فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اسفندیار، شاهزاده جوان و نیرومند ایرانی، فرزند خلف پدر قدرت طلب خود بود؛ گشتاسپ، پدر او، عقده قدرت طلبی داشت و نمی توانست به آسانی تخت پادشاهی را به عنوان حق الزحمه جان فشانی های اسفندیار پرداخت نماید. او فرزندش را در رسیدن به آنچه خود وعده داده بود، ناکام گذارد. این مقاله سعی می کند به شیوه تحلیلی- توصیفی به نتایج روانی این ناکامی در اسفندیار بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که ناکامی در رسیدن به تخت شاهی چگونه بر رفتار اسفندیار، به عنوان یکی از قهرمانان شاهنامه، تأثیر منفی گذاشت و اسفندیار با چه مکانیزمی توانست تنیدگی های روحی و روانی خود را تسکین ببخشد؟ در مکتب روانکاوی، فرضیه ناکامی- پرخاشگری مطرح شده است و مضمون آن به این صورت می باشد که هرگاه کسی در تلاش برای دست یابی به هدفی ناکام بماند، سائق پرخاشگری در وی فعال می شود. پرخاشگری به عنوان رفتاری تعریف می شود که به صدمه شخصی، روحی، فیزیکی یا تخریب اموال منجر شود و زمانی پدید می آید که در برابر خواسته های مطلوب فرد، سدّی ایجاد شود. در مورد این شاهزاده جوان ایرانی نیز می توان این گونه برداشت نمود که فشار روانی ناکامی ها و تنیدگی ها در درون اسفندیار متراکم شد و ناخودآگاه، به صورت پرخاشگری، در رفتارش بروز یافت؛ بنابراین، او بدون اینکه متوجه باشد، خشم فشرده و انباشته شده خود را با استفاده از مکانیزم دفاع روانی «جا به جایی» به رستم که منبع ناکامی او نبود، متوجه ساخت؛ برای همین نمی توانست نسبت به رستم و پیشنهادهای معقول او منعطف باشد تا از بروز فاجعه جلوگیری کند.
تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه از دیدگاه خواب گزاری سنتی و روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشترکات بین ادبیات و روان شناسی بحث «رؤیا و خواب گزاری» است که مهم ترین یک سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می بینیم که توسط خواب گزارانی تفسیر و تعبیر شده و به وقوع پیوسته اند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خواب گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که می توان از آن به عنوان یک بن مایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع می پیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خواب گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب گزاری سنتی، تعبیر تک تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می شود، اما در بخش تحلیل روان شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهت های ساختاری این رؤیا با اسطوره ای کهن بررسی شده است. نتیجه این که نمادها در این رؤیا به گونه ای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفته اند که در هر دو روی کرد تعبیر سنتی و کاوش روان شناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه می رسیم.
خویش کاری و ناخویش کاریِ شاهانِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشه ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکومت و قلمرو آن محسوب می شود. ایران شهر آرمانی فردوسی نیز نمود حکومتی با پادشاهی دادگر، خردمند و فره مند است. فردوسی در شاهنامه علاوه بر داشتن نگاه جهانی و آرمانی، با نگاهی آسیب شناسانه، آفت های قدرت و ناخویش کاری شاهان را همانند فروگذاشتن خردورزی، دادگ ری و شکیبایی که در نهایت ب ه خروج از قانون اشه می انجامد، تبیین کرده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوهتوصیفی و تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمتن شاهنامه فردوسی به انجام رسیده است، علاوه بر خویش کاری شاهان و حکومت در شاهنامه، با نگاه آسیب شناسی قدرت، به نقد و تحلیل داستان جمشید- به عنوان نخستین الگوی یک پادشاه خویش کار و ناخویش کار- پرداخته اند و به نتایجی چند دست یافته اند، از جمله این که هسته اصلی خویش کاری را فره مندی تشکیل می دهد و شاه فره مند شاهی خردمند و دادگراست. خویش کاری شاهان باید برگرفته از پادشاه و نظام آفرینش باشد و ن اخویش ک اری شاه ن ه ت نها موجب آسیب رساندن به اساس شاهی و حاکمیت و ملت؛ بل که نوعی بی احترامی به آفرینش و در نهایت موجب آشفتگی و ویرانی کشور می گردد.
بررسی و تحلیل مؤلفه های غنایی منظومه «برزونامه» از شمس الدین محمد کوسج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
23 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم حماسی به زبان فارسی، برزونامه شمس الدین محمد کوسج است. شاعر در این منظومه به شرح رویدادهای مربوط به برزو فرزند سهراب و اطرافیان او پرداخته است. اگرچه نگاه غالب در بروزنامه حماسی است، بازتاب ویژگی های عاطفی که با ادبیات غنایی گره خورده است، به روشنی دیده می شود. از این رو، در مقاله حاضر، مهم ترین مؤلفه های غنایی برزونامه با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کوسج با استفاده از مضامینی؛ همچون: مدح و ستایش، هجو و نکوهش، پیوندهای عاشقانه، توصیف، دنیاستیزی، گلایه و بث الشکوی، نیایش و مناجات، تقاضا و درخواست، بیان احوال شخصی، سوگند خوردن و مفاخره، ضمن خلق اثری حماسی- غنایی، به تشریح دقیق تر درونی های شخصیت های داستان پرداخته و به جریان روایت پویایی ویژه ای بخشیده است. همچنین، به نظر می رسد خشونت ماهوی متون حماسی با بهره گیری از مؤلفه های غنایی به نرمی و ملایمت گراییده و به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است.
تحلیل و تطبیق عناصر برجسته (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویه ارتباطی این مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
43 - 60
حوزههای تخصصی:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مؤلفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب می شود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
بررسی عشق درادبیات غنایی و حماسی با تکیه بر دو اثر «شاهنامه» فردوسی و «پلنگینه پوش» روستاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
تجلی عشق در آثار حماسی باعث پیوندی گسست ناپذیر ودلنشین میان حماسه و تغزل می گردد. شاهنامه فردوسی و پلنگینه پوش روستاولی از شمار آثاریست که حماسه و غنا در آن ها نیک درهم تنیده شده است. «عشق»، در این دو اثر، جایگاه والایی دارد. در پلنگینه پوش، عشق و موضوعات عاشقانه بسامد بالایی دارد و داستان بر محور عشق و حماسه می گردد. به گونه ای که گاهی داستان با عشق شروع می شود، با عشق ادامه پیدا می کند و با عشق به پایان می رسد. در شاهنامه هم در بسیاری از داستان ها، عشقی که در خدمت حماسه باشد دیده می شود. این مقاله در صدد است ویژگی های محتوایی عشق و حماسه را در این دو اثر بزرگ از ادبیات دو ملت ایران و گرجستان به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد، یک اثر ادبی بستر مناسبی برای طرح مسائل متعددی است که منجر به تنوع موضوع می گردد.
بررسی زمان روایی ژرار ژنت در رمان «ثُقُوبٌ فِی السُّوقِ الأَسوَدِ» اثر احسان عبد القدوس
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
207 - 226
حوزههای تخصصی:
عنصر زمان عامل سازنده روایت و یکی از اجزای جدایی ناپذیر آن است. احسان عبدالقدوس (1919 – 1990م)، داستان پرداز رمانتیسم در ادبیات نوین عربی، در رمان «ثُقُوبٌ فِی السُّوقِ الأَسوَدِ» تصویری از جامعه آفریقایی را در سال 1960م. ارائه داده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با در نظر گرفتن نظریه زمان روایی ژرار ژنت، در سه مرحله نظم، تداوم و بسامد، به بررسی رمان «ثُقُوبٌ فِی السُّوقِ الأَسوَدِ» پرداخته است. از نتایج پژوهش به دست آمد که 98/19 درصد از رمان با زمان پرشی نقل شده است. روایت در سیر طبیعی خود، در 41 نقطه با گذشته نگری که 85/15 از رمان را دربر دارد و در 44 نقطه با ارجاع به زمان آینده که شامل 13/4 درصد از متن است، نقل شده است. تداوم در این رمان که 259 صفحه و شامل زمان تقویمی 665 روز است، 567/2 روز برای هر صفحه ارزیابی شده است. میانگین شتاب این رمان 02/10 روز برای هر صفحه است که نشانگر ضرباهنگ منفی کل متن است. کارکرد انواع بسامد در این رمان رایج بوده و بسامد مکرر با نقل مکرر 22 رخداد، باعث کند شدن زمان رمان شده است.
مؤلفه ها و عناصر گوتیک در داستان های صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
واژه گوتیک بیانگر صفتی است که به قوم «گوت»، قومی ژرمنی که از شمال اروپا به سواحل جنوبی دریای بالتیک مهاجرت کردند اطلاق می شد. در ابتدا به سبک خاصی از معماری با ویژگی هایی که بیانگر رازناکی و وحشت بود گفته می شد؛ اما در بین سال های1760تا1820 میلادی گوتیک نام ژانری در داستان نویسی شد. محیط های داستانی این نوعِ ادبی، معمولاً قصرهای ویرانه و زیرزمین های متروک، قبرستان ها و فضاهای گرفته و تاریک که کمتر محل رفت و آمد است می باشد. نویسندگان این داستان ها با ایجاد اضطراب و وحشت که به همراه فضاسازی و توصیفات جزیی و وقایع غیرطبیعی و تخیلی است ذهن خوانندگان را با دهشت و راز مشغول می سازند. شخصیت های این آثار نیز معمولاً انسان هایی نامتعادل و روان پریش و بعضاً جنایت کار هستند که با اعمال خود، نَفَس را در سینه خوانندگان حبس می کنند به همن دلیل این نوع داستان ها قابلیت آن را دارند تا در پی یک گسست، تبدیل به داستان های جنایی-پلیسی شوند. یکی از داستان نویسان برجسته ایرانی که با استفاده از این عناصر، فضایی تخیلی و مالیخولیایی و وحشتناک در آثارش به وجود آورده است صادق هدایت است که می توان این مشخصات را در اکثر داستان های او مشاهده کرد. در این تحقیق که به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی این عناصر و مؤلفه ها در داستان های این نویسنده پرداخته ایم.
تحلیل شعر پایداری فرّخی یزدی از منظر نظریه شعر غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
85 - 114
حوزههای تخصصی:
فرخی یزدی را باید مهم ترین شاعر غزل سرای عصر مشروطه نامید که این قالب شعری را در خدمت بیان اندیشه های پایداری خود قرار داد. با توجه به این که در شعر پایداری، مسائلی مانند تعهد و التزام و بیان مسائل اجتماعی یک دوره تاریخی با زبانی صریح مطرح است و از سوی دیگر در شعر غنایی مفاهیم و اندیشه ها در خدمت بیان عواطف شخصی شاعر قرار دارد پرسش. اصلی مقاله این است که فرّخی یزدی چطور توانسته است از طریق شعر غنایی به بیان مضامین پایداری بپردازد. این مقاله از طریق تحلیل ساختاری گزاره های شعری فرّخی یزدی به نقد کاربرد مفاهیم پایداری در زبان شعر این شاعر می پردازد. انتخاب قالب غزل با حفظ قراردادهای زبانی و محتوایی آن برای بیان مفاهیم پایداری، بهره گیری از مؤلفه های مختلف زبان غنایی و کارکردهای عاطفی زبان و آمیختن مفاهیم پایداری با قلمرو احساسات شخصی از مهم ترین مؤلفه هایی است که فرّخی برای بیان مفاهیم پایداری در زبان شعر بهره برده است. در شعر سیاسی - غناییِ فرّخی فعالیت ها و کنش های سیاسی شاعر از انفعالات نفسانی او متأثر می شود و با تجربه عاطفی و احساسی او می آمیزد. در این نوع اشعار غالباً منِ شخصی شاعر محور اصلی ساختار نحوی شعر است. نبود آزادی مایه درد و رنج و اندوه شاعر است.
ادبیات پایداری در «ایرج و هوبره»، آخرین منظومه غنایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
145 - 170
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری که دیرینگی اش ایستادگی و مبارزه بشر در مواجهه با بیداد است در دوره های مختلف ادبیات فارسی در آثار منظوم و منثور نمود یافته است. در ادبیات معاصر ایران، وقایع انقلاب اسلامی به ویژه جنگ تحمیلی، زمینه مناسبی برای بررسی تخصصی آن فراهم نموده است. پژوهش حاضر، مؤلفه های ادبیات پایداری در منظومه «ایرج و هوبره» آخرین منظومه غنایی ادبیات کلاسیک فارسی سروده قاسم لاربن را با روش توصیفی تحلیلی می کاود. یافته های تحقیق نشان می دهد بسامد ادبیات پایداری در منظومه با 11 مؤلفه شناسایی شده، 9/26 % است. این مؤلفه ها عبارتند از: نمادهای ملی، گرامی داشت وطن، پاسداری از وطن، تقدّم عشق آرمانی، بیان رشادت ها، اصطلاحات نظامی، صحنه پردازی جنگ، عملکرد دشمن، شهادت ایرج، نقش خانواده و جاودانگی شهید. با توجه به سرایش منظومه در بحبوحه جنگ تحمیلی، صحنه پردازی جنگ و کاربرد اصطلاحات نظامی بیشتر از دیگر مؤلفه ها بسامد یافته است. نکته قابل توجه آن است که با وجود غالب بودن جنبه غنایی منظومه، لاربن تنها به یک یا دو مؤلفه خاص از ادبیات پایداری بسنده نکرده است؛ بلکه وجوه مختلف آن را در منظومه گنجانده و «حماسه عشق و جنگ» را زیبا و دلنشین به تصویر کشیده است.
بررسی میزان مطابقت خاطرات کتاب «آن بیست و سه نفر» با عناصر داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
83 - 114
حوزههای تخصصی:
خاطره نویسی، یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، خاطرات خود را یعنی صحنه ها یا وقایعی که در زندگی اش روی داده، در آنها نقش داشته یا بیننده آنها بوده، بازگو می کند. با وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران بسیاری از رزمندگان به ثبت خاطرات خود از دوران دفاع مقدس پرداختند. کتاب آن بیست وسه نفر خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده یکی از آزادگان جنگ تحمیلی است. نویسنده در این کتاب خاطرات خود در زمانی که به همراه همرزمانش به اسارت درآمده اند را نوشته است. این نوشتارضمن بیان وجوه مشترک داستان و خاطره، به بررسی میزان مطابقت خاطرات این کتاب با عناصر داستان می پردازد. نگارنده پس از تطبیق خاطرات این کتاب با عناصر داستان به این نتایج رسیده است: درونمایه این کتاب بیان مشکلات و شکنجه هایی است که برای اسرای جنگی اتفاق می افتد. زاویه دید اول شخص مفرد است که از زبان نویسنده بیان می شود. پیرنگ کتاب حکایت چگونگی اسیر شدن و تشکیل گروه بیست و سه نفره و اتفاقاتی که برای آنها می افتد است. شخصیّت ها کاملاً واقعی هستند و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده نیستند. لحن کتاب با توجه به این که خاطراتش را بیان می کند و موضوع کتاب واقعی است، جدی می باشد.
مصیبت نامه عطار نیشابوری؛ آمیزه ای از اخلاق عملی و عرفان (با تکیه بر حکایت ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
21 - 57
حوزههای تخصصی:
دیدگاه ها و سخنان اخلاقی عطار نیشابوری در نظم و نثر فارسی، ارزشمند و درخور تأمل و پژوهش بیشتر است. به دلیل توجه به دیدگاه ها عرفانی و زبانی عطار، بررسی مباحث اخلاقی و تعلیمی آثار وی، به خصوص مصیبت نامه، کمتر پژوهش شده است. این پژوهش به روش تحلیل محتوایی و آماری، مصیبت نامه را بررسی کرده و در پی پاسخ گویی به این سؤال هاست که «کدام مضامین و محتواهای اخلاقی و اندرزی در نگاه عرفانی عطار در مصیبت نامه برجسته تر است؟» و «آیا عرفان عطار به حکمت عملی نزدیک است؟ عطار در توجه دادن به اخلاق حسنه و انذار و نهی از رذیله ها دغدغه مند بوده است. مباحث اخلاقی و انسان ساز موجود در ادبیات تعلیمی و عرفانی در سرتاسر سفر سالک فکرت (شخصیت اصلی مصیبت نامه) مکرر در این اثر عطار بازگو می شود. عطار به خوبی، ضمن روایت تمثیل عرفانی سفر برای خودشناسی، از حکایت های تعلیمی و اندرزی و اخلاقی غفلت نورزیده و تا حد ممکن در بخش حکایات کوتاه این منظومه عرفانی، جانب اخلاق و نکوداشت محاسن اخلاقی و دعوت بدان ها و نکوهش رذیله های اخلاقی و پرهیز و انذار از آن ها را پیش چشم داشته است. نتیجه دیگر پژوهش این است که بیان اندرزها و مباحث تعلیمی بخش حکایت های کوتاه در این چهل مقاله (منزل) معمولاً با آن بخش همسوست؛ برای مثال، حین روایت سفر سالک به نزد خاک، از خاکساری و تواضع سخن گفته است و در حین سفر نزد ابراهیم خلیل از مودت و خلّت و دوستی ورزیدن؛ نتیجه مهم دیگر این پژوهش این است که اکثر ابیات تعلیمی و اندرزی عطار در حکایات کوتاه بیان شده است و سخنان پیر به سالک فکرت، بیشتر جنبه عرفانی دارد.
بررسی تطبیقی علی نامه و افتخارنامه از نظر زمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی حماسه ها، به ویژه حماسه های دینی که قهرمانان آن ها، انبیاء و اولیاء و رجال برجسته دینی هستند و به منبع وحی و الهام متصلند و از اکثر، اگر نگوییم همه، رخ دادها و فرجام شخصیت ها آگاهند و از گذشته های دور و نزدیک خبر می دهند و آینده را پیش گویی می کنند، زمان روایی اهمیتی به سزا دارد. این مقاله براساس دیدگاه های نظریه پردازانی چون ریمون کنان، جرالد پرین، هایدگرو به ویژه ژرار ژنت به بررسی تطبیقی عنصر زمان در دو منظومه علی نامه ربیع، اولین حماسه دینی پس از اسلام (شیعه) و افتخارنامه صهبا، از آخرین حماسه های دینی می پردازد و در آن سه مبحث نظم و ترتیب، تداوم و بسامد را مورد تحلیل قرار می دهد. بررسی هایی که در این جستار به روش توصیفی تحلیلی و روی کرد ادبیات تطبیقی انجام داده ایم، به خوبی نشان می دهد که این دو اثر به دلیل به کارگیری پرش های زمانی فراوان و بسامد بالای آینده نگری نسبت به گذشته نگری قابل تحقیق و بررسی هستند. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب در اکثر بخش های داستان این دو اثر به ویژه در افتخارنامه مثبت است و عنصر بسامد نشان می دهد که سراینده علی نامه به دلیل به کارگیری بسامد مکرر شتاب کندتری نسبت به افتخارنامه دارد که از بسامد بازگو بیش تر بهره گرفته است.
مقایسه تطبیقی داستان سیاوش و رامایانا با توجه به بن مایه های مشترک
حوزههای تخصصی:
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آن ها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیده ای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکل گیری اسطوره ها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطوره های ملل ،شباهت هایی دیده می شود. درمیان اسطوره های ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهت ها هستند و این تأثیر پذیری ها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستان های حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه ی فردوسی و حماسه ی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایه های مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندی های اسطوره ای در دو قهرمان اصلی ، نبرد میان خوبی و بدی، وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بی گناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطره ی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئه های نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایه های مشترک این دو داستان اسطوره های است .روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافته های کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی است. یافته ها و دستاورد های تحقیق نشان می دهد که وجود مشابهت های بسیار در اسطوره ی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تأثیر ریشه دار عقاید آریایی بر شکل گیری این دو داستان.
مؤلفه های هویّت ملّی و اساطیری درآثار فرّخی یزدی
حوزههای تخصصی:
زبان و ادب فارسی در شکل گیری هویّت ایرانی بسیار اهمّیّت داشته و با بن مایه های وطن خواهی، مهرورزی، خردگرایی و دین محوری آمیخته شده است. سپس شاعران ادبیّات سیاسی مشروطیت از این سرمایه ها در خدمت آرمان های مردمی استفاده کرده اند. هر چند آزادی خواهی و اندیشه های ناسیونالیستی از درون مایه های اصلی مشروطیت بود، امّا به دلایلی هر کدام از روشنفکران برداشت خاصّی از آن ها داشتند؛ مثلا : آزادی در دیدگاه فرّخی علاوه بر مفاهیم دموکراسی و آزادی های اجتماعی و قانون گرایی، با مفاهیم عناصر اساطیری، ملّی و مذهبی، نوگرایی، جهان وطنی و صلح عمومی و چاشنی اندیشه های سوسیالیستی آمیخته شده است. فرّخی یزدی، بیش از دیگر شاعران مشروطه، عناصر اساطیری و تاریخی را برای آرمان های اجتماعی و سیاسی به کار می گیرد، امّا در این راه هرگز دچار باستان گرایی و شووینیزم افراطی نمی شود. نگارنده می کوشد، به شیوه ی توصیفی و تحلیلی این مسائل را با تجزیه و تحلیل و مقایسه ی اشعار و مقالات فرّخی یزدی و با بهره جستن از تألیفات و تحقیقاتی که در باره ی زندگی، شعر و اندیشه ی وی صورت گرفته، بحث و بررسی کند.
آموزه های تعلیمی در جامع الاسرار نورعلیشاه اصفهانی و شگرد های تعلیمی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع الاسرار رساله ای عرفانی تعلیمی است که محمد علی اصفهانی ملقب به نورعلیشاه (وفات 1212ق)، عارف مشهور اوایل قرن سیزدهم هجری، آن را به تقلید از گلستان سعدی، به نظم و نثر مسجع نوشته است. نورعلیشاه سرآمد عارفان دوره قاجار است که آثار عرفانی متعددی به نظم و نثر، از وی به جا مانده است. بررسی آثار وی به شناخت متون ادب عرفانی دوره قاجار کمک خواهد کرد. مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به این پرسش هاست: جامع الاسرار دارای چه آموزه های تعلیمی است و نورعلیشاه از چه شگرد هایی برای آموزش آن ها استفاده کرده است؟ در این پژوهش، آموزه های تعلیمی جامع الاسرار با شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت و آموزه های بارز آن در سه عنوان «عرفان نظری، اخلاقی تربیتی و عرفانی صوفیانه» دسته بندی شد. با وجود آنکه نورعلیشاه همچون شیخ اجل، سعدی، به آموزه های اخلاقی تربیتی توجه زیادی داشته و به دلیل اقبال عموم به گلستان سعدی مایل بوده است، همچون بسیاری دیگر، نظیره ای بر این شاهکار ادب فارسی بنویسد اما آموزه های عرفانی صوفیانه که علت غایی نگارش این رساله بوده، از دو آموزه دیگر در جامع الاسرار بیشتر است. همچنین مؤلف برای آموزش مفاهیم مورد نظر از دو روش مستقیم و غیرمستقیم و از شگرد هایی نظیر قصه گویی، آموزش از طریق گفت وگو بین شخصیت ها، آموزش از طریق مناجات، آموزش از طریق پند و اندرز و آموزش از طریق پرسش و پاسخ استفاده کرده و در نگارش این اثر، به تمام اقشار جامعه از افراد عامی تا خواص عارفان، به عنوان مخاطب توجه داشته است.
بررسی نقش روابط سببی با تکیه بر روایت پردازی بوستان سعدی
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در مورد روایت، توالی روایی و نقش عوامل سببی در طرح ریزی های داستانی است. روابط سببی آفریننده روایت به خصوص در ادبیات تعلیمی ما در ارتباط با مضامین مختلف جامعه شکل می گیرند. در این مقاله کوشیده شده تا با بررسی روایی حکایات بوستان، روابط سببی و مضامین غالب در روایت پردازی سعدی و نیز شیوه وی در حل معمای حکایات این اثر بررسی شود. روابط سببی غالب در حکایات بوستان به عنوان یک متن تعلیمی- اخلاقی عواملی همچون فرهنگ و ایدئولوژی های جامعه، خصلت های اخلاقی، گفتمان عرفانی شناخته شد. همچنین حضور شخصیت های تایپیک در طرح آفرینی روایت بررسی شد. شگرد سعدی در شرح و توضیح روابط سببی حکایتش در اغلب موارد، شکل دادن یک گفت وگو است که معمای طرح شده روایت را حل می کند. بنیان گذاشتن حکایت براساس این مضامین نشان از توجه سعدی به عنوان یک معلم اخلاق به مسائل مختلف جامعه دارد که ارتباط ساختار و محتوا را برای بوستان رقم زده است.
بررسی کنش های گفتاری در واژه ی خُنُک در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نظریه ی کنش گفتار، از مباحث مهم کاربرد شناسی در زبان شناسی، بر این پایه مبتنی است که انسان از زبان تنها برای توصیف خویش و پدیده ها بهره نمی گیرد، بلکه با تولید پاره گفتارها، اعمالی نیز انجام می دهد؛ این اعمال را کنش گفتاری می نامند. در این جستار پس از معرفی نظریه ی کنش گفتار و پیشینه ی استفاده از آن در تحلیل آثار فارسی، به بررسی واژه ی «خُنُک» در شاهنامه به عنوان یک نوع کنش گفتاری عاطفی و ترغیبی پرداخته ایم. ابتدا تمام موارد کاربرد «خنک»، استخراج و طبقه بندی و سپس با روشی توصیفی- تحلیلی، بر اساس کنش منظوری موجود در فضای ابیات، به بررسی کنش گفتار های این واژه پرداخته شده است. برآیند تحقیق آن است که کاربردهای واژه ی «خُنُک»، در دو گروه کنش های گفتاری عاطفی و ترغیبی جای می گیرد. البته مرز میان کارکردها آنچنان باریک است که با کمی تغییر در زاویه ی نگاه، امکان تاویلی متفاوت و بردن هر مورد در ذیل کارکردی دیگر میسر است.
بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 131
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.
اکوفمینیسم و واسازی قصّه های عامیانه در تحلیل رمان تنیده در هزار توی زمان
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
173 - 188
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم با مطالعه پیوند میان زن و طبیعت، بر این نگره تأکید دارد که در متون، زنان با طبیعت و مردان با فرهنگ همسان پنداشته شده اند و به دوگانگی حاصل از این بینش که زنان را در ارتباط با تن و احساس و مردان را در ارتباط با عقل و منطق می دانند، اشاره دارند. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی و از منظر اکوفمینیسم، رمان تنیده در هزار توی زمان نقد و بررسی شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در این رمان رابطه دوسویه ای بین بهره برداری از طبیعت و زن وجود دارد. زن، زمین است. با آسیب یا کشتن زن، زمین خشک می شود و آبادانی از بین می رود. طبیعت زنانه وار به تصویر کشیده می شود. شخصیت خان دایی در رمان، همچون اژدهای خشکسالی در قصه های عامیانه، مسبّب مرگ و آسیب به زنان و خشکی و تباهی زمین می شود. نویسنده با نگاهی واسازانه و گذار از خوانش مردسالار، زن را ناجی نشان می دهد که بر کلیشه های رایج پیروز می شود و اژدهای خشکسالی را شکست می دهد و در شکل تمثیلی ویرانی خانه مادربزرگ، این مفهوم نشان داده می شود.