فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله ولایت تکوینى ائمه علیهم السلام و جوانب آن، از مسائل مهم بحث امامت است. در این زمینه، گرچه در سال هاى اخیرکتاب ها و آثار درخورتوجهى به رشته تحریر درآمده است، ولى با توجه به اهمیت این بحث و اهمیت بررسى نقلى و حدیثىآن، به نظر مى رسد باید آن را از منظر روایت هاى کافى هم مورد بحث قرار داد. این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى بهبررسى منشأ، قلمرو و چگونگى نحوه اِعمال ولایت تکوینى ائمه در کافى پرداخته و به این نتایج رسیده است: معرفت وآگاهى کامل ایشان به اسم اعظم و علم الکتاب، دلیل ولایت ایشان است؛ ولایت ایشان شامل حوزه هاى مختلفى است؛ گاهىایشان ابتدا به ساکن در بعض مواقع هم با درخواست دیگران ولایت تکوینى را اِعمال کرده اند.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
موعودگرایی در غرب، از اعتقاد تا انتقاد؛ سیری در مبانی و مفاهیم موعودپژوهی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
نقد و بررسی مدل های علم دینی مبتنی بر الگوهای علم شناختی پساپوزیتیویستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مدل های مختلفی برای تولید دانش دینی از سوی استادان و صاحب نظران دانشگاه و حوزه ارائه شده است. بین این گروه، شمار درخور توجهی از نظریه پردازان، نقدها و دیدگاه های پساپوزیتیویستی درباره علم و فعالیت علمی را نقطه عزیمت مناسبی برای حرکت به سمت تولید علم دینی دیده اند. پساپوزیتیویسم بر پایه دیدگاه ما طیف متنوعی از نظریه ها را تشکیل می دهد که درباره مدعیاتی همچون عینیت، بین الاذهانیت و عقلانیت تردید کرده و به نوعی از نسبی گرایی گذر کرده اند که یکی از تأثیرگذارترین نمونه ها را می توان در نظریه پارادایم های کوهن مشاهده کرد. مدل های علم دینیِ یادشده در این مقاله که اساس کار خود را با پذیرفتن چنین دیدگاه هایی آغاز نموده اند، به جز نمونه علم مقدس نصر و دیدگاه زیباکلام، از یک سو به دلیل پذیرفتن چنین دیدگاه های نسبی گرایانه و از سوی دیگر تمایل به مدعیات پوزیتیویستی با مشکلی اساسی مواجه اند. این مشکل را می توان ناتوانی در سازگاری بین ادعاها و نتایج نظری دو پارادایمِ ناسازگار دانست.
خداشناسى با محوریت وجوب بالذات؛ مرحله دوم از راه صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براى نخستین بار فارابى از امکان شناخت صفات و فعل خداوند با تأمل در وجوب وجود و لوازم آن سخن گفت. ابن سینا و پس از او صدرالمتألهین، روشى را که فارابى به آن اشاره کرده بود با نگاهى جامع و دقیق تر پى گرفتند و آن را راه صدیقین نامیدند. راه صدیقین در تعریفى که ابن سینا و صدرالمتألهین از آن ارائه دادند به دو مرحله کلى تقسیم شد. مرحله نخست، اثبات وجود واجب الوجود بالذات با برهان وجودمحور است که از آن به برهان صدیقین تعبیر کردند. مرحله دوم، شناخت صفات و فعل خداوند با تأمل در واجب بالذات بودن خداوند و لوازم آن است که در این مقاله از آن به خداشناسى با محوریت وجوب بالذات تعبیر کرده ایم. در این مقاله، مرحله دوم را در پنج گام شامل احدیت، واحدیت، نگاهى کلى به صفات خداوند، مصداق شناسى صفات، و چگونگى فعل خداوند، سامان داده ایم و محوریت وجوب وجود را در محورهاى پنج گانه نشان داده و از این طریق امکان این نوع خداشناسى را به اثبات رسانده ایم.
بررسى برهان صدیقین صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیار برهان صدیقین از نگاه صدرالمتألهین این است که از اصل وجود آغاز شود. چیزى غیر از واجب تعالى اصل وجود نیست. بنابراین در این برهان استدلال از ذات به ذات صورت مى گیرد. گرچه ظاهر این تعبیر مصادره به مطلوب است، در واقع چنین نیست؛ زیرا پس از نظر به اصل وجود مى فهمیم که اصل وجود با واجب یکى است و استدلال از ذات به ذات صورت گرفته است؛ نه اینکه از قبل، وجود واجب مفروض باشد تا مستلزم تناقض و مصادره گردد. این استدلال، برهان «لمّ» نیست، چون واجب علت و سببى ندارد تا مشمول ملاک این گونه براهین شود. این در صورتى است که معیار «لمّیت» را علیت خارجى بدانیم. ازاین رو مى توان آن را برهان شبه «لمّ» دانست؛ از این جهت که افاده یقین مى کند. همچنین مى توان از راه تعمیم برهان «لمّى» به علیت هاى تحلیلى، این برهان را نیز «لمّى» دانست و ازآنجاکه علیت تحلیلى نیز علیت حقیقى است، «لمّ» بودن آن نیز حقیقى خواهد بود.
بررسی منشأ و گستره اقتدار سیاسی امامت شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از منشأ و گستره اقتدار دولت ها رایج ترین مبحث در اندیشه سیاسی است. پرسشی که اندیشمندان مسلمان نیز بدان پاسخ داده اند، اگرچه قرائت های مختلف آنان به شکل گیری گونه های متفاوتی از دولت انجامیده است. حال پرسش اساسی این است که منشا و گستره اقتدار سیاسی امام(ع)چه بوده و تا چه عرصه می باشد؟ پاسخ به این پرسش با روش استنادی و در چارچوب رهیافت کلامی ارائه خواهد شد. مدعای مقاله حاضر آن است که اقتدار سیاسی امام(ع) ناشی از جعل الهی و در طول اقتدار سیاسی پیامبر(ص) قرار دارد و همه امور دینی و دنیوی و برپایی نظم سیاسی در جامعه اسلامی را عهده دار است. بدین ترتیب برخلاف رویکردهای عرفی، اندماج دین و سیاست در نصوص دینی و تجربه تاریخی مسلمانان نه تنها وجود چنین اقتداری را تصدیق می کند بلکه بر نامعقولیت چنین اقتداری برای حاکم اسلامی، خط بطلان می کشد.
حقیقت، محتوا و تطایر نامه اعمال و فصل الخطابدر داورى روز حساب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به برخى از موضوعات حساب اخروى پرداخته که در آن ماهیت نامه عمل را مشخص و بعضى ازابعاد و جهاتِ محتواى این نامه (از جمله شرط بودن برخى از امور براى ثبت اعمال در نامه عمل) را بررسىکرده و نیز چگونگى خواندن محتواى نامه عمل را تبیین نموده است. همچنین چیستى «سرائر» که ازمحتویات نامه اعمال است و نیز حقیقت «تطایر کتب» را مطرح و در پایان، روشن کرده که صدورِ حکمنهایى، یعنى همان فصل الخطاب را چه کسانى عهده دارند.
هدف این مقاله به روش عقلى نقلى، ارائه واقعیاتى از موضوعات مزبور به گونه اى است که تصویرىواضح از آنها به مخاطب عرضه بدارد. این تحقیق مادى بودن نامه هاى عمل بر اساس ظهور ادله نقلى را بیانو نیز روشن مى سازد که «تطایر کتب» همان پراکنده شدن نامه هاى عمل بوده و صدور حکم نهایى علاوه برخداوند، از آنِ دیگر حسابگران نیز هست.
بررسی همخوانی دین ثابت و نیازهای متغیر بشری در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجتمع بشری در ادوار گوناگون تکوّن خود، هماره دچار تحوّلی است که لازمه آن ، نیازهای متغیر است. حال بین دین ثابت با منابعی محدود و ادعای جاودانگی و خاتمیت، با نیازهای متغیر و بی شمار جوامع انسانی، نوعی دوگانگی و ناسازگاری وجود دارد. علامه طباطبایی با اذعان به این مطلب، قواعد اسلام را به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم نموده است؛ قسم اول در تطبیقی تامّ و جامع با فطرت بشری است که تا بشریت ادامه دارد، این احکام نیز دارای بقا و استمرارند. ایشان در مقابل، در باب مقرراتی که جنبه موقتی یا محلی دارند و با پیشرفت تدریجی مدنیت، تغییر می یابند، معتقد است دین فطری اسلام بر اصل ثابت و حکم ضروری فطرت، یعنی ولایت صحّه گذشته است که طبق آن، والی حکومت اسلامی براساس موازینی خاصّ می تواند در جهت ساماندهی حوائج متغیر و متکثّر جامعه، قوانینی را بنا نهد که همانند مواد شریعت حقّ و لازم الاجرا هستند.
تبیین شمول گرایی دینی بر مبنای تشکیک صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة تعدد ادیان و پرسش های ذیل آن، ازجمله پرسش های حقانیت و نجات، حائز اهمیت دین شناسانة فراوانی هستند. در میان پاسخ های متعددی که به این مسئله داده شده است یکی از تقریر های شمول گرایانه ای که با بهره گیری از تعالیم فلسفة صدرایی و به طور خاص تمایز تشکیکی به نحو مجمل توسط برخی محققان مسلمان شکل گرفته است نوعی پاسخی است که می توان آن را شمول گرایی تشکیکی بودن حقانیت نامید. مقالة حاضر [i]با بررسی توصیفی- تحلیلی این تقریر شمول گرایی و با بهره گیری از تعالیم فلسفة صدرایی و نظریة تشکیک به پرسش گری پیرامون این تقریر پرداخته و این شمول گرایی که ادیان متعدد موجود را در سلسلة تشکیکی حقانیت قرار می دهد مورد واکاوی قرار می دهد. مطابق این تقریر تمایز بین ادیان موجود تمایز تشکیکی است و خصوصیات یک سلسلة تشکیکی ازجمله مشتمل بودن بر نوعی از ترکیب از وجدان و فقدان، شمول مراتب بالاتر بر کمالات مراتب پایین تر، حمل حقیقه و رقیقة مراتب بر یکدیگر و غیره بر آن حاکم است درنتیجه هرچه یک دین در مرتبة بالاتری از سلسله مراتب تشکیکی حقانیت باشد از عقاید حقة بیش تری برخوردار است و از نوعی شمول تشکیکی نسبت به مراتب پایین تر برخوردار است. [i]. این مقاله تا حد زیادی متکی بر طرح پژوهشی «گسترة شمول گرایی دینی و آثار و پیامدهای آن از نظر عقل و دین» است که توسط این جانب با حمایت دانشگاه آزاد اسلامی شیراز و با همکاری آقایان دکتر مرتضی حق شناس و حسین نیاکان نگاشته شده است.
همسویی نظریه ی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
به نظر می رسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، می تواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که به طور سنتی با ماهیت معرفت گره خورده اند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد می شود. برای دفاع از گزینه ی دوم، به طور مفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باور های ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبره ی شکاکیت، معرفت شناسان همیشه ناگزیر بوده اند میان سه جفت جریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درون گرایی، برون گرایی» و «وظیفه گرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریه ی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، ازموضع امیدوارکننده تری برخوردار است. نکته ی تعیین کننده ی بحث آنجایی است که درمی یابیم تنها در زمینه ای خداباورانه می توان به نحو درخوری بر نظریه ی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
القاگری آواها در خطبه ی جهاد بر اساس نظریة موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند و هماهنگی بین الفاظ و معانی، می تواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بار معنایی خاص واژگان باشد که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان و هم در تداعی معانی نقش بسزایی دارد؛ بنابراین در سطح ادبی کلام و ساختار کلی جمله، سطح آوایی از سطح معنایی جدا نمی شود. بحث القاگری آواها در متن، اولین بار توسط زبان شناس فرانسوی، موریس گرامون در قرن بیستم طرح شد. اما، قبل از طرح آن توسط گرامون به عنوان نظریه ای در حوزه ادبی، گروهی از شاعران فرانسوی سده نوزدهم کوشیدند، پیوند و تناسب جلوه های صوتی حاصل از ساختار کلام را با دیگر پدیده های عالم هستی آشکار سازند. در این مقاله با کمک روش توصیفی-تحلیلی، نویسندگان بر آنند تا تناسب و هماهنگی موججود بین الفاظ نهج البلاغه در خطبه جهاد را از دو منظر معناشناسی واژگان متقاربة المعنیدر محور جانشینی واژگان و بررسی نظریه زبانی موریس گرامون مبنی بر القاگری آواها در متن، تحلیل معناشناسانه کنند. نتایج بیانگر انسجام درون متنی خطبه بوده و موضوع مورد اهمیت که القاگری آواها در این خطبه را مورد تأیید قرار می دهد، کاربرد واکه ها و همخوان ها ، با توجه به بارمعنایی شان در فرازهایی از خطبه است که بسامد این همخوان ها و واکه ها برای انتقال معانی به مخاطبان، با ارائه جدول های آماری نشان داده شده است.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.
تحلیل و بررسی شقاوت حقیقی از منظر ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
پژوهش پیش رو با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده و ابن سینا، در تبیین معنای شقاوت حقیقی، آن را از سنخ ألم و ضدّ سعادت دانسته و معتقد است که اگر ألم و رنج، ابدى باشد شقاوت است. هم چنین ضمن تقسیم ألم به چهار قسم؛ حسی، خیالی، وهمی و عقلی، خصوصیت سومی را به شقاوت اضافه کرده و آن را از سنخ ألم ابدیِ عقلی دانسته است. او ضمن بیان عوامل متعدد سقوط در شقاوت همچون عدم رعایت عدالت (نظریه حد وسط) و حب دنیا و مانند آن، برای برون رفت از این مشکل دو شیوه را مطرح می نماید: یکی نقطه مقابل شقاوت یعنی روش های متعدد دست یابی به سعادت را بیان می کند، و دیگری راه هایی که نه سعادت در پی دارد نه شقاوت. او در پاسخ به این پرسش که آیا شقاوت مطلق و حقیقی در دنیا قابل حصول است یانه پاسخ می دهد که در دنیا قابل حصول نیست بلکه در آخرت حاصل می شود.
بررسی و تحلیل جایگاه کار و کشاورزی در ارداویراف نامه؛ از منظر ثواب و عقاب اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دین زرتشت کار، تولید و کشاورزی دارای اهمیت بسیاری بود. بخش هایی از ارداویراف نامه، یکی از متون مذهبی این دین، به عِقاب گناهکاران و پاداش نیکوکارانی می پردازد که در زمینه کار، تولید و کشاورزی سهل انگاری کرده، و یا در انجام این امور تلاش و کوشش نموده اند. در این متن دینی، انسان ها به لحاظ اعمال خود و متناسب با آن، در جهان آخرت مستوجب عذاب و یا مستحق پاداش نیک می گردیدند. ارداویراف نامه برآن است تا با نشان دادن عذاب و ثواب اخروی اعمال انسان در جهان خاکی، به مردمان روزگار خویش، به ترویج و تبلیغ اعمال مینویی از جمله کار اقتصادی و کشاورزی بپردازد. این موضوع، از منظر سیاسی مهم تلقی شده، به اقتصاد دولت ساسانی کمک می کرد. احتمالاً، محتوای کتاب ارداویراف نامه، به نوعی بیانگر اندیشه مذهبی و سیاسی پادشاهان ساسانی بوده است. این مقاله، ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت کار و کشاورزی در آیین زرتشت، به این پرسش پاسخ می دهد که چه عواملی موجب گردید متنی مذهبی مانند ارداویراف نامه، به صراحت در مورد کار، تولید و کشاورزی به ارائه کیفر متناسب با عمل بپردازد.
نقد و بررسی کتاب علم، عقل ودین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان علم و دین از مسائلی است که در هر دو حوزه فلسفه علم و فلسفه دین مطمح نظر پاره ای از اندیشمندان این دو حوزه بوده است. کتاب علم، عقل و دین نوشتهدرک استینزبی تلاشی است برای جمع علم و دین و انعکاس پیامدهای نظریات علمی و نظریات فیلسوفان علم برای دین. وی که خود روحانی مسیحی است معتقد است که علم و دین را نباید دو فرهنگ یا جهان بینی مجزا و مستقل از هم تلقی کرد که یکی عقلانی و دیگری غیرعقلانی است. این دو یکی هستند و هر دو می کوشند جهان و جایگاه انسان را در آن بفهمند. وی در این کتاب به بررسی نظریات پاره ای از فیلسوفان علم، پوزیتیویست ها، پوپر، کوون، فایرابند و یکی از فیلسوفان بزرگ معاصر ویتگنشتاین پرداخته است و البته در این میان با پوپر همدلی بیشتری دارد و حجم بیشتری از کتاب را به تحلیل اندیشه های او اختصاص می دهد. وی در بحث از اندیشه های هر یک از این فیلسوفان تأثیرات اندیشه ایشان را بر فلسفه دین ردیابی و تحلیل می کند. در این مقاله به معرفی این کتاب و ذکر برخی کاستی های آن خواهیم پرداخت.
بررسی حقوق جانداران در اسلام و زرتشت؛ با تأکید بر جهان بینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون معتبر دین اسلام و زرتشت، حقوقی مربوط به تعامل انسان به عنوان اشرف مخلوقات، با سایر موجودات عالم تدوین شده است که برگرفته از جهان بینی این دو دین از باور به خدا و جایگاه خیر و شر در عالم است. برخی مدعی هستند آیین اسلام در این خصوص، در مقایسه با زرتشت خشن تر بوده و احترامی برای حیات سایر موجودات قائل نیست. این پژوهش به دنبال استخراج این حقوق در منابع و متون معتبر این دو دین، چهرة حقیقی تعامل آن دو را با موجودات عالم ترسیم نموده، نگاه هریک از دو دین را آشکار نماید. حاصل یافته های مقاله این است که اسلام جز در مواردی محدود، از جمله تهیه غذا و یا دفع ضرر از جان، اجازة کشتن موجودات را نمی دهد، اما آیین زرتشت، با اعتقاد به وجود موجودات شرور اهریمنی، جانداران عالم را به سه دستة مقدس، مباح و منفور تقسیم می کند. دسته سوم، حتی در صورت عدم ورود به محل زندگی و ایجاد ضرر جانی یا مالی، از نظر این آیین محکوم به مرگ هستند.