فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ویﮋگی های بخش کشاورزی در ﻣﻨ ﺎﻃﻖ روﺳ ﺘﺎیی ای ﺮان، ﭘﺎییﻦ ﺑﻮدن ﺑﻬﺮه وری ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻮﻟیﺪ اﺳﺖ. قطعهﻗﻄﻌﻪ ﺑﻮدن اراﺿی زراﻋی از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ایﻦ اﻣﺮ می باشد و مناسب ترین راﻫکﺎر، اﺟﺮای ﻃﺮح های یکﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی اراﺿی اﺳت. از مهم ترین آثار اجرای طرح های یکپارچه سازی اراضی کشاورزی، آثار اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است که به منظور گرد آوری اطلاعات، برحسب مقتضیات پژوهش از مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 1448 خانوار سهام دار شرکت سهامی زراعی نیل آباد تربت جام است که با استفاده از فرمول کوکران 174 سهام دار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسش گری واقع شدند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار استنباطی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، در بُعد اجتماعی- فرهنگی، شاخص افزایش دانش کشاورزان با میانگین 93/3 و در بعد اقتصادی- معیشتی، شاخص هزینه مصرف آب، با میانگین 82/3 نسبت به سایر شاخص ها افزایش معناداری را نشان می دهد. به طور کلی میانگین اثرات یکپارچه سازی اراضی در قالب شرکت سهامی 47/3 است که بالاتر از میانگین عددی 3 و در حد متوسط تا مطلوب ارزیابی گردیده است. بنابراین شرکت سهامی زراعی نیل آباد در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی سهام داران تاثیر نسبتاً مثبتی داشته است. با اینحال، با گذشت ۵۰ سال از فعالیت شرکت، اکنون پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی، عدم وجود صنایع مکمل در زنجیره تولیدی، افزایش اعضای اولیه از ۲۷۶ نفر به حدود ۲۰۰۰ نفر به عنوان عواید بگیر، عدم رضایت سهام داران از هیات مدیره شرکت سهامی زراعی، مهم ترین مسائل شرکت از دیدگاه مدیران و سهام داران است.
بررسی مقایسه ای میزان مسئولیت پذیری شهروندی در بافت فرسوده و جدید شهری (مطالعه موردی: شهر کازرون)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت پذیری شهروندی بستر وقوع مشارکت مدنی و از آن طریق ارتقای ابعاد اجتماعی مسائل توسعه شهری را فراهم می سازد. اگرچه مشارکت شهروندان توسط پژوهشهای علمی متعددی مورد کنکاش قرار گرفته، اما مسئولیت پذیری شهروندی بعنوان انگیزه درونی شهروندان برای مشارکت، هنوز بخوبی شناخته شده نیست. این تحقیق سعی دارد شاخص های مرتبط با مسئولیت پذیر شدن شهروندان را کشف و آنها را وابسته به دو بافت قدیم و جدید شهری مورد آزمون قرار دهد. روش بررسی: این پژوهش با روش تحقیق آمیخته، از پژوهش کیفی در بخش شناسایی شاخص ها و از روش کمی با ابزار پرسشنامه جهت تحلیل داده ها و استخراج یافته ها بهره می برد. نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی در کنکاش پاسخ به اینکه چه متغیرهایی بیشترین تأثیر را روی پاسخگو بودن شهروندان داشته و اینکه آیا ساکنین بافت فرسوده و جدید شهری میزان متفاوتی از مسئولیت پذیری را نشان می دهند، دارد. معیارهای مؤثر برپایه مطالعات نظری و به شیوه دلفی توسط تعدادی از اساتید دانشگاهی استخراج شده و در قالب پرسشنامه ای شامل 24 سوال مابین 300 نفر از حاضرین در بافت فرسوده و جدید شهر تکمیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد ساکنین بافت جدید کازرون با 55/0 نسبت به ساکنین بافت قدیم با 09/0 میزان معنی داری از تفاوت در مسئولیت پذیری را نشان می دهند و متغیرهایی همچون وظیفه شناس بودن شهروندان، مشارکت مدنی ایشان و آموزنده بودن محیط زندگی، تأثیر قابل توجهی در متغیر موردتحقیق خواهد داشت. همانطور که مشخص است تعدادی از این متغیرها وابسته به محیط و برخی مربوط به ویژگی های روانی و شخصی هر یک از شهروندان است. بنابراین با الگوگیری از شرایط متفاوت بافت جدید می توان حداقل بلحاظ کالبدی شرایط مسئولیت پذیری بیشتر شهروندان در بافت های مختلف شهری را فراهم آورد.
بررسی روابط بین نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری پتانسیل بالایی برای انواع فعالیت های شهری از جمله گذران اوقات فراغت دارند. این موضوع با رشد شهرنشینی و تغییراتی که در سبک زندگی شهروندان رخ داده، اهمیت بیشتری یافته و معرفی نماگرهای تبیین کننده مفهوم کیفیت در این فضاها و چگونگی روابط بین آنها می تواند برای برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای داشته باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی - تحلیلی با رویکرد کمی - کیفی است. در این تحقیق با درنظرگرفتن رابطه بین کیفیت فضاهای باز به عنوان هدف و شاخصهای عینی تبیین کننده آن، به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت، یک مدل ساختاری اندازه گیری پیشنهاد شده و چگونگی روابط بین نماگرهای معرفی شده و ضریب تاثیر آنها روی هدف پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های حاصله، از بین نماگرهای 45 گانه ای که در مطالعات تئوریک به عنوان نماگرهای مفهوم کیفیت در فضاهای باز شهری برای گذران اوقات فراغت احصاء گردید، 7 نماگر قدرت تبیین کنندگی لازم را نداشته و حذف شده اند و نماگرهای مفهوم کیفیت به تعداد 38 نماگر رسید. در بررسی روابط و چگونگی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری این نماگرهای 38 گانه روی همدیگر ، مشخص گردید، 11 مورد از این نماگرها، با سایر نماگرها همبستگی ندارند. همچنین با بررسی بارعاملی محاسبه شده برای نماگرهای مذکور مشاهده گردید، نماگر «وجود زمین و امکانات بازی و هیجان برای تمامی سنین» با کسب ضریب تاثیر 66/0 ، بیشترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای باز دارد. این نماگر جزء یازده شاخصی است که عملکرد مستقل و غیر همبسته دارد. همچنین برخی نماگرها مثل نماگر «ابزار فعالیتهای سرگرمی، ورزش و آمادگی جسمانی» با ضریب تاثیر 62/0 ، هر چند جزء شاخصهای 11 گانه مستقل نیست اما باز هم ضریب تاثبر بالایی به دست آورده است، این را می توان از این جهت توضیح داد که اهمیت شاخصهای 11گانه مستقل، به دلیل داشتن ضریب تاثیر بالاتر نیست، بلکه این اهمیت به دلیل مستقل بودن و عدم همپوشانی کاستی های احتمالی توسط سایر شاخص ها است، بنابراین مدیران و برنامه ریزان شهری باید نسبت به وضعیت آنها (نماگرهای مستقل) حساسیت بیشتری داشته باشند.
تحلیل تطبیقی سرزندگی شهری در محلات قدیم و جدید با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: محلات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حقوقی که شهروندان از آن برخورداری هستند حق به فضای سرزنده شهری است، محلاتی پویا، درخورشان و منزلت و البته تلاش و کوشش شهروندان یک محله. اما شهروند برای رسیدن به این حق نخست باید حقوقی را رعایت کند؛ فضایی را تولید کند که، بازتولید آن فضای سرزنده شهری برای همه شهروندان باشد. شهر تاریخی یزد که از میراث غنی نهفته در ارزش های پایداری برخوردار است، به سرعت تحت فشارهای مدرنیته دچار تحولات فضایی شده است. تصمیمات سیاسی در سالیان گذشته موجب عدم توازن اجتماعی و اقتصادی در شهر یزد شده که این مسئله را در سرزندگی محلات شهر یزد می توان به وضوح مشاهده کرد. پس از بررسی و تحلیل یافته ها محلات؛ محله فهادان (بافت تاریخی) بیشترین میزان سرزندگی را داراست، در رتبه دوم محله صفائیه از محلات ثروتمند نشین (جدید) شهر جای دارد و در رتبه سوم محله حاشیه نشین اسکان کویر (در گذار) قرارگرفته است. قرارگیری محله فهادان در جایگاه نخست میزان سرزندگی شهری ناشی از تنوع بالا در کالبد و حاضران در محیط است. از سوی دیگر قرارگیری محله اسکان کویر در جایگاه سوم دلیل بر پایین بودن سرزندگی محله نیست چراکه کالبد ناقص و آسیب پذیر محدوده کیفیت زندگی محدوده را پایین آورده است. در میان این سه محله، محله صفائیه بهترین وضعیت را از حیث کیفیت محیط داراست اما پدیده غریبگی و عدم سرمایه اجتماعی و حس لامکانی میان ساکنان و غریبه گزی با عابران و رهگذران به طور محسوسی قابل مشاهده است که با توجه به این نکته می توان این محدوده را از حیث سرزندگی در وضعیت نامطلوبی قلمداد کرد. در ادامه به ارائه پیشنهادها در جهت تثبیت و افزایش نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت پرداخته می شود.
تحلیل نقش فضاهای شهری در امنیت زنان (نمونه: شهر شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شهر شیروان مانند بسیاری از شهرهای کشور با مسائلی مواجه است که امنیت اجتماعی شهروندان و به ویژه زنان را با مشکل مواجه ساخته است. برای حل این مسائل، لازم است ابعاد مختلف امنیت از منظر زنان به طور ویژه شناسایی و برای اصلاح آن برنامه ریزی شود. لذا هدف این پژوهش شناخت وضعیت شهر شیروان از نظر شاخص های امنیت زنان،شناسایی مهم ترین عوامل کاهش امنیت زنان در این شهر و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.
داده و روش : مقاله از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. داده ها با توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از زنان شهر شیروان به دست آمده است. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تعقیبی بونفرونی در محیط SPSS تحلیل شده است.
یافته ها : میانگین هفت بعد پایین تر از 3 است. بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد رابطه ابعاد کیفیت زندگی و دسترسی، بعد رفتاری و فرهنگی – اجتماعی، بعد مدیریت شهری و مبلمان شهری، بعد فضایی و کالبدی دارای همبستگی در سطح متوسط و مثبت و این رابطه ها معنادار می باشد. در تحلیل عامل اکتشافی نیز 15 عامل که زیربنای 59 متغیر پژوهش هستند شناسایی گردید. 15 عامل استخراج شده نهایی توانسته اند 65/82 درصد از واریانس همه متغیرهای پژوهش را تبیین نمایند.
نتیجه گیری : در مجموع وضعیت شاخص های امنیت زنان در شهر شیروان مطلوب نمی باشد. همچنین عوامل کالبدی و مبلمان شهری مهمترین عوامل کاهش امنیت زنان در فضاهای شهری شیروان می باشد و نیاز است که در راستای ارتقای امنیت زنان در فضاهای شهری مورد توجه ویژه مدیران شهری قرار گیرد. فضاهای ناامن زیادی در شهر شیروان وجود دارد که اکثریت جامعه زنان این شهر از آن آگاه هستند و مترصد توجهی ویژه از سوی مسئولان شهری به این فضاها می باشند.
جغرافیای شادابی: تجزیه و تحلیل مکانی شادابی متأثر از عوامل اجتماعی - اقتصادی در سطح نواحی روستایی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
700 - 715
حوزههای تخصصی:
شادابی قضاوت و ارزیابی فرد از کیفیت زندگی خود است. مطالعات انجام گرفته نشان می دهد تفاوت های مکانی در شادابی افراد بین مکان ها و مناطق وجود دارد. تفاوت های بین المللی، بین منطقه ای و بین شهری در شادابی انجام گرفته است، اما تاکنون تفاوت شادابی افراد در مناطق روستایی مختلف به ویژه در ایران انجام نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی وضعیت شادابی و وابستگی مکانی آن در مناطق روستایی شهرستان تربت حیدریه پرداخته است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و مصاحبه از نمونه ای منتخب مشتمل بر 380 خانوار از جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان های تربت حیدریه (23105 = N) است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای محاسبه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، پرسش نامه شادابی فوردایس، رگرسیون چندگانه و برای تحلیل وضعیت شادابی روستاهای موردمطالعه از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج آزمون و مقایسه میانگین های شادابی حاکی از آن است که میزان شادابی روستاها در سه دسته پایین (میانگین نمرات 320-355)، متوسط( 356-365) و بالا (366-385) طبقه بندی شدند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد از میان 16 متغیر مستقل مرتبط با شادابی 4 متغیر درآمد با ضریب همبستگی (399/0)، سرمایه اجتماعی (383/0) فاصله 5 کیلومتر با نزدیک ترین شهر (599/0) و فاصله 10 تا 15 کیلومتر با شهر با ضریب (452/0) بیشترین همبستگی را با شادابی خانوارهای روستایی داشته است. همچنین بررسی نقشه وضعیت شادابی روستاهای موردمطالعه نیز باتوجه به خوشه ای بودن شادابی روستاها، وابستگی مکانی شادابی را تأیید می کند. نتایج نشان می دهد روستاها بسته به اینکه در چه وضعیتی قرار دارند ازنظر عوامل مختلف مانند میزان درآمد، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی و فاصله تا شهر، از میزان شادابی متفاوتی برخوردار بوده اند.
چارچوب کیفی برنامه ریزی و طراحی عرصه های میانی مجتمع های مسکونی برای ارتقاء استقلال حرکتی کودکان، نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
63 - 78
حوزههای تخصصی:
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشت های کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
تبیین رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی: تحلیل جنسیتی با استفاده از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
226 - 245
حوزههای تخصصی:
درک فرایندهای ادراکی و شناختی دو گروه کشاورزان زن و مرد برای تشویق سازگاری با تغییرات آب و هوایی بسیار مهم است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان زن و مرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان، از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کشاورزان دو گروه زن و مرد بودند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 200 کشاورز مرد و 150 کشاورز زن انتخاب شد. برای انتخاب کشاورزان از نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن توسط چهار تن از اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای دانش ادراک شده، هزینه پاسخ و هنجار توصیفی متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان مرد به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درنهایت توانستند به ترتیب 67 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان مرد را پیش بینی کنند. متغیرهای شدت درک شده، هزینه پاسخ، اعتقاد به تغییرات آب و هوایی و عادت متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان زن به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درمجموع توانستند به ترتیب 70 و 25 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان زن را پیش بینی کنند. اطلاعات به دست آمده می تواند به عنوان پایه ای در تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار گیرد.
ارتباط شاخص های توسعه مالی و گازهای گلخانه ای (با تأکید بر نرخ شهر نشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
86 - 99
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده(FMOLS)، حداقل مربعات پویا(DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی(PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی(797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تأثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تأیید می کنند.
بررسی تاثیر ویژگی های محیط مصنوع بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
267 - 281
حوزههای تخصصی:
با آشکارشدن تاثیرات روزافزون فعالیت بدنی و تحرک بر سلامت افراد و به طور خاص شهرنشینان، مطالعه ارتباط میان ویژگی-های محیط مصنوع شهری با فعالیت بدنی و تحرک شهروندان، مورد علاقه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. بر این اساس، هدف این پژوهش نیز، مطالعه تاثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، توسعه ای– کاربردی است و به لحاظ روش شناسی، پژوهش در تقسیم بندی کلان در دسته تحقیقات توصیفی و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی قرار دارد. برای سنجش ویژگی های محیط مصنوع از شاخص های اختلاط کاربری اراضی، تراکم جمعیت و قابلیت پیاده مداری استفاده گردید. جامعه آماری شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و نمونه آماری برابر با 1022 نفر از شهروندان در 16 محله شهر می باشد. نتایج نشان داد که نزدیک به نیمی از افراد عملاً در هیچ گونه فعالیت بدنی شرکت نداشته اند و حدود 41 درصد نیز روزانه کمتر از نیم ساعت پیاده روی داشته اند. در محلات مورد مطالعه، هیچ-گونه ارتباط معنی داری میان فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد با اختلاط کاربری اراضی وجود ندارد. همچنین میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی (شارکی) رابطه ی آماری معنی داری مشاهده نگردید، اما میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد، رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد و نهایتاً، نتایج نشان داد که در محلات مورد بررسی میان قابلیت پیاده مداری با میزان پیاده روی روزانه افراد و فعالیت بدنی افراد بر مبنای شاخص شارکی رابطه ی معنی داری وجود ندارد. با توجه به آنکه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش لطفی و نیک پور و دیگران متفاوت می باشد، ضرورت مطالعات تجربی بیشتر در این خصوص ضروری می باشد.
طراحی اقلیمی؛ نمودی از همسازی با محیط، نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
282 - 292
حوزههای تخصصی:
بی تردید شکوفایی و رشد نظام صنعت و اقتصاد کشورهای پیشرفته را باید مرهون درک صحیح مفاهیم "توسعه" و "تحقیق" و شناخت ارتباط منطقی و برنامه ریزی شده بین این دو دانست. نقش صنعت ساختمان در بازسازی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایران انکارناپذیر است و دستیابی به اهداف بخشی از توسعه کشور، تنها در گرو داشتن نگرشی سیستمی و تلاش در جهت صرفه جویی های اقتصادی در مقیاس کلان است. در این راستا، طراحی اقلیمی که بر توجه به ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف وتاثیرآنها درشکل گیری ساختمانهای و محیط های مسکونی تاکید دارد، ازسویی بر بالا بردن سطح کیفی آسایش فضاهای داخلی تاثیر گذاشته واز سوی دیگر با تکیه بر انرژی های غیر فسیلی و کاهش مصرف انرژی های فسیلی نقش قابل ملاحظه ای در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و مخاطرات طبیعی ناشی از آن دارد. این تحقیق قصد دارد به روشی تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، ویژگی های موثر طراحی اقلیمی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی در ایران و همچنین با توجه به منابع در دسترس، تمرکز بر گروه اقلیمی گرم و خشک می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد راهکارهای طراحی اقلیمی می تواند نقش قابل ملاحظه ای در تامین آسایش حرارتی فضای معماری و کاهش مصرف انرژی و مخاطرات ناشی از روند مصرف کنونی انرژی های فسیلی داشته باشد. واژه های کلیدی: طراحی اقلیمی، آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک، کاهش مصرف در انرژی، مخاطرات طبیعی
تحلیل فضایی مناطق روستایی بهینه برای بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود فضای مناسب و پتانسیل نواحی روستایی کشور، انرژی های تجدیدپذیر به عنوان گزینه ای مناسب برای تأمین انرژی مطرح شده است؛ بنابراین، هدف این مطالعه ادغام روش های تصمیم گیری چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور پتانسیل سنجی مناطق بهینه در سطح محلی و روستایی است تا با ارائه روش تصمیم گیری در مطالعات فضایی انرژی های تجدیدپذیر بالاترین تفکیک فضایی ممکن در این زمینه فراهم شود. در این مطالعه، جهت وزن دهی به معیارها از روش بهترین- بدترین و برای به دست آوردن نقشه تناسب جهت توسعه انرژی های تجدیدپذیر در روستاهای شهرستان مشهد از روش ترکیب خطی وزنی استفاده شده است. نتایج نشان دهنده اهمیت معیارهای محیطی و اقتصادی و نیز توجه به نوع انرژی تجدیدپذیر برای مناطق روستایی است به طوری که از مجموع مساحت منطقه مورد مطالعه، 54 درصد جهت تأسیس نیروگاه خورشیدی و 25 درصد جهت تاسیس نیروگاه بادی در کلاس مناسب هستند. روستاها در منطقه مورد مطالعه به دو گروه روستاهای برخوردار از پتانسیل انرژی بادی و انرژی خورشیدی تقسیم بندی شدند. روستاهای گروه اول عمدتاً در حاشیه جنوب غربی و روستاهای گروه دوم در حاشیه جنوبی و مرکزی شهرستان مشهد توزیع شده اند. نتایج این مطالعه می تواند برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در تمام سطوح مدیریتی جهت توسعه انرژی های تجدید پذیر در آینده بسیار مفید باشد.
تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه بازآفرینی شهری سیاستی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهر ها است به نحوی که منجر به ارتقای شاخص های زیست پذیری و کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه فراهم شدن توسعه پایدار شهری می شود، هدف از پژوهش حاضر تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار با نمونه موردی منطقه ده تهران (محله بریانک) می باشد. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و می دانی انجام گرفته به این صورت که جهت جمع آوری داده ها از کتاب ها، مقالات، و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل آن نیز از پرسشنامه و spss بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش منطقه ده تهران و محله بریانک بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت ارتقا کیفیت سکونت در این محله از طریق بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، می توان زمینه تأمین خدمات و فضا های باز و سبز را در محله فراهم آورد و نقش مسکونی محله را ارتقا بخشده و مطلوبیت شرایط زندگی را در آن را افزایش داد. اگر عملکرد ها و کاربری های با مقیاس شهری در محله مستقر شوند زمینه مراجعات بیشتر به محله را فراهم آورده و می تواند زمینه ایجاد مشاغل جدید و رونق اقتصادی را در محله فراهم نماید. مهمترین مسأله برای برون رفت از شرایط موجود محله، و موفقیت در بازآفرینی شهری در آن، بهبود ساختار اجتماعی – اقتصادی می باشد و البته ناگفته پیداست که بدون دخالت و مشارکت دادن ساکنان که مهم ترین و اصلی ترین گروه های مواجه با معضلات این محله هستند، این مسأله راه به جایی نخواهد.
ارزیابی بافت های فرسوده روستایی با استفاده از مؤلفه های کیفیت محیطی (موردمطالعه: پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
262 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی و به کارگیری روش جدید و کارآمد CODAS جهت اولویت بندی و ارزیابی بافت های فرسوده روستایی بر مبنای معیارهای اصلی کیفیت محیطی است. روش تحقیق این مقاله توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است که با استفاده از پرسش نامه، داده های عینی از ۲۶۰ خانوار روستایی و ۱۵ نفر از مدیران محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلان شهر تهران، و داده های ذهنی از ۱۵ نفر از متخصصین علمی جمع آوری، توصیف و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر بر اساس شش مؤلفه اصلی کیفیت محیطی (به ترتیب اهمیت شامل ظرفیت تحمل/ کاهش ریسک، سرزندگی و تعلق پذیری، بهداشت محیط، دسترسی و تنوع خدمات، امنیت و مقیاس انسانی پیاده، نفوذپذیری) و روستاهای پانزده گانه نشان می دهد که روستای یهر در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط نامطلوب تری را به لحاظ وضعیت کیفیت محیطی به کمک روش کُداس داشته است. سپس به ترتیب، روستاهای کبیرآباد، مشهد فیروزکوه، حسن آباد باقراٌف، حصارکوچک، قوئینک رخشانی، آتشان، جعفرآباد باقراٌف، مزداران، زواره بید، وسطر، حصارمهتر، رامین، قلعه بلند، و صالح آباد شرقی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق، CODAS به عنوان روشی مناسب و با دقت بسیار بالا برای اولویت بندی سکونتگاه های فرسوده روستایی بر مبنای مؤلفه های اصلی کیفیت محیطی ارزیابی شده است.
ارزیابی تعامل محورهای سه گانه پایداری در ساماندهی فضای شهری (نمونه موردی: رودخانه خشک شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پایداری و توسعه پایدار همواره در ارتباط با سه محور محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر مطرح شده است. در پروژه های توسعه فضاهای شهری از آنجا که هر یک از محورها نیازمند تخصص های متفاوت است در اکثر موارد تنها یک محور مورد توجه قرار گرفته و برخلاف هدف اولیه، توسعه پایدار تنها در یک زمینه انجام می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان تعامل محورهای سه گانه پایداری در رودخانه خشک شیراز است. روش تحقیق پژوهش، نمونه موردی با استفاده از راهکارهای توصیفی-تحلیلی است. محدوده بالای رودخانه به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب و با بررسی های میدانی، مشکلات موجود شناسایی شده و شاخص های پایداری در سه محور، اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی استخراج گردید. برای تعیین پتانسیل های بالقوه و بالفعل محدوده ها از نظرات 14 نفر از اساتید رشته های معماری و شهرسازی، در قالب پاسخ به پرسشنامه بهره برده شد. با تحلیل داده های پرسشنامه ها، پتانسیل های بالقوه و بالفعل در هر محدوده مشخص گردید. طبق نتایج در حال حاضر تعامل محورهای سه گانه پایداری تنها در دو محدوده وجود دارد و به ترتیب محدوده های پل شاهد، پل معالی آباد، سد نهراعظم، پل عابر پیاده محمودیه، پل کوهسار مهدی و پل زرگری در دستیابی به فضاهای پایدار شهری، واجد بیشترین پتانسیلها برای تعامل محورهای سه گانه پایداری هستند. نتایج پژوهش چگونگی انتخاب محل های بهینه پیشنهادی را جهت دستیابی به فضای شهری پایدار از منظر محورهای سه گانه پایداری نشان می دهد که قابل تعمیم به فضاهای شهری مشابه است.
کاربست رویکرد آینده نگرانه (اینفرمال آرمچر) در ساماندهی فضایی سکونتگاه های خودانگیخته شهری (ارزیابی در شرایط شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
زیست غیررسمی شهری یکی از گزینه های بقای گروه های کم درآمد شهری است که سازوکارهای ناکارآمد بخش رسمی و دولتی و نیز نظام برنامه ریزی توان تأمین مسکن آنها را ندارد؛ ازاینرو زیست و مسکن غیررسمی برآمده از گفتمان رسمی و همزمان با برنامه ریزی رسمی شکل گرفته است. نظام های برنامه ریزی و گفتمان های مسلط در مواجه با زیست غیررسمی شهری رویکردهای مختلفی را آزموده اند اما بیشتر آنها به دلایل گوناگونی در ساماندهی این پدیده ناکارآمد بوده اند. در این میان برخی برنامه ریزان به دنبال رهیافت هایی واقع بینانه برای ساماندهی از راه پیش نگری و پیوستگی با شهر هستند؛ از آن جمله دیوید گاورنر، رویکردی را با نام اینفرمال آرمچر (IA) مطرح کرده است. این روش مبتنی بر طراحی و مدیریت با دیدگاهی آینده نگرانه است که واقعیت رشد سکونتگاه های غیررسمی را پذیرفته است. هدف آن یافتن گزینه میانه در توسعه غیررسمی کنونی است که با مداخله از بالا به پایین همگام با پذیرش دیدگاه های مردم در این سکونتگاه ها همراه است. پذیرش سیاسی غیررسمی بودن، ارائه زمین عمومی مناسب با مشارکت دولتی و بخش خصوصی، آموزش کارکنان برای اجرای IA و توجه به اجزای طراحی (کریدورها، اراضی ذخیره و متولیان یا ناظران و مباشران) از شرایط اجرا و موفقیت این رویکرد هستند. در این پژوهش پس از معرفی رویکرد اینفرمال آرمچر (IA)، کاربست آن در شهر سنندج بررسی شده است. برای این پژوهش داده های مورد نیاز از سرشماری های نفوس و مسکن سالهای 1355 تا 1395 استخراج شده، از تصاویر هوایی و نرم افزار GIS استفاده شده و همچنین از برخی پژوهش های پیشین بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به دلیل پویایی زیست غیررسمی شهری در شهر سنندج در قالب سه لایه فضایی و زمینه های بازتولید آن، توجه به دیدگاهی آینده نگرانه در زمینه توسعه غیررسمی در چارچوب رویکرد IA بسیار مفید است. این رویکرد در پی آن است تا از راه مشارکت دولتی _ مردمی و ابزارهای طراحی همچون اتصال کریدورهای اطراف شهر به یکدیگر و پیوند سکونتگاه های خودانگیخته با شهر، تأمین زمین های ذخیره برای مسکن در توان تهیدستان و نگاه داشت زمین های ارزشمند برای زیرساخت های پایه در سکونتگاه های خودانگیخته شهری آینده، از بسیاری از چالش های کنونی پیشگیری کند.
بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری (موردمطالعه: شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
390 - 407
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، اشتغال پایدار در روستاها یکی از اصلی ترین اهداف کشورها است. گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم ترین انواع گردشگری، نقش مهمی را ایفا می نماید. شیوع ویروس کرونا چالش های بسیار بزرگی را برای صنعت گردشگری به وجود آورد که تأثیرات و پیامدهای منفی آن، موجب گردید که کشورها به دنبال اتخاذ اقداماتی باشند. یکی از مهم ترین آن ها، سناریوپردازی است که هدف اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری است. روش تحقیق، آمیخته است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی - کمّی انجام شد. روش های به کاررفته به ترتیب «تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو» و جامعه آماری شامل خبرگان حوزه های مدیریت و برنامه ریزی روستایی، گردشگری روستایی، مدیریت دولتی، مددکاری اجتماعی، جامعه شناسی، جغرافیای روستایی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 13 نفر از آن ها مشارکت داشتند. مطابق با یافته ها در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب 48 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشران ها به مرحله بعدی راه می یابند. مطابق با یافته های فاز کمّی، چهار سناریو شناسایی شدند که عبارت اند از: درهای باز اقتصادی؛ گردشگری خانه دوم؛ سپر دفاعی اقتصادی؛ انزوای اقتصادی و قفل اجباری. باتوجه به نتایج، گردشگری در مناطق روستایی، نه تنها باعث توسعه اشتغال پایدار می شود، بلکه تأثیر زیادی بر ساکنان، به ویژه بر ایجاد شغل و درآمد آن ها دارد. این مقوله منجر به تغییر عظیمی در تحرک نیروی کار در روستاها شده است و نه تنها انتخاب های شغلی را غنی و بزرگ کرده است، بلکه اشتغال روستایی را متنوع تر و پایدارتر کرده است.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
تحلیل تأثیر چیدمان فضایی بر میزان آسایش آکوستیکی در واحدهای مسکونی آپارتمانی معاصر (مطالعه موردی: مسکن آپارتمانی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در مسکن امروزی، علی الخصوص مسکن آپارتمانی شهرهای ایران، مورد غفلت طراحان و حتی استفاده کنندگان واقع شده است، جنبه های مختلفی از آسایش فیزیکی از جمله آسایش صوتی می باشد. مقاله حاضر، با تاکید بر روش میدانی سعی در آسیب شناسی چیدمان فضایی و تأثیر این امر روی مقوله آسایش آکوستیکی می باشد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، به دو صورت تحقیقات کتابخانه ای و مطالعات و برداشت های میدانی بوده است. بخش مطالعات میدانی، به وسیله دستگاه 2260 ساخت شرکت بی اند کی دانمارک انجام پذیرفته است که در این زمینه نیز، از کتابچه های منتشر شده توسط سازمان بین المللی استاندارد ایزو بهره گرفته شده است. بدین منظور، 9 نمونه موردی از مناطق مختلف شهر تبریز به عنوان مورد پژوهی انتخاب گردیدند. معیار انتخاب، با توجه به پراکنش مناسب موارد مطالعاتی در بافت شهری انتخاب گردیدند، همین طور باید اشاره داشت در شهر تبریز در مناطق شمالی و مشرف به اتوبان پاسداران به دلیل فرسوده بودن بافت و همین طور ظهور پدیده حاشیه نشینی، واحدهای آپارتمانی به ندرت دیده می شود. بنابراین در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر (با در نظر گرفتن پراکنش مناسب در سطح شهر) نمونه های موردی تحقیق حاضر انتخاب گردیدند که در هر یک از موارد نکته های مربوط به چیدمان فضایی و عرصه بندی ها در دسته های جداگانه طبقه بندی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که دسته اول (مکان یابی عرصه خدماتی کنار اتاق های خواب) کاملاً در وضعیت آشفته ای نسبت به دسته دوم که سرویس های بهداشتی و آشپزخانه در فاصله ای دورتر از اتاق های خواب قرار دارند، می باشد. دلیل این امر، نوفه مزاحم در عرصه خدماتی از نوع دفعی (عدم انتظار یا پذیرش از طرف ساکنین) بوده و همین طور در تمام شبانه روز جریان دارد. همچنین، به لحاظ شاخص آزردگی، نوفه برخاسته از سرویس های بهداشتی و آشپزخانه به دلیل اینکه با رایزر یا لوله های تاسیساتی و بهداشتی نیز در ارتباط است و از طریق آنها منتقل می شود، در واحدهای همسایگی دیگر نیز به صورت محسوس، اثر گذار بوده و آسایش صوتی ساکنان را در شب هنگام که صدای زمینه به صورت کلی پایین است، مختل می کند.
تبیین پدیده زوال شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نیاز به طرح و بررسی مسائل شهری به صورت سیستماتیک و در پیوند با حوزه های اجتماعی-اقتصادی، یکی از وظایف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که به شدت نیازمند این گونه از تحلیل است، حوزه ناکارآمدی و زوال شهری است، که عمدتا به صورت بافت های ناکارآمد و منزوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. عدم توجه به چنین کارکردهایی، طرح های توسعه شهری را به سمت ناکارآمد متمایل می نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و نتایج زوال شهری در ایران، نیز شناسایی روندهای پیش روی زوال شهری بوده است.
داده و روش : جهت انجام پژوهش حاضر از روش کمی استفاده شده است. نمونه آماری مورد استفاده 10 کارشناس حوزه مطالعات شهری بوده است. دو مدل MicMac وScenarioWizard مورد استفاده قرار گرفته است. مدل نخست جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار و تاثیرپذیر و مدل دوم جهت پیش بینی روندهای پیش روی شاخصه های تبیین کننده زوال شهری در ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها : 45 شاخص مرتبط با زوال شهری مورد مقایسه قرار گرفت. تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین موارد شناسایی گردید. در نهایت مشخص گردید که فساد مالی گسترده، توزیع رانتی درآمدهای نفتی (یارانه ای)، مدیریت غیریکپارچه شهری، توزیع رانتی مشاغل و پست های حکومتی، نفوذ نهادهای دولتی-حکومتی در ایجاد و پیوستن نواحی جدید به شهرها تأثیرگذارترین عوامل زوال شهری بوده اند. در ادامه مشخص گردید، 8 سناریو به سرعت بیشتر رو به زوال پیش می روند و 14 سناریو با سرعت کنونی رو به زوال خواهند بود.
نتیجه گیری : توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، برای تصمیم سازان برنامه ریزی کلان و برنامه ریزی شهری در سطوح ملی و منطقه ای کارآمد خواهد بود.