مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارائه الگوی پاداش مناسب کارکنان در سازمانها است، که از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جهت تحلیل داده ها از روش کیفی استفاده شده است .بدین منظور به شناسایی مولفه های پاداش مناسب کارکنان در سازمانها پرداختیم، که از مقاله های داخل کشور به صورت کاملا هدفمند انتخاب شدند به روش گلوله برفی رساندیم. در نهایت پس از بررسی های لازم 5 گویه ی پاداش مناسب کارکنان در سازمانها شناسایی شد که عبارتند از: تلاش برای کسب اضافه حقوق، تلاش برای کسب ارتقاء، تلاش برای مشارکت در وظایف مطلوب، تلاش برای توسعه مسیر شغلی، قدردانی لفظی.
شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
214 - 222
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروزه و پیشرفت همه جانبه ی سازمان ها و صنایع و وابستگی سازمان ها و کارمندانشان به همدیگر و رابطه ی ناگسستنی آنها به وفور مشاهده می شود و تغییر و تحول زیادی در آنها رخ می دهد. اینکه کارمندان سازمان ها احساس کنند با این تغییر و تحولات شغل خود را از دست نمی دهند و دارای شغل ثابتی هستند و می توانند در آینده به این شغل خود ادامه دهند، یکی از نیازهایی است که هر کارمند باید از آن اطمینان خاطر داشته و امنیت شغلی او تامین باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های امنیت شغلی موثر بر کنش حسابگرانه با رویکرد تحلیل محتوای متنی است،لذا از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است.در این تحقیق از روش تحلیل محتوای متنی جهت تحلیل داده-ها استفاده شده است. روش نمونه گیری بصورت گلوله برفی می باشد. جامعه ی آماری در این بخش اسناد و سوابق بالادستی و مقالات و پایان نامه های مرتبط با این حوزه بود.
تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین مدل برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران بود. روش تحقیق کیفی (نظریه داد-بنیاد)، و جامعه آماری پژوهش شامل: صاحب نظران، خبرگان، کارشناسان و اساتید در زمینه موضوع این تحقیق بودند. به منظور نمونه گیری تحقیق، از روش نمونه گیری گلوگه برفی استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه بود که از 16 نفر به عمل آمد. روایی ابزار پژوهش(مصاحبه)، توسط اساتید متخصص، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی استفاده شد؛ که مطابق این روش مقدار آن برابر با 89/0 بود. جهت تحلیل داده ها، از روش نظریه داده-بنیاد استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که عوامل مهم برندسازی شخصی کارکنان فدراسیون های ورزشی ایران شامل: عوامل علی (بهبود مهارت و خلاقیت، اخلاق و رفتار حرفه ای و چشم انداز مناسب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و جو حاکم در فدراسیون و ارتباطات موثر)؛ شرایط مداخله گر (قوانین و مقررات حاکم و سیستم مدیریت منابع انسانی)؛ راهبردها (سیستم مدیریتی مناسب و حفظ منابع انسانی) و در نهایت پیامدها (بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی فدراسیون و بهبود وضعیت شخصی) بود. این مقوله ها شامل: 27 مفهوم و 121 عامل یا کد باز بودند. بر اساس یافته های این پژوهش، نتیجه می گیریم که با تاکید بر این یافته ها و مفاهیم شناسایی شده، باید سیاست گذاری های کلان و اقدامات موثری جهت ارتقای سطح کیفیت زندگی کارکنان صورت پذیرد و همچنین مدیران با حمایت مالی و اقتصادی از آن ها، شرایط را برای بروز نبوغ و خلاقیت های فردی به وجود آورند.
ارائه چارچوب اخلاق تجاری مدیران سازمان های ورزشی در ایران: پژوهشی مبتنی بر تحلیل شبکه مضامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به چارچوب اخلاق تجاری مدیران سازمان-های ورزشی در ایران با رویکرد کلارک و براون (2013)، انجام شد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی اکتشافی و به روش تحلیل مضمون و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، انجام شد. ابزار اصلی گرداوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود که اشباع نظری یافته ها در هجدهمین مصاحبه حاصل شد. جامعه اماری این پژوهش، شامل مدیران ارشد ادارات ورزش و جوانان کشور (8نفر)، تعدادی از مدیران عامل باشگاه-های ورزشی (8 نفر) و اساتید خبره ورزشی (4 نفر) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور سنجش کفایت فرایند تحقیق از معیارهای تایید پذیری، انتقال پذیری، اعتمادپذیری و راستی، استفاده شد. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی119 کد مفهومی، 32 مضمون پایه و12 مضمون سازمان دهنده شامل پایبندی به رفتارهای اخلاقی– رقابتی بازار، اتخاذ رفتارهای اخلاقی مالی، حرفه ای گرایی اخلاق محور، آگاهی و اشراف سازمانی، بصیرت و توانایی مدیریتی رهبری گونه، مساله محوری و واقع گرایی در برخورد با مسائل سازمانی، ثبات شخصیتی-رفتاری، نگاه اخلاقی در تعاملات سازمانی، روحیه فسادزایی و استقرار عدالت و انصاف سازمانی، الزامات مدیریت اخلاق محور، الزامات آموزشی مبتنی بر اخلاق، اخلاق مداری در درآمدهای سازمانی بود.
تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان بود که به روش توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری موردبررسی شامل 600 نفر کارکنان شاغل در اداره کل امور مالیاتی استان گلستان که در سال 1400 مشغول به خدمت بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از طریق جدول کرجسی-مورگان 234 نفر تعیین شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های رهبری اخلاقی از براون و تروینو (2006) با 10 گویه، آوای نوع دوستانه از زهیر و اردوغان (2011) با 5 گویه، اعتماد شناختی از یانگ و ماس هولدر (2010) با 5 گویه و بهزیستی روان شناختی آکسفورد (OHI) با 29 گویه بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب برابر با 935/0، 857/0، 860/0 و 966/0 به دست آمد. داده ها از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS25 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تأثیر مثبت و معنی دار بر آوای نوع دوستانه، اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان دارد و همچنین تأثیر مثبت و معنی دار اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی بر آوای نوع دوستانه کارکنان تأیید شد. اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین رهبری اخلاقی با آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان ایفا می کند.
ارائه مدلی برای سامانه مدیریت ارتباط با کارکنان در ارتش ج. ا. ا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۱
143 - 178
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباط با کارکنان یک ابزار ارتباطی مدیریتی است که سازمان ها جهت ارتباط همه جانبه با کارکنان به کار می گیرند و این ابزار، فرایند راهبردی جهت توانمندسازی مدیران برای مدیریت بهتر منابع انسانی در نظر گرفته می شود. دستیابی ﺑﻪ عملکرد ﺑﺎﻻی کارکنان ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺳﺎز وکارﻫﺎی ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ کارکنان اﺳﺖ که در ﻗﺎﻟﺐ ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ کارکنان(ERM) پیگیری می ﺷﻮد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای بهبود عملکرد مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان با رویکرد داده بنیاد است. روش پژوهش کیفی و از روش داده بنیاد استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بود و اطلاعات با استفاده از ساختار نظام مند اشتراوس - کوربین و نرم افزار MAXQDA تجزیه و تحلیل شد. از طریق نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی داده ها جمع آوری شد و تا 14 نفر به سطح اشباع نظری داده ها رسید. مشارکت کنندگان معاونان و مدیران ارشد جمعی ستاد اجا بودند. نتایج ب ا ۱۰ مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی که این عوامل در برگیرنده شرایط علی (فرهنگ سازی، تعامل با سرمایه های انسانی سازمانی، ساختار سازمانی)، پدیده محوری (بهبود عملکرد مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان)، شرایط زمینه ساز (فرهنگ ارتش)، شرایط مداخل ه گر (مدیریت هوش هیجانی) و راهبردها (بهبود ارتباطات، مدیریت بهینه عملکرد، ساختار مبتنی بر مدیریت ارتباط با کارکنان) و پیامدها (توانمندسازی ارتش، کارایی و اثربخشی کارکنان) است.
شناسائی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی کارکنان بخش تعاون
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی بخش تعاون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کارکنان شاغل در بخش تعاون (تعاونی ها و اتحادیه های تعاونی) بوده است. نمونه آماری مورد مطالعه 384 نفر از کارکنان بخش تعاون در سطوح مسئولیت مختلف بخش تعاون در 26 شهرستان استان خراسان رضوی انتخاب گردید. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه استفاده شد. نرم افزار لیزرل برای آزمون فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی تأییدی پایایی لازم را داشته و با اطمینان 95 درصد بیانگر این است که پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی کارکنان بخش تعاون پذیرفته می شود. با توجه به آنکه متغیرهای پژوهش دارای توزیع غیرنرمال هستند برای تعیین امکان استقرار از آزمون غیرپارامتری علامت یک نمونه ای برای آزمون فرضیه استفاده گردید. نتایج بدست آمده سطح معنی داری آزمون علامت بیان می کند همه عوامل هفت گانه بر توانمندسازی کارکنان بخش تعاون تأثیر دارد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که اولویت و رتبه بندی متغیرها به ترتیب عبارتند از عوامل ارتباطات بین کارکنان و مدیران؛ عوامل انگیزشی کارکنان؛ عوامل اعتماد بین کارکنان و مدیران؛ عوامل سهیم شدن در اطلاعات؛ عوامل مهارت و دانش کارکنان؛ عوامل و گروه های خودگردان؛ عوامل مرزبندی و خودمختاری که به طور معنی داری بر توانمندسازی کارکنان بخش تعاون تأثیر دارد.
مدل ساختاری رابطه بازاریابی درونی و مشتری گرایی با نقش میانجی انگیزه کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش، مدل ساختاری رابطه بازاریابی درونی و مشتری گرایی با نقش میانجی انگیزه کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور است. پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور (همدان، کردستان، کرمانشاه) به تعداد ۳۷۸ نفر بود و نمونه با توجه به محدودیت جامعه آماری به صورت تمام شمار تعیین گردیدکه در نهایت ۳۲۱ پرسشنامه بازگشت داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بازاریابی درونی کهربی (1392)، پرسشنامه مشتری محوری هاجات (2002) و پرسشنامه انگیزش شغلی بخشی و همکاران (1383) بود که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0، 74/0 و 76/0 به تأیید رسید و به منظور تعمیم نتایج از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بازاریابی درونی بر انگیزه کاری تأثیر مثبت و معناداری دارد و به صورت مستقیم بر مشتری مداری تأثیرگذار می باشد. همچنین بازاریابی درونی از طریق متغیر میانجی انگیزه کاری و به صورت غیرمستقیم، تأثیر بیشتری بر مشتری مداری دارد؛ لذا پیشنهاد می شود که مدیران ادارات ورزش و جوانان برای مشتری مداری و ارائه خدمات، به بازاریابی درونی و انگیزه کاری کارکنان خود توجه ویژه کنند و شرایط را برای رضایت شغلی کارکنان سازمان فراهم نمایند.
مبانی مسئولیت مدنی شهرداریها در رابطه با کارکنان و مستخدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۷۰-۴۵۹
حوزههای تخصصی:
شهرداریها از جمله مهمترین نهادهای جامعه مدنی هستند که در قانون اساسی در چهارچوب حاکمیت قرار دارند و در عرصه های اجتماعی، محلی و شهری جزء ساختارهای مهم مشارکتی و توسعه محسوب می شوند. شهرداریها از جمله مهمترین ضرورت های نظام اجتماعی محسوب می شوند که الزاماً با ساختاری که تنها از طریق مداخله مردم امکان پذیر است نمایان می گردد و به دلیل وجود این روابط گسترده و نزدیک با جامعه و اشخاص، بستر مناسبی برای ورود خسارات و عدم رعایت توازن قدرتی از یکسو و اخلال در عملکرد شهرداریها از سوی دیگر فراهم می گردد. که باید با تعیین مبنایی حقوقی و متناسب با شرایط و اوضاع و احوال خااص این سازمان، حتی المقدور از ورود خسارات جلوگیری نمود یا تدابیری اندیشید تا در صورت ورود خسارت به بهترین نحو جبران شوند. لذا در این پژوهش با توسل به روش تحلیلی - توصیفی و نظریه پردازی سعی دارد که موضوع مبانی مسئولیت مدنی در موضوع خسارات وارده از سوی شهرداریها و همچنین موضوع مسئول جبران خسارات در روابط میان شهرداریها و کارکنان و مستخدمان را بیان کند.
تحلیلی بر نیازهای آموزشی کارکنان با استفاده از TOPSIS فازی، دیماتل فازی (مورد مطالعه: استانداری خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
105 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر« شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی کارکنان استانداری خراسان جنوبی با استفاده از تکنیک دیماتل و تاپسیس فازی» می باشد. در این تحقیق ابتدا از طریق مطالعه ادبیات تحقیق و نظر سنجی خبرگان شاخص های نیازهای آموزشی کارکنان شناسایی شده و سپس در فاز کمی با استفاده از تکنیک های تاپسیس و دیماتل فازی به رتبه بندی این شاخص ها پرداخته شد. جامعه این تحقیق را تمامی کارکنان استانداری خراسان جنوبی به تعداد 145 نفر در بر می گیرد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بوده است. جهت تحلیل داده های تحقیق، ابتدا با استفاده از تکنیک های فوق، اولویت بندی شاخص ها و نیز جهت شناسایی علت و معلول بودن آنها از تکنیک دیماتل فازی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده از تکنیک تاپسیس فازی، می توان بیان کرد که شاخص نزدیک شدن به علوم روز و جدید رتبه اول را کسب کرده و شاخص های افزایش توان تخصصی کارکنان، رشد دانش عمومی، کاهش خطا و اشتباهات کارکنان و افزایش انگیزه شغلی به ترتیب رتبه های 2 الی 5 را به خود اختصاص داده و مابقی شاخص ها نیز در اولویت های بعدی قرار گرفته اند، همچنین شاخص های برخورد مناسب با ارباب رجوع و وضعیت اقتصادی مناسب کارکنان به ترتیب، رتبه ما قبل آخر و رتبه آخر را کسب کرده اند.همچنین با استناد به نتایج بدست آمده از تکنیک دیماتل فازی، شاخص های: نزدیک شدن به علوم روز و جدید، افزایش توان تخصصی کارکنان، افزایش مهارت کارکنان، ارتباط مناسب با همکاران، رشد دانش عمومی، کاهش خطا و اشتباهات کارکنان، افزایش انگیزه شغلی، آشنایی کارکنان با قوانین و مقررات اداری، آشنایی با حقوق شغلی کارکنان، افزایش روحیه مشارکت کارکنان، فرهنگ پذیری سازمانی، آشنایی با اهداف و وظایف سازمانو افزایش کیفیت کار کارکنان جز عوامل تاثیر گذار و به بیان دیگر علت ها می باشند و رتبه های 1 الی 13 را به خود اختصاص داده اند. همچنین شاخص های: افزایش ایمنی شغلی کارکنان، افزایش کارایی کارکنان، افزایش مسئولیت پذیری در کارکنان، افزایش ارتقا و پیشرفت شغلی، تقویت روحیه اجتماعی کارکنان، تناسب اطلاعات علمی با مهارت کار، رشد فضایل اخلاقی، سازگاری با محیط کار، افزایش آرامش شغلی کارکنان، وضعیت اقتصادی مناسب کارکنان و برخورد مناسب با ارباب رجوع جز عوامل تاثیر پذیر و به بیان دیگر معلول ها می باشند و رتبه های 14 الی 24 را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده اند.
مبانی شناسایی و راهکارهای حمایت از کارکنان به منزله ی ذینفعان شرکتهای تجاری
منبع:
تعالی حقوق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
97 - 127
حوزههای تخصصی:
تئوری ذینفعان که برای نخستین بار در سال 1984 میلادی مطرح گردید ، بیان کننده ی این مهم است که شرکت دارای روابط گسترده ای با طیف وسیعی از اشخاص و گروه هایی است که در فعالیت شرکت سهمی دارند و شرکت نیز با اعمال و تصمیمات خود این گروه و اشخاص را تحت تأثیر قرار می دهد ، از همین رو توجه ویژه شرکت به این اشخاص و گروه ها ، در موفقیت و پیشرفت شرکت بسیار اثرگذار است.حال در میان تمامی اشخاص و گروه های ذینفع، کارکنان شرکت های تجاری از اهمیت ویژه ای برخودار هستند. مبنای چنین ادعایی آن است که کارکنان، نیروی انسانی و شکل دهنده ی بخش اجرایی شرکت هستند و چرخ تولید کالا و یا ارائه خدمات را در شرکت های تجاری به گردش در می آورند. حمایت شرکتهای تجاری از کارکنان به عنوان ذینفع اولاً به صورت مستقیم سبب بهبود عملکرد کارکنان خواهد شد و بهبود عملکرد کارکنان نیز مساوی با بهبود عملکرد شرکتهای تجاری و در نهایت دستیابی آن به سود، منفعت و رفاه در بلند مدت خواهد بود. ثانیاً سبب حفظ حقوق، منافع، مصالح کارکنان و تامین امنیت شغلی آنان می گردد. در پژوهش پیش رو که به روش کتابخانه ای گردآوری شده است ابتداً کارکنان را به عنوان ذینفع شرکت های تجاری مورد شناسایی قرار داده و در ادامه مبانی شناسایی و راهکارهای حمایت از آنان را به عنوان ذینفع مورد تحلیل و بررسی قرار خواهیم داد.
بررسی و اعتبارسنجی مدل اندازه گیری سازه پیشران های انتقال یادگیری به محیط کار (مورد مطالعه: کارکنان سازمان منتخب در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی و اعتبارسنجی مدل اندازه گیری سازه «پیشران های انتقال یادگیری به محیط کار» انجام شده است. پژوهش ازنظر ماهیت، کمّی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل کارکنان یک سازمان منتخب در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات بود که در دوره های آموزش ضمن خدمت سازمان شرکت کرده بودند و با استفاده از فرمول کوکران درنهایت، 169 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه تجدیدنظرشده انتقال یادگیری بود که روایی محتوایی آن از طریق نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با بهره گیری از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 سنجیده شد. تحلیل عاملی تأییدی و آزمون برازش مدل اندازه گیری با استفاده از نرم افزار آموس نسخه 22 نشان دهنده آن بود که مدل اندازه گیری برازش مناسبی دارد. مؤلفه فردی بیشترین قدرت تبیین واریانس را در سازه «پیشران های انتقال یادگیری به محیط کار» داراست. در مؤلفه های فردی، آموزشی و سازمانی به ترتیب انگیزه فراگیر برای انتقال یادگیری به محیط کار، رضایت فراگیر از فرآیندهای آموزشی و حمایت همکاران از انتقال یادگیری به محیط کار، بیشترین قدرت تبیین کنندگی را میان سایر متغیرهای تشکیل دهنده هر مؤلفه دارا بودند. پیشنهاد می شود که سازمان رویکردی را برای جلب حمایت مدیران به منظور فراهم آوردن فرصت هایی برای کارکنان به منظور انتقال آموخته ها در پیش گیرد. جلسه مشترکی میان مدرس و رؤسای ادارات برای تدوین محتوای کاربردی و افزایش رضایت فراگیران قبل از برگزاری دوره های آموزشی برگزار شود. به منظور کاهش مقاومت فراگیر برای تغییر، منابع درون زا و برون زای ایجاد مقاومت در تغییر شیوه و فرایندهای انجام کار شناسایی شود.
ارائه مدل آموزشی بالندگی کارکنان ثبت اسناد و املاک کشور
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزشی بالندگی کارکنان ثبت اسناد واملاک انجام شده است. روش: روش پژوهش آمیخته(کیفی و کمی) بوده است. ابزار جمع آوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بالندگی کارکنان بوده است.پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. حاصل این مصاحبه ها، مجموعهای از مضامین اولیه بود که طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از درون آنها مقوله هایی استخراج، سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها تعیین شد .برای تحلیل از مدل یابی معادلات ساختاری و برای تعیین وضع موجود از tتک نمونه ای و برای مقایسه وضعیت موجود و مطلوب t تک نمونه ای ازطریق نرم افزار SPSS24 استفاده شد. برای ارائه مدل نهایی پژوهش از مدل یابی اندازه گیری و برای برازش مدل در تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS3 استفاده شده است. یافته ها: یافته های بخش کیفی پژوهش منجر به شناسایی دو بعد(فردی و سازمانی) گردید و بعد بالندگی سازمانی با 8 مولفه و بعد فردی با 3 مولفه که 19 مضمون(زیر مولفه) برای سنجش مولفه های یادشده بوده است. وضعیت موجود بالندگی کارکنان ثبت اسناد و املاک که در بعد بالندگی سازمانی بین وضعیت موجود شکاف و فاصله وجود دارد و در بعد بالندگی فردی بین وضعیت موجود و مطلوب شکاف و فاصله وجود ندارد. نتایج: بر اساس نتیجه پژوهش مولفه ها و شاخص ها شناسایی و مدل نهایی ترسیم گردید. مدل تدوین شده می تواند به عنوان منشوری راهنمای برنامه-ریزی کلان مدیران و برنامه ربزان سازمان ثبت اسناد واملاک کشور قرار گیرد.
پژوهشی بر کلیت نظام سردفتری ایران
منبع:
قضاوت سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۶
149 - 177
حوزههای تخصصی:
اهمیت دفاتر اسناد رسمی با عنایت به ضرورت توسعه حقوق شهروندی و تبدیل فرهنگ خشونت و نزاع به فرهنگ صلح، دوستی و دموکراسی، بر کسی پوشیده نیست. از این روی، سردفتری اسناد رسمی به عنوان یک نهاد حقوقی- مدنی و متکفل خدمات عمومی بایستی متضمن پویایی و پاسخگویی لازم باشد. سئوال و هدفی که در این مقاله مطرح می شود این است که آیا نظام سردفتری اسناد رسمی در ایران، متضمن این پویایی و پاسخگویی هست؟ پژوهش حاضر با روش تحلیلی و کتابخانه ای مبتنی بر این فرضیه است که ابهام در ماهیت نظام سردفتری ایران و اداره آن با اعمال سلیقه و نظام بخشنامه ای، ظهور فناوری جدید و پیدایش نهادهای نوبنیاد، عامل ناکارآمدی برخی مقررات در این نهاد به شمار رفته و مانع شفافیت و پویایی لازم گردیده و این نتیجه را به دست می دهد که سردفتری در ایران بایستی به سوی یک نظام حرفه ای خصوصی با ماهیت عمومی، غیرحاکمیتی و بی طرف هدایت شود.
بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی مدیران با رضایت شغلی و سلامت روان در کارکنان سازمان بهزیستی خراسان رضوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
319 - 344
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش اثرگذار منابع انسانی در سازمانهای مدرن روزبه روز بیشتر می شود. عملکرد و کیفیت شغلی افراد نه تنها به شایستگیهای کارکنان بلکه به رضایت شغلی آنان نیز بستگی دارد. برای کار مؤثر، کارگر باید سالم و راضی باشد و رضایت شغلی بالا منجر به بهره وری بیشتر کارکنان در سازمانها می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی مدیران با رضایت شغلی و سلامت روان در کارکنان سازمان بهزیستی خراسان رضوی بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام کارکنان و مدیران سازمان بهزیستی استان خراسان رضوی به تعداد 44 نفر مدیر و 1267 نفر کارکنان است که از این میان تعداد 24 نفر مدیر و 132 نفر از کارکنان به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رضایت شغلی، سلامت روان و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت NEO بودند. داده های پژوهش از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.
یافته ها: بین رضایت شغلی با گشودگی به تجربه، توافق پذیری و سازگاری و باوجدان بودن رابطه ای مثبت و با روان رنجور خویی رابطه ای منفی وجود دارد. همچنین بین نبود سلامت روان با گشودگی به تجربه، توافق پذیری و سازگاری و باوجدان بودن رابطه ای منفی و با روان رنجور خویی رابطه ای مثبت وجود دارد. همچنین، روان رنجور خویی و انعطاف پذیری مدیران پیش بین رضایت شغلی کارکنان و گشودگی به تجربه و توافق پذیری و سازگاری مدیران پیش بین منفی عدم سلامت روان کارکنان بودند.
بحث: می توان بیان کرد که مدیران مانند والدین در خانواده هستند و شخصیت، رفتار و عملکرد آنان می تواند نقش بسزایی در بهره وری کارکنان داشته باشد؛ بنابراین، توجه به ویژگیهای شخصیتی و رفتاری افراد در انتخاب جایگاه مدیریت در سازمانها ضروری است.
تحلیل رابطه تاب آوری با ابعاد استرس شغلی در کارکنان نظام دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبائی، یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی رابطه تاب آوری با ابعاد استرس شغلی به صورت عمیق تر در کارکنان دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبائی و دانشگاه یزد بود. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل همه کارکنان دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبائی و دانشگاه یزد برابر با 418 نفر بود که از بین آنها 200 نفر به کمک جدول مورگان و کرجسی و روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استرس شغلی HSE و تاب آوری مقیاس کانر- دیویدسون CD-RISC استفاده شد. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها را صاحب نظران، بررسی و تأیید کردند. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کانر و دیویدسون (CD-RISC)89/0 و برای استرس شغلی HSE 8/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت که نشان داد میان تاب آوری و ابعاد نقش، ارتباط، حمایت همکاران، حمایت مافوق، کنترل، تغییرات رابطه معنی داری وجود دارد و میان تاب آوری با ابعاد تقاضا و حمایت مافوق رابطه معنی داری وجود ندارد.
رهبری اقتدارگرا و بی تفاوتی سازمانی کارکنان: تبیین نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
293 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر رهبری اقتدارگرا بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ دیوان سالار در دانشگاه لرستان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش 360 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان از میان آن ها نمونه ای به حجم 186 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد رهبری اقتدارگرا از طریق فرهنگ دیوان سالار اثر مثبت و معنادار بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان در دانشگاه لرستان دارد.
زمینه ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین اجتماعی)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مورد توجه سیاست گذاران و صاحب نظران اجتماعی قرارگرفته است، در این بین تجرد کارکنان و شاغلین، به عنوان قشری که ممکن است به لحاظ موقعیت اجتماعی - اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است.
روش: در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و مطالعه پدیدارشناسانه توصیفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بهره مندی از روش تحلیل داده های کولایزی، زمینه ها و بسترهای تجرد مورد مطالعه قرارگرفته و شناسایی شود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، درمجموع دو مقوله اصلی «زمینه ها و بسترهای متأثر از سازمان» و «زمینه ها و بسترهای فردی و اجتماعی» که خود شامل هفت مقوله فرعی «نظام ساختاری و سازمانی»، «عدم متناسب سازی شرایط شغلی با زندگی خانوادگی»، «ضعف قوانین حمایتی سازمان»، «تجرد گزینی به مثابه سبک زندگی»، «درهم تنیدگی عقاید سنتی و رویه های مدرن»، «چالش ها و مسائل اقتصادی- اجتماعی» و «ترسناک انگاری ازدواج» است.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های تحقیق نشان می دهد، تجرد کارکنان مسئله ای اجتماعی است که علاوه بر زمینه ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تحت تأثیر زمینه ها و بسترهای سازمانی بوده و کاهش آن نیازمند حمایت های سازمانی است.
الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
33 - 58
حوزههای تخصصی:
الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان فرآیند بسیار پیچیده، حساس و دارای جایگاه ویژه در ستاد آجا برای نیل به اهداف عالیه دارد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده و روش تحقیق توصیفی و از نوع کاربردی توسعه ای است. جامعه آماری برای بخش کیفی شامل خبرگان، فرماندهان و مدیران سطوح راهبردی آجا به تعداد 10 نفر و در بخش کمی تعداد 41 نفر هستند. برای تعیین جامعه نمونه در بخش کیفی از روش تمام شمار و در بخش کمی از روش تخمین فاصله ای میانگین استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای و مطالعه میدانی ست. برای روایی اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسشنامه از تجربیات اساتید و جامعه خبره استفاده شده و برای سنجش اعتبار از نرم افزار اس پی اس اس و محاسبه آلفای کرانباخ استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده و الگوی مدنظر استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارزشیابی عملکرد یکی از مؤثرترین ابزارهای نظارتی برای کارآمدی، توانمندی و توسعه و بهبود و بهسازی عملکرد فردی و سازمانی است و ملازم با شایسته خواهی و شایسته گزینی، شایسته پروری، شایسته داری و به تبع آن شایسته سالاری و ایجاد طبقات سالم و مناسبات عادلانه، موجب انگیزش و سخت کوشی و تلاش مدیران و کارکنان در اجرای اثربخشی وظایف شغلی و نیل به اهداف سازمانی می گردد.
پدیدارشناسی سکوت سازمانی (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
661 - 695
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سکوت سازمانی یکی از مشکلات سازمان است که بی توجهی به آن، بر ابعاد فردی، گروهی و سازمانی آثار نامطلوبی می گذارد. پژوهش حاضر با هدف معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته اعضای هیئت علمی و کارکنان، به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از لحاظ روش، مبتنی بر مطالعات پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه ۹ شرق کشور بودند. برای شناسایی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی، به دلیل تفاوت نسبی مشارکت کنندگان در مدرک تحصیلی و همچنین، تجربه های فردی و برداشت های آنان از سکوت سازمانی، از روش نمونه گیری هدفمند با تغییرات بیشینه استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از مصاحبه با ۱۶ نفر، اشباع نظری حاصل شد. برای اطمینان از قابلیت پایایی مصاحبه های انجام شده، از معیارهای گوبا و لینکلن (قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اتکا و قابلیت تأیید) استفاده شد. برای تأیید قابلیت انتقال، یافته ها در اختیار متخصصان قرار گرفت و به منظور تأیید قابلیت اتکا، توافق بین کدگذاران انجام شد و از یک متخصص که بر موضوع این پژوهش اشراف داشت، درخواست شد تا به عنوان همکار پژوهش (کدگذار) در این پژوهش مشارکت کند. پایایی بین دو کدگذار ۸۶ درصد به دست آمد. قابلیت تأیید از طریق مرور و بازخورد همتایان انجام شد. تجزیه وتحلیل بر اساس تحلیل محتوای شش مرحله ای «اسمیت» و کدگذاری و بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها در ۳ مقوله برون سازمانی، درون سازمانی و فردی و ۱۱تم اصلی و ۶۴ تم فرعی سازمان دهی شد. در مقوله برون سازمانی تم های اصلی سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. در مقوله درون سازمانی تم های اصلی ساختاری، ارتباطی، مدیریتی، منابع انسانی، نظارتی، اقتصادی و جوّ سازمان مشخص شد و در مقوله فردی تم های اصلی دانشی و انگیزشی به دست آمد. در بررسی بیشتر، مشخص شد که تم ساختاری متشکل از گستردگی سازمان، تمرکز در تصمیم گیری، ساختار سلسله مراتبی، بی توجهی به ارزش های سازمانی و قوانین و مقررات دست وپاگیر است. تم ارتباطی شامل تعاملات برون سازمانی، جریان ارتباطی یک طرفه، دیده شدن یک گروه خاص، حاکمیت روابط غیررسمی، استفاده از شبکه های اجتماعی در دانشگاه، واکنش منفی به اظهارنظر همکاران است. در تم مدیریتی عدم روحیه انتقادپذیری مدیران، عدم کاربست ایده ها، نادیده گرفتن واقعیت ها توسط مدیران، عدم شفافیت در تصمیم گیری، مدیریت استبدادی وعدم تحمل بازخوردهای منفی مطرح می شود. در تم منابع انسانی تبعیض جنسیتی در تفویض اختیار، عدم ارتقا بر اساس تلاش، عدم جذب و به کارگماری بر اساس خودگشودگی و خلاقیت، عدم وجود نظام شایسته سالاری وعدم قدرشناسی از فعالیت های شایسته کارکنان، عدم امنیت شغلی سازمان دهی شد. در تم نظارت و کنترل نتایج نشان داد که امنیتی شدن فضا، تأکید بر کنترل کارکنان، فرایندهای کنترلی دانشگاه، نهادهای نظارتی خارج از سازمان و تنبیه و به حاشیه راندن کارکنان در سکوت مؤثرند. در تم اقتصادی ارائه پاداش به پیشنهادهای کاربردی، وضعیت اقتصادی حاکم بر افراد، ضرورت های عاجل اقتصادی از قبیل افزایش حقوق و ادامه کار قرار گرفت. در تم جوّ سازمان نگرانی از آزادی بیان، تبعیت و اطاعت پذیری افراد، پایین بودن کیفیت محیط کار، عدم جوّ حمایت گرا، رواج فرهنگ بی تفاوتی، تملق و تمجید قرار گرفت. در مقوله فردی تم های دانشی و انگیزشی سازمان دهی شد. برای تم دانشی مؤلفه های نابسندگی دانش سازمانی، تجربه کم افراد در بخش اداری، توجه به شایعات به جای کانال های رسمی اطلاعات، تجارب زیسته از تبعات مشارکت وعدم توانمندی در تبیین موضوعات شناسایی شد. در تم انگیزشی در نظر گرفتن انتظارات فردی، در نظر گرفتن اهداف فردی، احساس ناتوانی کارکنان در تغییر، امنیت روانی، انگیزه کاری، بی اعتمادی، تاب آوری، کاهش اعتمادبه نفس، درماندگی آموخته شده، عدم احساس تعلق به سازمان، عدم اظهارنظر، عدم امنیت شغلی، عدم توانایی در انتقال موضوع، مشغولیت کاری، ملاحظات فردی از قبیل مصلحت اندیشی، حفظ موقعیت و مسائل منفعتی سازمان دهی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، برای کاهش یا جلوگیری از سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان، به عنوان رفتار سازمانی منفی، این راه کارها پیشنهاد می شود: تقویت فرهنگ سازمانی قوی و ایجاد جوّ حمایت گرانه، امن و همدلانه؛ برنامه ریزی دوره های توانمندسازی اعضای هیئت علمی و مدیران در زمینه نظام اداری و آشنایی با قوانین؛ تمرکززدایی در دانشگاه و تفویض اختیار بیشتر به مدیران استانی دانشگاه؛ برقراری نظام پیشنهادها در دانشگاه؛ تنظیم قوانین اقتصادی لازم برای تشویق و ایجاد انگیزه در اعضا؛ حذف رفتارهای تبعیض آمیز و استفاده از ظرفیت همه افراد به تناسب تخصص و مهارت در اداره دانشگاه؛ تأکید بر برگزاری کرسی های آزاداندیشی و اعتمادسازی برای ارائه نظرها؛ به کارگیری نظام شایسته پروری، شایسته گزینی و شایسته گماری، به ویژه در پُست های ستاره دار دانشگاه.