فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه از نقطه نظر سیستم های سیکلی، بدست آوردن بیشترین کار خروجی از ترکیب های مختلف سیکل های ترمودینامیکی می باشد. سه نوع سیستم که در این مقاله مورد بحث قرار خواهند گرفت عبارتند از: یک سیکل ترکیبی اصلی و دو سیکل دیگر که به صورت سری و موازی در نظر گرفته شده اند. در هر سیستم تاثیر متغیرها به منظور دستیابی به حالت بهینه ترکیب سیکل ها مورد بررسی قرارگرفته است .نتایج نشان می دهد که سیکل سه گانه از نوع سری تفاوت چندانی در مقایسه با سیکل ترکیبی ندارد و بازده سیکل سه گانه موازی خصوصاً درمورد بازیافت حرارت اتلافی در انتالپی های کم را می توان افزایش داد، همچنین با ترکیب صحیح با یک سیکل رانکین بخار، انتظار می رود که سیکل رانکین ارگانیک از انرژی مازاد در دسترس به نحوه بهینه ای بهره برداری نماید. این مقاله طرح اصولی از سیستم های تبدیل انرژی سیکل چندگانه را ارائه می دهد.
بهینه سازی مصرف انرژی در کارخانجات قند نیشکری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن ارائه نتایج حاصل از ممیزی انرژی در یک کارخانه قند نیشکری در استان خوزستان، وضعیت مصارف انرژی و شدت انرژی برای تولید شکر در آن با استانداردهای جهانی مقایسه می گردد و راهکارهایی جهت بهینه سازی مصرف انرژی دراین کارخانه ارائه می شود. همچنین نقش نیشکر درتولید انرژی و در نتیجه اقتصاد ملی مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی در این زمینه ارائه می گردند
کاربرد روش شبیه سازی در ارزیابی طرح های سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
همه تصمیماتی که مدیران صنایع اتخاذ می کنند ، شقوق مختلفی دارد که ممکن است در تعارض با یکدیگر باشند . هر کدام ازاین نوع تصمیمات تحت تأثیر مفروضات تصمیم گیرنده و ارزیاب هستند ، بگونه ای که مشکل موجود در این نوع تصمیمات به مفروضات و تأثیرات آنها بستگی دارد . هر شق ممکن در سرمایه گذاری تحت تأثیر « عدم اطمینان » است که وقتی این عدم اطمینان در کل مسأله با هم ترکیب می شود ، حالت فزاینده ای را پیدا می کند و عدم اطمینان را یه صورت موضوع حساس و بحرانی در می آورد . به این لحاظ است که « مخاطره » وارد موضوع می شود و لازم است که مدیران ازابزارها و فنون جدید و مناسبی برای ارزشیابی و سنجش پروژه های سرمایه گذاری استفاده کنند. روشی وجود دارد که به مدیران کمک می کند تا به سرعت بتوانند تصمیمات کلیدی سرمایه گذاری را با بدست آوردن اندازه واقعی مخاطره اتخاذ کنند. با استفاده از این ابزار است که ارزیاب می تواند به راحتی مخاطره را برای سرمایه گذاری خود و بازیافت آن اندازه گیری کند و سپس آن طرحی را که با اهداف سازمان تجانس بیشتری دارد ، انتخاب کند.
مدل تصمیمگیری چند هدفه برای تخصیص نمایندگان مجلس به کمیسیونهای تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین نهادهای قانونگذاری در بسیاری از کشورها مجلس است. پس از انتخاب نمایندگان مجلس بهوسیله مردم، یکی از مسائل مهم، تخصیص نمایندگان به کمیسیونهای تخصصی است. در این مقاله از برنامهریزی چند هدفه (MODM) برای این منظور استفاده شده است. اهدافی که در این مدل در نظر گرفته شدهاند عبارتند از: میزان علاقه، نوع تخصص و سابقه عضویت. شایان ذکر است که وزن اهداف با روش AHP محاسبه شدهاند. متغیرهای تصمیم مدل از نوع صفر و یک میباشند.
بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از مدل BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای شناسایی عوامل و معیارهای مؤثر برای بهره وری نیروی انسانی در محیط یک سازمان نظامی صنعتی انجام شده است. از لحاظ روش توصیفی تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد و نمونه آماری شامل 257 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از روش دلفی در دو دور، مؤلفه ها مطابق با شرایط سازمانی جامعه مورد بررسی بومی سازی شد و در قالب ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن (BSC) طبقه بندی گردیدند. همچنین با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته اطلاعات جمع آوری شد و با به کارگیری روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق شامل شناسایی 45 شاخص موثر بر بهره وری نیروی انسانی و طبقه بندی در ابعاد مشتری، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد (ابعاد مدل کارت امتیازی متوازن) می باشد.
یک رویکرد ترکیبی فرا ابتکاری برای بهینه سازی مسائل چند پاسخی در چارچوب تابع مطلوبیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی ریاضی تخصیص اعتبارات بنگاه های کوچک و زودبازده در بخش های عمدهی اقتصادی (کشاورزی، صنعت و خدمت ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اهمیت و نقش صنایع کوچک در کشورهای صنعتی و در حال توسعه افزایش یافته است. در ایران نیز اهمیت صنایع کوچک رو به رشد بوده و از این رو دولت ها میتوانند با ارایهی راهکارهای حمایتی از صنایع کوچک و زودبازده، افزون بر رفع بخش قابل توجهی از مشکل بیکاری به افزایش تولید ملی و صادرات و توسعهی کارآفرینی نیز کمک کنند. لازمهی تحقق این هدف آن است که کمکهای دولت به شکل درست و بهینه در کل کشور اختصاص داده شود تا بتواند اهدافی همانند عدالت اجتماعی و فقرزدایی را نیز تحقق بخشد. در این تحقیق ابتدا شاخص های تخصیص اعتبارات تعیین و سپس آرمان ها در الگوی برنامه ریزی آرمانی با استفاده از این شاخص ها که ضرایب اهمیت آن از طریق تحلیل سلسله مراتبی گروهی به دست آمد، تعیین شد. هم چنین از AHP گروهی در تعیین اهمیت هر یک از بخش های عمدهی اقتصادی استان ها (کشاورزی، صنعت و خدمت ها) استفاده و نتایج به تفکیک استان های کشور استخراج شد. در پایان الگوی آرمانی با استفاده از نرم افزار Lingo حل شده و نتایج آن بررسی شد.
ارائه یک مدل انتخاب فروشنده سیستم های مخابراتی با رویکرد AHP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری ریسک فراگیر با رویکرد CoVaR و MES در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک فراگیر بیانگر احتمال سقوط کل سیستم مالی در شرایط بحران است. در اکثر موارد، سرمایه گذاران نگران از دست دادن ارزش یک سهم و یا کالا هستند درحالی که در ریسک فراگیر، تمرکز روی کل بازار است. این سقوط اغلب زمانی رخ می دهد که یک شرکت کلیدی در کل سیستم شروع به ورشکستگی می کند، ترس حاصل شده موج وار روی سایر شرکت ها اثر منفی می گذارد و آنها نیز دچار افت می شوند. این واکنش های زنجیره ای باعث می شود بازار دچار استرس شود و در معرض بحران قرار گیرد.
درکل می توان اندازه های ریسک فراگیر را به دو نوع تقسیم بندی کرد؛ نوع اول، اندازه هایی که ریسک کل سیستم را در حالتی که یک نهاد کلیدی در معرض خطر قرارگرفته است موردسنجش قرار می دهند و نوع دوم، اندازه هایی هستند که ریسک یک نهاد را موقعی که کل سیستم در بحران قرار دارند محاسبه می کنند. در همین رابطه اندازه های بسیاری از سوی محققان و فعالان بازار پیشنهادشده است. این مقاله ریسک فراگیر مربوط به 20 شرکت معتبر در بورس اوراق بهادار تهران را با استفاده از دو رویکرد MES و CoVaR بررسی و با استفاده از قابلیت اندازه CoVaR اثر بحران شرکت ها را یکدیگر را اندازه گیری می کند.
بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر کارآیی فنی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر کارآیی فنی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. از این رو، نخست کارآیی فنی شرکت ها با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (DEA) تعیین و سپس، رابطه بین تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی و ترکیب هیأت مدیره با کارآیی فنی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه مورد بررسی شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1381-1388 بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش به روش «داده های ترکیبی» بیانگر این است که پس از کنترل سایر عوامل تأثیرگذار بر کارآیی، بین مالکیت نهادی با کارآیی فنی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. اما بین تمرکز مالکیت و ترکیب هیأت مدیره با کارآیی فنی رابطه مثبت بیمعنی وجود دارد. بررسی تأثیر این سه ساز و کار با هم بر کارآیی فنی نیز به نتیجه مذکور انجامید. این یافته با فرضیه نظارت کارآ مبنی بر اعمال نظارت فعال از جانب مالکان نهادی بر مدیریت و کاهش هزینه های نمایندگی سازگار است.
ارائه یک رویکرد نوین از کارت امتیازی متوازن با استفاده از تاپسیس فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انتخاب و مدیریت پورتفولیوی پروژه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی مطالعه موردی : مجموعه هلدینگ ساختمان ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی همزمان انرژی و ذخیره در بازارهای برق با مشارکت سمت تقاضا در ارائه خدمات ذخیره
حوزههای تخصصی:
این مقاله مدلی از بازار برق را با بهینه سازی همزمان انرژی و ذخیره که توسط واحدهای تولیدی و سمت تقاضا فراهم می شوند، پیشنهاد و تحلیل می نماید. در این مدل، تولید کنندگان و مصرف کنندگان، پیشنهادات فروش و خرید خود را در دو دسته تولیدات مجزا و مشخص شامل انرژی و ذخیره، ارائه می کنند.
انعطاف پذیری در برنامه ریزی که از طریق پیشنهادات ذخیره سمت تقاضا ایجاد می شود، منجر به اثرات قابل توجهی در کارایی اقتصادی سیستم می گردد. نتایج بدست آمده از بهینه سازی با استفاده از دو روش برنامه ریزی خطی عدد صحیح آمیخته و الگوریتم ژنتیک، آثار جالب توجهی از تغییر نرخ قیمت ذخیره سمت تقاضا بر پارامترهایی از قبیل قیمتهای بازار انرژی، رفاه اجتماعی و برنامه ریزی واحدهای تولید را نشان داده است. همچنین مطالعات نشان داده است که مصرف کنندگان با حضورشان در بازار، ضمن افزایش سود خود، منجر به کاهش قدرت بازار تولید کنندگان می شوند. ضمناً با کاهش میزان تقاضا در بازار که از طریق برنامه های متنوع پاسخ تقاضا قابل دستیابی است، آثار قابل توجه مورد بحث، کاهش خواهد یافت.
مقایسه سیستم های هوش مصنوعی (ANFIS و ANN) و رگرسیون لجیت در پیش بینی ورشکستگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانک ها به عنوان بخش اصلی نظام مالی نقش کلیدی را در تأمین مالی بخش های مختلف اقتصادی بر عهده دارند. یکی از مهم ترین موضوع های مطرح شده در زمینه ی مدیریت مالی و بازار یابی مالی، این است که سرمایه گذاران فرصت های مناسب سرمایه گذاری را از فرصت های نامطلوب تشخیص دهندو مدیران مدیریت مالی موثر و کارآمد در تامین منابع مالی داشته باشند. یکی از راه های کمک به سرمایه گذاران، ارائه ی الگوهای پیش بینی ورشکستگی شرکت ها است. تا به امروز تکنیک های مختلفی برای طراحی مدل های پیش بینی ورشکستگی شرکت ها مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که مطالعات اخیر در زمینه ی پیش بینی ورشکستگی ، بر ایجاد و به کارگیری هوش مصنوعی و روش های یادگیری ماشینی متمرکز شده است، لذا در پژوهش حاضر به منظور پیش بینی ورشکستگی شرکت ها از شبکه های عصبی-فازی(ANFIS)و شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) و رگرسیون لجیت(LR) به عنوان مدل مقایسه ای وبرای پیاده سازی مدل ها، از نرم افزار متلب نسخه 2015 استفاده شده است. نمونه ی تحت بررسی شامل 71 شرکت ورشکسته و 74 شرکت سالم می باشد که طی یک دوره 5 ساله از سال 1389 الی1394از بورس اوراق بهادر تهران انتخاب شده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در پیش بینی ورشکستگی شرکت ها، مدل مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) نسبت به مدل مبتنی بر شبکه های عصبی-فازی(ANFIS) و رگرسیون لجیت(LR) از دقت کلی بیشتری برخوردار است.
مدل سنجش و تحلیل نیاز سازمان های تولیدی به چابک شدن با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه و رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های تولیدی معاصر با چالش هایی از دو سو مواجه هستند. از یک سو، فلسفه ها و تکنولوژیهای تولیدی جدید برای منسوخ کردن فلسفه ها و تکنولوژیهای تولیدی موجود ظاهر شده اند. از سوی دیگر، مشتریان امروز با تقاضای محصولات و خدمات جدید در یک دوره زمانی کوتاه مدت پیشاپیش جسور و مهاجم تر شده اند. از این رو، سازمان های تولیدی امروز به منظور تأمین چالش های هجوم آورده از هر دو سو نیاز دارند که بر حسب موقعیت های رقابتی پیرامون به سرعت عمل کنند. بنابراین در طی چند دهه گذشته، صحنه تولید به سمت نوع نسبتاً جدیدی از پارادایم تولید تحت نام ""تولید چابک"" جهتیابی کرده است. اما یک سؤال وجود دارد که آیا چابک سازی یک سازمان، یک ضرورت اجتناب ناپذیر فعالیت و رقابت در عرصه اقتصاد جهانی است. در این مقاله، با استفاده از چارچوب مفهومی تحلیل نیاز به چابکی، یک مدل فازی ارایه شده است که از مفهوم فازی در فرآیند سنجش و تحلیل نیاز به چابکی و نیز مدل های تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شده است.
اولویتبندی سرمایهگذاری با استفاده از روش تصمیمگیری گروهی TOPSIS سلسله مراتبی در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته بانکهای توسعهای در تخصیص منابع محدود کشورهای در حال توسعه ایجاب میکند، سرمایهگذاریها در مسیر صحیح انجام پذیرد. بانک صنعت و معدن به عنوان تنها بانک تخصصی- توسعهای در بخش صنعت و معدن کشور، جهت حصول به اهداف راهبردی خود، جهتگیری سرمایهگذاری خود را مورد توجه قرار داده است. در این مقاله، مدلی برای اولویتبندی سرمایهگذاری در صنایع مختلف که مرتبط با حوزه فعالیت بانک صنعت و معدن هستند، ارائه میشود. بدین منظور پس از تعریف معیارها و زیرمعیارهای تاثیرگذار در مسئله، اوزان هر معیار و زیرمعیار بر اساس نظرات خبرگان برآورد میگردد. برای فرایند ترکیب در تصمیمگیری از روش TOPSIS سلسله مراتبی با رویکرد فازی استفاده شده است. رویکرد فازی به دلیل توانایی کمیسازی عوامل کیفی و همچنین مدلسازی عدم قطعیت در خطاهای برآورد برخی از عوامل کمی انتخاب شده است. نتایج حاصل از مدل میتواند در تدوین برنامهها و جهتگیریهای کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری بانک صنعت و معدن مورد بهرهبرداری قرار گیرد. با این حال مدل ارائه شده قابلیت استفاده در موقعیتهای مشابه این تحقیق را دارد.
بخش بندی بازار حمل و نقل عمومی شهری با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: منطقه شش شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از حمل و نقل عمومی، از موضوعاتی است که با جنبه های مختلفی از کیفیت زندگی، در ارتباط می باشد. با توجه به اقدامات صورت گرفته در کشور در راستای هدفمند کردن یارانه ها، لازم است تحقیقات بیشتری در زمینه بازاریابی حمل و نقل و شناخت انواع مسافران یا مشتریان این بازار صورت گیرد. به منظور توسعه راهکارهای افزایش میزان استفاده از حمل و نقل عمومی شهری، شناخت نیازهای آن ها اهمیت فراوانی پیدا می کند. بخش بندی مسافران، تصمیم گیرندگان را برای این شناخت و پاسخ دادن به آن، یاری می نماید. هدف این تحقیق، بخش بندی بازار با توجه به عوامل نگرشی است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه شش شهر تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 391 نمونه به دست آمد و مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. از نتایج تحلیل خوشه ای که بر اساس عوامل نگرشی انجام گردید، سه بخش بازار شناسایی شدند: بخش اول، اهمیت زیادی به بهره وری می دادند و بهره برداران نام گذاری شدند، بخش دوم، اهمیت زیادی برای راحتی و آسایش قائل بودند و راحت طلبان نام گذاری شدند و بخش سوم که زمان مداران خوانده شدند، اهمیت فراوانی برای سرعت و زمان قائل بودند. همچنین رابطه متغیرهای جمعیت شناختی مختلف، با بخش ها مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که متغیرهای سن، تحصیلات، تأهل و ترجیح در نوع استفاده از حمل و نقل، با خوشه ها مرتبط هستند.