فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی نقش مهمی در برقراری ارتباط و ارایه خدمات به کاربران دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از نظر معیارهای ارزیابی عمومی و شناسایی نقاط قوت و ضعف بوده است.روش بررسی: در این پژوهش پیمایشی- تحلیلی، ابتدا وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی علوم پزشکی کشور از طریق اینترنت شناسایی شد. سپس معیارهای محتوای صفحه اصلی، جستجو و تحقیق و در نهایت امکانات کاربران ارزیابی و یافته ها با همدیگر مقایسه شد. جامعه آماری این پژوهش 41 وب سایت کتابخانه های دانشگاهی تحت پوشش وزارت بهداشت، در طی دوره زمانی 3 ماهه تا اسفندماه سال 1387بود. برای جمع آوری داده ها از سه سیاهه وارسی با 29 سوال استفاده شد. روایی با نظر متخصصین و نیز پژوهش های انجام یافته، تایید شد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Excel استفاده گردید.یافته ها: از مجموع وب سایت کتابخانه های مورد بررسی، به طور متوسط 36 درصد اقلام محتوای صفحه اصلی، 67 درصد اقلام جستجو و تحقیق، و 46 درصد اقلام ارزیابی امکانات کاربران را در طراحی صفحات وب رعایت کرده اند. از میان دانشگاه های مورد بررسی تعداد 18 دانشگاه معادل 45 درصد، بیش از 50 درصد اقلام اطلاعاتی سیاهه وارسی را در طراحی وب سایت خود لحاظ کرده اند.نتیجه گیری: وب سایت کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور از نظر ارزیابی معیارهای ""محتوای صفحه اصلی"" در سطح ضعیف، از نظر ارزیابی معیارهای ""جستجو و تحقیق"" در سطح خوب و از نظر ارزیابی معیارهای ""امکانات کاربران"" در سطح متوسط قرار دارند. به طور کلی از معیارهای سه گانه ارزیابی در حدود 46 درصد در وب سایت های کتابخانه های مورد بررسی رعایت شده است. همچنین دانشگاه های علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی زنجان، علوم پزشکی ایران، علوم پزشکی اصفهان، علوم پزشکی تبریز و علوم پزشکی شاهد بیشتر از سایر دانشگاه های علوم پزشکی، معیارهای ارزیابی را در طراحی وب سایت کتابخانه ها لحاظ نموده اند.
بررسی همپوشانی سنتی، نسبی و درجهی آزادی مرکب در دو پایگاه داده ی PubMed و Scopus در زمینهی موضوعی بیماریهای قلبی- عروقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعیین میزان همپوشانی، روشی است که به مقایسهی محتوای پایگاه های داده از جنبه ی کمی میپردازد. در این نوشتار میزان همپوشانی سنتی، نسبی و درجهی آزادی مرکب پایگاه دادهی رایگان PubMed و پایگاه دادهی غیر رایگان Scopus در مورد بیماریهای قلبی- عروقی ارایه می گردد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- کاربردی در فاصلهی زمانی بهمن ماه 1387 تا تیر ماه 1388 صورت گرفت. ابتدا توصیفگرهای مرتبط با سه بیماری قلبی- عروقی شامل سکتهی قلبی- مغزی، حوادث عروقی- مغزی و پرفشاری خون از اصطلاح نامه Emtree انتخاب شدند. سپس با استفاده از آن ها مقالات مرتبط با سه بیماری مذکور در دو پایگاه داده ی PubMed و Scopus بازیابی گردیدند. داده های اولیه که برای محاسبهی درصدهای همپوشانی مورد نیاز بودند، به کمک نرم افزار Reference Manager به دست آمدند. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با نرم افزار Excel، انجام شد.
یافته ها: در مجموع 9899 عنوان مقاله در هر دو پایگاه داده در زمینهی موضوعی بیماری های قلبی- عروقی به دست آمد. 8593 عنوان مقاله در پایگاه دادهی PubMed و 7713 عنوان مقاله در پایگاه دادهی Scopus بازیابی شدند. تعداد 6407 عنوان مقاله مشترک در هر دو پایگاه داده، 2186 عنوان مقاله منحصر به پایگاه دادهی PubMed و 1306 عنوان مقاله منحصر به پایگاه دادهی Scopus بودند. درصد همپوشانی سنتی میان دو پایگاه داده برای بیماری پرفشاری خون 68 درصد، برای بیماری حوادث عروقی- مغزی 7/66 درصد و در خصوص بیماری سکتهی قلبی- مغزی 7/60 درصد محاسبه گردید. همپوشانیهای نسبی پایگاه داده ی PubMed و Scopus در مورد بیماریهای سکتهی قلبی- مغزی، پرفشاری خون و حوادث عروقی- مغزی به ترتیب (8/75 درصد در مقابل 3/75 درصد)، (2/89 درصد در مقابل 1/74 درصد) و (7/86 درصد در مقابل 3/74 درصد) به دست آمد. مقدار شاخص درجهی آزادی مرکب در هر سه بیماری مورد بررسی، کمتر از 5/0 حاصل شد.
نتیجه گیری: درصدهای همپوشانی نسبی بالاتر پایگاه داده ی PubMed نسبت به پایگاه داده ی Scopus، کاربران و کتابداران را به سمت استفاده از این پایگاه داده هدایت میکنند. تعداد مقالات بازیابی شده منحصر به فرد بیشتر برای هر بیماری در پایگاه داده ی PubMed و عدم نیاز به پرداخت حق اشتراک، استفاده از این پایگاه داده را مرجح میکند.
شناسایی نیازهای سطوح بلوغ سازمانی بر اساس «مدل بالندگی توانمندی کارکنان» در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها تلاش میکنند تا در تکامل تدریجی فرآیندهای خویش، بلوغ بیشتری پیدا نمایند. درصد زیادی از این سازمان ها به مدل های بالندگی روی آورده اند. PCMM (People capability maturity model) یکی از این مدل ها است که بر توسعه ی مهارت های انسانی سازمان متمرکز می باشد. هدف از کاربرد PCMM در سازمان، توسعه ی مستمر مهارت های کارکنان می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی نیاز های سطوح بلوغ سازمانی پرسنل بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان و تعیین نقاط قوت و ضعف و مهارت های آنان با استفاده از مدل فوق بوده است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع پژوهش های کاربردی بود. پژوهشگر با توزیع پرسش نامه بین 34 نفر از کارکنان بخش های مدارک پزشکی در 17 بیمارستان دولتی اصفهان، به شناسایی نیازهای سطوح اول و دوم بلوغ در آن ها بر اساس PCMM در سال1387 پرداخت. برای این منظور، از پرسش نامه ی استاندارد استخراج شده از مدل PCMM استفاده نمود که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان و پایایی آن با ضریب Chronbach's alpha 96/0 تأیید شده بود. نتایج حاصل از پاسخ های این پرسش نامه، بر طبق اهداف تحقیق و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت که با استفاده از آمار توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش تحلیل شد.
یافته ها: نمره ی میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ 35 از 56 بود. کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان عیسی بن مریم (ع) با نمره ی میانگین 55 دارای بالاترین سطح بلوغ در سطح دوم یعنی سطح مدیریت شده ی مدل PCMM و کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های کاشانی و شریعتی با نمره ی میانگین 24 در پایین ترین سطح قرار داشتند. بین بلوغ سازمانی و ویژگی های کارکنان مدارک پزشکی این بیمارستان ها رابطه ی معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش مدارک پزشکی اغلب بیمارستان ها در حوزه ی فرایندی کارگزینی در سطح بالا و در حوزه ی آموزش و توسعه و محیط کار در سطح پایینی قرار دارد. استفاده از این مدل، موجب افزایش دقت مسؤولین و کارکنان در شناسایی نقاط ضعف عملیات و فعالیت های جاری می شود. توجه دقیق بر روی فرایند ها به این منظور، زمینه های بهبود و ارتقای فرایند ها را فراهم می آورد.
یررسی رابطه بین یاد گیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری با نیاز به پیشرفت در بین پرستاران بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۶۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری مرتبط با شغل به صورت کسب مهارت و دانش فردی رخ می دهد و به پرستاران کمک می کند تا وظایف شان را به طور اثربخش انجام دهند. میزان این نوع یادگیری وابسته به تقاضای شغلی بوده و از طریق نیاز به پیشرفت تسهیل می شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی نیاز به پیشرفت در ارتباط بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل انجام گرفت. روش کار: این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی- مقطعی(تحلیل مسیر) است. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستانهای آموزشی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهارسال 1389 تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 208 پرستار است که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پس از ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه های پژوهش؛ از دو پرسشنامه برای سنجش یادگیری وابسته با شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری؛ و از یک پرسشنامه جهت سنجش نیاز به پیشرفت در پرستاران استفاده شد. پرسشنامه ها قبلاً توسط لون و کاسیمیردر سال 2008 هنجاریابی و اعتبار یابی شد و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب0.81، 0.67 و 0.79 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS16 و Lisrel8.5 صورت گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بین نیاز به پیشرفت با تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل و همچنین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سایر یافته ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 22 درصد از واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها نیز با شاخص های91.0 GFI=86.0AGFI= 091.0 RMSEA= برازش شد. بحث: پرستاران می توانند با افزایش نیاز به پیشرفت خویش یادگیری های مرتبط با شغل شان را تسهیل کنند. بعلاوه نیاز به پیشرفت به آنها اجازه می دهد تا بیشتر اهداف اجرایی و یادگیری شان را خودشان تعیین کنند تا اینکه این اهداف به آنها تحمیل شود.
ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش هزینه های بخش بهداشت و درمان، برای مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها و اندازه گیری کارایی آن ها تلاش های زیادی میشود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم (دولتی و غیر دولتی) در سال 1386 و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود، جامعه ی آماری شامل تمام بیمارستان های قم (8 بیمارستان) بود و از آنجا که در این تحقیق از داده های واقعی و آمارهای عملکردی بیمارستان ها بهره گرفته شد، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP یا Analytical hierarchy process) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR (بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS یا Constant returns to scale)) و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS یا Variable returns to scale)) و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم در سال 1386 پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان های ناکارا، با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون (AP یا Anderson-Peterson) بیمارستان های کارا نیز رتبه بندی شدند. برای انجام محاسبات از نرم افزارهای Expert Choice، Win 4 Deap و DEA- Master استفاده گردید.
یافته ها: در روش CCR، 3 بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و 5 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. کودکان فاطمی 3. ایزدی 4. حضرت ولیعصر 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی. در روش BCC، 4 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و 4 بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. حضرت ولیعصر 3. ایزدی 4. کودکان فاطمی 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی.
نتیجه گیری: اغلب بیمارستان ها به صورت کارا عمل نمیکنند، بیمارستان های ناکارا می توانند با الگوگیری از بیمارستان هایی که به عنوان واحد مرجع شناخته شده اند و با مدیریت بهتر منابع مالی و انسانی، به مرز کارایی نزدیک شوند.
مقاله مروری: نمایه سازی مجله های ایرانی توسط پایگاه های اطلاعاتی خارجی: راه کارهایی برای بهبود آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی مشکلات مجله های ایرانی و دلایل عدم نمایه سازی و چکیده نویسی آن ها توسط پایگاه های اطلاعاتی خارجی و موتورهای جستجو و در نهایت ارایه ی راه کارهایی برای بهبود وضعیت موجود به منظور حضور بهتر مجله های علمی ایرانی در عرصه ی جهانی بود. این مطالعه از نوع توصیفی و مرور وضعیت موجود است. یکی از دلایلی که مجله های ایرانی زیاد به آن ها استناد نمی شود، این است که این مجله ها امکان پخش در سطح جهان را ندارند و چکیده ی مقاله های منتشر شده در مجله های ایرانی در پایگاه های اطلاعاتی که اغلب توسط آمریکا و انگلیس هدایت می شوند، نمایه سازی نمی شوند. بنابراین، باید هر مجله یک وبگاه ویژه ی خود داشته باشد و فهرست مندرجات آخرین مقاله های منتشر شده در شماره ی تازه را برای گروه های بحث تخصصی منطقه ای و جهانی ارسال کند و روی وب نوشت ها و وبگاه های دیگر خبر رسانی کند، تا تعداد خوانندگان مجله زیاد شود و جلب توجه نمایند. این مقاله نشان می دهد که انتشار یک مجله بدون رعایت استانداردهای انتشار مجله های علمی موجب خواهد شد تا آن مجله در پایگاه های اطلاعاتی خارجی نمایه سازی نشود. قابل ذکر است که نمایه سازی یک مجله در پایگاه های اطلاعاتی خارجی نشان دهنده اعتبار علمی و جهانی بودن دامنه ی موضوعی آن مجله است.
مقاله کوتاه: ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان ضروریترین امتیاز شغلی، مهم تر از تأسیسات و تجهیزات است. در شرایطی که بسیاری از شرکت ها یا باید به نوآوری بپردازند و یا از صحنه ی رقابت محو شوند، توانایی یادگیری، سازگاری و تغییر، مهم ترین اصل ادامه ی حیات تلقی میشود. از این رو این مقاله با هدف ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige در سال 1386 انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای توصیفی -مقطعی بود. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست استاندارد و جهانی Malcolm Baldrige (ویرایش 2006) بود. لازم به ذکر است که این الگو، جهانی است و پایایی و روایی آن از پیش تعیین شده است. محیط پژوهش، بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود که یک بیمارستان آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه با مدیران ارشد بیمارستان، مشاهده ی مستندات و تکمیل چک لیست های مربوط بوده است. داده های به دست آمده به صورت کیفی تحلیل شدند.
یافته ها: عملکرد بیمارستان هاشمی نژاد بر مبنای معیار مدیریت دانش، از مجموع 90 امتیاز کل این معیار، در حیطه ی درمان 40 امتیاز (44 درصد) و در حیطه ی آموزش 18 امتیاز (20 درصد) را به خود اختصاص داد. از 40 امتیاز کسب شده در حیطه ی درمان، 21 امتیاز (5/52 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بازنگری عملکرد سازمانی و 19 امتیاز (5/47 درصد) نیز متعلق به معیار مدیریت دانش و اطلاعات بود. در حیطه ی آموزش از 18 امتیاز کسب شده، 14 امتیاز (78 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بهبود عملکرد سازمانی و 4 امتیاز (22 درصد) دیگر نیز مربوط به معیار مدیریت اطلاعات، تکنولوژی اطلاعات و دانش بود.
نتیجه گیری: طبق روش Likert، عملکرد این بیمارستان در حیطه ی درمان در رده ی متوسط قرار گرفت و در حیطه ی آموزش امتیاز ضعیفی را کسب نمود. این امر نشان دهنده ی لزوم توجه هر چه بیشتر به مدیریت دانش به خصوص، در حیطه ی آموزش است. بر این اساس، تدوین برنامه ای کارا و اثربخش جهت ارتقای مدیریت دانش در این بیمارستان ضروری به نظر می رسد. بر مبنای نتایج پژوهش، الگوی Malcolm Baldrige، می تواند به عنوان الگوی جامع برای ارزیابی عملکرد مؤسسات آموزشی درمانی در حوزه ی مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد. یافته های پژوهش، لزوم توجه هر چه بیشتر بیمارستان فوق به مدیریت دانش به خصوص در حیطه ی آموزش را نشان میدهد.
مقاله کوتاه: تحلیل میزان نفوذ اجتماعی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و ارتباط آن با ویژگیهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی ازجلوه های مناسبات انسانی، تعامل انسان ها با یکدیگر است. مهم ترین نکته ای که در ارتباطات ومناسبات بین انسان ها مطرح است، اتخاذ بهترین راه و روش برای تعامل بهتر، ترغیب بیشتر و نفوذ در دیگران است. یکی از جنبه های بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین مؤلفه های نفوذ اجتماعی مدیران گروه از دید اعضای هیأت علمی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در دانشگاه علوم پزشکی در سال 88-1387 بود.
روش بررسی: نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه میباشد.روش مورد استفاده جهت انجام این پژوهش، روش توصیفی– همبستگی وجامعه ی آماری عبارت از کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387 شامل 645 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، 104 نفر از اعضای هیأت علمی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ی استاندارد نفوذ اجتماعی از yukl، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجه با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و سابقه ی مدیریت)تنظیم گردید و ضریب پایایی آن 83/0به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون آماری ضریب همبستگی Cramer استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین هیچ کدام از مؤلفه های نفوذ و خصوصیات دموگرافیک به غیر از سابقه ی مدیریت، رابطه ی معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت هر چه سابقه ی مدیریت در میان اعضای هیأت علمی بیشتر باشد، میزان استفاده از مؤلفه های نفوذ توسط مدیران بیشتر است.
دیدگاه مدیران درباره ی موانع، معایب و مزایای واگذاری در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واگذاری در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک راهبرد هزینه– اثربخش، می تواند منجر به افزایش کیفیت خدمات قابل ارایه به بیماران گردد. نظر به اهمیت مسأله ی واگذاری و هدف آن مبنی بر بهبود نظام سلامت، این پژوهش با هدف بررسی واحدهای واگذار شده در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت (بیمارستان های منتخب) شهر اصفهان و نیز موانع، معایب و مزایای این واگذاری انجام گرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش، تمام مدیران معاونت درمان و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (60 نفر) بودند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست و پرسش نامه ی محقق ساخته ی عوامل مربوط به واگذاری بود که اعتبار آن مورد تأیید استادان رشته ی مدیریت خدمات بهداشت و درمان قرار گرفت و روایی آن بر اساس آزمون Cronbach’s alpha 80 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی به کمک نرم افزار 18SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بین خدمات درمانی- پاراکلینیکی واگذار شده، بخش های بستری، فیزیوتراپی، رادیولوژی و سونوگرافی بالاترین درصد واگذاری (33 درصد) و بین خدمات پشتیبانی واگذار شده، خدمات کاخ داری، نگهداری و تأسیسات، بالاترین درصد واگذاری (100 درصد ) را داشتند. میزان بازگشت پرسش نامه ها 88 درصد (53 نفر) بود. از دیدگاه مدیران، از بین مزایای واگذاری، توجه بیشتر به مشتری داخلی و خارجی (بیمار و پرسنل) در بخش خصوصی، بالاترین امتیاز (2/57 درصد) را به خود اختصاص داد. در ارتباط با معایب واگذاری، تحمیل هزینه به بیماران و افزایش کل هزینه ها، بالاترین امتیاز (6/45 درصد) را گرفت. از بین موانع واگذاری، فراموش کردن هدف واگذاری (کارایی) و تبدیل شدن واگذاری به هدف، بالاترین امتیاز (6/60 درصد) را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: اگر چه دیدگاه مدیران نسبت به واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت به نسبت موافق بود، اما از نظر آن ها موانعی در زمینه ی واگذاری موفق وجود داشت؛ از این رو بر ضرورت رفع موانع واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت، تأکید می گردد. توسعه ی زیرساخت های اساسی واگذاری همچون رقابتی کردن، ارتقای فرهنگ واگذاری، آموزش و اصلاح باورهای مسؤولین و برقراری سیاست های تشویقی برای موفقیت واگذاری در بخش سلامت توصیه می شود.
مدل حافظه ی سازمانی فرایند– محور، پیش نیاز اجرای مدیریت دانش در بخش های مدارک پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظه ی سازمانی به عنوان یکی از ابزارهای اجرای مدیریت دانش شناخته شده است. هدف این پژوهش طراحی مدل حافظه ی سازمانی برای بخش های مدارک پزشکی مراکز آموزشی و درمانی بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- کاربردی بود و در سال 1386 انجام گرفت. کارکنان مراکز آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه ی پژوهش را تشکیل میدادند. شناسایی فرایندها و شناسایی دانش های مورد نیاز فعالیت های بخش مدارک پزشکی از طریق پرسش نامه و مصاحبه انجام گرفت. بر اساس نیازسنجی انجام شده و بررسی مدل ها، الگوی پیشنهادی تهیه و سپس از طریق آزمون دلفی در معرض قضاوت متخصصان مدارک پزشکی قرار گرفت. از روش های آمار توصیفی برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: کارکنان بخش مدارک پزشکی معتقد بودند در صورت وجود دانش و اطلاعات لازم عملکرد بهتری خواهند داشت
(85 درصد). آنان وجود حافظه ی سازمانی را ضروری می دانستند (98 درصد) و بروز اشتباهات، کندی کار، بینظمی، نارضایتی و سردرگمی مشتریان را از مشکلات مربوط به جابه جایی کارکنان بر شمردند (86 درصد). اکثریت (80 درصد) مدل های ارایه شده برای حافظه ی سازمانی وظیفه- محور بودند .الگوی نهایی حافظه ی سازمانی در این پژوهش، به صورت یک سیستم در نظر گرفته شد و درون داد ها و فرایندهای آن مشخص گردید؛ نتایج مورد انتظار سیستم نیز به عنوان برون دادها ارایه شدند.
نتیجه گیری: یک سیستم حافظه ی سازمانی که دانش سازمانی را به وظایف کاری مربوط نماید، از ضروریات یک بخش مدارک پزشکی است و میتواند باعث بهره وری و یادگیری سازمانی شود. در این پژوهش، مجموعه ی مؤلفه ها و موجودیت های الزامی یک سیستم حافظه ی سازمانی فعالیت- محور به عنوان ابزاری برای اجرای مدیریت دانش در بخش های مدارک پزشکی ارایه شده است.
مقاله کوتاه: مطالعه ی قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت و نظرسنجی امکان پیاده سازی آن در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت بهداشتی به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر مورد توجه جوامع انسانی است و بیمه ی درمانی مناسب ترین گزینه برای برخورداری مردم از مراقبت بهداشتی است. اما امروزه انواع بیمه های درمانی با مشکلاتی روبه رو هستند؛ از این رو ضرورت رفع مشکلات به واسطه ی تدوین قوانین جدید مشهود است. قانون انتقال و پاسخ گویی الکترونیک بیمه ی سلامت (HIPAA یا
Health insurance portability and accountability act) به منظور رفع مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا تصویب شد. با توجه به مشابهت مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران و آمریکا، پژوهشگران بر آن شدند تا جهت حل معضلات نظام بیمه ی درمانی ایران، به مطالعه ی HIPAA بپردازند و امکان پیاده سازی HIPAA در ایران را بررسی کنند.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- اکتشافی است که گردآوری داده ها با بررسی منابع معتبر و مراجعه به سازمان های بیمه ی درمانی اعم از وزارت رفاه، سازمان بیمه ی خدمات درمانی، سازمان بیمه ی تأمین اجتماعی، سازمان بیمه ی خدمات درمانی نیروهای مسلح، مؤسسه ی عالی پژوهش تأمین اجتماعی و دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در سال 1388 انجام گردید. جامعه ی مورد پژوهش در زمینه ی نظرسنجی امکان پیاده سازی HIPAA در ایران، شامل 24 نفر از صاحب نظران دانشگاهی و افراد دارای سابقه در بخش مدیریتی بیمه های درمانی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه بود. اعتبار پرسش نامه ی طراحی شده از طریق تعیین اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون مجدد سنجیده شد (84/0 = r). در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از آمار توصیفی و در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی و به کمک برنامه ی SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: افزایش هزینه ی مراقبت های بهداشتی، عدم تضمین پوشش مداوم بیمه ی سلامت و بوروکراسی زیاد امور اداری از مهم ترین مشکلات نظام بیمه ی سلامت آمریکا بود که منجر به قانون HIPAA در این کشور شد. همچنین یافته ها نشان داد که 66/66 درصد از صاحب نظران نیز افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی را اولین عامل زمینه ساز انجام اصلاحات در ایران بیان کرده اند.
نتیجه گیری: از آنجا که HIPAA یکی از مهم ترین رویکردهای اصلاحی در رفع معضلات بیمه ی سلامت آمریکا محسوب می شود و با توجه به تشابه مشکلات نظام بیمه ی درمانی ایران با آمریکا، صاحب نظران با انجام ابعادی از HIPAA مانند فرایند تبادل الکترونیک داده ها، ایجاد شناسه ی ملی در صنعت مراقبت بهداشتی کشور و اجرای نظام هماهنگ اطلاعات جامع بیمه شدگان، موافق و با ایجاد حساب پس انداز درمانی مخالف بودند.
تعیین و ارزش دهی پارامترهای مؤثر در هزینه ی تولید پروژه های نرم افزاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت نرم افزار در سال های اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. چرخه ی کل حیات یک نرم افزار شامل دو فاز تولید و نگهداشت می باشد. در این پژوهش به بررسی و تعیین پارامترهای مؤثر بر تخمین هزینه ی تولید نرم افزار پرداخته شد، همچنین رتبه و میزان تأثیرگذاری هر یک از آن ها بر هزینه و زمان تعیین شد و روش هایی جهت کاهش هزینه های تولید، ارایه گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی و کاربردی بود. تعداد 15 سیستم در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنجایی که جامعه محدود بود، کل جامعه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. از چک لیست محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شد که روایی آن توسط متخصصین و پایایی آن با دقت 877/0 مورد تأیید قرار گرفت. در آمار توصیفی با استفاده از درصد فراوانی، مؤثرترین فاکتور و کم اثرترین فاکتور از دیدگاه متخصصین مشخص شد و فاکتورها از طریق آزمون Freidman رتبه بندی شدند. از نرم افزار SPSS به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، 29 پارامتر مؤثر به دست آمد و در 5 گروه طبقه بندی شد و اثرگذارترین آن ها در هر مشخصه تعیین گردید.
نتیجه گیری: دستیابی به اهداف پروژه، مدیر پروژه را در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها یاری می رساند و تأثیر به سزایی در به انجام رسیدن پروژه های نرم افزاری دارد.
ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان تخصصی سیدالشهدا(ع) اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان سینه شایع ترین، کشنده ترین و از نظر روانی تأثیرگذارترین سرطان در زنان است و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی همچون افسردگی میشود. یافته های چندین مطالعه بیانگر وجود ارتباط آماری معنی دار بین سلامت معنوی و افسردگی در این بیماران می باشد. وجــود موارد ضد و نقیض در این زمینه، در تحقیقات خارج از کشور و عدم وجود چنین مطالعه ای در ایران، محققین را بر آن داشت تا مطالعه ای را با هدف ارتباط بین سلامت معنوی و افسردگی در مراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) اصفهان طراحی و اجرا نمایند .
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تحلیلی- مقطعی بود. نمونه های مورد پژوهش 223 نفر از بمراجعه کنندگان مبتلا به سرطان سینه در بیمارستان سیدالشهدا(ع) در سال 1390 بودند که به روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه ی سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و خرده مقیاس افسردگی پرسش نامه ی DASS-42 استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از 17SPSS و روش های آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (آزمون t مستقل و ضریب همبستگی Pearson و Spearman)، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه، 223 بیمار (1/99 درصد زن و 9/0 درصد مرد) شرکت نمودند. میانگین سنی این بیماران 6/48 سال با انحراف معیار 07/1 بود. 3/80 درصد افراد متأهل بودند. میانگین مدت ابتلا به بیماری 26/39 ماه با انحراف معیار 7/41 بود. میانگین نمره ی بعد مذهبی سلامت معنوی بیماران 25/52 با انحراف معیار 08/7 از 60 بود و میانگین نمره ی بعد وجودی سلامت معنوی بیماران 87/42 با انحراف معیار 31/9 از 60 و میانگین کلی نمره ی سلامت معنوی بیماران نیز 89/94 با انحراف معیار 99/14 از 120 بود و میانگین نمره ی افسردگی واحدهای مورد پژوهش 24/12 با انحراف معیار 58/9 از 42 بود. یافته ها حاکی از وجود ارتباط آماری معنی دار معکوس بین ابعاد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با میزان افسردگی بود (به ترتیب با 22/0- = r و 001/0 = P و نیز 48/0- = r و 001/0 > P). همچنین بین نمره ی کلی سلامت معنوی و افسردگی ارتباط معنی دار وجود داشت (41/0- = r و 001/0 > P).
نتیجه گیری: در بیماران مبتلا به سرطان سینه با نمرات بالاتر سلامت معنوی، میزان افسردگی کمتری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد در بیماری هایی همچون سرطان که بر جسم، روان و روح افراد تأثیرگذار هستند، پرستاران می توانند با استفاده از رویکرد مراقبت کل نگر با تأکید بر بعد معنوی مراقبت به بیماران در دستیابی به ارتقای سطح سلامت روان کمک نمایند.
مطالعه ی ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ها و کسب مزایای رقابتی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبه ی کاربردی داشت. جامعه ی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کرده اند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر می رسد.
نقش اطلاعات نامتقارن در القای تقاضا : مطالعه موردی خدمات پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تیوری تقاضای القایی پزشک از مهم ترین مباحثی است که در اقتصاد سلامت و اطلاعات مطرح می شود. بررسی ها نشان می دهند که پزشکن غیر رسمی نسبت به پزشکان شاغل در بیمارستان ها و درمانگاه ها که از درآمد ثابتی برخوردارند، انگیزه بیشتری برای ترغیب بیماران خود به استفاده از مراقبت های بهداشتی و دارویی غیر ضرور دارند.
روش کار : برای مقایسه تقاضای القایی میان پزشکان رسمی و غیررسمی 300 پرسشنامه تهیه و توسط 300 پزشک ساکن در شهر تهران تکمیل گردید. از این تعداد 70 پزشک به علت اینکه هم در استخدام رسمی دولت بوده و هم مطب شخصی داشتند از مطالعه حذف شدند. متغیرهای زمان هر ملاقات با پزشک و متوسط تعداد آزمایش هایی که پزشک برای هر بیمار تجویز می کند را به عنوان متغیرهای وابسته و متغیرهای جنس ، سن بیمار، نوع مدرک، تجربه و ترجیح درآمد به فراغت پزشکان و ارایه خدمات خاص از جانب آن ها را به عنوان متغیرهای توضیحی در نظر گرفتیم. لذا برازش را یکبار برای پزشکان استخدام رسمی و یکبار برای پزشکان غیر رسمی و شاغل در مطب شخصی انجام داده و با استفاده از روش لاجیت به بررسی پرداختیم.
یافته ها : هر چند که متوسط تعداد آزمایشات تجویز شده توسط پزشک و زمان هر ملاقات با وی متأثر از جنس و سن بیمار می باشد، اما به خصوص در مورد پزشکان استخدام غیر رسمی، متغیرهای ترجیح درآمد به فراغت ، تجربه و انجام خدمات خاص روی افزایش تعداد آزمایشات تجویز شده و زمان هر ملاقات با پزشک مؤثر بودند. همچنین یافته های بررسی حاکی از این است که القاء تقاضا برای استفاده از خدمات دارویی و درمانی از جانب پزشکان عمومی بیشتر است.
بحث : نتایج این مقاله حاکی از این است که ایجاد انگیزه در بیماران جهت استفاده از انواع خدمات بهداشتی و درمانی از جانب پزشکان عمومی غیر رسمی در مقایسه با پزشکان عمومی استخدام رسمی بیشتر می باشد. لذا تصویب استانداردها و قوانینی جهت نظارت بر عملکرد پزشکان دارای مطب خصوصی می تواند تا حدود زیادی از هزینه های درمانی غیر ضرور صرف شده توسط بیماران بکاهد
الزامات و حوزه های مرتبط با ارزیابی آمادگی سازمان ها برای پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۷۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طی 20 سال گذشته پیشرفتهای زیادی در فناوری اطلاعات و به خصوص در حوزه بهداشت و درمان بوجود آمده و در نتیجه اشکال مختلفی از پرونده الکترونیک نیز مورد بحث قرار گرفته و یا طراحی و پیاده سازی شده اند. مروری بر مطالعات: هر چند که پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت دارای مزایای فراوانی است ولی متاسفانه در بعضی از موارد ایجاد یک سیستم پرونده الکترونیک سلامت به نظر پیچیده و مشکل می آید. ارزیابی آمادگی سلامت الکترونیک ، بخشی از ارزیابی پیش از پیاده سازی است و ضرورتی اساسی است که در اولویت پیاده سازی به شمار می رود. ارزیابی آمادگی روشی است که توسط آن، جنبه های مختلف یک سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان سنجیده می گردد و بنابراین بهره گیری از این ارزیابی است که منجر به تصمیم گیری صحیح می گردد، و به دنبال آن شناسایی عوامل موثر و ملزومات چنین ارزیابی بسیار ضروری است. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این ارزیابی می توان کاستی های موجود در زمینه پذیرش پرونده الکترونیک سلامت را شناسایی نموده و برای رفع آن ها برنامه ریزی و اقدام نمود. هدف از این مطالعه شناسایی جایگاه ارزیابی آمادگی در نقشه پیاده سازی پرونده الکترونیک با نگاهی مفصل به الزامات و حوزه های مرتبط با این ارزیابی و عمدتا از جنبه فنی آن است تا بتواند راهنمای مدیران و مجریان پرونده الکترونیک سلامت در اجرای این قبیل پروژه ها باشد.
انطباق عناصر فراداده وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی با عناصر فراداده هسته دوبلین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه : با توجه به رسالت آموزشی و پژوهشی کتابخانه های دانشگاهی، و نیز اهمیتی که امروزه وب سایت های این کتابخانه ها در برقراری ارتباط و ارائه خدمات به کاربران پیدا کرده اند، طراحی این گونه وب سایت ها و منظور کردن عناصر کارآمد و مفید در آن ها دارای اهمیت بسیاری است. اما آنچه که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، لحاظ کردن نکات و ویژگی هایی است که وجود آن ها در وب سایت ها، بخصوص وب سایت کتابخانه های دانشگاهی، موجب پویایی هرچه بیش تر سایت کتابخانه و ارتباط هرچه بیشتر و بهتر کاربران با وب سایت می شود. روش کار : در این پژوهش که از نوع پیمایشی توصیفی است ، در مجموع 16 صفحه اصلی وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با استفاده از دو مرورگر اینترنت اکسپلورر و نت اسکیپ مورد بررسی قرار گرفت و با مشاهده Source از طریق منوی View عناصر فراداده ای موجود در صفحه اچ.تی.ام.ال هر یک از این وب سایت ها (روش استخراج شد و در چک لیست تهبه شده منظور گردید. یافته ها : در وب سایت های مورد بررسی، هیچ یک از وب سایت ها از عناصر فراداده ای هسته دوبلین استفاده نکرده اند و در طراحی تمام این وب سایت ها از فراداده های عام زبان نشانه گذاری فرامتن استفاده شده است . به همین دلیل براساس نظر متخصصان و بررسی منابع موجود از یک جدول انطباقی میان ابربرچسب های اچ.تی.ام.ال و عناصر هسته دوبلین استفاده گردید. همچنین رویکرد طراحان صفحات وب نیز مشخص گردید که عبارتست از: توجه به محتوای منبع در رتبه اول و توجه به ظاهر فیزیکی منبع در رتبه دوم و مالکیت فکری منبع نیز در رتبه سوم قراردارد. بحث : نتایج حاکی از آن است که طراحان صفحات وب به ابربرچسب ها بیشتر اهمیت می دهند تا طرح های فراداده ای خاصی همچون دوبلین. از سویی با توجه به قدمت بیشتر ابربرچسب ها و اینکه در میان فراداده های عام، عناصری متناظر با عناصر هسته دوبلین وجود دارد و از سوی دیگر عدم تفاوت معنی دار میان رتبه بندی صفحات وب توسط موتورهای کاوش با استفاده از طرح های فراداده ای خاص و ابربرچسب ها که در برخی پژوهش ها به اثبات رسیده است، نیز حاکی از آن است که طراحان خود را از به کارگیری این عناصر که معادل آن دقیقا در استاندارد هسته دوبلین موجود است بی نیاز می دانند.
ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش "وب کیو ام ای (WebQEM)"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر، وب سایت ها یکی از اساسی ترین ابزارهای کتابخانه های دانشگاهی جهت ارتباط با کاربران شده اند و صفحات خانگی نقطه شروعی برای هدایت پژوه های کتابخانه ای کاربران به منظور دستیابی به منابع قابل دسترس شده است. به همین دلیل، طراحی آن ها می تواند برای مدیران و مسئولین وب سایت دانشگاه دارای اهمیت باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی کیفی وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش وب کیو ای ام است. روش کار: مطالعه بر روی 24 وب سایت انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش توصیفی است. داده های مورد لزوم برای انجام پژوهش با استفاده از یک سیاهه وارسی گردآوری شده که مبنای آن ارزیابی به روش وب کیو ای ام است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 13 صورت گرفته است. یافته ها: ارزیابی وب سایت های مورد مطالعه با استفاده از معیارهای های چهارگانه روش وب کیو ای ام نشان داد که وب سایت های مورد بررسی در کل از لحاظ معیار" قابلیت اطمینان" در حد بسیارمطلوب (با میانگین 0.82)، از لحاظ شاخص "کارائی" در حد مطلوب (با میانگین0.64) و از لحاظ شاخص "قابلیت استفاده" و شاخص "قابلیت عملکرد (اجرائی)" در حد متوسط (به ترتیب با میانگین 0.52 و.0.50) هستند. جمع بندی نهائی یافته ها بر حسب چهار معیار اصلی مورد بررسی در این پژوهش، نیمی از وب سایت های مورد بررسی را در وضعیت مطلوب و نیم دیگر را در وضعیت متوسط ارزیابی نمود. بحث: پس از ارزیابی یکایک معیارهای شاخص های اصلی، با توجه به میانگین امتیازات بدست آمده برای چهار شاخص، چنین استنباط می شود که وب سایت های مورد پژوهش از نظر شاخص "قابلیت عملکرد" و "قابلیت استفاده" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. در مورد دو شاخص "قابلیت اطمینان" و "کارائی" هر چند میانگین امتیازات وضعیت بهتری دارد٬ اما در هر حال برخی از وب سایت های جامعه مورد پژوهش از نظر این دو شاخص در وضعیت بسیار مطلوب قرار ندارند.
ضرورت تاکید بر توسعه کتابخانه های بیمارستانی در برنامه های خدمات اطلاع رسانی پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه های بیمارستانی، کتابخانه ای برای استفاده بیماران و گاهی کارمندان، که به وسیله بیمارستان یا سازمانی علاقه مند اداره می شود. این کتابخانه ها عهده دار ارایه خدمات اطلاع رسانی دانش مدار در زمینه علوم پزشکی و بهداشتی است. این یادداشت بر اساس روش کتابخانه ای و مبتنی بر مباحث توصیفی با نگرشی به متون پیشین درباره کتابخانه های بیمارستانی در زبان فارسی نوشته شده است. بر این مبنا، بررسی متون موجود و مستندات علمی به ضرورت کتابخانه های بیمارستانی در حوزه خدمات بهداشتی کشور مورد توجه قرار می گیرد.کتابخانه های بیمارستانی در متون فارسی از طریق روش های توصیفی و ارایه خدمات این نوع کتابخانه ها به منزله ارکان اطلاع یابی در کشور و مراکز اطلاعاتی مورد شناسایی قرار گرفت. محور این نوع کتابخانه ها در چارچوب طرح تکفاب و توانمندی محور کتابخانه های دیجیتالی تداوم یافت. فرایند و توسعه زیربنایی ساختار بیمارستان ها و ضرورت کتابخانه های بیمارستانی موضوعی حایز اهمیت در مجرای خدمات بهداشت، درمان و علوم پزشکی است، که نیازمند برنامه ریزی در حوزه علوم پزشکی و بهداشتی کشور می باشد.
ارتباط بین اجرای طرح مسیر ارتقای شغلی و شاخص های عملکرد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
یافته ها: طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسؤولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.