فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر عضویت زنان در شرکت های تعاونی روستایی بر افزایش اشتغال و کاهش فقر در خانواده آن ها در مناطق روستایی بود. مطالعه حاضر یک مطالعه پیمایشی توصیفی است که به روش مقطعی در میان 60 نفر از زنان عضو در سه شهرستان مرودشت، جهرم و داراب در جنوب استان فارس و 60 نفر از زنان غیر عضو به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از مدل رگرسیونی لاجیت انجام شد. بر اساس نتایج آزمون نیکویی برازش و آزمون تحلیل پراکندگی افتراق، مدل مورد استفاده معتبر بوده و عامل عضویت بخش عمده ای از تأثیرات ممکن را توجیه می کند. نتایج مدل لاجیت نیز نشان داد که احتمال افزایش اشتغال و کاهش فقر در اعضای خانواده زنی که عضو شرکت تعاونی روستایی، سرپرست خانوار، دارای مشارکت و باسواد باشد در بدبینانه ترین حالت به ترتیب برابر است با : 5/68% و 83/43%. بین پاسخ های دو گروه عضو و غیر عضو تفاوت معناداری وجود داشت(0.001P<). با توجه به اهمیت عضویت زنان در شرکت های تعاونی روستایی در اشتغالزایی و کاهش فقر در خانواده ها که از مهم ترین مؤلّفه های رفاه اجتماعی به شمار می روند، به نظر می رسد باید به طور ویژه به توسعه این واحدها و حمایت از آن ها توجه شود.
مقایسه نقش شغلی زنان و مردان متخصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موقعیت حرفه ای زنان و مردان متخصص در ایران مقایسه شده است. جامعه ی آماری تحقیق، مجموعه ی استادان دانشگاههای دولتی تهران است. تحقیق به روش پهنانگر و با پر کردن پرسش نامه در مصاحبه ای حضوری انجام گرفت. برای تبیین نتایج، چهارچوب نظری فمینیسم لیبرال به کار گرفته شد.
مهمترین یافته ی تحقیق این است که میان آنچه زنان متخصص علاقه مند به انجام آن هستند و امکاناتی که در عمل، برای تحقق این علاقه ها در اختیارشان قرار می گیرد فاصله وجود دارد. ریشه ی اصلی این فاصله وجود تبعیض جنسیتی در محل کار است که فرصت های شغلی را بیش تر در اختیار مردان قرار می دهد
رتبه بندی عوامل مؤثر در اشتغال زایی زنان کارآفرین با استفاده از تکنیک تاپسیس (مطالعه موردی: بخش تعاون استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه رتبه بندی عوامل مؤثر در اشتغال زایی زنان کارآفرین بخش تعاون استان خراسان رضوی است. پس از مطالعة پیشینة تحقیق و بررسی ابعاد مختلف گرایش زنان به اشتغال، نخست درخت تصمیم گیری سلسله مراتب عوامل مؤثر در کارآفرینی و اشتغال زایی زنان شناسایی شد. سپس، با استفاده از تکنیک تاپسیس (TOPSIS) و روش وزن دهی آنتروپی شانون، عوامل مؤثر در اشتغال زایی زنان رتبه بندی شد. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که یکی از مهم ترین انگیزه های زنان برای اشتغال، رفع نیازهای مادی است. بر این اساس، شغل درآمدزا برای زنان نیازهای مالی آنان را رفع می کند و کمکی اقتصادی در بهبود وضعیت مالی خانواده است. عامل جلوگیری از افسردگی در زنان رتبة آخر را در بین گزینه های مؤثر در اشتغال زایی زنان کسب کرده است.
بررسی رفتار انتخاباتی زنان در ایران (مطالعه موردی: رفتار انتخاباتی زنان شهر رشت در انتخابات ریاست جمهوری ایران دوره های دهم ویازدهم، سال های 1388 و 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع برای رسیدن به توسعه، نیازمند بهره گیری از ظرفیت کامل منابع انسانی خویش اند. برپایة مطالعات دفتر توسعة انسانی سازمان ملل متحد (2009)، در کشورهای خاورمیانه، حضور زنان در عرصه های سیاسی و مشارکت سیاسی پایین تر از مردان است. پژوهش حاضر رفتار انتخاباتی جامعة زنان رشت در انتخابات ریاست جمهوری دهم و یازدهم را بررسی می کند. براین اساس، پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. مدرن شدن جامعة زنان رشتی، چقدر بر مشارکت سیاسی آنان تأثیر داشته است؟ 2. زنان در انتخاب نامزد شایسته تر در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، چقدر از آرای همسرانشان تأثیر پذیرفته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری، همه زنان بالای 18 سال شهر رشت (317,000 نفر) است و حجم نمونه 510 نفر برآورد شده است. برای آزمون فرضیه ها، از آزمون ضریب همبستگی خی دو و نیز تفاوت میانگین (t) استفاده شد. براساس نتایج، بین متغیر مدرن یا سنتی بودن زنان و متغیرهای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، انتخاب مشاور برای برگزیدن نامزد شایسته تر و اهمیت دادن به رأی همسر، رابطه ای معنادار وجود دارد.
سبک مدیریت در سازمان ها و حضور زنان در پست های مدیریتی با تأکید بر رابطة هویّت زنانه و تاکتیک های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین هویّت زنانه با سبک های رهبری و تاکتیک های ارتباطی در سازمان انجام شده است. بدین منظور متغیر هویّت زنانه، سه متغیر تاکتیک های ارتباطی نرم، منطقی و سخت به همراه دو متغیر سبک رهبری مشارکتی و استبدادی بررسی شد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن ادارات دولتی شهرستان ملایر بودند که تعداد نمونه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول نمونه گیری از جامعه محدود و واریانس نامعلوم انتخاب شد. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار لیزرل و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد هویّت زنانه با سبک ارتباطی نرم و منطقی رابطة مثبت و معنادار و با سبک ارتباطی سخت رابطة معکوس و معناداری داشت. همچنین هویّت زنانه با سبک رهبری مشارکتی رابطة مثبت و با سبک رهبری استبدادی رابطة منفی داشت، امّا این دو رابطة معنادار نبودند. سبک ارتباطی نرم با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة معکوس و معناداری داشت؛ سبک ارتباطی منطقی با رهبری مشارکتی رابطة مستقیم و با رهبری استبدادی رابطة معکوس داشت؛ امّا رابطة معنادار نبود، در نهایت سبک ارتباطی سخت با رهبری مشارکتی رابطة معکوس و معنادار و با رهبری استبدادی رابطة مستقیم و معناداری داشت. می توان نتیجه گرفت اگر ویژگی های هویّت زنانه با تاکتیک های ارتباطی ترکیب شود، می تواند سبک های مدیریتی موفقی را برای زنان به همراه داشته باشد.
عوامل موثر بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه، بهره گیری حداکثری از مشارکت زنان و مردان در نیروی کار است. زنان به عنوان نیمی از نیروی کار بالقوه هر جامعه، با مشارکت در فعالیت های اقتصادی می توانند رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشند. در این مقاله با استفاده از داده های نمونه دو درصد سرشماری سال 1385 شهر تهران تأثیر متغیرهای جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر مشارکت زنان در نیروی کار مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مرور ادبیات نظری و تجربی، تأثیرگذارترین متغیرها (با توجه به داده های موجود) بر مشارکت زنان شناسایی شد و بعد از تحلیل دو متغیره برای تحلیل نهایی از رگرسیون لجستیک استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که زنان مطلقه و هرگز ازدواج نکرده مشارکت بیشتری نسبت به زنان متاهل و بی همسرِ بر اثر فوت، در نیروی کار شهر تهران دارند. سطح باروری تأثیری معکوس بر میزان مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد، بطوری که زنان بدون فرزند در مقایسه با زنان دارای فرزند مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. همچنین سطح تحصیلات متغیری تأثیرگذار بر مشارکت زنان شهر تهران درنیروی کار است بطوری که با افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در نیروی کار بشدت افزوده می شود. وضعیت اقتصادی خانواده تأثیری معنادار بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد بدین صورت که زنان در خانواده هایی با وضعیت اقتصادی ضعیف در مقایسه با زنان درخانواده هایی با وضعیت اقتصادی مناسب، مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک با کنترل سن نشان می دهد که متغیرهای موجود در همه مدل ها تأثیر معنادار در سطح 99 درصد بر وضع فعالیت زنان در همه سنین داشتند. سطح تحصیلات با کنترل سایر متغیرها تأثیرگذارترین متغیر بر فعال بودن زنان در همه سنین بجز زنان 34-20 ساله است در حالی که برای زنان 34-20 ساله، وضع تاهل با کنترل سایر متغیرها تأثیر بیشتری بر فعال بودن زنان دارد. میزان تشخیص مدل ها بر اساس متغیرهای مستقل موجود بسیار بالا بوده و پیش بینی پذیری مدل ها بیش از80 درصد می باشد. بنابراین هر چهار متغیر بررسی شده بر تصمیم زن برای پیوستن به نیروی کار تأثیر زیادی دارند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که سطح تحصیلات تأثیرگذارترین متغیر بر مشارکت زنان در نیروی کار است، افزایش سطح تحصیلات نه تنها مستقیماً مشارکت زنان در نیروی کار را افزایش می دهد بلکه با تأثیر بر وضعیت تاهل (افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق) و کاهش سطح باروری، موجب افزایش مشارکت زنان در نیروی کار می شود؛ بنابراین این متغیرها در تعامل با دیگر متغیرها بر تصمیم زنان برای پیوستن به نیروی کار تأثیر می گذارند.
تجربه تعارض های هویّتی در سبک زندگی زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویّت، درک فرد از کیستی خویشتن است. در دنیای معاصر بابرداشته شدن مرزهای ارتباطی و گسترده شدن چشم اندازهای زندگی، مؤلّفه های فردی و اجتماعی متنوعی برای تحقق هویّت در اختیار فرد قرار می گیرد. تلاش برای بهره گیری از این مؤلّفه ها در جهت ساخت روایتی منحصربه فرد، در سبک زندگی خاص هر شخص نمود می یابد. اگرچه زنان متاهل و شاغل در سبک زندگی خود، به سان دیگر افراد، به دنبال تأمین بالاترین ارتباط و نزدیکی میان سویه های هویّتی هستند، اما پذیرفتن تعهدات و انگاره های دو نقش متفاوت شغلی و خانگی برای آن ها با دغدغه های عینی و ذهنی بسیاری همراه است، امری که تا حدی از هویّت جنسیّتی آنان تأثیر می پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و توصیف سبک زندگی زنان متاهل و شاغل و درک عمیق تر مسائل هویّتی ملازم با آن، از روش کیفی بهره گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 22 نمونه فردی و یک نمونه گروهی گردآوری شده و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان دهنده آن هستند که این زنان به واسطه تعدد نقش و تفاوت و گاه تعارض زمینه های فکری و فرهنگی حامی این نقش ها، با چالش های هویّتی خاصی مواجه هستند که به اشکال گوناگون در ابعاد مختلف سبک زندگی، یعنی زندگی روزمره، روابط و مصرف نمود می یابد.
راهکارهای اجرایی حضور زنان در برنامهریزی کلان کشور از دیدگاه زنان توانمند دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر میزان مشارکت زنان در تشکلهای سیاسی کشور در سال 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مطالبات اجتماعی زنان در جراید عصر مشروطه (با تأکید بر نامه نگاری های زنان در روزنامه ی ایران نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مطالبات اجتماعی زنان در مطبوعات عصر مشروطه با تأکید بر روزنامه ایران نو در سال 1327 قمری 1288 شمسی و شمارگان سال نخست این روزنامه می باشد. روزنامه ای که باچاپ نگارش های زنان که بیشتر رویکرد مطالبه گری حقوق اجتماعی آنان را دارد نقشی اساسی در بیداری، آگاهی و به ثمر رسیدن، مطالبات اجتماعی زنان ایرانی را داشته است. این پژوهش به روش اسنادی و با شیوه توصیفی- تحلیلی گردآوری شده است. اهمیت پرداختن به این دوره نیز به دلیل حضور فعال اجتماعی زنان برای نخستین باربه شکل شبه صنفی می باشد. دوره ای که زنان به مطرح کردن درخواست های اجتماعی خود می پردازند که در این بین ایجاد مدارس برای دختران و تلاش برای فراهم کردن زمینه های سوادآموزی دختران از اصلی ترین یافته ها و نتیجه گیری های آنان بوده است. این تحقیق به ثمر رسیدن تلاش اجتماعی زنان و احقاق حقوق اجتماعی آنان را در شکل ایجاد مدارس دخترانه نشان می دهد.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر نگرش به طرحواره جنسیتی نقش های خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی رابطه هر یک از متغیرهای ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، سنّت گرایی و تقدیرگرایی با نگرش به طرحواره جنسیّتی بود. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمع آوری شد. اعتبار و روایی مقیاس های تحقیق با توجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری کلیه زنان بالای 15 سال منطقه کاشان در سال 1390 بودند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شدند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون یافته های پژوهش، عوامل خانوادگی شامل سبک های تربیتی والدین و نوع جامعه پذیری در خانواده و ویژگی های سنّت گرایی و تقدیرگرایی بر گرایش پاسخگویان به برابری جنسیّتی مؤثر است. بیش ترین تأثیر بر برابری گرایی جنسیّتی مربوط به متغیر سنّت گرایی است که دارای 17/0-=β است. در مرتبه دوم تأثیرگذاری، شیوه تربیتی مقتدرانه با 144/0=β و پس از آن تقدیرگرایی با دارا بودن 14/0-=β قرار گرفته اند. در نهایت کم ترین تأثیرگذاری مربوط به متغیر جامعه پذیری با 11/0-=β است.