ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
۲۸۱.

نمادشناسی داستان مرد درویشی که کوزه ای آب برای خلیفه برد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
تعداد بازدید : ۳۴۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۵۴
مثنوی مولوی از آثار ارزنده ای است که میتواند از زاویه روان کاوی بررسی شود. از میان روان کاوان و روان شناسان، نظریات کارل گوستاو یونگ با آثار عرفانی، داستان ها و اسطوره ها قابل تحلیل است. آنچه یونگ را به مولانا نزدیک میکند اهمیت و ارزشی است که وی برای خودآگاهی و کمال قایل است و این همان چیزی است که مولانا در سراسر مثنوی انسان را به سوی آن فرا میخواند. همچنین شناخت مولانا از جنبه های پنهان روان آدمی که از مبانی و اصول نظریات یونگ است، به رغم عدم تفکیک، طبقه بندی و نام گذاری این جنبه ها، در ایجاد این پیوند و سازگاری مؤثر است. در این مقاله جنبه های نمادین داستان مرد اعرابیِ درویشی که کوزه آبی برای خلیفه برد و ماجرای او با زنش تحلیل و بررسی میشود. نگاه به ظاهر متناقضی که مولانا و مرد درویش نسبت به زن دارند میتواند ریشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوی آنیما و دوگانگی آن داشته باشد. همچنین به سایر نمادهایی که به نوعی با روان انسان در ارتباط اند، اشاره میشود
۲۸۳.

بینامتنیت و دورباطل: دو مؤلّفه ی پسامدرنیستی در رمان پیکر فرهاد عبّاس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرن بینامتنیت دور باطل پیکر فرهاد عباس معروفی پیوند دوگانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
تعداد بازدید : ۳۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۶۴
بی گمان هر نویسنده با شگرد روایی و دستور زبان خاصّ خود، داستانی با فرم جدید پدید می آورد؛ در این راه گاه از الگوهای روایی کلاسیک، مدرن و پسامدرن استفاده می کند وگاه نیز با هنجارشکنی، شیوه ی نوینی را در دنیای داستان ایجاد می کند. عبّاس معروفی، با شگرد روایی خاصّ خود و با پیروی از الگوی روایی مدرنی دست به نگارش رمان پیکر فرهاد زده، او برخی از مؤلّفه های پست مدرنیسم را نیز در داستان خود مورد توجّه قرارداده است، به گونه ای که این مؤلّفه ها داستان او را به دنیای رمان های پست مدرن نزدیک می کند. پیکر فرهاد رمانی است که از هر گوشه ی آن صدای متنی به گوش می رسد و در بطن هر ماجرایی شخصیّتی تاریخی به چشم می خورد. نویسنده با چنین تمهیدی، بسیاری از سخنان خود را در میان سطور داستان می گنجاند و آشکارا احساس خود را به شخصیّت های تاریخی داستانش نشان می دهد.او در بحث بینامتنیت، آنجا که آگاهانه این مؤلّفه را به کار می گیرد، بیشتر به آثار شاعران و نویسندگان دلخواه خود نظردارد. فروغ فرخزاد، احمدشاملو، صادق هدایت و بیش از همه آثار نظامی مورد توجّه معروفی قرار می گیرد. اوعلاوه براین دو مؤلّفه، اصل عدم قطعیّت را-که مهمترین ویژگی پسامدرن است- درداستان مبنا قرار می دهد. درواقع اساس پیکر فرهاد بر رؤیا، ابهام و تردید است. هیچ چیزدراین داستان قطعی نیست. همه ی حوادث در فضایی خواب زده و رؤیاگونه می گذرد و راوی داستان روایتگر حوادثی است که هنوز رخ نداده است.
۲۸۵.

سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرگ فردوسی ناصرخسرو مرگ اندیشی مرگ هراسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۰۵
انسان موجودی است آینده نگر که هرگز از اندیشه ی مرگ رهایی نداشته است. مرگ به عنوان تجربه ای مبهم و تکرار ناشدنی عموماً هراس آور است. این هراس تحت تاثیر عوامل گوناگونی هم چون باورها،ساختاراندیشه، ویژگی های شخصیتی و روانی ، شیوه ی زندگی انسان ، شرایط روزگار و... قوت و ضعف می یابد و باز تاب های متفاوتی در گفتار و کردار آدمی بر جای می نهد. فردوسی حکیمی است که تاملات فلسفی بسیاری درباره ی مرگ دارد و این اشتغال ذهنی او به صورت مرگ هراسی و مرگ گریزی ظهور می یابد؛ اما حکیم ناصرخسرو بر خلاف فردوسی در سروده های خویش نه چندان توجهی به مرگ دارد و نه از مواجهه با آن می هراسد. این مقاله بر آن است تا با کمک روش توصیفی – تحلیلی ، واکنش های متفاوت دو شاعر حکیم و مسلمان را به هنگام مرگ اندیشی بازنماید و به بیان دلایل هراس فردوسی و امنیت خاطر ناصرخسرو بپردازد.
۲۸۶.

درختی که تلخ آمد او را سرشت... (درباره سه بیتِ  مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آن ها در شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فردوسی هاتفی تقلید هجونامه ابیات منسوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
در هجونامه منسوب به فردوسی سه بیتِ معروف وجود دارد که ضبط اصلیِ آن ها مطابق با کهن ترین منابع چنین است: درختی که تلخ آمد او را سرشت ور از جوی خُلدش به هنگامِ آب سرانجام گوهر به کار آورد گرش درنشانی به باغ بهشت به بیخ انگبین ریزی و شیرِ ناب همان میوه تلخ بار آورد این سه بیت که به احتمالِ بسیار، بر الگوی دو بیت از آفرین نامه بوشکور بلخی ساخته شده، به دلیلِ شهرتِ  انتساب به فردوسی و هجونامه نامدارِ او بسیار مورد توجّه و تقلیدِ شعرای دیگر قرار گرفته است؛ به طوری که می توان آن را یکی از پرتقلیدترین قطعاتِ شعریِ منسوب به فردوسی و حتّی تاریخ شعر فارسی دانست. قدیمی ترین استقبال از این سه بیت در فرامرزنامه بزرگ (اواخر قرن پنجم) است و پس از آن از سده هشتم و نهم به بعد، گویندگانِ مختلف به نظیره گوییِ آن برخاسته اند که مشهورترینِ آن ها چهار بیتِ هاتفی جامی است. در این مقاله چهارده نمونه از تقلیدها و قطعاتِ مشابهِ  سه بیتِ منسوب به فردوسی، به ترتیبِ تاریخی معرّفی و بررسی شده است.
۲۸۷.

تحلیل و بررسی سروده ی «نادر یا اسکندر» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نماد اخوان ثالث سمبولیسم اجتماعی کودتای 28 مرداد1332

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
تعداد بازدید : ۳۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۱۵
یکی از جریانات مهم شعر نو فارسی، سمبولیسم اجتماعی است که با نیما یوشیج آغاز شد و در دهه ی چهل به دلیل شرایط اجتماعی آن زمان به اوج خود رسید. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی سروده ی «نادر یا اسکندر» اخوان ثالث از این منظر است. این سروده ترسیم آمیزه ای از ""تعهد اجتماعی و هنر شاعری اخوان"" به شمار می رود. توصیف، نمایش و استنتاج بافت اصلی این سروده را تشکیل می دهند. شاعر در این سروده از طریق کنایات، نمادها و روابط حاکم بر آن ها، مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده القا می کند. انسجام مطالب و آفرینش تصاویر شاعرانه، تجربه های ملموس اخوان را از وضعیت اجتماعی بعد ازکودتای28 مرداد 1332 به خوبی ترسیم می کند. نتیجه نشان می دهد با این پژوهش می توان به شناخت بهتری از این سروده به ویژه از منظر سمبولیسم اجتماعی و جامعه شناسی ادبی دست یافت.
۲۸۹.

سبک کنایی «دو کلمه حرف حساب» کیومرث صابری فومنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنایه نثر معاصر طن‍ز س‍ی‍اس‍ی دو کلمه حرف حساب کیومرث صابری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
تعداد بازدید : ۳۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۶
طنزهای سیاسی و اجتماعی در مطالعات تاریخ سیاسی و اجتماعی، و بررسی خردورزی و خردستیزی آبشخوری پرشور و خروش از عواطف انسان های ظریف و حساس است. این گونة ادبی ابزاری مؤثر برای تحول آفرینی و اصلاح کژی ها و ناراستی هاست. طنزهای اجتماعی و انتقادی را می توان در پیوند با امر عقلانیت و به نوعی جامعه پذیری و مشارکت در روند رو به رشد حرکت اجتماعی و مردم سالاری دانست. با بازشناسی طنز به منزلة گونة ادبی تأثیرگذار در گفتمان انتقادی، می توان گامی به تحلیل جامعه شناسی ادبی نزدیک شد. طنزنویسان با بهره گیری از شگردهای ادبی انتقادات پوشیدة خود را مطرح می کنند و در مسئولان جامعه و مردم به خصوص نخبگان تأثیر می گذارند. طنزهای سیاسی کیومرث صابری، که از 1363 در ستون «دو کلمه حرف حساب» روزنامة اطلاعات چاپ می شد، نمونة برجسته ای از این گونه طنز و از جهاتی درخور تأمل است. در این مقاله، چگونگی استفادة او از کنایه در خلق تصاویر طنزآمیز نشان داده شده است. کنایه در طنزهای نخستین صابری کم تر است؛ ولی با گذشت زمان، به سبک نگارش صابری تشخّص بخشید و از عناصر شکل دهندة سبک شخصی او شد.
۲۹۲.

نگاهی تطبیقی به طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب با تکیه بر طنز عبید زاکانی و نمونه هایی از طنز شاعران عصر انحطاط (عنوان عربی: الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی و العربی دراسة مقارنة بین النصوص الفکاهیة لعبید زاکانی وشعراء عصر الانحطاط)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طنز نگاه تطبیقی طنز در ادبیات فارسی و عربی زشتی ها و عیب های جامعه الفکاهة الدراسة المقارنة الفکاهة فی الأدبین الفارسی والعربی و سوءات المجتمع و عیوبه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۳۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۴۴
مقاله حاضر چنانکه از عنوان آن برمی آید، تطبیقی است بین طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب. در این تطبیق، طنز عبیدزاکانی به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات ایران و طنز شاعران عصر انحطاط به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات عرب با هم مقایسه شده است. در این مقاله کوشیده ام تصویر کاملی از عبید ارایه دهم، اما به منظور پرهیز از برخی سوء تفاهمات اجتماعی لازم دیدم از ذکر پاره ای از طنزهای درخشان او صرف نظر کنم. طنز پیش درآمدی است که می توان به راحتی کسی را با آن دست انداخت، از میدان به در کرد و بدی هایش را آشکار ساخت. با استهزا می توان کسی را تحقیر کرد و او را مضحکه عام و خاص ساخت. در ادبیات عرب، شاعر با هجو شخصی یا قومی سعی می کند حریف را از میدان خارج کند، با توجه به تاثیرگذاری طنز در بیان زشتی ها و عیب های جامعه، چه در مقوله سیاسی، و یا اجتماعی می توان اذعان کرد که زبان طنز رساتر و برتر از زبان دیگر نوشته ها است. در طنز، «خنده» هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای بهتر بیان کردن و انتقال هدف موردنظر از نویسنده به خواننده. در ابتدای مقاله نیز تعریف طنز از نظر صاحب نظران ارایه شده است.چکیده عربی: یقدم هذا المقال دراسة مقارنة بین الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی والعربی. حیث تم معالجة الفکاهة عند عبید زاکانی کنموذج فی الأدب الفارسی بینما تم دراسة الفکاهة لدی شعراء عصر الانحطاط کنموذج للفکاهة فی الأدب العربی. وحاولت الباحثة فی مقالها تقدیم صورة کاملة عن عبید زاکانی غیر أنها تخلّت عن بعض فکاهاته الرائعة تفادیا لعدد من إساءات التأویل لدی المجتمع. فإن الفکاهة تعد تمهیدا لسخریة الناس أو إبعادهم عن المصاف أو تبیین مساوئهم. کما أنها تعتبر أداة جیدة للتحقیر والازدراء. فالشاعر فی الأدب العربی یحاول إبعاد الخصم عن المصاف بواسطة هجاءه له أو لقومه. ولکن بالنظر إلی تأثیر الفکاهة فی تبیین سوءات المجتمع وعیوبه سواء کان سیاسیا أو اجتماعیا فإنه یمکن القول إن منطق الفکاهة أبلغ شأنا من منطق باقی الأشکال الأدبیة وأرفع رتبة. هذا و إن إضحاک الآخرین فی الفکاهة لیس غایة بل وسیلة للتعبیر الأمثل وانتقال أهداف الکاتب إلی القارئ.
۲۹۳.

بررسی تطبیقی تئاتر ارسطویی و روایی با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثر سوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر برشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرنگ استغراق بیگانه سازی تئاتر ارسطویی و روایی فاصله انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۰۶
پژوهش حاضر با استناد به نمایشنامه های ادیپ شهریار اثرسوفکلس و ننه دلاور و فرزندانش اثر «برتولت برشت»، به کمک مثال­های متعدد از دو اثر مذکور، به مقایسه تحلیلی اصول تئاترارسطویی و روایی می پردازد. مبانی تئاتر ارسطویی برگرفته از اثر فن شعر ارسطو است که تا قرن هجدهم میلادی تنها روش حاکم در ادبیات نمایشی محسوب می شده است. هدف این شیوه نمایشنامه نویسی، تزکیة احساس است که به وسیله استغراق، حس همدردی و ترس در تماشاگر ایجاد می شود . وجود «وحدت سه گانه»، «اوج نمایشنامه» و «پریپتی» (بازشناخت) و «لحظه اولین و آخرین هیجان در نمایش»، از دیگر اصول برجسته این نوع تئاتر محسوب می شود. مبانی تئاتر روایی بر نظرهای برتولت برشت درزمینه نمایشنامه­­نویسی نوین و غیرارسطویی استوار است. برشت، معتقد است که باید به اتفاقات روزمره و بدیهیات به­وسیله بیگانه سازی، غرابت بخشید تا آن ها بازشناخته شوند و زمینه های نقد و داوری در بیننده ایجاد شود. ازجملة این فنون بیگانه سازی عبارت اند از: دوگانگی نقش بازیگر نمایش؛ ناسازی در فکر و عمل بازیگر؛ جهش زمانی؛ قطع روند داستان به وسیله موسیقی؛ صحنه­آرایی با نورزیاد؛ صحنه نیمة خالی با پرده نیمه­باز؛ وجود عناوین در ابتدای هرصحنه و نصب تابلوها با عناوینی که تماشاگررا از توهم برهاند که در نمایشنامه ننه دلاور و فرزندانش استفاده شده است.
۲۹۴.

طنز در کتاب جنگ دوست داشتنی، مجموعه خاطرات سعید تاجیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دفاع مقدس خاطره نویسی طنز موقعیت طنز عبارتی شگرد های طنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۰۴
کتاب جنگ دوست داشتنی نوشته سعید تاجیک، حاوی خاطرات اغلب طنز آمیز و شوخ طبعانه درباره حضور وی در جبهه های جنگ هشت ساله است. او با استفاده از ذهن توانمند خود بدون داشتن یادداشت روزانه، جزییات مربوط به حوادث و شخصیت ها را به یاد آورده و با زبانی طنز آمیز به رشته کلام کشیده است. در میان خاطرات وی، هم طنزهای مبتنی بر موقعیت طنز آمیز و هم طنزهای عبارتی که مبتنی بر ظرفیت های زبانی هستند، وجود دارد و تلفیق این دو شیوه، کتاب او را خواندنی و ارزشمند کرده است.
۲۹۵.

مقدمه ای بر نقالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه روایات ملی طومار نقالی آداب نقالان پهلوانی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۹۴۱
نقالی در فرهنگ و ادب ایران پیشینه دیریازی دارد؛ ولی اسناد و اشارات مربوط به آن، از روزگار صفویان به این سو است. اندازه نفوذ گسترده این فن در میان عامه مردم از گزارشهای گوناگون و بعضا خیره کننده مجالس سهراب کشی بر می آید و در ادوار رونق و رواج آن (عصر صفوی تا میانه های عهد پهلوی) حتی بر ادبیات و هنر رسمی زمان نیز تاثیر گذاشته و شواهدی از شعر سخن سرایانی چون: سلیم تهرانی، صحبت لاری، قاآنی و ... و نیز برخی نگاره های شاهنامه نشان دهنده این نکته است. نقالی آداب و اصول ویژه ای داشته و علاقه مندان به این فن- در صورت بهره مندی از ویژگی هایی مانند: حافظه تیز، فصاحت و خوش صدایی- آن را نزد نقالان پیش کسوت می آموختند و می توانستند پس از مدتی صاحب طومار شوند و نقل بگویند. بعضی از این آیینها عبارت است از: ایستادن بر تختی در میان قهوه خانه یا نشستن بر صندلی، پیش خوانی، طلب صلوات در زمانهای خاص، استفاده از حرکات سر و دست و هماهنگی اندامها و لحن گفتار، به کارگیری منتشا (عصا)، بیت خوانی در میان نقل منثور، اجرای عملی بعضی صحنه های روایات، دوران زدن، رعایت تسلسل در نقل و ... .
۲۹۶.

بررسی نماد خورشید در شعر امل دنقل و شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادق هدایت سه قطره خون زکریا تامر خوانش هرمنوتیکی نام داستان ربیع فی الرماد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۳۳۵۹ تعداد دانلود : ۹۲۷
دو شاعر متعهّد و اجتماعی مصر و ایران؛ یعنی امل دنقل و شفیعی کدکنی، «خورشید» را به عنوان نمادی نو در مفاهیمی چون عدالت، آزادی، حقیقت و... به کار گرفته اند. با نگاهی به شعر این دو شاعر درمی یابیم که نماد خورشید، پیام آور امیدها، آرزوها و آرمان های از دست رفته یا دست نایافتنی ای است که غبار تیره ابرهای ظلم و بی عدالتی و جهل، چون پرده ای در مقابل تشعشع انوار حقیقت و عدالت پرور خورشید قرار گرفته است. هر دو شاعر تأکید می کنند؛ تنها راه برون رفت از این سایه های تاریک و ظلمانی، کنار زدن حجاب هایی است که فراروی خورشید تابان حقیقت و عدالت قرار گرفته است. از سوی دیگر، خورشید در شعر این دو، بازتاب روشنی از عشق، محبّت و انسانیت است که در مقابل آن، سیاهی و تاریکی قرار دارد که آن هم بازتابی از ظلم و کینه و ددمنشی می باشد که انسان معاصر به آن دچار شده است. با توجّه به اهمیّتی که بازشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی و بازخورد نمادین آن در فرآورده های ادبی ملل دارد، این مقاله سعی دارد با رویکردی تطبیقی به بررسی کاربرد نماد خورشید، که یکی از پر بسامدترین نمادهای ادبی - اجتماعی در شعر این دو شاعر است، بپردازد.
۲۹۷.

بررسی وجوه روایتی در داستان های سندباد نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۶۸
از جمله بررسی هایی که در روشن کردن ساز و کار روایت ها و به طور خاص قصه ها، به موفقیت های چشمگیری دست یافته است، تجزیه و تحلیل "تودوروف" (todorov) و روش او در بررسی روایت های اسطوره ای است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بررسی وجوه روایتی قصه ها، ‌به ارتباط میان شخصیت های قصه ها پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیت های قصه است و از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیت های داستان، در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن، بسیار ضروری است. این نوشته، ضمن برشمردن ویژگی های روایت های اسطوره ای، "سندباد نامه" را، به عنوان روایتی اسطوره ای، از جنبه وجوه روایتی بررسی می کند و می کوشد تا با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت ها، در داستان های سندبادنامه دست یابد. به این منظور، ابتدا توضیحی درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی داده می شود و سپس ضمن بر شمردن انواع وجوه روایتی (وجه اخباری، خواستی و فرضی) چگونگی ارتباط شخصیت های قصه در داستان های سندباد نامه، با توجه به هر یک از این وجوه، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی این ویژگی روایت در درک ساختار نهایی روایت و پیکربندی آن و نیز در شناخت شبکه ای از ارتباطات شخصیت ها که قصه بر شالوده آنها پی ریزی می شود، موثر خواهد بود.
۲۹۸.

ابن سینا و شعر تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا طب شعر تعلیمی ارجوزه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
قطعاً یکی از جنبه های مهم شخصیت ابن سینا که در سایه ی شهرت و اهمیت او در حکمت و طب از نظرها پنهان مانده توانایی شگرف او در شاعری و سخنوری است. سیره نویسان فضائل ابن سینا را در انواع علوم و فنون مدنظر قرار داده و در باب فلسفه، منطق، طب و غیره حق مطلب را ادا کرده اند. اما با این که اشعار بسیاری به فارسی و عربی از شیخ الرئیس به جا مانده و به ایشان منسوب است متاسفانه این بخش از فضائل وی عمداً یا سهواً مورد سهل انگاری واقع شده است و راویان و تذکره نویسان از ذکر اشعار وی به عنوان امری که در بالا بردن شان و منزلت علمی او نقش داشته است سرباز زده اند. با تورقی در مؤلفات و مجموعه های ادبی می توان اشعار زیادی را در موضوعات مختلف به هر دو زبان عربی و فارسی از ابن سینا یافت و می توان گفت حکیم، فیلسوف و طبیبی چون بوعلی سینا که در فلسفه و طب آوازه ی جهانی دارد، علاوه بر این فضائل، داستان نویس، ادیب و نثرپردازی چیره دست و در عین حال شاعری توانا نیز بوده است. در میان آثار ادبی ابن سینا ارجوزه ها و اشعار تعلیمی وی جایگاه خاصی دارد مخصوصاً از این جهت که او مبدع ارجوزه های طبی یا اولین کسی است که بحر رجز را در خدمت تعلیم ابواب مختلف طب به کار گرفته است. در این مقاله سعی خواهیم کرد ضمن بررسی تاریخچه ی شعر تعلیمی و ورود آن به حوزه طب توسط ابن سینا به معرفی اجمالی ارجوزه های وی در باب طب بپردازیم.
۲۹۹.

بررسی تئاتر آبسورد در نمایشنامه «چوب به دست های ورزیل» اثر غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونسکو کنش بکت غلامحسین ساعدی فضا - زمان تئاتر پوچی زبان دراماتیک پرسوناژها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۲۱
در این پژوهش تلاش شده تا جنبه های ادبی و نمایشی تئاتر ابسورد (تئاتر عبث نما) که توسط نمایشنامه نویسانی همچون بکت، یونسکو و ... در فرانسه پایه گذاری شده در نوشتار و نمایشنامه چوب به دست های ورزیل اثر غلامحسین ساعدی، نمایشنامه نویس و یکی ازچهره های شاخص تئاتر معاصر ایران، نشان داده شود. این پژوهش به طرح این مسئله می پردازد که مفاهیم این جریان دراماتیک قرن بیستم چگونه در نمایشنامه چوب به دستهای ورزیل تجلی یافته است. جهت پاسخ به این مسئله، مقاله حاضر عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی مانند کنش، پرسناژ، فضا و زمان، و گفتمان به کار گرفته شده در این اثر را مورد بررسی قرار می دهد. حاصل این بررسی نشان می دهد که ساعدی نیز همانند نمایشنامه نویسان تئاتر ابسورد همه عناصر ساختاری نمایشنامه نویسی سنتی را نقض کرده و موقعیت های متناقض و حتی تحیر برانگیز را پیش روی خواننده ایرانی به نمایش می گذارد و حرکتی نوین را در هنر نمایش ایران ایجاد می کند. تئاتر ساعدی که آینه نگرانی های موجود در زمان خود است، نگرشی بدبینانه نسبت به هستی دارد. این تئاتر اضطراب های نسلی را به نمایش می گذارد که پس از حوادث جنگ جهانی دوم خود را در مقابل اندوه عمیق اشغال (یا بهتر است بگوییم استعمار) می بیند و هیچ حقی حتی امیدواری را برای خود به رسمیت نمی شناسد. ساعدی در حالی که هرگونه گفتمان ایدئولوژیک و جهت دار مانند تئاتر متعهد (با تعریفی که سارتر از آن ارائه می دهد) را رد می کند، تصاویری عبث از وضعیت بشر را بر روی صحنه به نمایش می گذارد. از این رو، در تئاتر ساعدی ترس ناشی از بی معنایی هستی و عدم انسجام جهان خالی از روح بشری، یعنی جهان «گرازها» در معرض دید خواننده قرار می گیرد.
۳۰۰.

کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان سیاسی تحلیل گفتمان انتقادی کردار گفتمانی و اجتماعی فرکلاف مدار صفردرجه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر ادبیات اجتماعی و سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۳۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۳۵
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان