زینب صبوحی گلکار

زینب صبوحی گلکار

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

زیست جهان متحول: مطالعه کیفی بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسل زد بازاندیشی جنسیتی عرف ستیزی جنسیتی نقش زدایی سنتی عامیت محوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
بازاندیشی جنسیتی نتیجه یک جامعه پساسنتی می باشد و جامعه ایران یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته در حال حاضر تعریف می شود که در این جامعه دختران نسل زد در تحول اندیشه سنت گرا و ورود به جامعه خارج از سنت به بازاندیشی جنسیتی تمایل نشان داده اند. هدف مقاله حاضر واکاوی بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد در شهر یزد می باشد که با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 18 نفر از دختران شهر یزد جمع آوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد در فرآیند بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد، افکار و گفتمان هایی به چالش کشیده شده و بسیاری از ارزش های سابق به دست فراموشی سپرده شده است. دختران نسل زد فراتر از سنت ها عمل کرده و به تحول در زیست جهان خود پرداخته اند. 5 مضمون اصلی احصا شده پژوهش حاضر شامل: نقش زدایی سنتی، قیودزدایی، عاملیت محوری، عرف ستیزی جنسیتی و کنشگری تحول گرا می باشد. مقوله های اصلی پژوهش بیانگر این بوده است که دختران نسل زد با بازاندیشی جنسیتی، دیدگاه های تازه ای درباره هویت خود پیدا کرده اند. این بازاندیشی، فرایندی مهم و انتقادی بوده که به شکل گیری هویت جدید آن ها کمک کرده است. ولی در نتیجه این بازاندیشی نمی توان گفت تمام اثرات آن برای فرد و جامعه مثبت خواهد بود و موجب ساختن آینده ای عادلانه تر و برابرتر خواهد شد، بلکه به نظر می رسد نتایج منفی نیز در بر داشته باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع و نامتعین بودن نتیجه این بازاندیشی، توجه سیاستگذاران، به ویژه سیاستگذاران فرهنگی، را می طلبد.
۲.

روایت تصمیم به طلاق در بین مردان اقدام کننده به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق مردان فرایند تصمیم به طلاق روایت پژوهی خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
طلاق یکی از مسائل اجتماعی است که روند رو به افزونی دارد و پدیده ای است که ناگهانی شکل نگرفته است، بلکه یک فرایندی برای درخواست و اقدام دارد. در حال حاضر بر اساس آمار، بیشتر زنان متقاضی و یا به صورت توافقی بوده است، اما در این بین مردانی هم هستند که درخواست طلاق از جانب آنان شکل می گیرد؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال تجربه زیسته مردان اقدام کننده طلاق در قالب داستان است تا با بررسی این داستان ها، به یک روایت منسجم از این تجارب در قالب یک نظم تقویمی برسد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش تحلیل روایت در سال 1402 و برای گردآوری داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با پنج مرد متقاضی طلاق مصاحبه باز و در قالب گفت وگو انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از گام های تحلیل مضمون و موجب شناسایی پنج مضمون اصلی شامل بی ثباتی زندگی، فشارهای اجتماعی، بازنشانی مردانگی، مرتفع سازی حقوق و راهگشایی برای ادامه مسیر است. مقوله های اصلی پژوهش بیانگر آن اند که وقتی تعریف مردان از زندگی، معنای دیگری پیدا کند و اختیارات و نقوش آنان نیز متأثر از شرایط بی ثباتی زندگی شود، فشارهای اجتماعی بر آنان تحمیل شود و تلاش هایشان برای بهبود زندگی به نتیجه ختم نشود، به دنبال مرتفع سازی موانع طلاق می روند و در نهایت ترجیح آنان به جدایی است. این در حالی است که آنها هزینه هایی را برای زندگی کرده اند تا پس از طلاق، زندگی دیگری را برای خود رقم بزنند. بنابراین نتایج پژوهشگر بیانگر آن است که مردان متقاضی طلاق، روندی را طی کرده اند که آسیب های روحی و روانی برای آنان در پی دارد و چون نقش مردان در طلاق کلیدی است، لزوم بررسی مسائل و تلاش در جهت مرتفع سازی مسائل آنان، با خدماتی همچون مشاوره رایگان و .. اهمیت دارد.
۳.

احساس پس زدگی سیستمی تا تنگناهای هجران؛ واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت سیستان و بلوچستان معیشت مشقت بار یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۳۷
مهاجرت مردم استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد هر ساله در جریان بوده و عللی موجب شده است، تا این مردم اقدام به مهاجرت کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به شهر یزد است که با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از افرادی جمع آوری شد که از استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد مهاجرت کرده اند. یافته های تحقیق نشان داد که مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان دارای عوامل مختلفی است و فرصت شغلی نامناسب و درآمد ناکافی که معیشت مشقت بار را برای آنان به همراه دارد، عامل اصلی شکل دهنده مهاجرت بوده است؛ اما این عامل تنها عامل شکل دهنده مهاجرت این مردم نبوده است، بلکه باتوجه به هدف پژوهش که واکاوی مهاجرت این مردم است، مضامین دیگری نیز احصا شد. به صورت کلی 6 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی ساخته شده پژوهش حاضر عبارت اند از: بستر نامساعد، معیشت مشقت بار، احساس پس زدگی سیستمی، تنش زدایی، تنگناهای هجران و ترقی یابی. توجه به مسائل اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان دارای اهمیت شایانی است، اما یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در امر مهاجرت این مردم دخیل است که نیازمند توجه سیاست گذاران به این عوامل است تا با صورت گرفتن اقدامات لازم شرایط بهتری برای مردم این استان فراهم شود و کشور با مسائل عدم توازن جمعیتی در مناطق روبه رو نشود و موقعیت استراتژیکی استان های مرزی حفط شود.
۴.

برساخت اجتماعی طلاقِ پساسنت؛ مطالعه ی کیفی زنان متقاضی طلاق در شهر طبس ( 1400-1402)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده زنانه شدن خودمحوری طلاقِ پساسنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۴
افزایش نرخ طلاق، یک مسئله اجتماعی است. با وجود رویکردهای نظری و مطالعات مبتنی بر شواهد در گذشته، به نظر می رسد که این افزایش، دلایلی متفاوت، نوظهور و بسترمند دارد. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی این موضوع، در میان زنان متقاضی طلاق در شهر طبس است. مطالعه از اسفند 1400 تا خرداد 1402 به روش کیفی و ضمن مصاحبه با 24 مشارکت کننده که به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین دلایل شکل گیری طلاق، تزلزل چندبعدی در خانواده از یک طرف و خودمحوری افراد از سوی دیگر است. عوامل زمینه ای، شامل فروپاشی حرمت های مفروض، بروز تعارضات و نیز اقدام به استفاده ابزاری از قانون می شود. عوامل مداخله ای نیز عبارتند از: تسهیل شدگی طلاق، هراس گریزی و ضعف مراکز مشاوره. پدیده هسته، عبارت است از طلاقِ پساسنت که نشان دهنده زنانه شدن طلاق و غالب شدن دلایل زنانه بر این امر در بستر مورد مطالعه است. طلاقِ پساسنت به معنای کمرنگ شدن دلایل و آسیب های گذشته در تقاضای طلاق است. افزون بر آن، گویای تغییرات بنیادین در باورها و هنجارهای مشارکت کنندگان درباره خانواده و سازوکار آن است. زنان مشارکت کننده، در حال بازتولید مفاهیم جدیدی از خانواده هستند که هویت و نقش سنتی و سازوکارهای زنان را در خانواده، به چالش کشیده و تعاریف جدیدی از نقش، حقوق و انتظارات زنان را به همراه دارد. تعاریفی که ورای مرزهای مرسوم خانواده است. موضوعی که مهم ترین مسئله خانواده در جامعه امروز ایران است. بنابراین، نیاز به تدقیق نظری و مطالعات بیشتر ناظر به یافته های تحقیق حاضر است. مدرنیته، جهانی شدن و تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه، به تغییرات عمیق و وسیعی در نگرش به خانواده انجامیده است و تمرکز مطالعات آتی بر این موضوعات در حوزه خانواده پیشنهاد می گردد.  
۵.

تغییرات بنیادین در نهاد خانواده و فردیت فرانهادگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام تغییرات اجتماعی خانواده روابط خانوادگی فرانهادگرایی فردیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۰
خانواده عنصر اصلی و ستون بنیادین نظام اجتماعی در اسلام و زیست بوم فرهنگی-تاریخی ایران است. با وجود این خانواده در ایران تحت تأثیر تغییرات بسیار زیادی است که به لحاظ کمیت و کیفیت، ساختار خانواده و فرایندهای آن را متحول کرده است. هدف پژوهش حاضر واکاوی درک و فهم زنان و مردان از تغییرات خانواده است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام گرفته است. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر جمع آوری و تحلیل مضمون شدند. یافته ها نشان می دهد مشارکت کنندگان تغییرات بنیادینی را در نهاد خانواده احساس می کنند. پنج محور اصلی این تغییرات عبارت اند از: پادارزش حاد، وارونگی جنسیتی نقش، گسیختگی انتظارات و ارتباطات، والدگری نابسند و چارچوب گریزی جنسی. در نقشه مضمونی تحقیق، مضمون پایه عبارت است از «فردیت فرانهادگرا» که به شرایطی از تلاطم و گسیختگی در ساختار خانواده به لحاظ مفهومی و در برساخت اجتماعی اشاره دارد. مطابق نتایج، مضامین یکدیگر را بازتولید کرده و همه مضامین به بازتولید فرانهادگرایی فردگرا کمک می کنند. خانواده نسبت به ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و تاریخی در یک شرایط گذار تغییر به سمت ارزش های مدرن قرار گرفته است. درک و فهم این موضوع از سوی سیاست گذاران اجتماعی و فرهنگی، یک بایسته مهم به نظر می رسد.
۶.

درک و تجربه دینداری در نسل زد؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دینداری معنویت عادتواره دینی دنیوی شدن فردیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۰
درک و تجربه دینی، از مهمترین موضوعات در زیست روزمره ایرانی بخصوص نسل جدید است. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی درک و تجربه دینی در میان دانشجویان نسل زد در رشته های علوم انسانی است. بر این اساس و با معیار اشباع داده ها 21 دانشجو وارد مطالعه شده و داده های مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نشان داد که مشارکت کنندگان در پی نوعی بازاندیشی از دین و مفاهیم آن، ناظر به درک و تجربه دینی در سطح فردی و اجتماعی هستند. این بازاندیشی از سطوح شناختی و ادراکی گرفته تا سطوح عملی و کاربردی تجربه دینی را شامل می شود. پنج مضمون برساخت شده عبارتند از شناخت عادتواره ای، فردیت گزینشگر، داوری های دین گریزانه، و بازاندیشی معنویت گرا. مطابق نتایج می توان گفت که نوعی بازاندیشی گاهاً حاد و تند در میان بعضی مشارکت کنندگان وجود دارد. نگاه کلی آن ها به دین، بر اساس قضاوت در مورد کیفیت حضور دین در جامعه است که تا حدود زیادی بار انتقادی جدی دارد. با وجود این، اگر چه مشارکت کنندگان به شکلی بازاندیشانه با دین مواجهه دارند، اما هنوز مرزهای اعتقادی در این زمینه محکم و پابرجاست. در واقع، بیشترین محور محاجه دینی، تأکید بر فردیت و گریز از دین عادتواره ای است. در واقع، عاملیت، ضمن داشتن اعتقاد دینی (بخصوص در اصول)، اما در مرز بین دین، عادتوارگی، و معنویت سرگردان است. در پایان، پیشنهاد می شود که مطالعات بیشتری در این زمینه انجام شود تا مفاهیم مربوط به درک و تجربه دینی نسل جدید به طور کامل تر و دقیق تر تبیین شود. این پژوهش ها می توانند به درک بهتر پویایی های دینی در جامعه معاصر ایران کمک کنند و راهکارهایی برای پاسخگویی به چالش های پیش روی دین و نسل جوان ارائه دهند.
۷.

آموزش مجازی و مسئله جامعه پذیری دانش آموزان در همه گیری کوید-19: ضرورت سیاست گذاری دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مجازی جامعه پذیری معلم کاهش اقتدار دوران پساکرونا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
یکی از کارکرد های مهم آموزش و پرورش جامعه پذیری دانش آموزان است که عمدتاً تا قبل از همه گیری کوید-19 در محیط مدرسه انجام می شد. با شیوع همه گیری و آموزش مجازی، جامعه پذیری دانش آموزان با شرایط جدیدی روبه رو شد. هدف مطالعه  حاضر، شناسایی کیفیت جامعه پذیری دانش آموزان در همه گیری کوید-19 است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون در سال 1400 و در مدارس دولتی شهر طبس، به تبیین پدیده مدنظر پرداخته است. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته با والدین (14 نفر)، دانش آموزان (16 نفر) و معلمان (6 نفر) جمع آوری شد. یافته های تحقیق نشان داد که در همه گیری اقتدار مدرسه در موضوع جامعه پذیری به حداقل ممکن رسیده است. به رغم انتظارات از مدرسه در موضوع جامعه پذیری دانش آموزان، با توجه به مجازی شدن آموزش، رسانه به ابزار قدرتمند جامعه پذیری تبدیل شده است. مضامین برساخت شده مرتبط با مسئله مندی جامعه پذیری عبارت اند از: غیررسمی شدن مناسک آموزش، کاهش اقتدار معلم، آسیب های فضای مجازی، ضعف نظارت و تعارض های چندوجهی. مدل مفهومی، مدرسه زدایی ناخواسته در موضوع جامعه پذیری است. توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی در عصر پساکرونا و ضرورت های آموزشی مرتبط، ضرورت سیاست گذارانه جدی در وزارت آموزش و پرورش است. افزون بر آن، طراحی نرم افزارهای آموزشی برتر در کنار به روزرسانی سواد رسانه ای معلمان، به عنوان اولویت آموزش و پرورش پیشنهاد می شود. توجه به تغییرات وسیع و عمیق اجتماعی در کشور، ضرورت جدی برای سیاست گذاران آموزش و پرورش است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان