محبوبه طاهر

محبوبه طاهر

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود، شاهرود، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۴ مورد از کل ۶۴ مورد.
۶۱.

مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند: نقش میانجی گر تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایزیافتگی خود فرایند و محتوای خانواده افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۳۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند با نقش میانجی گری تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زوجین بدون فرزند ساکن شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۲ بود که از بین آن ها ۱۳۰ زوج (۲۶۰ نفر) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI-II، بک و همکاران، ۱۹۶۳)، فرایند و محتوای خانواده (FPC، سامانی، ۲۰۰۵) و تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که در بین زوجین بدون فرزند فرایند و محتوای خانواده به صورت مثبت و معنادار بر تمایزیافتگی خود اثر دارد (001/0>P). در بین زوجین بدون فرزند تمایزیافتگی خود به صورت منفی و معنادار بر افسردگی اثر دارد (001/0>P). همچنین تمایزیافتگی خود در زوجین بدون فرزند اثر فرایند و محتوای خانواده بر افسردگی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (001/0>P)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت، تمایزیافتگی خود با توجه به نقش فرایند و محتوای خانواده می توانند تبیین کننده افسردگی زوجین بدون فرزند باشد.
۶۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک رابطه والد-کودک فرزند پروری مدیریت خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۳۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزند پروری بر رابطه والد-فرزند در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه مبتلا به اختلال سلوک جنوب شهر تهران و مادران آن ها در تابستان سال 1402 بود. 45 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند از سه مدرسه جنوب شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایشی مدیریت خشم، 15 نفر گروه آزمایشی فرزندپروری و 15 نفر گروه گواه) جای دهی شدند. در گروه مدیریت خشم، دانش آموزان تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری نواکا و اسپیواک قرار گرفتند. در گروه فرزندپروری مادران این دانش آموزان تحت آموزش فرزندپروری انجمن روان پزشکی کودک و نوجوان ایران در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک و نوجوان آخنباخ و رسکورلا (1991) و رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1992) بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که هر دو روش بر رابطه والد-کودک در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اثربخش بودند. اما اثربخشی آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک نسبت به آموزش مدیریت خشم بیشتر بود. بنابراین  از هر دو نوع مداخله آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری می توان برای بهبود روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک استفاده کرد.
۶۳.

بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار مسئولیت پذیری تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۳۱
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر شاهرود انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری بصورت هدفمند شامل 24 دانش آموز دختر بود که به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی به مدت 90 دقیقه با آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (CPI) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر افزایش مسئولیت پذیری (F=294.547، p<0.001) و بهبود تصمیم گیری اخلاقی (F=41.118، p<0.001) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار می تواند به طور معناداری به ارتقای مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها اهمیت توجه به هیجانات در آموزش اخلاق را برجسته می کند و نشان می دهد که هیجانات می توانند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تقویت رفتارهای اخلاقی به کار گرفته شوند. برای بهره گیری کامل از این رویکرد، نیاز به آموزش معلمان و تدوین برنامه های آموزشی مناسب وجود دارد.
۶۴.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد خودجرحی خودنهان سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودنهان سازی نوجوانان دارای سابقه خودجرحی بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان انجام شد. روش پژوهشی مورد منفرد (A-B-A) همراه با خط پایه چندگانه و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان 14 تا 19 سال بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان بقیه الله اعظم شهر تهران در سال 1401-1400 بودند. از جامعه آماری 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه خودنهان سازی (SCS, 1990) و سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS, 2009) استفاده شد. پس از طی خط پایه چندگانه برای هر نوجوان، برنامه مداخله ای به صورت انفرادی در 8 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. داده ها به روش تحلیل پایا و به کمک رسم نمودار تحلیل شدند. نتایج نشان داد پس از دریافت آموزش نمرات شرکت کنندگان در خودنهان سازی و خودجرحی برای هر شرکت کننده کاهش یافته است. بر اساس نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خودنهان سازی و خودجرحی نوجوانان بستری در بیمارستان اثربخش است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان