ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
۶۴۱.

نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو هفت پیکر گنبد سبز نظامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۴
هدف این پژوهش بررسی تحلیل کهن الگوها در داستان گنبدسبز هفت پیکر حکیم نظامی گنجه ای است. بررسی متون ادبی براساس نقد روان شناسانه یکی از رایج ترین انواع نقدهاست که براساس آن منتقد، روح هنرمند را می کاود و به لایه های پنهان روح و ذهن او پی می برد و از این طریق هنر او را بهتر می شناسد. هفت پیکر چهارمین منظومه نظامی است که موضوع آن زندگی بهرام گور و ازدواج او با هفت دختر از هفت کشور است. در این منظومه بیشتر از روایات و افسانه های شاهان گذشته استفاده کرده و به بازآفرینی آن ها دست زده است. هفت پیکر نظامی اثری است که به دلیل نوع داستانی و جنبه عرفانی موارد بسیاری از کهن الگوها را در خود جای داده است و در کاربرد کهن الگوها، نمادها و اشارات عرفانی، یکی از بی مانندترین متون در زمینه نقد کهن الگویی است. ساختار روایت داستان گنبد سبز متشکل از عناصر طرحی است که در اغلب داستان های کهن ایرانی دیده می شود. نظامی در شرح فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز، از مجموعه کهن الگوهای روانشناسی تحلیلی ازجمله آنیما، پیردانا، سایه، بیابان، آب و رنگ سبز بهره گرفته است. ظهور قهرمان، تقابل عقل و شرع، تسلط موقت و ابتدایی خرد، سفر و ریاضت، راهنمای شرع، تعادل و آرامش نهایی، رسیدن به وحدت روانی و فردیت در سایه کهن الگوی عشق براساس نظریه یونگ با طرح کلی فرایند فردیت روانی منطبق و قابل تحلیل است. اهداف پژوهش: بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی. بررسی فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی. سؤالات پژوهش: بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی چگونه است؟ فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی چگونه است؟  
۶۴۲.

تحقق «معماری اسلامی» از دیدگاه نظریه «علم دینی» (در جستجوی مبانی نظری برای «مکتب معماری اسلامی» به عنوان یکی از مؤلفه های «تمدن سازی نوین اسلامی-ایرانی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دینی معماری اسلامی حکمت اسلامی تمدن نوین اسلامی - ایرانی آموزش معماری پژوهش معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۰
بیان مسئله: «علم دینی» یا «علم اسلامی» دارای ریشه ای کهن بوده و تاریخ آن با شکل گیری اسلام مطابق است اما شکل امروزی آن تحت عنوان نظریه علم دینی پس از ظهور انقلاب صنعتی و علوم مدرن و شهود نتایج منفی آن، در جوامع اسلامی بیان شد. این نظریه پس از انقلاب اسلامی در ایران با هدف اسلامی کردن علوم و در پی آن اسلامی کردن دانشگاه ها و تولید علم در راستای تحقق « تمدن نوین اسلامی- ایرانی» از سوی نظام حکمرانی به عنوان مطالبه ای از سوی اندیشمندان مطرح شد و به طور جدی بررسی شد، چنان که اکنون به قوام قابل قبولی رسیده است. ازاین رو، لازم است کاربرد این نظریه در علوم مختلف بررسی شود. ازسویی، بحث معماری اسلامی و تحقق آن در معماری معاصر و آینده ایران از چالش های مهم کشور در حوزه معماری است. ازاین جهت، بررسی ارتباط این دو موضوع با این سؤال که «شاخص های معماری اسلامی از منظر نظریه علم دینی چیست؟» به عنوان پرسش اصلی و «معماری اسلامی چه هست و چه نیست؟» به عنوان پرسش فرعی مورد نظر قرار گرفت. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین شاخصه ها، چهارچوب و اصولی برای «تحقق معماری اسلامی» با بهره گیری از مبانی «نظریه علم دینی» است.روش پژوهش: در راستای تحقق هدف پژوهش، ابتدا ملاک های علم دینی و سپس ابعاد معماری از منظر حکمت اسلامی با روش کتابخانه ای استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل شده است. سپس با داده های به دست آمده از آن و با روش استدلال منطقی، چهارچوبی مفهومی برای تحقق معماری اسلامی از دیدگاه نظریه علم دینی تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحقق معماری اسلامی از دیدگاه نظریه علم دینی مستلزم اسلامی بودن پنج معیار «موضوع، مبنا، منبع، روش و کاربرد» در چهار حوزه «علوم طبیعی و پایه، علوم انسانی و اجتماعی، علوم کاربردی و مهندسی، و هنر» در معماری است. از مجموع ترکیب پنج معیار علم دینی در چهار حوزه معماری به عنوان یک علم بین رشته ای، بیست شاخص برای «معماری اسلامی» به دست آمد. این بیست معیار به هم پیوسته بوده اند و یک مفهوم منسجم، یکپارچه و واحد را به صورت یک منظومه معرفتی تحت عنوان «معماری اسلامی» سامان می دهند. بدیهی است که شناخت و معرفت معماران و نیت عمل به آموزه های اسلامی، شرط لازم برای شکل گیری آثار شایسته است. شرط کافی، دارابودن مهارت تبدیل نظر به عمل و اثر است. آثار معماری حاصل این فرایند، به طور نسبی «اسلامی» هستند. 
۶۴۳.

واکاوی جایگاه آلبرشت دورر در رنسانس: هنر کلاسیک، تصویرسازی و چاپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلبرشت دورر اومانیسم رنسانس اروپای شمالی هنر کلاسیک چاپ تصویرسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۱
 دوره رنسانس با جنبش اومانیسم، بازیابی ویژگی های هنر کلاسیک، پیشرفت در حوزه چاپ و تسهیل دسترسی به اطلاعات و آموزش، پیشرفت های فراوانی را در حوزه های هنری، علمی، فلسفه و ادبیات به همراه داشت. این دوره به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شناخته می شود که بر روی تمدن غرب تأثیر بسزایی داشته است. در این دوره دو نظام بصری نقاشی و تکنولوژی چاپ نقشی اساسی در پیشبرد تفکرات رنسانس داشتند. نظام نقاشی با استفاده از نظریه های جدید در باب تناسبات، پرسپکتیو و زیبایی شناسی و تکنولوژی چاپ با تسهیل توزیع متون ادبی، فلسفی و آثار هنری، امکانات جدیدی را در جهت انتقال آگاهی فراهم کردند و باعث گسترش پژوهش علمی و تجربی شدند. در این بین آلبرشت دورر با ترکیب هنر رنسانس ایتالیا و رنسانس شمالی و با تکنیک هایی که در دوران جوانی فرا گرفت، موفق به ایجاد دستاوردهای جدیدی در حیطه هنر و چاپ شد. پاسخ به این پرسش که نقش آلبرشت دورر در شکل گیری موقعیت اجتماعی جدید هنر و هنرمند در دوره رنسانس چگونه بوده است هدف اصلی این مطالعه است که به شیوه ه توصیفی-تحلیلی و با اتخاذ رویکرد تاریخی به آن می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمند با به کارگیری آموزه های اومانیستی رنسانس، نوآوری ها و تکنیک های جدیدی را در حوزه تصویری ایجاد می کند. جایگاه تصویرگر رنسانس از پیشه وری ساده پیشی گرفته و ارزش کار هنری، تصویرسازی و چاپ، بیش از پیش توسط هنرمند مشخص می شود. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد دورر نقش مهمی در شناخت ظرفیت های اقتصادی تکنولوژی چاپ برای هنرمند عصر رنسانس و ناشران داشته است. تکثیر آثار هنری و ادبی در قالب کتب تصویری پنجره ای تازه را به روی انسان عصر رنسانس می گشاید، و دورر، با درک این فضا، مسیر تازه ای را برای استقلال اقتصادی هنرمند هموار می کند. از دیگر نتایج این مطالعه تأکید هنرمند بر دفاع از حق نشر آثار است. تلاش های دورر را می توان نقطه آغازی برای تصویب قانون حق نشر در نظر گرفت که به موجب آن ارزش مادی و معنوی، خلاقیت و تلاش هنرمند حفظ می شود.   
۶۴۴.

جایگاه مگامال ها ی تهران در نظامِ مصرف، بازکاوی در مفهوم وانموده و وانمودِ بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مگامال بودریار جامعه مصرفی وانموده ابرواقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۹
نظام مصرف از طریق ایجاد و به کار گرفتن نظمی از وانموده ها، ابرواقعیت مصرف را در جامعه مصرفی شکل می دهد. مگامال ها از مهمترین ابزارهای تحقق این هدف در نظام مصرف هستند. مسئله پژوهش حاضر، تحلیل جایگاه مگامال های تهران، بر اساس مفهوم وانموده و وانمود در اندیشه های بودریار و بررسی کارکرد آن ها در رابطه با مصرف کنندگان تهرانی است. هدف از این پژوهش، یافتن سازوکار تأثیر مگامال ها، بر افزایش میل مصرف، نزد شهروندان تهرانی است. این پژوهش از نوع تحلیل کمی- کیفی است. داده ها با ارائه پرسشنامه به جامعه آماری این پژوهش که به صورت نمونه گیری تصادفی از بین مردم تهران انتخاب شده اند، جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که مگامال ها در قالب دو حوزه فضایی و کارکردی، با به کار گرفتن ویژگی های گوناگون متناظر با مفاهیم وانموده بودریار، واقعیت نیاز انسان را دگرگون کرده و با تغییر نگرش مخاطبین و تحریک میل مصرف، آنان را در راستای اهداف نظام مصرف هدایت می کنند.
۶۴۵.

بررسی تطبیقی ساختار و گونه شناسی تندیس های عَلم دوران صفوی، قاجار و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی تندیس های عَلم هنرهای سنتی صفوی قاجار معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۹
به جز مفاهیم بنیادین و نمادین عَلم، موضوع سیر تکامل ساختار آن از تعداد تیغه ها و تندیس ها تا هنرهای سنتی بکار رفته، از موضوعات کم تر پرداخته شده است. آفرینش نوع خاصی از آثار دست ساز با پشتوانه اعتقادی که بیشتر آن را تندیس ها تشکیل می دهند، در محدوده یک کشور استثنایی است. هدف، تعیین سیر تکامل عَلم در ایران، بررسی نوع و شکل تندیس ها و مفاهیم نمادین آن ها در دوران صفوی، قاجار و معاصر است. پرسش هایی که پژوهش حاضر تلاش دارد به آن ها پاسخ دهد عبارت اند از: 1. ساختار عَلم، نوع تندیس ها و مفاهیم نمادین آن ها در دوران صفوی، قاجار و معاصر شامل چه مواردی است؟ 2. مبنای گونه شناسی تندیس ها در ادوار یادشده بر چه اساسی استوار است و چه جزئیاتی را شامل می شود؟ روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که با بررسی بیش از 200 عَلم و تندیس مرتبط با آن به سرانجام رسید. از این تعداد، 30، 60 و 110 نمونه به ترتیب به دوران صفوی، قاجار و معاصر تعلق دارد. نتایج اثبات کرد ساختار عَلم در دوره صفویه تک تیغه و بدنه بادامی شکل است و تنها تندیس آن سر اژدهاست که ریشه در فرهنگ های شرقی دارد. در عهد قاجار، عَلم سه و پنج تیغه و تندیس طاووس، کبوتر، مرغ رُخ و شیر به آن افزوده شد که پرندگان، اغلب دُم افراشته دارند. در عصر معاصر، به ویژه در چهار دهه اخیر ساختار عَلم عریض تر شده و در ساختار آن از تندیس حیوانات چهارپا چرنده نیز استفاده می شود. گونه شناسی تندیس ها نیز بر مبنای هنرهای سنتی و فنون بکار رفته در ساخت آن ها و نیز کالبد ظاهری، اجزاء تشکیل دهنده پیکره و تزئینات استوار است.
۶۴۶.

احیای فضای خاموش مبتنی بر برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد شهرسازی تاکتیکی (مطالعه موردی: میدان سبحانی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاموش شهرسازی مشارکتی کنشگری شهری شهرسازی تاکتیکی سازمان های مردم نهاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
 در شهر فضاهایی وجود دارد که به رغم اجازه حضور شهروندان در آن ها، هیچ گاه مورد استفاده قرار نمی گیرند؛ وجود این فضاها می تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ضعف در برنامه ریزی باشد. به مرور با نادیده گرفتن این فضاها، مسائل اجتماعی نیز در آن ها به وجود می آید تا به نقطه ضعفی برای شهر تبدیل شوند. درحالی که بسیاری از این فضاها، پتانسیل های بالقوه ای دارند که در صورت احیاء می توانند به ارتقاء کیفیت فضایی منجر شوند. گزارش حاضر که از جنس پژوهش های میدانی است، به بیان تجربه سمن هم ساخت در احیای فضای خاموش مجاور میدان سبحانی شهر شیراز می پردازد، تا به عنوان یک تجربه پیشگام به این سؤال پاسخ داده شود که کنشگران و سازمان های مردم نهاد چگونه می توانند با مشارکت بهره وران، در احیای فضاهای خاموش مؤثر باشند و در این مسیر با چه چالش هایی مواجه هستند؟ و احیای یک فضای خاموش چه تأثیراتی بر سایر فضاهای مشابه در محدوده خواهد گذاشت؟ روش پژوهش حاضر، تحقیق میدانی با روش مشاهده اعضای نمونه است که در این شیوه، کنشگران با برگزاری رویدادهایی به جلب مشارکت و اعمال حساسیت ساکنان و افزایش حس تعلق آن ها پرداختند تا مشاهده شود که آیا تغییرات معنادار کالبدی در این مکان نسبت به سایر فضاهای خاموش مجتمع مسکونی مبعث رخ می دهد یا خیر و این تغییرات چه تأثیری بر سایر فضاها خواهند گذاشت. نتایج این پژوهش نشان می دهند اگرچه روش های شهرسازی تاکتیکی موفقیت آمیز بوده اند، اما به دلیل عدم اعتماد به مدیریت شهری و در نتیجه تعمیم آن به مداخلات سایر کنشگران شهری و هم چنین عدم تعلق خاطر ساکنان این محدوده به دلیل اسکان استیجاری و غیر پایدار، بهره وران در مقابل هزینه کرد حداقلی منفعل عمل کردند و سرمایه اجتماعی کافی برای تغییر توسط بهره وران ایجاد نشد. اما به دلیل اثربخشی بر هیئت مدیره مجتمع مسکونی و شهرداری، با تغییرات کالبدی و ایجاد کاربری هایی در فضاهای خاموش مشابه اقداماتی در جهت احیای این فضاها برداشته شده است.
۶۴۷.

نسبت سواد بصری و شکاف دیجیتال در میدان اجتماعی بر اساس نظریه پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد بصری شکاف دیجیتال عادت واره سرمایه دیجیتال میدان اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
سواد بصری VL یا سواد بصری دیجیتال DVL، به واسطه تصویری شدن فناوری های نوین در عصر دیجیتال، به جزء جدایی ناپذیری از مجموعه مهارت های ضروری برای کاربران تبدیل شده و محدوده کاربران از متخصصان تا عموم مردم از نسل های گذشته و کودکانی که با این فناوری ها رشد می یابند نیز گسترده شده است. این تغییرات به واسطه مجموعه مهارت هایی که به آن سرمایه دیجیتال گفته می شود در میدان های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به وقوع پیوسته است. در تمامی میدان ها سرمایه دیجیتال به سان پلی برای کسب سایر سرمایه ها عمل می کند. بر اساس تلقی بوردیو از عادت واره و میدان، تغییر در یکی از آنها ضرورتا به تغییر دیگری می انجامد. بنابراین برای سازگاری، عادت واره عاملان در میدان که کاربران فناوری های دیجیتال محسوب می شوند باید هم راستا و مرتبط با تغییرات میدان باشد. از این رو این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه نظریه میدان پیر بوردیو، به تبیین رابطه بین مهارت سوادبصری به عنوان عادت واره ای برای سازگاری عاملان در میدان و شکاف دیجیتال در سه سطح، به عنوان مانعی برای کسب سرمایه دیجیتالی می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به شیوه استقرایی انجام شده است. در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که بنابر دیالکتیکی که بین عادت واره و سرمایه در میدان وجود دارد، سوادبصری در حکم عادت واره در کسب سرمایه دیجیتالی و بازتولید سایر سرمایه ها به عاملان در میدان کمک خواهد کرد. این امر عاملی در جهت کاهش شکاف دیجیتالی در بستر اجتماعی خواهد بود. از طرفی چون مهارت سواد بصری بیشتر از طریق تکرار در تجربه دیدن به دست می آید با افزایش شکاف دیجیتالی در سطح یک و دو بین عاملان، احتمال بروز نابرابری های اجتماعی و عدم دسترسی به سرمایه ها نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
۶۴۸.

شناسایی و ارزیابی عوامل کالبدی مؤثر بر قابلیت حضورپذیری فضای باز مجتمع های مسکونی برای کودکان 3 تا 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توده فضای باز حضورپذیری کودکان مجتمع مسکونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
ضرورت تأمین مسکن انبوه، منجر به تمرکز بر توده ساختمانی و عدم توجه به قابلیت های فضای باز مجتمع مسکونی برای پاسخگویی به نیاز ساکنان شده است که کودکان به دلیل اهمیت بازی و تعامل با یکدیگر، بیشترین آسیب را از فضای باز طراحی نشده می بینند. لذا عدم شناخت قابلیت حضورپذیری فضا که موجب ایجاد محوطه های بدون برنامه شده، لزوم بازنگری در طراحی فضای باز مجتمع های مسکونی را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل کالبدی به چه میزان بر قابلیت حضورپذیری فضای باز مجتمع های مسکونی برای کودکان 3 تا 6 ساله مؤثرند و باهدف ارائه مدلی از ارتباط مؤلفه ها در پی دستیابی به میزان تأثیر هریک از عوامل کالبدی بر حضورپذیری فضای باز انجام شده است. این پژوهش ابتدا به روش کیفی و با استدلال منطقی به دنبال شناخت مفهوم حضورپذیری بوده و سپس مؤلفه های مستخرج در قالب 350 پرسشنامه بین مجتمع های منتخب شهر ساری مورد سنجش قرار داده شد. داده های آماری با نرم افزار Lertap تحلیل گردیده و به منظور بررسی میزان ارتباط بین مؤلفه ها در هریک از مجتمع ها از آزمون رگرسیون چندگانه در SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که حضورپذیری فضای باز توسط چهار عامل جهت گیری، خوگیری، خاطره انگیزی و یگانه پنداری قابل سنجش است و مؤلفه های کاراکتر مشخص مکان و تعلق مکان در یگانه پنداری، شفافیت فضایی و توالی نشانه ها در جهت گیری، فعالیت و رویدادها و معنای مکان در خاطره انگیزی و درنهایت شناخت حدود مکان و تغییرات کالبدی در خوگیری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر قابلیت حضورپذیری فضای باز مجتمع های مسکونی دارند.
۶۴۹.

مفهوم شهر هوشمند: مرور نظام مند تعاریف شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند تحلیل مفهوم تحلیل محتوا مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
تاکنون تلاش های گوناگونی برای روشن ساختن مفهوم «شهر هوشمند» شده است اما روشن ساختن مسائل مفهومی آن با استفاده از روشی نظام مند یک ضرورت است. در این تحقیق، پرسش از مفهوم شهر هوشمند، پرسشی ست نظری از چیستی این مفهوم در تعاریف ارائه شده در ادبیات نظری برای واضح سازی این مفهوم با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز. بدین ترتیب با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار، بر پایه عناصر ساختاری ارائه شده در روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز (پیش آیندها، ویژگی ها و پس آیندهای مفهوم)، کدگذاری داده ها و شناسایی مقوله ها در محتوای 99 تعریف شهر هوشمند انجام شده است. شناسایی پیش آیندهای مفهوم در تعاریف، مبین آن است که اگرچه مفهوم شهر هوشمند به شدت تحت تأثیر فضای مه آلود و پرهیاهوی بازار فنّاوری است ولیکن اکنون از مسیرهای تعیین شده توسط شرکت های عرضه کننده فنّاوری کمتر سخن گفته می شود و بیشتر بر زمینه و چشم انداز در توسعه این مفهوم تأکید می شود. وجه مشخصه اکثر تعاریف، تمایل به مشخص کردن ویژگی های عام عملکردی (اقتصاد، مردم، حکمروایی و ...) هوشمند برای شهر است و عینیّت یافتن ویژگی های ساختاری و عملکردی شهر هوشمند، عمدتاً با سه نتیجه – کیفیت زندگی، پایداری و بهینه سازی فرایندها - مرتبط دانسته شده است. تکامل مفهوم شهر هوشمند، تابع هم آفرینی فنّاوری طی فرایند مشارکت همدلانه شهروندان است تا نقش شهروندان از «سوژه های داده» متخصصان فنّی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء یابد.
۶۵۰.

زمان اصیل و اثر آن بر درک لذت ناشی از کنش محصول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان اصیل نیاز انگیزش تجربه لذت کنش محصول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
لذت، احساسی است ناشی از یک تجربه حسی مثبت. استمرار لذت وعملکردی لذت بخش کاربر در طول چرخه عمر استفاده از محصول، برای طراحان حائز اهمیت است؛ چرا که سبب ایجاد پیوندی فرامادی بین کاربر و محصول طراحی شده می شود. زمان در این فرایند نقشی محوری دارد که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. در این پژوهش با اتخاذ تعریف زمان اصیل و زمانمندی از دو فیلسوف شهیر قرن بیستم، برگسون و هایدگر، به بررسی اثر زمان بر تجربه و درک لذت ناشی از کنش محصول از سوی کاربر می پردازیم. پژوهش کیفی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. پس از بررسی مطالعات انجام شده در سه حوزه زمان، نیاز و تجربه لذت به روش مطالعات اسنادی، سه نمونه از محصولات موفق طراحی شده از منظر هم سویی با زمان، ورای تعریف خطی آن، مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که چنان چه طرح محصول، با تفکر طراحی مناسبی حمایت شود و این اندیشه در جوهره طرح انعکاس یابد به ذات اصیل کاربر (و به تعبیر فلاسفه، دازاین یا موجود متفکر) نزدیک شده و تجربه زمان اصیل را برای مخاطب خود، فارغ از زمان هندسی و فیزیکی فراهم می کند تا در جهت معنا دادن به زندگی خود حرکت کند.  
۶۵۱.

مطالعه ی اسناد سازمان های بین المللی در تدوین رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری های نوین معماری معاصر رویکرد طراحی بافت تاریخی سازمان های بین المللی یونسکو ایکوموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد. روش ها : بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمّی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیّه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیّه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنّت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.
۶۵۲.

گونه شناسی بلوک های مسکونی شهر زنجان با هدف ارزیابی عملکرد بارهای حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوک های مسکونی واحد همسایگی شبیه سازی بارهای حرارتی اقلیم سرد گونه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
اهداف: با رشد روزافزون جمعیت شهری و توسعه شهرها تقاضای انرژی در بخش ساختمان و بالاخص مناطق مسکونی افزایش چشمگیری یافته است. پیکربندی و فرم ساختمان ها، درکنار ویژگی های معماری و سازه ای آن، تأثیر قابل توجهی بر مصرف انرژی  و پایداری محیط دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس واحد همسایگی صورت پذیرفته است. روش ها: این پژوهش با روش تحقیق کمی و با استفاده از ابزار شبیه سازی و تحلیل و توصیف داده ها انجام شده و روش های گردآوری اطلاعات عبارتند از منابع معتبر کتابخانه ای و اینترنتی و بازدید میدانی است. یافته ها: بر پایه متدهای موجود محاسبات مصرف انرژی در پژوهش های پیشین که مبتنی بر دو روش شبیه سازی و تجربی میباشد محاسبات با ابزار شبیه سازی انجام شد.  یافته های پژوهش حاکی از آن است که الگوهایی با طرح حیاط مرکزی پیوسته به عنوان کارآمدترین و الگوهای خطی و حیاط مرکزی منقطع  به عنوان  ناکارآمدترین الگوی بلوک های مسکونی در زنجان به شمار میروند، همچنین بین میزان مصرف انرژی و شاخص های طرح چیدمان و فرم بلوک ها ارتباط زیاد  و با تناسبات بلوک ها رابطه متوسطی وجود دارد . بهترین فرم های کارآمد هشت ضلعی و مربع شکل است و الگوهایی که کشیدگی آن ها و نسبت طول به عرض بلوک ها در محدوده های 1تا 1.6 قرار دارند  در مجموع دارای مصارف انرژی بهتری هستند. نتیجه گیری: مطالعه الگوهای کارآمد و ناکارآمد بلوک های مسکونی نقش پایه ای در کاهش میزان مصرف انرژی در طراحی های آتی را بر عهده دارد.  
۶۵۳.

نقش مؤلفه های ریخت شناسی شهری بر ارتقای امنیت فضاهای همگانی (مورد مطالعاتی: منطقه ی 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ریخت شناسی امنیت روش چیدمان فضا (Space Syntax) ابزار UNA منطقه ی 22 شهرداری تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۸
امنیت جزو اساسی ترین نیازهای انسان است و فضاهای شهری و عرصه های اجتماعی نیز، نقاط مهم شکل گیری رفتارها و تعاملات اجتماعی هستند. هر چند بناها و فضاها، ساخته ی دست بشر هستند، ولی خود نیز بر رفتار اجتماعی و فردی آنان اثر می گذارند. برای داشتن شهری سرزنده که ساکنان از فضاهای آن استفاده کنند و در آن حضور پررنگ داشته باشند؛ لازم است عوامل موثر بر امنیت فضاهای همگانی مورد بررسی قرار گیرد. امروزه به این موضوع پی برده اند که فضای فیزیکی می تواند موجب تقویت هنجارها شود و فضاهایی ایجاد کند احساس امنیت و راحتی را تقویت کرده، یا بر روان پریشی افراد اجتماع بیفزاید. پژوهشگران و متخصصان شهری بر این عقیده اند که با به کارگیری اصول و پایه های نظریه های شهرسازی، می توان از وقوع جرم و بزهکاری در محیط شهری پیشگیری نمود یا میزان آن را کاهش داد و به این ترتیب میزان امنیت شهروندان را ارتقا بخشید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری و بررسی چگونگی اثرگذاری شان در محدوده های امن و ناامن است. به همین علت در این پژوهش، به شناسایی و بررسی معیارهای ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری پرداخته شده و میزان تأثیرگذاری آن ها مورد بررسی قرار می گیرد، تا از این طریق بتوان پیشنهادات ریخت شناسانه ای را ارائه داد که به ارتقای امنیت فضاهای همگانی بینجامد. روش این پژوهشِ کاربردی، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی نظریات اندیشمندان، به شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای همگانی دست می یابد. محدوده های مورد مطالعه در این پژوهش از محلات منطقه ی 22 شهرداری تهران، بر اساس اطلاعات مکان مند جرم و جنایت انتخاب شده اند؛ که عبارتند از: بخشی از شهرک دانشگاه شریف که از امنیت بالایی برخوردار است و بخشی از شهرک صدرا که محدوده ای ناامن شناسایی شده است. سپس با استفاده از تکنیک های «چیدمان فضا» و «تحلیل شبکه ی شهری» به بررسی شاخص های ریخت شناسانه ی موثر بر امنیت فضاهای شهری، در این محدوده ها پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهند که عوامل ریخت شناسانه ی بررسی شده (شامل: خط دید خیابان ها، میزان دسترسی، شکل هندسی فضا، میزان وضوح، قابلیت نمایانی و نظارت پذیری فضا) بر امنیت فضاهای همگانی تاثیرگذار هستند. این پژوهش با هدف ارتقای امنیت محدوده های مورد بررسی، راهبردها و پیشنهادات مکان مندی را برای ارتقای امنیت محدوده ی مطالعاتی به ویژه محدوده ی ناامن، بر اساس اصول نظریه ی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط ارائه می دهد
۶۵۴.

تحلیل تصویر ذهنی در فضاهای شهری تاریخی مبتنی بر رویکردهای شناختی (مطالعه موردی: خیابان ارگ شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرذهنی شناخت فضایی فضاهای شهری تاریخی ذهن تصویرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
واکاوی در ارزش تصویر ذهنی یک شهر که از دهه 1960 فضای بازتری پیدا کرده است، به عنوان انتقادی علیه تقلیل گرایی جنبش مدرن مطرح شد و ارزش جنبه های کیفی منظر ذهنی را برجسته کرد. تصویرپذیری فضاهای شهری بالاخص دارای هویت و ذات تاریخی، غایت کیفیت های مطلوب محیط است. حال سوال مهمی که مطرح می شود این است که چگونه طراحان شهری و یا برنامه ریزان شهری می توانند بر روی شکل گیری تصویرذهنی از فضاهای شهری تاثیر بگذارند؟ پاسخ به این سوال در ابتدا نیاز دارد که متخصصان به برداشت و تحلیل درست از ذهن افراد دست یابند و این موضوع یک چالش مهم تلقی می شود، زیرا باید تکنیک های تحلیل تصویرذهنی افراد هم از منظر کیفی و هم عینی مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش در حوزه این که چه ابزارها و استراتژی هایی برای دستیابی درستی از تصویر یک شهر، هویت و مکان های موثر آن در برابر نیروهای همسان که در حال دگرگونی و ایجاد تحول در شهرهای معاصر هستند، ضروری است. این مقاله ابتدا بر دیدگاه نگرش به ایجاد تصویرذهنی از فضاهای شهری تاریخی به عنوان فلسفه شناخت شهری تاکید می کند که کیفیت فضایی معنادار از طریق تجربیات محیطی چند حسی ایجاد و در ادامه به اهمیت برداشت و تحلیل درست تصویرذهنی از طریق ابزارهای گوناگون می پردازد. هدف از این مطالعه شناسایی تکنیک های ارزیابی تصویرذهنی شکل گرفته از قلمرو ادراک ساکنان آن با استفاده از تحقیقات تجربی افراد است. در این تحقیق سعی شده درک شود که ساکنان خیابان ارگ شهر مشهد چگونه تصویر آن را می بینند و کدام روش های برای ارزیابی تجربی آن موثر هستند. بررسی اصول نظری و روش هایی که به صورت تجربی برای مدیریت کیفی تصویرذهنی در محیط شهری مورد استفاده قرار می گیرند به دلیل تغییر و تحول گسترده شهرها دارای اهمیت فراوانی است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی-کمی است. ابتدا در بخش کیفی تکنیک ها و ابزارهای تحلیل تصویرذهنی دسته بندی شده است و سپس با توجه به ماهیت و ویژگی هر تکنیک شاخص های مدل مفهومی با آن سنجش شده است، بدین صورت که مصاحبه های نیمه ساختار یافته در خیابان ارگ شهر مشهد با مخاطبین از اقشار گوناگون در محیط صورت گرفته است تا لایه های تحلیلی تصویرذهنی آن ها برداشت شود و سپس تحلیل های کیفی هر روش صورت گرفته است. در بخش کمی نیز در نهایت تمام خروجی های بخش کیفی با استفاده از نرم افزار تبلو (نرم افزاری قوی در حوزه مصورسازی داده های کیفی و تبدیل آن به اطلاعات مکانی) انجام شده است. نتایج نشان دهنده آن است که در سکانس سوم خیابان ارگ کمرنگ شدن عمق ارتباط ذهنی افراد با محیط به وضوح دیده می شود. در باب خاطره انگیزی اکثرا سکانس ها بسیار نامطوب عمل می کند و عدم ارتباط در نرم افزاز نیز رویت می شود. نبود مکان های آشنا در سکانس سوم نیز از ضعف های محور تلقی می شود و در مجموع وضعیت تصویرذهنی در ابتدای ورودی محور در سکانس یک نیز بسیار مناسب از منظر ذهنی تلقی می شود که در تصویرذهنی اولیه از محیط تاثیر زیادی دارد. در نهایت مهم ترین تکنیک های ارزیابی تحلیل تصویرذهنی شامل (رده بندی مکان های آشنا، مقیاس دهی چند بعدی، سنجش طیف رنگی ذهنی افراد، عملیات بازشناسی، ارزیابی گذر زمان، تحلیل عناصر گمشده شهری و ذهنی افراد) است.
۶۵۵.

تحلیل درک هنرجویان از عوامل فیزیکی فضای آموزشی در راستای خودشکوفایی به روش Q (نمونه مطالعاتی: هنرستان های بم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری هنرستان معماری آموزشی تحلیل عوامل کالبدی خودشکوفایی آموزشی فضا و یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۳۳
هم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارندهم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارند.
۶۵۶.

تحلیل مفهوم سازگارسازی در بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احیا استفاده ی مجدد نوسازی بازپیرایی بهسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۵
وجود زبان مشترک و تعریف مورد توافقی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در هر حوزه ی دانشی، لازمه ی احاطه بر ابعاد مختلف آن و پیشبرد آن در ادبیات ملی و بین المللی و رسیدن به فهم مشترک در روابط حرفه ای و آکادمیک است. استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به عنوان روشی پایدار در حفاظت از آن ها، با مجموعه مداخلاتی همراه است که با عناوین گوناگونی مورد اشاره قرار می گیرند. وجود واژگان و اصطلاحات گوناگون در زمینه ی مداخلات کارکردی و کالبدی در بناهای موجود و بناهای تاریخی و کاربرد آن ها به صورت مترادف و بعضاً اشتباه، مسئله ای است که ممکن است فضایی سردرگم در مباحث مربوطه ایجاد کند. هدف این مقاله بررسی این اصطلاحات و مفاهیم و تبیین نقش و کاربرد هریک و روابط میان آن ها است. در این پژوهش، از یک روش تحلیل مفهوم سیستماتیک برای شفاف سازی اصطلاحات مربوط به سازگارسازی استفاده شده است. ابتدا محدوده ی مورد نظر از واژگان پرکاربرد در دامنه ی گسترده تری از مفاهیم حفاظت معماری، تعیین شد و در قالب چارچوبی از رویکردها، سطوح مداخلاتی، برنامه های سازگارسازی و راهبردها ارائه شد. سپس کاربرد اصطلاحات مرتبط تر به صورت ویژه در یک مرور ادبیات به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفتند. «استفاده ی مجدد سازگار» متداول ترین اصطلاح است که مجموعه ای از مداخلات کالبدی و کارکردی در ابعاد مختلف پایداری را دربر می گیرد. واژگان «نوسازی»، «توان بخشی» و «بهسازی» متداول ترین اصطلاحات در مداخلات کالبدی هستند و به طور غالب با اهداف زیست محیطی انجام می شوند. در این میان تغییرات مربوط به سیستم های ساختمانی بیشتر با عنوان بهسازی و تغییرات ساختاری با عنوان توان بخشی شناخته می شوند. اصطلاح نوسازی گسترده تر از دو واژه ی دیگر، در مورد بهبود شرایط کلی بنا در لایه های مختلف به ویژه معماری بنا در جهت تأمین استانداردهای نوین ایمنی و زیست محیطی کاربرد دارد.
۶۵۷.

واکاوی تاثیرات اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رقص بوتو تاتسومی هیجی کاتا کازوئو اونو آنتونن آرتو تئاتر قساوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۴
  رقص بوتو در چارچوب و تعریف خاصی نمی گنجد و هنگام مواجهه با بوتو بیش از هر چیز با اجرایی تجربی روبه رو هستیم که درصدد است در هر اجرا، از مرزهای پیشین فراتر رفته و تعریف جدیدی از خود داشته باشد. از سوی دیگر، آنتونن آرتو که از تئاتر مبتنی بر متن و ادبیات، و بازیگری بر پایه اصول روان شناسی روی گردان بود، خواستار تئاتری بود که با بازگشت به اسطوره ها و سرچشمه ها در بطن و روح آدمی رخنه کند تا به واسطه رهایی و خودانگیختگی به جهان ناشناخته ها و ضمیر ناخودآگاه انسان دسترسی یابد. با بررسی ویژگی های رقص بوتو و واکاوی انگیزه هایی که در پس خلق آن نهفته بود، می توان ردپای اندیشه های آنتونن آرتو را در شکل گیری این نوع رقص یافت. حرکات و ژست های خودانگیخته و غیربازنمودی در بوتو یادآور تاکید آرتو بر خودانگیختگی و تاثیر نیرومند بر مخاطب است. هم چنین، خلسه ای که در بوتو ایجاد می شود، یادآور شیفتگی آرتو به رقص بالی و سنت های تئاتری شرق است. زیبایی شناسی مورد نظر آرتو که در تئاتر قساوتش تبلور یافته، با زیباشناسی موجود در رقص بوتو همخوانی های بسیاری دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده، واکاوی ردپای اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو است. در واقع، این پژوهش بر آن است، تا به این پرسش پاسخ دهد که، چگونه می توان اندیشه ها و زیباشناسی آنتونن آرتو را در رقص بوتو یافت. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که، هرچند هیجی کاتا، در مقام هنرمند، اندیشه ها و انگیزه های خاص خود را داشت، اما هم زمان می توان قرابت بسیاری میان اندیشه های آرتو، به ویژه، آن هایی که در تئاتر قساوت مطرح نموده و اصول شکل دهنده به رقص بوتو و هم چنین، تاثیرات اندیشه های او را در شکل گیری رقص بوتو ردیابی کرد. به طور خاص، می توان گفت واقعیت و خشونت پنهانی که به واسطه کنش گری درد و رنجِ جدانشدنی با چنین کنشی را عیان می نماید، در اندیشه های آرتو و اصول زیربنایی بوتو مشترک هستند. 
۶۵۸.

Designing Urban Spaces in Informal Settlements Using Urban Acupuncture Approach (Case Study: Kooye Manbae Ab in Ahvaz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Informal settlements urban acupuncture Urban spaces Participatory design

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
This study investigates the potential of a novel therapeutic approach to improve informal settlements, which is a highly localized healing treatment to regenerate urban spaces. The purpose is to find out how urban acupuncture can be applied to accomplish the empowerment plans of informal settlements. The process-oriented approach of urban acupuncture creates an appropriate context for the possibility of the community participation in different stages of improving public spaces. However, the social conditions and characteristics of the residents of informal settlements create challenges and require the use of special methods in dealing with the issue of participation. The first part of the research is based on formulation of an urban acupuncture framework for improving informal settlements. The theoretical finding of this part is applied in the second part of this research, which focuses on the public spaces of an informal settlement, “Kooye Manbae Ab” in Ahvaz, a city in Iran. The results showed that urban acupuncture as a small-scale, bottom-up approach, provides motivations for residents of such neglected parts of the city. Nevertheless, a combination of different participatory techniques should be applied to encourage and motivate residents to be consciously involved in the process of upgrading their environment.
۶۵۹.

واکاوی نقش مکان ساز منظر سبز بومی در توسعه منظر شهری (مطالعه موردی: شهررودخانه های دزفول، شوش و شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر سبز توسعه مکان محور شهررودخانه سرزمین خوزستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۴
منظر سبز شهری به عنوان بخشی از منظر شهری دارای تأثیرات فراونی در جنبه های مختلف زندگی شهروندان بوده است و چگونگی توسعه آن اهمیت به سزایی دارد. در برنامه های توسعه معاصر به منظر سبز صرفاً به عنوان پدیده ای تزئینی به منظور تفرج و به مزایای زیست محیطی آن توجه می شود که در رویکرد توسعه پایدار جنبه های اقتصادی و اجتماعی نیز مدنظر است. توسعه فضای سبز معاصر در مجاورت رودخانه های خوزستان موجب تقلیل عملکردهای چندگانه و نقش هویتی رودخانه و منظر سبز به عناصر تفریحی در شهر و در نتیجه جدایی این دو از زندگی روزمره ساکنان شده است. در برنامه های توسعه اخیر نیز اغلب الگویی جامع برای همه شهرها ارائه می شود، این درحالی است که ظرفیت های مکانی و نیازهای ساکنان عاملی تعیین کننده در فرایند توسعه محسوب می شود. شهررودخانه های خوزستان نیز دارای ویژگی ها و ظرفیت های خاص خود هستند که تعیین کننده سبک منظر سبز براساس نیاز ساکنان در این شهرهاست. بنابراین، شناخت این سبک و ویژگی های آن به منظور توسعه مکان محور ضروری است. این پژوهش با خوانش منظرین به شناسایی این ویژگی ها از طریق مشاهدات میدانی با استفاده از روش اکتشافی و در برخی موارد بررسی اسناد تاریخی پرداخت. نتایج مشاهدات نشان دادند سازماندهی منظر سبز در شهرهای دزفول، شوش و شوشتر به صورت واحه ای به منظور سازگاری با اقلیم، مکان یابی در نقاط مکث و عطف شهر به منظور پیوند با فعالیت های روزمره، انتخاب درختان بومی نخل و کُنار (دارای شأن مقدس) به صورت تک کاشت و به طور کلی منظر سبز چندعملکردی است. منظر سبز در پیوند مستمر با زندگی مردم نیازهای ساکنان را برطرف ساخته و براساس ظرفیت های عملکردی، اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و هویتی مکان ایجاد شده است. بنابراین، منظر سبز بومی این شهرها با مؤلفه های مکان ساز خود می تواند نقش اساسی در توسعه مکان محور ایفا کند که نیازمند مورد ملاحظه قراردادن آن در فرایند توسعه است.
۶۶۰.

بررسی الگوهای رومی و بیزانسی برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی؛ بر بنیان نمونه های آناتولیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربع رشیدی قلعه رشیدیه دژ رومی دژ بیزانسی جعفر پاشای فرنگی عثمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
بیان مسئله: ربع رشیدی دو مرحله سکونت و کاربری متفاوت داشته است که کاربری مرحله دوم آن، نظامی بوده است. فرم و پلان برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی در تاریخ معماری ایران پیشینه ای ندارد؛ بنابراین، دو پرسش پژوهندگان حاضر این است که فرم و پلان آن برگرفته از کدام الگو است؟ و معمار یا بانی احتمالی این برج کیست؟ فرضیه پژوهندگان این است که برج بزرگ جنوبی قلعه پساایلخانی رشیدیّه ساخته عثمانیان است و الگوی رومی و بیزانسی دارد. در قلمروی غربی عثمانی نمونه هایی از برج های بیرونی بر جای مانده اند که فرم و پلان آن ها می تواند چونان الگوی نمونه رشیدیه معرفی شوند؛ همچنین دیگر فرضیه پژوهندگان، جعفر پاشای فرنگی عثمانی را بانی این برج و قلعه پساایلخانی رشیدیه پیشنهاد می کند که در فترت رومیّه تبریز ساخته شده است.هدف پژوهش: مرمت روشمند این اثر تاریخی نیازمند رعایت دو شرط اصالت و شناسایی الگوی آن است؛ زیرا در این حالت، می توان از تجربه موفق مرمت نمونه های مشابه بهره گرفت.روش پژوهش: برج های بیرونی در قلعه رشیدیه تبریز و آنتالیا، بودروم، ایاسوس، کلیدالبحر و معموره در آناتولی باختری مجموعه داده های این پژوهش را تشکیل می دهند که نمونه های آناتولی باختری، الگوی رومی و بیزانسی دارند. فرم و پلان و موقعیت این برج های بیرونی نسبت به باروی قلعه آن ها، با نمونه ربع رشیدی به روشی استقرائی مقایسه و هم چنین ده گزارش تاریخی مهم سده های شانزدهم و هفدهم میلادی درباره قلعه رشیدیه و لشکرکشی عثمان پاشا و جعفرپاشای فرنگی به تبریز بررسی شده اند.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی که با یک دیوار دارای مردرو به باروی اصلی قلعه رشیدیه وصل شده است، از گونه برج های بیرونی دارای منشأ رومی و بیزانسی است. برج بزرگ جنوبی قلعه رشیدیه دو طبقه دارد. دو طبقه ساختن برج های بیرون از بارو، میراثی است که از روم به بیزانس و سپس به عثمانی رسیده بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان