حوزویان، پزشکی مدرن و بیماری های همه گیر سنخ شناسی مقدماتی الگو های مواجهه حوزویان با بیماری های همه گیر در دوره قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
پس از انقلاب میکروب شناختی در پزشکی و تغییر در مواجهه با بیماری های همه گیر، چالش هایی میان دستورات پزشکی جدید و احکام دینی به وجود آمد. چالش ها، طیف مختلفی از واکنش ها را به همراه داشتند: از تقابل کامل تا تبعیت و از تلفیق پذیرش- سرکشی تا حمایت و هم افزایی. بررسی الگوهای تعاملی و تقابلی این دو نهاد، اهمیت جامعه شناختی فراوان دارد.
پژوهش حاضر تلاش می کند تا با رویکردی کیفی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی و سنخ شناسی وبری، یکی از مهم ترین لحظات رویارویی حوزویان با پزشکی مدرن، یعنی دوره قاجار و پهلوی اول را بررسی کند. این پژوهش تلاش می کند تا پاسخی برای پرسش های ذیل بیابد: انواع سنخ های مواجهه حوزویان با شیوع بیماری های واگیردار کدامند؟ معنای ذهنی روحانیت به مثابیه یک گروه اجتماعی درباره مداخله در امر بهداشت عمومی چه بوده است؟ هرکدام از اشکال پذیرش یا ستیز با پزشکی مدرن، در چه شبکه ای از ارزش ها جای گرفته است؟
بر اساس یافته های پژوهش، واکنش های حوزویان به بیماری های همه گیر، ذیل شش سنخ توصیفی قابل توضیح است. این موارد نسبت به سه متغیر «امر اجتماعی»، «پزشکی مدرن» و «جایگاه ماوراءالطبیعه در تفسیر» برساخت شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سنخ غالب مواجهه با پزشکی مدرن، «طب جدیدپذیر» بوده و هرچه پیش تر می آییم، درک بیماری به مثابه امری فردی، به سوی درک اجتماعی از بیماری حرکت می کند. به تناسب آن نیز حوزویان در رساله های علمیه میانجی های اجتماعی را در نظر می گیرند. جایگاه ماوراءالطبیعه نیز به طور بنیادین متزلزل نشده، بلکه تنها از علت نزدیک به علت دور تبدیل شده است.