فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه آبخیزداری می تواند به عنوان یک پیش شرط لازم برای مدیریت پایدار و بهبود سبک زندگی و معیشت مردم محلی موردتوجه قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیشران ها و سناریوهای مؤثر بر مدیریت یکپارچه روستاهای حوضه آبخیز داورزن است. برای این کار از ابزار پرسش نامه استفاده شد که به وسیله کارشناسان خبره و اجرایی(شامل اعضای هیئت علمی صاحب نظر و کارکنان منابع طبیعی، سازمان های مردم نهاد فعال و جوامع محلی) تکمیل گردید. اعضای آن به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای مشخص کردن پیشران های چالش برانگیز از مدل MICMAC استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص هایی ازجمله پایین بودن متوسط درآمد و سرمایه بهره برداران؛ کمبود تسهیلات اعطایی کم بهره بانک ها، مؤسسات اعتباری و صندوق حمایت از توسعه تنوع معیشتی و اتکای ضعیف دولت به بخش خصوصی در واگذاری اختیارات به این بخش به دلایلی ازجمله ورشکستگی یا بی تعهدی سرمایه گذاران و... مهم ترین پیشران های دخیل در زمینه مدیریت یکپارچه آبخیز روستایی داورزن را شکل می دهند. برای تشریح سناریوهای محتمل از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. نتایج این بخش نشان داد از مجموع 24 وضعیت موجود، سناریوی دهم به عنوان مطلوب ترین حالت سناریوی ممکن در نظر گرفته شد.
تببین سطوح خلاقیت در نظام شهری کلان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر مفهوم شهر خلاق به یکی از مباحث پرطرفدار نزد صاحب نظران، محققان و تصمیم سازان بدل شده است، به طوری که شهرهای بزرگ و کلان شهرهایی تمرکز دارند که بتوانند آستانه ی تقاضای کافی و متنوعی از مردم و فعالیت ها را به وجود آورند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت کلان شهر تهران می باشد، به این منظور که وضع موجود تا چه حد می تواند شهر تهران را به عنوان شهری خلاق با توجه به عوامل و ویژگی های عنوان شده، معرفی کند. در همین راستا پرسش نامه ای براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در 6 شاخص (سرزندگی شهری، مشارکت، تکنولوژی ارتباطی، کارآیی و اثر بخشی، تنوع شهری و صنایع خلاق) طراحی گردید. روش بررسی: با توجه به اینکه جمعیت شهر تهران در سال 1395 برابر با 8679936 نفر است. طبق فرمول کوکران تعداد پرسش نامه توزیع شده برابر با 403 عدد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های اماری آزمون t، آزمون فیشر، میانگین رتبه، رگرسیون و همبستگی چند متغیره استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بیشترین مقدار t متعلق به تکنولوژی ارتباطی می باشد که مقدار آن برابر033/11می باشد. کمترین مقدار هم متعلق به صنایع خلاق امور با 780/2- می باشد که بیانگر نامطلوب بودن وضعیت این گویه می باشد. در تمامی شاخص های به جزء صنایع خلاق مقدار t بیشتر از صفر و مثبت است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های بررسی شده، شاخص صنایع خلاق با مقدار بتای313/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق شهر خلاق در محدوده مورد مطالعه داشته است. همچنین با توجه به آزمون های آماری مناطق 22، 6 و 2، 1، 21 در رتبه های اول و دوم سطوح خلاقیت در شهر تهران قرار گرفته اند.
حزب التحریر و حوزه نفوذ آن در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزب التحریر نام یک جنبش اسلامی است که در سال 1952 تقی الدین النبهانی، عالم فلسطینی، آن را تأسیس کرد. وی که از اعضای فعال اخوان المسلمین مصر بود، پس از جدایی از اخوان به تأسیس حزب التحریر اقدام نمود. این جنبش اسلامی، که با پیروی از آموزه های مؤسس خود درصدد برقراری حکومت اسلامی (خلافت) است، به سرعت در جهان اسلام بازتاب فضایی یافت. یکی از کانون های نفوذ این حزب آسیای مرکزی است. پیشینه فعالیت التحریر در آسیای مرکزی به پایان دهه 1980 و آغاز دهه 1990میلادی برمی گردد. در این پژوهش، که روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، سؤال این است: قلمروخواهی حزب التحریر در آسیای مرکزی ناشی از چه چیزی بود؟ در پاسخ می توان آن را ناشی از ایدئولوژی حزب برای برقراری حکومت اسلامی (خلافت) در آسیای مرکزی قلمداد کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، ایجاد فضای لازم برای فعالیت گروه های اسلام گرا در آسیای مرکزی، اقبال گسترده مسلمانان به اسلام گرایی، و شرایط سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی منطقه در زمره عوامل مهمی بودند که زمینه لازم را برای قلمروخواهی التحریر در آسیای مرکزی فراهم نمودند. بنابراین، می توان گفت حضور این حزب در منطقه مبارزه به منظور بیداری اسلامی، جاری نمودن شریعت اسلامی، و نهایتاً برقراری حکومت اسلامی (خلافت) است.
یارانه منصفانه سیستم فوتوولتاییک و باتری خانگی متصل به شبکه برق سراسری با توجه به پیک بار شبکه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارایه روشی در سایزینگ سیستم ترکیبی باتری و PV متصل به شبکه با هدف تامین بار مصرفی هنگام پیک بار شبکه و سپس برآورد هزینه و تعیین میزان یارانه منصفانه از جانب دولت می پردازد. سیستم های PV و باتری که امروزه در بسیاری از بخش های خانگی، اداری و تجاری مورد استفاده قرار می گیرند غالبا به شبکه برق سراسری متصل می باشند و سیستم PV و باتری به عنوان سیستم پشتیبان (Backup) در نظر گرفته می شود. مهم ترین کار کرد چنین سیستمی جدا از تامین برق به هنگام قطع شدن برق سراسری، به حداقل رساندن هزینه برق مصرفی از طریق کاهش مصرف برق در هنگام پیک بار شبکه است. از سوی دیگر کارکرد چنین سیستم هایی کم کردن میزان مصرف برق از شبکه سراسری و کم شدن فشار وارد بر شبکه میباشد. گام نخست برای نصب این سیستم ها بدست آوردن اندازه ظرفیت مناسب PV و باتری است به گونهای که بار مصرفی بخش خانگی در هنگام پیک بار شبکه را تامین کند و از این طرق هزینه ها را به حداقل برساند. سپس هزینه سایز بهینه به دست آمده محاسبه می شود و با توجه به در نظر گرفتن دوره ی بازگشت سرمایهی 4 ساله میزان یارانه ای که دولت باید در ازای نصب و راه اندازی این سیستم ها بپردازد محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده با شبیه سازی بار مصرفی یک خانه مسکونی ظرفیت مناسب برای سیستم PV و باتری به منظور برآورده کردن نتیجه مذکور به دست آید.
ارزیابی کیفیت زیبایی شناختی چشم انداز های طبیعی مبتنی بر GIS (نمونه موردی: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز یا منظر، متشکل از دو بُعد طبیعی و انسان ساخت بوده و یکی از مهم ترین مؤلفه های نمایش بصری رابطه انسان با محیط است که طی قرن اخیر و با رشد جمعیت و در پی آن افزایش مناظر انسان ساخت، چشم اندازهای طبیعی دست خوش تغییرات زیادی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت زیبایی چشم انداز های طبیعی در سال های 1363، 1381، 1398 است. ماهیت تحقیق توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه، بررسی های میدانی گرد آوری شد و بررسی کیفیت زیبایی چشم انداز ها با مدلDEMATEL -ANP صورت گرفت که با درنظرگرفتن سه معیار (منحصربه فرد بودن، طبیعی بودن و تنوع) و نُه زیرمعیار، در لایه های: «اماکن گردشگری، معادن و صنایع، محدوده جنگل ارسباران»، برای معیار اول، «پوشش سطح زمین، مراکز فعالیت، دمای سطح زمین» برای معیار دوم و «تنوع پوشش زمین، تنوع ساختاری زمین، تنوع پستی و بلندی» برای معیار سوم تهیه شد. روابط تأثیرپذیری و تأثیر گذاری حاکم بر زیرمعیار ها با روش دیمتل مشخص شدند و سپس با روشANP در نرم افزار Super Decision، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و درنهایت با استفاده از نرم افزار ArcMap نقشه کیفیت زیبایی چشم انداز ها ترسیم شد. نتایج به دست آمده از وزن نهایی عوامل مؤثر با روش ANP_DEMATEL نشان می دهد که بیشترین ضریب متعلق به عامل طبیعی بودن پوشش زمین با وزن 385736/0 و منحصربه فرد بودن پوشش زمین با وزن 169653/0 است که خود حاکی از نمایش بارز پوشش سبز چشم اندازهای این منطقه از دید کارشناسان به عنوان نمونه ای از جامعه است. و نقشه های به دست آمده با عنوان کیفیت زیبایی چشم اندازها، روند کاهش کیفیت را از غرب به شرق شهرستان نشان می دهد که این کاهش کیفیت در اراضی قرار گرفته در نزدیکی معدن مس سونگون و دو شهر پرجمعیت ورزقان و خاروانا قابل لمس است.
واکاوی قابلیت پیاده مداری؛ جنبشی در تقویت هویت بخشی و انسجام اجتماعی شهرها مطالعه موردی: تحلیل تطبیقی بافت مرکزی شهرهای نقده و قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویه کالبدی شهرها و نقش پُررنگ عامل اتومبیل، جوامع شهری به تدریج شاهد تنزل کیفیات محیطی و فضایی در امر تعاملات، همبستگی، و انسجام اجتماعی شده است. انسجام اجتماعی موردقبول واقع شدن تفاوت های فرهنگی و هویت بومی است که درنهایت به یک سرمایه فرهنگی قوی می انجامد. امروزه، جنبش پیاده راه سازی به دنبال تقویت حیات اجتماعی، هویت بومی، و تحقق شهری انسان محور در کانون توجه برنامه ریزان و طراحان شهری جای گرفته است. تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل تطبیقی امکان سنجی ایجاد پیاده راه در معابر موجود در بافت مرکزی شهرهای نقده و قروه با هدف تقویت هویت بخشی، انسجام، و همبستگی اجتماعی دارد. شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش های اسنادی- کتابخانه ای و بهره گیری از روش های مشاهده، مصاحبه، و وارسی میدانی است. جامعه آماری و حجم نمونه تحقیق مشتمل بر دو گروه متخصصان حوزه علوم شهری و شهروندان بومی است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، آنتروپی شانون، و کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون حاکی از آن است که بین دو مؤلفه پیاده راه سازی و تقویت انسجام و هویت شهری ارتباط همبستگی مثبت و قوی وجود دارد. همچنین، طبق روش آنتروپی شانون، مؤلفه های ارتقای فضاهای جمعی و شرایط توپوگرافی به ترتیب با وزن های 3985 / 0 و 002 / 0 بیشترین و کمترین سطح اهمیت و اولویت را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده اند. طبق نتایج روش کوکوسو نیز بافت مرکزی شهر نقده با ضریب نهایی 252 / 4 در وضعیت مطلوب تری نسبت به بافت مرکزی شهر قروه با ضریب نهایی 83 / 1 در امر امکان سنجی پیاده راه سازی جای گرفته است.
سیاستگذاری تآب آوری فضایی -کالبدی در راستای برنامه ریزی پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر بناب)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیر عامل از مهم ترین رویکرد های مطرح شده در حوزه مدیریت بحران شهری، در جهت تأمین امنیت شهرها، و رویارویی با بحران های انسانی می باشد. کالبد، فرم، بافت، نحوه برنامه ریزی و طراحی آنها از جمله ابعاد چندگانه شهرسازی می باشد که در صورت توجه به آنها شاهد مزایای فراوانی برای شهرها بخصوص در مواقع ضروری و بحرانی خواهیم بود؛ در غیر این صورت فرصت ها تبدیل به تهدیدها خواهد شد و ساختار شهرها را آسیب پذیر خواهد نمود. لذا هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی جهت افزایش پایداری شهر بناب متناسب با نیازهای دفاعی امنیتی شهر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. نوع پژوهش حاضر از نوع بنیادی – توسعه ای و روش مطالعه آن توصیفی – تحلیلی می باشد. دراین پژوهش ازتحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی شاخص های کالبدی و فضایی شهراستفاده شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شاخص زیرساختی مهمترین معیار در برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد.
تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر رشد و شکوفایی کودکان در فضاهای عمومی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
محیط بستری برای رخ داد انواع رفتارهای اجتماعی است. رفتارهای انسانی برآیندی از انگیزه ها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی ناشی از ادراک او از دنیای خارج و معنایی که این تصویر برای او دارد، می باشد. انسان ها همواره بخش قابل توجهی از وقت روزانه خود را در فضاهای عمومی شهر به سر می برند و تحت تأثیر این فضاها الگوهای رفتاری خاصی از خود بروز می دهند، دراین بین پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهرهاست که باید موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. از همین رو یکی از هدف های اصلی این مقاله تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر میزان رشد و خودشکوفایی کودکان در استفاده از انواع پارک های شهری کلان شهر مشهد می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک مانند آماره کای دو، جهت سنجش و تحلیل 384 پرسشنامه مردمی به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است و برای روایی پرسشنامه های تحقیق از تحلیل عاملی و برای پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جمع نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در پارک های موردمطالعه در مناطق چهارگانه (یک، نه، یازده و ثامن) شهر مشهد تحت تأثیر کیفیت طراحی و میزان مطلوبیت فضاهای داخلی پارک ها بوده که این مهم خود بر شاخص رشد و شکوفایی کودکان تأثیر بسزایی دارد به طوری که هر چه فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری که محل برقراری تعاملات اجتماعی است از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهای جمعی هدفمندتری در این گونه فضاها شکل می گیرد و این مسئله بر میزان یادگیری، رشد و شکوفایی کودکانی که به همراه والدین خود به پارک می آیند تأثیر بسزایی دارد.
توسعه زیست سازگار در جغرافیای دارای میراث طبیعی؛ نمونه مطالعاتی: روستای گردشگری ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات بحث برانگیز در روستاهایی که با میراثی ارزشمند در بستر طبیعی قرار گرفته اند چالش حفاظت و توسعه است؛ از یک سو، با توسعه باید به اقتصاد محلی رونق داد؛ از سوی دیگر، بایست مراقب طبیعت و محیط زیست بود. یکی از مهم ترین راه حل های مطرح شده برای حفظ جغرافیای انسانی و قانع کردن مردم محلی به ادامه سکونت رونق صنعت گردشگری است؛ موضوعی که نیاز به ساخت مکان های جدید و احداث زیرساخت ها را جدی تر می کند. معماری و شهرسازی زیست سازگار را پاسخی هوشمندانه به تأثیر اجرای طرح های توسعه در بستر جغرافیای انسانی و طبیعی دانسته اند. هدف از تحقیق حاضر تبیین تأثیر گرایش به معماری زیست سازگار در رونق گردشگری طبیعی و درنتیجه توسعه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی است؛ مفهومی که در چارچوب نظریه معماری سرآمد در نمونه روستای تاریخی ابیانه به بحث گذاشته می شود. در پژوهش از روش پیمایشی ، توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از مطالعات میدانی، و بر اساس مدل تحلیلی سوات ( SWOT ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را سه گروه اصلی تشکیل می دهند: مردم، گردشگران و مسئولان. برای تعیین جامعه و حجم نمونه، از روش کوکران استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تأکید بر پتانسیل های طبیعی و قابلیت های اکوتوریستی روستای ابیانه به گونه ای علمی، همراه با رعایت مسائل زیست محیطی و مبانی توسعه زیست سازگار بهترین گزینه برای هدایت طرح های توسعه شهری در این محدوده است. نتایج پژوهش توسعه زیست سازگار همراه با بهره وری در مصرف انرژی، آب و انرژی پنهان، توجه اقتصاد سبز و فناوری های نرم برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصاد جهانی را مورد تأکید قرار می دهد.
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس مؤلفه های طبیعی سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک و تحلیل فضایی سکونتگاه های پهنه سرزمینی ایران در ایجاد و توسعه کانون های جمعیتی مؤثر است. ولیکن می توان از آن در کشف روابط فضایی و تهیه سند آمایش بنیادین سرزمینی و نقشه چشم انداز ژئو- دموگرافیک ایران استفاده کرد. در این پژوهش با هدف ادراک الگوی چینش فضایی به بررسی و آنالیز فضایی سکونتگاه های شهری با روش کمی- تحلیلی و مدل سازی، با استفاده از محیط برنامه نویسی و سامانه اطلاعات جغرافیایی پرداخته شده است. تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری ایران در این پژوهش با نگاه به مؤلفه های طبیعی از جمله ارتفاع، شیب، سطوح محدب و مقعر (انحنای زمین)، دمای سطح زمین، بارش، رطوبت نسبی، و همچنین فضای دموگرافیک شهری مورد توجه قرار گرفته و با تلفیق این مؤلفه ها مدل داده های رستری و مفاهیم جدیدی ابداع و تبیین شده است. پس از آستانه گذاری و کدگذاری مدل داده های رستری و پردازش داده ها، سیستم های شکل زای ترکیبی پهنه سرزمینی ایران استخراج و سپس چینش فضایی سکونتگاه های شهری در هر یک از سیستم ها و زیر سیستم های شکل زا تحلیل و بررسی شده است. نتایج نشان داده است که الگو ها، نگاره ها، و چینش فضایی سکونتگاه های شهری در ایران در تعامل با سیستم های شکل زا بوده و آنالیز فضایی سرزمینی می تواند راهبرد های کلان نظام سکونتی در ایران را بر اساس شالوده های آمایش بنیادین بیان کند.
تبیین جایگاه بخش خصوصی در تحقق پذیری طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محقق نمودن طرح های توسعه فرایندی است که به موضوعات متعددی نظیر ماهیت و روش شناسی طرح ها، نظام برنامه ریزی، فرایند تهیه و تصویب طرح، نظرات ذینفعان و ذی نفوذان و عوامل گوناگون از این قبیل وابسته است. در این میان موضوعات مرتبط با گروه های ذینفعان و ذی نفوذان نقش تعیین کننده ای در موفقیت طرح های توسعه شهری ایفا می کند. بخش خصوصی یکی از انواع متعدد این گروه ها است که نقش بسیار مهمی در اثرگذاری موضوعات اقتصادی مرتبط با تحقق طرح های توسعه شهری، برعهده دارد. بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که برخلاف تاکید بر حضور بخش خصوصی و انجام تحقیقاتی در این زمینه، تاکنون هیچ پژوهشی به جایگاه این گروه در تحقق پذیری طرح های توسعه شهری نپرداخته است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. این مقاله در تلاش است تا با مرور مطالعات انجام شده بین سال های 1998 تا 2019 در پایگاه اطلاعاتیScience Direct با استفاده از تحلیل محتوا به هدف خود دست یابد. برای این منظور از کدگذاری، استخراج مفاهیم و مقولات از مقالات منتخب و مقایسه دست آوردهای این مقاله با سایر پژوهش ها بهره برده شد. جامعه آماری 1152 مقاله است. که به کمک حذف مقالات نامرتبط در این زمینه در نهایت تعداد 14 مقاله برای این منظور منتخب گشت. نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که تامین منافع بخش خصوصی متناسب با توانمندی های آن، تعریف ساز و کار تعهدات متقابل دولت و بخش خصوصی و اثرگذاری مناسب بخش خصوصی در فرآیند تهیه، تصویب و اجرا بیشترین تاثیر را بر روی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری دارند.
واکاوی نگرش متخصصان د ر کیفیت فضایی یکپارچه د ر فضاهای عمومی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
86 - 103
حوزههای تخصصی:
د ر د هه های اخیر پژوهش های متعد د ی د ر رابطه با شکل گیری «کیفیت فضایی» انجام شد ه است؛ اما آنچه مشخص است، عد م توجه به رویکرد کل نگر آن د ر حوزه شهرسازی است. بر این مبنا تفکر «کیفیت فضایی» به مثابه یک پایگاه نظری کلی نگر و تأکید بر مقیاس فضای عمومی د ر روستاها، عرصه موضوع جد ید ی را مطرح نمود ه است؛ لذا به منظور ارزیابی کیفیت فضایی د ر فضاهای عمومی روستایی، شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر آن هد ف انجام این پژوهش است. این پژوهش د ارای روش آمیخته (کمی - کیفی) است که بر حسب هد ف بنیاد ی، به لحاظ ماهیت پژوهش، اکتشافی و از حیث گرد آوری د اد ه ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 48 متخصص د ر حوزه (طراحی و برنامه ریزی شهری، معماری، معماری منظر، جغرافیا و محیط زیست)، کارشناسان آمار، اقتصاد د انان و جامعه شناسان است که از طریق پرسش نامه حاصل از تحلیل محتوای اسناد ی و پیمایشی د لفی به صورت غیرتصاد فی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. سه نگرش غالب برای متخصصان به ترتیب اولویت شامل کالبد ی (زیبایی شناسی)، عملکرد ی و معنایی است که بیشترین د رصد واریانس تبیین شد ه مربوط به کالبد ی (زیبایی شناسی) با 76/12 د رصد بود ه که حکایت از اهمیت و ارجحیت این عامل د ارد. شاخص های استخراجی مراحل د لفی با استفاد ه از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عامل کیو، محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می د هد سه معیار کیفیت فضایی برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل معیار های تناسبات بصری (36/4)، آسایش (22/3) و خاطرات و روید اد های اجتماعی و فرهنگی (78/2)، بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر از د ید گاه جامعه متخصصین د ر کیفیت فضایی یکپارچه از فضاهای عمومی روستا د ارد.
مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1563 - 1585
حوزههای تخصصی:
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
سنجش و ارزیابی شاخص های زیست پذیری در محلات شهری (مطالعه موردی: محله قصردشت شهر شیراز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی بر ساختار کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است.. . هدف پژوهش حاضر سنجش زیست پذیری و مولفه های تاثیر گذار آن بر ساکنین محله قصردشت شهر شیراز میباشد. از این رو پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از روش های اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ،خانوار های ساکن در محله قصردشت شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 378 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه شد . برای سنجش شاخص های زیست پذیری از 18 گویه در قالب 5 مولفه اصلی استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری آزمون T ، ضریب هبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد زیست پذیری در محله قصردشت بالاتر از سطح متوسط قرار گرفته و با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون در بین متغیر های وابسته مورد مطالعه یعنی مولفه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و زیر ساخت و خدمات همبستگی و رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که شاخص اجتماعی با میزان بتای 289/0 بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری ساکنین در محله داشته است.
واکاوی ارتباط عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با توسعه مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستای گلین، شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
337 - 353
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی، که راجرز آن ها را موانع توسعه دانسته، انجام شده است. نظریه یادشده در روستای گلین شهرستان سنندج آزمون شده است تا از این طریق شناخت جامعی از بافت اجتماعی جامعه مورد بررسی حاصل شود؛ به این منظور که مشخص شود آیا عناصر خرده فرهنگ دهقانی به صورتی که مورد توجه راجرز بوده در جامعه مورد بررسی صدق می کند. جامعه مورد بررسی 344 خانوار دهقانان اند که داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری با بررسی دیدگاه 35 دهقان و تشکیل 7 بحث گروهی با استفاده از روش های مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز اشباع نظری حاصل شد. براساس یافته های پژوهش، عناصر خرده فرهنگ دهقانی در جامعه یادشده، با آنچه راجرز و سایر نظریه پردازان این حوزه مطرح کرده اند، مطابقت ندارد؛ به طوری که فقط در مؤلفه عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی یافته ها بیانگر نارضایتی مردم از وضع موجود به دلیل نبود اعتماد در بین آن هاست. بنابراین، می توان گفت چنانچه مؤلفه های خرده فرهنگ روستایی با مطالعات صحیح و متناسب با نیازهای نوین و با شرایط امروز جامعه بازسازی و بازاندیشی شوند می توانند به عنوان محرکی در فرایند توسعه و مشارکت روستایی عمل کنند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی با استفاده از مدل متاسوات (مطالعه موردی: روستای حیدرآباد، دهستان میشخاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یکی از اشکال مهم گردشگری و موتور محرکه توسعه محیط های روستایی از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ برنامه های راهبردی فضایی منسجم متناسب با شرایط بومی است. در چارچوب این برنامه ریزی، تمامی ظرفیت های قابل عرضه در حوزه گردشگری از طریق پیوندهای فضایی به صورتی یکپارچه برنامه ریزی شده و با در نظر گرفتن بازیگران متعدد و متفاوت توسعه این نوع گردشگری و نقش و جایگاه آنها در فرایند مدیریتی، راهبردهای از مدیریت فضایی گردشگری ارائه می دهد. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی منابع و قابلیت ها و جایگاه روستا در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در منطقه مورد مطالعه است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان در نظر گرفته شده است. در نهایت با استفاده از تکنیک متاسوات به معرفی جایگاه روستا و راهکارهای اجرایی متناسب پرداخته شده است. نتایج نشان داد که راهبردهای نظیر توسعه ی اکوتوریسم به عنوان مهم ترین پتانسیل درونی روستا، بابهره گیری از مناظر طبیعی از طریق تجهیز منطقه به اقامتگاه های موقتی و دائمی و ...، تلاش برای معرفی روستا در سطح فرامنطقه ای به عنوان مرکز زردآلود و حمایت از ثبت برندسازی آن با تبلیغ و اطلاع رسانی وسیع، زمینه سازی و بهره-گیری از سرمایه گذاران بخش خصوصی از طریق اعطای تسهیلات، مشارکت دادن گردشگر در فرایند ساخت و فرآوری محصولات و حذف واسطه ها در ارائه محصولات باغی داخل روستا به بازار دارای بیشترین تاثیرگذاری بوده و بیشترین وزن را در بین سایر عوامل دارند.
تبیین جدایی گزینی گروه های شغلی- اجتماعی در سازمان فضایی کلان شهر تهران (از منظر بازساخت نئولیبرالیستی فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات فضاهای شهری تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه هایی نظیر سیاست (قدرت)، اقتصاد، و اجتماع قرار دارد. وجود مکاتبی نظیر مکتب اقتصاد سیاسی فضا و جهانی شدن به عنوان خوانش خاصی از مکتب اقتصاد سیاسی فضا مؤید این مطلب است. جهانی شدن معتقد بر تسلط سیاست بازاریابی نئولیبرالیسم بر ابعاد وسیعی از جهان است که آثار آن قابل پیگیری در سازمان فضایی شهرهاست و می تواند آن را دستخوش تحولاتی کند؛ وجود روابط نابرابر و تقسیم شهر به دو قطب فقیرنشین و ثروتمندنشین و افزایش فاصله روزافزون آن ها بخشی از آثار نئولیبرالیسم در قامت شهر است که این امر در فضاهای شهری کشورهای جنوب (تأمین کننده مواد خام از جمله نفت) شدت بیشتری دارد. حال با توجه به اینکه کشور ایران با اتکا به اقتصاد نفت ارتباط تنگاتنگی با نظام سرمایه داری جهانی پیدا کرده است، بررسی میزان جدایی گزینی فضایی کلان شهر تهران هدف اصلی پژوهش حاضر است و این موضوع از طریق بررسی پراکنش گروه های مختلف شغلی در سطح کلان شهر تهران انجام پذیرفته است و سؤال این است که الگوی توزیع گروه های اجتماعی- شغلی در جریان بازساخت نئولیبرالیستی فضا در سطح کلان شهر تهران چگونه است؟ فرض آن است که توزیع طبقات بالا و پایین شغلی-اجتماعی در سطح کلان شهر تهران به صورت قطبی اتفاق افتاده است. بدین منظور، از رویکرد کمی و تحلیل توصیفی – تبیینی بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که در نظام بازساخت فضایی کلان شهر تهران تمرکز طبقه های بالا و پایین اجتماعی- شغلی به میزان معناداری به ترتیب در شمال و جنوب تهران شکل گرفته است که از این موضوع می توان با نام «شکاف فضایی کلان شهر تهران» یاد کرد.
شناسایی مدل علی مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل ماهیت وجودی اش بر کاهش آثار بحران با استفاده از روش های غیرنظامی استوار است. رعایت اصول پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات از ابتدایی ترین اصول در جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایش شهری است. یکی از عناصر اصلی موجود در شهر که در بحث مدیریت پدافند غیرعامل به ویژه در زمان بعد از بحران بسیار اهمیت دارد شناسایی مکان مناسب در فضاهای عمومی شهری است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مدل مکان های فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و کارشناسان تشکیل می دادند. خبرگان به روش گلوله برفی و از میان اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال انتخاب شدند. حجم نمونه آماری پژوهش را 25 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. در این راستا ده معیار بررسی شدند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای ده گانه شناسایی شده، معیار دسترسی به معابر اصلی با مقدار (034/1) تأثیرگذارترین معیار در تعیین مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار تراکم ساختمانی با مقدار 908/2 به عنوان بااهمیت ترین معیار شناسایی شد. از دیگر نتایج این پژوهش با توجه به مقادیر D-R به دست آمده، از بین معیارهای ده گانه موردبررسی قرارگیری شش معیار (دسترسی به معابر اصلی، دسترسی به فضای باز، سازگاری کاربری ها و رعایت هم جواری ها)، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و مشخصات فیزیکی بناها) در گروه علت و چهار معیار (دسترسی به مراکز امدادی و درمانی، رعایت سلسله مراتب دسترسی، فاصله از کاربری های پرخطر، تنوع کاربری ها) در گروه معلول اشاره نمود.
ارائۀ سناریوهای مدیریت یکپارچۀ پسماند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی، منجر به افزایش تولید پسماند و نگرش تک بُعدی به سیستم مدیریت پسماند، منجر به اثرات تخریبی زیست محیطی و افزایش هزینه ها شده است. الگوی مدیریت یکپارچه پسماندهای جامد (ISWM ) از مناسب ترین الگوهای مؤثر در کاهش هزینه های اقتصادی مدیریت پسماند و اثرات زیست محیطی پسماندها به شمار می رود. این مطالعه با رویکرد آینده پژوهی از طریق شناسایی شاخص های کلیدی مؤثر بر الگوی مدیریت یکپارچه پسماند در راستای تدوین سناریوهای پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 25 نفر از کارشناسان (سازمان مپ شهرداری مشهد) و متخصصان (دانشگاهی) است. پس از بررسی، 23 شاخص مؤثر شناسایی شد، سپس با تحلیل نرم افزار میک مک، 10 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی مشخص شد. با تدوین 30 فرض عدم قطعیت برای پیشران ها، با استفاده از ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریوویزارد، به شناسایی سناریوهای محتمل پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد براساس الگوی مدیریت یکپارچه پسماند پرداخته شد. براساس نتایج، 59048 سناریو محتمل وجود دارد که فقط 5 سناریو دارای سازگاری بالا و احتمال وقوع بیشتر هستند. سناریوی اول و دوم با مجموع امتیاز 167 و 149 به عنوان سناریوهای محتمل مطلوب، شرایط امیدوارکننده ای را برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد ارائه می دهند. سناریوهای سوم، چهارم و پنجم به عنوان سناریوهای بحرانی (نامطلوب) گویای شرایط نامناسب برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد است.
بازاندیشی و بازآفرینی جایگاه طبیعت در فرهنگ زیست بوم ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
867 - 887
حوزههای تخصصی:
در نگاه فکری، فلسفی و در زیست بوم فرهنگی ایرانی به طبیعت به عنوان یک کل یکپارچه نگریسته می شده است. در این پژوهش با بررسی روند تاریخی، تحلیل اسنادی و ترکیب آن با تحلیل مفهومی به بررسی روند تغییر نگرش به طبیعت در فرهنگ زیست بوم ایرانی پرداخته ایم. در قسمت اول تحقیق با بررسی متون به دیدگاه اندیشمندان بزرگ ایرانی همچون فارابی، ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و متون دینی زرتشت و اسلام به جایگاه طبیعت در فرهنگ ایرانی پرداخته شده است. این قسمت بامطالعه و تحلیل محتوایی متون قدیم و جدید در این زمینه انجام گرفته است. در قسمت دوم تحقیق با انجام مصاحبه نیمه ساخت مند با 30 نفر از کارشناسان و اندیشمندان حوزه های جغرافیا، محیط زیست، جامعه شناسی، برنامه ریزی شهری و حوزه های مرتبط، دیدگاه های امروزی جامعه از طبیعت، محیط زیست و راهکارهای بازآفرینی فرهنگ زیست بوم تحلیل و تفسیر شده است. در تحلیل مصاحبه ها به کمک نرم افزار مکس کیو دی ای و تحلیل دستی، موضوعات محوری و کلیدی مشخص شده است. تغییر در فرهنگ زیست بوم، برداشت دوگانه از طبیعت و تقلیل به محیط زیست، بازگشت به فرهنگ زیست بوم و بازآفرینی آن، حکمروایی و مسئولیت پذیری دولت و ملت در برابر محیط زیست، مفاهیم کلیدی و یافته و راهکارهایی است که از تحلیل این مصاحبه ها به دست آمده است. نتیجه بررسی لزوم بازگشت به فرهنگ زیست بوم و به کارگیری سرمایه فرهنگ بومی برای حفظ طبیعت و سرمایه طبیعی و انتقال آن به نسل های آتی است.