فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
58 - 93
حوزههای تخصصی:
زبان از عناصر بنیادی در سبک شناسی است و از جمله مباحث مهم در بررسی زبان، توجه به جنسیت و ارتباط و تناسب آن با زبانِ متن ادبی است. برخی از پژوهش گران معتقد به وجود تمایز بین زبان مردانه و زنانه هستند. رابین لیکاف به عنوان نخستین نظریه پرداز حوزه زبان شناسیِ جنسیت دیدگاه های خود را درباره الگوی گفتار زنانه در گفتمان مطرح کرده است. از منظر وی تمایز بین زبان زنانه و مردانه بیشتر در گفتار نمود می یابد تا در نوشتار. لیکاف چهارده مشخصه کلی را در تمایز گفتار زنانه از مردانه ذکر می کند. شاخصه های چهارده گانه وی تحت سه عنوان نشانه های واژگانی، واجی و آوایی و ویژگی های نحوی قابل دسته بندی است. در این نوشتار خطبه امام سجاد و خطبه حضرت زینب3 در کوفه به واسطه تشابه موضوعی و موقعیتی (مکان و مخاطب)، گزینش و بر اساس نظریه لیکاف با روش توصیفی - تحلیلی و با ارائه جداول و نمودارها مورد مقایسه قرار گرفته است. مقایسه دو خطبه تمایز برجسته و معناداری را میان آن دو نشان نداد و لذا نتوانست نظریه لیکاف را به طور کامل اثبات کند؛ حتی در برخی از موارد، یک نوع تضاد زبانی میان نظریه لیکاف و متن خطبه ها مشاهده شد؛ از جمله کاربرد دشواژه ها یا عبارات پرسشی و ... با این همه، مقایسه مذکور تا حدی توانست تطابق نسبی دیدگاه لیکاف با مولفه های زبانی این دو خطبه را نشان دهد. نتایج نشان داد که کاربست مناسب عناصر آواساز در سطح آوایی خطبه ها، در هر دو خطبه بار عاطفی مورد نظر را به خوبی انتقال داده و در نتیجه تأثیر زیادی بر مخاطب گذاشته است؛ با این تفاوت که این عناصر، سازگار با نظریه لیکاف، در خطبه حضرت زینب3 بیشتر بوده و از تنوع آوایی بیشتری نیز برخوردار است. در سطح واژگانی کاربرد بیشتر قید و صفت و سوگندواژه در خطبه حضرت زینب3 آن را متمایز از خطبه امام سجاد علیه السلام کرده؛ اما برخلاف دیدگاه لیکاف خطبه حضرت زینب3 از دشواژه های بیشتری نسبت به خطبه امام سجاد7 برخوردار است. این تفاوت بیش از عامل جنسیت، تحت تأثیر موضوع خطاب و رویکرد دو خطیب در کلامشان به مردم کوفه است. از جمله نتایج در سطح نحوی نیز می توان به کاربرد بیشتر جملات قسم و پرسشی در کلام اشاره کرد که هر چند از نظر آماری منطبق با دیدگاه لیکاف است، اما از نظر معنایی هماهنگ با آن نیست.
صوره الموت فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثانیه ربیع و صیف ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ق) العدد ۲ (المتوالی ۴)
91 - 102
حوزههای تخصصی:
تعتبر الصور البیانیه من أکثر أدوات نهج البلاغه تأثیرًا وفاعلیه لنقل الأفکار والمفاهیم إلى الجمهور. فیقدم الإمام علی (ع) المعانی المجرده للصور البیانیه الملموسه والخیالیه فی أجزاء مختلفه من نهج البلاغه حیث یستخدم عنصر التصویر لتقریب للعقل من الحقائق ومساعدته على فهمها. إن دقه تصویره لموضوع الموت یدخل بالمرء إلى وادی الخیال حیث یشعر بنفسه وکأنه فی ذلک المشهد. کما أن دقه اختیار الکلمات وطریقه الجمع بینها والاستعانه بمجموعه متنوعه من الصور البلاغیه إلى جانب الألحان الممتعه للکلمات تضفی على صوره البیانیه عذوبه خاصه. یتناول هذا المقال ثمانی حالات من تصویر الموت فی خطب نهج البلاغه والتی تحتضن أیضًا سائر صور الموت الأخرى. فلقد تم تصویر وجه الموت الرهیب فی هذه الصور البیانیه بحیث یثیر العواطف ویهز أعماق الوجود الإنسانی ویوقظ الضمیر النائم.
بررسی سندی و دلالی روایت «جرجیر» و نقد برداشت های نادرست(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
129 - 142
حوزههای تخصصی:
روایت «سینبت فى قعر جهنم الجرجیر» از روایاتی است که بسیار در متون عرفانی مشاهده می-شود و عرفاء از این روایت دو نوع برداشت ارائه دادند. برداشت نخست منسوب به ابن عربی و پیروانش همچون قیصری هست؛ آنها بر این باورند که بعد از گذشت مدتی طولانی از عذاب، رویش گیاه جرجیر در قعر جهنم، دلالت بر سرد شدن آتش و انقطاع عذاب دارد و همه دوزخیان حتی کفار معاند و لجوج بعد از سالیان متمادی از رنج و عذاب با آنکه در جهنم بسر می برند عذاب از آنها برداشته می شود. برداشت دوم نیز منسوب به گروهی دیگر از عرفاء است که آنها بر این عقیده اند که رویش گیاه جرجیر در قعر دوزخ دلالت بر انقطاع دوزخ و پایان جهنم دارد و بعد از گذشت أحقاب همه جهنمیان حتی کفار از آنجا خارج و وارد بهشت می گردند. نگارنده با جستجو در مجامع روایی، دو نوع روایت در باب جرجیر را مشاهده کرده که با بررسی سندی و دلالی هر یک از آنها، به این نتیجه رسیده که هیچ یک از آن روایات دلالت بر آن دو برداشت فوق ندارند
گونه شناسی و سنجش اتقان براهین معاد(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
143 - 178
حوزههای تخصصی:
حیات پس از مرگ از مهم ترین آموزه های دینی است. اندیشمندانِ مکاتب مختلف در درازنای تاریخ براهین متعددی را با روش ها و اهداف متفاوت در راستای توجیه یا اثبات این آموزه اقامه کرده اند. به رغم تعدد این برهان ها می توان در یک تقسیم منطقی، این براهین را به چهار گونه ی کلیِ براهینِ امکانی، براهین تجربی، براهینِ معقولیت، و براهین ایجابی دسته بندی نمود. هر یک از گونه های مذکور، با روشی متفاوت، هدف یا اهدافی خاص را پی می گیرد و در صدد دست یابی به غایتی متفاوت با سایر گونه هاست. نا آگاهی از هدف این براهین،گاهی سبب بروز انتقاداتی شده که سنجش آن انتقادات در پرتوی هدفِ اصلی برهان ها ضروری است. هم چنین پاره ای از براهین ارائه شده، به رغم نگاه مشهور، توانِ اثبات مدعای خود را ندارند و از همین جهت فاقد ارزش علمی هستند. مهم ترین دستاورد متن حاضر افزون بر گونه شناسی مشهورترین براهین معاد، سنجش کارآمدی هریک از آن براهین است.
تحلیل مؤلفه های زیبایی شناختی انسجام در کلام دعای ابوحمزه ثمالی با تکیه بر رویکرد هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
مفهوم انسجام به منظور درک بهتر روابط معنایی بین جملات ارائه شده است تا آن ها را به مثابه یک متن، از غیر متن جدا کند. این نوشتار با تکیه بر نظریه انسجام هلیدی و حسن، دعای شریف «ابوحمزه ثمالی» را از سه بُعد دستوری، واژگانی و پیوندی و به روش توصیفی – تحلیلی مورد واکاوی قرار داده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤالات است که: الگوی انسج ام ت ا چه اندازه در متن بودگی دعای ابوحمزه ثمالی نقش دارد؟ آیا می توان مؤلفه های انسجام را بر متن این دعا منطبق دانست؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که عنصر ارجاع، هم معنایی، تکرار و از میان ادات پیوندی، ادات افزایشی، تأکیدی و موصولات بیشترین بسامد را در متن دعا داشته اند و زمینه ایجاد کلامی به این جامعیت و گستردگی، با بند های فراوان را برای تحقق بخشیدن به معرفت خداوند و نشان دادن راه سعادت و نجات بشر فراهم کرده است و توانمندی امام سجاد7 را در هنر شناخت کلام به خوبی نشان می دهد.
روایات عاشورایی «شرح الأخبار» قاضی نعمان در میزان نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
69-104
حوزههای تخصصی:
مقتل الحسین R موجود در کتاب شرح الأخبار قاضی نعمان از جمله مقاتل برجای مانده و قدیمی شیعی است که البته همچون دیگر کتب تاریخی و روایی از هجمه تحریفات عاشورایی مصون نمانده است، به طوری که ما را در برخی از مطالبِ مربوط به جریان عاشورا در تردید می افکند و حتی در برخی موارد شیعه را تحت تأثیر اعتقاداتی خاص قرار می دهد، به گونه ای که برخی ضد شیعه، شیعیان را پیرو عقاید خرافی دانسته اند. این مقتل در برخی موارد با وقایع مسلم و یا روایات تاریخی ناسازگار بوده و در مواردی شأن امام معصوم R و یا خاندان معصومان k خدشه دار شده و پایه و اساسی برای نقل علمای شیعی در قرن های بعد شده است. در این بررسی کوشیده شده پس از ارزیابی شخصیت مؤلف و توضیحاتی چند درباره کتاب وی، به برخی از این هجمه های تحریفی اشاره و مطالب تاریخی و روایی آن مورد کندوکاو قرار گیرد.
نقدی بر روش هاشم معروف حسنی در اعتبارسنجی روایات فضایل اهل بیت در کتاب الموضوعات فی الآثار و الأخبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
367-394
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار معاصر در زمینه احادیث ساختگی، کتاب الموضوعات فی الآثار و الاخبار تألیف هاشم معروف الحسنی است که درباره روایات جعلی موجود در منابع فریقین و با تأکید بر روایات منقبت و منقصت نگاشته شده است. تاکنون پژوهش های چندی در خصوص معرفی، روش شناسی و نقد این اثر با نگاهی کلی صورت گرفته است. پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از این آثار، نقد و بررسی روایات فضایل اهل بیت k را به طور خاص مورد نظر دارد. گرچه هاشم معروف در سراسر کتاب الموضوعات با رویکرد نقد متنی و نقد سندی با روایات مواجه شده، گاه با اهمال و تسامح و گاه یک جانبه و عجولانه قضاوت کرده است. به نظر می رسد وی عمدتاً از روی محتوای روایت حکم به جعلی بودن آن داده و بررسی های سندی وی بیشتر جنبه تأیید و تأکید دارد. روش وی در بررسی سندی برخی روایات با ایراداتی همچون تعمیم گرایی، غفلت از منابع رجالی دست اول، پرداخت بی ضابطه به بحث غلو، عرضه اطلاعات نادرست در شرح احوال راویان و نقد غیرمنصفانه برخی محدثان و صاحبان آثار، عدم تفحص از سایر طرق روایت در منابع معتبر روایی و کم توجهی نسبت به جمع آوری احادیث هم مضمون و خانواده حدیثی، بهره گیری از معیارهای اختلافی، اصرار بیش از حد بر معیار موافقت روایت با عقل و علم تجربی روبه روست.
الحکم الفقهی لأوقات الصلاه فی الرساله ۵۲ من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
85 - 96
حوزههای تخصصی:
إن مسأله "أوقات الصلاه" بصفتها مرسومًا حکومیًّا تفتح آفاقًا جدیده فی رساله أمیر المؤمنین (ع) إلى عماله. وطالما کان الجانب الفقهی من "أوقات الصلاه الخمس" موضوع الکثیر النقاش بین فقهاء الإمامیه والعامه. ورغم أن الرساله ۵۲ من نهج البلاغه قصیره، إلا أنها مفیده فی مجالات مختلفه. وبالنظر إلى البعد الحکومی لصلاه الجماعه فإنها تسعى لتحقیق هذه الأهداف وهی مهمه الحاکم فی تنظیم الشؤون الروحیه، وتعزیز النظام الإسلامی وربط المدیرین بالجماهیر فی المناسبات الدینیه، وإعاده النظر فی مفهوم الفتنه فی النظام الإسلامی. ومن المفید للمعنیین معالجه البعد الأخلاقی لهذه الرساله، مثل مراعاه أحوال الناس فی أسلوب إقامه المراسم الدینیه. وتشمل الخصائص الاجتماعیه والثقافیه للرساله توفیر معاییر عرفیه ومحوریه المسجد فی التعلیم العلمی والثقافی وتیسیر الشؤون العامه وخلق تضامن اجتماعی فی ظل تمجید الجماعه. وتوضح دراسه هذه الرساله أن السیاده الدینیه وصلاه الجماعه وصلاه الجمعه لا ینبغی اعتبارها عباده فردیه وعلاقه بین الأفراد والمجتمع کما یعتقد البعض، ولکن المحافظین والوزراء والمسؤولین عن النظام الإسلامی مسؤولون عن الاهتمام بهذا الأمر العظیم، حیث یکون الإهمال بمعنى الحکم الوارد فی الرساله، خروجًا عن القاعده العلویه. ومع ذلک ینبغی النظر فی إنشاء آلیات قانونیه والاهتمام بدراسه أضرار الجماعات.
عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
39 - 61
حوزههای تخصصی:
انحراف را می توان ناهمنوایی با مجموعه هنجارهای معینی تعریف کرد که شمار زیادی از افراد یک اجتماع یا جامعه پذیرفته اند. تخطی از هنجارها، طیف وسیعی دارد؛ چنان که در سطح کلان جامعه با اتلاف و قصور و بی نظمی و لااُبالی گری تداعی می شود و در سطح میانه جامعه به نظامی گری و ناامنی و بی تخصصی و ناآگاهی تعبیر می گردد و در سطح خرد جامعه سر از بیماری و بزه و جرم و گناه در می آورد . در تحقیق حاضر که به روش علمی تحلیلی – توصیفی و جمع آوری کتابخانه ای صورت گرفته است، یافته های تحقیق حاکی از آن است که عوامل فرهنگی اجتماعی انحراف جامعه اسلامی عبارت اند از: محیط ناسالم خانواده و اجتماع و فقر، فرهنگ فاسد و رسانه های منحرف کننده که راهکارهای مقابله با آنها شامل توجه به نقش خانواده در تربیت، رعایت حقوق اعضای خانواده و نظارت اجتماعی، توجه به عدالت اجتماعی و نهادینه سازی فرهنگ اصیل اسلامی می باشد.
نگاهی اجمالی بر نحوه تعامل رجالیان با رجال کشّی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
111 - 127
حوزههای تخصصی:
رجال کشّی یکی از کهن ترین آثار رجالی است که در ساختار خود متمایز از همه منابع رجالی امامیه است. این کتاب دارای ساختاری روایی و نظامی نسبتاً طبقاتی است. رجال کشّی از زمان تدوین تا کنون کم و بیش مورد توجه دانشیان رجال و جز آن به ویژه در حوزه تاریخ تشیع بوده است. این مقاله به اجمال سرگذشت این کتاب و نحوه تعامل رجالیان با آن در سده های گوناگون را در چهار مقطع زمانی به دست داده است و نشان داده است کتاب اختیار معرفه الرجال همواره کانون توجه رجالیان بوده است. در سده های دهم تا دوازدهم از حیث مرتب نویسی و حاشیه نویسی و در سده معاصر بیشتر از حیث محتوا مورد تحلیل و تدقیق قرار گرفته است. همچنین از حیث نقل روایات متعارض مدح و ذم رویکرد عالمان رجالی بیشتر رویکرد نقد سندی بوده است تا اینکه علامه شوشتری در این عرصه تحلیل محتوای روایات را نیز مورد توجه ویژه قرار داد.
زمینه های تاریخی شکل گیری احادیث مقلوبه در کتاب های فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۱۱
187 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مطرح شده در کتاب های علل الحدیث، مسئله تغییر نام مروی عنه است که بیشتر در سده دوم و سوم هجری در بین راویان رخ داده است. مسئله این پژوهش آن است که با تمرکز در دامنه موضوعی روایات اهل سنت و با توجه به گستره تغییر نام مروی عنه در نقل احادیث، ریشه های حقیقی و تاریخی مسئله را بررسی نموده و تبیین کند، چرا چنین اقدامی از ناحیه برخی از بزرگان حدیث هم چون عبدالرزاق صنعانی، سفیان بن وکیع و... رخ داده است؟ و در این میان شاگردی آنان از امام صادقg و عدم یادکرد نامشان در روایات را می توان به این پدیده مرتبط دانست؟ گرچه قلب سندی حدیث، سبب خروج راوی از عدالت و وثاقت می گردد، ولی افراد زیادی در کتب رجال اهل سنت به این امر مبادرت کرده ، در عین حال تعدیل و توثیق هم شده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی موضوعاتی مانند، حدیث مرسل و مرفوع، مفهوم شناسی و مخاطب شناسی روایات تقیه، این احتمال را مطرح می کند که روایات امام صادقg با نام های دیگری از غیر نام خودشان در منابع روایی راه یافته و دلیل قلب سندی روایات امام صادقg شرایط خاص حاکم بر زمانه ایشان بوده است.
شناخت نامه خصائص نگاری با تأکید بر خصائص نسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
261-284
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر کوشیده است تا خصائص نویسی را به صورت کلی و خصائص نسایی را به طور ویژه از جهات مختلفی بازشناسی کند. حاصل مطالعه بخش نخست نشان می دهد خصائص نگاری به دلیل معنایی که از انحصار در یک فضیلت خاص افاده می کند، برای آن جایگاه متفاوتی از مناقب نویسی و فضایل نگاری تعریف می شود. بررسی موارد انجام شده در حیطه خصائص نگاری تشیع و تسنن، گواه روشنی است که چنین مسئله ای را کاملاً تایید می کند. بخش دوم مقاله، بازکاوی خصائص نسایی را از جهات گوناگونی از نظر گذرانیده است. اعتبار سندی خصائص و بررسی تطبیقی مضامین آن با برخی از جوامع مهم حدیثی اهل تسنن و اثبات برتری امام علی R بر خلفای اول و دوم و سوم با نظر به روایاتی که نسایی بی هیچ کاستنی و افزودنی گزارش می دهد، بخش هایی است که رهیافت خاص حدیثی خصائص به نمایش می گذارد.
خوانش سایه معنایی نامه امام علی به عثمان بن حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
361-386
حوزههای تخصصی:
در خوانش متن های نظام مند ادبی و از جمله نهج البلاغه ، خواننده با سویه هایی از قبیل سویه وزنی، آوایی و بلاغی روبه روست؛ نشانه هایی که با خوانش سایه معنایی، نشانه ها، سازواری ها، هماهنگی ها و ارتباطات پیدا و پنهان عناصر متن معلوم و مدلول های پیدا و ناپیدای این نشانه ها مشخص می شود. در این جستار بر اساس اصول نشانه شناسی و روش توصیفی تحلیلی، و با خوانش سایه معنایی، نامه چهل وپنجم نهج البلاغه(نامه امام به عثمان بن حنیف) بررسی و تحلیل شده است. دستاورد این تحقیق معلوم ساخته که در بافت و ساختار این نامه، حضور چشمگیر عناصر آوایی واژگان نقش بسزایی در برانگیختن و القای معنا به مخاطب ایفا کرده است. همچنین سایه معنی تکرار واکه هایی مانند «آ» و «ای» که سبب پیدایش نوعی هارمونی شده، بازتاب دهنده احساس درونی امام در برابر رفتار کارگزار حکومت است. بسامد فعل ماضی که از قطعیت گزاره ها و هشدارهای جدی امام حکایت دارد. با همراهی فعل مضارع توجه دادن به پیوند زمان و اندرز گرفتن از گذشته برای آینده را می رساند. سایه معنای کاربست تکنیک تزاحم تشبیه و استعاره، تناسبات تصویری که به پیوندهای درونی متن انجامیده از تأکید امیر مؤمنان R بر انگیزش حس تأمل مخاطب در رفتارها و رویدادها و اقناع وی است.
اعتبار سنجی حدیث «مُوتُوا قَبْلَ أنْ تَمُوتُوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
223-238
حوزههای تخصصی:
انتساب هر حدیثی به پیامبر 2 مستلزم وجود سند برای آن حدیث است. در صورتی که هیچ سندی در متون روایی، برای آن حدیث یافت نشود، انتساب آن به پیامبر 2 صحیح نیست. در علم الحدیث، روایاتی را که در هیچ یک از منابع کهن روایی فریقین یافت نشود، با عبارت «لا اصل له» یعنی روایات بی اساس یاد می کنند. عرفا و فلاسفه بدون توجه به این قاعده مهم، انبوهی از روایات بی اساس را به پیامبر 2 نسبت داده اند که پالایش این احادیث نیاز به تلاشی گسترده دارد. از جمله این احادیث بی اساس، عبارت «مُوتُوا قَبْلَ أنْ تَمُوتُوا» است که به عنوان حدیث نبوی توسط عرفا و فلاسفه در منابع متعدد عرفانی و فلسفی استفاده شده است. این عبارت در هیچ یک از منابع معتبر روایی شیعی و اهل سنّت نیامده است که عدم توجه محدّثان به این عبارت، حدیث بودن آن را خدشه دار می سازد.
یزید کناسی در آوردگاه توثیق وتضعیف
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
107-126
حوزههای تخصصی:
گاه به دلایلی شناسایی برخی راویان، نیازمند تحقیق و کنکاش بسیار است. یزید کناسی از این دست افراد است که روایات زیادی در کتب حدیثی شیعه ندارد؛ اما روایاتش مورد فتوا، مفصل و دارای آثار در فقه است. در این نوشتار ضمن ارزیابی اتّحاد نام یزید کناسی با ابوخالد قمّاط و ابوخالد کابلی و بریدبنمعاویه، نکات پژوهشی متعددی دربارۀ راههای اثبات اتّحاد و تعدد بیان شده است. برای اثبات وثاقت کناسی به هفت دلیلِ اتّحاد مانند وقوع در روایات مورد فتوا، کثرت نقل أجلّا از او و قاعدۀ مشاهیر استناد شده است. ضمیمۀ این دلایل به یکدیگر، وثاقت یزید کناسی را اثبات میکند.
اعتبار نسخ مصادر جوامع حدیثی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
127-146
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش محوری مکتوبات پیشین در شکلگیری جوامع حدیثی، احراز اصالت نسخههایی که مورد استفادۀ مؤلفان جوامع قرار گرفته، اهمیت بهسزایی دارد. موضوعاتی چون انتساب نادرست نسخه، تصحیفات تأثیرگذار در معنا و دسّ و تحریف در نسخه، احراز اصالت نسخه را با مشکل مواجه میکند. با این حال، بر اساس شواهدی چون دقت محدّثان در انتساب نسخه و توجه آنها به مسألۀ اختلاف نسخ و اهتمام به تحمّل احادیث به طرق معتبر، میتوان ادعای اطمینان به اصالت نسخههای منابع جوامع حدیثی متقدم را مطرح نمود. در صورت تمامیت این شواهد، اطمینان حاصل، در نوع موارد و در صورتی است که قرینهای بر خلاف آن نباشد. در صورت عدم تمامیت نیز میتوان این شواهد را به عنوان قرینۀ عامهای که در کنار قرینه یا قرائن دیگر، موجب اطمینان میشود، تلقی کرد. ضمن بررسی این شواهد، به اموری چون منشأ اختلاف متقدمان در مسألۀ انتساب و منشأ اختلاف نسخ کتب حدیثی پرداخته میشود.
بازکاوی دلالت حدیث «اعرفوا منازل الرجال»، بر مبنای اکثار روایت از معصوم علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
69 - 95
حوزههای تخصصی:
از مباحث قابل بررسی در قلمرو توثیقات عام رجالی، کثرت روایت از معصوم7 است. شماری از رجال پژوهان، احراز این ویژگی را مشعر به مدح راوی دانسته، به پاره ای از احادیث امامیه استناد نموده اند. با این همه ، دلالت این روایات با ابهام وچالش هایی روبه رو بوده و مستلزم بازخوانی است. این مقاله، پس از بازکاوی دقیق ، درباره آرای موافقان و مخالفان، با بُن مایه ای از دو رویکرد توصیفی-انتقادی، علاوه بر تفکیک میان کاربست این قاعده، و تمسک به احادیث معصومان:، پذیرش احادیث راویانِ مسکوت الحال را منوط به احراز شروط ایجابی و سلبی دانسته است. از دیگر سو، با ژرف نگری در کاربست مفاهیم روایت، در فرآیندی مرتبط با سایر احادیث هم مضمونِ معصومان:؛ دلالت این احادیث را شامل راویانی می داند که علاوه بر نقل های فراگیر از پیشوایان معصوم7 خود، به ویژگی هایی نظیر درایت و فقاهت نیز نسبت به مفاهیم و مدالیل احادیث اهتمام ورزند.
تقطیع روایت در کتاب من لا یحضره الفقیه؛ مصادیق، انگیزه ها و آسیب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقطیع در لغت به معنای قطعه قطعه کردن و در اصطلاح اهل حدیث، نقل بخشی از روایت و ترک بخشی دیگر از آن است. این پدیده که از آغاز دوران نقل حدیث وجود داشت و با شروع تدوین جوامع موضوعی رواج بیشتری یافت، با عکس العمل های مثبت و منفی مواجه بوده و برخی آن را مجاز و برخی دیگر آن را برنتابیده اند؛ از جمله کسانی که در اثر حدیثی خود به تقطیع پرداخته، محدث نام آور، شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه است. تأثیرپذیری محدثان و فقیهان از این کتاب بر کسی پوشیده نیست. بررسی میزان فراوانی روایات تقطیع شده در این اثر حدیثی، علل و انگیزه های مؤلف برای تقطیع روایات و اینکه آثار این تقطیع ها چه بوده است، موضوعات و پرسش هایی است که در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق که اغلب با روش مقایسه روایات متحد با یکدیگر به دست آمده، نشان می دهد که از مجموع 5920 روایت موجود در این کتاب، حداقل 626 مورد روایت تقطیع شده وجود دارد که حدود 5/10درصد کل روایات را شامل می شود. اکتفا به موضع حاجت، تبویب موضوعی روایات، اختصار کتاب و عقیده یا فتوای خاص مؤلف، بخشی از علل و انگیزه های تقطیع روایت در این کتاب بوده است. همچنین از این میان مشخص شد که تقطیع در حدود 100 روایت که معادل 8/15درصد کل روایات تقطیع شده است، مخل معنای صحیح یا کامل می باشد.
بررسی حوزه های کاربردی استدلال به "خَیرٌ وَ أَبْقى" در قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
87 - 109
حوزههای تخصصی:
استدلال "خَیْر ٌوَ أَبْقى" در مواضع تقابل دنیا و آخرت به کار رفته و در این راستا دارای حوزه های کاربرد متفاوتی، مربوط به تصمیم گیری های انسان است، که باید یکی از دو طرف را بر دیگری ترجیح دهد. این موقعیّت ها عبارتند از: موقعیّت رزق که شامل دو حوزه تنگی رزق و مقایسه در روزی می باشد، موقعیّت دعوت به هدایت و موقعیّت تهدید ایمان، که دو راهی دنیا یا آخرت عنوان جامع همه موقعیّت هاست. توجّه به این استدلال باعث می شود، انسان با نگاهی واقع بینانه، بهترین رویکرد را جهت عملکرد صحیح برای مواجهه شدن با موقعیّت های نامبرده داشته باشد. به کارگیری استدلال به تناسب کاربردهایی که دارد، پیامدهای کار آمدی را به همراه خواهد داشت، از جمله: قناعت ورزی، بردباری، سپاسگزاری، رضامندی از زندگی، هدایت پذیری، تعالی خواسته ها، از بین رفتن ترس و اضطراب، استقامت بر هدف و دستیابی به فلاح.
بازشناسی ابودحداح در روایات تفسیری سوره اللیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
94 - 113
حوزههای تخصصی:
به نظر اجماع اهل سنت سوره اللیل به سبب انفاق ابوبکر در مکه نازل شده است؛ اما روایات تفاسیر شیعی ماجرای انفاق ابودحداح در مدینه را ذیل آیات این سوره می آورد. در این مجال عدم قطعیت مکّی بودن سوره اللیل پس از بررسی روایات ترتیب نزول و خصائص سور مکّی و مدنی گزارش می شود و با تدقیق در منابع رجالی و تاریخی درمی یابیم که ابودحداح با ثابت بن دحداح متفاوت است. ابودحداح می تواند با توجه به شواهدی همچون شعر سفیان بن مصعب ثوری (از اصحاب راستین امام صادق علیه السلام)، معنای لغوی ابودحداح، سیاق آیات دیگر سوره، آیات انفاق در قرآن و سابقه جعل فضایل علی علیه السلام برای سایرین، شخص امام علی علیه السلام باشد.