ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۲۴۲.

بررسی فضاهای ذهنی در متون خبری روزنامه های ایران

کلیدواژه‌ها: خبر معنی شناسی شناختی نظریه فضاهای ذهنی فضاسازها پیش انگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۸۰۱
این تحقیق، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی، اخبار منعکس شده توسط روزنامه های فارسی زبان را بررسی کرده است. مفهوم فضاهای ذهنی در معنی شناسی شناختی نخستین بار توسط فوکونیه (Fauconnier, 1985) مطرح شد. بعدها فوکونیه و ترنر (Fauconnier and Turner, 2002) آن را گسترش دادند و الگویی با عنوان نظریه «تلفیق مفهومی» ارائه کردند. فوکونیه در نظریه فضاهای ذهنی بر این باور است که معنی چیزی ازپیش ساخته و قابل تعبیه در واژه نیست، بلکه حاصل کاربرد واقعی زبان در بافت است؛ بنابراین، انتظار می رود بر اساس ویژگی های زبانی و روابط موجود بین اجزا، فضاهای ذهنی ایجادشده توسط نویسندگان در متون قابل پیگیری باشد. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، فضاهای ذهنی شش متن خبری برگرفته از دو روزنامه فارسی زبان که موضوعی واحد را از دیدگاه های متفاوت بیان کرده اند، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسندگان اخبار با استفاده از فضاهای ذهنی متفاوت، افکار و عقاید خود را به مخاطبان القا کرده و جریان انعکاس خبر را به سمتی هدایت می کنند که فضای پایه، یعنی تیتر خبری، بر مبنای آن شکل گرفته است. نتایج این تحقیق در تحلیل گفتمان های خبری کاربرد دارد.
۲۴۳.

شناسایی طبقات طبیعی همخوان ها با توجه به سجع پایانی آیات قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: همخوان واکه طبقه طبیعی سجع پایانی مشخصه های تمایزدهنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۶۸۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی طبقات طبیعی موجود در سجع پایانی برخی از سوره های قرآن کریماست. بسیاری از سوره های قرآن، به ویژه جزء سی اُم سجع پایانی دارند و به واکه ها و همخوان های یکسان ختم شده اند. برخی دیگر با وجود نداشتن واکه ها و همخوان های یکسان در سجع پایانی، موزون و گوشنوازند. دلیل این امر را می توان در رابطه ای دانست که واکه ها و همخوان ها در پایان هر آیه با آیة دیگر دارند که در قالب طبقات طبیعی قابل تبیین است. متن مورد استفاده در این پژوهش را کلیة آیات قرآن کریمتشکیل می دهند. برخی نتایج این تحقیق عبارتند از: 1 با وجود آنکه همخوان ها در واژه های پایانی برخی آیات با یکدیگر تفاوت دارند، از دیدگاه واج شناسی در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 2 در یک سوره، برخی از آیات به /m/ و برخی به /n/ پایان می یابند که این دو همخوان در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 3 طبقة طبیعی «رساها» بیشترین بسامد را در سجع پایانی آیات قرآنبه خود اختصاص داده اند.
۲۴۴.

تأملی بر مبحث «وجهیّت های» زبانی با تأکید بر نقش افعال شبه معین در تکوین نظام معرفت شناختی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی مثنوی وجهیّت زبانی نقصان معنا کنش کلامی عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۶۶۳
از جمله ابزارهای زبانی که می تواند محقق را در بررسی ارتباط میان گوینده و مخاطب یاری رساند، «وجهیت ها»ی زبانی است که معمولاً در قالب کنش های کلامی عاطفی نمود می یابد. نظر به این که کنش های عاطفی لازمة گونه هایی از متون به شمار می رود که ذهنیت ها، احساسات و ارزش های گوینده در آن پر رنگ تر جلوه می کند، از این رو، در مثنوی نیز که به سبب برخورداری از چند گونگی ادبی، به گوینده امکان می دهد که از خاموشی روحانی خود، به شیوه ای مؤثر و خلاق بیرون آید و زبان را همچون واقعیتی اجتماعی و در مسیر ایجاد رشد و ارتباط با مخاطب به کار گیرد، تنوع جهات زبانی امری انکارناپذیر است. با توجه به ویژگی های زبان عرفانی، مطالعة آن قسم جهت های زبانی که حیثیت هستی شناختی و معرفت شناختی متن را منعکس می سازد، حائز اهمیت است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چگونه گوینده با استفاده از گونه ای از جهت ها که از نظر «منطقی» شهرت دارد، توفیق یافته است تا اندیشه ها و احوال خود را در قالب واژه ها بریزد و از این طریق، مخاطب را از نظام فکری و ارزشی خود بیاگاهاند. به همین منظور، این مقاله، ضمن اشاره به دسته بندی های ارائه شده از جهت های گوناگون زبانی، ابتدا به تبیین ارتباط میان افعال شبه معین جهت دار با نظام معرفت شناختی حاکم بر متن می پردازد و سپس متن را مطابق با این ابزارها تجزیه و تحلیل می کند.
۲۴۵.

پویایی زندگیِ در رقابت: تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمانی در داستان کوتاه «خلأ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان نجیب محفوظ خلأ تحلیل نشانه - معناشناختی فرآیند عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۷۱۱
نشانه- معناشناختی گفتمانی رویکردی نو در حوزة نقد ادبی به شمار می رود. در این رویکرد نشانه- معناها گونه هایی سیال ، پویا و چند بُعدی هستند و با کنترل نظامی که فرآیند گفتمانی نام دارد، نمایان می شوند. در این جستار نحوة شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان در داستان «خلأ» اثر نجیب محفوظ، نویسندة مصری و برندة نوبل ادبیات 1988م، بررسی می شود تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه گفتمان داستان، حس رقابت را به عنوان کنشی ارزشمند در زندگی شخصیت های داستان نشان داده است؟ در واقع هدف این جستار نشان دادن نقش فرآیند عاطفی در تغییر شرایط تحول گفتمان و تأثیر آن بر سبک حضور شوش گران است. یافته ها نشان می دهد که رخداد دو حادثه در زندگی شَوِش گر با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس او، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می دهد و کارکرد ارزشی آن را متحول می سازد.
۲۴۶.

سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان ادبی استعارة مفهومی مجاز مفهومی سازوکارهای شناختی استعارة تصویری طرحوارة تصویری زبان دعا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۷ تعداد دانلود : ۸۵۱
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
۲۴۸.

بازنمود رویدادهای حرکتی در گفتار روایی کودکان فارسی زبان در نگرش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تابع معنی شناسی شناختی رویدادهای حرکتی رده شناسی دوگانه الگوهای واژگانی شدگی زبان کودک گفتار روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۹
براساس الگوهای واژگانی شدگی تالمی (2000b) زبان ها بسته به آن که شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو ردة فعل محور و تابع محور تقسیم می شوند. فرض تالمی بر آن است که زبان های هندواروپایی، به استثنای زبان های رومی و پسایونانی، در ردة زبان های تابع محور جای می گیرند؛ چرا که شیوة حرکت را در ستاک فعل ادغام می کنند و مؤلفة مسیر را در قالب تابع فعل بیان می نمایند. در این پژوهش با استفاده از کلیپ های انیمیشن که در آن مسیر و شیوة حرکت به طور همزمان به نمایش درمی آیند، چگونگی رمزگذاری دو مؤلفة مسیر و شیوة حرکت در گفتار روایی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان، بررسی و با گفتار بزرگسالان مقایسه شده است؛ سپس این پرسش به بحث گذاشته شده است که زبان فارسی، به عنوان یکی از زبان های هندواروپایی، در رده شناسی دوگانه می گنجد یا خیر. تحلیل داده های این پژوهش نشان می دهد که کودکان فارسی زبان هنگام بازگویی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره می گیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آن ها استفاده می کنند: مسیر حرکت را در ستاک فعل های مسیرنما ادغام می کنند و آن ها را همراه یا بدون تابع های مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی مرزگذر) به کار می گیرند. به این ترتیب تا آنجا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا تابع، مورد نظر است، زبان فارسی در گسترة پژوهش حاضر در ردة زبان های فعل محور جای می گیرد.
۲۴۹.

بررسی نحوی بندهای موصولی در زبان فارسی: فرآیند حرکت بند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانون مبتدا بند موصولی متمم نما حرکت بند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۸۰۵
مقالة حاضر به مطالعة ساختاری و صوری بندهای موصولی (توصیفی و توضیحی) زبان فارسی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش، چگونگی حرکت بند موصولی از جایگاه اشتقاق در پایه به انتهای جمله و چگونگی اتصال آن به گروه های بالاتر است. به طور کلی، سه دیدگاه در خصوص حرکت بند موصولی در زبان وجود دارد: دیدگاه حرکت بند به سمت راست (جایگاه پس از فعل و انتهای جمله)، دیدگاه ادغام با تأخیر و دیدگاه حرکت عناصری مانند فعل به سمت چپ و سرگردانی بند در جایگاه پس از فعل. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش باید گفت تحلیل داده های زبان فارسی نشان می دهد با توجه به امکان داشتن بندهای موصولی متوالی در جایگاه پس از فعل، حرکت اجباری بند نتیجه از جایگاه متمم درجه به جایگاه پایانی و نیز امکان حرکت بند موصولی با هسته های همپایه، حرکت بند موصولی در فارسی فقط به جایگاه پس از فعل صورت می پذیرد. بند موصولی حرکت یافته به گروه زمان یا گروه کانون افزوده می شود تا بر ردّ خود تسلط سازه ای داشته باشد.
۲۵۰.

بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی دیوان شمس معناشناسی شناختی استعاره مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۷ تعداد دانلود : ۶۵۵
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
۲۵۱.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۲۵۴.

بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش گویش شناسی رده شناسی حالت نمایی گویش های فارسی خوزستان حالت خنثی حالت کنایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۲۲
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
۲۵۵.

XML تبیین تشدیدزدایی از پایانه مشدّد وام واژه های عربی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشدیدزدایی تشدید نظریه بهینگی همخوان مشدّد کشش همخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۶ تعداد دانلود : ۷۰۱
واژه هایی در زبان عربی وجود دارند که پایانه هجایشان دارای همخوان مشدّد است. این واژه ها وارد زبان فارسی شده اند. ولی از آنجا که در زبان فارسی وجود همخوان مشدّد در پایانه مجاز نیست، این پایانه ها از حالت مشدّد به غیرمشدّد یا ساده تبدیل شده اند. این فرایند، تشدیدزداییِ پایانه نامیده می شود. هدف این پژوهشِ تحلیلی، تبیین این فرایند در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993/2004) است. نخست، تشدید و گونه های آن تعریف می شود تا بر آن اساس بتوان تشدیدزدایی را مورد تحلیل قرار داد. سپس، استدلال می شود که این واژه ها در درون داد مشدّدند و از توالی دو همخوان یکسان تشکیل شده اند، نه یک همخوان کشیده. در تحلیل فرایندهای مربوط به تشدید و تشدیدزدایی، معمولاً واج شناسانِ نظریه بهینگی از نظریه مورایی یا نظریه ایکس بهره می گیرند. در این پژوهش استدلال می شود که نظریه مورایی برای تبیین فرایند تشدیدزداییِ پایانه در زبان فارسی کارایی لازم را ندارد و هرچند نظریه ایکس کارآمدتر است، دچار یک نارسایی است. بدین منظور این واژه ها در سه بافت مورد تحلیل قرار می گیرند؛ در حالت مجزّا و در بافت هایی که نخستین واجِ تکواژ یا واژه ای که در پی آنها می آید یک همخوان یا یک واکه باشد. محدودیت هایی که عامل رخداد تشدیدزداییِ پایانه در هر گروه هستند در قالب رتبه بندی ارائه می شوند. هدف دست یابی به یک رتبه بندیِ دربرگیرنده نهایی است که قابلیت تبیین تشدیدزداییِ پایانه در هر سه بافت را داشته باشد.
۲۵۶.

نگاهی دوباره به پسوند نام آواساز /-ast/ در فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش پسوند نام آوا اسم مصدر پسوند نام آساز خراسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۷۲۵
پسوند نام آواساز /-ast/ از پسوندهای کهنی است که در متون دری حوزة خراسان به کار رفته است. جلال متینی، علی رواقی، نجیب مایل هروی و دیگران، با استناد به شواهد گویشی خراسانی، این پسوند را پسوندی خراسانی دانسته اند. پس از ایشان، حسن حاتمی به وجود صورت دیگری از این پسوند در گویش کازرونی اشاره کرده است؛ بی آنکه به پیشینه یا ریشة آن بپردازد. در مقالة حاضر، نگارندگان کوشیده اند ضمن ارائة شواهدی از کاربرد این پسوند در گویش های خوزستان و متون کهن فارسی، فرضیه ای درمورد چگونگی شکل گیری آن ارائه کنند. طبق این فرضیه، پسوند مذکور در پسوند اسم مصدرساز /-išt/ ریشه دارد؛ به نظر می رسد که پسوند اخیر (-išt) در برهه ای خاص به طور وسیع در ساخت نام آواها به کار رفته است. ازسوی دیگر، در «قرآن قدس» که از متون حوزة گویشی جنوب ایران (سیستان) است، شواهدی از کاربرد /-ast/ یا /-ist/ در مقام پسوند اسم مصدرساز دیده می شود. ظاهراً این شواهد شاذ، حلقة پیوند تاریخی پسوند نام آواساز خراسانی (-ast) و پسوند نام آواساز جنوبی (-ešt) هستند.
۲۵۸.

دو نوع وابسته اضافه ای در زبان فارسی: مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه اسمی مضاف الیه ساختِ اضافه مضاف الیه اسمی مضاف الیه وصفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۰۰ تعداد دانلود : ۹۱۵۴
ساخت های اضافه ای براساس معیارهای مختلف، ازجمله امکان جابه جایی وابستة اسمی و وصفی آنها، به دو نوع مضاف الیه وصفی (که بی هیچ اشکالی هم پیش از صفت می آیند و هم پس از آن) و مضاف الیه اسمی (که جز با تغییر معنا و یا غیردستوری شدن گروه اسمی، پیش از صفت واقع نمی شوند) قابل تقسیم است. در این مقاله ابتدا از این منظر به بررسی و طبقه بندی ساخت های اضافه ای پرداخته ایم، سپس آنها را به دو گروه کلی ساخت های اضافه گزاره ای و ساخت های اضافه غیرگزاره ای تقسیم کرده ایم و توضیح داده ایم که الگویِ آهنگِ «هسته + مضاف الیه وصفی» هرچند تاحدی شبیه الگوی آهنگی اسم های مرکب است، اما این مضاف الیه درواقع یکی از وابسته های پسین اسم است که عمدتاً در نقش افزوده خاص اسم در ساخت های اضافه غیرگزاره ای ظاهر می شود
۲۵۹.

Nominalization in the Writing of Novice vs. Experienced Members of Academic Communities: A Comparative Discourse Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Research Articles Nominalization academic writing novice writers established writers

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۰ تعداد دانلود : ۶۰۶
The language register used in academic communities has the special features of density, complexity, and abstractness which are associated with nominalization with which new members of the communities might not be familiar. To explore the possible distance between novice and established members regarding their awareness of this grammatical feature, the present study investigated the employment of nominalization in the writings of Iranian graduate students (both MA and PhD students) and experienced figures in applied linguistics. Forty five research articles in the discipline by the three groups of writers served as the corpus of the study. A rigorous analysis began by identifying and outlining nominalization instances manually through and per all rhetorical sections of the articles. The occurrences of the two types of nominal expressions was counted and normalized. So as to detect the possible significant differences between the samples, chi-square tests were run. The results revealed that the experienced writers used significantly more nominalization in their writings. However, although the total nominal expressions used in MA texts were more than those used in PhD texts, the difference turned out not to be significant. There were also similarities and variations in the ranking patterns of the two types of nominalization in four rhetorical sections of the three groups of the articles. It can be concluded that the differences might reflect the distance between the novice and the established authors regarding their awareness of the importance of nominalization in academic writing. The implications of the study for EAP courses were also discussed.
۲۶۰.

بررسی آوایی کاهش واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کاهش واکه ای فضای واکه ای مرکزی شدگی کاهش بافتی تقابل شنیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۴۷
این مقاله به بررسی آوایی کاهش واکه ای در زبان فارسی می پردازد. کاهش دیرش و کیفیت واکه های زبان فارسی در موضع فاقد تکیه با بررسی الگوی تغییرات دیرش و فرکانس سازه های F1 و F2 در بافت های همخوانی مختلف مورد برسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیرش واکه های تکیه بر به طور منظم و مستقل از نوع واکه و بافت همخوانی نسبت به واکه های بدون تکیه بیشتر است. اما تغییرات فرکانس سازه ها تا حد زیادی وابسته به نوع واکه است. بیشتر واکه ها تغییرات فرکانسی کمی دارند و جهت گیری تغییرات آن ها به سمت مرکز فضای واکه ای صورت نمی گیرد. اما واکة /a/ تغییرات بیشتری داشته و جهت تغییرات آن نیز به سمت مرکز است. این نتایج هیچ یک از دو فرضیة تولیدی «مرکزی شدگی» و «کاهش بافتی» را در ارتباط با کاهش کیفیت واکه در زبان فارسی تأیید نمی کند و بالعکس، نظریة «پراکندگی شنیداری درک گفتار» را تأیید می کند. بر اساس این نظریه، توزیع یا بازتوزیع عناصر واجی در فضای آوایی یک زبان به گونه ای صورت می گیرد که تقابل شنیداری آن ها با یکدیگر به حداکثر میزان ممکن برسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان