بررسی زمینه های سیاسی رسانه ای سینمای ایران
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
30-50
حوزههای تخصصی:
سینما بزرگ ترین پدیده سرگرمی ساز بوده و سیاسی بودنِ آن، به معنای استفاده ابزاری از قدرت اقناع رسانه ای سینما است. در میان رسانه های تصویری و سرگرم کننده برخلاف رسانه تلویزیون که در سیطره حاکمیت است و طبیعتا فرامین مرتبط با حاکمیت را در امور فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دنبال می کند. بخشی از تولیدهای فیلم ایران توسط بخش خصوصی و مستقل تولید می گردد. پرسش های این تحقیق آن است که آیا امکان شکل-گیری تولیدات مستقل رسانه ای در بخش خصوصی بدون برچسب سیاسی وجود دارد؟ زمینه های سیاسی در سینمای ایران تا چه میزان به مسائل اجتماعی گسترده شده؟ غالب سینمای جدی ایران، به خاطر ساختار قدرت و گسترش نفوذش در لایه های اجتماعی در ادوار مختلف، با هر موضوعی شکل سیاسی به خود می گیرد و سیاسی محسوب می شود. بر خلاف شکل گیری سینما در پاسخ به نیازِهای اجتماعی به ویژه سرگرمی سینما در جوامع غربی، در ایران ورود آن، نتیجه خوش آمد رژیم سیاسی سال های 1279 بوده است. در سالهای حاکمیت رسانه ای سینما بعد از جنگ جهانی دوم «سینمای سیاسی» توسط کشورهای جهان سوم، مانند شیلی و مکزیک تحت سیطره نظام حاکم بر روسیه پس از جنگ جهانی دوم مطرح گردید. ضرورت تحقیق از جهت است که به دو شکل سینمایی «فیلم فارسی» و «فیلم هنری» به دلیل محبوبیت میان مخاطب های عام و خاص از نظر تولید، نوشتار و نقد مبسوط پرداخته شده است. اما به سینمای سیاسی به صورت ویژه و رابطه آن با قدرت و گستره آن در مسائل غیر سیاسی کمتر پرداخت شده است. واژه سیاسی از منظر سیاسیون متناظر با امری عمومی و قدرت است و از نظر فلسفی تلاش برای یافتن آزادی و از چیستیِ ابژه به کیستیِ سوژه در برابر قدرت درآمدن است. در هر دو زمینه ی معنایی، قدرت نهفته است. قدرت نقش مهمی را در رسانه ها، به ویژه سینما در «تولید، محتوا و پخش» از روز های اول ورود دستگاه فیلمبرداری به ایران ایفا کرده است. چرا که از آغاز بازیگر مهم عرصه صنعتی و مالی سینما دولت ها می باشند. غالب سینمای ایران به دلیل حساسیت های نهادهای حاکمیتی به نقد اجتماعی یا تحسین قدرت تعبیر و سیاسی تلقی می شود.