مطالعه متون کلاسیک و جدید صاحب نظران علوم انسانى و سیاسى نشان مىدهد که بحث از انسان در کانون توجه آنها بوده است و اگر قلمرو سیاست و روابط بینالملل را تحت تأثیر انسان یا انسانها در قالب دولتها بدانیم نوع نگرش به ماهیت انسان باعث شکلگیرى دیدگاههاى متفاوتى به پدیدهها و مسائل بینالمللى مىگردد. بررسى ضمیر انسان در سه حالت لوح پاک، شرور یا تلفیقى از آنها به همراه تبیین رهیافت اسلامى در این مقاله آمده است.
چکیده
یکى از مباحث مهم در هر نظام اجتماعى، تبیین نقش و جایگاه دولت در عرصه فعّالیّتهاى اقتصادى است. متفکّران مسلمان از دیرزمان، به ویژه در دهههاى اخیر، ابعاد گوناگون این موضوع را بررسى کردهاند. این مقاله که با استفاده از متون دینى (قرآن و احادیث) و اندیشه دانشمندان مسلمان تهیه شده، نخست مبانى نظرى دخالت دولت را بررسى کرده، نشان مىدهد که اجراى آموزههاى اسلام بدون حضور دولت هدفگرا و ارزشگرا ممکن نیست؛ سپس به بررسى اهداف دولت در اقتصاد اسلامى پرداخته، هدفهاى توسعه رفاه، توسعه معنویات، برپایى عدالت و قدرت اقتصادى جامعه اسلامى را غایات دولت مىشمارد. پس از آن، وظایف دولت در تحقّق این اهداف را تبیین مىکند که مهمترین آنها، برنامهریزى براى اشتغال، تأمین اجتماعى، توازن اقتصادى، تثبیت ارزش واقعى پول و تصدّى فعّالیّتهاى خاص اقتصادى است و در بخش پایانى، منابع مالى و اختیارات قانونى دولت در عرصه اقتصاد را توضیح مىدهد.
اگر اختلالی در امر خدمت به خلق ا... مشاهده میشود، به یکی از دو امر برمیگردد:
الف) به لحاظ مکانیکی مشکلی در دستگاه جامعه به وجود آمده است.
ب ) نیروی انسانی خوب کار نمیکند.
اگر در مشاهدات خود به مورد دوم رسیدیم باز خالی از یکی از این دو نیست:
ب - 1 ) مشکل در تودهی مردم است.
ب - 2 ) مشکل در خواص است؛ و مشکل خواص امر معنوی است.
با این چند گزارهی کوتاه بحث موانع درونی خدمت رسانی، خود به خود، به نقطهی مشخص و محدودی فرو میکاهد؛ غفلت خواص از معنویات. اما، این غفلت، ابعاد مختلفی دارد که در طول مقاله بدانها اشاره میشود ابعادی همچون:
1 ) ضعف معرفت؛
2 ) دنیا گرایی؛
3 ) غرایز نفسانی؛
4 ) فریب موقعیت و قدرت؛
5 ) گروه گرایی کهنه و پیشرفته.
و در پایان مقاله دو نگاه پدیدار شناختی به خیر و فساد، چارچوبی را میسازد که شخص را در ارائهی خدمت یاری میرساند.
اسلامی، تفاوت جوهری با کارگزاری در دیگر نظامها دارد. زیرا در نظامهای سرمایه سالار و سودمحور سرمایه داری، معیار اصلی، دستیابی به سود و لذت است، اما در نظام الهی سود و لذت محور نبوده و تعیین کننده نمیباشند، بلکه سنتی الهی و اصولی ارزشی و متعالی، محور و مبنا شمرده میگردند.
در این نوشتار، عنوان کارگزار به عاملی در درون سیستم حاکمیت، که به ایفای یک نقش، چه جزیی و چه کلی، میپردازد، تعریف شده است. کارگزاری در نظام اسلامی، در یک نظام سلسله مراتبی قرار میگیرد و لذا مکانیسمی منحصر به فرد دارد و از صبغه و رنگ دینی، به نحو کاملی برخوردار است. از این رو، کارگزاری در نظام دینی، اجرای عملیاتی اندیشههای الهی در حق جامعه و حکومت است و کارگزار نظام دینی باید از رشد فکری، عقلانی، معرفتی و اخلاقی بالایی برخوردار باشد و بالاخره در تصویری کلی، کارگزاران مدینهی دینی، همگی در یک نقطه اشتراک دارند و آن اشتراک در فضیلت است.
با توجه به تغییرات جوهری کارگزاری نظام دینی با نظامهای سودمحور، کارگزاری در نظام دینی، مقولهای ابزاری است، یعنی ابزار تحقق عدالت و معنویت، و نوعی امانت داری است زیرا مردم حاکمیت بر خود را به امانت به او میسپرند و به همین جهت امری معطوف به خدمت است و طبیعتاً کارگزاران باید شایستهترین باشند.
تربیت اخلاقی کارگزاران، میتواند امور مهم فوق را برآورده سازد و بدین روی تربیت آنان، وظیفهی نظام و سیستمهای آموزشی است. این تربیت باید در چند جهت صورت پذیرد؛ تربیت در بعد مردم گرایی و تربیت در بعد تهذیب نفسانی، درک مسؤولیت و...
نکته دیگر این نوشتار، بایدهای اخلاقی کارگزاران نظام دینی است که در چند شبکهی فردی و شخصی، الهی، مدیریتی، تودهای و اجتماعی به بحث درآمدهاند. لذا اموری همچون تهذیب نفس، برخورداری از انگیزههای مقدس، مناعت طبع و ساده زیستی، مشارکت در شعائر دینی، توجه به خدا در همهی حالات و برخورداری از صفت حیا و ظرفیت روحی بالا و اعتماد به نفس و نیز عشق به مردم، تعهد خدمت رسانی و در نظر داشت مساوات در بین مردم از اموری هستند که در شبکههای چهارگانه فوق، باید ملحوظ نظر قرار گیرند.