فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهینهسازی مدل تأخیر مسافران مترو با استفاده از الگوریتم تصمیمگیری چند شاخصه(MADM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این تحقیق، اقدام به مدلسازی ریاضی زمان تأخیر مسافران مترو براساس مدت زمان انتظار آنها در ایستگاهها با استفاده از الگوریتم تصمیمگیری چندشاخصه شد و با روش رگرسیون غیر خطی چند متغیره، مدل بهینهسازی آن برای عوامل مؤثر طراحی شد.
بر این اساس، در ابتدا به شناسایی ارتباط منطقی هریک از پارامترها و شاخصهای تأثیرگذار با شرایط ایستگاه بر مبنای مطالعات موردی در متروی تهران، پرداخته شد و سپس با یافتن رابطه معنیدار، درجه وابستگی و میزان اثرگذاری آنها با مقوله زمان تأخیر در ایستگاهها و متوسط زمان انتظار مسافران با استفاده از روش تصمیمگیری چند شاخصه تعیین شد. در نهایت، در قالب سناریوهای تصمیمگیری مختلف، مدل بهینهسازی ریاضی برای تأخیر مسافران در ایستگاه به ازاء کاهش زمان انتظار مسافران به دست آمد.
در نتیجه، ضمن به دست آوردن درجه تأثیرگذاری میزان و اهمیت شاخصهای مورد بررسی، با دقت بیش از 96 درصد، نرخ بهبود تابع هدف یعنی متوسط زمان تأخیر براساس زمان انتظار مسافران در تمام ایستگاهها به ازاء هر واحد بهبود در متغیرهای مورد بررسی شامل شاخصهای نرخ بهرهبرداری از گیشههای فروش و گیتهای کنترل بلیت، سرفاصلههای زمانی اعزام قطارهادر خطوط مختلف، ظرفیت هر قطار و همچنین نرخ ورود مسافران به ایستگاهها مشخص شد."
مدل سازی و بهینه سازی سیستم گرمایش از کف در ساختمان
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به مدلسازی و بهینه سازی سیستم گرمایش از کف با لوله های پکس (Pex ) می پردازد. برای مدلسازی سیستم، ناحیه محاسباتی به دو بخش تقسیم می شود. ناحیه اول عبارت است از ناحیه فوقانی کف که در برگیرنده هوای اتاق و دیواره های آن می باشد. این ناحیه با استفاده از مدل چند ناحیه ای (multizone model ) مدلسازی می شود. در این مدل، ناحیه اول به صورت یک حجم کنترل در نظر گرفته شده و معادلات غیر خطی انرژی در آن به وسیله روش نیوتن رافسون حل می گردد. ناحیه دوم، ناحیه زیرین کف است که شامل لوله های گرمایش، بتن و کف پوش می شود. این ناحیه به صورت عددی مدلسازی می شود. با تلفیق مدلسازی نواحی اول و دوم، مدلسازی کل سیستم تکمیل می گردد. برای بهینه سازی سیستم گرمایش از کف، یک تابع هدف پیشنهاد شده و قطر لوله، ضخامت بتن، نوع و ضخامت کف پوش و سرعت آب گرم درون لوله ها به عنوان متغیرهای تصمیم گیری ( پارامترهای طراحی) در نظر گرفته می شود. در ادامه، حساسیت تابع هدف به تغییر متغیرهای تصمیم گیری مورد بررسی قرار می گیرد. و در نهایت، اثرات تغییر دمای اتمسفر و ضخامت عایق حرارتی ساختمان بر پارامترهای طراحی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
تحلیل پوششی داده ها(DEA) ؛تحلیل پوششی داده ها چابکی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر جدید کسب و کار که تغییر را به عنوان یکی از خصوصیات اصلی با خود دارد، تضمین
موفقیت و بقای سیستم های تولید، سخت تر می شود. در تقابل با این شرایط متغیر، سیستم تولید چابک
به عنوان پیشرفته ترین سیستم یا به عبارتی پارادایم تولید، امروزه در حال ارائة خود به دنیای تولید
است و در این راستا توسعة متدهای ارزیابی چابکی بنگاه ها نیز اهمیت ویژه ای یافته است.
شیوه های سنجش چابکی اساساً دارای یک نقص کلی هستند و آن عدم توجه به میزان نیازمندی به
چابکی، برای ارزیابی و مقایسة چابکی بنگاه ها با بنگاه های دیگر می باشد. در واقع شدت تغییرات
محیطی و تلاطم نیازمندی های مشتریان، تعیین کنندة میزان نیاز به چابکی برای بنگاه ها می باشد و با
توجه به ماهیت و اندازة متفاوت این تغییرات برای سازمان های مختلف، سطح مطلوب چابکی برای
آن ها متفاوت خواهد بود. بنابراین شیوه های ارزیابی باید میزان چابکی را به صورت قدرت پاسخگویی
مناسب به این تغییرات مورد سنجش قرار دهند. در این مقاله با هدف رفع این نقیصه، تکنیک تحلیل
پوششی داده ها با تعریف ورودی ها و خروجی های چابکی، برای اررزیابی چابکی بنگاه های تولیدی
تعدیل شده است. در پایان این مدل اندازه گیری برای ارزیابی چابکی 20 بنگاه تولیدی از 5 صنعت
مختلف به کار گرفته شد و چابکی نسبی بنگاه ها و نیز میزان بهبود در خروجی ها به منظور رسیدن به
مرز کارایی سازمان های مختلف از نظر چابکی، تعیین و مسیر بهبود برای آن ها ترسیم شد.
ارائه یک چارچوب جامع مبتنی بر روش فراترکیب به منظور استفاده از تکنیک های داده کاوی در مسائل مدیریت منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
در فضای کسب و کار امروزی شاهد این هستیم که در بخش های مختلف سازمان ها، داده های خام فراوانی انباشته شده است که روز به روز بر حجم آن ها افزوده می گردد؛ اما با بی توجهی به این داده ها خود را از دانش نهفته در آن ها محروم نموده ایم. به طوری که وضعیت کنونی ما مصداق بارز غرق در داده ها و تشنه دانش بودن می باشد. بخش منابع انسانی سازمان ها نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد به گونه ای که در هر سازمان حجم عظیمی از فایل ها و فرم ها حاوی اطلاعات نیروی انسانی وجود دارد که بی اهمیت انگاشته شده اند. غافل از این که الگو های پنهان در میان آن ها می تواند عصای دست مدیران ارشد و گره گشای مسائل مختلف مدیریت منابع انسانی باشد. به همین منظور هدف اصلی این مقاله بررسی نظام مند مطالعات صورت پذیرفته در زمینه داده کاوی منابع انسانی می باشد تا با ارائه یک مدل حاصل از ترکیب نتایج آن ها، اهمیت این موضوع بیش از پیش نمایان گردد. در این راستا از روش فراترکیب برای تحلیل نتایج پژوهش ها استفاده شده است به طوری که پس از اجرای مراحل مختلف این روش در نهایت یک چارچوب جامع و نقشه راه مفید به منظور اجرای روش های داده کاوی در حوزه های مختلف مدیریت منابع انسانی ارائه شده است که پژوهشگران می توانند در تحقیقات آتی خود از آن استفاده نموده و به راستی آزمایی آن بپردازند.
ارایه و حل مدل برنامهریزی ریاضی جدید برای مسیریابی وسائط نقلیه در حالت رقابتی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل در سیستمهای اقتصادی تولیدی و خدماتی از جایگاه مهمی برخوردار است و بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی1 (GNP) هر کشوری را به خود اختصاص میدهد. به همین جهت محققان نسبت به بهبود مسیرها وحذف سفرهای غیرضروری و یا ایجاد مسیرهای کوتاه جایگزین، اقدام کرده اند. مباحثی مانند فروشنده دوره گرد، مسیریابی وسیله نقلیه2 (VRP) و غیره در همین راستا توسعه یافته اند. عموماً، در مورد مسیریابی تسهیلات فرض بر این است که نوعی انحصار در محیط وجود دارد و هیچ گونه توجهی به تاثیر مسیریابی مناسب بر رقابت در نظر گرفته نشده است. این مقاله، بر مبنای مشاهدات دنیای واقعی، رویکرد جدیدی از مسائل مسیریابی وسائط نقلیه به نام مسیریابی رقابتی توسعه یافته است. در این رویکرد توجه به رقابت بین رقبا و تمایل به دسترسی سریع تر به مشتریان با ارزش بالا برای کسب نقدینگی بیشتر علاوه بر یافتن مسیرهای کوتاه، مد نظر قرار گرفته است. مساله مسیریابی وسائط نقلیه در حالت رقابتی نیز با توجه به اینکه حالتی از مسیریابی وسائط نقلیه است، جز مسائل NP-Hard قرار می گیرد. در این مقاله، در راستای رویکرد جدید، مدل ریاضی ارایه شده و سپس برای اعتبار بخشی این مدل پیشنهادی، از نرم افزار لینگو برای حل مسائل با ابعاد کوچک استفاده شده است. در ضمن، برای حل مسائل با ابعاد بزرگ از الگوریتم فراابتکاری تلفیقی مبتنی بر شبیه سازی تبرید با اپراتورهای ژنتیک استفاده شده است. در انتها، مطالعه موردی بر روی یکی از شرکت های پخش در شیراز انجام گرفته و نتایج حاصل گزارش شده است.
طرح بهینه روسازی در روش آشتو با بهره گیری از مدل برنامه ریزی خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزار برنامه ریزی خطی امروزه به عنوان یکی از ابزارهای بسیار توانا، این امکان را به مدیران و برنامهریزان میدهد تا تصمیمگیری خود را در مورد نحوه تخصیص منابع محدود و رقابتی به صورت علمی و مدلل اتخاذ کنند. از آنجا که یکی از روشهای معروف و معتبر طراحی روسازی راه، روش آشتو است و استفاده از این روش منجر به ایجاد چندین نامعادله خطی میشود، نمیتوان بر اساس یک حل بسته برای ضخامت هر یک از لایههای روسازی پاسخ منحصر به فردی به دست آورد. در مقاله حاضر یک مدل برنامهریزی خطی برای تعیین ضخامت بهینه هر یک از لایهها در روش طراحی آشتو توسعه داده شده است. استفاده از این مدل برنامهریزی خطی باعث به دست آمدن یک جواب منحصر به فرد برای ضخامت هر یک از لایهها میشود که به کمترین سرمایهگذاری جهت ساخت روسازی نیاز دارد. نتایج حاصل از حل این مدل برنامهریزی خطی نشان داده شده است که ضخامت و پیکرهبندی بهینه روسازی رابطه مستقیمی با نسبت هزینه اجرا به ضریب قشر هر یک از لایهها نسبت به یکدیگر دارند. هر چه این نسبت کمتر باشد، ضخامت این لایه در سیستم روسازی را باید تا حد امکان افزایش داد تا روسازی از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر شود
تجزیه و تحلیل استراتژی نوآورانه برنامه ریزی محیط زیست با رویکرد HSE در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، پژوهشی علمی-تحلیلی است که به منظور تجزیه تحلیل و تدوین استراتژی نوآورانه برنامه ریزی حفظ محیط زیست با رویکرد HSE و در قالب مطالعه موردی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس (عسلویه)، انجام پذیرفته است. در نخستین گام این پژوهش، عوامل کلان و کلیدی تأثیرگذار بر توسعه برنامه HSE تبیین و در گام بعدی عوامل استراتژیک موجود در هر زمینه، با تعیین اهمیت نسبی و تعیین ارزش راهبردی آن ها بر طبق الگوی پیاده سازی ماتریس های ارزیابی عوامل خارجی و داخلی، با استفاده از تکنیک دلفی و توسط پرسش نامه ای با سؤالات بسته پاسخ (در طیف لیکرت با پنج درجه)، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین ترتیب عوامل استراتژیک برون سازمانی و درون سازمانی رتبه بندی گشته و مهمترین فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوّت و ضعف های سازمان، در راستای توسعه حفاظت محیط زیست بر پایه HSE، معرفی شده است. در نهایت نیز به کمک ابزار تعیین موقعیت استراتژیک و تدوین استراتژی، راهبردهایی در دو گروه عمده و خاص سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس (عسلویه)، تدوین و ارائه گشته است. از مجموع عملکرد عوامل استراتژیک، نتیجه می شود که به طور کلّی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، به لحاظ استراتژیک در موقعیت غلبه فرصت ها بر تهدیدات و غلبه نقاط ضعف بر قوّت ها قرار دارد. لذا عمدتاً می توان با اجرای «استراتژی های فرصت-ضعف»، از مزیت هایی نهفته در فرصت ها، در جهت جبران نقاط ضعف سازمان استفاده نمود.
حل یک مدل ریاضی جدید برای زمانبندی در شبکه های توزیع با بهینه سازی ذرات انبوه چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک مدل ریاضی جدید دو هدفه و آمیخته با اعداد صحیح برای مسایل شبکه های توزیع ارایه میشود. یک تابع هدف هزینههای خرید، حمل و نقل و نگهداری کالاها را حداقل میکند و تابع هدف دیگر با عنوان توزیع بهنگام، مجموع مقادیر دیرکرد یا زودکرد تحویل کالاها را با توجه به اختلاف زمان تحویل و زمان مقرر کمینه میکند. این مدل برای شبکه توزیع سه سطحی شامل تأمین کنندگان، عمدهفروشان و خردهفروشان طراحی می شود که چندین محصول با مقادیر تقاضای قطعی را در یک افق چند دورهای از طریق دو کانال مستقیم و غیر مستقیم توزیع میکند. از آنجا که مدل دو هدفه ارایه شده در ابعاد واقعی از نظر زمانی قابل حل با روشهای دقیق نیست، یک الگوریتم بهینهسازی ذرات انبوه چند هدفه برای حل مسأله طراحی می شود که کیفیت آن در مسایل کوچکتر که از روشهای دقیق نیز قابل حل هستند، با جواب های حاصل از نرم افزار لینگو مقایسه می شود. در ادامه مقاله، نشان داده می شود که الگوریتم پیشنهادی در زمان کوتاهتری نسبت به روش دقیق مربوط به نرم افزار لینگو به جواب های خوبی از لحاظ کیفیت دست مییابد و در ابعاد بزرگ نیز در مدت زمان قابل قبولی به جواب میرسد.
انتخاب تأمین کننده با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین کنندگان یکی از اساسی ترین قسمت های زنجیره تأمین هستند که عملکرد آنها به صورت غیرمستقیم بر رضایت مشتریان تأثیر بسزایی دارد. از آنجا که خواسته های مشتریان با سازمان ها متفاوت است، سازمان ها برای انتخاب تأمین کنندگان خود ناگزیرند معیارهای گوناگونی را در نظر بگیرند. در سال های اخیر، مطالعات زیادی در این زمینه و با به کار بردن معیارها و روش ها ی گوناگون انجام پذیرفته است. هدف از این تحقیق، انتخاب تأمین کننده در یک شرکت تولیدی مواد غذایی با در نظر گرفتن معیارهای هزینه، کیفیت، سرویس، نوع روابط، و ساختار سازمان تأمین کننده است. برای ارزیابی تأمین کننده ها بر اساس معیارهای ذکر شده از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است. ورودی این سیستم، امتیاز هر تأمین کننده در هر معیار است که با روش AHP به دست آمده و خروجی آن امتیاز نهایی هر تأمین کننده است. در نهایت، تأمین کننده ای انتخاب شد که با اینکه در قیمت و کیفیت بهترین نبود، ولی به علت عملکرد مناسب در تمامی معیارها بالاترین امتیاز را کسب کرد.
رویکرد منسجم BSC-TOPSIS جهت ارزیابی دانشکدههای مدیریت برتر دانشگاههای استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی راهبردی عملکرد سازمان در محیط صنعت همواره یکی از اولین و اساسی¬ترین پیشنیازهای تدوین برنامه¬های بهبود برای سازمان¬ها می¬باشد و از اهمیت بالایی برخوردار است، تا آنجاکه یکی از امور جاری سازمان¬ها شناسایی نقاط قوت و ضعف خود می¬باشد. این امر در اقتصاد دانش محور و محیط پرتلاطم امروزی در مورد دانشگاه¬ها که مراکز آموزش و تولید دانش و نیروی کار دانشی هستند، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. تا به امروز در صنایع مختلف از مدل¬های متفاوتی جهت ارزیابی عملکرد راهبردی، استفاده شده است که هریک با رویکردی متفاوت به تحلیل ابعاد سازمان پرداخته¬اند. یکی از مدل¬های راهبردی کارا در این زمینه، مدل کارت امتیازی متوازن میباشدکه به بررسی متعادل تمامی جنبه¬های سازمان می¬پردازد، لذا در این تحقیق با در نظرگرفتن نقاط قوت مدل کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد راهبردی، از ترکیب آن با تکنیک تاپسیس جهت ارزیابی و رتبه¬بندی تعدادی از دانشکده¬های مدیریت برتر استان تهران استفاده شده است. به بیان دیگر در این مقاله با استفاده از مدل جبرانی تاپسیس به جمع¬بندی نتایج ارزیابی حاصل از مناظر مدلBSC پرداخته شده است. نتایج این پژوهش علاوه براینکه می¬تواند به طور کاربردی برای برنامه¬ریزی بهبود دانشکده¬های مدیریت مورد بررسی و سایر دانشکده¬های مدیریت ایران بکارگرفته شده و در توسعه مدل کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاهی موثر است، بلکه ترکیبی مناسب از این دو تکنیک را برای جمع¬بندی نتایج حاصل از ارزیابی مناظر مختلف مدلBSC ارائه نموده است.
ارائه مدل فازی رتبهبندی ریسک در پروژههای حفاری شرکت پترو پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بطور طبیعی هر فعالیتی با ریسک و مخاطره همراه است. ریسک پروژهها مفهومی غیر از مفاهیم مالی دارد. در مدیریت پروژه، اتفاقاتی که می¬توانند در حین اجرای پروژه، رخ دهند و وقوع پروژه را به مخاطره بیاندازند، مفهوم ریسک را دارند. شناسایی، تجزیه و تحلیل،اولویت¬بندی و داشتن برنامه برای برخورد با این اتفاقات، می¬تواند نقش بسزایی در موفقیت پروژه داشته باشد. استاندارد دانش مدیریت پروژه جهت مدیریت ریسک، رویکردی هدفمند ارائه می¬دهد که پیادهسازی آن، میتواند منجر به کمینه شدن احتمال وقوع یا اثر پیامدهای ناگوار بر اهداف پروژه باشد. از طرفی وجود ریسک حاکی از اجرای پروژه در محیطهای با عدم قطعیت و عدم اطمینان است که محاسبات فازی ابزار بسیار مناسبی جهت برخورد با نایقینی می¬باشد. در این مقاله ابتدا ریسکهای ممکن¬الوقوع در یک پروژه حفاری چاه نفت شناسایی و سپس با رویکرد فازی به سنجش و رتبه¬بندی ریسکها پرداخته خواهد شد. مدل شناسایی و تحلیل همانطور که اشاره گردید، مبتنی بر مدل استاندارد مدیریت پروژه است.
استفاده از رویکرد برنامه ریزی فازی آرمانی در طراحی مدل جایابی تسهیلات سه سطحی با معیارهای چندگانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: