در نوشتار حاضر، به واکاوی پیوندهای موجود میان اندیشه عرفانی و جنبه های زیباشناسانه متون عرفانی پرداخته شده است. به عبارت دیگر، این مقاله در پی معرفی بسترهای فکری ای است که از متون عرفانی آثاری هنری ساخته اند. اهمیت این بسترها را باید در دخالت آگاهانه یا ناآگاهانه آنها در فرآیند آفرینش متون پیگیری کرد، چنانکه حتی متونی همچون مقالات، تذکره ها، نامه ها و متون تعلیمی صوفیه را نیز به آثاری شاعرانه تبدیل کرده اند. برای دستیابی به این هدف ابتدا به مرور اصطلاحات آشنایی زدایی و برجسته سازی به عنوان سنجه هایی برای شناسایی زبان ادبی در نظریات فرمالیست ها و ساختارگرایان پرداخته شده است. در ادامه، نقش مؤلّفه هایی از اندیشه عرفانی چون تأویل و رمز، مکاشفه، عادت گریزی، آفرینش پیاپی، نسبی گرایی و حیرت در آفرینش هنری نشان داده شده است. این مؤلّفه ها نگاهی چند لایه و باطنی در نویسندگان متون عرفانی بر می انگیزند که نتیجه چنین نگاهی را در زبان این متون می توان دید؛ زبانی که با برجسته کردن برخی عناصر زبانی، ادراکی هنری را در خواننده آنها پدید می آورند.
تکرار در سطح حروف و واژه ها که یکی از روش های ایجاد و یا افزایش موسیقی کلام است، از دو منظر می تواند مورد توجه قرار گیرد؛ نخست از لحاظ ارزش های موسیقیایی و دیگر از نظر ارزش های بلاغی. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، انواع تکرار حروف و شگردهای مختلف تکرار واژه ها، از این دو منظر در شعر فرخی سیستانی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سخنور سیستانی از همة شگردهای تکرار در سطحی گسترده در کلامش بهره برده است. تکرارهای پی درپی حروف، واژه ها، هجاها، عبارات و حتی مصراع ها، به شیوه های مختلف شعر فرخی را سرشار از خوشه های موسیقیایی اصوات مختلف کرده است. در پاره ای موارد وی شگردهای تازه ای از تکرار را خلق کرده که سبب افزایش غنای موسیقایی کلام او شده است. از لحاظ بلاغی نیز این تکرارها، ارزش های فراوانی دارد، به گونه ای که شواهد متعددی می توان در شعر فرخی سراغ گرفت، که تکرار حرف یا واژه متناسب با مضمون شعر، در خدمت انتقال معنا و مفهوم شعر و گاه القای احساس مورد نظر شاعر بوده اند.
در این مقاله تجلیات قدسی خورشید به عنوان نماد ذات اعظم در سه شاهکار بزرگ منظوم ادب فارسی‘ شاهنامه فردوسی ‘ کلیات خمسه نظامی ومنطق الطیر عطار مورد بررسی قرار گرفته و گونه های مختلف قداست خورشید با اساطیر ایران‘چین‘هند‘مصر‘یونان‘و... نیز برخی از ادیان پیش از اسلام مطابقت داده شده است. موارد مورد نظر در این مقاله عبارتنداز: بررسی خورشید به عنوان نمادی از ذات خداوند‘فرهمندبودن خورشید‘تشابه ساختاری خورشید به مرغ و سیمرغ علی الخصوص در منطق الطیر عطار‘فرآیند مرگ آیینی روح و مردن پیش از مرگ جسمانی با الهام گرفتن از طلوع و غروب خورشید‘ رمز پردازی خورشید به عنوان نظام روزانه روح و همسانی خورشید با روح‘تمهیدات زمانی اسطوره با مقیاسهای طلوع و غروب خورشید ونقش خورشید در تعیین محدوده های مکانی اسطوره که تمام این موارد با شواهدی از سه متن مذکور مطابقت داده شده است
به هنگام جستجو درباره فن مقابله به عنوان یکی از فنون علم بدیع ، به دیدگاه های متفاوت و گاه همانندی از عالمان علم بلاغت دست می یابیم ؛ ولی با این حال ابعادی از موضوع همچنان ناگفته باقی مانده است. نگارنده در این نوشتار به بررسی نظرات و دیدگاه های ابن ابی الحدید تاریخ نگار و ادیب معروف اهل سنت در شرح نهج البلاغه پرداخته و از آنجا که وی جملگی آرای مختلف در این باب را به بحث و داوری گذاشته است ، بر آن شد تا به طبقه بندی و جمع بندی تأملات ابن ابی الحدید در این باب بپردازد.
بحث خود را در باره آیه 203 سوره بقره که بخشی از مراسم حج را باز گفته و سرانجام به انسان سازی پرداخته، ادامه می دهیم. آیه اینست:و اذکرواالله فی ایام معدودات فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه و من تاخر ملا اثم علیه لمن اتقی واتقوالله و اعلموا انکم الیه تحشرون بقره / 203 یعنی: در روزهای معین خدا را یاد کنید و ذکر خدا بگویید [روزهای 11 و 12 و 13 ذی حجه] در این آیه ، خدای بزرگ دستور داده که ختم مراسم حج باید با ذکر خدا و تقوا همراه باشد، یعنی خدا را در روزهای معینی که دراصطلاح، ایام تشریق نام دارد و واقعا روشنی بخش روح و جان انسان است. و عبارت از روزهای 11 و 12 و 13 ماه ذی حجه است یاد کنید، یعنی به یاد باشید و ذکر او را بر زبان جاری سازید. این ایام در لسان روایات، ایام تشریق نامیده شده است.ایام تشریق هم اسم با مسمایی است؛ زیرا این ایام روشنی بخش جان و روح انسانهاست.و چه بسا انسانهایی که در پرتور مراسم عالی و یاد خدا بودن، روح و روان شان، روشن گردد.بخش پایانی آیه یعنی: «... واتقوا الله ...» در واقع تحریض و تشویقی است به لازم بودن تقوا، یعنی خداوند، در ضمن گفته است:ای انسانی که آمدی و رنج سفر به خود هموار کردی، سعی کن که تقوا را پیشه خود سازی و با روحی پاک در آینده زندگی کنی و از ارتکاب گناه دوری گزینی، خدا خواسته است، بدین وسیله، حج گزاران دارای روحی پاک از آلودگیها بشوند، «اتقوالله» را شعار خود سازند.شاید بتوان گفت که به یاد خدا بودن و ذکر خدا گفتن و سرانجام از تقوا سخن گفتن و جمله «اتقواالله» را به کار بردن از ویژگیهای اسلام است.در بخش میانی آیه یعنی: فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه و من تاخر فلا اثم علیه قران گفته است: آنان که شتاب کنند و ذکر خدا را در دو روز انجام دهند، گناهی بر آنان نیست و آنها که تاخیر کنند [و سه روز انجام دهند] نیز گناهی بر آنها نیست...