فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۳۳ مورد.
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
تحولات شهری دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای تاریخی مدیریت شهری را دچار بحران کرده است؛ به نحوی که اقدامات خودسرانه در ارتباط با مناظر شهری تاریخی، خاطره شهری را به شدت مخدوش و هویت شهری تاریخی را برای نسل های آینده ناخوانا می نمایند. در بسیاری از فضاهای شهری تاریخی می توان اتفاقاتی غیر معمول و نامتعارف با فضای تاریخی را مشاهده نمود، مانند: عدم رعایت حریم ارتفاعی در مجاورت اماکن تاریخی که باعث مخدوش شدن منظر بنای تاریخی و بافت پیرامونی آن شده اند، دخل و تصرفات بیش از حد در فضای تاریخی که منجر به از بین رفتن خاطره شهری می شود. بر این اساس، سوالات اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که: چرا علی رغم دغدغه مندی نظریه پردازان بزرگ حفاظت شهرهای تاریخی چنین معضلاتی هم چنان تکرار شده و قابل مشاهده است؟ علت نادیده گرفتن اصول حفاظت شهری و ایجاد چالش هایی که گاهی تا حد به مخاطره انداختن میراث جهانی پیش می روند، کدام است؟ پژوهش به دنبال یافتن پاسخی بر این گونه پرسش ها در بستر شهر تاریخی اصفهان به عنوان یک مصداق شرقی است. روش پژوهش به صورت ترکیبی است، که شامل روش های تاریخی، توصیفی و عِلّی می شود و ابزار مطالعاتی شامل آرشیوی، کتابخانه ای و میدانی است. فرض تحقیق بر این اساس شکل گرفته است که، حفاظت و توسعه در کنار هم می توانند هویت تاریخی را برای انتقال به آیندگان پاس بدارند. بنابراین، با وجود دشواری بازیابی هویت آسیب دیده در فضاهای شهری مانند اصفهان، می توان با رعایت دستورالعمل هایی مانع از تخریب بیشتر میراث تاریخی در اثر توسعه ناهماهنگ با حفاظت، در اقدامات آتی شد. به نظر می رسد علت عدم موفقیت اصفهان در روند توسعه حفاظت محور، عدم توجه و اهتمام به حفظ کلیت منسجم و یکپارچه و عدم حفظ ارتباط بین اجزای منظر شهری اصفهان و صرفا تمرکز بر تک بناهای خاص و ثبت میراث شده است که ریشه در تفکیک حفاظت "بنای تاریخی" از حفاظت "شهر تاریخی" دارد. از طرف دیگر مطالعه در فضای شهرهای تاریخی تاثیرات "نئولیبرالیسم" در حفاظت را با عنوان "حفاظت نئولیبرالیسمی" نشان می دهد که با تکیه بر اقتصادی قدرتمند میراث تاریخی در شهرها را نیز، مانند دیگر مباحث جاری در حیات بشری در دست گرفته است.
تحلیل سیر تحول و توسعه پایدار منطبق با کاربری در مجموعه های تاریخی (نمونه موردی: مجموعه شاه نعمت الله ولی، ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
18 - 25
حوزههای تخصصی:
پیش از آنکه در جوامع بین المللی صحبتی از مبانی توسعه پایدار به میان آید، معماری ایران به صورت نهادینه ویژگی های آن را در خود داشته است، از فنون ساخت گرفته تا احترامی که به طبیعت در مکان یابی شهرها و همچنین توسعه در ساخت و ساز قائل بوده اند. هدف اصلی این مقاله، پی بردن به رویکرد توسعه پایدار نهفته در گسترش مجموعه های تاریخی ایران است. مجموعه تاریخی شاه نعمت الله ولی در باغ شهر ماهان نشانی از دوران شکوفایی عرفان تصوف در منطقه کرمان در قرن هشتم تا قرن سیزدهم (ه.ش) است. در این پژوهش به بررسی برخی ازمسائل از قلم افتاده در ارتباط با گسترش تدریجی بنا با مطرح کردن دو سوال که 1-گسترش مجموعه منطبق با کاربری در هر دوره شامل چه مراحلی است؟ 2- ویژگی های پایداری در توسعه این مجموعه چگونه نمود پیدا کرده است؟ پرداخته شده است. یافته ها که حاصل مطالعه منابع تاریخی، بررسی کتیبه ها و تزئینات و دیدگاه حاکمین با رویکرد توصیفی- تحلیلی هر دوره در مجموعه هستند، نشان می دهد که نخستین هسته آرامگاه شاه نعمت الله ولی، چندی پس از وفات وی به عنوان یک برج مقبره منفرد در جوار خانقاه آن درویش، عمارت شد. به دلایل گوناگون این بنا و شخص مدفون در آن طی اعصار مختلف موردتوجه شاهان و برخی کشورهای همسایه و حکام محلی و مردم قرار گرفت. از نتایج این امر توسعه و گسترش پایدار بنا با درنظر گرفتن باغ شهری بودن و احترام به مسائل زیست محیطی، اقتصاد و بافت اجتماعی، حفاظت و تعمیر پیوسته آن بنا است که باعث شده تا امروز بتوانیم شاهد مجموعه معماری بی نظیری باشیم. این پژوهش به بررسی گسترش بنا از دوران حیات شاه نعمت الله ولی (قرن 8 و9 هجری قمری) تا اواخر دوره قاجار پرداخته و همچنین تحولات انجام شده در بنا تا به امروز را دنبال می کند.
گونه شناسی کاشی های محوطه میراث جهانی تخت سلیمان
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
29 - 46
حوزههای تخصصی:
حفاظت از آثار تاریخی دو وجه دارد، وجهی که بعد مادی اثر را مدنظر قرار می دهد و وجهی که ارزش های معنوی، هنری، تاریخی و زیبایی شناسی آن ها را لحاظ می کند. بنابراین، معرفی، مستندسازی و ثبت آثار مختلف تاریخی به عنوان بخشی از فرایند حفاظت و مرمت، علاوه بر اینکه با نقش ترویجی که در فراهم کردن درک و شناخت از ارزش های هنر و فرهنگ برعهده دارد و موجب حفاظت و کمک به احیاء آن ها نیز می شود. در این پژوهش تلاش شده است که با معرفی مجموعه کاشی های پایگاه میراث جهانی تخت سلیمان به عنوان یکی از مجموعه های ارزشمند هنر ایرانی که از قدمت و تنوع بالایی برخوردار است، این نیاز حفاظتی را پوشش داده شود. برای دنبال کردن این هدف از روش توصیفی و تحلیلی، و بررسی و گردآوری مستندات میدانی و مطالعات کتابخانه ای بهره گرفته شد. در نتیجه این مطالعه بیش از 5400 کاشی شامل انواع کاشی های نفیس زرین فام در اشکال و نقوش متنوع، کاشی لاجوردی، فیروزه ای، طلا چسبان با نقوش برجسته، کاشی های هندسی، نمونه های کاشی های تک رنگ و برخی آجر کاشی ها شناسایی شد.
ارزیابی میزان بهره مندی از وجوه تعاملی مخاطب در فرایند خوانش آثار معماری در سیستم آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۱۰۰-۸۳
حوزههای تخصصی:
چنانچه دانشجویان معماری در فرایند خوانش و ادراک مصادیق معماری بیش از هر چیز، بر شکل و فرم اثر تکیه کنند، آنگاه پیامدهایی چون غفلت از ارزشهای تاریخی- هویتی، معنا و مفهوم آثار را در پی خواهد داشت. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﭘﺮﺳﺶ ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ تـوجه دانشجویان به هرکدام از وجوه ارتباطی اثر- مخاطب در فرایند نقد و مواجهه با اثر به چه میزان است؟ پژوهش پیش رو با هدف سنجش میزان توجه و بهرهگیری از وجوه ارتباطی از مطالعات میدانی و کتابخانهای به دو شیوهی کیفی و کمی بهره جسته است، بدین شرح که ابتدا جایگاه و اهمیت مواجهه و نقد در درک و دریافت دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت، در ادامه نیز وجوه ارتباطی اثر –مخاطب به روش تطبیقی و شیوهی تحلیل محتوا از تطابق دو رویکرد پدیدارنگر و تفسیرنگر استنباط گردید و به منظور ارزیابی میزان به کارگیری این وجوه در رابطه با نمونهی موردی مسجد شیخ لطف الله در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، از ادوات آماری چون پرسشنامه و نرمافزار spss، استفاده شد. مطابق با نتایج حاصل از آزمون و فاصله اطمینان محاسبه شده میتوان گفت که وجه بیداری خاطرات و وجه نمایشی اثر دارای میانگین بالاتر از حد متوسط بودهاند و در این بین وجه نمایشی اثر میانگین بالاتری نسبت به سایر وجوه داشته و به این معنی است که وجه نمایشی اثر تأثیر بیشتری داشته است و چنانچه تدابیر لازم در خصوص توجه به آن در فرایند نقد آثار معماری و همچنین فرایند طراحی صورت نپذیرد، نقش تهدیدآمیز آموزشی و تربیتی آن بر فرایند نقد دانشجویان معماری بهوضوح آشکارتر میگردد. همچنین وجه ارزششناختی و وجه اصالتگرای تاریخی، میانگین کمتر از حد متوسط داشتهاند و با توجه به مقادیر میانگین و فواصل اطمینان مربوط به هرکدام میتوان گفت وجه ارزششناختی میانگین کمتری نسبت به سایر وجوه داشته و به منزله تأثیر کمتر وجه ارزششناختی نسبت به سایر وجوه بر فهم دستاوردهای اثر میباشد و دلایل آن از سوی اساتید دانشگاه، غفلت از معنا و محتوای اثر در کنار گرایش به سبکها و شیوههای خاص در معماری گزارششده است.
پنجره ای از گچ و شیشه: میراث فنی ساخت مشبک های شیشه دار گچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت فنی نوعی از پنجره های مشبک شیشه دار انجام شده که در بررسی های پیشین در مورد آن ها صحبتی نشده است و در واقع فرضیه های بیان شده قبلی برای روشن کردن شیوه ساخت این نمونه ها کارآمد نیست. بنابر شواهد فنی به دست آمده در متن حاضر، این پنجره ها مشبک دولایه گچی نام گذاری شده اند. پنجره های مشبک گچی شیشه دار حداقل از قرن چهارم هجری به این سو در ایران ساخته می شده اند. اما تمرکز پژوهش حاضر بر ساخت پنجره های شیشه دار با دو سطح گچی است و با مشاهده و بررسی آزمایشگاهی دو پنجره آسیب دیده تاریخی منسوب به عصر صفوی، روند ساخت این آثار تشریح شده است. این دو پنجره که بزرگترین شان ابعاد حدود 3/1 در 1 متر داشت، احتمالاً از خانه ای تخریب شده در اصفهان جدا شده و به اداره میراث فرهنگی اصفهان انتقال یافته بودند. در پژوهش حاضر از روش های آزمایشگاهی تست های شیمی تر، FTIR، تصاویر FE- SEM و آنالیز XRF بر روی نمونه ها استفاده شده است. بنابر نتایج این بررسی، در مشبک های دو لایه بزرگ از قابی چوبی برای استحکام دهی در حین ساخت استفاده می شده و کار بر روی یک تکیه گاه صلب روغن خورده انجام می شده است. دو لایه گچ کم آب و پرآب بر روی هم به کار می رفته و پس از حصول گیرش اولیه در سطح گچ خطوط اصلی انداخته می شدند و گچ اول برداشته می شد تا در فضای میان بازوهای ضخیم گچی، به لایه دومی برسند. نقوش ظریف تر سپس با سوراخ کاری در گچ دوم اجرا می شدند و مرحله نهایی اتصال شیشه های رنگی با ملاط گچ مخلوط با چسب به پشت سوراخ ها، پس از برداشت تکیه گاه بوده است. بنابر نتایج آزمایش ها در پایان اجرا احتمالاً لایه روغنی برای کم کردن حساسیت بدنه گچی نسبت به رطوبت بر روی کل پنجره زده می شد.
تحلیل زبان الگوی خانه های قاجار تبریز بر اساس نظریه کریستوفر الکساندر (بررسی نمونه های موردی: خانه های امیر نظام گروسی، ختایی و علی مسیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
35 - 54
حوزههای تخصصی:
الکساندر با بیان سیستم محدود، زبان الگو را در قواعدی مشخص تحدید می کند که این قواعد می تواند عامل فرهنگ، سنت، تاریخ و غیره، در امر کمیت و ابعاد پیمون و تناسبات طلایی باشد. زبان الگوی کریستوفر الکساندر در تفهیم و به روز رسانی معماری سنتی و انتقال معنا و کارکرد به معماری مدرن نقش اساسی دارد چنان چه ایشان با بیان الگوها و نقش آنها در ساختاربندی و افزودن آنها به بنا باعث افزایش میزان حیات وکیفیت ساختمان می داند. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده است تا به تحلیل زبان الگوی خانه های قاجار تبریز و تطبیق آن بر اساس نظریه کریستوفر الکساندر سه خانه قاجاری تبریز پرداخته شود. در این میان، خانه های قاجاری تبریز به جهت دارابودن مولفه های معماری منحصر به فرد و تنوع الگوهای فضایی آن ها از یک سو و غنای تزیینات وابسته بدان از سوی دیگر، اهمیتی افزون تر را دارا می باشند. این پژوهش بر مبنای روش کلی و توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل گروه متخصصین به تعداد 30 نفر می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها باروش گرندد تئوری و تصمیم گیری چند متغیره آنتروپی با کمک نرم افزار MAXQDA و Spss انجام شد. یافته های تحقیق با روش گرندد تئوری نشان داد که زبان الگوی خانه قاجاری از نظر زیبایی شناسی؛ کارکردی و حس مکان با نظریه الکساندر انطباق داشته است. همچنین، همبستگی مؤلفه های سه گانه با زبان الگوی خانه های قاجاری برابر 966/0 است. نتایج نشان داد از نظر بعد زیبایی شناسی برای خانه امیرنظام گروسی، خطایی و علی مسیو، به ترتیب 96/0، 92/0 و 81/0، در بعد کارکردی، خانه نظام امتیاز 95/0 و خانه های ختایی و علی مسیو هم به ترتیب امتیازهای 87/0 و 84/0 بدست آوردند. از بعد حس مکآن هم خانه امیرنظام امتیاز 99/0 و خانه های علی میسو و ختایی امتیاز 93/0 و 91/0 را کسب کردند. نتایج نشان داد که هر سه نمونه مورد بررسی اغلب امتیازات در حد بالا را کسب کردند. در واقع، ساختار تحقیق بر این ایده استوار که کیفیت بی زمان الگوی خانه های قاجار با نظریه زبان الگوی الکساندر تطابق دارد.
گزارشی از کتیبه های فارسی مرمت در مسجد جمعه شهر دربند، قفقاز روسیه1
حوزههای تخصصی:
قفقاز به منطقه ی میان دریای مازندران و دریای سیاه اطلاق می شود و توسط رشته کوه قفقاز به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می گردد. قفقاز شمالی بخشی از کشور روسیه را دربر می گیرد و شامل هفت جمهوری خودگردان و دو ناحیه می باشد که از شرق عبارتند از جمهوری های -۱ داغستان ۲ چچن اینگوش ۴ اوستیای شمالی -۵ کابار دینو - بالکاریا ۶- قره چای چرکسیا آدیغیا و همچنین دو ناحیه کراسنودار و استاوروپل قفقاز جنوبی نیز شامل ۳ کشور جمهوری آذربایجان ارمنستان و گرجستان است متن ذیل رهیافت یک سفر پژوهشی به شهر دربند در جمهوری داغستان است که به منظور شناسایی و تهیه شناسنامه از کتیبه های فارسی و برخی از بناهای کتیبه دار این شهر صورت پذیرفته است. شهر کوچک و ساحلی دربند که طبق معاهده گلستان از ایران جدا گردید دارای ۱۵۰ اثر ثبتی است و حدود ۱۰۰ کتیبه فارسی فارسی پهلوی و دری از دوره های ساسانی صفوی و قاجاری دارد مسجد جمعه دربند بعد از نارین قلعه و حصار ۴۰ کیلومتری شهر مهمترین اثر میراثی در شهر دربند است که همواره مورد توجه حکومت های منطقه ای بوده است لذا دارای کتیبه های ارزشمندی از حکومت های مغول ترک عرب و ایرانی است. قدمت ۱۳۳۰ ساله برای مسجد و همچنین نوع معماری آن معیارهایی بوده برای ثبت این اثر ارزشمند در ذیل پرونده جهانی دربند در یونسکو.
شناخت اصول معماری چندحسی در فضای آموزشی مدارس صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۸۲-۶۷
حوزههای تخصصی:
ویژگی های فضای آموزشی برکیفیت آموزش موثر است اما متاسفانه فضاهای موجود، غالبا مطلوب نیستند و به تحقق اهداف آموزشی کمک نمی کنند. از طرفی طراحی فضای آموزشی به گونه ای که حواس گوناگون افراد درفضا فعال شود، تاثیرمثبتی درتحقق اهداف آموزشی دارد و طراحی بر مبنای نظریه معماری چند حسی، موجب فعال شدن حواس گوناگون می شود. یکی از مهمترین نظریه پردازان در حوزه معماری چند حسی، یوهانی پالاسما است که معماری مدرن را فاقد خصوصیات معماری چند حسی می داند بنابراین بعنوان نمونه موردی، مدارس پیش از دوران مدرن، انتخاب شده و از این میان مدارس صفوی اصفهان برگزیده شده اند چرا که در دوره صفوی تعداد بسیاری مدرسه در اصفهان احداث گردید تا جایی که به اصفهان دارالعلم شرق گفته می شد و این مطلب نشان از تعدد و اهمیت مدارس صفوی اصفهان دارد. سر چشمه تفکر معماری چند حسی از موضوع پدیدارشناسی نشات می گیرد و کتابهای زیادی با این موضوع نوشته شده و پژوهش هایی نیز درباره معماری چند حسی مهد کودک، موزه، فضای تجاری، فضای مسکونی و... انجام گرفته اما در زمینه شناخت اصول معماری چندحسی مدارس صفوی اصفهان پژوهشی صورت نگرفته و بنابراین در پژوهش پیش رو، به شکل کمی - کیفی و با هدف کاربردی و رویکرد آمیخته ای کمی – کیفی با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت کاری نو در حوزه فضاهای آموزشی انجام شده است. هدف این پژوهش، شناسایی اصول معماری چندحسی مدارس صفوی اصفهان است و پرسش اصلی این است که : کدام اصول معماری چند حسی را در فضای آموزشی مدارس صفوی اصفهان می توان یافت؟ در این پژوهش ابتدا با انجام مطالعات اسنادی وکتابخانه ای، در شاخه پدیدارشناسی شناخت اصول نظریه معماری چند حسی انجام و 23 اصل حاصل و سپس، 17 مدرسه صفوی انتخاب شد که به دلیل مشکلات موجود از 12 مدرسه بازدید و عکسبرداری صورت گرفت و این اصول بصورت میدانی شناسایی شدند.
آسیب شناسی نقش و جایگاه خیابان در طرح های توسعه شهری در ایران، نمونه موردمطالعه، بالاخیابان و پایین خیابان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
14 - 21
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی مشهد در دو دوره، نخست صفوی و سپس در دوره معاصر با ظهور خیابان های جدید روبه رو شده است. صفویه برای اولین بار با احداث یک خیایان (چارباغ) دروازه های شهر را به هم متصل و ساختاری جدید برای شهر ایجاد کرد، به طوری که نقش ترددی در آن فرعی بود. این محور را می توان مهمترین کانون اجتماعی شهر مشهد تا قبل از مداخلات مدرنیستی دوره پهلوی در مشهد دانست. در دوره بعد تا امروز با ظهور طرح های توسعه شهری همچون طرح جامع، خیابان ها با ظهور ماشین تعریض و مورد توجه قرارگرفتند که در خوانش متعارف به عنوان اندام های حمل ونقل شناخته می شوند. در سال های اخیر وزارت راه و شهرسازی با هدف احیا معانی و نقش های از دست رفته خیابان، اقدام به انتشار آیین نامه طراحی معابر شهری کرد. این پژوهش به منظور بررسی میزان اثرگذاری این آیین نامه بر احیای نقش خیابان در طرح های توسعه دو سؤال را مطرح کرد: 1. رویکرد طرح های توسعه شهری در تعریف نقش خیابان های شهری چیست؟ 2. آیین نامه طراحی خیابان های شهری به چه میزان در بازتعریف نقش خیابان مؤثر بوده است؟ چرا؟ بدین منظور این پژوهش نقش خیابان (بالاخیابان و پایین خیابان) در شهر تاریخی مشهد را در دو دوره زمانی قبل و بعد از طرح جامع بررسی کرده و سپس بر مبنای مقایسه آن ها به بررسی جایگاه خیابان در هر دوره پرداخته است. نتیجه پژوهش رویکرد جزءنگرانه طرح جامع به شهر را علت تقلیل نقش خیابان به معابر صرف دسترسی می داند. اساس اً رویک رد مدرنیس تی ط رح جام ع، خیاب ان را صرفاً اتصال دهن ده زون ه ای کارک ردی ش هر مدرن می شناسد. تغییر این وضعیت نیازمند بازنگری کلی در پارادایم حاکم بر طرح های توسعه شهری و تغییر آن به سمت رویکردی است که به شهر به مثابه یک کل واحد بشناسد. در غیر این صورت آیین نامه های مشابه منجر به تغییرات معناداری در نقش و جایگاه خیابان های شهری نخواهند شد.
طراحی و ترسیم خودکار پلان های معماری با ترکیب الگوریتم های تکاملی، یادگیری ماشین و مبتنی بر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون ایجاد ادراک در نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین چالش های معماری دیجیتال است. چرا که نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین ادوات معماران و یا طراحان به شمار رفته و به صورت گسترده در زمینه طراحی پروژه ها، به کار گرفته می شوند. در طراحی به کمک نرم افزارهای دیجیتالی، رسیدن به طرح و چیدمان بهینه یکی از مراحل مهم و تأثیرگذار به شمار می رود. اما نرم افزارهای رایانه ای هیچ شهود ذاتی در مورد فرایند طراحی ندارند و این علت اصلی عدم واگذاری فرایندهای طراحی به رایانه ها است. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین روشی محاسباتی مبتنی بر نمونه داده های کمی و کیفی برای ایجاد شهود نسبی در ماشین ها از طریق ترکیب الگوریتم های تکاملی و یادگیری ماشین است. روش پژوهش کمی و کیفی در بستر الگوریتم های ژنتیک (Genetics)، یادگیری ماشین (k-means clustering) و همچنین یادگیری مبتنی بر نمونه (instance based) است. نتایج این پژوهش نشان می دهد برخلاف روش های مبتنی بر ترکیب الگوریتم های ژنتیک و برنامه نویسی ژنتیک می توان با ترکیب سه الگوریتم ژنتیک، یادگیری ماشین و مبتنی علاوه بر ایجاد شهود نسبی در ماشین ها، دقت و سرعت تولید نقشه ها را افزایش داد. همچنین ویژگی دیگر روش پیشنهادی، نرخ یادگیری نزدیک به نود درصد در شناسایی و ارائه طرح ها است. البته تولید پلان توسط رایانه ها در گام های اولیه خود است و هنوز فرایند طولانی لازم دارد تا این گام توسط رایانه ها به طور کامل برداشته شود.
ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 31
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی به عنوان نماد هویت و فرهنگ یک جامعه نیاز به حفاظت و نگهداری دارد. یکی از مهم ترین خطرهایی که میراث فرهنگی را تهدید می کند، حریق است. حریق به طرق مختلف منجر به بروز آسیب به میراث فرهنگی می شود. بدین لحاظ محافظت میراث فرهنگی در برابر حریق، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ارزیابی ریسک حریق یکی از مراحل مهم در تدوین برنامه مدیریت ریسک حریق است که در میراث فرهنگی و موزه ها به دلیل حائز ارزش بودن آن ها به شیوه ای متفاوت از سایر بناها محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده است دو مدل ارزیابی ریسک حریق در میراث فرهنگی و موزه ها معرفی شود. مدل CPRAM یک مدل کمّی است که با استفاده از چهار معیار، خطر حریق را اندازه گیری می کند. در این مدل عواملی مثل نوع کاربری و دسترسی آتش نشانان به بنا در اندازه خطرِ ارزیابی شده، تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر، مدل ABC یک مدل کیفی است که خطر حریق را با استفاده از سه عامل دوره بازگشت، میزان آسیب وارد شده و نسبت ارزش هر اثر نسبت به ارزش کل مجموعه رتبه بندی می کند. این مقاله با تمرکز بر اهمیت محفاظت از میراث فرهنگی و موزه ها در برابر حریق، به ضرورت برنامه ها و مدلسازی های جامع در این زمینه اشاره می کند.
مطالعات کانی شناسی روی سنگ های مادر فشنگیِ دوره نوسنگی در محوطه چیاسبزِ شرقی در سیمره لرستان
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
83 - 88
حوزههای تخصصی:
محوطه باستانی چیاسبز در حاشیه رودخانه سیمره و در بخش مرکزی رشته کوه زاگرس واقع شده است. این محوطه از معدود مجموعه های عصر نوسنگی بی سفال اواخر هزاره هشتم پیش از میلاد در زاگرس است که طی کاوش های نجات بخشی سد سیمره مورد بررسی قرار گرفت. طی حفاری باستان شناسی این محوطه، تعداد زیادی سنگ مادر فشنگی متعلق به دوره نوسنگی به دست آمد که بخشی از آن ها با روش پراش پرتو ایکس مطالعه شدند. بر اساس این مطالعات اغلب سنگ های به کارگرفته شده دارای ترکیب کانی شناسی مشابه و همگنی هستند. برای تأمین ماده خام مورد نیاز در تولید این سنگ مادرها نیز از منابع محلی استفاده شده است. در این مورد به نظر می رسد قلوه های سیلیسیِ سازندِ امیران که در بستر رودخانه و آبراهه های منطقه نیز یافت می شوند، منبع اصلی ماده خام مورد نیاز بوده اند.
مطالعه فنی و ساختارشناسی سفال خاکستری عصر آهن؛ مطالعه موردی سفال های کاوش محوطه زواره ور در دشت ورامین
حوزههای تخصصی:
عصر آهن در ایران ۱۴۵۰ ۵۵۰ ق.م) و فراتر از آن معرف دوره ای است که در مراحل تکاملی شاهد تحولات مهم اجتماعی فرهنگی اقتصادی و تکنولوژیکی بوده است. زوار مور محوطه استقراری از دوره آهن در دشت ورامین در منطقه مرکزی ایران است که در دهه های گذشته کاوش های متعددی در این منطقه توسط باستان شناسان مختلف انجام شده است. در کاوش سال ۱۳۹۷ انجام شده در منطقه زواره ور تعدادی سفال خاکستری مربوط به تدفین بدست آمده است. با توجه به پراکندگی گورستان های عصر آهنی و مطالعات فنی محدودی که در خصوص این آثار انجام شده است. آگاهی ما از نحوه تولید این آثار همچون بافت عناصر تشکیل دهنده و فرایند تولید از اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فناوری سفالگری این دوره خاص برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی با استفاده از تکنیک های مکمل می تواند راه گشای دستیابی به فرایند تولید این آثار باشد. در این پژوهش تلاش شد تا با اطلاعاتی که از مطالعه ۹ نمونه سفال عصر آهنی این منطقه با استفاده از روش های آنالیز طیف سنجی جرمی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و مطالعه کانی نگاری مقطع نازک (Petrography) شناخت دقیق تری برای انجام مطالعات تطبیقی و منشاء تولید محلی این آثار فراهم کرد. نتایج نشان داد که فازهای اصلی سفال های مورد مطالعه با رنگ خمیره خاکستری بر اساس کانی نگاری کوارتز Quartz سیلیس SiO2 ، کلسیت Calcite هستند. نتایج ICP-MS نیز تا حدود زیادی توانست بخشی از مشاهدات حاصل از تحلیل سنگ نگاری را تأیید کند. البته بخش بزرگی از خوشه بندی شیمیایی سرامیک ناشی از ناهمگونی در ترکیبات عنصری از تفاوت در منابع رسی مورد استفاده ناشی نمی شود همچنین خاک های مورد مطالعه از نظر عناصر کم مقدار شباهت زیادی با نمونه سفال ها دارد و می توان گفت که محلی بودن آنها را تأیید می کند.
بازیابی ویژگی های معماری پل خواجو و منظر و محیط پیرامون براساس اسناد تصویری و توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 47
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهایی که می تواند سیر تحول کالبدی بناهای تاریخی را آشکار سازد، بهره گیری از اسنادی است که این تغییرات را نمایش می دهد. پل خواجو بر روی زاینده رود تنها پلی است که افزون بر پل جنبه های استفاده دیگری نیز داشته است. به همین دلیل کالبد این پل با دیگر پل ها اندکی تفاوت دارد. در اینجا این سؤال مطرح می شود که فرم ساختمانی پل خواجو در زمان های مختلف چگونه بوده است؟ این مقاله با اتکا به اسناد توصیفی و تصویری سعی بر آن دارد تا کالبد پل خواجوی اصفهان را در دوره های زمانی متفاوت بازسازی کند. جهت انجام این پژوهش با بررسی اسناد توصیفی و اسناد تصویری که از بازه های زمانی گوناگونی باقی مانده، کالبد پل بازسازی می شود. فرایند انجام این پژوهش به صورت مدل سازی تصاویر باقی مانده و تحلیل های متناظر با آن جهت شناخت پل و محیط وابسته به آن است. این پژوهش با به کارگیری روش مطالعات مقایسه ای و براساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا کالبد اولیه پل خواجو و تغییرات فرمی آن را در طول زمان آشکار سازد. تحلیل ها آشکار کرد که ساختار پل و بناهای پیرامون وابسته به آن در دوره های گوناگون تغییراتی داشته است از جمله ساخت نیم طبقه ای بر روی پل و تخریب دیوار کشی سرتاسری پل در دوره قاجار و تخریب ساختمانی صفوی. با نام باغ برج در جبهه شمال شرقی و ساخت کاخی در زمان پهلوی تنها بخش کوچکی ازتغییرات بسیار پل بوده است.
نگاهی به عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی گنجینه میراث فرهنگی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
آثار تاریخی به عنوان یکی از شاخص های شناسایی میراث فرهنگی ملل، همواره از جایگاه ویژه ای در مطالعات تاریخی- فرهنگی برخوردار بوده است. مقاله پیش رو با هدف ارائه گزارشی از عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی گنجینه میراث فرهنگی شهر یزد تهیه شده است. این گنجینه یکی از غنی ترین مجموعه ها از نظر تنوع آثار تاریخی است که در سال های گذشته حفاظت و مرمت اشیاء موجود در دستور کار قرار گرفت و عملیات مرمت و حفاظت بر روی این آثار ارزشمند انجام شد. در این پژوهش تلاش بر آن شد تا فرآیند حفاظت و مرمت این مجموعه غنی که طی 7 سال و در مقاطع مختلف انجام شده است، اشیاء فلزی با ویژگی خاص انتخاب و جزییات روند کار حفاظت در این مقاله ارائه شود. آثار منتخب شامل اشیاء نقره ای، آهنی و مفرغی است. شرایط نگهداری نادرست در گذشته باعث ایجاد لایه ای از رسوبات محیطی و محصولات خوردگی در سطح اشیاء شده بود؛ به گونه ای که فرسودگی و ناخوانا شدن طرح و نقش اشیاء را به دنبال داشت؛ بنابراین در روند عملیات مرمت و حفاظت با رعایت مبانی نظری مرمت سعی بر آن شد که تا حد امکان پاکسازی به صورت مکانیکی و در صورت نیاز به صورت شیمیایی انجام شود. مواد مصرفی در درصدهای کم استفاده شدند و موادی انتخاب شدند که تا حد ممکن به محیط زیست آسیب نرسانند. مهم ترین مرحله بعد از عملیات مرمت، حفاظت و نگهداری اشیاء در شرایط مطلوب و بازبینی های دوره ای است که در صورت مشاهده هر آسیبی فورا اقدام به مرمت آن شود. مقاله پیش رو بیان گر انجام مراحل عملیات مرمت و حفاظت اشیاء فلزی با جنسیت های مختلف و حفاظت آن ها به منظور نگهداری آنها در شرایط استاندارد برای نمایش در موزه است.
تبیین مولفه های معماری مدارس سالم، منطبق بر نظریه سالوتوژنیک در بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرگرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۱۲۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
استرس، افسردگی و افزایش رفتارهای پرخاشگرانه از جمله مشکلات شایع در بین دانش آموزان دختر است. هدف پژوهش یافتن مولفه های معماری مدارس سالم در طراحی سالوتوژنیک و بررسی ارتباط شاخص های درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان در مطالعات جهانی است. روش پژوهش آمیخته و از جهت نتایج کاربردی است. نمونه پژوهش، 180 نفر از دانش آموزان دختر در دسترس و داوطلب دبیرستانی شهر گرگان(سال تحصیلی، 98-97) بودند. مدل مفهومی با روش پژوهش ترکیبی از مدل تحلیلی با استفاده از روش مدلسازی معادله ساختاری و مدل حاصل از کدگذاری روابط بین متغیری و بررسی محتوایی ارتباط متغیرها در پایگاه اطلاعات علمی گوگل اسکولار از سال 2017 تا 2022 میلادی با استفاده از روش کدگذاری در اسناد علمی، براساس ارتباط عوامل با بیش ترین تکرار در نرم افزار MAXQDA(2018) ترسیم شد. براساس مدلسازی معادله ساختاری به ترتیب فضاهای اجتماعی، فضاهای مابین، توده ساختمان مدرسه، جهت یابی و آسایش بر درک دانش آموزان از محیط روانی اثر گذار است. ادراک دانش آموزان از محیط روانی توسط زیر شاخص های حس تعلق به مدرسه، شفافیت قوانین در مدرسه، گزارش مشکلات و تقاضا کمک، پذیرش تفاوت ها و گوناگونی، روابط همسالان و پشتیبانی معلمان تعیین شد. در ارتباط درک دانش آموزان از محیط روانی و کیفیت روان، تعداد 45 مقاله علمی دارای استناد و 225 کد ارتباطی استخراج شد، بهبود حس تعلق به مدرسه با کاهش علایم افسردگی، شفافیت قوانین در مدرسه و گزارش مشکلات در مدرسه و تقاضای کمک با اولویت اول با کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط دارد، بهبود روابط همسالان با کاهش استرس و اضطراب در بین دانش آموزان، پذیرش تفاوت و گوناگونی فرهنگی و مذهبی با بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای پرخطر، ارتباط با معلمان و پشتیبانی معلمان از دانش آموزان با کاهش علایم افسردگی ارتباط دارد. بیست و نه مولفه معماری براساس بار عاملی استخراج شد، نسبت بحرانی بیش از 1.96 (96/1CR>) و در سطح معناداری است (P-value<0.05). مولفه ها، منطبق بر ابعاد سه گانه نظریه سالوتوژنیک شامل قابلیت شناسایی، کنترل پذیری و معناداری است و در جهت طراحی پشتیبان روانشناسانه در مدارس سالم می تواند سبب بهبود کیفیت روان دانش آموزان دختر دبیرستانی شود.
عوامل شکل دهنده به معماری نمای حیاط خانه های تاریخی قاجاریه (مورد پژوهی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
۵۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
معماری نمای خانههای تاریخی درونگرای فلات مرکزی ایران بیشتر در حیاط میانی جلوهگر شده است. به نظر میرسد در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای تاریخی قاجاریه، عوامل موثر گوناگونی وجود دارد که ضروریست به گونهای همه جانبه شناسایی و از جهت تاثیر بالا تا اندک، ردهبندی شوند.
پژوهش به دنبال این است که چه عاملها و زیرعاملهایی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی خانههای تاریخی دوره قاجار در آب و هوای گرم و خشک فلات مرکزی ایران (با مطالعه موردی شهر قزوین) تاثیرگذارند؟ ردهبندی این عاملها و زیرعاملها در شکلگیری معماری نمای حیاط بر حسب میزان تاثیر چیست؟
این پژوهش بنیادی در پاسخ به پرسش کلان به صورت پیمایش نظریههای پایه و بازدید میدانی از خانههای تاریخی قاجاریه شهر قزوین و گفتگوی محلی و گفتگو با نخبگان صورت گرفته است. در پاسخ به پرسش جزیی برای ردهبندی میزان تاثیر هر یک از عوامل و زیرعاملها از روش دلفی و بر پایه دیدگاه کارشناسان و متخصصان آشنا با معماری خانه قاجاریه و نما بهره گرفته شده است. در ادامه یک الگوی نظری پیشنهاد شد و در مورد پژوهی ده خانه تاریخی قاجاری قزوین این الگو مورد بازخوانی و آزمون قرار گرفت.
در شکلگیری معماری نمای حیاط خانههای قاجاریه ایران، هشت عامل اصلی و سی و سه زیرعامل شناسایی شد. هشت عامل اصلی به ترتیب تاثیرگذاری شامل: اقتصادی، اقلیمی، فناوری ساخت، فرهنگی-اجتماعی، زیباییشناسانه، فضایی، سیاسی و شهرسازی میشود. هر یک از این عوامل به نسبتی در شکلگیری معماری نمای حیاط میانی موثر بودهاند. با توجه به دیدگاه متخصصین و نظریههای پایه و آزمون الگوی نظری ارائه شده، موثرترین، «عامل اقتصادی» و کم تاثیرترین، «عامل شهرسازی» است. در ردهبندی سی و سه زیرعامل موثر، موثرترین زیرعامل «تابش» و کم تاثیرترین زیرعامل، «معماری شهری» تشخیص داده شد.
تبیین مفهوم تخیل همدلانه در اندیشه های پراگماتیستی رورتی به مثابه راهی برای برون رفت از اغتشاش در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
79 - 91
حوزههای تخصصی:
اغتشاش و آشفتگی در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر، مسئله ای است که در ادبیات معماری و شهرسازی بسیار به آن اشاره می شود. مدیران و طراحان شهری معتقدند که عوامل طراحی و فردگرایی معماران معاصر یکی از عوامل مؤثر در به وجود آوردن وضعیت فوق است. بدین منظور راه حل ها و قوانینی در صورت معماری و از لحاظ فرمی و بصری در جهت کنترل و مداخله برای بهبود اوضاع کنونی وضع شده که به نظر می رسد در عمل، کارایی و مقبولیت لازم را نداشته است. این پژوهش جهت فهم عمیق تر موضوع و بازخوانی و تبیین دوباره این مسئله، در جستجوی یک چارچوب نظری است که با پذیرش واقعیت گریزناپذیر فردگرایی در دوران معاصر، به دنبال تقویت هم بودی و همبستگی انسانی باشد. چارچوبی که بتواند با تکیه بر اهمیت نقش نما به عنوان چهره ای که مالک و طراح بنا برای خود متصورند، شیوه تفکر معماران در تعریف خود و تأثیر آن در مرحله تفسیر مسئله نما و قاب بندی آن را تغییر دهد و به عنوان نقطه عزیمت در فرایند طراحی مفید واقع شود. این پژوهش با تکیه بر معرفت شناسی پراگماتیستی و نظریات و روش پیشنهادی ریچارد رورتی، به دنبال راهکاری نظری مختص زمان اکنون است. تحقیق حاضر در مجموع به روش کیفی و مشاهده اوضاع کنونی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. در پایان همدلی با دیگری به مثابه راهی جهت توسعه مفهوم خود (طراح-مالک)، مااندیشی و ایجاد همبستگی در چهره بناهای مسکونی پیشنهاد می شود. اندیشه ای که مبتنی بر طراحی های مشارکتی و کاربر- محور در معماری است و با گسترش دایره خود در طراحی نماهای مسکونی، هم بودی به جای هم ستیزی با دیگران در فضاهای همسایگی را تشویق می کند.
گزارش یک تجربه: مرمت کاسه سفالی منقوش تپه سیلوه متعلق به عصر مفرغ قدیم (۲۵۰۰- ۳۰۰۰ ق.م) با استفاده از پاپیه ماشه
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
63 - 70
حوزههای تخصصی:
بازسازی آثار تاریخی- فرهنگی آسیب دیده در تسهیل ارتباط با مخاطب و در مواردی حفاظت از آن ها حائز اهمیت است. روش های بازسازی آثار سفالین بسته به ویژگی های تخریبی، قطعات مفقودی و نیازهای بستر فرهنگی- اجتماعی متفاوت بوده و در دوره های مختلف با استفاده از مواد و روش های مختلفی انجام شده است. بالطبع با پیشرفت علوم در حوزه حفاظت و مرمت، این روش ها و مواد نیز به روز خواهند شد. این مقاله ضمن معرفی برخی روش های بازسازی آثار سفالی، به بررسی بازسازی انواع ظریف از این آثار با روش پاپیه ماشه می پردازد. بازسازی اشیاء ظریف با توجه به موضوع استحکام و تعادل ایستایی به سبب وزن بخش افزوده، امری چالش برانگیز است؛ زیرا وزن بسیاری از مواد پرکننده در بازسازی بخش های مفقود می تواند در تعادل و ایستایی اثر مشکل ایجاد کند. ازاین رو به منظور ارزیابی روش پاپیه ماشه در بازسازی مصنوعات ظریف و سبک سفالی، یک ظرف سفالی ظریف و سبک حاصل از کاوش های باستان شناسی تپه سیلوه واقع در استان آذربایجان غربی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. هدف اصلی این مقاله اجرا و ارائه روش جدیدی برای بازسازی آثار ظریف سفالی با استفاده از پاپیه ماشه است که با توجه به سبکی و استحکام، اصلاح راحت و حفظ تعادل و ایستایی آثار می تواند روشی قابل تأمل باشد.
ناکارآمدی سنجش رضایتمندی سکونتی در مسکن مهر، محصول افتراق مؤلفه های سکونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
32 - 35
حوزههای تخصصی:
توسعه مجموعه های مسکونی متراکم در جهان از دهه ۶۰ میلادی به این سو، به اهمیت یافتن مفهوم «کیفیت سکونت» و به دنبال آن ابداع سنجه های رضایتمندی سکونتی و روش های گوناگون سنجش آن منجر شده است. این رویکرد به پیدایش پژوهش های مختلف در علوم مرتبط با فضا و مکان انجامید. تمایل به ارزیابی کیفیت سکونت در برنامه «مسکن مهر» به عنوان بزرگترین پروژه ساخت مسکن در تاریخ ایران، از این قاعده مستثنی نیست. بااین حال ارزیابی مطالعات مختلف نشان می دهد پژوهش های سنجش کیفیت که در قالب روش های متعارف پیمایش محیطی و براساس تعریف سنجه های ازپیش تعیین شده به انجام رسیده، نتوانسته است تأثیر مثبتی در بهبود شرایط محیط های مسکونی موصوف برجای گذارد. این نوشتار درصدد بررسی دلایل ناکارآمدی این پژوهش ها و عدم تحقق نتایج موردانتظار از آنهاست؛ فرایند نقد مطالعات انجام شده به این باور هدایت شده که دلیل اصلی عدم توفیق، روش شناسی پژوهش هاست. از یک سو جدایی گزینی مؤلفه های پیمایش شده و عدم توجه به وجه یکه و یگانه سکونت در قالب کل نگر و از سوی دیگر محدودشدنِ مطالعات، به نگره و زاویه دید پژوهشگر به یک وجه خاص که برآمده از بافتار حوزه نظری پژوهش ها است، دو دلیل اصلی بی اثرشدن این مطالعات نتیجه شده است.