فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۰۱۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی جنگ بازآفرینی مناسبات میان مردمانی است که جنگ، خواسته و ناخواسته، در زندگی آن ها تأثیر گذاشته است؛ بنابراین، بستری مناسب برای بررسی مسائل اجتماعی مرتبط با جنگ است. در این مقاله، بازتاب مسائل ناشی از جنگ بر مناسبات خانوادگی در ادبیات داستانی سه دهه پس از انقلاب اسلامی، بررسی و تحلیل شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است و با رویکردی تحلیلی به بررسی و نقد تصویر خانواده های درگیر با جنگ می پردازد. مناسبات خانوادگی و توجه به خانواده در داستان های هر دهه، متناسب با نیازها و شعائر آن دهه به گونه ویژه ای بازتاب یافته است. داستان هایی که بلافاصله پس از جنگ نگاشته شدند، اغلب با دیدگاهی آرمانی، مشکلات و مصائب پس از جنگ را در برابر ایمان و اراده رزمندگان، کوچک شمردند و روحیه قوی رزمندگان یا خانواده هایشان را در برخورد با سختی ها و ناملایمات به تصویر کشیدند، اما به تدریج در دهه 1370 و 1380، نویسندگان با نگاهی عمیق تر و انسانی تر به مسائل ناشی از جنگ نگریستند و دردها و رنج های فروخورده بازماندگان جنگ و ارتباط آنان با خانواده هایشان را با دیدگاهی واقع گرایانه تر ارائه نمودند.
تحلیل پدیدارشناسانه ادبیّات مقاوت با تکیه بر رمان پل معلّق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به نقد و تحلیل پل معلّق،یکی از برجسته ترین رمان های مقاومت ایران، اثر محمدرضا بایرامی می پردازد. تحلیل پدیدارشناختی قصد دارد با نگاهی نوئماتیک (noematic) به رمان، به حقیقت هنری نهفته در آن دست یابد و با نفوذ در ژرف ساخت های ذهن نویسنده، که در قالب مضامین و انگاره های متن و گفت وگوها و حوادث و صحنه های به دقّت چینش یافته نمودار است، جهان زیسته او و مناسبات پدیدارشناختی من نویسنده یا ذهن شناسا و جهان به مثابه شیء پدیداری را آشکار کند؛ بدین منظور، ابتدا مبانی و نظریات گوناگون مطرح در این حوزه ارائه شده است. سپس روش تحقیق، یعنی توصیف معناشناختی پدیده ها و رفتارها و عواطف بر مبنای روی آورد و محتوای هر یک از آنها شرح گردیده و در ادامه، عناصر هریک از فرایندها استخراج و جایگاه آنها در تقویم معنا تحلیل و دسته بندی شده است. بنابر یافته ها، فرایند معنایی به تدریج در تعامل بین سوژه و پدیده ها در مقام دیگرسوژه ها اتّفاق می افتد و زبان نیز نقشی ویژه دارد. همچنین زیربنای اصلی عواطف منفی تردید و ابهام است، و فرآیند رهایی از این تردید در سفر و مواجهه با روی دادها و افراد دیگر رخ می دهد و رفته رفته بنیان شناختی و بار ارزشی منفی آنها دگرگون شده به سمت حالات طبیعی می رود. تحلیل بدین شیوه، نه تنها جایگاه داستان ها را در ادبیّات مقاومت از لحاظ معنابخشی مشخّص می کند؛ بلکه دست یابی به نتایجی دور از خطا و تا حد زیادی نزدیک به افق نویسنده را میسر می سازد.
رایزنی در حماسه های ملّی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره پدر و پسر در رمان پدر بی جان و داستان رستم و سهراب از دید روان شناسی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
133 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی اسطوره پدر و پسر از دیدگاه فروید در رمان پدر بی جان اثر دانلد بارتلمی و مقایسه آن با داستان رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی است. برای نیل به این منظور، نویسنده این مقاله از روی کرد زیگموند فروید درباره عقده ادیپ در تحلیل رابطه پدر و پسر در این دو داستان سود جسته است. این رابطه در دل خانواده شکل می گیرد که در رمان بارتلمی به خوبی ترسیم شده است. ابتدا به معرفی دانلد بارتلمی پرداخته می شود. سپس عقده ادیپ در دید فروید معرفی می گردد تا بنیان نظری پژوهش فراهم شود. آن گاه، این مفهوم در رمان پدر بی جان و داستان رستم و سهراب ارائه می گردد که در نهایت با بررسی هردو اثر از دید روان شناسیِ فروید مورد مطالعه قرار می گیرد. نویسنده در این مقاله بر آن است تا با تمرکز بر اسطوره پدر و پسر از منظر روان شناسی فروید، ماهیّت این اسطوره را با تکیه بر متن رمان و شاهنامه به تصویر کِشد. این پژوهش توصیفی تحلیلی است و روش مطالعه نیز کتاب خانه ای.
حماسه گیل گمیش و نهاوند (1)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فرجام شناسی مفهوم شهادت در منظومه سفر بیداران، بر اساس مضمون غربت آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
بهمن نامه حماسه ای از دوران کهن
منبع:
کلک آبان ۱۳۶۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختار داستان های پهلوانی بهمن نامه بر اساس نظریّة گرینتسر و گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی یکی از شیوه های تحلیل متن در قرن بیستم است که با نگاهی کلّی گرایانه، قواعد و الگوهای موجود در متن را مورد بررسی قرار می دهد. گرینتسر از نظریّه پردازان روسی است که ساختار قصّه های حماسی تمدن های آسیایی را مورد بررسی قرار داده است. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از روش تحلیل کتاب خانه ای، ضمن بررسی نظریة گرینتسر و گریماس به تحلیل بهمن نامهبر پایة این دو نظریّه پرداخته تأثیر اندیشه ها ی خیر و شر را بر ساختار داستان های پهلوانی این اثر مورد مطالعه قرار داده ایم تا به این پرسش، پاسخ دهیم که آیا این گونه قصّه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و قهرمان این حماسه ها نیز مانند ایزدِ باروری قصّه های اسطوره ای به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟ طبق تحقیقات انجام شده در پژوهش حاضر، به نظر می رسد که قهرمان داستان های پهلوانی بهمن نامهطبق نظریّة گرینتسر دارای ساختار اسطوره ای تقویمی است و بافت روایی این منظومه تحت تأثیر اندیشة جدال همیشگی خیر و شر قرار گرفته است که این موضوع سبب پیدایش تقابل های آشکاری در شخصیّت ها و کنش های داستان شده است.
مقایسة بنمایه های پایداری نسیم شمال و صالح محمود هُواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری واکنش فکری فرهنگی ملّت های تحت سلطه است. ملّت ها با اینکه از جغرافیا، فرهنگ، منش و آرمان های مختلف برخوردارند، امّا بنمایه های ادبیّات پایداری در جای جای دنیا در اغلب موضوع ها، جهت گیری واحدی را دنبال می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، بنمایه های ادبیّات پایداری را با محوریّت دیوان «باغ بهشت» نسیم شمال، شاعر دورة مشروطه در ایران و دیوان «مرایا الیاسمین» صالح هواری، شاعر معاصر فلسطینی، که هر دو از شاعران متعهّد در قبال سرزمین و مردم خود هستند، با هم مقایسه نماید و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشودة ادبیّات پایداری را در ایران دورة مذکور و فلسطین معاصر بنمایاند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نسیم شمال اندیشه های خود را در مقولة مبارزه و پایداری با زبان صریح و آشکار بیان کرده است و صالح هواری به زبان رمز و اشاره.
نقد کتاب: غمنامه ای حماسی
حوزههای تخصصی:
خوانش باختینی رمان حیاط خلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حیاط خلوت» نوشته فرهاد حسن زاده، یکی از رمان های برگزیده جشنواره ادب پایداری است. این رمان از جمله آثار متفاوت در حوزه ادبیّات پایداری به شمار می رود. نگرش انتقادی به تبعات جنگ و حذف ارزش های برآمده از این واقعة سیاسی، اجتماعی، رمان مذکور را به اثری قابل تأمّل از منظر حوزه انسان شناسی و جامعه شناسی ادبیّات بدل می کند. از سوی دیگر، تجربه مبتنی بر زیست جهان نویسنده در زبان و اجتماع پس از جنگ، موجب بازتاب کیفیات زندگی و چگونگی تحوّلات فکری شخصیّت های این رمان شده است. هدف این پژوهش، بازخوانی رمان حیاط خلوت با رویکرد میخائیل باختین است. نتایج این خوانش نشان می دهد که در این رمان، حرکتی کارناوالی از سوی شخصیّت ها برای ویرانگری نظم برساختة حاکمیت جامعة پس از جنگ صورت می گیرد. در این حرکت نشانه های متفاوت گفت وگو، خنده، اعتراض، چند صدایی و نقیضه پدیدار می شود که نشان دهندة جنبه هایی از کیفیت زندگی انسان معاصر است.
حماسه ملی ایران
بررسی مؤلّفه های مینی مال جنگ در «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی و واکاوی تطبیقی آن درادبیات مینی مال «دفاع مقدّس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم معاصر، ادبیات داستانی کلاسیک نمی تواند به شکل پیشین خود، بدون دگرگونی در درون مایه و ساختار بر جای ماند؛ از این رو، از اواخر دهه هفتاد قرن بیستم، داستان نویسی در غرب دچار تحوّلاتی در روش کاربرد مؤلّفه های داستانی و حجم داستان ها شد. انبوهی کارها، شتاب زدگی و تنگنای زمان، شماری از داستان نویسان معاصر را به سوی کمینه نویسی و حتی نگارش داستان های سی ثانیه ای ره نمود. این گروه از نویسندگان با درک ضرورت های زمان از حجم داستان ها کاستند و به سوی سادگی بیان و کاربرد کمتر پیچیدگی ها و آرایه های داستانی گرایش یافتند. این سبک داستان نویسی که به دنبال ساده ترین حالت در نوشتن بود، «مینی مالیسم» نام گرفت. از میان نویسندگان آمریکایی، «ارنست همینگوی» نخستین نویسنده ای شناخته می شود که با موضوع جنگ، مینی مال نوشته است. در ایران هم، چندی است نویسندگان، داستان های مینی مال با موضوع جنگ تحمیلی نوشته اند. در این پژوهش، ضمن بیان مؤلّفه های داستان های مینی مالیستی، به بررسی و تحلیل این مؤلّفه ها در داستان مینی مال برگزیده ارنست همینگوی، «پیرمرد بر سر پل» و واکاوی تطبیقی دو نمونه مینی مال ادبیات دفاع مقدّس پرداخته شده است. در بررسی این آثار به این نتیجه می توان دست یافت که «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی، مدل و نمونه کاملی از داستان های مینی مالیستی است که بسیاری از مؤلّفه های آن را داراست؛ در حالی که در مینی مال های منتخب ادبیات دفاع مقدّس، گاهی به سبب تکرار مضامین، احساسی بودن، شعارزدگی و در بعضی موارد ضعف ساختاری، به اصول و مؤلّفه های اساسی این ژانر ادبی کمتر توجه شده است.
نمادشناسی تطبیقی رنگ در شعر و نقاشی پایداری (مطالعه موردی: اشعار قیصر امین پور و نقاشی های کاظم چلیپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
51 - 70
حوزههای تخصصی:
شعر و نقاشی، ابزار زیبایی آفرین در حوزه مقاومت و پایداری اند که تصاویر ذهنیِ بدیع و زیبای هنرمند را انعکاس می دهند. قیصر امین پور (شاعر انقلابی) و کاظم چلیپا (نقاش انقلابی) با خلق مضامین بکر پایداری و القای پیام انقلابی، حس وطن دوستی و مبارزه با ظلم را در مخاطب برمی انگیزند. بهره گیری این دو هنرمند از عنصر نمادین رنگ -که از ناخودآگاه جمعی هنرمند سرچشمه می گیرد- برای همین منظور است؛ بنابراین، تأثیر فیزیولوژیکی بر مخاطب می گذارد. امین پور و چلیپا با شناختِ ویژگی های روانی رنگ ها، فضای پایداری و انقلابی جامعه را ترسیم کرده و این عنصر را در خدمت محتوا قرار داده اند. اگرچه شیوه ها ی بهره گیری این دو هنرمند از رنگ متفاوت است؛ اما هدفی مشترک دارند و مفاهیم نهفته نماد رنگ در آثارشان مطابقت دارد. هدف از جستار حاضر، بررسی تطبیقی کاربرد رنگ در اشعار پایداری قیصر امین پور و کاظم چلیپا است. برای نیل به این هدف از روش بررسی توصیفی– تحلیلی استفاده شده است.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
حماسه های ترکی مغولی: شکل گیری و بسط گونه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شباهت میان حماسه های ترکی و مغولی از مدت ها پیش مورد توجه مجامع دانشگاهی بوده است. برخی معتقدند که اقوام ترک و مغول، سنت روایی واحدی دارند که این شباهت ها را به واسطه آن می توان توضیح داد. این سنت روایی متعلق به دوره ای است که نیاکان این دو قوم در آسیای مرکزی و جنوب سیبری با یکدیگر می زیستند. نیز می توان گفت که حماسه های قهرمانی ترکی و مغولی دارای درونمایه، پیرنگ، ساختار، موتیف، شخصیت و عبارات قالبیِ مشترکی هستند. این مقاله چگونگی شکل گیری و تحول انواع حماسه های ترکی و مغولی را بررسی می کند.
بررسی مشابهت های پری و زن جادو در منظومه های حماسی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موجوداتی که در اساطیر، افسانه ها و حماسه های فارسی، گاهی همراه با قهرمان حماسی و در کنار او و گاهی نیز در تقابل با او به ایفای نقش می پردازند، «پری» و «زن جادو» هستند. در منظومه های حماسی پس از شاهنامه، گاه این دو با خویشکاری های خود در جایگاه پری، به عنوان ایزدبانوی زایش، برکت و باروری که بازتابی از کهن الگوی «آنیما» می تواند باشد و در نقش و سویة مثبت خود ظاهر می شوند و یاور و همراه قهرمان هستند، و گاهی نیز در نقش اهریمنی خود که بازتابی از سویة منفی «آنیما» می تواند باشد، همچون زن جادو و اغواگر نمود می یابند و نقش مخرّب و ویرانگری دارند و می کوشند با اغوای قهرمان و به دام انداختن او، مانع از رسیدن قهرمان به هدف های مورد نظرش شوند. در این مقاله، پس از بحث مختصری پیرامون «پری» و «زن جادو» کوشیدیم، نشان دهیم که در حماسه های ایرانی، پری همان زن جادو است که گفته شده بعد از دین آوری زرتشت و متأثر از اعتقادات و افکار زرتشتی، دچار دگردیسی شده، به شکل موجودی اهریمنی با خویشکاری های منفی درآمده است.
بازتاب فرهنگ و ادبیات دفاع مقدّس در شعر زنان استان خوزستان (با تکیه بر اشعار: پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 49
حوزههای تخصصی:
دفاع مقدّس و ادبیات آن، در نگاه شعرا تصویری روشن و گویا از رنج ها، آسیب ها و رشادت های مردم این مرز و بوم داشته است. خوزستان از دیرباز مهد تولّد شاعران بزرگی بوده است که جمعی از آنان به تبع پیشامد ها و تأثیرات جنگ درباره رشادت های رزمندگان، تحریک مردم برای حضور در جبهه ها، انعکاس احوال مردم آن دوران و درون مایه های دیگر مرتبط با جنگ اشعاری سروده اند. در این پژوهش، شعر سه نفر از شاعران زن خوزستان (پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری) در سه حوزه زبان، شکل و محتوا با محوریت دفاع مقدّس بررسی می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرّفی شعرای شاخص زن استان خوزستان، بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی آثار شعرای مورد بحث و بازتاب عاطفی و احساسی دفاع مقدّس در شعر آنان است. بر اساس نتایج این پژوهش، شعر پروانه نجاتی جولانگاه ایدئولوژی اوست. پایبندی سرسختانه او به ایدئولوژی و نزدیکی زبان شاعر به رخدادهای هشت سال دفاع مقدّس، تفسیر شعر او را بر مبنای واقعیتی که باز می نماید، پذیرفتنی می کند. انتخاب زبان ویژه، بیان کوبنده و تصویرپردازی موفق نجومی به شعر او در حوزه دفاع مقدّس هویت می بخشد. می توان گفت که مفاخری به لحاظ درون مایه شعری، ایستادگی در برابر هجوم دشمنان و حفظ استقلال کشور را از دستاوردهای ارزشمند دفاع مقدّس می داند.