مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
تصور
حوزههای تخصصی:
تقسیم علم به «تصور» و «تصدیق» از مباحث بنیادی است، اما دو اِشکال به تعریف آن مطرح است، یکی «عدم رعایت ملاکات تقسیم منطقی» که دو مصداق دارد؛ دیگری «تقابل دو مقوله در یک ماهیت». برخی اندیشمندان، اِشکال اول را با لحاظ اعتبارات مختلف در تقسیم، پاسخ گفته اند و در پاسخ به اشکال دوم نیز گفته اند: حکم، لازم تصدیق است و به منزلهی فصل است و معیّت تصوّر و حکم، ذهنی است. فخر رازی، «تصدیق» را مرکّب می داند که از اشکالات آنْ اکتساب تصدیق از قول شارح یا هم از قول شارح و هم از حجّت، و همچنین ناسازگاری آن با وحدت و بساطت علم است. از آنجا که راه حل ها و تلاش اندیشمندان برای رهایی از اشکالات نظریهی تصوّر و تصدیق، ثمری ندارد، استفاده فخر رازی از آنها بی فایده است. افزون بر این، چون مبنای ترکیب تصدیق اِشکال دارد، جواب ها و لوازم مبتنی بر آن نیز اِشکال دارد. بنابراین، فخر رازی در پاسخ به اشکالات موفق به نظر نمی رسد. خواجه نصیرالدین طوسی، «معنا» را مَقسم تصوّر و تصدیق می داند. علم، تنها تصوّر است و تصدیق همان حکم است که فعل نفس است. تصوّر این فعل توسط نفس سبب می شود از مصادیق تصور گردد. انحصار علم در تصورات، منجر به انکار بخش حجّت از منطق می شود و با اصول تقسیم منطقی نیز منافات دارد. بر این اساس، تقسیم علم به اقسام دوگانه، تقسیمی مَجازی و تسامحی می شود. خواجه با معرفی «معنا» به عنوان مقسم، توانست بخش نخست مشکل اول را پاسخ دهد؛ چنان که با یکسان دانستن تصدیق با حکم نیز بخش دوم آن و هم اِشکال دوم که بحثی هستی شناختی است، اساساً قابل طرح نیست.
عناصر دیداری در شعر شاعران نا بینا
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی" عناصر دیداری در شعرشاعران نابینا" و روند شکل گیری تصویرهای شعری در ذهن و ضمیرآنان و بازتابش در سروده هایشان ، اختصاص دارد . در این بررسی ، با نُه تن از شاعران روشن دلی که سابقه ی دیداری نداشته اند، گفتگو و پاسخ های آنان در باره موضوع مورد بحث، بررسی شده است. نتیجه ی حاصل از گفتگوها، نشان می دهد نابینا،معلومات ذهنی اش را، که از راه حواس چهار گانه خود دریافت می کند، با تخیلش در آمیخته و به جای تصویر، تصور می آفریند و این تصورات را در شعر خویش باز می تاباند. همچنین تصویر ها، یا چنان که گفتیم، تصورات این شاعران در مقایسه با شعرهای شاعران دیگر، تفاوت چندانی ندارد به طوری که نمی توان با قطعیت، مشخصه ایی خاص یافت ،تا به وسیله ی آن، به نابینا بودن سرایندگان آنها پی برد.مگر از روی برخی نشانه ها و قراینی خاص ، که حکم دیگری دارد.
آموزش اسکیس؛ از نظر تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
دیرزمانی است که نشر معماری با مشق معمار عجین شده و موضوع کاربردی و کثیرالرّوایت «اسکیس » همواره همچون طراحی مورد توجه بوده است. فراگیر معماری معمولاً در روندی آموزشی-تربیتی فاصله تصوّر، صورت و تصویر را با توسعه مهارت های خود در «ترسیم » مشق می نماید و با «اسکیس کردن » است که به نشراندیشه و خیال پردازی می پردازد. این چرخه در فرایند آموزش، سلسله مراتب اسکی سهای حصولی، حضوری وخلّق است که در ادبیات رایج آموزشی با واژگان کروکی، طرح شماتیک و اسکیس شناخته م یشوند. درک این سلسله مراتب به طور ضمنی با میزان فهم ما از تصوّر و طرح واره و به طور صریح با میزان مهار تهای ما مرتبط است. در این پژوهش سعی شده با ارائه «چرخه اسکیس » از نظر تا عمل، ماهیت این آداب با توجه آمیخته به کلیات و جزئیاتِ آموزش طراحی مدلسازی شود و از این رو وضعیت آموزش اسکیس به عنوان نمونه درآزمون معماری دانشگاه آزاد اسلامی بررسی شده اس
نقد قطب الدین شیرازی بر فخرالدین رازی در بداهت همه تصورات
منطق دانان علم را به تصوّر و تصدیق تقسیم می کنند. تصویر های ذهنی بدون حکم یقینی را تصور و تصویر های ذهنی همراه با حکم یقینی را تصدیق می نامند؛ سپس هر یک از اینها را به بدیهی و نظری تقسیم می کنند. آن چه بدون تفکر حاصل آید بدیهی و آن چه همراه با تفکّر به دست آید، نظری گویند. آنگاه با ترتیب دادن تصورات بدیهی، تصورات نظری را و با مرتب کردن تصدیقات بدیهی، تصدیقات نظری را کشف می کنند. در این میان فقط فخرالدین رازی معتقد است که همه تصورات بدیهی هستند. در این مقاله ابتدا سخن فخرالدین رازی و سپس نقد چند دانشمند و در انتهاء نقد قطب الدین شیرازی را مورد بررسی قرار می دهیم.
تصور علامه طباطبایی از ذات خدا؛ عارفانه یا فیلسوفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و گفتگو درباره خدا، جزء موضوعاتی است که از ابتدای تأملات بشری جایگاه ممتازی داشته است. بسیاری از مسائلی که در مورد خداوند مطرح می شود متوقف بر چگونگی تصور خداست. تصور فلاسفه از خدای متعال با تصور عرفا نسبت به خدا متفاوت است. در نگاه فیلسوفانی که قائل به کثرات متباین هستند، ذات حق تعالی حقیقت بشرط لا است و در نگاه فیلسوفانی که قائل به وحدت تشکیکی وجود هستند، خدای سبحان حقیقت لابشرط قسمی است. در حالی که در نگاه عارفان ذات خدای سبحان حقیقت لابشرط مقسمی، مطلق از حد، و بریئ از هر گونه قید حتی قید اطلاق است. خدای تصور شده نزد آن فیلسوفان تنها تعینی از تعینات حقیقت مطلقه حق تعالی و مقید به قید اطلاق است. سوال پژوهش این است که رویکرد علامه طباطبایی نسبت به خدا رویکردی عرفانی یا فلسفی؟ یا یکی را دقیق و دیگری را دقیق تر می داند؟ در این پژوهش روشن می شود که ایشان با عبور از «تشکیک در وجود» به «تشکیک در مظاهر» نه تنها رویکرد عرفانی دارند بلکه رویکرد عرفانی را دقیق تر از رویکرد فیلسوفانه می بیند.
تصدیق و نسبت آن با صدق و کذب و خطا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۱
89 - 112
حوزههای تخصصی:
تصدیق حقیقتی ذووجوه و دارای سه جنبه علمی، گرایشی و فعلی است. از جنبه علمی نوعی تصور، از جنبه گرایشی نوعی اعتراف و باور و از جنبه فعلی معلول نفس (حکم) است. ذووجوه بودن تصدیق وجه تمایز آن از تصور است. برخی دیدگاه هایی تنها به یک یا دو جنبه آن توجه کرده اند و همین باعث تشتت در تعریف تصدیق شده است. ملاصدرا توجه بیشتری کرده، لذا گاه آن را اعتقاد (نوعی گرایش) و گاه آن را تصوری خوانده است که عین حکم است. بهتر است این سه را تجمیع و هر کدام از تعابیر «اعتقاد»، «تصور» و «حکم» را ناظر به یکی از وجوه تصدیق بدانیم. تعبیرِ «تصور» ناظر به جنبه علمی، تعبیرِ «باور» ناظر به جنبه گرایشی و تعبیرِ «حکم» ناظر به جنبه فعالانه تصدیق است. با این تعریف معلوم می شود تصدیق غیر از قضیه است؛ قضیه از اقسام تصور است. هم چنین تصدیق متصف به صدق و کذب نمی شود؛ زیرا آن دو نیز از اوصاف قضیه اند. خطا نیز مربوط به مدرِک است، اما از آنجا که تصدیق از حیث سومْ فعل است، بنابراین می توان تصدیق را با توجه این حیثیت متصف به خطا دانست.
نقد و بررسی کتاب گزارشی تحلیلی از فلسفه اصالت تصوری برکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
جرج بارکلی، فیلسوف تجربه گرای قرن هجدهم از یک سو اشیاء محسوس را چیزی جز ادراک یا تصور نمی داند (ایده آلیسم ذهنی) و از سوی دیگر با انکار وجود جسم، تنها به نفس باور دارد (ایده آلیسم عینی). جاناتان دنسی در کتاب گزارشی تحلیلی از فلسفه اصالت تصوری برکلی کوشیده است یک تصویر کلی از فلسفه بارکلی ارائه کند که هم با استفاده از مشی کلی فیلسوفان تحلیلی دربرگیرنده تحلیلی روشن از عناصر اصلی اندیشه آن فیلسوف باشد و هم با یک نگاه انتقادی نقاط برجسته و ضعیف این فلسفه را نمایان کند. نوآوری مهم این اثر معرفی نظر بارکلی در باب تبیین علمی، چونان تبیینی تفسیری و در عین حال غایت شناختی است. نویسنده می گوید که این نوآوری حاصل بازسازی اندیشه بارکلی و نه صرف مطالعه آثار اوست. در این مقاله هدف بررسی نقاط قوت و ضعف تحلیل های نویسنده در مقام بررسی فلسفه بارکلی و بیان پاره ای کاستی ها در برخی از انتقادات نویسنده بر اندیشه بارکلی است. همچنین ترجمه کتاب نیز نقد و ارزیابی خواهد شد.
بررسی تطبیقی انواع شناخت و امتداد روش شناختی آن در اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی انواع شناخت در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و امتداد آن در روش شناسی دانش اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد متعارف می پردازد. بنا به فرضیه مقاله، تفاوت انواع معرفت در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب باعث تفاوت در روش شناسی دو دانش اقتصاد اسلامی و متعارف می شود. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که علم حضوری از ویژگی های فلسفه اسلامی است و در فلسفه غرب مطرح نشده است. علم حضوری همگانی و خاص، در نظریه پردازی و تبیین علمی کاربرد دارد؛ ولی روش استفاده از علم حضوری خاص و اعتبارسنجی نتایج آن، باید تدوین شود. علم حصولی به دو قسم تصور (شامل مفاهیم حقیقی و اعتباری) و تصدیق تقسیم می شود. اختلاف دیدگاه فلاسفه اسلامی و غرب درباره مفاهیم حقیقی کلی، منجر به اختلاف در روش نظریه پردازی و اعتبار سنجی نظریه ها می شود. از نگاه فلاسفه اسلامی، مفاهیم اعتباری در تنظیم رفتارها و روابط اجتماعی و اقتصادی افراد در جامعه مؤثرند؛ ازاین رو در دانش اقتصاد اسلامی باید به نقش اعتبارات اجتماعی توجه شود. در مورد تصدیقات به این نتیجه رسیدیم که گزاره های کلی اخباری بیانگر رابطه علی و معلولی بین رفتارها و پدیده های اقتصادی، عنصر هویت بخش دانش اقتصاد متعارف و اسلامی اند؛ ولی روش دستیابی به این گزاره ها و نیز اعتبارسنجی آنها در دو دانش مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه دو دانش، متفاوت بوده و نیازمند تبیین است. طبقه بندی JEL: B41, B49
نظریه دو جنبه ای نفس و بدن (تحلیل و بررسی دیدگاه اسپینوزا در باب نفس و بدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه اسپینوزا درباره ی نفس و بدن در حقیقت راه حلی است برای معضلی که دکارت در باب نفس و بدن با آن مواجه بود.در نظر اسپینوزا جسم جوهر نیست بلکه حالتی از صفت بعد است مجموعه ای از اشیاء جزئی است که از کنار هم قرار گرفتن اجسام بسیط بوجود آمده است . نفس انسان نیز جوهر نیست بلکه حالتی از صفت فکر است، اما از آنجا که فکر چیزی جز «تصور داشتن» نیست بنابراین نفس چیزی جز مجموعه تصورات نیست. تصور نقش اساسی در نظریه نفس و بدن اسپینوزا دارد. اسپینوزا از تصور جنبه فعال ذهن را قصد کرده است و آن را مقوم نفس انسانی می داند. دو سلسله ی طولی نامتناهی از تصورات (نفوس) و اشیاء ممتد (بدن ها) وجود دارد. هم تصورات و هم اشیاء ممتد معلول خداوندند و از آنجا که قدرت فعل خداوند با قدرت فکر او برابر است، نظم و اتصالی که در اشیاء ممتد (حالات) وجود دارد عیناً در تصورات نیز وجود دارد و بالطبع مطابق با هر حالتی از بدن، تصوری از آن حالت در نفس وجود دارد، بنابراین نفس چیزی جز تصور بدن نیست. این نکته به نظر اسپنوزا این امکان را به ما می دهد تا نفس و بدن را دو جنبه از یک جوهر واحد تلقی کنیم. تبیین اسپینوزا از مسئله نفس و بدن که از آن در این مقاله به نظریه ی دو جنبه ای نفس و بدن تعبیر می شود مبتنی بر نظریه خاص اسپینوزا در باب رابطه ی جوهر و صفات است. حقایق جسمانی حالتی از صفت بعدند و حقایق نفسانی حالاتی از صفت فکرند و هر دو حقیقت جنبه های متفاوت یک جوهر واحدند.
تبیین «تصور» در جایگاه مقسم، قسم و قسیم از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
21 - 34
حوزههای تخصصی:
در تقسیم علم حصولی به تصور و تصدیق، علاوه بر اینکه یکی از اقسام، «تصور» است، مقسم نیز «تصور» است. قواعد تقسیم اقتضا میکند مقسم و قسم از لحاظ مفهومی، عین یکدیگر نباشند، از اینرو، برای دفع اشکال «اتحاد قسم و مقسم» یا «انقسام شیء به خود و غیر خود»، باید «تصور»ی که در مقسم است با «تصور»ی که در قسم است، تفاوت داشته باشد. این مقاله مهمترین تبیینهای منطقدانان مسلمان از این مطلب را بررسی کرده و مواجهه ملاصدرا با دیدگاه آنها را تحلیل نموده است. همچنین بر اساس عبارات ملاصدرا و نیز مبانی حکمت متعالیه، تصور در سه جایگاه قسم، قسیم و مقسم در دو مقام تبیین شده است: یکی مقام تقرر ماهوی که مقتضای تقسیم تصور (مطلق علم حصولی) به دو قسم بسیط «تصور» و «تصدیق» است و چیستی آن دو را مشخص میکند و دیگری مقام تحقق و وجود، که ابتنای تصدیق بر تصورِ قسمی را نشان میدهد و مستفاد از عبارات ابن سیناست.
انگاره تشکیک پذیری علم حصولی بر پایه مبانی صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
121-145
حوزههای تخصصی:
بر پایه تشکیک در وجود و مسانخت وجود و معرفت که از مهمترین مبانی و بنیادهای وجودشناختی فلسفه صدرا هستند، «تشکیک در معرفت»که از مهمترین نتایج و فروع فلسفه صدراست و دارای تبعات معرفت شناختیِ قابل توجهی است، امری مستدل و قابل دفاع است.تشکیک پذیری معارف حضوری انسان، امری مسلّم و مقبول است؛ چه این قبیل معارف، برخاسته از سطح و مرتبه وجودی انسان هستند و هرچه این سطح و مرتبه در جایگاه برتری قرار داشته باشد، طبعاً معارف حضوری او که از سنخ وجودی هستند نیز در مرتبه برتری جای خواهند داشت. اما طبق دیدگاه رایج، علوم حصولی انسان، تشکیک ناپذیر و غیر قابل اتصاف به شدت و ضعف اند؛ چه این علوم، از سطح و مرتبه وجودی انسان برنمی خیزند، بلکه برخاسته از تصورات یا مفاهیمِ منطبق با ظرف واقعیت خارجی هستند و تشکیک در تصورات راه ندارد. با این حال، مدعای پژوهش حاضر این است که بر پایه مبانی و برخی یافته های فلسفه صدرایی، ممکن است بتوان انگاره تشکیک پذیری معارف حصولی انسان را نیز مطرح کرد و توجیهاتی برای آن پیشنهاد نمود. در این راستا و با هدف تبیین تشکیک در معارف حصولی، به لحاظ وجودشناختی و معرفت شناختی، به کیفیت سریان تشکیک در اقسام تصورات و تصدیقات پرداخته شده است.
نقش جنسیت درمدل ادراک دانشجویان معماری با تکیه بر ماهیت جایگاه زنان در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
673 - 698
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهمی که معماران برای آن تلاش می کنند مسئله آموزش معماری به دانشجویان تازه کار است، تا جایی که هر روز روشی نوین را برای ارتقا و بهبود شیوه آموزشی مدارس معماری پیشنهاد می دهند؛ اما تاکنون روشی که بتواند تفکر طراحی را بر پایه تفکیک جنسیتی ادراک با واسطه ذهنیت و عینیت آموزش دهد در دنیا بررسی نشده است و نگارندگان تلاش می کنند این تفاوت ها را در طراحی پارامترهای تعیین شده فرم و فضا بیابند و نشان دهند که در دو مرحله تصور و تجربه برخورد دانشجویان هنگام طراحی کردن چگونه است. این مطالعه با جمع آوری اطلاعات و پیشینه مکتوب و مصاحبه عمیق و آزمایشی نیمه تجربی را از 180 نفر دانشجویان با حجم نمونه 122 نفر به عمل آورد و با فن pre- test- post تلاش می کند تا به سؤال تحقیق پاسخ دهد؛ و پارامترهای تأثیرگذار بر روند شکل گیری دیسیپلین تفکر از مسیر ذهنیت و عینیت با رویکرد تفکیک جنسیتی تمایز ادراک را با هدف شناخت الگوی رفتاری دانشجویان موردبررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد دانشجویان در هنگام طراحی باواسطه تصور به صورت اتفاقی و تجزیه و ترکیب با موضوع برخورد می کنند اما بعد از تجربه بدنمند به صورت درک خودآگاه و تجزیه وتحلیل به مسئله های طراحی پاسخ خواهند داد.اهداف پژوهش:تبیین پارامترهایی مؤثر بر الگو و معیاری منسجم از تجربه کارگاه طراحی معماری را در راستای عینیت و ذهنیت.شناسایی تمایز جنسیتی ادراک دانشجویان و به حداقل رساندن آن هنگام مواجهه با موضوع طراحی.سؤالات پژوهش:تفاوت جنسیتی ادراک دانشجویان هنگام تفکر طراحی با واسطه تجربه بدنمند و تصور بر مبنای کدام کیفیات طراحی فرم و فضا چگونه می باشد؟تفاوت جنسیتی ادراک دانشجویان چگونه منجر به رفتار تفکر طراحی آن ها می شود؟