فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس از رنسانس به این سو، از آبراهی با موقعیت ارتباطی و جایگاهی منطقه ای به موقعیتی استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک و ژئوانرژی در مناسبات و تعامل های بین المللی بدل شد. به نظر می رسد منطقة خلیج فارس، این نقش منحصر به فرد و بی بدیل را تا نیمة نخست قرن بیست و یکم دارد. از ابتدای قرن بیستم تا پایان دهة هفتاد که مصادف با تولد کشور های کوچک حوزة جنوبی خلیج فارس است، به کمک انگلستان، تلاش هایی برای همگرایی میان این کشورها صورت گرفت، اما هیچ یک از این همکاری ها به همگرایی کاملی منجر نشد و اختلاف ها و چالش های بعدی را نیز به وجود آورد. حضور آمریکا و بازگشت انگلیس و فرانسه به منطقه، رقابت تسلیحاتی، دیدگاه های امنیتی متفاوت و بعضاً متضاد، نبود اعتماد جمعی، وجود اختلاف های ارضی و مرزی، نبود دیدگاه ها و هنجار های مشترک و وجود اختلاف های قومی و فرهنگی در منطقه، زمینه ساز واگرایی و از سازه های مهم ناهمانندی و ناهمگرایی منطقة خلیج فارس است. قرن بیست و یکم را با توجه به مزایا و تجارب حاصل از این همگرایی ها، باید قرن همگرایی مجدد منطقه ای دولت ها در جهان نامید. منطقة خلیج فارس نیز مجموعه ای از امتیازها و مؤلفه های همسازة همگرایی منطقه ای را دارد که در صورت توافق در مورد آن ها می توان به همکاری و مشارکت جمعی و سپس به همگرایی منطقه ای دست یافت. عواملی نظیر قلمرو جغرافیایی مشترک و موقعیت همسایگی، دین و ارزش های فرهنگی مشترک، منابع نفت و گاز مشترک و سیاست گذاری هماهنگ در خصوص آن، مزایا و مصائب ژئوپلیتیک همسان و ضرورت برنامه ریزی دربارة آن و موضوع های مشترکی نظیر مسائل زیست محیطی، گردشگری و مواد مخدر، بر این همگرایی مؤثرند. به نظر می رسد توجه و تمرکز بر موضوع ها و مسائل مشترک واقعی و عینی محیط اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی این کشورها می تواند زمینة تفاهم، توافق، همکاری مشترک و در نهایت همگرایی منطقه ای را ایجاد کند.
ارزیابی الگوی روابط ارگانیک و غیرارگانیک روستایی- شهری در روستاهای پیراشهری (مطالعة موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، روستاهای پیرامون شهر بابل که در ارتباط با شهر تحولات زیادی از آن پذیرفته اند، به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا- شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیرارگانیک بودن در رویکرد شبکة یکپارچه ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل 32 روستا در پیرامون شهر بابل بود. برای تعیین حجم نمونه در پرسشنامة خانوار، از کل 7288 خانوار در روستاهای نام برده شده، براساس فرمول کوکران، 745 خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة روستا به دهیاران و شوراهای روستاهای موردمطالعه اختصاص یافت. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T برای دو گروه وابسته، فریدمن وکای دو در SPSS، تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است که در حوزة اقتصادی، در مؤلفه های هزینه و درآمدهای روستایی، عرضه و تقاضای روستا از شهر، معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال، گردشگری روستایی و در حوزة اجتماعی، در تغییرات ارزش ها و باورهای اجتماعی، رابطة شهر بابل و روستاهای موردمطالعه غیرارگانیک بوده است.
محدودیت ها/ راهبردها: برای تحقق ایجاد الگوی متعادل و ارگانیک، انجام تحقیقاتی درزمینة تعامل و پیوندهایی فضایی نظیر جریان افراد، کالاها، پول، سرمایه، اطلاعات و مواد به طور جداگانه و با هدف ژرف نگری بیشتر برای شناخت مسائل و شکاف های موجود در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون و تلاش برای ارائة الگوی متعادل و ارگانیک پیشنهاد می شود.
راهکارهای عملی: در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون، برنامه ریزی درزمینة توسعة گردشگری شهری در روستاهای پیرامون شهر بابل، ایجاد فعالیت های صنعتی تکمیلی و فرآوری تولیدات کشاورزی، با هدف افزایش و تنوع اشتغال، مدیریت درجهت معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، با هدف ممانعت از بورس بازی زمین و مدیریت بهینه و کنترل مسئولان درزمینة هجوم بی رویة جمعیت و اسکان آن ها در روستاهای پیرامون شهر بابل در منطقة موردمطالعه ارائه می شود.
اصالت و ارزش: این تحقیق الگوی موجود روابط روستایی- شهری را از ابعاد اجتماعی و اقتصادی، با توجه به رویکرد شبکة یکپارچة منطقه ای که رویکردی بهینه در روابط شهر و روستا است، موردتوجه قرار می دهد.
رتبه بندی نواحی شهری از نظر شاخص های توسعه پایدار با استفاده از روش های تحلیل عاملی و تاکسونومی (شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه نواحی، به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها، از مسایلی است که اخیرا در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. اما در کشور ما جایگاه آن به خوبی طرح نشده است. هدف این مقاله شناسایی پایداری و ناپایداری توسعه نواحی شهر ایلام، همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف این نواحی شهری با استفاده از شاخص های توسعه پایدار است. روش تحقیق ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی - زمینه ای است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و روش تاکسونومی استفاده شده است. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای است. جامعه آماری نواحی چهارده گانه شهر ایلام است. بر اساس نتایج به دست آمده از چهارده ناحیه شهری دو ناحیه نیمه پایدار و دوازده ناحیه دیگر ناپایدار بوده و هیچ کدام از نواحی شهری پایدار نبوده اند. در نواحی ناپایدار عدم انطباق رشد جمعیت با نیازهای خدماتی، کمبود فضاهای سبز و تفریحی، نبود خدمات مناسب بهداشتی درمانی، تجاری، ورزشی، افزایش نرخ رشد جمعیت، کمبود امکانات آموزشی، فرهنگی، اشتغال پایین، سکونت اقشار کم درآمد و مهاجرین، ساخت و سازهای بدون مجوز و گسترش بی رویه در این نواحی بر میزان ناپایداری شدت بخشیده است. بنابراین جهت دست یابی به توسعه پایدار در بیشتر نواحی شهری، تنها با شناخت ابعاد توسعه پایدار و نقاط قوت و ضعف نواحی شهری و توجه به عوامل (شاخص ها) پایدار و تقویت عوامل ناپایدار امکان پذیر است. در غیر این صورت، نه تنها نواحی شهری پایدار ارتقا نمی یابند، بلکه روز به روز وضعیت پایداری آن ها کاهش یافته و نواحی ناپایدار همچنان به وضعیت خود ادامه می دهند.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی بافت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله احتمالی با استفاده از روش"" IHWP "" و سیستم "" GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهراندرمنطقه ای حادثه خیز قراردارد که احتمال وقوع زلزله و بروز خسارت های گسترده در نتیجة آن، بسیار زیاد است. گسل هایتهرانازمناطقپرتراکمویاازنزدیکیآن هاعبورمی کندودرصورت فعال شدن این گسل ها امکانوقوعخسارت های فراوان بسیار زیاد است. یکی از این مناطق مهم، منطقه یک شهر تهران است که به سبب قرارگیریدر دامنه های جنوبی البرز و گسل «مشا-فشم» و گسل«شمال تهران »، ساخت وساز در ارتفاعات، جمعیت، تمرکز سرمایه، برج های بلند مرتبه در ارتفاعات، معابر کم عرض، ترافیک سنگین جاده ها، رعایت نشدن قوانین ساخت و ساز در اکثر موارد؛ نیازمند برنامه ریزی به منظور پیشگیری از بحران می باشد. با توجه به اینکه بیشتر صدمات ناشی از زلزله به سبب عدم مقاومت فیزیکی بافت، عدم امکان امدادرسانی و عدم توان برگشت پذیری بوده و ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با وضعیت نامطلوب کالبدی دارد، مقاله حاضر می کوشد تا با ارزیابی آسیب پذیری کالبدی و تعیین پهنه های آسیب پذیر، مؤثرترین راهبردهای نیل به ارتقاء کیفیت ایمنی محیط کالبدی دربرابر زلزله احتمالی را ارائه نماید.بدین منظور با استفاده از شاخص های پنج گانه(تراکم جمعیتی،خطر پذیری کاربری اراضی،کیفیت ابنیه،عمرابنیه، دسترسی به مراکزامداد و نجات)لایه های اطلاعاتی هریک از متغیرهای مذکور تولید شد و با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبیIHWP درمحیط Arc GIS اینلایه ها تلفیق گردیده و موقعیت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بافت کالبدی منطقه یک دربرابرزلزله احتمالی شرایط نسبتاً ایمن دارد. نواحی 9و7 و5 بسیار ایمن،نواحی4 و6و10ایمن ونواحی 2و8 ایمنی متوسط و،نواحی 1و 3 از نواحی با ایمنی پائین و در معرض حادثه ارزیابی شدند. به طور کلی شمال این منطقه، دارای معابر و خیابان های کم عرض و ساختمان های بلند مرتبه، بافت های فرسوده و اماکن مخروبه و... از نقاط نا امن و آسیب پذیر در برابر زلزله است.بنابراین براساس اصول مدیریت شهری درحال حاضر تراکم فروشی غیر اصولی شهرداری تهران در این منطقه و روند رو به رشد جمعیت، اصلی ترین زنگ خطر جدّی برای حیات منطقه تلقی می گردد.
مدل سازی شبکه های ترافیکی با استفاده از نظریه ی بازی ها و مسیریابی بهینه در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین متغیرها در مدلسازی شبکه های ترافیکی، تراکم موجود در مسیرهای شبکه میباشد. استفاده از مدلی که با در نظر گرفتن تراکم شبکه و برخورداری از حساسیت لازم نسبت به تغییرات آن، بتواند کاربران شبکه را در امر تصمیم گیری انتخاب بهترین مسیر یاری رساند، سبب مدلسازی هر چه بهتر شبکه ی ترافیکی میگردد. در این راستا نظریه ی بازیها در مدلسازی مسائل گوناگون از جمله حمل و نقل و ترافیک دارای قابلیتهای فراوانی میباشد. نظریه ی بازیها با مدل سازی مسئله، در قالب یک بازی، سعی در یافتن راه حلها و تجزیه و تحلیل آن دارد. در این تحقیق، یک مدل بازی بر اساس فرم نرمال مابین رانندگان حاضر در یک شبکه ی ترافیکی، طراحی و ارائه شده و با حل و یافتن تعادل نش (Nash) بازی، مسیرهای بهینه و چگونگی برقراری تعادل در شبکه ی ترافیکی مشخص شده است. در ادامه، با تلفیق نتایج بدست آمده از نظریه ی بازیها و سیستم اطلاعات جغرافیایی، بستری جهت تحلیلهای شبکه، از جمله مسیریابی بهینه، فراهم شده است تا از این طریق تصمیم گیرندگان بتوانند در مدیریت و ساماندهی هر چه بهتر شبکه های ترافیکی، بهترین تصمیمات را اتخاذ نمایند.
زلزلة تهران و ارزیابی فضایی آسیب پذیری بنگاه های اقتصادی: مطالعة موردی شبکة بانکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در بیشتر کشورهایی که با حوادث و خطرهای طبیعی روبه رویند، استقرار کاربریها و خدمات عمومی و اجتماعی با توجه به الگو و عوامل مؤثر بر مخاطرات صورت میگیرد. با اینکه بخش عمده ای از سکونتگاه های کشور ایران در معرض خطرهای ناشی از این حوادث غیرمترقبه قرار دارد، به رعایت استانداردهای لازم کمتر توجه شده است. یکی از این مخاطرات در ایران، زلزله است که بیشتر شهرهای کشور را تهدید میکند و تهران به عنوان پایتخت ایران از مهم ترین شهرهای در معرض این خطر است.
این مقاله پژوهشی است کاربردی که به منظور ارزیابی آسیب پذیری بنگاه های اقتصادی شهر تهران در برابر زلزله، با استفاده از تحلیل مکانی انجام شده و هدف اصلی آن، برآورد منابع مالی و انسانی مورد تهدید شبکة بانکی شهر تهران است. پس از بررسی شرایط عمومی زلزله خیزی شهر تهران، توزیع جمعیت ساکن در سال 1385، شعبه های بانکهای مختلف و تعداد نیروی انسانی شاغل و منابع جذب شده و در اختیار بانکها، داده ها جمع آوری و با استفاده از توابع تحلیل فضایی و مدل های عددی شبیه سازی زلزله و آثار آن ارزیابی شده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد در صورت وقوع زلزله ای با شدت بیش از هشت ریشتر، بیش از 80درصد منابع مالی و انسانی در معرض تهدید مستقیم خواهند بود. ارائه و سطح بندی پهنه های مخاطره آمیز میتواند به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزان و مدیران بانکهای مختلف در مکانیابی و استقرار شعبه های جدید و مقاوم سازی شعبه های موجود، مفید و موثر باشد.
ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی استان ایلام (مطالعة موردی: دهستان کارزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ککیفیت زندگی مفهومی چندوجهی است و برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و معیاری برای تعیین رضایت و یا رضایت نداشتن افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی به کار می رود که به عواملی ازجمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، امنیت و غیره وابسته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی و با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای دهستان کارزان تدوین شده است. جامعة آماری این پژوهش شامل همة روستاهای دارای 20 خانوار و بیشتر دهستان کارزان است (4416 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای، 238 سرپرست خانوار به عنوان نمونه برای کامل کردن پرسش نامه انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از متخصصان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش-نامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (872/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد براساس دیدگاه های نمونة موردمطالعه، به غیراز مؤلفة کیفیت محیط مسکونی، سایر مؤلفه های موردبررسی برای سنجش کیفیت زندگی پایین تر از حدمتوسط هستند. روستاهای موردبررسی نیز با درنظرگرفتن ابعاد کیفیت زندگی و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تست دانکن در چهار طبقه دسته-بندی شده اند. همچنین، در این مطالعه رابطة معنادار مثبتی بین جمعیت و سطح کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه در سطح آلفای 5% و ضریب 685/0 مشاهده شد.
تحلیل ویژگی های محیطی بر تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی و نقش آن در برنامه ریزی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت موضوع میان رشته ای است. بر اساس مطالعات دانشمندان علوم محیطی، شخصیت انسان ها تا حد زیادی متاثر از رفتار فردی و اجتماعی انسان ها و البته در محیط های مختلف و در تناسب با اکوسیستم های طبیعی و اجتماعی است. به باور دانشمندان انسان ها در شرایط محیطی گوناگون دارای رفتارها و بعضا تنوع شخصیت هستند که در مباحث فلاسفه به ویژه فلاسفه اسلامی مورد تامل و تتبع قرار گرفته است. شخصیت به طور کلی به ویژگی انسانها اشاره دارد و به آن دسته از جنبه های انسانی و ویژگی موثر فردی که عمل و رفتار انسانها برگرفته از آن است. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در شکل گیری شخصیت انسان، به نقش محیط جغرافیایی(طبیعی و اجتماعی) در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی پرداخته است. روش تحقیق، کیفی مبتنی بر منطق استفهام و رویکرد آن تاویل گرایی است. با توجه به هدف تحقیق، تحلیل متون مورد استفاده قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای بوده و روش تحلیل محتوای کیفی در فرایند انجام تحقیق به کار برده شد. جامعه آماری تحقیق منابع اصیل و تفسیری دانشمندان مسلمان به ویژه ابن خلدون، ابن سینا و ملاصدرا تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست بنا بر تفسیر های موجود، محیط شامل مجموعه ای از شرایطی طبیعی و موقعیت های جغرافیایی و سپس محیط اجتماعی شامل مجموعه ای از شرایط و عوامل اجتماعی پیرامون انسان، در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان نقش موثری دارد. سپس تحقیق حاضر نشان داد اعتقادات، باورها و رفتار های شخصی افراد در سومین عامل موثر در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان است؛ اگرچه زیر بنای این موارد در عوامل محیطی و اجتماعی نهفته است. در نهایت این تحقیق نشان داد که بر اساس اندیشه های متفکران اسلامی، نقش محیط طبیعی و اجتماعی در شکل گیری شخصیت انسان، نقش ابتدایی است و در شکل گیری شخصیت انسان، عوامل اکتسابی و به ویژه اعمال اختیاری نقش کلیدی و اساسی را داراست.
تحلیلی بر روند شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهر زابل
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تحلیل و بررسی روند شهر نشینی و توسعه فیزیکی شهر زابل، به بررسی دوره های مختلف شهرنشینی اهم از پیدایش و گسترش، علل و زمینهها و بستر مساعد، چگونگی و چرایی این توسعه پرداخته است تا در بعد کاربردی بستر مساعد و مناسبی برای هر گونه برنامه ریزی شهری، تصمیم گیری و سیاستگذاری در این شهر و منطقه باشد و برنامهریزان را چراغ راه مفیدی به حساب آید. روش کار در این پژوهش؛ توصیفی– تحلیلی است که با نگاه قیفی به روند شهرنشینی و توجه به گذشته به منظور تصمیم گیری منطقی در حال و با بهره گیری از مطالعات کتابخانهای و میدانی، جدولها، نقشهها و نمودار های مورد نیاز به تجزیه و تحلیل مطالب پرداخته است. برخی از مهمترین نتایج این تحقیق عبارتند از: - قدمت طولانی مدت شهر نشینی در منطقه به قبل از میلاد مسیح (3200 سال قبل از میلاد) باز می گردد. - پیدایش و پویایی شهر زابل ناشی از؛ شرایط منطقه ای (خاک مساعد و آب کافی) و فرا منطقهای (هیرمند و افغانستان) بوده است. - شهر نشینی در این منطقه از روال منطقی تبدیل روستا به شهر تبعیت میکند (تبدیل روستای حسین آباد به شهر زابل). - بیشترین توسعه و گسترش فیزیکی شهر زابل ناشی از شرایط بوجود آمده پس از انقلاب اسلامی بوده است.
تحلیل اثرات کالبدی و اقتصادی طرح های هادی روستایی مورد: روستاهای شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای سیاست کلی نظام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور محرومیت زدایی و توسعه روستاها یکی از برنامه هایی که در دستور کار قرار گرفته است، اجرای طرح هادی روستایی جهت تأمین عادلانه امکانات از طریق تحول کالبدی- فیزیکی روستا، ایجاد تسهیلات اجتماعی- تولیدی، تأمین خدمات عمومی و بهبود مسکن روستاییان بوده است. اثرات طرح های هادی محدود به تغییراتی در بافت کالبدی بوده و در اجرای آن به عامل اقتصادی کمتر توجه شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزشیابی پیامدهای کالبدی و به تبع آن اقتصادی اجرای طرح هادی و تأثیر آن بر تحولات روستاهای شهرستان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. با استفاده از فرمول کوکران از بین 2467 نفر سرپرست خانوار ساکن 10 روستای محدوده بررسی، 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه خانوار روستایی حاوی سؤالاتی با طیف لیکرت بوده که روایی آن توسط متخصصین موضوعی و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است (مقدار آلفای بُعد کالبدی=882/0، مقدار آلفای بُعد اقتصادی=886/0). یافته ها نشان داد که اجرای طرح هادی به رغم برخی کاستی ها در توسعه فضای سبز، مکان یابی دفع فاضلاب و زباله، تاثیری نسبتاً مطلوب بر تحول کالبدی و به تبع آن اقتصادی روستاهای مورد بررسی داشته است. با این وجود در مواردی چون افزایش سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تحول چشمگیری مشاهده نشده است. تحلیل عوامل مؤثر بر اجرای طرح هادی نیز حاکی از این بوده است که روستاهای با موقعیت پایکوهی، جمعیت بیشتر و فاصله 20-10 کیلومتر از شهر کرمانشاه تحولات کالبدی و اقتصادی بیشتری داشته است. از این رو به منظور جبران مشکلات موجود در پیامدهای کالبدی و اقتصادی ضروری است قبل از اجرای طرح هادی، سازمان ها و نهادهای درگیر در توسعه روستایی طی تمهیدات قانونی ملزم به هماهنگی و ایفای نقش مؤثر در فرآیند اجرای طرح گردند.
الگوی تطبیقی گسترش فقر در شهر کرمانشاه در دوره 85-1375
حوزههای تخصصی:
از ویژگیهای شهرهای جهان سوم عدم تعادل و تمرکز شدید در شهرنشینی است. از اینرو در این شهرها همواره تعداد محدودی از محلات در رفاه و آسایش بوده و در مقابل سایر ساکنان مناطق شهری از رفاه و آسایش قابل قبولی برخوردار نیستند. در این خصوص به منظور رفع نابرابریها، اقدامات اساسی برای شناخت نارساییها و کمبودها باید انجام شود. با توجه به اهمیت تحلیل توزیع فضایی فقر در مناطق شهری، هدف این پژوهش تحلیل توزیع فضایی فقر شهری و نشان دادن نابرابری در سطح شهر کرمانشاه است. روش پژوهش کاربردی از نوع توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است که از روش تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/Gis برای تحلیل یافتهها استفاده شده است. برای شناخت توزیع فضایی فقر شهری در شهر کرمانشاه از اطلاعات بلوکهای آماری سالهای 85-1375 و نیز از 33 شاخص که با روشهای آماری به 4 عامل ترکیبی تبدیل و با بهرهگیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده، استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که؛ در شهر کرمانشاه سال 1375، 461 بلوک یا 10% درصد خیلی فقیر، 64 بلوک یا 1% درصد فقیر، 3854 بلوک یا 80% درصد متوسط، 266 بلوک یا 6% درصد مرفه و 121 بلوک یا 3% درصد خیلی مرفه بودهاند. در سال 1385؛ 1687 بلوک یا 21% درصد خیلی فقیر، 1744 بلوک یا 22% درصد فقیر، 2392 بلوک یا 29% درصد متوسط، 1653 بلوک یا 20% درصد مرفه و 612 بلوک یا 8% درصد خیلی مرفه بوده است. نتایج نشان دهنده حرکت شهر به سمت دو قطبی شدن است. ذکر این نکته لازم است که یافتهها صرفاً با تکیه بر شاخصهای مورد استفاده در پژوهش است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخصهای بیشتر از جمله شاخصهای درآمدی این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تاثیر قرار گیرد.
شناسایی بافت های فرسوده شهری بر اساس شاخص های کالبدی مطالعه موردی: منطقه یک شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سیستم های پویای اقتصادی- اجتماعی و زنده، به ناچار در طول حیات خود شاهد فرسودگی های کالبدی در بافت خود می شوند که از این بافت ها می توان به عنوان عضو بیمار شهرها نام برد. محدودیت های فضایی موجود در حریم شهرها مانعی برای توسعه افقی شهرها محسوب می شود و از طرف دیگر توسعه های جدید در پیرامون شهرها هزینه های بالایی را در مقایسه با توسعه میان افزا طلب می کند. با این اوصاف توجه به بافت های فرسوده و نوسازی و بهسازی آن ها از اولویت های مجموعه مدیریت شهری به حساب می رود. پژوهش حاضر بر اساس شاخص های کالبدی، درصدد شناسایی و تعیین میزان بافت های فرسوده در منطقه 1 شهر تبریز هست. در این راستا ابتدا معیارها و شاخص های مرتبط با بافت های فرسوده در کالبد شهر شامل نفوذپذیری، پایداری وزیرشاخص های آن ها شامل؛ کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، تعداد طبقات ساختمانی و نوع مصالح ساختمانی، و ریزدانگی) مشخص گردید و سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی این معیارها و شاخص ها وزن دهی شدند در مرحله بعد با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS نقشه فرسودگی منطقه موردمطالعه تولید و در نهایت هم با همپوشانی نقشه های معیارها مورداستفاده، نقشه نهایی بافت فرسوده منطقه موردمطالعه تولید و میزان مناطق بافت فرسوده مشخص گردید. است. نتایج حاصله نشان می دهد که 27% محدوده این منطقه شهری از فرسودگی متوسط به بالا برخوردار می باشد. در واحد تحلیل نواحی منطقه موردمطالعه نیز ناحیه 5، با دارا بودن 45.3% از بیشترین محدوده فرسودگی برخوردار هست. در مقابل ناحیه 1 (محدوده شهرک ولیعصر)، با 12%فرسودگی کمترین میزان فرسودگی را در میان نواحی به خود اختصاص داده است.
معرفی شهر قدیمی بم
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل گسترش خانه های روستایی در نواحی روستایی (مطالعه موردی بخش خورگام شهرستان رودبار)
حوزههای تخصصی:
نقش پارک بازار لنگرود در تغییرات فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «پارک بازار» بلاتردید مفهومی جدید و کم سابقه در کشورمان ایران می باشد. در این اصطلاح، واژه «پارک » در کنار واژه « بازار» بدین منظور قرار گرفته، تا نشان دهد این مجموعه هم دارای کارکرد تجاری و بازرگانی، و هم دارای کارکرد تفریحی و گذران اوقات فراغت است. شهر لنگرود با دارا بودن دو بازار هفتگی در روزهای شنبه و چهارشنبه، بیش ترین حجم مبادلات انواع محصولات و کالاها را در منطقه شرق گیلان برعهده دارد. از آنجایی که پراکندگی این بازارها در معابر و محلات شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد می نموده، جهت حل این مشکلات و همچنین به منظور دستیابی به اهداف معین، «پارک بازار» در محل پارک فجر لنگرود مورد بهره برداری قرار گرفته است.
روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است و به دلیل کمبود منابع موثق در این باره، بیشتر اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از برداشت های میدانی و مصاحبه با کسبه و مغازه داران و نیز فروشندگان بساطی های بزرگ وکوچک (دستفروشان) در پارک بازار لنگرود استخراج شده و سپس نقش پارک بازار در تغییرات فضایی شهر (شامل تغییرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی) تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هرچند مغازه های درون پارک بازار به سبب رونق کم جمعیتی و اقتصادی، کمترین تاثیرات در تغییرات فضایی شهر را داشته، و لیکن «جمعه پارک بازار» با فعالیت فروشندگان بساطی بزرگ وکوچک خود، علاوه بر افزایش رونق مجموعه پارک بازار، بیش ترین تاثیرات در تغییرات فضایی شهر را نیز سبب شده است.
راهبردهای ساختار زیست محیطی شهر با رویکرد توسعه ی پایدار شهری(مطالعه ی موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه ی مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم، ازجمله ایران، موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیّت شهری در اثر مهاجرت گسترده ی روستا شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیّت عمدتاً فقیر به شهرها می شود. نمونه ی واضح و مشخّص این گونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده کرد. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیّت مکانی خاصّ خویش، یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه ی برون زای کشور، مورد هجوم گسترده ی مهاجران از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و درپی آن، توسعه ی فیزیکی شهر و در مقابل تخریب و از بین رفتن باغ ها و اراضی کشاورزی در گوشه و کنار شهر است. شهر کرج امروزه با مسائل زیست محیطی بسیاری از جمله، وجود کاربری ها و فعّالیّت های ناسازگار و مزاحم در سطح شهر، توسعه ی بیش از حد صنایع در کرج، نبود سیستم دفع فاضلاب شهری، وجود مرکز عظیم دفن زباله ها در جنوب شهر و... دست به گریبان است. در این مقاله وضعیّت ساختار زیست محیطی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجّه به یافته های پژوهش، از قوّت ها و فرصت های به دست آمده برای غلبه بر ضعف ها و تهدیدها به درستی استفاده نشده است و ضعف ها بر قوّت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند و نوع راهبرد، راهبرد تنوّعی (اقتضایی) را نشان می دهد. در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد شده است.
نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل گیری بام در واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن به صورت چشم گیری تحت تأثیر عوامل و پدیده های جغرافیایی و محیط طبیعی شکل می گرفتند و در مواردی نیز پدیده های فرهنگی، به ویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش مؤثری در شکل گیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیده های فرهنگی در شکل گیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. این که جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشته اند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیه آن مشخص می کند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمان ها در گذشته بیشتر تحت تأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکل ها و صورت های آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز می یافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری داده ها بیشتر به صورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسی های میدانی نیز در توسعه کیفی پژوهش مؤثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیده های فرهنگی تأثیر می پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شکل بام ساختمان ها در وهله نخست، تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیط شکل می گرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بام ها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا می کردند. احتمال می رود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص به دلیل نمادپردازی باشد.
نقش کاربری بهینه زمین در توسعه شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه و گسترش شهرها در درجه اول نیازمند شناخت ویژگی های زیر بنای شهری است. این برنامه ریزی می تواند در به تصویر کشیدن آینده اهمیت زیادی داشته باشد. دست یابی به اهداف برنامه های توسعه در هر زمینه ای موکول به اجرای آن در سطوح مختلف منطقه ای می باشد. بنابراین، اگر برنامه های توسعه نتواند کاربری ها را متناسب با قابلیت اراضی و فضای کالبدی طراحی و مکان گزینی نماید، نابسامانی در توسعه آتی دور از انتظار نخواهد بود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای اطلاعات و داده های موردنیاز گردآوری شده است. از عکس های هوایی و انواع نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی به عنوان ابزارهای اصلی استفاده شده و بخشی از داده ها نیز از طریق کار های میدانی و مصاحبه جمع آوری شده اند. تکنیک اصلی کار، تلفیق وضع موجود با شاخص های توسعه شهری و قابلیت های اراضی شهری لار بوده است. مقایسه داده ها از طریق نقشه های مختلف، از قبیل سیر گسترش تاریخی شهر، زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به لحاظ مخاطرات طبیعی منطقه نظیر ناپایداری های دامنه ای، زلزله و سیل، محدوده شهری لار با استفاده از نرم افزار های رایانه ای پهنه بندی و مناطق در معرض مخاطره تفکیک شده اند. همچنین با استفاده از مدل های مختلف و به لحاظ نوع آب و هوا، درجه شوری آب و نوع خاک منطقه و سایر پارامتر های تاثیر گذار، جهات توسعه مطلوب شهری تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که توسعه شهر به سمت شمال و شمال غرب و نیز جنوب به علت برخورد با ارتفاعات محدودیت داشته و با توجه به یکپارچه بودن اراضی، توپوگرافی هموار و سایر عوامل متناسب با شاخص های توسعه، بخش های غربی شهر، بهترین جهات توسعه و گسترش شهری لار به حساب می آید
ارزیابی فقر شهری در محلات اسکان غیررسمی شهر کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل عاملی (نمونه موردی محله دولت آباد و شاطرآباد سال 1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که به موجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر به وجود آمده است، نتیجه نابرابری های اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته، که شهرها و خصوصاً کلان شهرهای کشور را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. از جمله سکونتگاه های اسکان غیررسمی در شهر کرمانشاه محله دولت آباد و محله شاطرآباد است که در این مقاله به ارزیابی، اسکان غیررسمی در این محلات پرداخته پرداخته شده است.
هدف از این پژوهش، ارزیابی اسکان غیر رسمی در شهر کرمانشاه است. که به این منظور از روش تحلیلی-کمی با رویکرد کاربردی برای انجام پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش محله دولت آباد در حاشیه غربی و محله شاطرآباد در ضلع شرقی شهر کرمانشاه می باشد و برای این منظور از اطلاعات بلوک های آماری سال 1385 و از 30 شاخص که با روش های آماری به 3 عامل ترکیبی تبدیل شده و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و با کمک نرم افزارهای Arc/Gis و Arc/View ارزیابی شده، استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده، در محله دولت آباد حاکی از آن است که تعداد 20 بلوک معادل 1/11% درصد در وضعیت مناسب، 31 بلوک معادل 2/17% درصد نسبتاً مناسب، 57 بلوک معادل 7/31% درصد متوسط، 50 بلوک معادل 8/27% درصد نسبتاً نامناسب و 16 بلوک معادل 9/8% درصد نامناسب بوده اند. نتایج تجزیه و تحلیل برای محله شاطرآباد نمایانگر این است که تعداد 12 بلوک معادل 5/4 درصد نامناسب، 74 بلوک معادل 28 درصد نسبتاً نامناسب، 92 بلوک معادل 8/34 درصد متوسط، 60 بلوک معادل 7/22 درصد نسبتاً مناسب و 13 بلوک معادل 9/4 درصد مناسب شناخته شده اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بلوک های شهر کرمانشاه مکانی برای تبلور تمایزات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است. این سکونتگاه ها جلوه فقر به شمار می روند که از لحاظ پویایی روند متفاوتی را طی می کنند. وجود نواحی نابرابر در فضای شهر کرمانشاه به جدایی گزینی فضایی، اجتماعی و اقتصادی منجر گردیده است. که ذکر این نکته لازم است که نتایج حاصله صرفاً با تکیه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله می باشد و در صورت عدم مشکلات آماری و به کار گیری شاخص های بیشتر این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرد.
ارزیابی شاخص های کاربری اراضی شهری با تأکید بر سرانه مطلوب شهر سالم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهر سالم عبارت است بهره برداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربری ها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، به گونه ای که شهروندان بتوانند به خوبی از آن بهره مند گردند. با توجه به اهمیت کاربری ها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص ها و سرانه های کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربری ها و هم چنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربری های شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که سرانه های کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائین تر است و کمبود زیادی در میزان سرانه های کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. به جز کاربری مسکونی میزان تحقق پذیری بقیه کاربری ها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربری ها با یکدیگر، تعادلی بین کاربری ها وجود ندارد. مکان یابی کاربری ها به خصوص کاربری فضای سبز و ورزشی به طور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربری های شهری ندارند.