فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
748 - 763
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در سبک زندگی زنان روستایی جهت مشارکت در فعالیت های ورزشی بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازنظر روش، دارای ماهیتی کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان بخش ورزش روستایی، زنان روستایی فعال در ورزش، مربیان و ورزشکاران زن روستایی شهرستان اردل چهارمحال بختیاری بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی و به صورت هدفمند استفاده شد. داده ها به شکل میدانی و بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و بعد از انجام 17 مصاحبه به اشباع نظری رسید. روایی سؤالات توسط اساتید متخصص حوزه مدیریت ورزش تأیید شد و از روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و از روش نظریه داده بنیاد به شیوه اشتراوس و کوربین استفاده شد. بر اساس نتایج، درمجموع 112 کد باز و 18 کد محوری شناسایی و درنهایت، 6 مقوله اصلی ایجاد شد. یافته ها نشان داد عوامل فردی، فرهنگی و اقتصادی می تواند ضمن توجه به عوامل مداخله گر و زمینه ای درنهایت موجب سلامتی و تندرستی و توسعه ارتباطات زنان روستایی شود. لذا پیشنهاد می گردد ضمن توجه به متغیرهای مذکور و با از بین بردن موانع؛ بسترها و زمینه های لازم برای شرکت بانوان روستایی در فعالیت های ورزشی فراهم شود.
توان سنجی پتانسیل های ژئوتوریستی و مدیریت توسعه ی ان در شهر هشجین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
248 - 263
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که بر چشم اندازها ، فرم ها ، و فرایندهای به وجودآورنده ی آن ها تأکید دارد. بدیهی است هر منطقه ای با توجه به محیط جغرافیایی خود از استعدادها و جذابیت های متفاوتی برخوردار است که ملزم مدیریت صحیح ان جهت توسعه و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار می باشد.با توجه به اهمیت موضوع، هدف از انجام این پژوهش توان سنجی پتانسیل های ژئوتوریستی و مدیریت توسعه ان در شهر هشجین با استفاده از دو مدل فیولت و کوبالیکوا می باشد؛ برای دستیابی به این هدف، داده های اصلی پژوهش را اطلاعات اسنادی، مصاحبه و مشاهدات میدانی تشکیل داده اند. در این پژوهش از مدل کوبالیکوا که بیشتر بر معیارهای علمی، آموزشی، اقتصادی، حفاظتی و فرهنگی تاکید دارد و همچنین از مدل فیولت که مناطق ژئوتوریستی را بر اساس چهار معیار منشا شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی مورد بررسی قرار می دهد استفاده گردید. نتایج حاصل براساس مدل فیولت بیانگر این است که کوه اق داغ با مجموع امتیاز (5/11) نسبت به سایر مناطق ژئوتوریستی از قابلیت های متنوعی برخوردار است. همچنین امتیاز رودخانه زیبای قزل اوزن (25/11) و جنگل های نادر ارس امتیاز (11) رابه خود اختصاص داده است. و همچنین نتایج مدل کوبالیکوا نشان می دهد که کوه اق داغ با مقدار (10) بیشترین امتیاز را نسبت به سایر مناطق ژئوتوریستی کسب کرده است و پس از ان رودخانه قزل اوزن است که با مجموع امتیاز(5/9) دارای ارزش علمی واقتصادی و ارزش افزوده بیش تری بوده که منجر به توسعه منطقه در سطح شهرهشجین شده است. جنگل های ارس به دلیل نادر بودن در سطح کشور و دارا بودن انواع سازدها مورد توجه بیشتر مصاحبه شوندگان قرار گرفت و امتیاز(25/9) را به خود اختصاص داد؛ و درنهایت، راهکارهایی جهت مدیریت توسعه ی صنعت ژئوتوریسم در این شهر ارائه گردید.
نوسازی و فرهنگ سیاسی روستایی (مورد مطالعه: روستائیان شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
538 - 553
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین نوسازی و فرهنگ سیاسی در بین روستائیان شهرستان ماکو می پردازد. این بررسی در جهت آزمون نظریه های موج اول و دوم توسعه سیاسی حرکت می کند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریات دانیل لرنر و کارل دویچ است و برای سنجش متغیر فرهنگ سیاسی از طبقه بندی گابریل آلموند استفاده می کند. نوع پژوهش کمی و از تکنیک پیمایش جهت گردآوری داده ها استفاده می شود. یافته ها از حجم 381 نمونه و به روش خوشه ای تصادفی استخراج شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فرهنگ سیاسی روستائیان ماکو، یکدست نیست. یافته ها نشان می دهند که بین فرهنگ سیاسی و دین داری، استفاده از رسانه های ارتباطی جدید و تحصیلات روستائیان رابطه وجود دارد؛ متغیرهای پیش بین، تحصیلات، دین داری و استفاده از رسانه های ارتباطی 50 درصد از تغییرات فرهنگ سیاسی را تبیین می کنند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر نشان می دهد که صرف روستایی بودن موجبات برخورداری از فرهنگ سیاسی سنتی نظیر ده کوره ای و انقیادی نمی شود و باید از روایت های کلان و ذات گرایانه نظریات کلاسیک توسعه سیاسی در باب فرهنگ سیاسی روستائیان اجتناب نمود.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز بالهارود شهرستان گرمی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
145 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع ناپایداری دامنه ای که هر ساله خسارات مالی و جانی فراوانی را بر زندگی انسان ها وارد می نماید، مخاطره زمین لغزش است که پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را به دنبال دارد. حوضه بالهارود شهرستان گرمی به علت کوهستانی بودن و وجود شیب های تند یکی از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش است. بررسی عوامل موثر در وقوع زمینلغزش و شناخت نواحی مستعد آن گامی مهم در مدیریت منابع طبیعی و رسیدن به توسعه پایدار به شمار می رود. تکنیک تداخل سنجی راداری به عنوان روش کارامد در اندازه گیری جابه جایی سطح زمین می باشد. این فناوری در بررسی مخاطرات طبیعی زمین از جمله حرکات توده ای دامنه ها، فرونشست، زلزله و فعالیت های آتشفشانی بسیار متداول شده است. در این پژوهش، به منظور شناسایی و اندازه گیری زمین لغزش از تصاویر راداری سنتیل 1 سال های 2020 و 2022 استفاده شده است. به منظور پردازش اطلاعات نیز از نرم افزار SARSCAPE استفاده شده است که بالاترین بیشترین جابجایی زمین لغزش در خلاف جهت دید ، 154/0- سانتیمتر برآورد گردید که در راستای خطوط گسلی و در مرکز منطقه مورد مطالعه مشاهده شده است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که تصاویر راداری از پتانسیل خوبی برای آشکارسازی ناپایداری دامنه ها و محاسبه جابه جایی آن ها برخوردار می باشد.
ارزیابی اثرات شکلگیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشه های صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینه ساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکل گیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی می کنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاه های اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمان هایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بوده است. برای شناسایی نمونه ها از روش کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین شکل گیری خوشه های صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایه گذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکل گیری خوشه های صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینه های مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرت های روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه می تواند قطب خوشه های صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد می شود برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت های لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.
بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی روستاها، نمونه موردی: شهرستان خرم آباد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
590 - 609
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب با دارا بودن مهم ترین اصول و معیارهایی نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی می باشد. در راستای موارد مذکور، پژوهش حاضر با هدف؛ بررسی نقش حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی روستاهای شهرستان خرم آباد تدوین شده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی مبتنی بر منابع اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل جوامع بومی روستایی، کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت و توسعه روستایی (دانشگاهیان، شوراهای اسلامی و دهیاران روستا) است. یافته های تحقیق حاصل از مدل اندازه گیری «توسعه کالبدی» نشان می دهد «توسعه زیرساخت های ارتباطی و حمل و نقل» و«افزایش بهره گیری از فناوری های نوین» به ترتیب بیشترین و کمترین همبستگی با متغیر توسعه کالبدی را در موضوع حکمروایی خوب و توسعه کالبدی دارند. از بین شاخص های حکمروایی خوب مولفه های «پاسخگویی» و «قانون مندی» به ترتیب بیشترین و کمترین همبستگی با متغیرحکمروایی خوب را در موضوع توسعه کالبدی را دارند. نتایج مدل ویکور نشان می دهد در بین مولفه های اثرگذار بر تحقق حکمروایی خوب روستایی سه مولفه پاسخگویی، مشارکت و مسئولیت پذیری از اثرگذارترین شاخص ها بر تحقق حکمروایی خوب روستایی در شهرستان خرم آباد می باشند.
شبکه مضامین راهبردهای برساخت گرایانه تفسیر میراث فرهنگی در چارچوب گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
139 - 154
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی در عصر حاضر به عنوان راهی برای تعامل انسان معاصر با تاریخ و گذشته خود تعریف می شود، بالطبع، تفسیر میراث نیز، رسالتی فراتر از انتقال صرف اطلاعات تخصصی از متخصصان به غیرمتخصصان می یابد، چنانچه تفسیر معاصر، به عنوان پیشرانی برای هدایت افراد جامعه به سمت تعامل سازنده (برساخت گرایی) با میراث فرهنگی مفهوم پردازی شده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر تحول تفسیر میراث و گذار از رویکرد تفسیر اثبات گرایانه به تفسیر برساخت گرایی را موردبررسی و پس از توسعه چارچوب نظری، با بهره گیری از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با راهنمایان گردشگری فرهنگی (مفسران) مجرب، به بررسی تأثیرپذیری استراتژی های تفسیر مورداستفاده توسط آن ها از دو رویکرد ذکرشده می پردازد. روش پژوهش، کیفی و روش نمونه گیری، گلوله برفی است. گردآوری داده ها در مرداد و شهریورماه 1400 انجام گرفت و تا رسیدن به اشباع نظری (مصاحبه چهاردهم) ادامه یافت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda10 بر اساس روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مضامین تفسیر سایت به عنوان جزئی از کل، پیوند زدن میان گذشته و حال، گزیده گویی و انطباق محتوای تفسیر با دانش قبلی، فرهنگ و علایق گردشگران، زنده و ملموس کردن گذشته سایت برای گردشگر، داستان گویی و روایتگری با استفاده از عناصر فرهنگ ناملموس، مشارکت دهی گردشگران در فرآیند تفسیر و تشویق گفتمان و خود تفسیری، تحریک تفکر و خلاقیت ذهنی گردشگران به جای تأکید بر اطلاع رسانی و آموزش گری و انعطاف در برنامه و دادن فرصت کشف به بازدیدکننده، نشان دهنده تناظر راهبردهای رویکرد برساخت گرایی با دیدگاه مفسران باسابقه گردشگری فرهنگی بوده و به وضوح مبین تأثیرپذیری آن ها از رویکرد برساخت گرایی است.
تحلیل امنیت اکولوژیکی با رویکرد عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن (نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی، باعث تغییر در ساختار و عملکرد اکوسیستم طبیعی و سیمای سرزمین شهری شده که با به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستم همراه است و به نا امنی اکولوژیکی شهرها منجر می شود. شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از بزرگ ترین مناطق تمرکز جمعیت در کشور، شاهد رشد سریعی بوده که به تخریب بسیاری از مناطق بکر محیط زیست پیرامون منتج شده است. در راستای افزایش امنیت اکولوژیک شهری، اقدامات حفاظتی، بازسازی و مدیریتی مختلفی انجام می شود که این پژوهش با هدف تحلیل امنیت اکولوژیک شهری با مقایسه عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در بخش مرکزی شهرستان اصفهان به عنوان شاخص امنیت اکولوژیکی پرداخته است. با بررسی وضعیت عرضه خدمت ذخیره کربن و میزان تقاضا برای این خدمت که میزان انتشار گاز کربن دی اکسید در نظر گرفته شده است، به تعیین وضعیت نرخ عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن در دو دهه گذشته پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که در دو دهه گذشته منطقه مطالعاتی با تغییرات زیادی در کاربری و پوشش اراضی روبه رو بوده و از طرفی با افزایش تقاضا برای خدمت ذخیره کربن که از افزایش انتشار کربن دی اکسید نشأت گرفته است، مناطق بیشتری از بخش مرکزی اصفهان دچار عدم تعادل در عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن شده است. پیشنهاد می شود در محدوده قانونی شهر اصفهان به طراحی کریدورهای سبز پرداخته و در دهستان قهاب جنوبی نیز که به دلیل کاهش مساحت کاربری کشاورزی با پدیده بیابان زایی روبه رو بوده است، به اعمال استراتژی های کشاورزی پایدار و جلوگیری از پیشرفت این معضل پرداخته شود. براساس یافته ها و نتایج، افزایش انتشار کربن تأثیر بیشتری بر کاهش امنیت اکولوژیکی داشته است و حفظ و ارتقای کیفیت اکوسیستم شهری ممکن نیست مگر با استفاده از دانش اکولوژیک با رویکردی همچون حفظ عرضه، تقاضا و جریان خدمات اکوسیستم که از ارکان مهم توسعه پایدار است.
بررسی نقش فضاهای سبز شهری در توسعه پایدار شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
618 - 632
حوزههای تخصصی:
امروزه با توسعه شهرها و مطرح شدن اصل توسعه پایدار، توجه به مسائل زیست محیطی و شهرهای سبز هرچه بیشتر موردسوال و توجه قرار گرفته است. مسائل و مشکلات موجود به ویژه در شهرها نشانگر عدم تحقق مشخصه های پایداری درآنهاست، ضمن اینکه ارزیابی و تحلیل فضایی و اکولوژیکی و زیست محیطی یکی از مشخصه های اصلی پایداری در مناطق و حوزه های شهری بوده و سعی دارد تا محیط زیست شهری مناسبی را برای ساکنان شهرها فراهم نماید. یکی از راه حل های رسیدن به پایداری زیست محیطی آشنایی با اهمیت فضای سبز و توجه به آن در راستای رسیدن به معیارهای توسعه پایدار می باشد. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی_تحلیلی تهیه شده است و هدف آن مروری برنتایج تحقیقات گوناکون صورت گرفته درمورد اهمیت و نقش فضای سبز در شهرها در جهت نیل به معیارهای توسعه پایدار شهری می باشد . فضای سبز شهری به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی در توسعه پایدار شهری از اهمیت بالایی برخوردار است .نتیجه آنکه اثرات توسعه فضای سبز در شهرها، سبب بهبودکیفیت زندگی شهروندان می شود و به طور کلی موجب ارتقای پایداری زیست محیطی شهر در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار می گردد.
ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو دراستان آذربایجان شرقی با استفاده از روش پریرا وپرالونگ
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
560 - 589
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم(زمین گردشگری) از دو واژه زمین و توریسم تشکیل شده و به توریسمی اطلاق می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی باشند.استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است.در این مقاله با استفاده از مقایسه ی دو روش پرالونگ و پریرا، قابلیت های ژئوتوریستی برخی ژئومورفوسایت های شهرستان اسکو مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که هر دو روش ابعاد متنوعی از توانمندی های ژئومورفوسایت ها را مورد ارزیابی و بهره وری غالب قرارمی دهد. در روش پریرا عیار ژئومورفولوژیکی و مدیریتی،و در روش پرالونگ عیار گردشگری و کیفیت بهره وری مورد ارزیابی قرار گرفته است.در روش پرپرا که از میان 6 ژئومورفوسایت منتخب در منطقه مورد مطالعه، ژئوسایت کندوان بالاترین امتیاز (95/14) و قلغه آق گنبد پایین ترین امتیاز را(60/10)کسب کردند. بیشترین امتیاز در عیار مدیریتی و عیار ژئومورفولوژیکی متعلق به کندوان می باشد. علت اصلی پایین بودن امتیاز برخی از لندفرم ها طبق روش پرپرا، مناسب نبودن زیرساخت ها و نبود تجهیزات و سرویس های پشتیبانی و عدم دسترسی مناسب آن ها می باشد. و مطابق نتایج حاصل از روش پرالونگ، لندفرم کندوان با داشتن امتیاز (57/0)در عیار گردشگری و امتیاز(75/0) درکیفیت بهره وری می باشد و به عنوان با اهمیت ترین ژئوسایت شهرستان شناخته می شود. و دریاچه برکه گوگلی وقلعه اق گنبد دارای کمترین عیار گردشگری و کیفیت بهره وری می باشند.به طور کلی و بر اساس دو روش پریرا و پرالونگ که علاوه بر تفاوت های موجود از نظر شاخص ها اشتراکاتی نیز با هم دارند، ژئومورفوسایت هایی که بالاترین امتیاز را کسب نموده اند برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی جهت گردشگری مناسب ترند و ژئوسایت های با امتیاز پایین نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
بررسی مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد تاب آوری اجتماعی: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت تأثیر زیادی بر میزان تاب آوری اجتماع محلی دارد، تاب آوری اگر بخواهد شرایط مناسبی را فراهم آورد، بهتر است متناسب با نیازهای محلی بوده و ذینفعان را جهت درک پیچیدگی های سیستم شهری آگاهی بخشند، علی رغم بررسی پژوهش های اخیر در شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی برای رسیدن به اجتماعی تاب آور، تاکنون مطالعه ای چارچوب مند و یکپارچه صورت نگرفته لذا شکاف اساسی در این زمینه وجود دارد، هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی با رویکرد تاب آوری اجتماعی و تلاش برای دستیابی به مفهومی جامع از تلفیق این دو مؤلفه می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل سیستماتیک است، در مرحله اول 248 مقاله اولیه با ارزیابی سیستماتیک و 31 مقاله توسط غربالگری معیارهای شمول انتخاب شدند. این مقالات با استفاده از روش تحلیل تماتیک در نرم افزار MAXQDA موردبررسی دقیق تر قرار گرفتند. 215 کد شناسایی و نشانه ها در قالب 20 مفهوم و 6 مقوله بررسی گردید، مهم ترین مقوله های اصلی در قالب: مهارت و توانمندسازی ساکنین، پتانسیل جوامع محلی، بازیابی پایدار، هم افزایی نهادها، سرمایه اجتماعی و یکپارچگی و شفافیت دسته بندی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارتباط موثر بین مؤلفه های برنامه ریزی مشارکتی، تاب آوری اجتماعی و مؤلفه های اصلی برقرار است. مفاهیم آگاهی بخشی، اعتماد اجتماعی، توانمندسازی ساکنین، پاسخگویی در مواجه با بحران پرتکرارترین مفاهیم بوده که نمایانگر بیشترین ارجاع در اسناد موردبررسی است که دلالت بر ساختار چندوجهی تاب آوری اجتماعی دارد.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر پایداری سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی(مورد مطالعه: شهرستان سلسله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه توسعه پایدار در جوامع، حفظ منزلت سرمایه اجتماعی و ارتقا آن به وسیله سرمایه های معیشتی می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است که تحلیل روابط ساختاری سرمایه معیشتی بر اساس نظریه DFID و سرمایه اجتماعی با ابعاد سه گانه ناهاپیت و گوشال را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان سلسله بودند (10888=N) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه آماری 379 نفر محاسبه گردید. به منظور دستیابی به نمونه ها در این پژوهش، از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده گردید. مقدار آلفای کرونباخ بدست آمده برای شاخص های سرمایه اجتماعی برابر 72/0 و برای شاخص های سرمایه های معیشتی 79/0 بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS نسخه 24 و LISREL 8.8 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه های معیشتی به ترتیب با میانگین 731/2 و 773/2 در روستاهای شهرستان سلسله پایین تر از حد مطلوب ارزیابی شده است و بین مولفه های سرمایه اجتماعی با سرمایه-های معیشتی روابط علّی با شاخص های مطلوبی برازش داشت (RMSEA= 0.075). بر اساس یافته های تحقیق ارتقاء شاخص های ساختاری، ارتباطی و شناختی سرمایه اجتماعی جامعه در توسعه شاخص های سرمایه های معیشتی اثرگذار می باشند.
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر مطالبات سیاسی کاربران (مطالعه مقایسه شبکه تلگرام و اینستاگرام)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
441 - 459
حوزههای تخصصی:
طرح مساله:پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت کاربران در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام و مطالبات سیاسی آنان در شهرهای تهران و قم به عنوان پایتخت های سیاسی- اقتصادی و فرهنگی-مذهبی کشور انجام شده است.روش: این مطالعه با استفاده از روش ترکیبی شامل مطالعه کتابخانه ای و پیمایش با استفاده از ابزار پرسشنامه،انجام شده است. اعتبار پرسشنامه با روش اعتبار صوری و پایایی آن به وسیله آلفای کرنباخ محاسبه شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کاربران عضو شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بالای 15 سال ساکن شهرهای تهران و قم می باشند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 768 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج این تحقیق نشان دهنده ارتباط معناداری بین دو متغیر میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی و مطالبات سیاسی کاربران و میزان آماره اسپیرمن در سطح معناداری 95 درصد 0.59 می باشد که نمایانگر رابطه مستقیم و در حد متوسط می باشد.نتایج:کاربران بر اساس خاصیت دوران مدرن دائماً در حال بازاندیشی مطالبات سیاسی خود و سطح مورد انتظار آنها می باشند و به منظور حفظ تعادل سیاسی لازم است نظام سیاسی، دائماً این مطالبات را رصد نماید و پاسخ مناسبی را به آنها ارائه دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر پایداری در شهرهای کوچک و میانی با کاربست معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 57
حوزههای تخصصی:
مقدمه طی دهه های گذشته، مفهوم پایداری به طور فزاینده ای توجه عمومی را با برجسته کردن آشتی دشوار بین نیازهای جمعیت جهانی و باری که این نیازها بر محیط زیست وارد می کند، به خود جلب کرده است. پایداری شهری «فرایند توسعه یک محیط ساخته شده است که با اجتناب از تأثیرات غیرقابل قبول اجتماعی یا زیست محیطی در صدد رفع نیاز های اساسی مردم است. امروزه سنجش وضعیت پایداری در شهرها و حرکت شهرها به سمت پایدار شدن، یکی از اصول مهم شهرسازی است، اما این امر به علت ماهیت پویا و چندوجهی پایداری و ویژگی های متمایز هر یک از گونه های شهری می تواند در هر شهر متفاوت باشد و شاخص های مؤثر بر پایداری که موجب حرکت شهرها به سمت پایداری می شود ممکن است در هر شهر متفاوت باشد. از این رو هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر پایداری و تحلیل آن ها در شهر های کوچک و میانی استان قزوین است.
مواد و روش هاروش تحقیق، کاربردی و مبتنی بر روش های کمی است. در راستای تحلیل داده ها و نیل به هدف پژوهش پس از استخراج شاخص های پایداری شهری و تهیه پرسشنامه، شاخص های پایداری شهری مستخرج از مبانی نظری در نرم افزار PLS از طریق مدل سازی به روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم هر یک از شهرهای میانی و کوچک، شناسایی یا تأیید می شوند و سپس عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری در هر یک از شهرهای میانی و کوچک تعیین و تحلیل می شوند. بررسی پایداری شهری در ارتباط با اندازه و جمعیت شهر به خصوص در شهرهای کوچک و میانی، تا کنون مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار نگرفته و بکر باقی مانده است، از این رو این موضوع نوآوری مهم پژوهش حاضر در حوزه پایداری است. نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده که در آن همه اعضا از شانسی برابر برای انتخاب برخوردارند، استفاده شده و با استفاده از فرمول کوکران که فرمولی رایج در جهت به دست آوردن حجم نمونه در مطالعات شهری و اجتماعی است، حجم نمونه برای هر یک از نمونه های مطالعاتی تخمین زده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس تحلیل داده ها، در شهر قزوین عوامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین و عامل زیست محیطی دارای کمترین تأثیر بر وضعیت پایداری و حرکت شهر میانی به سمت پایداری است. در سال های اخیر تحولات اقتصادی بی سابقه در حوزه مسکن موجب شده است که تمامی جنبه های این حوزه تحت تأثیر این موضوع قرار گیرد. افزایش قیمت مسکن و دشوار شدن تهیه آن برای شهروندان، کوچک تر شدن ابعاد مسکن و استفاده از مصالح و پلان های غیر پایدار همه و همه موجب شده اند که موضوع مسکن یکی از مسائل مهم در تبیین پایداری در شهرهای میانی باشد. از سوی دیگر غالب شدن حمل ونقل موتوری و غیر پایدار در روند آمد و شد شهر ها موجب بروز مشکلات بسیار زیادی برای شهرها شده است که شهر قزوین نیز از این موضوع جدا نیست و زیرساخت ها و بستر های حمل ونقل پایدار و پاک در این شهر فراهم نشده است. در مقابل، در شهر ضیاءآباد به عنوان شهر کوچک پژوهش عامل امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت پایداری است. در مقابل، عامل اقتصادی و مدیریتی و عامل زیست محیطی دارای رابطه معناداری با پایداری شهرهای کوچک نیستند. امروزه، در بسیاری از شهرهای کوچک بر اثر عوامل متعدد مدیریتی و سازمانی امکانات و زیرساخت وضعیت مطلوبی ندارند، همین امر موجب بروز مشکلات و دشواری های فراوانی برای شهروندان این گونه از شهرها شده است. شهر ضیاءآباد نیز از این موضوع جدا نیست. با توجه به اهمیت امکانات و زیرساخت ها و زیرشاخص های آن مانند فضای سبز در مفهوم پایداری و وضعیت نامطلوب این شاخص در شهرهای کوچکی مانند ضیاءآباد می توان بیان کرد که حوزه امکانات و زیرساخت های شهری از اهمیت بسزایی در حرکت شهر های کوچک به سمت پایداری برخوردار است.نتیجه گیرینتایج تحلیل داده ها در مورد شاخص های مؤثر بر پایداری نشان می دهد در شهر های میانی عامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر تبیین و نیل به سمت پایداری هستند و در بطن این عوامل نیز شاخص های هزینه های تأمین زمین و مسکن و شاخص فرصت های تفریح دارای بیشترین نقش بر عوامل مؤثر و پیرو آن، پایداری شهر ها هستند. لذا برای حرکت شهرهای میانی به سمت پایداری باید به حوزه مسکن و حمل ونقل و حوزه اجتماعی بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد. از سوی دیگر، در شهر های کوچک عامل امکانات و زیرساخت ها و عامل مسکن و حمل ونقل دارای بیشترین تأثیر و سطح تبیین کنندگی بر وضعیت پایداری و نیل به سمت پایداری است و در بطن این عوامل زیرشاخص های وضعیت فضاهای سبز، دسترسی به خدمات و کیفیت مسکن دارای بیشترین تأثیر درونی بر عامل ها و پیرو آن، بر پایداری در شهرهای کوچک هستند. در نهایت، می توان بیان کرد که در شهرهای میانی حوزه مسکن و حمل ونقل و در شهر های کوچک حوزه امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین نقش در حرکت شهرها به سمت پایداری و تبیین پایداری هستند. از این رو این حوزه ها و زیرشاخص های مؤثر بر آن ها می تواند در جریان تدوین طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
آینده نگاری گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی با رویکرد سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
164 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه یکی از چالش های مهم پیش رو، مسئله اسکان نایافتگی و سکونتگاه های غیررسمی است. بحث اسکان غیررسمی یک چالش بشری است که پیامدهای آن هنوز هم در جهان در حال توسعه نمایان است. اسکان غیررسمی در کنار اینکه پدیده ای جغرافیایی و شهری و معماری است، به طور جدی پدیده ای اجتماعی هم تلقی می شود. اسکان غیر رسمی به طور کلی به عنوان تولید فزاینده، غیرمجاز و خود سازمان یافته محله های جدید شهری تعریف می شود. این نوع سکونتگاه ها اغلب به مکانی برای جذب مهاجران از روستا به شهر، تأمین کننده مسکن ارزان قیمت برای بیش از یک میلیارد نفر و ایجادکننده زیرساخت های اولیه محله در شهرهای در حال توسعه تبدیل شده اند.
مواد و روش هامقاله پیش رو از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز با استفاده از روش های آینده نگاری و بهره گیری از ابزار پرسش نامه و مصاحبه با متخصصان و خبرگان تکمیل شد. جامعه آماری در این مقاله، کارشناسان، خبرگان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش بوده و قلمروی مکانی پژوهش نیز شهر میانه اندام خوی است. انتخاب کارشناسان و خبرگان از حوزه های زیر صورت گرفته است: خبرگان دانشگاهی و جامعه علمی با حوزه تخصصی برنامه ریزی شهری و مسکن، مدیران و کارشناسان فعال در حوزه مدیریت شهری، مدیران و عوامل اجرایی درگیر در مسائل شهری (شهرداری و اداره راه و شهرسازی). در این پژوهش از تکنیک دلفی برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل ساختاری به منظور بررسی و شناسایی عوامل و متغیرهای تأثیرگذار استفاده شده است. عوامل کلیدی نیز با بهره گیری از نرم افزار میک مک شناسایی شدند و در نهایت روش سناریونگاری با بهره گیری از نرم افزار Scenario Wizard به منظور تدوین و تحلیل سناریوهای محتمل و مطلوب به کار گرفته شد.
یافته هابرای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تکنیک دلفی به کار گرفته شد. به این منظور پرسش نامه هایی به صورت تشریحی طراحی و در اختیار کارشناسان مربوطه قرار گرفت. سپس پرسش نامه های دریافتی مورد بررسی قرار گرفت که در نتیجه آن، تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) مورد شناسایی قرار گرفتند. در راند بعدی تکنیک دلفی، متغیرهای مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، وارد ماتریس اثرات متقابل شده تا شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر همدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. میزان تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر از صفر تا 3 مورد سنجش قرار گرفت. عدد صفر نمایانگر فقدان تأثیر عوامل بر همدیگر است، عدد 1 نمایانگر تأثیرگذاری ضعیف متغیرها بر همدیگر، عدد 2 نمایانگر تأثیرگذاری میانه عوامل بر یکدیگر و عدد 3 نمایانگر تأثیرگذاری بالای عوامل بر یکدیگر است. پس از معین شدن میزان و شدت تأثیرگذاری متغیرها، ماتریس اثرات ساختاری جهت بیان متغیرهای کلیدی وارد نرم افزار میک مک شد. ابعاد این ماتریس 72×72 بوده و درجه پر شدگی آن نیز 60 درصد است که بیان می کند متغیرها در بیش از 60 درصد روی یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. از مجموع 5184 رابطه ممکن و محتمل در این ماتریس، 2060 نسبت عدد صفر، 1936 نسبت عدد 1، 870 نسبت عدد 2 و 310 نسبت عدد 3 است.
نتیجه گیریاین مقاله با هدف بررسی وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی در شهر میانه اندام خوی با رویکرد آینده نگاری انجام شده است. گسترش روزافزون حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهر خوی و سرایت مشکلات این مناطق به درون شهر خوی و لزوم ارائه عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش این مناطق باعث انجام این پژوهش شده است. در این تحقیق برای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی از دلفی مدیران استفاده شد. در راند اول پرسش نامه هایی به صورت تشریحی و با سؤال های باز طراحی شد، در این پرسش نامه ها از کارشناسان خواسته شد تا عوامل مؤثر و دخیل در سیستم مورد مطالعه را شناسایی کنند. پس از بررسی پرسش نامه های دریافتی از کارشناسان تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) استخراج شدند. در ادامه پرسش نامه دلفی، عوامل تأثیرگذار وارد ماتریس اثرات متقاطع شده تا میزان تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. اگر تعداد عوامل شناسایی شده N باشد، یک ماتریس تأثیرگذاری N× N تشکیل می شود. میزان این تأثیرگذاری از عدد صفر تا 3 مورد سنجش قرار می گیرد. از مجموع 72 عامل اولیه تأثیر گذار بر آینده سیستم، 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه برای سناریو نگاری، تعداد 78 وضعیت پیش رو برای این عوامل کلیدی طراحی شد. این وضعیت های محتمل برای روند آینده پیش روی سیستم از نظر سیاست گذاری بسیار بااهمیت هستند. می توان اذعان کرد که لازمه تدوین سناریوها، تحلیل شرایط پیش روی سیستم است. روندهای احتمالی برای هر عامل از سایر متغیرها متفاوت است و تنها خاصیت اشتراکی بین آن ها وجود طیفی از روندهای مطلوب، بینابین و نامطلوب است. از مجموع 678 وضعیت حاکم بر روند آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تعداد 275 وضعیت روندی مطلوب، تعداد 267 وضعیت روندی ایستا و تعداد 136 وضعیت روندی نامطلوب را برای آینده سیستم متبادر هستند. در مقاله حاضر سناریوهای منتخب به دو دسته کلی تقسیم بندی شدند:سناریوهای منتخب با توجه به درجه مطلوبیت آن ها در دو گروه دسته بندی می شوند: سناریوهای کاملاً مطلوب (سناریوهای اول تا نهم) و سناریوهای با وضعیت بینابین و نامطلوب (سناریوهای دهم تا بیست و ششم).
تحلیل عوامل بازدارنده وپیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی مطالعه موردی:دهستان سردابه بخش مرکزی اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
52 - 66
حوزههای تخصصی:
نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش بکار رفته در آن، روش ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. در فاز اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از طریق بررسی منابع موجود و مصاحبه ها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشت ها و مصاحبه ها استخراج و طی انجام کدگذاری باز 18 عامل بازدارنده و 17 عامل پیش برنده در قالب سه گروه اصلی عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی شناسایی شدند. سپس در فاز کمی، با استفاده از روش پیمایش؛ شاخص های استخراج شده مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. تکنیک لازم برای به دست آوردن داده های موردنیاز کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، جمعیت زنان 11 روستای دهستان سردابه در بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 3179 است که برای معین کردن حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده گردیده که مطابق این فرمول تعداد نمونه آماری برابر 345 کسب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. رتبه بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده نشان داد به ترتیب عامل اجتماعی- فرهنگی با ضریب اثر 95/0، عامل سیاسی با ضریب اثر 92/0 و اقتصادی با ضریب اثر 89/0 مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند. از نظر عوامل پیش برنده نیز عامل سیاسی با ضریب اثر 94/0 مهم ترین عامل پیش برنده در توسعه مشارکت زنان روستایی می باشد. عامل اجتماعی فرهنگی با ضریب اثر 90/0 دومین گروه و بعد از آن عوامل اقتصادی با ضریب اثر 86/0به عنوان عوامل پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند.
تبیین الگوی چالش های هیدروپلیتیکی و نأثیر آن بر امنیت اقتصادی، مطالعه موردی: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع آب واژه ای است که با ورود به قرن بیست ویک بیشتر با آن مواجه هستیم. ایران به ویژه استان بوشهر به دلایل مختلف از جمله رشد جمعیت، فرایند صنعتی شدن، کمبود بارش، خشک سالی های پیاپی، برداشت بی رویه از منابع آب با چالش های هیدروپلیتیکی روبرو است. پژوهش حاضر در صدد تبیین و ارزیابی چالش های هیدروپلیتیکی استان بوشهر و تأثیر آن بر امنیت اقتصادی استان بوده است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر داده ترکیبی است، به این ترتیب که داده های کیفی پژوهش از طریق واکاوی متون و رجوع به خبرگان به وسیله ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. در فاز کمی پژوهش، داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به کمک 165 نفر از کارشناسان حوزه آب و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل این پژوهش در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفته است. در بخش کیفی از تحلیل مضامین از طریق فرایند کدگذاری نظری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. در بخش کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS به تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دو نوع چالش هیدروپلیتیکی برون استانی و درون استانی تأثیرگذار بر امنیت اقتصادی استان، قابل تبیین است، با توجه به یافته های به دست آمده از ارزیابی کلی مدل تحقیق، فرضیه کلی پژوهش مبنی بر اینکه چالش های هیدروپلیتیکی استان بوشهر بر امنیت اقتصادی استان تأثیرگذار است، مورد تأیید واقع شده است.
تبیین نظری مولفه های موثر در مناسبات ژئوپلیتیک و ارائه الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
225 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش الگویابی مهم ترین مولفه های مؤثر بر مناسبات ژئوپلیتیک میان بازیگران قدرت است. مناسبات ژئوپلیتیکی استفاده از منابع جغرافیای قدرت در مناسبات بازیگران است. بیشتر مفاهیم در ارتباط با مناسبات ژئوپلیتیکی بر محور مناسبات رقابتی بوده درحالی که مناسبات ژئوپلیتیکی جنبه ها و شکل های مختلفی از همگرایی تا تنش و ستیز را در بر می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف نظری و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نظریات و دیدگاه های مختلفی در زمینه و مرتبط با مناسبات ژئوپلیتیکی وجود دارد که با بررسی برخی از این دیدگاه ها و نظریات به مجموعه از مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در مناسبات ژئوپلیتیکی احصاء شدند و در چهار بعد طبیعی (11 مولفه)، انسانی (19 مولفه)، ترکیبی (18 مولفه)، مصنوعی (نرم) (10 مولفه) و مجموعا (58 مولفه) دسته بندی شدند. از سوی دیگر تحلیل نتایج پنل دلفی فازی تشکیل شده نشان می دهد که ابعاد و مولفه های احصاء شده مرتبط با مناسبات ژئوپلیتیک بوده اند و مورد توافق خبرگان قرار گرفته اند.
Designing a Path Analysis Model of Institutional Factors Affecting the Development of Entrepreneurship (Case Study: Nesa Rural Area in Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
Purpose- The goal of this research is to identify institutional variables affecting entrepreneurship in Nesa rural Area in Karaj County.Design/methodology/approach-This is a fundamental, applied research that uses a descriptive survey method for data collection. The statistical population of the research comprises the residents of Nesa Rural district. The sample size was calculated using Cochran's formula (n = 216) and its distribution among the villages was proportional to the number of households in each village and the sampling was conducted using a simple random method. The research instrument is a researcher-designed questionnaire. In this research, the confirmatory factor analysis method was used to assess the validity and reliability of the questionnaire, and the partial least squares path analysis method was adopted to test the conceptual model of the research. The relationship between the variables was measured with the Pearson correlation test.Findings- The findings of the research on the state of entrepreneurship suggest that self-employment driven by a small family business approach, mostly without innovation, has been the predominant entrepreneurial activity in the study area. The results of the conceptual research model showed that the institutional variables of economic stability, transparency and accountability, and educational system and skills training have the most direct impact on the state of rural entrepreneurship. The analysis of fit indices of the model revealed that the coefficient of determination for the dependent variable of the rural entrepreneurial status was 0.683. Accordingly, the independent and mediating variables of the model can explain 68.3% of the variance in the rural entrepreneurial status, indicating the explanatory power of the model.Practical implications- The results of the research suggested that rural entrepreneurship is in a deplorable condition and despite the direct and indirect effects of institutional variables on rural entrepreneurship, institutional factors play a weak and inefficient role in rural areas. Hence, it is necessary to pay attention to the role of institutional factors such as political stability, enforcement of the rule of law among citizens, control of corruption, and payment of rewards in proportion to the endeavors and creativity of individuals to promote rural entrepreneurship.