فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
پیدایش شهرها عموماً مبتنی بر عوامل سیاسی، اقتصادی و ویژگی های طبیعی و جغرافیایی بوده، اما تداوم حیات شهر و عوامل مؤثر بر تحولات سازمان فضایی آن ها، مبحثی قابل بحث و کاوش است که در هر دوره تاریخی بنا بر وضعیت موجود، سیاست های حاکمیت و روابط ناشی از آن، ساختار شهر و مناسبات جاری در آن را به شیوه ای نو تعریف می کند. در پژوهش های گذشته، عموماً شهر به مثابه موجودی منفک از نظام پیرامونیِ خود خوانش شده و به تأثیر روابط سیاسی خارج از شهر بر روند توسعه آن کمتر توجه شده است، درحالی که شکل گیری و حیات شهر کرمان در منطقه ای با شرایط اقلیمی نامساعد، همواره وابسته به روابط تجاری با شهرهای اطراف بوده و توسعه سیاسی شهر، توسعه عمرانی و توسعه کالبدی آن را رقم زده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت این روابط و تأثیر آن ها بر تحولات شهری و سازمان فضایی شهر کرمان در طی ۵ سده، یعنی از قرن ۵ تا ۱۰ق است. فهم ساختار گذشته شهر، مستلزم بررسی تواریخ محلی و منابع دست اول، تحلیل و تبیین آن ها و تطبیق اسناد تاریخی با آثار معماری باقی مانده از هر دوره به عنوان عناصر شهری آن دوره است؛ بنابراین روش پژوهش پیش رو از نوع تاریخی تحلیلی و استدلال منطقی است. براساس یافته های این پژوهش شهر کرمان از قرن ۵ق به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت و رونق اقتصادی شهر، موجب توسعه سیاسی و کالبدی آن در قرون بعد شد و به تدریج، سازمان فضایی شهر سلجوقی را متحول کرد. در طی ۵ قرن بعدی در هر دوره زمانی، هسته های شهری جدیدی متأثر از وضعیت اراضی درون حصار و چگونگی روابط سیاسی با شهرهای اطراف، بر بستر شهر شکل گرفتند. هسته هایی که متشکل از عناصر شهریِ مهمی مثل مسجدجامع، دارالسیاده، گرمابه و تأسیسات مورد نیاز آن ها مثل قنات ها بودند . درنتیجه در این دوره ها توسعه این عناصر، زمینه ساز تحول استخوان بندی، موجب شکل گیری محلات جدید در پیرامون هسته اولیه و تعیین کننده جهت اصلی گسترش شهر در هر دوره بودند.
نهی از «تبرُّج» یا «تزیینات بیهوده» در هنر و معماری «عقل مدار و سلام محور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
249 - 276
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم «لباس شهرت» و «کشف چرایی "ناپسند بودن"، و بلکه "زشت و مکروه (یعنی ناشناسای عقل سالم و سلیم بودن)"، و حتّی "حرام بودن عقلانی" آن» در «فرهنگ "دانش نهاد"، "عقل محور" و "حکمت بُنیانِ" تفکّر و هنر "اسلامی" یا به سخنی، "سلام محور" و "وظیفه مند در حفظ سلامت و سلامت افزایی محیط فکری، انسانی و روحی روانی جامعه"» و تأثیرات آن در «مهندسی هندسه دیروز، حال و فردای معماری خانه و محله و شهرهای این سرزمین (یعنی ایران اسلامی،) و دیگر سرزمین های تحت حاکمیّت و یا نفوذ این فرهنگ» می پردازد. و [با استناد به «سخن و حُکمِ خداوندگار عقل و ع لم و دانایی در قرآن کریم»، و داشتن نگاهی تحلیلی به «سیره آخرین پیام آور این دین ازلی ابدی، نبیّ اکرم» (که درود و ملازمتِ کریمانه و تربیت محورانه خداوند با او، با خانواده او و با هم اندیشان با او مستدام باد) و پیشوایان معصوم مذهب شیعه(ع)، در «داشتن نگاهی این چنین به دین سلام محور اسلام»، در «طول طرح و تبیین و تدوین حکمت بنیان و دانش نهاد شریعت محمّدی و مهندسی هندسه احکام و قوانین زندگی مربوطه»، و سپس با استناد به «سخن ها و دستورالعمل های حکیمانه صادره از بزرگان عالی مقام قوم در پیروی همه جانبه از ایشان»، و «تلاش مجاهدانه شان در جاری سازی و عینیّت بخشیدن آن ها در فضای عقلی و عینی یا کالبدی زندگی خود و خانواده و هم نشینان با خویش»، «تأکی د مؤکّد ایشان بر "سادگی خِرَدمدارانه" و "پرهیز دادن شدید از جلوه گری خودبزرگ بینانه و گردن فرازانه" در مهندسی هندسه کمّی و کیفی فضای زندگی و شیوه زیست فردی، خانوادگی، محلّی و حتّی قومی و سرزمینی، و بلکه پوشش ظاهری افراد»،] پس از کشف «اصول و احکام نتیجه شونده از این بینش در فرهنگ هنر و صنعت و معماری شهرسازی اسلامی»، «نحوه إعمال آن ها در طرّاحی کُلّی هندسه و ساختار معماری اسلامی، بررسی شده، مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد! درنهایت، در بستر آوردن مثال هایی عینی از معماری سنّتی شهرها (ازجمله شهر یزد و حومه آن،) و تطبیق تحلیلی آن با آموزه های اسلامی نتیجه شونده از این مطالعه، نشان می دهد که چگونه این اصول و احکام (در ساده زیستی مردم بافت قدیم این شهر و پرهیز همه جانبه ایشان،) در پرداختن به این منش و روش ناپسندِ خِ رَد [یعنی پرهیز شدید از شکستن و نادیده گرفتن هنجارهای ارزشی و قَدرها یا هندسه های تعیین و تقدیرشده از جانب آن یکتا مهندس تمامی هندسه های حق نهاد (و مُقَدِّرِ کُلَّ قَدَر»،) در جهان آفرینش، و درنتیجه، عدم خودنمایی و جلوه گری خودبزرگ بینانه و گردن فرازانه در زندگی اجتماعی، همواره جریان داشته، و] در طرّاحی خانه ها و فضاهای شهری مورد توجّه قرار گرفته اند. در مقام نتیجه گیری، این مقاله بر اهمیّت «رعایتِ اصول عقلی ریاضی حاکم بر هستی و اجزای آن، و معیارهای منطقی ساده زیستی» و «پرهیز از پرداختن به بیهودگی و به کارگیری تجملّات بی فایده و زینت های غیرحقیقی و غیرضروری در همه جوانب زندگی و ازجمله فضای آن»، در کنار «داشتن توجّهی همه جانبه به "اصلی ترین و بنیادی ترین حُکم و قانون برپای دارانه ساختمان هستی و زندگی فردی و اجتماعی آن ها و حافظ تمامیّت و سلامت همیشگی ایشان"» [، یعنی «عدل و تعادل محوری»] و «هماهنگی با قوانین و هندسه های مهندس یا همان قَدرها یا هندسه های مطرح در جان و جوهر اسم ها یا عقل های الهی نهاد آموزش داده شده و نهادینه در جان و روح و عاقله انسان حق نهاد، و سلام محوری، یا به بیانی، داشتن و کوشیدن در برقراری روابط متقابل مبتنی بر تعامل متکامل و هم افزای» در «هنر و صنعت و معماری شهرسازی اسلامی» تأکید می کند! و نهایتاً نشان می دهد که «این نوع از نگاه و نگرش در مهندسی»، علاوه بر «امر ضرورت توجّه به زیبایی شناسی حقیقی یا حق محور و رعایت اصول و قوانین و هندسه ها یا قَدرها و اندازه های منطقی و خِرَدمدار آن»، به «تقویت و تحکیم اصول و ارزش ها»یی چون «همگرایی، انسجام، درهم تنیدگی و کلیّت و یکپارچگی و وحدت یا یگانگی» در «جامعه اسلامی یا سلام محور» نیز منجر می شود.
فضاهای مشاع و کیفیت زندگی: بررسی تأثیرات اجتماعی در محیط های اشتراکی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر روابط اجتماعی ساکنان بر کیفیت زندگی در محیط های مسکونی اشتراکی می پردازد. خانه، به عنوان مکانی برای آرامش و امنیت، نیازمند فراهم کردن نیازهای زیستی و اجتماعی افراد است. در این راستا، روابط اجتماعی در محله ها نقشی کلیدی در ارتقاء رضایت از زندگی ایفا می کند. فضاهای مشاع مانند حیاط ها و فضاهای سبز می توانند به تقویت این روابط کمک کنند و طراحی مناسب این فضاها، به ویژه در مجتمع های مسکونی بزرگ، می تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش تعاملات اجتماعی منجر شود. مطالعات نشان داده اند که فضاهای مشاع، در صورت طراحی و مدیریت صحیح، می توانند موجب تشویق ساکنان به برقراری تعاملات بیشتر شوند. این فضاها نه تنها برای فعالیت های فراغتی مفید هستند بلکه فرصت هایی برای برقراری روابط اجتماعی فراهم می آورند. همچنین، حفظ حریم خصوصی در کنار فراهم کردن فضاهای مناسب برای تعاملات اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یافته های پژوهش ها نشان می دهند که تعاملات اجتماعی تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی دارند. طراحی فضاهای عمومی باید به گونه ای باشد که احساس امنیت و راحتی را برای ساکنان فراهم کند تا آن ها بتوانند به راحتی با یکدیگر تعامل کنند. محیط های مسکونی اشتراکی که تسهیلات اجتماعی، فضای سبز و امکانات تفریحی مناسبی را ارائه می دهند، به طور مستقیم بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر می گذارند. درنهایت، این مقاله پیشنهاد هایی برای مدیران مجتمع های مسکونی ارائه می دهد تا با برگزاری برنامه های اجتماعی منظم و طراحی فضاهای عمومی مناسب، تعاملات اجتماعی را تقویت کرده و کیفیت زندگی ساکنان را ارتقاء دهند. به طورکلی، مقاله بر اهمیت طراحی محیط های مسکونی که پاسخگوی نیازهای اجتماعی ساکنان باشد، تأکید کرده و راهکارهایی برای بهبود کیفیت زندگی در این محیط ها ارائه می دهد.
مطالعه ی کمّی تغییرات هویت منظر اجتماعی- اکولوژیک با رویکرد تاب آوری فضایی و داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 53
حوزههای تخصصی:
اه داف: پیش رفتهای اخی ر در مباح ث بوم شناس ی منظ ر و داده ه ای ماه واره ای فرصت ی را ب رای تغیی ر رویکرده ا در برنامه ری زی پای دار ش هری فراه م آورده و پتانس یل بالای ی ب رای بهب ود ت اب آوری در تعام ات سیس تمهای اجتماع ی- اکولوژی ک ایج اد نم وده اس ت. در ای ن پژوه ش ب ا اس تفاده از مفه وم ت اب آوری فضای ی و س نجش مولفه ه ا و رواب ط کلی دی منظ ر اجتماعی-اکولوژیک ی در ط ول زم ان، آس تانه های مرتب ط ب ا هوی ت ب ه ص ورت کم ی اس تخراج گردی د ت ا راه کاری را ب رای پیون د اه داف ملم وس مدیریت ی و نظری ه ی ت اب آوری ارائ ه نمای د.
روشه ا: ب ا ارزیاب ی منظ ر اکول وژی ش هر ق م به وس یله ی متریک ه ای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده ه ای ماه واره ای، تغیی رات ت اب آوری منظ ر ای ن ش هر ط ی ی ک دوره س ی س اله مبتن ی ب ر نظری ه ی ت اب آوری فضای ی م ورد تحلی ل ق رار گرف ت.
یافته ه ا: ب ا تعری ف و اس تخراج آس تانه های هویت ی، تغیی رات هویت ی منظ ر ش هر در ارتب اط ب ا ت اب آوری در س الهای آت ی پیش بین ی ش د. س پس ب ا شناس ایی الگوه ای فضایی-هویت ی ش هر در دوره ه ای مختل ف و س نجش آنه ا ب ر اس اس ابع اد ت اب آوری، پیش نهاداتی قابل اندازه گی ری و س نجش ب رای سیاس تگذاران و برنامه ری زان در راس تای قرارگی ری منظ ر ش هر در تعادل ی جدی د، ت اب آور و پای دار ارائ ه گردی د. نتیجه گی ری: منظ ر ش هر ق م در س ال 2009 و 2019 از آس تانه ی اول و دوم هویت ی عب ور ک رده اس ت و ب ا ادام ه ی رون د کنون ی در 20 س ال آین ده عب ور از س ومین آس تانه (دگرگون ی کام ل هوی ت منظ ر) اتف اق خواه د افت اد و چنانچ ه رون د کاه ش مس احت س اختارهای س بز ادام ه یاب د، منظ ر ب ه مرحل ه ی جبران ناپذی ری از لح اظ ت اب آوری میرس د.
نسبت هوشمندی و مکان؛ از هوشمندسازی معماری تا "مکان هوشمند"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۴۶-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر را می توان در ابتدا شناخت بن مایه های هوش و مفاهیم مرتبط با "هوشمندی"بوده و در ادامه فهم نسبت "هوشمندی" با معماری و تبیین شاخصه های معماری هوشمند برشمرد؛ همچنین می توان به صورت ویژه ارائه ی راهبردهایی برای همگرایی سطوح شکل دهنده مفهوم مکان و معماری هوشمند در راستای حصول به "مکان هوشمند"دانست. ابزار و روش ها: پژوهش حاضر، ترکیبی از شیوه های تحلیلی و توصیفی بوده که با تکیه بر بنیان های شکل دهنده مفهوم "هوشمندی" و ویژگی های تأثیرگذار آن در معماری است، که پس از بررسی متون تخصصی، مفاهیم آن استخراج و رویکردهای مختلف بررسی شده و ترکیبی جامع در جهت دستیابی به "مکان هوشمند" تبیین می کنند. یافته ها: مفهوم "هوشمندی" ویژگی اساسی و از مهم ترین عوامل در شکل گیری کیفیت فضایی در عصر حاضر است. سه ویژگی اساسی این مفهوم را می توان "هوشمندی فرمی-کالبدی"، "هوشمندی عملکردی-رفتاری" و "هوشمندی معنایی-مفهومی" بیان کرد که در صورت بروز هر سه ویژگی "هوشمندی جامع" محقق شده و می توان در ترکیب با ویژگی های شکل دهنده مفهوم مکان به پدیده "مکان هوشمند" دست یافت. نتیجه گیری: مفهوم مکان با توجه به تعامل ویژگی ها و سطوح شکل دهنده آن که نشأت گرفته از پایگاه مفهومی و بنیادی ثابت در معماری از یک سو است و شناخت مفاهیم هوش و عوامل تأثیرگذار در شکل گیری هوشمندی به عنوان اندیشه ای متغیر در فرم و ساخت وندها، که ساختارهای هوشمند پویا هستند، از طریق ثبات بنیان معماری هوشمند به عنوان دستاورد از سوی دیگر، مورد واکاوی قرار گرفته و می توان مهمترین نتیجهی مفاهیم تبیین شده را دست یابی به "هوشمندی جامع فضایی" با عنوان "مکان هوشمند" دانست.
درون بودگی و حدوث آن در فضای داخلی شهری
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
10 - 32
حوزههای تخصصی:
درون و بیرون و ارتباط آنان با یکدیگر، از موضوعاتی هستند که همواره مورد علاقه صاحب نظران بوده اند. در نگاهی جامع، درون اغلب به عنوان فضای خصوصی و بیرون به عنوان فضای عمومی قلمداد شده است. حال آن که امروزه، این مفاهیم از تعاریف گذشته خود فاصله گرفته اند و دوگانگی و مرز میان آن ها به صورت بنیادین در حال تغییر و بازنگری است. جامعیت این مفاهیم باعث شده تا این تغییر و بازنگری به حوزه های فضای شهری و فضای داخلی نیز راه یابند. هدف این مقاله بازتعریف فضای شهری _به عنوان فضای عمومی_ از دیدگاه فضای داخلی _به عنوان فضای خصوصی_ و چگونگی تجلی کیفیت درون ذیل مفهوم «درون بودگی» در فضای شهری است. در این راستا، ابتدا درون بودگی و تعاریف آن از دیدگاه صاحب نظران این حوزه بیان گردید؛ و در ادامه مفاهیم «فضای داخلی عمومی» و «فضای داخلی شهری» ذیل مفاهیم درون و بیرون و حوزه های عمومی و خصوصی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتند. در ادامه به ارتباط فضای داخلی شهری با درون بودگی از دیدگاه صاحب نظران پرداخته شد؛ و در آخر با استفاده از مولفه های به دست آمده از بررسی منابع کتابخانه ای در رابطه با درون بودگی و عوامل موثر بر ادراک آن، نحوه حدوث آن به شیوه های مختلف در فضای شهری، در چند عکس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. لذا به صورت کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، به چگونگی تجلی درون بودگی در فضای بیرونی و شهری پرداخته شد و این نتیجه حاصل آمد که در تلاقی مفهوم درون بودگی و فضای شهری، دو بعد کالبدی و روانی نمودار می شود. از هم افزایی درون بودگی و ابعاد کالبدی، فضای داخلی شهری معنا می یابد؛ و از هم افزایی درون بودگی و ابعاد روانی، درون بودگی شهری معنا می یابد؛ که هر دو وسیله ای است در جهت التیام گمگشتگی انسان در جهان پیرامون از طریق بازتعریف خود و هویت خود، در دنیایی که انسان در آن غریب است.
تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی تَرک
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
34 - 52
حوزههای تخصصی:
مسجد سنگی ترک، واقع در شهر میانه به دلیل ویژگی های معماری داخلی آن از جمله قرارگیری مقبره درون مسجد، محراب های متعدد و نقش مایه ی نیلوفر که در تعداد زیاد و ابعاد و انحاء گوناگون درون محراب، مقبره و ستون ها کار شده است، فضای داخلی متفاوتی نسبت به دیگر مساجد ایرانی دارد. علاوه بر چیدمان فضایی و عناصر داخلی، آرایه های این مسجد نیز نقش شایان توجهی در شکل گیری ماهیت آن ایفا می کنند. به دیگر سخن در این مسجد آرایه ها عناصری مازاد بر اصل اثر نیستند و نه تنها مایه ی تکمیل بلکه مایه ی تشکیل آن شده اند چرا که در معماری ایرانی زیبنده بودن از همان ابتدا با ساختن همراه بوده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش تبیین ماهیت مسجد سنگی ترک با توجه به ویژگی های معماری داخلی آن است. به بیانی دیگر این پژوهش بر آن است تا از طریق تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی ترک و آرایه های آن، مفاهیم نهفته در این مسجد را آشکار سازد. به همین دلیل این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، نخست به بررسی تاریخی مسجد سنگی ترک پرداخته و به شکلی جامع آن را توصیف کرده است، سپس معماری داخلی این مسجد را از طریق بررسی چیدمان فضایی، عناصر داخلی و آرایه های آن با رویکردی نمادشناسانه تحلیل کرده است. و در نهایت به این نتیجه رهنمون شده است که این بنا یک مسجد-مدرسه-مقبره است، و هدف بانی یا بانیان از ساخت آن، ایجاد فضا-مکانی برای فرهمندی، فرازروی و تکامل بوده است، چنان که از فضای داخلی، آرایه ها و نقش مایه های آن چنین برمی آید که مقبره ی درون مسجد متعلق به قطب آنان بوده باشد و به نظر می رسد محراب های گوناگون آن مدرس چنان اساتیدی است که موجب فرازروی و تکامل شاگردان خود می شوند و خیر و برکت را برای همگان به ارمغان می آورند.
تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر شاخص های پایدار اجتماعی حمل و نقل شهری در شهر اصفهان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، حمل و نقل به عنوان یکی از مؤلفه های بسیار تاثیرگذار تمامی زوایای زندگی شهری را در برگرفته است، به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم توسعه نقش و جایگاه خاصی یافته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی -کتابخانه ای بهره گیری شده است. یافته های پژوهش نشان داد از میان 20 عامل اصلی تأثیرگذار بر پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری، شهر اصفهان، 12متغیر به عنوان کلیدی و تأثیرگذار شناخته شده اند. که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده توسعه پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری دارند و شامل عوامل حمایت از رفت وآمد زنان و کودکان، وجود آیین نامه های حمایتی از ایمنی اجتماعی و زیرساخت ها، قابلیت تأمین برای افراد معلول، حمایت از امنیت و ایمنی اقشار ناتوان و دسترسی برابر به منابع، حمایت از ارتقا و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، قابلیت تأمین برای اقشار کم درآمد، دسترسی اقشار جامعه به خدمات بیمه مالی و جانی، قابلیت حمایت از امنیت و ایمنی اجتماعی، حمایت از کاهش آلاینده ها، حمایت و تشویق بهره گیری از حمل ونقل عمومی، حمایت از اشتغال می باشند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به تأثیرگذاری بالای نقش عوامل حمایت از رفت وآمد زنان و کودکان، وجود آیین نامه های حمایتی از ایمنی اجتماعی و زیرساخت ها اتخاذ سیاست های منطقی در خصوص پایداری اجتماعی حمل و نقل شهری توسط مسئولین شهر اصفهان، می تواند جهات موفقیت و یا شکست شاخص های پایدار اجتماعی حمل و نقل شهری، شهر اصفهان را مشخص نماید. در خاتمه برای بهبود وضع موجود راهکارهای ارائه شده که نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری می باشد.
تفسیرتطبیقی تأثیر جنبش احیای مصر بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بناهای بسیاری در اروپا و آمریکا وجود دارند که بازتابی از معماری مصر باستان هستند؛ اهمیت پژوهش حاضر در پرداختن به خاستگاه «جنبش احیای مصر» و شکل گیری «احیای معماری مصری» به غرب بازمی گردد. جنبش احیای مصر، یک سبک هنری است که هنرمندان آن از اَشکال، نقوش و تصاویر آثار هنری مصر باستان استفاده کرده اند. این امر عموماً به آگاهی هنرمندان آمریکا و اروپا درباره آثار تاریخی مصر باستان که ناشی از فتح مصر توسط ناپلئون در سال 1798م است، نسبت داده می شود.هدف پژوهش: ریشه یابی و نحوه تأثیرگذاری هنر و معماری مصر باستان بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی است که از این رو به تبیین معماری و وجوه نمادین هنر مصر باستان و سپس تأثیر آن بر معماری آمریکا پرداخته است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی از شیوه تفسیری-تاریخی در آن استفاده شده است. جامعه آماری، تعدادی از بناهای آمریکا را شامل می شود و در مطالعات مقدماتی، تعدادی از بناهای باستانی مصر جهت ریشه یابی و تطبیق مفاهیم و عناصر هنر مصر بررسی شده است؛ بنابراین، پس از تبیین و تفسیر داده های اولیه مذکور که حوزه علّی شکل گیری جنبش احیای مصر را تشکیل می دهند، به تطبیق و تحلیل موردی نمونه های انتخابی پرداخته شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهند که به واسطه فتح مصر توسط ناپلئون، بسیاری از هنرمندان دهه های بعدی آمریکا به هنر و معماری مصر باستان متمایل شدند که همین امر، سبب شکل گیری جنبش احیای معماری مصری در برخی از کشورهای مذکور شده است. بدین ترتیب، بناهای معماری زیادی با الهام از هنر و معماری مصر باستان در جهت فرم و عناصر هم چون استفاده از مقصوره، دروازه دو بُرجی، رواق، هرم و موتیف های مصری مانند سرستون های پاپیروسی و کتیبه خورشید بالدار، طراحی و اجرا شدند که تاریخ شکل گیری بسیاری از آن ها در جهت جنبش مذکور به قرون اخیر بازمی گردد.
رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک برمبنای تحلیل عوامل و مسائل بازدارنده آن؛ مطالعه موردی: شهر دلبران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
95 - 107
حوزههای تخصصی:
جریان فعالیت گردشگری اثرات زیادی را در زمینه های مختلف به دنبال دارد و رونق و توسعه آن نیز وابسته به عوامل متنوعی است. ضعف امکانات شهری و خدمات زیرساختی، در شهرهای کوچک مناطق محروم، عاملی است که فاصله جریان فعالیت گردشگری را نسبت به حد ایده آل بیشتر می کند و محدودیت ها و مسائلی را در مسیر توسعه آن به وجود می آورد. این پژوهش که از نوع کاربردی و رویکرد روش شناسی آن آمیخته است، با هدف ارائه رهیافت های توسعه گردشگری در شهرهای کوچک، در پی تبیین و تحلیل زمینه های بازدارنده توسعه گردشگری در شهر دلبران می باشد. مسائل مترتب بر گردشگری شهر دلبران و حوزه تحت نفوذ آن احصاء و جمع آوری شده و بر اساس بار محتوایی آنها در سه بُعد ناکارآمدی نظام اقتصادی، ضعف زیرساخت های ارتباطی و خدماتی و ناتوانی و سستی ساختارهای اجتماعی-فرهنگی نام گذاری و دسته بندی شدند. ابعاد مذکور در ارتباط با ایستایی فعالیت گردشگری از طریق 23 شاخص مشاهده پذیر و در چارچوب مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) سنجش و بررسی شد. یافته ها نشان می دهند که رابطه عامل های ضعف زیرساخت ها و ناکارآمدی نظام اقتصادی با ایستایی فعالیت گردشگری معنی دار می باشد و 94 درصد از تغییرات کسادی و بی رونقی فعالیت گردشگری در مدل ساختاری پژوهش قابل تبیین و برآورد است. ناکارآمدی نظام اقتصادی و ضعف زیرساخت ها به ترتیب با ضریب اثر 0.401 و 0.394 بر ایستایی فعالیت گردشگری اثرگذار هستند. ضعف زیرساخت ها هرچند در رتبه دوم اثرگذاری قرار دارد ولی به دلیل اینکه اثر غیرمستقیم (0.311) هم دارد مهم ترین و اثرگذارترین متغیر موثر بر جریان فعالیت گردشگری است. درنهایت متناسب با نقشه روابط میان عوامل و مسائل بازدارنده فعالیت گردشگری، رهیافت های ارتقاء و توسعه زیرساخت های ارتباطی و خدماتی، بهبود زمینه های اقتصادی و توانمندسازی ساختارهای اجتماعی- فرهنگی ارائه شده است.
بکارگیری اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در راستای تحقق اصول شهر آینده (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل موثر بر تحقق شهر هوشمند آینده، پیاده سازی اصول مدیریت هوشمند شهری بوده که در مواقع بحرانی می تواند موجب بهبود عملکرد مدیریت سازمانی در شهر شده و زمینه دستیابی به موفقیت در مهار بحران های طبیعی را فراهم سازد. پاندمی کرونا به عنوان یکی از برجسته ترین عوامل بحران ساز طبیعی بر زندگی افراد در قرن حاضر بوده که موجب تاثیراتی شگرف بر نحوه عملکرد ساختار مدیریت شهری در جهان شده است. شهر کرج به عنوان مرکز استان البرز، در پاندمی کرونا به عنوان یکی از مهم ترین مراکز شیوع این بیماری تلقی می شد که ارزیابی وضعیت مدیریت شهری به هنگام مقابله با ایپدمی های بعدی، نیازمند بکارگیری مولفه های مدیریت شهری هوشمند می باشد."نوآوری هوشمند"،"کنترل انرژی هوشمند"،"حمل و نقل و ارتباطات هوشمند"،"پایداری هوشمند"،"حکمروایی هوشمند"، "مشارکت هوشمند" و "سیستم اطلاعاتی هوشمند" به عنوان مولفه های موثر بر پیاده سازی اصول مدیریت شهری هوشمند در مقابله با بیماری های پاندمیک در شهر کرج شناسایی شدند. که نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر این نکته بود که از دیدگاه کارشناسان و مدیران شهری متغیرهای«ارتقای سیستم حمل ونقل شهری در قالب طرح های آنلاین و اینترنتی»، «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» و «بهبود برنامه ریزی سفر یکپارچه در قالب پلتفرم های اینترنتی موبایل» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز و از دیدگاه متخصصین کادر درمان، متخصصان کادر درمان «بهره مندی به روز از نظرات افراد متخصص خارج از ساختار مدیریت شهری»، «برگزاری وبینارهای جمعی در راستای ارائه گزارش در سطح محلی توسط شهروندان به نهادهای مدیریت شهری» و «دسترسی به اطلاعات و داده های مورد نیاز شهروندان در قالب یک نمایشگر» به ترتیب بالاترین میانگین امتیاز را دارا بودند که بیانگر اهمیت و وزن این مولفه ها از نظر جامعه آماری هدف می باشد.
اثرات خنک کنندگی دریاچه های شهری بر ساختمان های اطراف، نمونه مطالعاتی: دریاچه چیتگر، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
33 - 44
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی چالش های زیست محیطی بزرگی از جمله انتشارات گازهای مضر را به همراه داشته است. این امر با افزایش دما و تراکم شهری به اوج خود رسیده است. یکی از مهم ترین چالش ها جزیره گرمایی شهری (UHI) است که در مناطق شهری پرجمعیت به طور برجسته تر ظاهر می شود. در میان اجزای تشکیل دهنده مورفولوژی شهری، پهنه های آبی مانند رودخانه ها و دریاچه ها تأثیر قابل توجهی بر خنک کنندگی شهری دارند. به دلیل ویژگی های خنک کنندگی، پهنه های آب مانند یک فضای باز شهری بیشتر از دیگر عناصر، بر جزایر گرمایی شهری از طریق فرآیندهای تبخیر و انتقال حرارت تأثیر می گذارند. تهران در سال های اخیر به دلیل افزایش جمعیت با مشکلات گرمایشی شدیدی مواجه بوده است. احداث دریاچه چیتگر در تهران فرصتی قابل توجه برای بررسی اثرات خنک کنندگی آب و بهینه سازی ساختارهای شهری فراهم کرده است. در این تحقیق با نرم افزار انوی مت 4.4.5 بر اساس مطالعات انجام شده، 16 مدل ترکیبی برای مقایسه سناریوهای شهری بر اساس فرم و هندسه شهری با عوامل اقلیمی و شاخص آسایش حرارتی PET (دمای معادل فیزیولوژیک) طراحی شد. از نتایج به دست آمده مشخص شد که با احداث دریاچه چیتگر دمای محیط کاهش و رطوبت افزایش یافته است. شاخص آسایش حرارتی PET نشان داد که پس از احداث دریاچه چیتگر، آسایش حرارتی از شرایط بهتری برخوردار است. نتایج به دست آمده از سناریوی فرم شهری بهینه نشان داد که هر چه نسبت ارتفاع به عرض دره های شهری بیشتر باشد، شاخص دما و آسایش حرارتی کاهش، اما رطوبت افزایش می یابد. همچنین محل قرارگیری ساختمان ها در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کمترین درجه حرارت و آسایش حرارتی PET را دارد اما از رطوبت بیشتری برخوردار است.
مقدمه ای بر رهیافت کارآفرینی در معماری امروز ایران (با تأکید بر مشکلات و چالش های معماری به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
67 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیان مسئله: بهره برداری از دانش به عنوان منبع استهلاک ناپذیر تولید ثروت موجب افزایش توجه به مفهوم کارآفرینی در علوم مختلف به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع برای هماهنگی با تغییرات و همچنین تجاری سازی دانش شده است. در این راستا معماری نیز برای بقا و اظهار وجود و هماهنگی با این مفهوم در ساختاری پویا و به روز و برای حل مشکلات، فائق آمدن بر چالش های پیش رو و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای جامعه بایستی گام بردارد و ذهنیت سنتی خود را با ذهنیت کارآفرینی هماهنگ کرده و از پتانسل های مهارتی آن بهره برداری کند. پرسش اصلی این پژوهش این است که مفهوم کارآفرینی معماری فرصت مبنا چیست؟ این مفهوم دارای چه ساختار، سازوکار، نتایج و آورده هایی است؟ و مدل کارآفرینی معماری امروز ایران بر مبنای فرصت های کارآفرینی از چه اجزائی تشکیل شده است؟ هدف پژوهش: در این پژوهش ضمن پرداختن به ضرورت توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری، مدل مفهومی کارآفرینی معماری فرصت مبنا ارائه شده و روند شکل گیری و جزئیات تحقق این مدل در بستر معماری امروز ایران بررسی شده است. روش پژوهش: این تحقیق کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته با ترکیب دو روش کیفی و کمی است. گردآوری داده ها از نوع اکتشافی و در دو گام است؛ اول، حوزه معماری که در آن برای یافتن ابعاد مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران از روش فراترکیب استفاده شده است و در گام دوم با هدف اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه های استخراج شده، تکنیک دلفی فازی به کار رفته است. جامعه آماری گام اول شامل 59 سند (مقاله علمی-پژوهشی) و گام دوم خبرگان حوزههمعماری (39 نفر) است که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. از طریق روش فراترکیب 11 بُعد کلان مشکلات، نقص ها و چالش های معماری امروز ایران به عنوان فرصت های کارآفرینی معماری در جامعه ایران شناسایی شد. همه ابعاد کلان مشکلات و مؤلفه های مربوط به آن، با درنظرگرفتن لزوم توجه به مفهوم نوپای کارآفرینی معماری با استفاده از روش دلفی فازی به تأیید و اعتبارسنجی خبرگان رسید و مدل اولیه از ساختار فرایند کارآفرینی معماری فرصت مبنا ترسیم شد.نتیجه گیری: مطابق مدل به دست آمده، برای تحقق کسب و کارهای نوپا در عرصه معماری می بایست فرصت های کارآفرینی معماری که بخش اعظمی از آن منتج از مشکلات، چالش ها و ضعف های معماری معاصر ایران است، بررسی شوند تا فرایند کارآفرینی معماری در تعامل معماری با دانش کارآفرینی و مهارت های آن شکل گیرد. به این ترتیب می توان از تمام مزایا و منافع کارآفرینی در معماری بهره برد و از آن برای رفع مشکلات و چالش های معماری، ایجاد اشتغال و رفاه، توسعه پایدار در ابعاد مختلف و خلق و حفظ ارزش های جامعه معماری ایران استفاده کرد.
کاربرد هندسه معناگرا و تزئینات حُسن محور در شبستان مساجد، نمونه های موردی؛ مساجد ارزشمند معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۳۴-۱۷
حوزههای تخصصی:
اهداف؛ هندسه و تزئینات، از مهم ترین ارکان معماری مسجد و مسجد نیز مهم ترین رکن در معماری مسلمین است. با توجه به ابعاد کالبدی و معنایی مسجد، هندسه و تزئینات نیز علاوه بر کارکرد نظام دهی هندسی و آراستن فضا، موجب تجلی اسماء و صفات الهی در مسجد می شوند. مسئله اساسی، کاربرد دوگانه هندسه و تزئینات در بهبود طراحی معماری شبستان مساجد می باشد. ضرورت و اهمیت پژوهش، از اینروست که در معماری مسجد، اهمیت معنا و حسن کمتر از کالبد آن نیست و نباید فقط به کالبد مادی مسجد بسنده نمود. بهبود طراحی معماری شبستان مسجد با بهره مندی مناسب از هندسه و تزئینات، مهم ترین هدف پژوهش می باشد. روش ها؛ مساجد ارزشمند معاصر که میراث ماندگار معاصر تلقی می شوند، به عنوان نمونه های موردی انتخاب و از روش های تحقیق همبستگی، دلفی و پژوهش موردی و از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه، پیمایش و نرم افزارهای تحلیل آماری به کار استفاده شده است. ابتدا توسط مصاحبه و پرسشنامه از نخبگان دانش، سپس توسط پرسشنامه از متخصصین و در سه مسجد ارزشمند معاصر از کاربران مسجد نظرسنجی و داده ها توسط نرم افزارهای آماری، آنالیز شده اند. یافته ها؛ کاربرد هدفمند هندسه و تزئینات، علاوه بر بهبود طراحی معماری، باعث تجلی معنا و حُسن در شبستان مسجد می شود. نتیجه گیری؛ کاربرد مناسب هندسه و تزئینات در مساجد با بیان صحیح و کاربرد مصالح و فناوری های نوین، به ارتقاء روحانیت و معنویت شبستان می انجامد و مساجد در یک کالبد مادی و مصالح ساختمانی سرد و بی روح خلاصه نمی شوند و عناصر کالبدی مسجد واجد رمز، راز و نماد گرایی می شود.
مبانی حفاظت از سکونتگاه های مرتبط با باغ های تاریخی در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
127 - 158
حوزههای تخصصی:
برخی سکونتگاه ها که در نزدیکی باغ های تاریخی شکل گرفته و توسعه یافته اند، دارای ارتباطی تاریخی با این باغ ها بوده اند؛ در واقع حیات اجتماعی، کالبدی، فرهنگی و اقتصادی این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی پیرامونشان پیوند خورده بود. در ناحیه بیرجند، حضور تعداد زیادی سکونتگاه روستایی در نزدیکی باغ های تاریخی این امکان را به وجود می آورد که رابطه میان این سکونتگاه ها با باغ های تاریخی مورد مطالعه قرار گیرند. ارتباط سکونتگاه ها با باغ های تاریخی از آن دسته موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ازآنجاکه این سکونتگاه های مستقر در ناحیه بیرجند به همراه باغ های تاریخی و سایر اجزا و عناصر برجای مانده تشکیل یک کل دارای انسجام و ارتباط را می داده اند؛ بنابراین، حفاظت از این سکونتگاه ها که بسیاری از آن ها در معرض خطر نابودی هستند، ضروری به نظر می رسد. این سکونتگاه ها به لحاظ تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی واجد ارزش هستند. با توجه به دشواری حفاظت از این سکونتگاه ها به دلیل مشکلات چندوجهی و در مواردی غیرقابل بازگشت، در این مقاله چهار سند بین المللی که تا حدودی می توانند برای این محدوده های زیستی قابل اتکا و ارجاع باشند، به عنوان مبنای اولیه حفاظت مد نظر قرار گرفتند. ازسوی دیگر، با استناد به منابع تاریخی، مشاهدات میدانی و تحلیل روایت های تاریخی ساکنان این سکونتگاه ها که دارای تجربه زیسته از دهه های چهل و پنجاه خورشیدی بودند، برخی مواردی که در امر حفاظت از این سکونتگاه ها ضروری به نظر می رسید، مورد پردازش قرار گرفتند. بنابراین، روش تحقیق در این مقاله، تلفیقی از تفسیر، مشاهده و تحلیل روایت است. نتایج حاکی از حضور دست کم سه نوع سکونتگاه در ناحیه بیرجند است که به رغم دارا بودن نقاط مشترک، آسیب های متفاوتی را از سر گذرانیده اند. به لحاظ نوع و شدت آسیب های وارده این سکونتگاه ها در چهار دسته قرار می گیرند. آسیب هایی که به کلاته ها وارد شده، به دلیل آنکه این سکونتگاه ها ماهیتاً حیاتشان را از باغ تاریخی وام گرفته و به شدت به حاکم/ارباب وابسته بوده اند، به حدی است که برای آن ها رویکرد حفاظت حیات بخش که تا حدود زیادی شامل انجام اقدامات مرمت و احیا می گردد، پیشنهاد شده است. ازسوی دیگر، در سکونتگاه های روستایی ای که پیش از شکل گیری باغ های تاریخی وجود داشتند و حیات اجتماعی و اقتصادی شان همچنان دارای تداوم است، اقدامات حفاظتی از نوع نگهداری و توانمندسازی پیشنهاد شده است.
عدالت و عمارت؛ نسبت معماری و عدالت نزد امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
159 - 178
حوزههای تخصصی:
پرسش از معماری عادلانه یا عدالت در معماری، پرسش از نحوه تخصیص و توزیع مواهب مرتبط با مکان و مکان گزینی است. در این مقاله معنای معماری عادلانه و نسبت این دو مفهوم نزد شخصیت تأثیرگذار در صدر اسلام، حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان و خلیفه چهارم مسلمین بررسی شده است. راهبرد مختار این پژوهش تفسیری تاریخی است و از رویکرد تاریخ مفهومی بهره برده است. برای این منظور ابتدا مفهوم عدالت نزد ایشان ازطریق مرور پژوهش های پیشین بررسی و منظومه مفاهیم آن پیدا شد. سپس چندوچون تصرفات مکانی امام علی(ع) در نظر و عمل ایشان، ازطریق مرور منابع تاریخی و روایی بررسی و اشکال مختلف آن شرح و بیان شد تا شکل پسندیده تصرفات مکانی و توزیع مواهب مکانی نزد ایشان آشکار شود. به این ترتیب منظومه ای از مفاهیم حاصل شد که انگاره معماری عادلانه نزد خلیفه چهارم را آشکار می کند. این مفاهیم عبارت است از: «نیّت» ساخت به مثابه امر بنیادین و معنا یا کارکرد باطنی اثر؛ صلاح و منفعت عمومی یا بالاترین منفعت برای بیشترین افراد؛ بازتوزیع مواهب مکانی آن چنان که به تقویت فرودستان و رفع تبعیض بینجامد؛ متضمن معنایی پسندیده باشد؛ جلب مهر و اعتماد مردم کند. این مفاهیم همچنین بر شناخت معنای عدالت نزد ایشان اثرگذار است.
واکاوی مؤلفه های ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی با بهره گیری از روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
88 - 113
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه مبتنی بر ریخت شناسی شهری با توجه به چالش های اجتماعی همچون مهاجرت و تغییر بافت انسانی شهرها و ایجاد سکونت گاه های حاشیه ای غیررسمی، ناامن و ناایمن، تأثیر بسزایی بر آسیب پذیری اجتماعی جوامع شهری دارد. این امر در کشور ما که امواج توسعه را با بازه زمانی قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه یافته، تجربه می کند، مسائل پیچیده تری را ایجاد می کند. از این رو، درونی سازی یا بومی سازی عاملیت توسعه براساس مشخصه های منحصربه فرد تمدنی- فرهنگی یکی از دغدغه ها و چالش های پیش روی برنامه ریزان شهری در سیاست گذاری های در ایران است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج و واکاوی آن دسته از عوامل ریخت شناسی شهری در مطالعات بومی است که بر آسیب پذیری اجتماعی مؤثر ارزیابی شده اند تا بتوان به تعریف روشنی از ابعاد، مؤلفه ها و عناصر هر یک از آن ها رسید.
روش ها: این پژوهش، بر اساس هدف، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد کمی، به روش فراتحلیل، به استخراج معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار ریخت شناسی شهری بر آسیب پذیری اجتماعی پرداخته شده است تا بتوان از این فرآیند، به خط مشی دقیق تر به برنامه ریزی شهری نائل شد.
یافته ها: تحلیل یافته ها می رساند که ریخت شناسی شهری متأثر از چهار گانه اقتصاد شهری، مدیریت حمل ونقل و آماد شهری، سیاست های کلان توسعه افقی و عمودی شهر و پارادایم شهرنشینی است و آسیب اجتماعی ناشی از ریخت شهری متأثر از مدیریت کاربری اراضی، هندسه معابر، نوع بافت از حیث فرسودگی، هندسه توده پر و خالی و ایجاد لامکان ها، شفافیت و خوانایی بافت شهری، سرزندگی، حضورپذیری و نورپردازی معابر در شب، میزان تحقق عدالت فضایی برای همه اقشار جامعه و ایمنی در فضای شهری به هنگام مخاطرات طبیعی مانند سیل و زلزله است.
نتیجه گیری: عمده ترین رویکردها به مطالعات ابعاد و مؤلفه های ریخت شناسی شهری عبارت از رویکردهای کالبدی- فیزیکی، بومی- اقلیمی، ادراک محیط و علوم رفتاری، تاریخی و جغرافیایی، اقتصادی- سیاسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و زمینه ای- فرهنگی است. ابعاد ریخت شناسی شهری در دو بعد بافت و توده و حرکت میان ساختمان ها یعنی معابر دسته بندی می شود. ذیل بعد بافت و توده می توان شاخصه هایی اعم از گونه های ساختمانی، بلوک ها و چیدمان توده ها و ذیل بعد حرکت میان ساختمان ها می توان شاخصه های هندسه و ساختار معابر و پراکنش دسترسی ها را بازشناسی کرد.
رویکردهای شکل گیری مدرسه و الگوهای سازماندهی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تأثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤالات است؛ سؤال اول: الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تأثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سؤال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.نتیجه گیری: پژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
ارزیابی کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری، نمونه موردی: محله آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
75 - 92
حوزههای تخصصی:
تاکنون در ایران طرح های توسعه زیادی با هدف ارتقای کیفیت های مکانی تهیه شده است اما معمولاً ارزیابی کیفیت های مکانی به صورت کارشناس محور بوده که منجر به افزایش فاصله انتظارات واقعی کاربران با حرفه مندان تهیه کننده و مجریان طرح شده است که این فاصله به طرق مختلف از جمله مهاجرت ساکنان و به تبع آن اعیان سازی بافت بروز پیدا می کند. محله آبکوه_ سعدآباد از محلات کهن مشهد با سابقه 400 ساله است که باوجود تهیه سه طرح از سال 1385 شمسی تاکنون نتوانسته کیفیت های مکانی خود را در شهر امروز بازیابد. مطالعه حاضر به ضرورت شناسایی کیفیت های مکان در بافت های ناکارآمد شهری و تفاوت الگوهای ارزیابی از بالا به پایین _کارشناس محور _ با رویکردهای از پایین به بالا در اینگونه بافت ها پرداخته است. از منظر روش شناسی، این پژوهش در راستای بررسی پیشینه نظری کیفیت مکان، از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار 2018MAXQDA بهره گرفته و در مرحله بعد به منظور فهم ماهیت کیفیت مکان در محله آبکوه و ارزیابی آن، از ترکیبی از رویکردهای پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیالیستی استفاده شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کیفیت مکان در بافت های ناکارآمد شهری در پنج بعد ادراکی _ معنایی، کالبدی، اجتماعی _ اقتصادی، عملکردی و محیطی قابل بررسی است؛ اما در محله آبکوه مشهد با توجه به شرایط حقوقی متمایز به ویژه در مسئله مالکیت زمین، بعد حقوقی _ مدیریتی جزو نخستین ابعاد اثرگذار بر ارتقای کیفیت مکان قرار می گیرد. علاوه بر این ترتیب اهمیت ابعاد و مؤلفه های نظیر هر یک در پدیده آبکوه با مدل عام حاصل از یافته های نظری متفاوت است. با مقایسه نتایج پدیدارشناسانه تحقیق با آخرین طرح مصوب این محله که با عنوان طرح «اعتلای کیفیت حیات شهری آبکوه» مشخص شده، طرح تهیه شده برای محله یادشده با رویکرد ارزیابی از بالا به پایین، نتوانسته به کیفیت های مورد هدف خود دست یابد. با توجه به چالش های متفاوت بافت های ناکارآمد شهری که در هر مورد متأثر و جدایی ناپذیر از بستر موجود است، تنها با اتکا به مطالعه نظری و اولویت های صاحبان نفوذ نمی توان به ارتقای کیفیت مکان دست یافت و استفاده از رویکردهای زمینه محور همچون پدیدارشناسی در ارزیابی کیفیت های مکان ضروری می نماید.
مدل یابی عوامل موثر بر افزایش کارایی مصرف آب با استفاده از سیستم ارزیابی پایداری لید در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
291 - 301
حوزههای تخصصی:
کمبود آب یکی از مشکلات اساسی جهان امروزی بوده و پیامدهای مختلفی در تامین آب مناسب برای موجودات زنده و بحران های زیست محیطی وابسته به آن دارد. به دلیل عدم استفاده درست از منابع آبی توسط انسان ها و با توجه به تغییرات شرایط آب وهوایی، اگر این میزان مصرف آب به مدت طولانی ادامه داشته باشد، می تواند منجر به نابودی کل زیستگاه ها شود. اگرچه فضاهای آموزشی سهم کمتری در سرانه ی شهری دارند اما توجه به رویکرد معماری پایدار در مدارس از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر بر شاخص بهره وری آب در سیستم ارزیابی پایداری لید (LEED)، مطالعه ی چگونگی و میزان تاثیر هر یک از مولفه ها و دستیابی به مدلی برای شاخص بهره وری آب در اقلیم نیمه خشک انجام شده است. مبانی نظری تحقیق حاضر با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش تحقیق انجام شده از طریق مطالعه موردی می باشد. در تحقیق انجام شده ۱۶۰ مدرسه در سطح جهان از اقلیم BSK (اقلیم نیمه خشک) با توجه به طبقه بندی اقلیمی کوپن و از کشورهای آمریکا، مکزیک، اسپانیا، ترکیه و چین و از چهار سطح گواهی لید (پلاتین، طلا، نقره و دارای گواهینامه) براساس ورژن لید ۲۰۰۹ انتخاب شدند، سپس اطلاعات آن ها جمع آوری و امتیازات دریافت شده در چک لیست لید آن ها، جهت تحلیل با روش تحلیل عاملی، وارد نرم افزار SPSS 22 شدند. یافته ها نشان می دهد که سه مولفه استفاده از فناوری های نوآورانه ی آب و فاضلاب، کاهش مصرف آب آشامیدنی در مدارس و افزایش بهره وری آبیاری در محوطه مدارس در شاخص بهره وری آب موثر می باشند. همچنین مولفه استفاده از فناوری های نوآورانه ی آب و فاضلاب شامل (تصفیه فاضلاب، استفاده از سیستم های فیلتراسیون، راهکارهای کاهش روان آب ها، مدیریت آب طوفان و استفاده از تجهیزات صرفه جویی در مصرف آب)، اثرگذارترین مولفه جهت افزایش بهره وری آب به ترتیب دارای ۷۱ و ۵۴ درصد تاثیر بر کاهش مصرف آب آشامیدنی در مدارس و آبیاری محوطه مدارس است.