they are in the architectural elements of different cultures, a cultural pattern appropriate to each region can be achieved. The main purpose of this s tudy is to link the main concept with the cultural and architectural perspectives. This logical reasoning s tudy used content analysis in two fields privacy and culture. For this purpose, definitions related to the privacy of collection and the method of open coding of its categories have been extracted. Then the privacy layers are extracted using social sciences and environmental psychology s tudies by summarizing qualitative content analysis. The semantic model of Rapoport's cultural meaning and privacy are combined in the research, and the main matrix of how the cultural layers of privacy are formed is drawn. Based on this matrix, the layers of social behavior can be categorized from the initial qualitative-perceptual level to quantitative-behavioral.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان